نمادهای سبز در متروی پاریس
<p>طی هفته‌ای که گذشت، برنامه‌های اعتراضی گوناگونی در مراکز عمومی پاریس با هدف جلب افکار عمومی جهان نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در ایران اجرا شد.</p> <p><br /> دو گروه‏ «انجمن بین‏المللی اتحاد برای ایران» و «جنبش برای ایران» برای جلب توجه افکار فرانسویان و جهانیان به نقض گسترده حقوق بشر در ایران، در مترو له‌آل در مرکز پاریس که یکی از متروهای بسیار مهم و پررفت و آمد این شهر است، به یک حرکت تازه و ابتکاری دست زدند.</p> <p><br /> این گروه با حضور آرام در تالار بزرگ این مترو و نشان دادن دستبند‏های سبز و نگاه داشتن انگشتان خود به علامت پیروزی- صلح، دو سمبل مبارزات مدنی و مسالمت‏آمیز مردم ایران، توجه بسیاری از مسافران مترو‏ها و توریست‏ها را به خود جلب کردند.</p> <!--break--> <p> </p> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20110616_Adibzadeh_Metro_Docharkhesawari.mp3"><img width="273" height="31" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon.jpg" /></a></p> <p><br /> آن‏ها به مدت نزدیک به ۱۰ دقیقه، در سکوت در آن‏جا ایستادند و دستبندهای سبز و علامت‌های سبز خود را نشان دادند.</p> <p><br /> این حرکت که روی یوتیوب نیز قرار گرفته، هزاران بیننده در سراسر جهان داشته است.</p> <p><br /> <strong>به توصیف آرش جنتی عطایی، از بنیانگذاران «جنبش برای ایران» در پاریس و عضو «انجمن بین‏المللی اتحاد برای ایران»، این حرکت گویای آن بود که با وجود مبارزات مدنی جنبش سبز، این حرکت به دلیل سرکوب شدید، تبدیل به راهپیمایی سکوت شده، اما جنبش سبز هم‏چنان زنده است.</strong></p> <p> </p> <p><strong>آرش جنتی عطایی</strong>: برای دومین سالگرد انتخابات تقلبی (باید این را بگوییم) ما هم می‏خواستیم حتماً کاری انجام بدهیم. چون سطح سرکوب در ایران آنقدر شدید است که شهروندان و هموطنان‏مان اصلاً نمی‏توانند کاری بکنند. بنابراین این فکر را کردیم که همین ناممکن بودن چنین تظاهراتی را در این‏جا به نمایش بگذاریم و به شکل نمادین نشان بدهیم که حتی اساسی‏ترین حقوق شهروندان هم در ایران رعایت نمی‏شود.</p> <p><br /> در جایی مانند فرانسه که کشور آزادی است، مردم وقتی با تصمیم‌های سیاسی یا مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موافق نیستند، امکان آن را دارند که به خیابان بیایند، تظاهرات کنند، داد می‏زنند، پانل دارند، عکس می‏آورند و… ولی در ایران متأسفانه حتی تظاهرات در سکوت هم می‏تواند منجر به زندانی شدن، کتک خوردن، شکنجه و حتی در مواردی اعدام هم بشود.</p> <p> </p> <blockquote> <p><strong>آرش جنتی عطایی</strong>: کارهایی که این‏جا انجام می‏دهیم، هیچ‏وقت نسخه‏ای برای هموطنان ما در ایران نیست که در شرایط به‏خصوصی زندگی می‏کنند. بنابراین در این مورد من نه هیچ سفارشی دارم و نه هیچ نظری، غیر از این‏که بگویم ما چیزی را برای شهروندهای ایرانی تعیین نمی‏کنیم.</p> </blockquote> <p> </p> <p><strong>پس هدف این بود که بیشتر به فرانسوی‏ها نشان بدهید که در ایران امروز چه می‏گذرد؟