ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شگردهای اقناع کردن

<div dir="RTL">لارن استارکی &ndash; مردم همیشه می&zwnj;کوشند تا بر انتخاب&zwnj;ها و تصمیم&zwnj;های شما تاثیر بگذارند. &laquo;به من رأی دهید!&raquo;، &laquo;کالای مرا بخرید!&raquo; این&zwnj;ها تلاش&zwnj;های اقناع&zwnj;گر سطحی و آشکار هستند؛ یعنی شما می&zwnj;دانید که کسی می&zwnj;کوشد بر شما تأثیر بگذارد. اما راه&zwnj;های موذیانه و مخفی&zwnj;ای هم برای اقناع&zwnj;کردن هم وجود دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <!--break--> <div dir="RTL">ما در این بخش می&zwnj;خواهیم یاد می&zwnj;گیریم که وقتی داریم حرف&zwnj;های کسی را می&zwnj;شنویم یا می&zwnj;خوانیم، یا تبلیغات بازرگانی را نگاه می&zwnj;کنیم، بفهمیم آیا آن&zwnj;ها از این روش&zwnj;های پوشیده استفاده می&zwnj;کنند یا نه. و البته یاد خواهیم گرفت که چگونه از تکنیک&zwnj;های اقناع&zwnj;کردن برای پیشرفت کارهای خودمان هم استفاده کنیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>اقناع کردن</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اقناع&zwnj;کردن، هنر استفاده&zwnj;کردن از بحث و استدلال و تأثیرگذاری است تا فکر و رفتار مردم را تغییر دهیم. همه، حتی شما هم، از تکنیک&zwnj;های اقناع&zwnj;کردن استفاده می&zwnj;کنند. ما، وقتی بچه بودیم، می&zwnj;کوشیدیم والدین&zwnj;مان را اقناع کنیم که یک ساعت دیرتر به رخت&zwnj;خواب برویم یا فلان اسباب&zwnj;بازی را برای&zwnj;مان بخرند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">وقتی هم بزرگ&zwnj;تر شدیم، باز هم از این شیوه استفاده کرده&zwnj;ایم. شده است که ارتقاء مقام را حق خود بدانید و خواسته&zwnj;اید که آن را مطرح کنید؛ پس پیش رئیس&zwnj;تان رفته&zwnj;اید و نمونه&zwnj;ی کارهای خوبی که در شرکت انجام داده&zwnj;اید، به وی ارائه کرده&zwnj;اید. به عبارت دیگر، شما تلاش کرده&zwnj;اید که فکر رئیس&zwnj;تان را شکل دهید &ndash; یعنی به او گفته&zwnj;اید که کارمند خوبی هستید و لیاقت ارتقاء مقام را دارید. اما رئیس&zwnj;تان، به رغم موافقت&zwnj;اش با ارتقاء مقام، به شما گفته است که هیئت رئیسه&zwnj; از کارکرد شرکت راضی نیستد و سود پایین آمده؛ و در ادامه &nbsp;به شما می&zwnj;گوید: &laquo;تو یکی از بهترین&zwnj;ها کارمندان شرکت هستی. من می&zwnj;دانم که تو می&zwnj;توانی بفهمی چرا ما در حال حاضر نمی&zwnj;توانیم حقوق تو را افزایش بدهیم.&raquo; و با آمار و جدول&zwnj;هایی که دم&zwnj;دست دارد شما را متقاعد می&zwnj;سازد تا حرف&zwnj;تان را پس بگیرید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">انسان&zwnj;ها گاهی از روش سازمان&zwnj;یافته&zwnj;ی اقناع&zwnj;کردن استفاده می&zwnj;کنند. گروه&zwnj;های سیاسی و تبلیغاتی می&zwnj;کوشند تا بر رأی و نحوه&zwnj;ی خرید شما تاثیر بگذارند. اقناع&zwnj;کردنی که نظام&zwnj;مند یا سازمان&zwnj;یافته باشد را پروپاگاندا (تبلیغ) می&zwnj;گویند؛ پروپاگاندا از شگردهایی استفاده می&zwnj;کند تا تغییری در یک گروه از مردم ایجاد کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>تاریخِ هنر