ریاست احمدینژاد بر اوپک، تنشها را بالا میبرد
<p>محمود احمدی‏نژاد در گفت‏وگوی زنده‏ی تلویزیونی خود در روز یکشنبه گذشته، ۲۵ اردیبهشت‌ماه، گفت تا اطلاع بعدی، سرپرستی وزارت نفت را بر عهده گرفته است.</p> <!--break--> <p><a target="_blank" href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20110517_Assadi_Adibzadeh.mp3" rel="noopener"><img width="273" height="31" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon_0_19.jpg" /></a></p> <p><br /> این خبر در آستانه نشست کشورهای صادرکننده‏ی نفت (اوپک) به این معناست که او رئیس موقت اوپک هم خواهد بود. پس از گذشت ۳۷ سال از فعالیت اوپک، ریاست این سازمان به ایران رسیده است.</p> <p><br /> با ادغام هشت وزاتخانه در یکدیگر و به‏ویژه ادغام وزارت نفت در وزارت نیرو، سرانجام رئیس دولت، خود سرپرستی پرگفت‏وگوترین و پرقدرت‏ترین وزارتخانه، یعنی وزارت نفت را بر عهده گرفت که اصلی‏ترین منبع درآمد دولت ایران است و ۸۳درصد درآمد ایران در این وزارتخانه متمرکز شده است.</p> <p><br /> به این بهانه از دکتر جمشید اسدی، استاد اقتصاد در دانشگاه‏های فرانسه و کارشناس سیاسی، می‏پرسم: چرا محمود احمدی‏نژاد سرپرستی وزارت نفت را برعهده گرفته است؟</p> <p> </p> <p><strong>دکتر جمشید اسدی:</strong> این مسئله را باید در روند کلی‏ای که از ابتدای زمامداری آقای احمدی‏نژاد وجود داشته است دید و آن کنترل هرچه بیشتر دولت بر تمام نهادهای کشور و کنترل هرچه بیشتر نهادهای دولت توسط آقای احمدی‏نژاد است.</p> <p><br /> از زمانی که ایشان به قدرت رسیده‏اند، یکی یکی نهادهایی را که خارج از اختیار دولت بوده‏اند، مانند «شورای پول و اعتبار»، «سازمان برنامه‏ و بودجه» و ... را یا ناتوان کرده‏اند و یا از میان برده‌اند و هرچه بیشتر قدرت را به دولت بخشیدند.</p> <p><br /> در درون دولت هم با کوچک‏ترین اختلافی که با وزرا داشتند، آن‏ها را یا تعویض یا وادار به استعفا کردند. نمونه آن برکناری آقای متکی است که حتی در سفر برکنار و تعویض شد.</p> <p><br /> این‏که حالا کنترل وزارت نفت را هم برعهده‏ گرفته‏اند، از جمله کنترل‏های بیشتری است که خودشان می‏خواهند داشته باشند و در همان روند افزودن هرچه بیشتر بر قدرت خودشان است.</p> <p><br /> به‏ویژه در این شرایط که اختلاف آقای احمدی‏نژاد با جناح دیگر اصول‏گرایان بسیار نمایان شده است، کنترل هرچه بیشتر نهادهایی که می‏توان آن‌ها را کنترل کرد، می‏تواند در این دعوا به آقای احمدی‏نژاد نوعی کمک باشد.</p> <p> </p> <p><strong>سایت‏های طرفدار دولت نوشته‏اند که احمدی‏نژاد رئیس سازمان اوپک خواهد شد. فکر می‏کنید او امکان موفقیت در اوپک را داشته باشد؟</strong></p> <p> </p> <p>ایشان در چه مواردی می‏تواند امکان موفقیت داشته باشد؟! زمانی که ایشان به عنوان رئیس جمهور کوشیدند که مثلاً حلقه‏های وحدت را در منطقه ایجاد کنند، تا کجا موفق شدند؟ حتی تنش‏ها در بسیاری موارد بالاتر رفت.</p> <p><br /> با تئوری‏های اقتصادی‏ای که از آقای احمدی‏نژاد می‏شناسیم و با قدرت‏هایی که در درون اوپک وجود دارند، به‏ویژه در شرایط کنونی و با توجه به تغییر و تحولات به‏وقوع پیوسته در خاورمیانه که اکثر کشورهای عضو اوپک را شامل می‏شود، ریاست ایشان جز تنش‏افزایی، نتیجه‏ای نخواهد داشت و من هیچ‏گونه موفقیتی را برای ایشان در پیش رو نمی‏بینم.