</strong></p> <p> </p> <p>بله… بله، به فرانسوی‏ها و چون این کلیپ روی یوتیوب هم رفته است و همه‏جای دنیا دیده می‏شود، هدف این است که سطح آگاهی محافل بین‏المللی نسبت به نقض حقوق بشر در ایران پایین نیاید و از این فرصت استفاده کنیم که هرچه بیشتر توجه افکار عمومی دوباره به مشکلات حقوق بشر در ایران جلب بشود.</p> <p><br /> چون همان‏طور که می‏دانید، رژیم‏های تمامیت‏خواهی مانند رژیم ایران که متأسفانه دین را به ابزار سرکوب تبدیل کرده‏اند، همین‏که تمرکز نگاه بین‏المللی از میان می‏رود و توجه به مثلاً لیبی، مصر، تونس و یا سوریه جلب می‏شود، سطح جنایت‏ها و کارهای وحشتناکی که انجام می‏دهند، بالاتر می‏رود. </p> <p><br /> بنابراین ما وظیفه خودمان را می‌دانیم که تا جایی که ممکن است این توجه بین‏المللی را، البته در حد خودمان، به مسائل ایران جلب کنیم.</p> <p><img width="200" height="95" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/metroparis2_0.jpg" /> </p> <p><strong>شما یک ایستگاه مرکزی مترو، له آلles halles را برای اجرای این برنامه انتخاب کرده بودید. از کجا شروع کردید و چگونه برگزار شد؟</strong></p> <p> </p> <p>این ایستگاه را انتخاب کردیم، چون سالن وسیعی است و رفت و آمد هم در آن بسیار زیاد است. این یکی از ویژگی‌های مهم چنین حرکتی است. البته گردهمایی‏مان خارج از مترو و در جلوی کلیسای سنت اوستاش saint-eustache پاریس برگزار شد. در آن‏جا گروه‏ها را تعیین کردیم و وارد مترو شدیم.</p> <p> </p> <p><strong>در فیلم می‏بینیم که کم‏کم آدم‏ها وارد سالن مترو می‏شوند، حتی یک مأمور حفاظت به میان جمعیت می‏آید که ببیند چه خبر است، یکی آب می‏نوشد، دیگری تلفن می‏کند، زوجی دست‏های هم را گرفته‏اند، فردی کتاب می‏خواند و… بیشتر این‏ها مچ‏بند سبز دارند؛ نمادی که نشانه‏ی مقاومت در ایران است. شما قبلاً حرکتی را که می‏خواستید انجام بدهید، با مسئولان این ایستگاه مترو و احتمالاً پلیس پاریس در میان گذاشته بودید؟</strong></p> <p> </p> <p>خیر؛ در میان نگذاشته بودیم. چون اصول چنین حرکتی که به آن «فلاش موبیلیزیشن» (Flash Mobilisation) یا به‏طور کوتاه، «فلاش موب» (Flash mob) می‏گویند، به‏طور تقریباً ناگهانی اتفاق می‏افتد. کسی را خبر نمی‏کنیم و بعد از چند دقیقه هم تمام می‏شود و مردم می‏روند دنبال کار خودشان.</p> <p><br /> این یکی از حرکت‏های شناخته‏ شده مبارزه مسالمت‏آمیز است که در خیلی از جاهای دنیا، علیه رژیم‏های دیکتاتوری استفاده شده است. البته در پاریس هیچ خطری متوجه ما نبود. آن آقای محافظ هم مقداری سرگردان شده بود و بعد از چند دقیقه، کار ما تمام شد و رفتیم.</p> <p> </p> <p><strong>این حرکت قرار است در کشورهای دیگری هم تکرار بشود. از این مسئله خبر دارید؟</strong></p> <p> </p> <p>جمله‏ی آخر متنی که همراه با این کلیپ ویدئو روی یوتیوب قرار گرفته، تشویق به برگزاری چنین حرکاتی در شهرهای مختلف دنیا است. هنوز تا جایی که من می‏دانم، تصمیمی گرفته نشده، ولی چون استقبال خیلی خوب بوده، به احتمال زیاد، عده‏ای حتماً الهام خواهند گرفت و کارهای شاید بهتر و جالب‏تری هم ارائه بدهند.