نقاشی که شاعر است!
<p>محمود خوشنام - بررسی کتاب، ویژه‌ی هنر و ادبیات، آخرین شماره‌ی خود را دربست وقف پرداختن به زندگی و آثار «ناصر اویسی»، یکی از نام‌آور‌ترین نقاشان امروز ایران کرده است. «بررسی کتاب» را «مجید روشنگر» به صورت فصلنامه در لوس آنجلس درمی‌آورد و همیشه پربار از شعر و قصه و بررسی‌های کمیاب و خواندنی است. او پیش از انقلاب، گمان می‌کنم نخستین بررسی کتاب را در تهران به راه انداخته بود. علاوه بر آن، زمانی انتشارات «فرانکلین» و «سازمان کتاب‌های جیبی» را می‌گرداند. عشق به نشر و کتاب، در این سال‌های عدیده مهاجرت نیز گریبان او را‌‌ رها نکرده و همچنان به دنبال خود کشیده است. <br /> روشنگر، در دوره بیست ساله بررسی کتاب خود در برونمرز، سه ویژه نامه انتشار داده است. هر سه درباره اهل هنرهای تجسمی: «اردشیر محصص» (شماره ۱۵)، «پرویز کلانتری»، (شماره ۵۱ و ۵۲) و «ناصر اویسی»، (شماره ۶۴). از همین جا می‌توان عشقی را که او به نقاشی دارد، با آنکه خود اهل این کار نیست، ارزیابی کرد.</p> <p><br /> روشنگر می‌گوید که از سال ۱۳۴۴، پس از ورود به وزارت خارجه، با ناصر اویسی آشنا شده است. او در آن سال از سفر آمریکا، پس از آشنائی با بررسی کتابی که در نیویورک چاپ می‌شد، به ایران بازگشته بود و می‌خواست شبیه آن را در ایران بنیاد کند. و چنین نیز کرد. عشق به نقاشی او را از‌‌ همان آغاز به راهی دیگر نیز کشانید: انتشار «مجموعه نقاشی‌های معاصر ایران». طرح خود را با اویسی در میان گذاشت و چاپ نقاشی‌های او را در اولویت قرار داد. دو سه سالی بعد کتاب به شکلی نفیس در آمد و در سفرهای دیپلماتیک اویسی به خارج از کشور، نقش شناختنامه‌ی فرهنگی- هنری او را ایفا می‌کرد.</p> <p><br /> <strong>مرغ و اسب و انسان</strong></p> <p><br /> بر پیشانی این مجموعه، مقدمه‌ای از نادر نادرپور آمده که دوست نزدیک اویسی به شمار می‌آمد. نادر در این مقدمه بر نکاتی انگشت می‌گذارد که فهم آثار اویسی را آسان می‌کند.</p> <p><img width="250" height="180" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/khoove02.jpg" /><br /> او می‌نویسد که نقاش نو‌پرداز، اویسی، از گنجینه هنر قدیم بهره‌ها دارد. «طرح درست، ترکیب‌بندی استوار و رنگ‌آمیزی ماهرانه» از ویژگی‌های کار اوست. کار او زمانی آغاز شد که مینیاتور رو به ضعف نهاده بود و نقاشان جوان به سوی تقلید از غرب گرایش یافته بودند. اویسی ولی می‌خواست «مولد» هنر باشد و نه «مقلد» آن. می‌خواست شیوه‌ای را بیابد که هم با «سنت‌های قدیم» سازگار باشد و هم در «بازار هنر مدرن» خریدار داشته باشد. اویسی با همین اندیشه بود که رفت به سراغ «عروس‌های دهاتی» و «مطربان دوره‌گرد»....</p> <p><br /> از سوی دیگر از مینیاتور بهره‌ها گرفت و از مکتب نقاشی «دوره قاجار» نکته‌ها آموخت. «زنان ابرو پیوسته و نازک‌لب را با گونه‌های غازه‌مالیده خوشامد گفت». «مرغ و اسب و انسان»، موتیف‌های اصلی نقاشی‌های اوست.