اقناع&zwnj;کردن</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">ارسطو، چهارصد سال قبل از میلاد مسیح، در یونان باستان فلسفه و علم و سخن&zwnj;وری درس می&zwnj;داد. او در یکی از معروف&zwnj;ترین کتاب&zwnj;های&zwnj;اش، &laquo;هنر بلاغت&raquo; (یا همان اقناع&zwnj;کردن از طریق زبان)، می&zwnj;گوید &laquo;لوگوس&raquo; یا همان دلیل&zwnj;آوری، شکل ایده&zwnj;آلِ بحث است. اما دو تکنیک دیگر را هم معرفی می&zwnj;کند؛ &laquo;اِتوس&raquo; یا شگرد شخصیت&zwnj;محور و &laquo;پاتوس&raquo; یا شگرد عاطفه&zwnj;محور. این تکنیک&zwnj;ها امروزه هم مورد استفاده قرار می&zwnj;گیرند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; لوگوس (دلیل&zwnj;آوری):</div> <div dir="RTL">چون مردم فکر می&zwnj;کنند که موجوداتی عقلانی و منطقی هستند، دلیل&zwnj;آوری تکنیک پرکاربردی است. بعضی&zwnj;ها تئوری&zwnj;شان این است که &laquo;هر آدم منطقی و معقولی با فلان کار موافق است&raquo;. یا می&zwnj;گویند &laquo;البته ما &quot;همگی&quot; می&zwnj;دانیم که اگر فلان کار را الان انجام ندهیم، نتیجه&zwnj;اش بهمان چیز می&zwnj;شود.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; پاتوس (عاطفه&zwnj;محور):</div> <div dir="RTL">ارسطو می&zwnj;دانست که بعضی از کارهای ما مبتنی بر منطق نیست. ما همگی عواطف یا احساسات داریم و این نوع از اقناع&zwnj;کردن می&zwnj;تواند به شیوه&zwnj;های مختلفی اجرا شود. یکی این&zwnj;که کسی احساسات خودش را درباره&zwnj;ی چیزی مطرح می&zwnj;کند و امیدوار است که بر دیگران تاثیر بگذارد. دومین راه اقناع&zwnj;کردن عاطفی این است که فرد بخواهد واکنش عاطفی مخاطب&zwnj;های&zwnj;اش را برانگیزاند و آن&zwnj;ها را اقناع کند. سومین راه این است که فرد هم احساسات&zwnj;اش را بیان می&zwnj;کند و هم همان احساسات را در مخاطب خویش برمی&zwnj;انگیزاند. برای مثال، گروه&zwnj;های محیط&zwnj;زیستی معمولا می&zwnj;گویند &laquo;هزاران هزار بچه شیر دریایی به خاطر پوست&zwnj;شان جلوی چشم مادرهای&zwnj;شان قتل&zwnj;عام می&zwnj;شوند. آیا ما نباید این موجودات معصوم را کمک کنیم؟&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; اتوس (شخصیت&zwnj;محور):</div> <div dir="RTL">منظور ارسطو از شخصیت&zwnj;محوری، شخصیت با ارزش و محبوب خود سخنران است. یعنی اگر سخنران، معتمد و صادق و روشن&zwnj;فکر باشد، می&zwnj;تواند دیگران را اقناع کند. به این نحو، سخنران که فرد معتمد و پذیرفته&zwnj;شده&zwnj;ای است، می&zwnj;تواند اعتبار کسب کند. یک مثال: &laquo;من ۱۲سال از عمرم را در دانشگاه&zwnj;ها سپری کردم و با افتخار به کشورم خدمت کردم. در این ۱۲سال یاد گرفتم که دانشگاه&zwnj;ها چه&zwnj;طور فعالیت می&zwnj;کنند. من تنها کسی هستم که تماس مستقیم و شخصی با نیروهای دانشگاهی دارد. پس من بهتر از کاندیداهای دیگر می&zwnj;دانم که دانشگاه&zwnj;های ما چه&zwnj;طور باید پیش&zwnj;رفت پیدا کنند تا بهترین دانشگاه&zwnj;های جهان شوند.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; تمرین</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مشخص کنید که کدام&zwnj;یک از عبارت&zwnj;های زیر از جنس لوگوس است، کدام&zwnj;شان پاتوس است و کدام&zwnj;شان اتوس.