</p> <p> </p> <p><strong>فکر می‏کنید در ایران هم این روش‏ها مورد استفاده قرار بگیرد؟</strong></p> <p> </p> <p>کارهایی که این‏جا انجام می‏دهیم، هیچ‏وقت نسخه‏ای برای هموطنان ما در ایران نیست که در شرایط به‏خصوصی زندگی می‏کنند. بنابراین در این مورد من نه هیچ سفارشی دارم و نه هیچ نظری، غیر از این‏که بگویم ما چیزی را برای شهروندهای ایرانی تعیین نمی‏کنیم.</p> <p> </p> <p><strong>چقدر به وضعیت جنبش سبز در ایران امیدوار هستید؟</strong></p> <p> </p> <p>من همیشه امیدوار هستم. شرایط الان خیلی سخت است، ولی کسانی که سعی می‏کنند با ظلم و سیستم دیکتاتوری در ایران مبارزه کنند، به نظر من، وجدان‏شان خیلی راحت‏تر است. با این‏که زیر فشار هستند، ولی دروناً می‏دانند که حق با آن‏هاست و همیشه این است که پیروز خواهد شد. بخش عظیمی از مردم ایران با این سیستم تمامیت‏خواهی که بیشتر و بیشتر فشار می‏آورد و ظلم و جنایت می‏کند، مخالف‏اند.</p> <p> </p> <p><strong>دوچرخه‌سواران سبز در پاریس</strong></p> <p><br /> به مناسبت گرامیداشت یاد هاله سحابی و هدی صابر و همچنین دومین سالگرد رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران تظاهرات و مراسمی با عنوان «دوچرخه‏سواری سبز»، در روز چهارشنبه پانزدهم ژوئن (۲۵خرداد ۱۳۹۰) در پاریس برپا شد.</p> <p> </p> <blockquote> <p><img width="150" height="113" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/057.jpg" /><strong>جهان</strong>: هدف اصلی این بود که بتوانیم صدای مردم ایران را به گوش مردم پاریس برسانیم. شعارهایی که روی دوچرخه‏ها گذاشته بودیم، شعارهای ضد سرکوب و آزادی‏خواهانه بود. مردم پاریس هم بسیار از ما استقبال و خلاصه خیلی تشویق‌مان کردند. </p> </blockquote> <p> </p> <p>در این برنامه که توسط «کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی» پاریس، ترتیب داده شده بود، دوچرخه‏سواران ایرانی و فرانسوی که در این حرکت شرکت کرده بودند، در حالی‏که نمادهای جنبش سبز، تصاویر زندانیان سیاسی در ایران و نیز عکس‏های هاله سحابی و هدی صابر را به‏همراه داشتند، از میدان معروف «باستیل» به سوی میدان <br /> «سن‏میشل» رکاب زدند و بین راه مورد تشویق مردمی قرار گرفتند که آن‏ها را تماشا می‏کردند.</p> <p><br /> <strong>پس از پایان این تور دوچرخه‏سواری، «جهان»، یکی از دوچرخه‏سواران شرکت‌کننده، هدف خود از شرکت در برنامه‏ تور «دوچرخه‏سواری سبز» پاریس را برای زمانه توضیح داد.</strong></p> <p> </p> <p><strong>جهان</strong>: هدف اصلی این بود که بتوانیم صدای مردم ایران را به گوش مردم پاریس برسانیم. شعارهایی که روی دوچرخه‏ها گذاشته بودیم، شعارهای ضد سرکوب و آزادی‏خواهانه بود. مردم پاریس هم بسیار از ما استقبال و خلاصه خیلی تشویق‌مان کردند. </p> <p><br /> با توجه به این‏که از جاهایی هم حرکت کردیم که توریست زیاد بود، فکر می‏کنم برد این دوچرخه‏سواری مثبت بوده است.