تظاهرات بخشی از زندگی روزمره است
<p>نادیا پارسا- «عمار عبدالحمید»، نویسنده و فعال حقوق بشر سوری است. او به سبب انتقادات تندش از حکومت بشار اسد در سپتامبر سال ۲۰۰۵ همراه با همسرش مجبور به ترک سوریه شد و هم‌اکنون در نزدیکی واشنگتن آمریکا زندگی‌ می‌کند. در حال حاضر عبدالحمید به نوعی «سخنگوی غیر رسمی» تظاهرکنندگان و معترضین در سوریه شناخته می‌شود.</p> <!--break--> <p><br /> در پی نا‌آرامی‌های روزهای اخیر در سوریه، رادیو «ان‌پی‌آر» در ایالات متحده، گفت‌وگویی را با این فعال حقوق بشر سوری انجام داده است که برگردان فارسی آن در زیر می‌آید. این گفت‌وگو پس از وقایع خونین و خشن روز جمعه گذشته (۲۲ آوریل) انجام شده است.</p> <p><br /> <strong>ان‌پی‌آر: به عنوان نخستین پرسش، آیا شما پتانسیل و توان اعتراض‌های اخیر سوریه را به اندازه‌ای می‌بینید که منتهی به تثبیت اصلاحات سیاسی در کشور شود، بدون آن‌که بشار اسد از قدرت کنار برود؟ یا این امر به نظر شما غیر ممکن است؟ </strong></p> <p><br /> <strong>عمار عبدالحمید:</strong> من گمان می‌کنم که این امرغیرممکن باشد، به ویژه پس از گسترش‌ خشونت‌ها در ظرف این چند روز اخیر. به باور من چیزی که بشاراسد وعده‌اش را می‌دهد به هیچ وجه نمی‌تواند محقق شود. او هر زمان که فرصتی داشته تا اعتماد مردم را به دست آورد، به نوعی این شانس را از دست داده است.</p> <p><br /> او وعده «اصلاحات» می‌دهد و در مقابل به ضرب و شتم مردم معترض ادامه می‌دهد. در ظرف ۱۰ سال گذشته ما هیچ حرکت مثبتی از او ندیده‌ایم. شیوه‌ و شگردی که بر پایه آن به ریاست جمهوری انتخاب شد، تمهیدات و تدابیری که به منظور دستکاری نتایج انتخابات و همه‌پرسی‌ها به کار گرفت- تا از طریق آن بتواند در قدرت باقی بماند- روند سرکوب و فشاری که پس از دستیابی به قدرت به اجرا گذاشت و... هیچ کدام جایی برای «حقانیت» او باقی نمی‌گذارد. به واسطه‌‌ی همین دلایل است که بشاراسد نمی‌تواند بخشی از روند «تغییر دموکراتیک» در سوریه باشد. این امر به نظر من غیر ممکن است.</p> <p><br /> <strong>برای شما و از نگاه مردمی که الان در خیابان‌های سوریه هستند، ظاهراً بشار اسد به مثابه تمامی حاکمیت سوریه تلقی می‌شود. اما آیا به واقع شما نمی‌توانستید که ترکیب کابینه را تغییر دهید؟ به فرض یک نخست‌وزیر جدید بر سر کار بیاورید، تغییراتی سازمانی ایجاد کنید و به این شکل پاسخگوی خواست‌ها و مطالبات معترضین باشید؟</strong></p> <p> </p> <p><img height="184" width="268" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/76208353-the-syrian_3.jpg" />واقعیت این است که اسد چنین فرصتی دراختیار داشت اما در نهایت ترکیب دولت را دست‌نخورده باقی گذاشت. چیزی تغییر نکرده است؛ تنها برخی از چهره‌های جدید آمده‌اند. در واقع آنان نیز خیلی جدید نیستند. همگی کسانی‌اند که در گذشته به نوعی در قدرت سهیم بوده‌اند و مردم حالا از آن‌ها متنفرند. ما نخست‌وزیری داشتیم که مورد علاقه هیچکس نبود و وزرایش نیز همگی فاسد بودند.<br /> مسئله صرفاً «قانون وضعیت فوق‌العاده» نبوده که لغو شده؛ مسئله چهره‌ها و شخصیت‌هایی است که بنا است پیگیر «قانون» باشند و آن را اجرا کنند، اما به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی بالا‌تر از قانون قرار دارند.