</p> <p> </p> <p><strong>رئیس مجلس شورای اسلامی، دوماه پیش از ارسال پرونده تخلفات ۱۱ میلیاردی وزارت نفت، به قوه قضاییه و شکایت از واریز نشدن میلیاردها دلار از صادرات نفت به حساب ذخیره ارزی خبر داد. البته در این مورد، ما پیش از این با هم گفت‏وگوهایی داشته‏ایم. فکر می‏کنید با سرپرستی آقای احمدی‏نژاد در وزارت نفت، بتوان سرانجامی برای این پرونده پیش‏بینی کرد؟</strong></p> <p> </p> <p>ابداً! ما در این مورد پیش از این نیز باهم گفت‏وگویی داشتیم. مدت‏هاست که دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کشور، کمیسیون پژوهش‏های مجلس و خبرنگارها، در این‏ زمینه سخن می‌گویند که امروز علی‏رغم درآمدهای سرشار و تاریخی ایران در دوران زمامداری آقای احمدی‏نژاد، در حساب ذخیره ارزی پولی باقی نمانده است، و در این زمینه هیچ جای شک و شبهه‏ای نیست.</p> <p><img width="200" height="259" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/assadi-photo1.jpg" /><br /> سرپرستی وزارت نفت و رسیدگی به کارنامه هزینه‏ کردن درآمدهای نفت، توسط آقای احمدی‏نژاد را هم باید در چهارچوب همین دعوا دید. مدت‏هاست که از واریز نشدن این درآمد و کارهای غیرقانونی آقای احمدی‏نژاد سخن گفته می‏شود، ولی تا آخر پی‏گیری نشده است.</p> <p><br /> به علت این‏که دعوای این دو جناح قدرتمند اصول‏گرا هم‏چنان ادامه دارد و در این دعوا که امروز شدت گرفته، دو طرف دارند قدرت خودشان را نشان می‏دهند و می‏خواهند طوری از طرف مقابل زهر چشم بگیرند.در چنین شرایطی، من فکر نمی‏کنم این پرونده‏ها سرانجامی داشته باشد.</p> <p><br /> کمااین‏که خود آقای احمدی‏نژاد که امروز یک به یک پرونده فساد اقتصادی اطرافیان‏‏شان و در بهترین حالت و مؤدبانه‏ترین شکل، سوءمدیریت خودشان در مورد درآمدهای نفتی در مطبوعات خود کشور چاپ می‏شود، کسی بودند که وقتی به قدرت رسیدند، گفته بودند که لیست آقازاده‏ها در جیب من است و به زودی آن را منتشر می‏کنم.</p> <p><br /> تاکنون نه تنها چنین کاری را نکرده‏اند، بلکه خودشان هم به جرگه آقازاده‏ها- اگر جزو این جرگه نبودند- پیوسته‏اند و از آن‏ها گوی سبقت را هم گرفته‏اند.</p> <p> </p> <p><strong>بر اساس حساب کارشناسان اقتصادی، هریک دلار که به قیمت نفت در جهان افزوده می‏شود، نزدیک به ۶۰۰ میلیون دلار درآمد ایران از راه نفت بالا می‏رود. در چندماه اخیر، ۱۵ دلار به قیمت جهانی نفت افزوده شده است. فکر می‏کنید با این افزایش درآمد، مشکلات کنونی اقتصاد ایران کمی برطرف بشود؟</strong></p> <p> </p> <p>فکر نمی‏کنم! به دو دلیل: یکی این‏که هزینه‏ها به علت سوءمدیریت در کشور، به‏شدت در حال افزایش است. دوم این‏که چون ایران در تحریم بین‏المللی قرار دارد، عملاً کالاهای خودش را گران‏تر از قیمت بازار آزاد می‏خرد.</p> <p><br /> چون ایران در تحریم است، اگر بخواهد کالاهای حساس و ویژه‏ای را بخرد، فروشنده می‏داند که در شرایط عادی نمی‏تواند آن را بفروشد و اگر بفروشد، به قیمت بسیار گزاف‏تری می‏فروشد.