هنرمند و مخدر
<p>ناصر غیاثی - در بررسی مخدرات و تأثیر آن بر فرد و اجتماع می‌توان از منظرهای متفاوتی چون پزشکی، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نگریست.</p> <!--break--> <p>جستار پیش رو اما تلاش دارد، ضمن اشاره به تعریف مخدرات و تاریخ مصرف آن‌ها، تنها به رابطه‌ی بین مواد مخدر و هنرمندان بپردازد.</p> <p> </p> <p><strong>تعریف ماده‌ی مخدر</strong></p> <p> </p> <p>برای ورود به بحث ناگزیریم ابتدا تعریفی از ماده‌ی مخدر به دست دهیم. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، هر ماده‌ای که بتواند موجب تغییر در یک ارگانیسم زنده بشود، مخدر است. طبیعی است که این تعریف مواد غذایی را دربرنمی‌گیرد. اما تعریف عمومی و رایج این مفهوم تعریف پیشین را کمی محدودتر می‌کند. این تعریف هر ماده‌ای را که در وهله‌ی اول باعث ایجاد نشئگی یا رفع خماری ناشیِ از اعتیاد باشد، مخدر می‌خواند. با این تعریف الکل، حشیش، ماری جوانا، هروئین، کوکائین، تریاک، اِل اِس دی، قارچ‌های نشئه‌آور و مواد مخدر تازه‌ای چون شیشه و کراک و اکستازی ود یگر قرص‌های روان‌گردان در ردیف مواد مخدر قرار می‌گیرند. اما از نظر پزشکی چای و قهوه، توتون و حتی شکر را هم می‌توان از مخدرات به شمار آورد، چرا که انرژی‌زا و اعتیادآورند. آن‌هایی که برای مدت مدیدی شکر نخورده‌اند، می‌گویند ترک شکر بدتر از ترک هروئین است.</p> <p> </p> <p><strong>تاریخ و انگیزه‌ی استفاده از مواد مخدر</strong></p> <p> </p> <p><img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/GHIASNASJOI02.jpg" />آن‌گونه که از پژوهش‌های رشته‌های مختلف علمی برمی‌آید، تاریخ مصرف مواد مخدر به دوران نوسنگی می‌رسد. هشت هزار سال از تولید شراب می‌گذرد، سه هزار سال پیش از میلاد مسیح در مصر قدیم آبجو تولید می‌شده، قدمت خشخاش به چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح و استفاده از قارچ‌های نشئگی‌آور به پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد.</p> <p>گرچه شرایطی چون شرایط خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی ویژگی‌های فردی هر شخص در تمایل یا عدم تمایل او به مواد مخدر نقش دارد، اما شاید بتوان در نگاهی بسیار کلی در برشمردن ِ انگیزه‌های مصرف مواد مخدر به عواملی اشاره کرد چون تنهایی، ترس، ناامیدی، قرارگرفتن در تنگنا، دلزدگی و یأس. اما این را هم نباید نادیده انگاشت که ممکن است انسان برای ایجاد حالت سرخوشی، کیف، رضایت خاطر، آرامش و تنوع در زندگی روزمره ونیز بالا بردن کارایی نیز به مخدر متوسل شود. در هر حال عامل هر چه باشد، حاصل همواره فرار از جهانِ واقع، ساختن جهانی غیرواقعی، ایجاد توهم و نیز دگرگونی درک و دریافت از واقعیت است.