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱. سهام&zwnj;داران عزیز، ما نیاز داریم که آقای ممقانی در هیات رئیسه&zwnj;ی شرکت باقی بمانند. تجربیات باارزشی که او در طول سال&zwnj;ها داشته، می&zwnj;تواند ما را کمک کند تا موقعیت شرکت&zwnj;مان در بازارهای جهانی را حفظ کنیم.</div> <div dir="RTL">۲. معقول است که از فروشگاه&zwnj;ها خرید کنیم. وقتی به تعداد زیاد می&zwnj;خرید قیمت کالا ارزان&zwnj;تر تمام می&zwnj;شود و برای مدت زمان درازی آن کالا را دارید. آن&zwnj;وقت مجبور نیستند که هر روز به مغازه بروید و بنزین و وقت کم&zwnj;تری هم تلف می&zwnj;کنید.</div> <div dir="RTL">۳. گربه بگیرید. به پناه&zwnj;گاه گربه&zwnj;ها بیایید و به چشم&zwnj;های آن&zwnj;ها نگاه کنید. آن&zwnj;ها چیزی نمی&zwnj;خواهند مگر خانه&zwnj;ای گرم و دست&zwnj;هایی مهربان. بگویید &laquo;من به گربه&zwnj;ها اهمیت می&zwnj;دهم.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ&zwnj;ها</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱. تجربیات آقای ممقانی، صلاحیت او را تعیین می&zwnj;کند. پس حضار فکر می&zwnj;کنند او لیاقت اعتماد و رای آن&zwnj;ها را دارد. پس اتوس است.</div> <div dir="RTL">۲. بحث خرید از فروش&zwnj;گاه&zwnj;ها منطقی و مستدل است. پس لوگوس است.</div> <div dir="RTL">۳. جلمه&zwnj;ی سوم از عواطف استفاده کرده است تا مخاطب خود را قانع کند. پس پاتوس است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>پاتوس</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">از بین این سه تکنیک، پاتوس - یا همان تاثیر عاطفی بر دیگران - بیش&zwnj;تر از دو تکنیک دیگر رایج است. مثلا تکنیک استفاده&zwnj;کردن از رعب و وحشت، تکنیک پرکابردی است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; تکنیک ایجاد رعب و وحشت</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">مثالی درباره&zwnj;ی تکنیک ایجاد رعب و وحشت: غریبه&zwnj;ای به لیلا زنگ می&zwnj;زند و از او می&zwnj;پرسد آیا شهر شما امنیت اجتماعی دارد. او داستان یک اغتشاش و ناامنی&zwnj;ای که در شهر دیگری رخ داده را برای لیلا تعریف می&zwnj;کند و می&zwnj;گوید که نیروی انتظامی و آتش&zwnj;نشانی و اورژانس آن شهر اصلا آمادگی مقابله با آن اغتشاش و ناامنی را نداشته&zwnj;اند. بعد از لیلا می&zwnj;خواهد برای کمک به سازمان ملی&zwnj;ای که در همین راستا همکاری می&zwnj;کند کمک مالی کند. تماس&zwnj;گیرنده توانسته بود با تکنیک ایجاد رعب و وحشت، لیلا را متقاعد سازد که به این گروهی که لیلا حتی اسم&zwnj;اش را هم نشنیده بود و احتمالا وجود خارجی هم ندارد کمک مالی کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اگر بعد از شنیدن خبری یا دیدن تلویزیون یا خواندن چیزی ترس برتان داشت، برای لحظه&zwnj;ای عواطف خود را کنار بگذارید و منطقی فکر کنید. آیا آن چیزی که خواندید یا شنیدید یا دیدید هدف&zwnj;اش این بود که همین ترس و واکنش عاطفی را در شما زنده کند؟ آیا گوینده یا نویسنده هدف&zwnj;اش ترساندن شما بود تا شما را وادار کند که کاری را انجام دهید یا چیزی را بخرید یا جور خاصی فکر کنید؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; حس غم&zwnj;خواری</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">برانگیختن حس غم&zwnj;خواری، یکی دیگر از مثال&zwnj;های تکنیک پاتوس است. برخی&zwnj;ها می&zwnj;کوشند تا احساس غم&zwnj;خواری و همدردی دیگران را برانگیزانند و از آنان چیزی بگیرند یا که فکرشان را تحت تاثیر قرار دهند. یک نمونه تبلیغات تلویزیونی یا نشریات است که بچه&zwnj;های گرسنه&zwnj;ای را نشان می&zwnj;دهند که کرکس&zwnj;ها و لاشخورها احاطه&zwnj;شان کرده&zwnj;اند. نمونه&zwnj;ای دیگر گداهایانی هستند که به عابران نزدیک می&zwnj;شوند و می&zwnj;گویند چندین روز است هیچ&zwnj;چیز نخورده&zwnj;اند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; چاپلوسی</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">چاپلوسی، یکی دیگر از تکنیک&zwnj;&zwnj;های پاتوس است؛ چاپلوس، از مردم تعریف مبالغه&zwnj;آمیز می&zwnj;کند و از هوش و استعداد و ویژگی&zwnj;های دیگر آن&zwnj;ها خوب می&zwnj;گوید. این نوع قانع&zwnj;کردن، زمانی مهم می&zwnj;شود که فرد چاپلوس بخواهد رابطه&zwnj;ی شخصی با شما ایجاد کند؛ برای همین، تبلیغات معمولا از این روش استفاده می&zwnj;کنند. برای مثال، &laquo;چون زیرک هستید، پس به بهداشت&zwnj;تان اهمیت می&zwnj;دهید&raquo;. شنونده یا خواننده&zwnj;ی این متن پیش خودش تایید می&zwnj;کند که &laquo;بله، من زیرکم، پس من به بهداشت اهمیت می&zwnj;دهم.&raquo; بعد، از این شخص زیرک انتظار می&zwnj;رود که غذا یا داروی خاصی را بخرد که همه&zwnj;ی آدم&zwnj;های زیرک و سالم باید بخرند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>اقناع&zwnj;کردن در نوشتار</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">نویسنده&zwnj;ها از تکنیک&zwnj;های زیادی استفاده می&zwnj;کنند تا خواننده&zwnj;شان را متقاعد سازند. نویسنده&zwnj;ها که با روش&zwnj;های بلاغی آشنا هستند، جوری می&zwnj;نویسند که چشم&zwnj;انداز خودشان را به خواننده تحمیل کنند و خواننده تصور کند چشم&zwnj;انداز نویسنده همان چشم&zwnj;انداز آن&zwnj;هاست. در این&zwnj;جا، شش تا از شایع&zwnj;ترین روش&zwnj;های بلاغی را مطرح می&zwnj;کنیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱. پرسش استفهامی:</div> <div dir="RTL">متضمن چنان جوابِ واضح و آشکاری است که گویی اصلا نیازی به جواب&zwnj;دادن نیست. این روش، بدون این&zwnj;که دلیل بیاورد مخاطب خود را اقناع می&zwnj;کند. مثال: آیا ما باید واقعا انتظار داشته باشیم که وقتی به معلم&zwnj;ها حقوق کافی داده نمی&zwnj;شود آن&zwnj;ها هم استانداردهای تدریس را رعایت کنند؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲. قانون &laquo;تا سه نشه&raquo;:</div> <div dir="RTL">این روش بر نظریه&zwnj;ای مبتنی است که می&zwnj;گوید مردم زمانی چیزی را به خاطر می&zwnj;سپارند که سه&zwnj;بار به آن &nbsp;بر بخورند. می&zwnj;توان یک چیز را سه بار تکرار کرد، و یا به سه نوع مختلف بازگویش کرد. مثال: &laquo;بایست، نگاه کن، و گوش کن&raquo;؛ &laquo;مهم&zwnj;ترین عامل در فروش املاک، منطقه است، منطقه است، منطقه است.