ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

از درس جغرافی درباره‌ی خلیج فارس تا کنسرت شنبه‌زاده در لندن

<p>بابک مستوفی- بسیاری معتفدند که موسیقی محلی ایرانی به جهات گوناگون ظرفیت جهانی شدن را دارد و سعید شنبه&zwnj;زاده از جنوب ایران یکی از اولین کسانی است که سعی دارد موسیقی خاص زادگاهش را جهانی کند.</p> <!--break--> <p>کار شنبه&zwnj;زاده (جدای از کارهای ترکیبی اخیرش با جاز) معمولاً متکی بر موسیقی محلی بوشهری و آوازهای آن است و سعی دارد با ساز کمتر جهانی شده&zwnj;اش، &laquo;نی&zwnj;انبان&raquo;، فضای متفاوتی خلق کند که در وهله&zwnj;ی اول هر شنونده&zwnj;ای را مجذوب می&zwnj;کند.</p> <p>او غالباً حبیب مفتاح بوشهری را در کنار خود دارد که در نوع خود موزیسین برجسته&zwnj;ای است و هر دو گویی که کامل&zwnj;کننده&zwnj;ی یکدیگرند و برای همکاری با هم&zwnj; زاده شده&zwnj;اند.</p> <p>شنبه&zwnj;زاده کنسرت&zwnj;های مختلفی را در فرانسه و سایر کشور&zwnj;ها داشته، اما در این سال&zwnj;ها کمتر به لندن آمده است. کنسرت جمعه شب او (دهم ژوئن) در یکی از سالن&zwnj;های معروف لندن (Cadogan Hall) مورد استقبال قرار گرفت و ترکیبی از ایرانیان مقیم لندن و لندنی&zwnj;های علا&zwnj;قمند را در برداشت.</p> <p>تالار &laquo;کدوگان&raquo; یکی از سالن&zwnj;های شناخته&zwnj;شده&zwnj;ی لندن است، اما شاید بیشتر برای موسیقی کلاسیک مناسب است و برنامه&zwnj;ی پر شر و شوری چون برنامه&zwnj;ی شنبه&zwnj;زاده نیاز به سالنی با شکل و شمایل متفاوت دارد. با این حال گروه سه&zwnj;نفره&zwnj;ی شنبه&zwnj;زاده (شامل خود او، پسرش که حالا دیگر بزرگ شده&zwnj; و البته حبیب مفتاح بوشهری) توانستند شور و حال زیادی را به سالن سرد کدوگان هدیه کنند.</p> <p>شنبه&zwnj;زاده در استفاده از تم&zwnj;های شناخته&zwnj;شده موفق عمل می&zwnj;کند و در عین حال سعی دارد با حرکات رقص جنوبی تنها به موسیقی اکتفا نکند. در نتیجه اجرای او همواره ترکیبی است از رقص و موسیقی توأمان که می&zwnj;تواند ترکیب دلنشینی خلق کند. اما شاید یکی از دلایل موفقیت شنبه&zwnj;زاده این است که او &laquo;شومن&raquo; برجسته&zwnj;ای است و می&zwnj;داند چطور نبض صحنه را به دست بگیرد و با تماشاگر بده بستان داشته باشد. در نتیجه به&zwnj;درستی گاه جدی می&zwnj;شود،&zwnj;گاه شوخی می&zwnj;کند و&zwnj;گاه غرق در موسیقی از هر نوع حرف زدن پرهیز می&zwnj;کند. در عین حال حواسش هست که صحبت&zwnj;ها و شوخی&zwnj;هایش بسیار خلاصه باشند و وقت اجرا را هدر ندهد. از طرفی موسیقی او این قابلیت را دارد که برای لحظاتی تماشاگر را محزون کند و به حال و هوای عاشقانه&zwnj;ی غمگینی هدایتش کند و بعد بلافاصله با ضرباهنگ سازهای طرب&zwnj;انگیزش همه را به رقص وادارد.</p> <p><img align="left" alt="" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/BMOSSHZA03.jpg" /></p> <p>از ویژگی&zwnj;های کار شنبه&zwnj;زاده دخیل کردن تماشاگر است. او از ابتدا تا انتهای برنامه سعی دارد تماشاگر را به کف زدن و هلهله کشیدن دعوت کند و به شکلی او را در موسیقی سهیم کند. از این جهت تماشاگر خودبه&zwnj;خود خودش را در شرایطی می&zwnj;بیند که گویی در اجرای کنسرت سهیم است و به همین دلیل به&zwnj;راحتی با جهان صحنه یکی می&zwnj;شود و ابایی ندارد که دست بزند یا برقصد. شاید به همین دلیل اجراهای شنبه&zwnj;زاده در ایران در دهه&zwnj;ی هفتاد،&zwnj;گاه مشکل&zwnj;ساز بود. در یکی از اجراهای او در تالار اندیشه، غالب تماشاگران ایستادند و رقصیدند که با دخالت انتظامات سالن، رقص مردم متوقف شد و آن&zwnj;ها مجبور شدند بنشینند، در حالی&zwnj;که موسیقی طرب&zwnj;انگیز شنبه&zwnj;زاده همه را به رقص دعوت می&zwnj;کرد!