</p> <p> </p> <p><strong>تپش جنبش سبز زیر پوست جامعه ایران</strong></p> <p><br /> پس از پایان تور سبز دوچرخه‏سواران در پاریس، در تظاهرات اعتراضی پس از آن در میدان سن‏میشل که بیش از ۳۰۰ تن از ایرانیان در آن شرکت داشتند، نخست بهمن امینی، یکی از اعضای «کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی» در پاریس، یکی از اهداف این تجمع را بزرگداشت هاله سحابی و هدی صابر عنوان کرد.</p> <p><br /> در اعتراض به رویدادهای اخیر ایران، چند نفر از روزنامه‏نگاران ایرانی تبعیدی در پاریس، از چهار روز پیش از سالگرد دهمین انتخابات ریاست جمهوری دست به اعتصاب غذای خشک زدند.</p> <p><br /> <strong>سه تن از روزنامه‌نگاران ایرانی مقیم پاریس درباره شرایط امروز جنبش سبز در ایران و همچنین انگیزه‌ خود از حرکت اعتراضی اخیرشان در پاریس برای زمانه گفته‌اند.</strong></p> <p> </p> <blockquote> <p><strong>سوده راد</strong>: ما هیچ انتظاری از دولت جمهوری اسلامی ایران نداریم. آن‏قدر کارهای‏شان غیرانسانی و وحشیانه است که ما اصلاً آن‏ها را قادر به این نمی‏دانیم که حتی بخواهیم از آن‏ها چیزی مطالبه کنیم.</p> </blockquote> <p> </p> <p><strong>رضا جعفریان</strong>: ایرانیان در اکثر نقاط دنیا سعی کردند خود را با مبارزان درون ایران همگام و همراه نشان دهند. ما اعتصاب غذاکنندگان نیز، چه آن‏گاه که درون ایران بودیم و چه آن‏گاه که به جبر روزگار از ایران خارج شدیم، سعی داشته‏ایم در حد توان خود، به این موج خروشان سبزرنگ یاری برسانیم.</p> <p><br /> اما در دو هفته اخیر با شهادت مظلومانه هاله سحابی در مراسم تشییع‏ جنازه پدرش و نیز پس از ۱۰ روز، شهادت هدی صابر (که در اعتراض به وضعیت اسفناک حقوق بشر در ایران و کشته شدن مظلومانه هاله سحابی‏، به همراه امیرخسرو دلیرسانی دست به اعتصاب غذا زده بود و به علت عدم رسیدگی پزشکی و ضرب و شتم، آن‏گونه که همبندان‏اش گواهی می‏دهند، در بیمارستان درگذشت)، ما در بهتی عظیم فرو رفته‏ایم.</p> <p> </p> <p><strong>سوده راد</strong>: همان‏طور که در بیانیه‏ هم خوانده شد، ما هیچ انتظاری از دولت جمهوری اسلامی ایران نداریم. آن‏قدر کارهای‏شان غیرانسانی و وحشیانه است که ما اصلاً آن‏ها را قادر به این نمی‏دانیم که حتی بخواهیم از آن‏ها چیزی مطالبه کنیم.</p> <p><img width="150" height="113" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/098.jpg" /><br /> حرکتی که ما کردیم، اعتراضی بود به عادی شدن فجایعی که دارد در ایران اتفاق می‏افتد، چه در جوامع بین‏المللی و چه در انظار عمومی مردم داخل و خارج ایران. ما فکر می‏کنیم که احتیاج به آن هست که جامعه تکان دیگری بخورد تا حساسیتش نسبت به این قتل‏ها، اعدام‏ها و انواع و اقسام نقض حقوق بشر در ایران بیشتر بشود.</p> <p> </p> <p><strong>محمدرضا یزدان‏پناه</strong>: واقعیت این است که جنبش سبز، همان‏طوری که اشاره می‏شود، دقیقاً زیر پوست جامعه ایران در حال حرکت است. جو امنیتی جامعه ایران، جو امنیتی خیابان‏های تمام شهرهای بزرگ ایران، هنگام فراخوان‏هایی که برای راهپیمایی‏های اعتراضی اعلام می‏شود، نشان‏دهنده آن است که خود حکومت ایران هم مطلع است از این‏که این جنبش زنده است و به محض این‏که کوچک‏ترین مفری پیدا کند، برای بروز و ظهور خودش، این کار را انجام می‏دهد و به خیابان‌ها می‌ریزد.