&raquo;؛ &laquo;آیا خودروی شما قدیمی است؟ آیا فرسوده است؟ آیا نیاز به تعمیر دارد؟&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۳. زبان احساسی:</div> <div dir="RTL">از صفات استفاده می&zwnj;کند تا خواننده را وادار کند احساس خاصی پیدا کند. مثال: مدیر شرکت می&zwnj;خواهد حقوق&zwnj;ها را آن&zwnj;قدر کم کند که بچه&zwnj;هایمان هر شب سر گرسنه زمین بگذارند. او می&zwnj;خواهد شرکت را ورشکسته کند و همه&zwnj;ی ما را بی&zwnj;کار و بی&zwnj;خانمان سازد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۴. اغراق:</div> <div dir="RTL">از مبالغه و بزرگ&zwnj;نمایی استفاده می&zwnj;کند تا تاثیر زیادی بگذارد. از این شگرد معمولا برای خنداندن استفاده می&zwnj;شود. مثال: بانک سر خیابان ما خیلی کند کار می&zwnj;کند. کارمندهایی که تنبل هستند را معمولا به این بانک می&zwnj;فرستند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۵. الگوهای آوایی:</div> <div dir="RTL">ابزاری است برای جلب توجه&zwnj;ی خواننده و این&zwnj;که او را وادار کند چیزی را بهتر به یاد آورد؛ بعضی از الگوهای آوایی عبارتند از: ریتم، کلمات هم&zwnj;قافیه، کلمات هم&zwnj;آوا، و کلمات هم&zwnj;وزن. مثال: شهد شیرین شهادت، هر روز بهتر از دیروز، جام جم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۶. مقایسه:</div> <div dir="RTL">رابطه&zwnj;ی بین دو چیز را نشان می&zwnj;دهد. در این روش، از افعالی مانند &laquo;مثل&raquo;، &laquo;شبیه&raquo;، &laquo;مانند&raquo;، &laquo;انگار&raquo;، &laquo;گویی&raquo; و غیره استفاده می&zwnj;شود یا اینکه ویژگی&zwnj;ای انسانی به حیوانات یا اشیا نسبت داده می&zwnj;شود. مثال: چشم&zwnj;هایش مثل میکروسکپ است، همه&zwnj;چیز را می&zwnj;بیند. فلانی مثل موش است. ماه لبخند زد و ما قدم می&zwnj;زدیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; تمرین</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">روش&zwnj;های بلاغی زیر را مشخص کنید:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&laquo; رأی&zwnj;دادن به آقای ممقانی، <u>رای&zwnj;دادن به دنیایی بهتر(۱)</u> است. آقای ممقانی <u>زیرک و فهمیده و موفق(۲)</u> است. او می&zwnj;داند که کارها را چه&zwnj;طور انجام دهد. کاندیدهای دیگر می&zwnj;خواهند ما را به عصری برگردانند که <u>مشاغل محرمانه بودند و مردم هراسان(۳)</u>، و حکومت سایه به سایه&zwnj; مردم را می&zwnj;پایید. بیا نگذاریم چنین شود. چرا <u>به عقب بازگردیم(۴)</u>، در حالی که می&zwnj;توان به جلو و آینده&zwnj;ای روشن&zwnj;تر رفت؟&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱.مبالغه</div> <div dir="RTL">۲. قانون &laquo;تا سه نشه&raquo;</div> <div dir="RTL">۳. زبان احساسی</div> <div dir="RTL">۴. پرسش استفهامی.