</p> <p> </p> <p><strong>رژیم اسد تا اندازه‌ زیادی وابسته به اقلیت «علوی» است؛ علوی‌ها شاخه‌ی انشعابیِ اسلام شیعه‌اند؛ آن‌ها در راس نظامیان و نیروهای امنیتی سوریه قرار دارند. آیا این امر خطر بروز اختلافات فرقه‌ای را در سوریه بالا نمی‌برد؟ اختلافاتی که گفته می‌شود «علوی‌ها» به منظور حفظ قدرت، به آن دامن می‌زنند؟</strong></p> <p><br /> این حرف درست است؛ «اختلافات فرقه‌ای» امری است که دولت سوریه سعی می‌کند به آن دامن بزند، اما پس از آغاز درگیری‌های اخیر، بسیاری از کسانی که در مناطق مهمی نظیر لاتاکیا و بانیاس به اعتراض‌ها پیوسته‌اند، از اقلیت «علوی‌ها» بودند.</p> <p><br /> در واقع این حرف که «علوی‌ها پشت اسد ایستاده‌اند» واقعیت ندارد. تنها برخی از تندروها‌ی علوی‌اند که گمان می‌کنند اسد حامی آن‌ها است. واقعیت این است که در سوریه ما با فساد سیاسی‌ بالایی مواجه هستیم که تنها به جماعت و یا گروه «علوی‌ها» محدود نمی‌شود.</p> <p><br /> ما با رژیمی مواجهیم که می‌خواهد به منظور سیطره و تسلطش بر کشور، بر سنی‌ها و مسیحیان و یهودیان زیادی تکیه کند تا به کمک آن‌ها بتواند به اهداف خود برسد. ما همگی بر این باوریم که مسایل و مشکلات قومی در جریان گفت‌وگو‌های آتی رهبران اقلیت‌ها کاهش می‌یابد. ما امیدواریم که این موضوع بتواند روند «انتقال قدرت» را در سوریه تسریع کند.</p> <p><br /> <strong>چندین هفته می‌شود که رویدادهای سوریه در جریان است؛ آیا از چهره‌های کلیدی داخل رژیم یا علوی‌ها یا اعضای حزب بعث، کسی به شما پیوسته‌ است؟ آیا افراد برجسته‌ای را می‌توانید نام ببرید که در حال حاضر به جنبش مردمی در سوریه پیوسته باشند؟ </strong></p> <p><br /> افراد برجسته، خیر! اما تعدادی از نیروهای ارتش، سربازان و افسران‌ هستند که به نوعی از حکومت اسد جدا شده‌اند و به صف تظاهرکنندگان مخالف پیوسته‌اند. گزارش شده است که برخی از آنان از تیراندازی به سوی مردم خودداری کرده‌اند. من به طور دقیق نمی‌توانم بگویم که آیا در ظرف روزهای آینده تغییری در این امر ایجاد خواهد شد یا نه؟ دامنه‌ی خشونت‌های امروز (۲۲ آوریل) بسیار گسترده بوده و این موضوع مسئله را کمی مبهم می‌کند.</p> <p><br /> <strong>آیا شما انتظار دارید که در جمعه‌ آینده (۲۹ آوریل) شمار بیشتری از مردم (به فرض صد‌ها یا هزاران نفر) به خیابان‌ها بیایند؟ یا این‌که گمان می‌کنید جمعه گذشته، نقطه اوج اعتراض‌ها‌‌ در سوریه بود؟</strong></p> <p><br /> از چند روز گذشته ما متوجه شدیم که «تظاهرات» بخشی از زندگی روزمره مردم در سوریه شده است؛ من فکر می‌کنم که این روند ادامه خواهد داشت. با این توصیف، گمان می‌کنم به‌رغم آن‌که دامنه‌ی خشونت‌های امروز بسیار گسترده بوده، تظاهرات روز جمعه‌ آینده (۲۹ آوریل) بزرگ‌تر و گسترده‌تر خواهد بود.</p> <p><br /> واقعیت این است که ما نمی‌توانیم به سادگی متوقف شویم. خواسته‌ها و مطالبات ما بسیار روشن است. رژیم اسد این‌ را باید بفهمد که ما از خشونت نمی‌هراسیم؛ همچنین ما به دوران گذشته نیز باز نخواهیم گشت. این به معنی پایان بخشیدن به حکومت اسد است و ما آن را با «صلح» به پایان خواهیم برد.</p>
نادیا پارسا- «عمار عبدالحمید»، نویسنده و فعال حقوق بشر سوری است. او به سبب انتقادات تندش از حکومت بشار اسد در سپتامبر سال ۲۰۰۵ همراه با همسرش مجبور به ترک سوریه شد و هماکنون در نزدیکی واشنگتن آمریکا زندگی میکند. در حال حاضر عبدالحمید به نوعی «سخنگوی غیر رسمی» تظاهرکنندگان و معترضین در سوریه شناخته میشود.