</p> <p><br /> <strong>پیام زیبائی</strong></p> <p><br /> «احسان یارشاطر»، در مقدمه‌ای که بر یکی دیگر از مجموعه‌های اویسی با عنوان «پیامبر شادی» نهاده، می‌نویسد او «یک وارث واقعی عرصه زیبائی، به سبک دوره طلائی هنر ایران است... او بی‌تردید پیامی دارد. این پیام نه سیاسی است و نه مذهبی، نه طنزآلود، بلکه فقط به زیبایی کار مربوط می‌شود. اویسی پیامبر شادی است. و می‌داند این پیام را چگونه به‌بهترین نحوی به دیگران برساند...».</p> <p><img width="200" height="268" align="right" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/khoove03.jpg" /><br /> ناقدی دیگر توجه‌اش به اسب‌های گونه‌گون در نقاشی‌های اویسی جلب شده: اسب پرنده، اسب گریان، اسب عاشق، اسب خواب‌آلود، اسب جنگاور، و اسب‌های تخیلی. اویسی برای او توضیح می‌دهد که «من از طریق نقش اسب‌ها، به‌خصوص اسب‌های عربی و چشم‌های زیبای آن‌ها، احساسات خود را بیان می‌کنم!»</p> <p><br /> ناقدی دیگر توجه کرده است که اویسی «با زیرکی عناصر تاریخ و افسانه و اسطوره را به کرات به‌کار می‌گیرد: آناهیتا و چهار اسب، رستم و سهراب و سنگ نبشته‌های داریوش.</p> <p><br /> در بررسی کتاب شماره ۶۴، ویژه ناصر اویسی، از نویسندگان و ناقدان دیگر ایرانی و غیر ایرانی نیز مطالبی انتشار یافته است که هر کدام از زاویه‌ای ویژه به آثار او نگاه کرده‌اند. ولی همگان بر این باورند که طرح و رنگ و شیوه پرداخت اویسی آن چنان استادانه است که راه را بر تعبیر‌ها و برداشت‌های گونه‌گون باز می‌گذارد و در جمع آرامشی درونی به بیننده می‌بخشد.</p> <p><br /> برگردیم به نادر نادرپور که در پایانه‌‌‌ی همان مقدمه‌ای که شرحش گذشت، می‌گوید: «اویسی شاعر است. شاعری که به جای کلمات، با رنگ‌ها سر و کار دارد... »</p>
محمود خوشنام - بررسی کتاب، ویژهی هنر و ادبیات، آخرین شمارهی خود را دربست وقف پرداختن به زندگی و آثار «ناصر اویسی»، یکی از نامآورترین نقاشان امروز ایران کرده است. «بررسی کتاب» را «مجید روشنگر» به صورت فصلنامه در لوس آنجلس درمیآورد و همیشه پربار از شعر و قصه و بررسیهای کمیاب و خواندنی است. او پیش از انقلاب، گمان میکنم نخستین بررسی کتاب را در تهران به راه انداخته بود. علاوه بر آن، زمانی انتشارات «فرانکلین» و «سازمان کتابهای جیبی» را میگرداند. عشق به نشر و کتاب، در این سالهای عدیده مهاجرت نیز گریبان او را رها نکرده و همچنان به دنبال خود کشیده است.
روشنگر، در دوره بیست ساله بررسی کتاب خود در برونمرز، سه ویژه نامه انتشار داده است. هر سه درباره اهل هنرهای تجسمی: «اردشیر محصص» (شماره ۱۵)، «پرویز کلانتری»، (شماره ۵۱ و ۵۲) و «ناصر اویسی»، (شماره ۶۴). از همین جا میتوان عشقی را که او به نقاشی دارد، با آنکه خود اهل این کار نیست، ارزیابی کرد.