</p> <p>در لندن اما مشکل انتظامات و ممنوعیت رقص وجود نداشت، با این حال با وجود طرب&zwnj;انگیز بودن موسیقی، کار به رقص ایستاده&zwnj;ی تماشاگران نکشید. شاید حال و هوای رسمی سالن یا شاید هم فرصت اندک اجرا این اجازه را به تماشاگران نداد. کوتاهی اجرای شنبه&zwnj;زاده (کمتر از یک ساعت) مهم&zwnj;ترین نقص این برنامه بود که مانع از لذت کامل تماشاگران شد. نوع موسیقی شنبه&zwnj;زاده به شکلی شاید شبیه به قوالی، در ارتباط مستقیم با تماشاگر و حال و هوای سالن است و از طرفی هر چه از اجرا می&zwnj;گذرد، اجرا کنندگان بیشتر و بیشتر نبض سالن را به&zwnj;دست می&zwnj;گیرند و ارتباط آن&zwnj;ها با تماشاگر بیشتر می&zwnj;شود. یعنی اجرا هر چه طولانی&zwnj;تر باشد، شاید موفق&zwnj;تر باشد و بیشتر و بیشتر تماشاگر را به وجد &zwnj;آورد. اما اجرای لندن در لحظاتی که داشت به اوج می&zwnj;رسید، به دلیل دیر شدن باید خاتمه می&zwnj;یافت. در واقع کنسرت شنبه&zwnj;زاده بخشی از یک برنامه&zwnj;ی بلند بود که &laquo;موسیقی خلیج همیشه فارس&raquo; نام داشت.</p> <p>برنامه&zwnj;ی &laquo;موسیقی خلیج همیشه فارس&raquo; که به همت &laquo;فستیوال هنر&raquo; برگزار می&zwnj;شد، در بخش اول به اجرای کلاسیک موسیقی ایرانی و جهانی به همراه خوانندگان اپرا اختصاص داشت. ساز پیانو، ساز اصلی بخش اول برنامه بود که بخش&zwnj;های مربوط به موسیقی ایرانی آن به نوازندگی &laquo;ایمان بشری&raquo; توجه بیشتری جلب کرد. یک ساعت اول برنامه به خودی خود موفق بود اما با بخش دوم یعنی اجرای شنبه&zwnj;زاده هیچ&zwnj;گونه همخوانی نداشت و حتی با عنوان برنامه هم همخوان نبود. مشخص نود که چرا این دو برنامه کاملاً مجزا در کنار هم قرار گرفته&zwnj;اند. <br /> &nbsp;</p> <p>از طرفی مانند همه&zwnj;ی برنامه&zwnj;هایی که توسط مرکز &laquo;فستیوال هنر&raquo; برگذار می&zwnj;شود، مراسم مجری داشت و توضیحات مجری درباره&zwnj;ی تاریخچه خلیج فارس و حتی توضیح برنامه به سه زبان فارسی، فرانسه و انگلیسی،&zwnj;گاه بسیار طولانی و ملال آور می&zwnj;شد. مشخص نیست که چرا برگزارکنندگان برنامه به جای یک مجری که شاید نزدیک به یک چهارم وقت برنامه را به توضیحات اختصاص می&zwnj;دهد، از یک بروشور کوچک و جمع وجور استفاده نمی&zwnj;کنند تا همه&zwnj;ی توضیحات درباره&zwnj;ی برنامه و هر توضیح اضافه&zwnj;ی دیگری را دربربگیرد. توضیحات مجری برنامه به قدری طولانی بود که باعث شد شنبه&zwnj;زاده در اولین جملاتش به نحوی طنزآلود اعتراض خود را بیان کند: &laquo;درس جغرافی&zwnj;تون خوب شد؟&raquo; <br /> شنبه&zwnj;زاده چند جای دیگر هم با این قضیه شوخی کرد و از تماشاگران پرسید: &laquo;حالا خوب فهمیدید خلیج فارس کجاست؟&raquo;</p> <p>در &zwnj;&zwnj;نهایت هم شنبه&zwnj;زاده به&zwnj;عنوان آخرین جملات در حالی که دلش نمی&zwnj;خواست برنامه&zwnj;اش را که تازه داغ شده بود، تمام کند، گفت: &laquo;درس جغرافی وقت ما را گرفت. امیدوارم دفعه بعد از جغرافی کم شود و به وقت کنسرت اضافه کنند.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>عکس&zwnj;ها (از بالا به پایین):<br /> </strong>عکس نخست: سعید شنبه&zwnj;زاده، آهنگساز و نوازنده نی انبان، نی جفتی و دمام ایرانی و رهبر گروه &laquo;شنبه&zwnj;زاده&raquo; که در زمینه موسیقی فولکولور جنوب ایران فعالیت می&zwnj;کند.<br /> عکس دوم: هنرنمایی سعید شنبه&zwnj;زاده در برنامه&zwnj;ی &laquo;موسیقی خلیج همیشه فارس&raquo; در تالار &laquo;کدوگان&raquo; لندن. عکس از: <strong>محمود احمدی<br /> </strong>عکس سوم: نمای بیرونی تالار کدوگان در لندن.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong><img align="right" alt="" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/VI.gif" />ویدیو:</strong></p> <p>هنرنمایی سعید شنبه&zwnj;زاده در هامبورگ</p> <p>&nbsp;</p>