</p> <p><br /> درست است که سرکوب جنبش در دو سال گذشته با قوت و شدت هرچه‏ تمام‏تر، توسط حکومت ادامه داشته، منتها به واسطه‏ی مقاومتی که در لایه‏های رویی، میانی و زیرین جامعه‏ی ایران در تمام سطوح شکل گرفته است، این سرکوب پس زده می‏شود و به‏نظر می‏‏آید جامعه‏ی ایران، تا موقعی که به خواسته‏ها و مطالبات خودش دست پیدا نکند، کماکان به مبارزات خود در ذیل این جنبش ادامه می‏دهد.</p> <p> </p>
طی هفتهای که گذشت، برنامههای اعتراضی گوناگونی در مراکز عمومی پاریس با هدف جلب افکار عمومی جهان نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در ایران اجرا شد.
دو گروه «انجمن بینالمللی اتحاد برای ایران» و «جنبش برای ایران» برای جلب توجه افکار فرانسویان و جهانیان به نقض گسترده حقوق بشر در ایران، در مترو لهآل در مرکز پاریس که یکی از متروهای بسیار مهم و پررفت و آمد این شهر است، به یک حرکت تازه و ابتکاری دست زدند.
این گروه با حضور آرام در تالار بزرگ این مترو و نشان دادن دستبندهای سبز و نگاه داشتن انگشتان خود به علامت پیروزی- صلح، دو سمبل مبارزات مدنی و مسالمتآمیز مردم ایران، توجه بسیاری از مسافران متروها و توریستها را به خود جلب کردند.
آنها به مدت نزدیک به ۱۰ دقیقه، در سکوت در آنجا ایستادند و دستبندهای سبز و علامتهای سبز خود را نشان دادند.
این حرکت که روی یوتیوب نیز قرار گرفته، هزاران بیننده در سراسر جهان داشته است.
به توصیف آرش جنتی عطایی، از بنیانگذاران «جنبش برای ایران» در پاریس و عضو «انجمن بینالمللی اتحاد برای ایران»، این حرکت گویای آن بود که با وجود مبارزات مدنی جنبش سبز، این حرکت به دلیل سرکوب شدید، تبدیل به راهپیمایی سکوت شده، اما جنبش سبز همچنان زنده است.
آرش جنتی عطایی: برای دومین سالگرد انتخابات تقلبی (باید این را بگوییم) ما هم میخواستیم حتماً کاری انجام بدهیم. چون سطح سرکوب در ایران آنقدر شدید است که شهروندان و هموطنانمان اصلاً نمیتوانند کاری بکنند. بنابراین این فکر را کردیم که همین ناممکن بودن چنین تظاهراتی را در اینجا به نمایش بگذاریم و به شکل نمادین نشان بدهیم که حتی اساسیترین حقوق شهروندان هم در ایران رعایت نمیشود.
در جایی مانند فرانسه که کشور آزادی است، مردم وقتی با تصمیمهای سیاسی یا مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موافق نیستند، امکان آن را دارند که به خیابان بیایند، تظاهرات کنند، داد میزنند، پانل دارند، عکس میآورند و… ولی در ایران متأسفانه حتی تظاهرات در سکوت هم میتواند منجر به زندانی شدن، کتک خوردن، شکنجه و حتی در مواردی اعدام هم بشود.
آرش جنتی عطایی: کارهایی که اینجا انجام میدهیم، هیچوقت نسخهای برای هموطنان ما در ایران نیست که در شرایط بهخصوصی زندگی میکنند. بنابراین در این مورد من نه هیچ سفارشی دارم و نه هیچ نظری، غیر از اینکه بگویم ما چیزی را برای شهروندهای ایرانی تعیین نمیکنیم.