</p> <p><br /> گذشته از این، مشکل اقتصادی آقای احمدی‏نژاد، البته می‏تواند کمبود درآمد باشد، ولی بیشتر سوءمدیریت و عدم پاسخگویی است. هم‏چنان‏که آن پولی که در تاریخ درآمدهای نفتی ایران بی‏سابقه بوده، هیچ اثر مثبتی برای کشور و جامعه ما نداشت، اگر بیشتر از این هم بشود، مادامی که مدیر و گرداننده آن آقای احمدی‏نژاد هستند، فایده بیشتری نصیب ما نخواهد شد.</p> <p><br /> به‏خصوص این‏که آقای احمدی‏نژاد حتی به نمایندگان اصول‏گرای خودشان هم پاسخگو نیستند. یعنی به بودجه‏ای هم که نمایندگان همراه خودشان تصویب کرده‏اند، بی‏اعتنا هستند و به هراندازه که خواسته‏اند، از صندوق ذخیره ارزی برداشته‏اند که همین مسئله مورد اعتراض آقای لاریجانی و دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور قرار گرفته است.</p> <p> </p> <p><strong>پرسش پایانی بیشتر سیاسی است و نه اقتصادی: در پی علنی شدن اختلاف‏ها میان رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی‏نژاد بر سر وزارت اطلاعات، حملات هواداران آیت‏الله خامنه‏ای به رئیس دولت و اطرافیان او بالا گرفته است. این‏بار احمدی‏نژاد با پذیرش ابقای وزیر اطلاعات، خود سرپرستی وزارت نفت را بر عهده گرفت. ممکن است نوعی معامله یا مصالحه بین رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور صورت گرفته باشد؟</strong></p> <p> </p> <p>ممکن است. اما خوش‏خیالی و کوته‏بینی است اگر کسی بر این باور باشد که این یک مصالحه بلندمدت خواهد بود. دو جناح اصول‏گرا که امروز به جان هم افتاده‏اند، هردو تمامیت‏طلب هستند و خصلت و دینامیسم تمامیت‏طلبی نمی‏تواند هیچ شریکی را برای خود بپذیرد؛ به هیچ‏عنوان! کوچک‏ترین اختلاف، در حکم جنگ و مبارزه علیه یکدیگر است.</p> <p><br /> توجه داشته باشید که آن‏چه از سوی آقای احمدی‏نژاد با زدن اصلاح‏طلب‏ها آغاز شد، با زدن آقایان رفسنجانی، کروبی و موسوی ادامه یافت که به گفته خود آقایان، ستون‏های خیمه انقلاب بودند و امروز به جان هم افتاده‏اند.</p> <p><br /> این خصلت و ویژگی تمامیت‏طلبی است که می‏تواند در بعضی اوقات به آتش‏بس برسد، ولی صلح بین آن‏ها غیر ممکن است. من فکر می‏کنم که اگر هم این یک مصالحه باشد، یک مصالحه موقتی است و به‏زودی دعوای بین این دو جناح از سر گرفته خواهد شد. </p>
محمود احمدینژاد در گفتوگوی زندهی تلویزیونی خود در روز یکشنبه گذشته، ۲۵ اردیبهشتماه، گفت تا اطلاع بعدی، سرپرستی وزارت نفت را بر عهده گرفته است.
این خبر در آستانه نشست کشورهای صادرکنندهی نفت (اوپک) به این معناست که او رئیس موقت اوپک هم خواهد بود. پس از گذشت ۳۷ سال از فعالیت اوپک، ریاست این سازمان به ایران رسیده است.
با ادغام هشت وزاتخانه در یکدیگر و بهویژه ادغام وزارت نفت در وزارت نیرو، سرانجام رئیس دولت، خود سرپرستی پرگفتوگوترین و پرقدرتترین وزارتخانه، یعنی وزارت نفت را بر عهده گرفت که اصلیترین منبع درآمد دولت ایران است و ۸۳درصد درآمد ایران در این وزارتخانه متمرکز شده است.
به این بهانه از دکتر جمشید اسدی، استاد اقتصاد در دانشگاههای فرانسه و کارشناس سیاسی، میپرسم: چرا محمود احمدینژاد سرپرستی وزارت نفت را برعهده گرفته است؟
دکتر جمشید اسدی: این مسئله را باید در روند کلیای که از ابتدای زمامداری آقای احمدینژاد وجود داشته است دید و آن کنترل هرچه بیشتر دولت بر تمام نهادهای کشور و کنترل هرچه بیشتر نهادهای دولت توسط آقای احمدینژاد است.