در پی ناآرامیهای روزهای اخیر در سوریه، رادیو «انپیآر» در ایالات متحده، گفتوگویی را با این فعال حقوق بشر سوری انجام داده است که برگردان فارسی آن در زیر میآید. این گفتوگو پس از وقایع خونین و خشن روز جمعه گذشته (۲۲ آوریل) انجام شده است.
انپیآر: به عنوان نخستین پرسش، آیا شما پتانسیل و توان اعتراضهای اخیر سوریه را به اندازهای میبینید که منتهی به تثبیت اصلاحات سیاسی در کشور شود، بدون آنکه بشار اسد از قدرت کنار برود؟ یا این امر به نظر شما غیر ممکن است؟
عمار عبدالحمید: من گمان میکنم که این امرغیرممکن باشد، به ویژه پس از گسترش خشونتها در ظرف این چند روز اخیر. به باور من چیزی که بشاراسد وعدهاش را میدهد به هیچ وجه نمیتواند محقق شود. او هر زمان که فرصتی داشته تا اعتماد مردم را به دست آورد، به نوعی این شانس را از دست داده است.
او وعده «اصلاحات» میدهد و در مقابل به ضرب و شتم مردم معترض ادامه میدهد. در ظرف ۱۰ سال گذشته ما هیچ حرکت مثبتی از او ندیدهایم. شیوه و شگردی که بر پایه آن به ریاست جمهوری انتخاب شد، تمهیدات و تدابیری که به منظور دستکاری نتایج انتخابات و همهپرسیها به کار گرفت- تا از طریق آن بتواند در قدرت باقی بماند- روند سرکوب و فشاری که پس از دستیابی به قدرت به اجرا گذاشت و... هیچ کدام جایی برای «حقانیت» او باقی نمیگذارد. به واسطهی همین دلایل است که بشاراسد نمیتواند بخشی از روند «تغییر دموکراتیک» در سوریه باشد. این امر به نظر من غیر ممکن است.
برای شما و از نگاه مردمی که الان در خیابانهای سوریه هستند، ظاهراً بشار اسد به مثابه تمامی حاکمیت سوریه تلقی میشود. اما آیا به واقع شما نمیتوانستید که ترکیب کابینه را تغییر دهید؟ به فرض یک نخستوزیر جدید بر سر کار بیاورید، تغییراتی سازمانی ایجاد کنید و به این شکل پاسخگوی خواستها و مطالبات معترضین باشید؟
واقعیت این است که اسد چنین فرصتی دراختیار داشت اما در نهایت ترکیب دولت را دستنخورده باقی گذاشت. چیزی تغییر نکرده است؛ تنها برخی از چهرههای جدید آمدهاند. در واقع آنان نیز خیلی جدید نیستند. همگی کسانیاند که در گذشته به نوعی در قدرت سهیم بودهاند و مردم حالا از آنها متنفرند. ما نخستوزیری داشتیم که مورد علاقه هیچکس نبود و وزرایش نیز همگی فاسد بودند.