پس هدف این بود که بیشتر به فرانسویها نشان بدهید که در ایران امروز چه میگذرد؟
بله… بله، به فرانسویها و چون این کلیپ روی یوتیوب هم رفته است و همهجای دنیا دیده میشود، هدف این است که سطح آگاهی محافل بینالمللی نسبت به نقض حقوق بشر در ایران پایین نیاید و از این فرصت استفاده کنیم که هرچه بیشتر توجه افکار عمومی دوباره به مشکلات حقوق بشر در ایران جلب بشود.
چون همانطور که میدانید، رژیمهای تمامیتخواهی مانند رژیم ایران که متأسفانه دین را به ابزار سرکوب تبدیل کردهاند، همینکه تمرکز نگاه بینالمللی از میان میرود و توجه به مثلاً لیبی، مصر، تونس و یا سوریه جلب میشود، سطح جنایتها و کارهای وحشتناکی که انجام میدهند، بالاتر میرود.
بنابراین ما وظیفه خودمان را میدانیم که تا جایی که ممکن است این توجه بینالمللی را، البته در حد خودمان، به مسائل ایران جلب کنیم.
شما یک ایستگاه مرکزی مترو، له آلles halles را برای اجرای این برنامه انتخاب کرده بودید. از کجا شروع کردید و چگونه برگزار شد؟
این ایستگاه را انتخاب کردیم، چون سالن وسیعی است و رفت و آمد هم در آن بسیار زیاد است. این یکی از ویژگیهای مهم چنین حرکتی است. البته گردهماییمان خارج از مترو و در جلوی کلیسای سنت اوستاش saint-eustache پاریس برگزار شد. در آنجا گروهها را تعیین کردیم و وارد مترو شدیم.
در فیلم میبینیم که کمکم آدمها وارد سالن مترو میشوند، حتی یک مأمور حفاظت به میان جمعیت میآید که ببیند چه خبر است، یکی آب مینوشد، دیگری تلفن میکند، زوجی دستهای هم را گرفتهاند، فردی کتاب میخواند و… بیشتر اینها مچبند سبز دارند؛ نمادی که نشانهی مقاومت در ایران است. شما قبلاً حرکتی را که میخواستید انجام بدهید، با مسئولان این ایستگاه مترو و احتمالاً پلیس پاریس در میان گذاشته بودید؟
خیر؛ در میان نگذاشته بودیم. چون اصول چنین حرکتی که به آن «فلاش موبیلیزیشن» (Flash Mobilisation) یا بهطور کوتاه، «فلاش موب» (Flash mob) میگویند، بهطور تقریباً ناگهانی اتفاق میافتد. کسی را خبر نمیکنیم و بعد از چند دقیقه هم تمام میشود و مردم میروند دنبال کار خودشان.
این یکی از حرکتهای شناخته شده مبارزه مسالمتآمیز است که در خیلی از جاهای دنیا، علیه رژیمهای دیکتاتوری استفاده شده است. البته در پاریس هیچ خطری متوجه ما نبود. آن آقای محافظ هم مقداری سرگردان شده بود و بعد از چند دقیقه، کار ما تمام شد و رفتیم.
این حرکت قرار است در کشورهای دیگری هم تکرار بشود. از این مسئله خبر دارید؟
جملهی آخر متنی که همراه با این کلیپ ویدئو روی یوتیوب قرار گرفته، تشویق به برگزاری چنین حرکاتی در شهرهای مختلف دنیا است. هنوز تا جایی که من میدانم، تصمیمی گرفته نشده، ولی چون استقبال خیلی خوب بوده، به احتمال زیاد، عدهای حتماً الهام خواهند گرفت و کارهای شاید بهتر و جالبتری هم ارائه بدهند.