از زمانی که ایشان به قدرت رسیدهاند، یکی یکی نهادهایی را که خارج از اختیار دولت بودهاند، مانند «شورای پول و اعتبار»، «سازمان برنامه و بودجه» و ... را یا ناتوان کردهاند و یا از میان بردهاند و هرچه بیشتر قدرت را به دولت بخشیدند.
در درون دولت هم با کوچکترین اختلافی که با وزرا داشتند، آنها را یا تعویض یا وادار به استعفا کردند. نمونه آن برکناری آقای متکی است که حتی در سفر برکنار و تعویض شد.
اینکه حالا کنترل وزارت نفت را هم برعهده گرفتهاند، از جمله کنترلهای بیشتری است که خودشان میخواهند داشته باشند و در همان روند افزودن هرچه بیشتر بر قدرت خودشان است.
بهویژه در این شرایط که اختلاف آقای احمدینژاد با جناح دیگر اصولگرایان بسیار نمایان شده است، کنترل هرچه بیشتر نهادهایی که میتوان آنها را کنترل کرد، میتواند در این دعوا به آقای احمدینژاد نوعی کمک باشد.
سایتهای طرفدار دولت نوشتهاند که احمدینژاد رئیس سازمان اوپک خواهد شد. فکر میکنید او امکان موفقیت در اوپک را داشته باشد؟
ایشان در چه مواردی میتواند امکان موفقیت داشته باشد؟! زمانی که ایشان به عنوان رئیس جمهور کوشیدند که مثلاً حلقههای وحدت را در منطقه ایجاد کنند، تا کجا موفق شدند؟ حتی تنشها در بسیاری موارد بالاتر رفت.
با تئوریهای اقتصادیای که از آقای احمدینژاد میشناسیم و با قدرتهایی که در درون اوپک وجود دارند، بهویژه در شرایط کنونی و با توجه به تغییر و تحولات بهوقوع پیوسته در خاورمیانه که اکثر کشورهای عضو اوپک را شامل میشود، ریاست ایشان جز تنشافزایی، نتیجهای نخواهد داشت و من هیچگونه موفقیتی را برای ایشان در پیش رو نمیبینم.
رئیس مجلس شورای اسلامی، دوماه پیش از ارسال پرونده تخلفات ۱۱ میلیاردی وزارت نفت، به قوه قضاییه و شکایت از واریز نشدن میلیاردها دلار از صادرات نفت به حساب ذخیره ارزی خبر داد. البته در این مورد، ما پیش از این با هم گفتوگوهایی داشتهایم. فکر میکنید با سرپرستی آقای احمدینژاد در وزارت نفت، بتوان سرانجامی برای این پرونده پیشبینی کرد؟
ابداً! ما در این مورد پیش از این نیز باهم گفتوگویی داشتیم. مدتهاست که دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کشور، کمیسیون پژوهشهای مجلس و خبرنگارها، در این زمینه سخن میگویند که امروز علیرغم درآمدهای سرشار و تاریخی ایران در دوران زمامداری آقای احمدینژاد، در حساب ذخیره ارزی پولی باقی نمانده است، و در این زمینه هیچ جای شک و شبههای نیست.
سرپرستی وزارت نفت و رسیدگی به کارنامه هزینه کردن درآمدهای نفت، توسط آقای احمدینژاد را هم باید در چهارچوب همین دعوا دید. مدتهاست که از واریز نشدن این درآمد و کارهای غیرقانونی آقای احمدینژاد سخن گفته میشود، ولی تا آخر پیگیری نشده است.
به علت اینکه دعوای این دو جناح قدرتمند اصولگرا همچنان ادامه دارد و در این دعوا که امروز شدت گرفته، دو طرف دارند قدرت خودشان را نشان میدهند و میخواهند طوری از طرف مقابل زهر چشم بگیرند.در چنین شرایطی، من فکر نمیکنم این پروندهها سرانجامی داشته باشد.