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>اجرای تکنیک&zwnj;های اقناع&zwnj;کردن</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">هنر اقناع&zwnj;کردن فقط درباره&zwnj;ی گول&zwnj;زدن مردم و تغییر افکار آن&zwnj;ها نیست. اقناع&zwnj;کردن می&zwnj;تواند در مسیر مثبت هم مورد استفاده قرار گیرد و زندگی را بهبود بخشد. برای مثال، شما باید در مصاحبه&zwnj;ی شغلی&zwnj;تان بتوانید مصاحبه&zwnj;کننده را قانع کنید که شما را استخدام کند. درست است که شما از تملق و ترس و غم&zwnj;خواری استفاده نمی&zwnj;کنید، اما حتما در انتخاب کلمات&zwnj;تان، ظاهرتان، رفتارتان، و حرکات بدن&zwnj;تان چنان دقت می&zwnj;کنید تا مصاحبه&zwnj;کننده را متقاعد سازید که برای استخدام شایسته هستید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">چه کارهای دیگری می&zwnj;توان انجام داد تا افراد را قانع کرد؟ روش یگانه&zwnj;ای وجود ندارد که در همه&zwnj;جا و در همه&zwnj;ی موقعیت&zwnj;ها کارساز و موفق باشد، بنابراین از مهارت&zwnj;های تفکر انتقادی&zwnj;تان استفاده کنید و موقعیت را برآورد کنید و روش درست را انتخاب کنید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱. توجه مردم را جلب کنید. به صورتی عمل و رفتار کنید که دیگران به شما گوش بدهند. یعنی محترمانه و جدی و روشن حرف بزنید و در عین حال دل&zwnj;گرم و معقول باشید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲. صادق باشید. مهم است که نه&zwnj;تنها قانع&zwnj;کننده به نظر برسید، بل مهم است که مردم را قانع کنید تا چیزی را که دارید می&zwnj;گوید باورکردنی و پذیرفتنی بدانند. از شواهد و مثال&zwnj;ها استفاده کنید تا ادعای&zwnj;تان را ثابت کنید و موجه نشان دهید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۳. با مسائل شخصی برخورد کنید. کسی که دارید متقاعدش می&zwnj;سازید را بشناسید و بعد، از همه&zwnj;ی دانش خود استفاده کنید. دقیقا به آنان بگویید که اگر فلان&zwnj;جور رفتار یا فکر کنند چه چیزی نصیب&zwnj;شان می&zwnj;شود. قبل از این&zwnj;که آن&zwnj;ها بپرسند &laquo;خب چه ربطی یا چه منفعتی برای من دارد؟&raquo;، همین سوال را از خودتان بپرسید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۴. خودتان هم توجه نشان دهید. آیا مخاطب&zwnj;تان از چیزی نگران است یا از چیزی ترسیده؟ از نگرانی&zwnj;ها و دل&zwnj;مشغولی&zwnj;های آن&zwnj;ها بگویید تا بفهمند که شما به آن&zwnj;ها توجه دارید. &laquo;می&zwnj;توانم نگرانی&zwnj;ات را درباره&zwnj;ی گرم&zwnj;شدن کره&zwnj;ی زمین بفهمم، و من هم در همین زمینه نگران هستم.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۵. به دیگران بگویید که چه می&zwnj;خواهید. سرراست و مستقیم بگویید که چه می&zwnj;خواهید. برای مثال، &laquo;حالا شما می&zwnj;توانید بفهمید که چرا ما به جنگل&zwnj;ها نیاز داریم و چرا نیاز داریم که شما کمک مالی کنید.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&bull; تمرین</div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">دوستتان می&zwnj;خواهد برای تعطیلات زمستانی به هند برود، اما شما می&zwnj;خواهید برای اسکی&zwnj;کردن بروید لرستان. شما یک شرکت تفریحی و مسافرتی خوب و ارزان برای رفتن به لرستان و اسکی&zwnj;کردن پیدا کرده&zwnj;اید اما شرط&zwnj; ارزان&zwnj;بودن بلیت و خرج و مخارج این است که دو نفر باشید. چه&zwnj;طور می&zwnj;توانید با ارائه&zwnj;ی اطلاعات، دوست&zwnj;تان را متقاعد