فکر میکنید در ایران هم این روشها مورد استفاده قرار بگیرد؟
کارهایی که اینجا انجام میدهیم، هیچوقت نسخهای برای هموطنان ما در ایران نیست که در شرایط بهخصوصی زندگی میکنند. بنابراین در این مورد من نه هیچ سفارشی دارم و نه هیچ نظری، غیر از اینکه بگویم ما چیزی را برای شهروندهای ایرانی تعیین نمیکنیم.
چقدر به وضعیت جنبش سبز در ایران امیدوار هستید؟
من همیشه امیدوار هستم. شرایط الان خیلی سخت است، ولی کسانی که سعی میکنند با ظلم و سیستم دیکتاتوری در ایران مبارزه کنند، به نظر من، وجدانشان خیلی راحتتر است. با اینکه زیر فشار هستند، ولی دروناً میدانند که حق با آنهاست و همیشه این است که پیروز خواهد شد. بخش عظیمی از مردم ایران با این سیستم تمامیتخواهی که بیشتر و بیشتر فشار میآورد و ظلم و جنایت میکند، مخالفاند.
دوچرخهسواران سبز در پاریس
به مناسبت گرامیداشت یاد هاله سحابی و هدی صابر و همچنین دومین سالگرد رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران تظاهرات و مراسمی با عنوان «دوچرخهسواری سبز»، در روز چهارشنبه پانزدهم ژوئن (۲۵خرداد ۱۳۹۰) در پاریس برپا شد.
جهان: هدف اصلی این بود که بتوانیم صدای مردم ایران را به گوش مردم پاریس برسانیم. شعارهایی که روی دوچرخهها گذاشته بودیم، شعارهای ضد سرکوب و آزادیخواهانه بود. مردم پاریس هم بسیار از ما استقبال و خلاصه خیلی تشویقمان کردند.
در این برنامه که توسط «کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی» پاریس، ترتیب داده شده بود، دوچرخهسواران ایرانی و فرانسوی که در این حرکت شرکت کرده بودند، در حالیکه نمادهای جنبش سبز، تصاویر زندانیان سیاسی در ایران و نیز عکسهای هاله سحابی و هدی صابر را بههمراه داشتند، از میدان معروف «باستیل» به سوی میدان
«سنمیشل» رکاب زدند و بین راه مورد تشویق مردمی قرار گرفتند که آنها را تماشا میکردند.
پس از پایان این تور دوچرخهسواری، «جهان»، یکی از دوچرخهسواران شرکتکننده، هدف خود از شرکت در برنامه تور «دوچرخهسواری سبز» پاریس را برای زمانه توضیح داد.
جهان: هدف اصلی این بود که بتوانیم صدای مردم ایران را به گوش مردم پاریس برسانیم. شعارهایی که روی دوچرخهها گذاشته بودیم، شعارهای ضد سرکوب و آزادیخواهانه بود. مردم پاریس هم بسیار از ما استقبال و خلاصه خیلی تشویقمان کردند.
با توجه به اینکه از جاهایی هم حرکت کردیم که توریست زیاد بود، فکر میکنم برد این دوچرخهسواری مثبت بوده است.
تپش جنبش سبز زیر پوست جامعه ایران
پس از پایان تور سبز دوچرخهسواران در پاریس، در تظاهرات اعتراضی پس از آن در میدان سنمیشل که بیش از ۳۰۰ تن از ایرانیان در آن شرکت داشتند، نخست بهمن امینی، یکی از اعضای «کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی» در پاریس، یکی از اهداف این تجمع را بزرگداشت هاله سحابی و هدی صابر عنوان کرد.
در اعتراض به رویدادهای اخیر ایران، چند نفر از روزنامهنگاران ایرانی تبعیدی در پاریس، از چهار روز پیش از سالگرد دهمین انتخابات ریاست جمهوری دست به اعتصاب غذای خشک زدند.
سه تن از روزنامهنگاران ایرانی مقیم پاریس درباره شرایط امروز جنبش سبز در ایران و همچنین انگیزه خود از حرکت اعتراضی اخیرشان در پاریس برای زمانه گفتهاند.