مسئله صرفاً «قانون وضعیت فوقالعاده» نبوده که لغو شده؛ مسئله چهرهها و شخصیتهایی است که بنا است پیگیر «قانون» باشند و آن را اجرا کنند، اما به گونهای رفتار میکنند که گویی بالاتر از قانون قرار دارند.
رژیم اسد تا اندازه زیادی وابسته به اقلیت «علوی» است؛ علویها شاخهی انشعابیِ اسلام شیعهاند؛ آنها در راس نظامیان و نیروهای امنیتی سوریه قرار دارند. آیا این امر خطر بروز اختلافات فرقهای را در سوریه بالا نمیبرد؟ اختلافاتی که گفته میشود «علویها» به منظور حفظ قدرت، به آن دامن میزنند؟
این حرف درست است؛ «اختلافات فرقهای» امری است که دولت سوریه سعی میکند به آن دامن بزند، اما پس از آغاز درگیریهای اخیر، بسیاری از کسانی که در مناطق مهمی نظیر لاتاکیا و بانیاس به اعتراضها پیوستهاند، از اقلیت «علویها» بودند.
در واقع این حرف که «علویها پشت اسد ایستادهاند» واقعیت ندارد. تنها برخی از تندروهای علویاند که گمان میکنند اسد حامی آنها است. واقعیت این است که در سوریه ما با فساد سیاسی بالایی مواجه هستیم که تنها به جماعت و یا گروه «علویها» محدود نمیشود.
ما با رژیمی مواجهیم که میخواهد به منظور سیطره و تسلطش بر کشور، بر سنیها و مسیحیان و یهودیان زیادی تکیه کند تا به کمک آنها بتواند به اهداف خود برسد. ما همگی بر این باوریم که مسایل و مشکلات قومی در جریان گفتوگوهای آتی رهبران اقلیتها کاهش مییابد. ما امیدواریم که این موضوع بتواند روند «انتقال قدرت» را در سوریه تسریع کند.
چندین هفته میشود که رویدادهای سوریه در جریان است؛ آیا از چهرههای کلیدی داخل رژیم یا علویها یا اعضای حزب بعث، کسی به شما پیوسته است؟ آیا افراد برجستهای را میتوانید نام ببرید که در حال حاضر به جنبش مردمی در سوریه پیوسته باشند؟
افراد برجسته، خیر! اما تعدادی از نیروهای ارتش، سربازان و افسران هستند که به نوعی از حکومت اسد جدا شدهاند و به صف تظاهرکنندگان مخالف پیوستهاند. گزارش شده است که برخی از آنان از تیراندازی به سوی مردم خودداری کردهاند. من به طور دقیق نمیتوانم بگویم که آیا در ظرف روزهای آینده تغییری در این امر ایجاد خواهد شد یا نه؟ دامنهی خشونتهای امروز (۲۲ آوریل) بسیار گسترده بوده و این موضوع مسئله را کمی مبهم میکند.
آیا شما انتظار دارید که در جمعه آینده (۲۹ آوریل) شمار بیشتری از مردم (به فرض صدها یا هزاران نفر) به خیابانها بیایند؟ یا اینکه گمان میکنید جمعه گذشته، نقطه اوج اعتراضها در سوریه بود؟
از چند روز گذشته ما متوجه شدیم که «تظاهرات» بخشی از زندگی روزمره مردم در سوریه شده است؛ من فکر میکنم که این روند ادامه خواهد داشت. با این توصیف، گمان میکنم بهرغم آنکه دامنهی خشونتهای امروز بسیار گسترده بوده، تظاهرات روز جمعه آینده (۲۹ آوریل) بزرگتر و گستردهتر خواهد بود.
واقعیت این است که ما نمیتوانیم به سادگی متوقف شویم. خواستهها و مطالبات ما بسیار روشن است. رژیم اسد این را باید بفهمد که ما از خشونت نمیهراسیم؛ همچنین ما به دوران گذشته نیز باز نخواهیم گشت. این به معنی پایان بخشیدن به حکومت اسد است و ما آن را با «صلح» به پایان خواهیم برد.
نظرها
نظری وجود ندارد.