سازید؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">پاسخ</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">جواب&zwnj;های گوناگونی می&zwnj;شود داد، اما شاید بشود گفت:</div> <div dir="RTL">&laquo;می&zwnj;دانم که تو می&zwnj;خواهی بروی هند تا آب و هوای گرم را در زمستان تجربه کنی، اما هم&zwnj;سن و سال&zwnj;های تو این&zwnj;موقع آن&zwnj;جا نمی&zwnj;روند. می&zwnj;ترسم از بس همه&zwnj;ی روز را در ساحل دراز بکشی حوصله&zwnj;ات سر برود. همه مسافران هتلی که در لرستان نزدیک پیست اسکی گرفته&zwnj;ام جوان هستند. شرکت مسافرتی، هتل و بلیت هواپیما را ارزان کرده است. تازه! هر شب هم اجرای زنده&zwnj;ی موسیقی دارند.&raquo;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>تبلیغات اقناع&zwnj;کننده</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">دو نوع تبلیغات داریم:</div> <div dir="RTL">&minus; بازاریابیِ آگاهی&zwnj;بخش که فقط می&zwnj;خواهد مشتری&zwnj;ها را با محصول یا خدماتی آشنا کند و مشتری&zwnj;ها بدانند که چنین محصول و خدماتی وجود دارد.</div> <div dir="RTL">&minus; تبلیغات اقناع&zwnj;کننده که هدف&zwnj;اش این است که سلایق و علایق مشتری را چنان تغییر دهد که بیاید و کالا یا خدمات تبلیغ&zwnj;شده را بخرد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">برخی از تکنیک&zwnj;های رایج اقناع&zwnj;کننده عبارت&zwnj;اند از:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">الف) حس&zwnj;محور: کالای خوش&zwnj;منظر و رنگ&zwnj;آمیزی هیجان&zwnj;آور و شعار خنده&zwnj;دار و جالب&zwnj;توجه.</div> <div dir="RTL">ب) سکس&zwnj;محور: تصاویر و صدا و کلمات سکسی و مدل&zwnj;های جذاب.</div> <div dir="RTL">ج) گروه&zwnj;محور: افاده&zwnj;ای (این برچسب، به مشتری می&zwnj;باوراند که اگر فلان کالا را بخرد، در ردیف آدم&zwnj;های نخبه و ممتاز قرار می&zwnj;گیرد)، آدم معمولی (که بر خلاف برچسب افاده&zwnj;ای، به مشتری می&zwnj;گوید از انسان&zwnj;های دیگر متمایز نشود و هم&zwnj;رنگ جماعت شود)، هم&zwnj;قطار (اگر فلان چیز را بخرید جزو فلان گروه می&zwnj;شوید)، حسود (مشتری چیزی را می&zwnj;خواهد که دیگران دارند).</div> <div dir="RTL">د) اقتدار: از حالات و سبک&zwnj;های آدم&zwnj;های مشهور و قدرتمند استفاده می&zwnj;کند؛ اگر این کالا را بخرید شبیه ستاره&zwnj;های هالیوود می&zwnj;شوید.</div> <div dir="RTL">ه) علمی یا آماری: از ارقام و آزمایش&zwnj;ها و تحقیقات و دیگر مدارک استفاده می&zwnj;کند تا کالا را فوق&zwnj;العاده جلوه دهد.</div> <div dir="RTL">و) چاپلوسی: از هوش و ظاهر و دیگر ویژگی&zwnj;های شما تعریف می&zwnj;کند تا وادارتان کند که محصول&zwnj;شان را بخرید.