</p> <p> </p> <p><strong>هنرمند و مخدر</strong></p> <p> </p> <p>مخدر تعقل را پس می‌راند، روح انسان را از اجبارات خودآگاه رها می‌کند، تخیل را به پرواز درمی‌آورد و به قدرت آن می‌افزاید. اما انسان در رؤیا نیز جهانی را با چنین مشخصاتی تجربه می‌کند. و چه بسا همین شباهتِ دو جهان نشئگی و رؤیا باشد که باعث می‌شود، برخی از هنرمندان برای خلق هنر به مخدرات روی بیاورند. مخدرات از زمان‌های دور شاعران، نویسندگان، نقاشان، آهنگ‌سازان و دیگر هنرمندان را به عنوان عاملی برای الهام گرفتن یا برای بالابردن قدرت خلاقیت اغوا کرده است. برخی از آن‌ها مدعی شده‌اند، در نشئگی به ابعاد تازه‌ای از توانایی‌های‌شان دست یافته‌اند. بسیاری از هنرمندان گفته‌اند مخدر راهی برای دستیابی به محتویات ناخودآگاه است. سورئالیست‌ها از این دسته‌اند. آنان می‌خواستند با مخدر خودآگاه را پس زده و به محتوی ناخودآگاه دست‌ پیدا کنند.</p> <p> </p> <blockquote> <p>ناصر غیاثی: در ادبیات امروز اروپا توصیف تاثیرات مواد مخدر یا اصولاً طرح مسئله‌ی مخدر در ادبیات امری معمولی است و اکستازی، کوکایین و ماری جوآنا به فراوانی مضمون ادبیات معاصر اروپا قرار می‌گیرند.</p> </blockquote> <p>کم و بیش همه‌ی هنرمندانی که با توسل به مخدر موفق به خلق آثاری ارزشمند شدند، همین‌گونه گزارش می‌دهند. اما بوده‌اند هنرمندانی که با اعتیاد سقوط خود را رقم زدند. در مقابل برخی از دیگر از هنرمندانی که مواد مخدر را آزموده‌اند، می‌گویند، قدرت آفرینش‌شان و الهام‌شان اغلب مشکوک بوده و نمی‌توان با قاطعیت گفت که ناشی از مصرف مخدر بوده است. با تمام این احوال باید اذعان کرد، پژوهش‌های علمی در مورد ارتباط مخدارت و خلاقیت بسیار کمیاب‌اند. مخدارت تا چه اندازه بر خلق آثار هنری تاثیر دارند؟ آیا مخدرات محرکی برای آفرینش هنری هستند؟ آیا مخدرات موجب افزایش قدرت خلاقیت می‌شوند یا برعکس مخدرات قاتل خلاقیت‌اند؟ پرسش‌هایی از این دست هنوز پاسخ قاطعی نیافته است. باز نمی‌توان به ضرس قاطع گفت، آیا برخی نویسنده‌ها مخدر مصرف می‌کنند تا حالت نشئگی را توصیف کنند یا مصرف مواد مخدر آن‌ها در جهت ارتقاء قدرت خلاقیت‌شان است؟ آیا به مثل نویسنده‌ای در حال نشئگی می‌نویسد تا حالش را وصف کند یا نشئگی حاصل از مصرف مخدر تنها دوپینگی است برای نوشتن؟</p> <p> </p> <p><strong>ادبیات و مخدر</strong></p> <p> </p> <p><img alt="" align="left" src="http://www.zamaaneh.com/pictures-new/GHIASNASJOI03.jpg" />اگر نوشتن را امکانی بدانیم برای توصیف جهان‌های درون که نمی‌توان به آسانی آن را به بیرون انتقال داد، چه کسی مناسب‌تر از یک نویسنده برای توصیف؟ در ادبیات کهن چون «ریگ‌وِدا» و «اودیسه» اثر هومر نشانه‌هایی از مصرف مواد مخدر دیده می‌شود. از اواخر قرن نوزدهم پاره‌ای از اهل قلم بی هیچ ابایی از استعمال مواد مخدر می‌گویند. در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم ادیبان فرانسوی مانند شارل بودلر، پاول والری و آرتور رمبو حشیش و اوپیتان مصرف می‌کردند. در اواسط دهه‌ی بیست قرن گذشته کوکائین در محافل ادبی و هنری مخدر تبدیل به مخدر رایج شد. اکسپرسیونیست‌ها نخستین گروهی بودند که کوکائین و مرفین و هروئین مصرف می‌گردند و تأثیر آن را در آثار خود بازتاب می‌دادند. در مجموع ادبیان فرانسوی و انگلیسی را شاید بتوان پیشگامان مواد مخدر دانست.