بابک مستوفی- بسیاری معتفدند که موسیقی محلی ایرانی به جهات گوناگون ظرفیت جهانی شدن را دارد و سعید شنبه‌زاده از جنوب ایران یکی از اولین کسانی است که سعی دارد موسیقی خاص زادگاهش را جهانی کند.

کار شنبه‌زاده (جدای از کارهای ترکیبی اخیرش با جاز) معمولاً متکی بر موسیقی محلی بوشهری و آوازهای آن است و سعی دارد با ساز کمتر جهانی شده‌اش، «نی‌انبان»، فضای متفاوتی خلق کند که در وهله‌ی اول هر شنونده‌ای را مجذوب می‌کند.

او غالباً حبیب مفتاح بوشهری را در کنار خود دارد که در نوع خود موزیسین برجسته‌ای است و هر دو گویی که کامل‌کننده‌ی یکدیگرند و برای همکاری با هم‌ زاده شده‌اند.

شنبه‌زاده کنسرت‌های مختلفی را در فرانسه و سایر کشور‌ها داشته، اما در این سال‌ها کمتر به لندن آمده است. کنسرت جمعه شب او (دهم ژوئن) در یکی از سالن‌های معروف لندن (Cadogan Hall) مورد استقبال قرار گرفت و ترکیبی از ایرانیان مقیم لندن و لندنی‌های علا‌قمند را در برداشت.

تالار «کدوگان» یکی از سالن‌های شناخته‌شده‌ی لندن است، اما شاید بیشتر برای موسیقی کلاسیک مناسب است و برنامه‌ی پر شر و شوری چون برنامه‌ی شنبه‌زاده نیاز به سالنی با شکل و شمایل متفاوت دارد. با این حال گروه سه‌نفره‌ی شنبه‌زاده (شامل خود او، پسرش که حالا دیگر بزرگ شده‌ و البته حبیب مفتاح بوشهری) توانستند شور و حال زیادی را به سالن سرد کدوگان هدیه کنند.