</div> <div dir="RTL">ز) ادعای نیمه&zwnj;کاره: به شما می&zwnj;گوید محصول یا خدمات&zwnj;شان بهتر است، اما نمی&zwnj;گویند که بهتر از کدام شرکت یا کدام کارخانه است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">باید بدانیم که تبلیغات قبل از این&zwnj;که ما مقاومتی از خود نشان دهیم وارد عمل می&zwnj;شود و قانع&zwnj;مان می&zwnj;کند. سخت نیست که تکنیک&zwnj;های اقناع&zwnj;کردن تبلیغات را بفهمیم، چون روش&zwnj;های مشخصی دارند و همین روش&zwnj;ها را مدام تکرار می&zwnj;کنند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">بهتر است قبل از این&zwnj;که تحت تاثیر تبلیغات قرار بگیرید، بدانید که چه می&zwnj;خواهید و دنبال چه هستید، و بعد می&zwnj;توانید با توجه به خواسته&zwnj;تان، تبلیغات را ارزیابی کنید. آن&zwnj;گاه به&zwnj;جای این&zwnj;که بگذارید تبلیغات قانع&zwnj;تان کند، خواهید فهمید که آن&zwnj;ها با چه کلمات و تصاویری می&zwnj;خواهند شما را قانع کنند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>خلاصه&zwnj;ی بحث</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">افراد در سراسر تاریخ ذهنیت یکدیگر را تحت تاثیر قرار داده&zwnj;اند. نویسندگان و سیاست&zwnj;مداران و بازرگانان و مبلغ&zwnj;ها و گروه&zwnj;های مختلف از تکنیک&zwnj;های اقناع&zwnj;کردن استفاده کرده&zwnj;اند تا ذهنیت مخاطبان را به نفع خود دست&zwnj;کاری کنند. بنابراین، ما هر روز با تکنیک&zwnj;های زیادی از اقناع&zwnj;کردن روبه&zwnj;رو می&zwnj;شویم. وقتی این تکنیک&zwnj;ها را شناختیم و نحوه&zwnj;ی کارکردن&zwnj;شان را فهمیدیم، می&zwnj;توانیم در برابر تأثیرات آن&zwnj;ها ایستادگی کرده و از آن&zwnj;ها به نفع خودمان استفاده کنیم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><i>ادامه دارد</i></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>توضیح مترجم</b>: آنچه خواندید بخش ۹ از مجموعه&zwnj;ی &quot;ورزیدگی در تفکر انتقادی&quot; است. این مجموعه بر پایه&zwnj;ی ترجمه&zwnj;&zwnj;ای آزاد از کتاب زیر عرضه می&zwnj;شود:</div> <div dir="RTL"><span dir="LTR">Lauren Starkey, Critical thinking skills success in 20 minutes a day, New York 2010</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>بخش&zwnj;های پیشین:</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/reflections/2011/03/07/2324"><span>۱. شناخت مسئله</span></a></div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/reflections/2011/03/14/2518"><span>۲. تعریف مسئله</span></a></div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/reflections/2011/03/23/2718"><span>۳. مشاهده&zwnj;ی هدفمند</span></a></div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/reflections/2011/04/06/3053"><span>۴. سازمان&zwnj;دهنده&zwnj;های تصویری و فوران ایده&zwnj;ها</span></a></div> <div dir="RTL"><a title="تعیین هدف" href="#http://radiozamaneh.com/reflections/2011/04/14/3228"><span>۵. تعیین هدف</span></a></div> <div dir="RTL"><span>۶. </span><a title="عیب&amp;zwnj;یابی" href="#http://radiozamaneh.com/reflections/2011/05/05/3768"><span>عیب&zwnj;یابی</span></a></div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/reflections/2011/05/19/4094"><span>۷. منابع دستیابی به اطلاعات</span></a></div> <div dir="RTL"><a href="#http://radiozamaneh.com/reflections/2011/05/29/4327"><span>۸. ارزیابی حقیقت</span></a></div> <p>&nbsp;</p>

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.