</p> <p>ادبیاتی که در مورد مواد مخدر نوشته می‌شود، اغلب حاصل قلم آن‌هایی است که خود مصرف‌کننده‌ی مخدرات بودند. این نوع از ادبیات بیشتر شامل رمان شده و خالی از مایه‌های اتوبیوگرافیک نیست. پس از رمان‌های اتوبیوگرافیک، رمان‌های جنایی هستند که مخدر بیشتر از دیگر انواع ادبی در آن‌ها بازتاب می‌یابد و سرانجام میان انواع ادبی، طنز است که بسیار به ندرت مخدر را مضمون خویش قرار داده است.</p> <p>در ادبیات امروز اروپا توصیف تاثیرات مواد مخدر یا اصولاً طرح مسئله‌ی مخدر در ادبیات امری معمولی است و اکستازی، کوکایین و ماری جوآنا به فراوانی مضمون ادبیات معاصر اروپا قرار می‌گیرند.</p> <p> </p> <p><strong>داستانی از تاریخ</strong></p> <p> </p> <p>در انتها میان‌پرده‌ای از ارتباط میان مخدر و خلاقیت. مجله‌ی شپیگل در شماره‌ی ۱۱۷ سال ۱۹۷۸ نوشت: ریشارد شتراوس (۱۸۴۶-۱۹۴۹) آهنگساز و موسیقیدان مشهور آلمانی در سال ۱۹۲۸ باید بینی‌اش را در کلینکی در فرانکفورت عمل می‌کرد. پنج دقیقه پیش از عمل جراحی برای بیهوشی موضعی دو گلوله‌ی پنبه‌ی آغشته به کوکائبن در بینی‌اش فروکردند. پزشک او دو ساعت پس از عمل به دیدن او رفت و دید کف اتاق و تخت بیمار پر از ورقه‌های تازه نوشته‌شده‌ی نُت است. شتراوس به پزشک جراحش گفت: «این چیزی که به من داده بودید، حالم را جا آورد و الهام‌بخش نوشتن دو آریا برای "آرابلا" شد»؛ و اضافه کرد: «آیندگان شما را مسئول این‌کار خواهد دانست.»</p> <p> </p> <p><strong>در همین زمینه:</strong></p> <p><a href="http://zamaaneh.com/literature/2007/08/post_400.html">::پیمان با شیطان یا ابزار خلاقیت؟ ناصر غیاثی::</a><br /> <a href="http://zamanehdev.redbee.nl/u/?p=4511">::فرهنگ و تاریخ نشئگی، علی اسکندرزاده:: </a></p>
ناصر غیاثی - در بررسی مخدرات و تأثیر آن بر فرد و اجتماع میتوان از منظرهای متفاوتی چون پزشکی، روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نگریست.
جستار پیش رو اما تلاش دارد، ضمن اشاره به تعریف مخدرات و تاریخ مصرف آنها، تنها به رابطهی بین مواد مخدر و هنرمندان بپردازد.
تعریف مادهی مخدر
برای ورود به بحث ناگزیریم ابتدا تعریفی از مادهی مخدر به دست دهیم. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، هر مادهای که بتواند موجب تغییر در یک ارگانیسم زنده بشود، مخدر است. طبیعی است که این تعریف مواد غذایی را دربرنمیگیرد. اما تعریف عمومی و رایج این مفهوم تعریف پیشین را کمی محدودتر میکند. این تعریف هر مادهای را که در وهلهی اول باعث ایجاد نشئگی یا رفع خماری ناشیِ از اعتیاد باشد، مخدر میخواند. با این تعریف الکل، حشیش، ماری جوانا، هروئین، کوکائین، تریاک، اِل اِس دی، قارچهای نشئهآور و مواد مخدر تازهای چون شیشه و کراک و اکستازی ود یگر قرصهای روانگردان در ردیف مواد مخدر قرار میگیرند. اما از نظر پزشکی چای و قهوه، توتون و حتی شکر را هم میتوان از مخدرات به شمار آورد، چرا که انرژیزا و اعتیادآورند. آنهایی که برای مدت مدیدی شکر نخوردهاند، میگویند ترک شکر بدتر از ترک هروئین است.