شنبه‌زاده در استفاده از تم‌های شناخته‌شده موفق عمل می‌کند و در عین حال سعی دارد با حرکات رقص جنوبی تنها به موسیقی اکتفا نکند. در نتیجه اجرای او همواره ترکیبی است از رقص و موسیقی توأمان که می‌تواند ترکیب دلنشینی خلق کند. اما شاید یکی از دلایل موفقیت شنبه‌زاده این است که او «شومن» برجسته‌ای است و می‌داند چطور نبض صحنه را به دست بگیرد و با تماشاگر بده بستان داشته باشد. در نتیجه به‌درستی گاه جدی می‌شود،‌گاه شوخی می‌کند و‌گاه غرق در موسیقی از هر نوع حرف زدن پرهیز می‌کند. در عین حال حواسش هست که صحبت‌ها و شوخی‌هایش بسیار خلاصه باشند و وقت اجرا را هدر ندهد. از طرفی موسیقی او این قابلیت را دارد که برای لحظاتی تماشاگر را محزون کند و به حال و هوای عاشقانه‌ی غمگینی هدایتش کند و بعد بلافاصله با ضرباهنگ سازهای طرب‌انگیزش همه را به رقص وادارد.

از ویژگی‌های کار شنبه‌زاده دخیل کردن تماشاگر است. او از ابتدا تا انتهای برنامه سعی دارد تماشاگر را به کف زدن و هلهله کشیدن دعوت کند و به شکلی او را در موسیقی سهیم کند. از این جهت تماشاگر خودبه‌خود خودش را در شرایطی می‌بیند که گویی در اجرای کنسرت سهیم است و به همین دلیل به‌راحتی با جهان صحنه یکی می‌شود و ابایی ندارد که دست بزند یا برقصد. شاید به همین دلیل اجراهای شنبه‌زاده در ایران در دهه‌ی هفتاد،‌گاه مشکل‌ساز بود. در یکی از اجراهای او در تالار اندیشه، غالب تماشاگران ایستادند و رقصیدند که با دخالت انتظامات سالن، رقص مردم متوقف شد و آن‌ها مجبور شدند بنشینند، در حالی‌که موسیقی طرب‌انگیز شنبه‌زاده همه را به رقص دعوت می‌کرد!

در لندن اما مشکل انتظامات و ممنوعیت رقص وجود نداشت، با این حال با وجود طرب‌انگیز بودن موسیقی، کار به رقص ایستاده‌ی تماشاگران نکشید. شاید حال و هوای رسمی سالن یا شاید هم فرصت اندک اجرا این اجازه را به تماشاگران نداد. کوتاهی اجرای شنبه‌زاده (کمتر از یک ساعت) مهم‌ترین نقص این برنامه بود که مانع از لذت کامل تماشاگران شد. نوع موسیقی شنبه‌زاده به شکلی شاید شبیه به قوالی، در ارتباط مستقیم با تماشاگر و حال و هوای سالن است و از طرفی هر چه از اجرا می‌گذرد، اجرا کنندگان بیشتر و بیشتر نبض سالن را به‌دست می‌گیرند و ارتباط آن‌ها با تماشاگر بیشتر می‌شود. یعنی اجرا هر چه طولانی‌تر باشد، شاید موفق‌تر باشد و بیشتر و بیشتر تماشاگر را به وجد ‌آورد. اما اجرای لندن در لحظاتی که داشت به اوج می‌رسید، به دلیل دیر شدن باید خاتمه می‌یافت. در واقع کنسرت شنبه‌زاده بخشی از یک برنامه‌ی بلند بود که «موسیقی خلیج همیشه فارس» نام داشت.

برنامه‌ی «موسیقی خلیج همیشه فارس» که به همت «فستیوال هنر» برگزار می‌شد، در بخش اول به اجرای کلاسیک موسیقی ایرانی و جهانی به همراه خوانندگان اپرا اختصاص داشت. ساز پیانو، ساز اصلی بخش اول برنامه بود که بخش‌های مربوط به موسیقی ایرانی آن به نوازندگی «ایمان بشری» توجه بیشتری جلب کرد. یک ساعت اول برنامه به خودی خود موفق بود اما با بخش دوم یعنی اجرای شنبه‌زاده هیچ‌گونه همخوانی نداشت و حتی با عنوان برنامه هم همخوان نبود. مشخص نود که چرا این دو برنامه کاملاً مجزا در کنار هم قرار گرفته‌اند.
 