سوده راد: ما هیچ انتظاری از دولت جمهوری اسلامی ایران نداریم. آنقدر کارهایشان غیرانسانی و وحشیانه است که ما اصلاً آنها را قادر به این نمیدانیم که حتی بخواهیم از آنها چیزی مطالبه کنیم.
رضا جعفریان: ایرانیان در اکثر نقاط دنیا سعی کردند خود را با مبارزان درون ایران همگام و همراه نشان دهند. ما اعتصاب غذاکنندگان نیز، چه آنگاه که درون ایران بودیم و چه آنگاه که به جبر روزگار از ایران خارج شدیم، سعی داشتهایم در حد توان خود، به این موج خروشان سبزرنگ یاری برسانیم.
اما در دو هفته اخیر با شهادت مظلومانه هاله سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش و نیز پس از ۱۰ روز، شهادت هدی صابر (که در اعتراض به وضعیت اسفناک حقوق بشر در ایران و کشته شدن مظلومانه هاله سحابی، به همراه امیرخسرو دلیرسانی دست به اعتصاب غذا زده بود و به علت عدم رسیدگی پزشکی و ضرب و شتم، آنگونه که همبنداناش گواهی میدهند، در بیمارستان درگذشت)، ما در بهتی عظیم فرو رفتهایم.
سوده راد: همانطور که در بیانیه هم خوانده شد، ما هیچ انتظاری از دولت جمهوری اسلامی ایران نداریم. آنقدر کارهایشان غیرانسانی و وحشیانه است که ما اصلاً آنها را قادر به این نمیدانیم که حتی بخواهیم از آنها چیزی مطالبه کنیم.
حرکتی که ما کردیم، اعتراضی بود به عادی شدن فجایعی که دارد در ایران اتفاق میافتد، چه در جوامع بینالمللی و چه در انظار عمومی مردم داخل و خارج ایران. ما فکر میکنیم که احتیاج به آن هست که جامعه تکان دیگری بخورد تا حساسیتش نسبت به این قتلها، اعدامها و انواع و اقسام نقض حقوق بشر در ایران بیشتر بشود.
محمدرضا یزدانپناه: واقعیت این است که جنبش سبز، همانطوری که اشاره میشود، دقیقاً زیر پوست جامعه ایران در حال حرکت است. جو امنیتی جامعه ایران، جو امنیتی خیابانهای تمام شهرهای بزرگ ایران، هنگام فراخوانهایی که برای راهپیماییهای اعتراضی اعلام میشود، نشاندهنده آن است که خود حکومت ایران هم مطلع است از اینکه این جنبش زنده است و به محض اینکه کوچکترین مفری پیدا کند، برای بروز و ظهور خودش، این کار را انجام میدهد و به خیابانها میریزد.
درست است که سرکوب جنبش در دو سال گذشته با قوت و شدت هرچه تمامتر، توسط حکومت ادامه داشته، منتها به واسطهی مقاومتی که در لایههای رویی، میانی و زیرین جامعهی ایران در تمام سطوح شکل گرفته است، این سرکوب پس زده میشود و بهنظر میآید جامعهی ایران، تا موقعی که به خواستهها و مطالبات خودش دست پیدا نکند، کماکان به مبارزات خود در ذیل این جنبش ادامه میدهد.
نظرها
کاربر مهمان
<p>ایرج خان! زحمت بکشید پیشنهاد بدهید یک عکس بزرگ از ولی آقا ( ولی امر مسلمین جهان ) آنجا بگذارند. باور کنید اگر این عکس را نگذارند، کار ناتمام و ناقص است. گفتن ازما. اینجا که کسی گوش به حرف ما نمی دهد، آنجا شما این پیشنهاد را بدهید شاید بپذیرند. وگرنه جای دریغ است. عکس «مناسب» و «گویا» باشد ها! دستتان مانند آن دست ولی اقا درد نکند .<br /> شهروند درجه سه از تهران ، پایمنبر ولی آقا</p>