روشنگر میگوید که از سال ۱۳۴۴، پس از ورود به وزارت خارجه، با ناصر اویسی آشنا شده است. او در آن سال از سفر آمریکا، پس از آشنائی با بررسی کتابی که در نیویورک چاپ میشد، به ایران بازگشته بود و میخواست شبیه آن را در ایران بنیاد کند. و چنین نیز کرد. عشق به نقاشی او را از همان آغاز به راهی دیگر نیز کشانید: انتشار «مجموعه نقاشیهای معاصر ایران». طرح خود را با اویسی در میان گذاشت و چاپ نقاشیهای او را در اولویت قرار داد. دو سه سالی بعد کتاب به شکلی نفیس در آمد و در سفرهای دیپلماتیک اویسی به خارج از کشور، نقش شناختنامهی فرهنگی- هنری او را ایفا میکرد.
مرغ و اسب و انسان
بر پیشانی این مجموعه، مقدمهای از نادر نادرپور آمده که دوست نزدیک اویسی به شمار میآمد. نادر در این مقدمه بر نکاتی انگشت میگذارد که فهم آثار اویسی را آسان میکند.
او مینویسد که نقاش نوپرداز، اویسی، از گنجینه هنر قدیم بهرهها دارد. «طرح درست، ترکیببندی استوار و رنگآمیزی ماهرانه» از ویژگیهای کار اوست. کار او زمانی آغاز شد که مینیاتور رو به ضعف نهاده بود و نقاشان جوان به سوی تقلید از غرب گرایش یافته بودند. اویسی ولی میخواست «مولد» هنر باشد و نه «مقلد» آن. میخواست شیوهای را بیابد که هم با «سنتهای قدیم» سازگار باشد و هم در «بازار هنر مدرن» خریدار داشته باشد. اویسی با همین اندیشه بود که رفت به سراغ «عروسهای دهاتی» و «مطربان دورهگرد»....
از سوی دیگر از مینیاتور بهرهها گرفت و از مکتب نقاشی «دوره قاجار» نکتهها آموخت. «زنان ابرو پیوسته و نازکلب را با گونههای غازهمالیده خوشامد گفت». «مرغ و اسب و انسان»، موتیفهای اصلی نقاشیهای اوست.
پیام زیبائی
«احسان یارشاطر»، در مقدمهای که بر یکی دیگر از مجموعههای اویسی با عنوان «پیامبر شادی» نهاده، مینویسد او «یک وارث واقعی عرصه زیبائی، به سبک دوره طلائی هنر ایران است... او بیتردید پیامی دارد. این پیام نه سیاسی است و نه مذهبی، نه طنزآلود، بلکه فقط به زیبایی کار مربوط میشود. اویسی پیامبر شادی است. و میداند این پیام را چگونه بهبهترین نحوی به دیگران برساند...».
ناقدی دیگر توجهاش به اسبهای گونهگون در نقاشیهای اویسی جلب شده: اسب پرنده، اسب گریان، اسب عاشق، اسب خوابآلود، اسب جنگاور، و اسبهای تخیلی. اویسی برای او توضیح میدهد که «من از طریق نقش اسبها، بهخصوص اسبهای عربی و چشمهای زیبای آنها، احساسات خود را بیان میکنم!»
ناقدی دیگر توجه کرده است که اویسی «با زیرکی عناصر تاریخ و افسانه و اسطوره را به کرات بهکار میگیرد: آناهیتا و چهار اسب، رستم و سهراب و سنگ نبشتههای داریوش.
در بررسی کتاب شماره ۶۴، ویژه ناصر اویسی، از نویسندگان و ناقدان دیگر ایرانی و غیر ایرانی نیز مطالبی انتشار یافته است که هر کدام از زاویهای ویژه به آثار او نگاه کردهاند. ولی همگان بر این باورند که طرح و رنگ و شیوه پرداخت اویسی آن چنان استادانه است که راه را بر تعبیرها و برداشتهای گونهگون باز میگذارد و در جمع آرامشی درونی به بیننده میبخشد.
برگردیم به نادر نادرپور که در پایانهی همان مقدمهای که شرحش گذشت، میگوید: «اویسی شاعر است. شاعری که به جای کلمات، با رنگها سر و کار دارد... »
نظرها
نظری وجود ندارد.