از طرفی مانند همه‌ی برنامه‌هایی که توسط مرکز «فستیوال هنر» برگذار می‌شود، مراسم مجری داشت و توضیحات مجری درباره‌ی تاریخچه خلیج فارس و حتی توضیح برنامه به سه زبان فارسی، فرانسه و انگلیسی،‌گاه بسیار طولانی و ملال آور می‌شد. مشخص نیست که چرا برگزارکنندگان برنامه به جای یک مجری که شاید نزدیک به یک چهارم وقت برنامه را به توضیحات اختصاص می‌دهد، از یک بروشور کوچک و جمع وجور استفاده نمی‌کنند تا همه‌ی توضیحات درباره‌ی برنامه و هر توضیح اضافه‌ی دیگری را دربربگیرد. توضیحات مجری برنامه به قدری طولانی بود که باعث شد شنبه‌زاده در اولین جملاتش به نحوی طنزآلود اعتراض خود را بیان کند: «درس جغرافی‌تون خوب شد؟»
شنبه‌زاده چند جای دیگر هم با این قضیه شوخی کرد و از تماشاگران پرسید: «حالا خوب فهمیدید خلیج فارس کجاست؟»

در ‌‌نهایت هم شنبه‌زاده به‌عنوان آخرین جملات در حالی که دلش نمی‌خواست برنامه‌اش را که تازه داغ شده بود، تمام کند، گفت: «درس جغرافی وقت ما را گرفت. امیدوارم دفعه بعد از جغرافی کم شود و به وقت کنسرت اضافه کنند.»

عکس‌ها (از بالا به پایین):
عکس نخست: سعید شنبه‌زاده، آهنگساز و نوازنده نی انبان، نی جفتی و دمام ایرانی و رهبر گروه «شنبه‌زاده» که در زمینه موسیقی فولکولور جنوب ایران فعالیت می‌کند.
عکس دوم: هنرنمایی سعید شنبه‌زاده در برنامه‌ی «موسیقی خلیج همیشه فارس» در تالار «کدوگان» لندن. عکس از: محمود احمدی
عکس سوم: نمای بیرونی تالار کدوگان در لندن.

ویدیو:

هنرنمایی سعید شنبه‌زاده در هامبورگ

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • az London

    <p>این فستیوال هنر ....همیشه همینطور بوده ! ....دقیقا مثل کاباره ها ی قدیم در ایران ، از خواننده ها و نوازنده های بی نام و گمنام شروع میشه ، به رقص و آواز ( تانگوی آرژانتینی با می خوام برم کوه !!! ) ، تمبک و پیانو ، سپس شعبده بازی ، جوک و برنامه سید کریم ، باز خواننده اپرا ( این بار با گل گلدون و اینها ) تاااااااا برسه به هنرمند اصلی ....که حالا مثلا قدیم ها هایده و گوگوش یا گلپا بودند و حالا زمونه عوض شده ... مردم بیچاره باید تمام برنامه ها رو ببینند تا به اصل کاری ، سعید شنبه زاده برسه!!! ( در زمان قدیم شام و مشروب و اینها همه بر پا بوده و خود بخود مردم می ماندند تا هنرمند محبوب بیاد... انجا که شام هم نبود !!! )</p>

  • فاروق

    <p>بجوز احترام شاما من هیچی ندارم برای دوستان محترم...... دستاتن داردنكنند و سلامت باشد انشألله </p>

  • کاربر مهمان

    <p>ای کاش حداقل از نگاه هنری میتونستیم به هنر نگاه کنیم و ای کاش می تونستیم نقد کردن را انطوری استفاده کنیم که اسم ان تسویه حساب نباشه! من به شخصه از بودن در یک کشور خارجی و شرکت در یک برنامه ای که ساعاتی من رو با کشور و تاریخ و خاطراتم پیوند داد بی نهایت خرسند شدم و انرژی که گرفتم رو بی نهایت دوست داشتم. هر چند هر برنامه ای با کمبود هایی میتونه مواجه باشه که این برنامه هم مثتثنی نیست ولی از نگاه کلی وقتی تلفیق موزیک کلاسیک با موزیک سنتی-مدرن رو در دو بخش مجزا میبینیم که خود باعث پیوند و اشتراک 2 مخاطب متفاوت میشه و ارتباطی که ایجاد میشه به نام ایران ختم میشه و اون ایران به زیبایی در تصویری کوتاه به نمایش در می آید و از حقوق قانونی خلیج فارس با سند دفاع میشه جایی برای خرده گیری باقی نمیزاره چرا که تعامل نگاه ها رو در پایان برنامه در سالن انتظار میشد دید که هر کسی به نوعی از برنامه لذت برده و نقطه مشترک این که خلیج فارس بر زبان ها جاری شده و این یعنی این که این برنامه و برنامه گزار به مسئولیت اجتماعی خود به عنوان ایرانی که رسانه ارتباط با مردم رو در دست داره جامه عمل پوشانده.</p>