کمااینکه خود آقای احمدینژاد که امروز یک به یک پرونده فساد اقتصادی اطرافیانشان و در بهترین حالت و مؤدبانهترین شکل، سوءمدیریت خودشان در مورد درآمدهای نفتی در مطبوعات خود کشور چاپ میشود، کسی بودند که وقتی به قدرت رسیدند، گفته بودند که لیست آقازادهها در جیب من است و به زودی آن را منتشر میکنم.
تاکنون نه تنها چنین کاری را نکردهاند، بلکه خودشان هم به جرگه آقازادهها- اگر جزو این جرگه نبودند- پیوستهاند و از آنها گوی سبقت را هم گرفتهاند.
بر اساس حساب کارشناسان اقتصادی، هریک دلار که به قیمت نفت در جهان افزوده میشود، نزدیک به ۶۰۰ میلیون دلار درآمد ایران از راه نفت بالا میرود. در چندماه اخیر، ۱۵ دلار به قیمت جهانی نفت افزوده شده است. فکر میکنید با این افزایش درآمد، مشکلات کنونی اقتصاد ایران کمی برطرف بشود؟
فکر نمیکنم! به دو دلیل: یکی اینکه هزینهها به علت سوءمدیریت در کشور، بهشدت در حال افزایش است. دوم اینکه چون ایران در تحریم بینالمللی قرار دارد، عملاً کالاهای خودش را گرانتر از قیمت بازار آزاد میخرد.
چون ایران در تحریم است، اگر بخواهد کالاهای حساس و ویژهای را بخرد، فروشنده میداند که در شرایط عادی نمیتواند آن را بفروشد و اگر بفروشد، به قیمت بسیار گزافتری میفروشد.
گذشته از این، مشکل اقتصادی آقای احمدینژاد، البته میتواند کمبود درآمد باشد، ولی بیشتر سوءمدیریت و عدم پاسخگویی است. همچنانکه آن پولی که در تاریخ درآمدهای نفتی ایران بیسابقه بوده، هیچ اثر مثبتی برای کشور و جامعه ما نداشت، اگر بیشتر از این هم بشود، مادامی که مدیر و گرداننده آن آقای احمدینژاد هستند، فایده بیشتری نصیب ما نخواهد شد.
بهخصوص اینکه آقای احمدینژاد حتی به نمایندگان اصولگرای خودشان هم پاسخگو نیستند. یعنی به بودجهای هم که نمایندگان همراه خودشان تصویب کردهاند، بیاعتنا هستند و به هراندازه که خواستهاند، از صندوق ذخیره ارزی برداشتهاند که همین مسئله مورد اعتراض آقای لاریجانی و دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور قرار گرفته است.
پرسش پایانی بیشتر سیاسی است و نه اقتصادی: در پی علنی شدن اختلافها میان رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدینژاد بر سر وزارت اطلاعات، حملات هواداران آیتالله خامنهای به رئیس دولت و اطرافیان او بالا گرفته است. اینبار احمدینژاد با پذیرش ابقای وزیر اطلاعات، خود سرپرستی وزارت نفت را بر عهده گرفت. ممکن است نوعی معامله یا مصالحه بین رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور صورت گرفته باشد؟
ممکن است. اما خوشخیالی و کوتهبینی است اگر کسی بر این باور باشد که این یک مصالحه بلندمدت خواهد بود. دو جناح اصولگرا که امروز به جان هم افتادهاند، هردو تمامیتطلب هستند و خصلت و دینامیسم تمامیتطلبی نمیتواند هیچ شریکی را برای خود بپذیرد؛ به هیچعنوان! کوچکترین اختلاف، در حکم جنگ و مبارزه علیه یکدیگر است.
توجه داشته باشید که آنچه از سوی آقای احمدینژاد با زدن اصلاحطلبها آغاز شد، با زدن آقایان رفسنجانی، کروبی و موسوی ادامه یافت که به گفته خود آقایان، ستونهای خیمه انقلاب بودند و امروز به جان هم افتادهاند.
این خصلت و ویژگی تمامیتطلبی است که میتواند در بعضی اوقات به آتشبس برسد، ولی صلح بین آنها غیر ممکن است. من فکر میکنم که اگر هم این یک مصالحه باشد، یک مصالحه موقتی است و بهزودی دعوای بین این دو جناح از سر گرفته خواهد شد.
نظرها
نظری وجود ندارد.