تاریخ و انگیزهی استفاده از مواد مخدر
آنگونه که از پژوهشهای رشتههای مختلف علمی برمیآید، تاریخ مصرف مواد مخدر به دوران نوسنگی میرسد. هشت هزار سال از تولید شراب میگذرد، سه هزار سال پیش از میلاد مسیح در مصر قدیم آبجو تولید میشده، قدمت خشخاش به چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح و استفاده از قارچهای نشئگیآور به پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح برمیگردد.
گرچه شرایطی چون شرایط خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی ویژگیهای فردی هر شخص در تمایل یا عدم تمایل او به مواد مخدر نقش دارد، اما شاید بتوان در نگاهی بسیار کلی در برشمردن ِ انگیزههای مصرف مواد مخدر به عواملی اشاره کرد چون تنهایی، ترس، ناامیدی، قرارگرفتن در تنگنا، دلزدگی و یأس. اما این را هم نباید نادیده انگاشت که ممکن است انسان برای ایجاد حالت سرخوشی، کیف، رضایت خاطر، آرامش و تنوع در زندگی روزمره ونیز بالا بردن کارایی نیز به مخدر متوسل شود. در هر حال عامل هر چه باشد، حاصل همواره فرار از جهانِ واقع، ساختن جهانی غیرواقعی، ایجاد توهم و نیز دگرگونی درک و دریافت از واقعیت است.
هنرمند و مخدر
مخدر تعقل را پس میراند، روح انسان را از اجبارات خودآگاه رها میکند، تخیل را به پرواز درمیآورد و به قدرت آن میافزاید. اما انسان در رؤیا نیز جهانی را با چنین مشخصاتی تجربه میکند. و چه بسا همین شباهتِ دو جهان نشئگی و رؤیا باشد که باعث میشود، برخی از هنرمندان برای خلق هنر به مخدرات روی بیاورند. مخدرات از زمانهای دور شاعران، نویسندگان، نقاشان، آهنگسازان و دیگر هنرمندان را به عنوان عاملی برای الهام گرفتن یا برای بالابردن قدرت خلاقیت اغوا کرده است. برخی از آنها مدعی شدهاند، در نشئگی به ابعاد تازهای از تواناییهایشان دست یافتهاند. بسیاری از هنرمندان گفتهاند مخدر راهی برای دستیابی به محتویات ناخودآگاه است. سورئالیستها از این دستهاند. آنان میخواستند با مخدر خودآگاه را پس زده و به محتوی ناخودآگاه دست پیدا کنند.
ناصر غیاثی: در ادبیات امروز اروپا توصیف تاثیرات مواد مخدر یا اصولاً طرح مسئلهی مخدر در ادبیات امری معمولی است و اکستازی، کوکایین و ماری جوآنا به فراوانی مضمون ادبیات معاصر اروپا قرار میگیرند.
کم و بیش همهی هنرمندانی که با توسل به مخدر موفق به خلق آثاری ارزشمند شدند، همینگونه گزارش میدهند. اما بودهاند هنرمندانی که با اعتیاد سقوط خود را رقم زدند. در مقابل برخی از دیگر از هنرمندانی که مواد مخدر را آزمودهاند، میگویند، قدرت آفرینششان و الهامشان اغلب مشکوک بوده و نمیتوان با قاطعیت گفت که ناشی از مصرف مخدر بوده است. با تمام این احوال باید اذعان کرد، پژوهشهای علمی در مورد ارتباط مخدارت و خلاقیت بسیار کمیاباند. مخدارت تا چه اندازه بر خلق آثار هنری تاثیر دارند؟ آیا مخدرات محرکی برای آفرینش هنری هستند؟ آیا مخدرات موجب افزایش قدرت خلاقیت میشوند یا برعکس مخدرات قاتل خلاقیتاند؟ پرسشهایی از این دست هنوز پاسخ قاطعی نیافته است. باز نمیتوان به ضرس قاطع گفت، آیا برخی نویسندهها مخدر مصرف میکنند تا حالت نشئگی را توصیف کنند یا مصرف مواد مخدر آنها در جهت ارتقاء قدرت خلاقیتشان است؟ آیا به مثل نویسندهای در حال نشئگی مینویسد تا حالش را وصف کند یا نشئگی حاصل از مصرف مخدر تنها دوپینگی است برای نوشتن؟
ادبیات و مخدر
اگر نوشتن را امکانی بدانیم برای توصیف جهانهای درون که نمیتوان به آسانی آن را به بیرون انتقال داد، چه کسی مناسبتر از یک نویسنده برای توصیف؟ در ادبیات کهن چون «ریگوِدا» و «اودیسه» اثر هومر نشانههایی از مصرف مواد مخدر دیده میشود. از اواخر قرن نوزدهم پارهای از اهل قلم بی هیچ ابایی از استعمال مواد مخدر میگویند. در نیمهی دوم قرن نوزدهم ادیبان فرانسوی مانند شارل بودلر، پاول والری و آرتور رمبو حشیش و اوپیتان مصرف میکردند. در اواسط دههی بیست قرن گذشته کوکائین در محافل ادبی و هنری مخدر تبدیل به مخدر رایج شد. اکسپرسیونیستها نخستین گروهی بودند که کوکائین و مرفین و هروئین مصرف میگردند و تأثیر آن را در آثار خود بازتاب میدادند. در مجموع ادبیان فرانسوی و انگلیسی را شاید بتوان پیشگامان مواد مخدر دانست.