  • Jamileh.K.... London

    <p>بابا این هم از مدعیان و طرفدران هنر......یکی‌، یاد از کاباره زمان شاه میکنه و طعنه میزنه که نباید مشروب باشه.... یکی‌ دیگه میگه به اندازه کافی‌ به ما وقت ندادن که مست کنیم..... موندم که چرا یکی‌ ، مخصوصاً یک خانمی، نمیاد بگه که این دو تا خانم هیچ وقت تو ونکوور کنسرت نداشتن و هر دو خانم به عالیترین درجا‌ت دانشگاهی هنر خود در خارج از کشور رسیده‌اند و دانشجویان آنها از سراسر دنیا صف کشیده اند که در کلاس اونها درس بخوانند......اون هم در زمانی‌ که هیچ خانمی تو ایران حق خوندن نداره........تقصیر هم ندران....به قول آن دوست........خلایق هر چه لایق....</p>

  • بابک

    <p>دلیل اینکه اطلاعات به شکل سخنرانی ارائه شده و نه بروشور بسیار روشن است. چون ایرانی جماعت حاضر نیست چیزی بخواند. در نتیجه باید برایش خواند که به زور هم که شده یک چیزی یاد بگیرد. اگر در بروشور چاپ میشد، می‌انداختند کنار یا حداکثر دو خط اولش را می‌خواندند!</p>

  • کاربر مهمان

    <p>برنامه خیلی عالی بود، هم قسمت اول و هم قسمت دوم. نمی دانم چرا متاسفانه بعضی از افراد عادت کرده اند که انتقادها و نظراتشان را توهین آمیز مطرح کنند. در صورتی که می شود محترمانه هم نظر داد و انتقاد کرد. نه این برنامه فستیوال هنر و نه برنامه های دیگری که گذاشته اند و من دیدم هرگز شباهتی به آنچه که در اظهار نظر اول (از لندن) نوشته شده ندارد. جای تعجب است که اگر این دوست اظهار نظر کننده این اعتقاد را دارند چرا در این برنامه ها شرکت می کنند؟ بخش اول برنامه بسیار زیبا اجرا شد و کسانی که درک موسیقی داشتند و موسیقی کلاسیک را می شناختند، خیلی هم لذت بردند. بخش دوم هم در جایگاه خودش بسیار خوب اجرا شد ولی به این معنا نیست که همه به خاطر بخش دوم به تماشای این برنامه آمدند. مگر وقتی که برنامه فقط موسیقی کلاسیک و اپرا است، تماشاچی ندارد؟ خیلی هم استقبال میشه. بهرحال دست فستیوال هنر درد نکند که همیشه برنامه های خیلی خوبی را برگزار می کنند. </p>

  • ارسالی از لندن

    <p>دوستان بهتر است کمی با قضاوت و بدون کینه ورزی حرف بزنیم. من خود از افرادی بودم که در این برنامه شرکت داشتم. برنامه به دو قسمت مجزا تقسیم می شد... بخشی که اختصاص داشت به موسیقی و آواز کلاسیک و بخش دوم هم اختصاص داشت به موسیقی جنوب ایران که گروه آقای شنبه زاده؛ هنرنمایی می کردند.... اما متمایز بودن دو بخش از یکدیگر دلیل بر کاستی و نقص برنامه نمی باشد. قسمت اول برنامه شکل و شمایل خاص خود را داشت که اپرا خوانان به اجرای تک خوانی پرداختند و در بخش دوم هم که افراد حاضر در سالن چنان به وجد آمدند که گویی خود را در حال و هوای کشورمان و کنار دریای خلیج فارس می دیدند. همه کف و دست می زدنند و این نشانگر رضایت خاطر مردم از اجرای برنامه و حضور در سالن بود.<br /> اما اینگونه سخن گفتن و حرف زدن درباره برنامه گذار ان که مشخص است با تلاش و زحمات شبانه روزی، توانسته اند چنین برنامه هایی را به اجرا گذارند؛ نشان از قدرناشناسی ما دارد. حال که در کشوری بیگانه زندگی می کنیم و این عزیزان با هزینه و امکانات محدود سعی در ابقا و شناساندن فرهنگ ما به خارجی زبانان دارند به جای ایرادگیری ها و حرف های بیهوده، بهتر نیست از اینها که برای حفظ فرهنگ و هنر ما تلاش می کنند، قدردانی و یا حمایت نمائیم؟؟؟؟؟ و اگر نمی توانیم سکوت کرده و از بیهوده گویی بپرهیزیم.</p>

  • lmahsa

    <p>من در برنامه های مختلف فستیوال هنر حضور داشتم و همیشه از دیدن این برنامه ها لذت بردم. بهتره اینقدر حرف های بیهوده نزنیم.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>من شخصاً نمی‌فهمم که این اظهار نظر قبلی‌ چه ربطی‌ به برنامه بی‌ نظیر فستیوال هنر داشت. برنامه بی‌ نهایت عالی‌ بود و این شخص هم خیلی‌ مغرضانه مثل بسیجی‌های رژیم داره سعی‌ میکنه خودی نشون بده و زحمات یه برنامه گذار دلسوز را که یک عمری از خودش و سرمایه آاش را صرف معرفی‌ هنر ایران و هنرمندان جوان و جدید ایرونی‌ کرده را مسخره کنه. البته این روالی هست که تازگی‌ها بین برنامه گذار‌ها تو لندن مّد شده تا همدیگر را خراب کنن. ولی‌ من شخصاً تو لندن همیشه کلاسی را که برنامه‌های فستیوال هنر داشته را تو هیچ برنامه‌ای که بقیه برای شهرت و یا پول میگذارن را ندیده‌ام.</p>

  • کاربر مهمان

    <p> من شخصاً نمی‌فهمم که این اظهار نظر قبلی‌ چه ربطی‌ به برنامه بی‌ نظیر فستیوال هنر داشت. برنامه بی‌ نهایت عالی‌ بود و این شخص هم خیلی‌ مغرضانه مثل بسیجی‌های رژیم داره سعی‌ میکنه خودی نشون بده و زحمات یه برنامه گذار دلسوز را که یک عمری از خودش و سرمایه آاش را صرف معرفی‌ هنر ایران و هنرمندان جوان و جدید ایرونی‌ کرده را مسخره کنه. البته این روالی هست که تازگی‌ها بین برنامه گذار‌ها تو لندن مّد شده تا همدیگر را خراب کنن. ولی‌ من شخصاً تو لندن همیشه کلاسی را که برنامه‌های فستیوال هنر داشته را تو هیچ برنامه‌ای که بقیه برای شهرت و یا پول میگذارن را ندیده‌ام.</p>

  • ebrahimi

    <p>به نظر من همان برنامه اول برای این سالن درست بود نه این آقای شنبه زاده که نی امبون آورده وسط سالن اپرا ،قسمت اول هم که تمبک با پیانو هیچ سنخیتی نداشت،من برنامه این خواننده ها را توی ونکوور رفتم خیلی زیبا بود ولی اینجا هیچ چیزی برنامه نداشت بین ۲ تا برنامه ی آقای با زنگوله آمد بعد از ۵ دقیقه همرو به زور برد دوباره تو سالن ،نگذاشتن حتی یک مشروب بخوریم،بعد از برنامه هم که ما موندیم یک کم دور هم باشیم ،نه مشروب دیگه سرو میشد نه میشد اونجا بمونیم مثل سینما بود ،،،</p>

  • کاربر مهمانnavid

    <p>برای نخستین بار دیدیم یک برنامه هنری میتواند اموزشی هم باشد صحبت وفیلم راجبع خلیج فارس بسیار جالب بود وو اگر به صورت نوشته میبود کمتر تاثیر میگذاشت </p>