ادبیاتی که در مورد مواد مخدر نوشته میشود، اغلب حاصل قلم آنهایی است که خود مصرفکنندهی مخدرات بودند. این نوع از ادبیات بیشتر شامل رمان شده و خالی از مایههای اتوبیوگرافیک نیست. پس از رمانهای اتوبیوگرافیک، رمانهای جنایی هستند که مخدر بیشتر از دیگر انواع ادبی در آنها بازتاب مییابد و سرانجام میان انواع ادبی، طنز است که بسیار به ندرت مخدر را مضمون خویش قرار داده است.
در ادبیات امروز اروپا توصیف تاثیرات مواد مخدر یا اصولاً طرح مسئلهی مخدر در ادبیات امری معمولی است و اکستازی، کوکایین و ماری جوآنا به فراوانی مضمون ادبیات معاصر اروپا قرار میگیرند.
داستانی از تاریخ
در انتها میانپردهای از ارتباط میان مخدر و خلاقیت. مجلهی شپیگل در شمارهی ۱۱۷ سال ۱۹۷۸ نوشت: ریشارد شتراوس (۱۸۴۶-۱۹۴۹) آهنگساز و موسیقیدان مشهور آلمانی در سال ۱۹۲۸ باید بینیاش را در کلینکی در فرانکفورت عمل میکرد. پنج دقیقه پیش از عمل جراحی برای بیهوشی موضعی دو گلولهی پنبهی آغشته به کوکائبن در بینیاش فروکردند. پزشک او دو ساعت پس از عمل به دیدن او رفت و دید کف اتاق و تخت بیمار پر از ورقههای تازه نوشتهشدهی نُت است. شتراوس به پزشک جراحش گفت: «این چیزی که به من داده بودید، حالم را جا آورد و الهامبخش نوشتن دو آریا برای "آرابلا" شد»؛ و اضافه کرد: «آیندگان شما را مسئول اینکار خواهد دانست.»
در همین زمینه:
نظرها
اسم مستعار : اندیا سالار نیا
سلام آقای غیاثی می خواستم بدونم شما منابعی از این موضوع دارید من رشتم نقاشی هست و برای پایان نامم تحقیقم همین می باشد . با من مخالفت کردن اما اسرار من مجبور به پذیرفتن آن ها شد . در واقعیت من هم کاملا این موضوع را قبول دارم . همیشه تو ذهنم پر از حرفایی برای کشیدن هست اما هیچ وقت موفق به ترسیم آن نشدم تا اینکه از گراس استفاده کردم و یک بار وقتی بیهوش شدم لحظه ای که بهوش آمدم چیزهایی را دیدم که به سرعت کمتر از 15 دقیقه کشیدم و مورد قبول خیلی از استادانم قرار گرفت و از اون زمان به بعد هر وقت بخوام نقاشی بکشم از گراس استفاده می کنم . دقتم و خلاقیتم بالا میره اما حس عجیبی پیدا می کنم و حس می کنم دورو برم رو بهتر می فهمم و این باعث ترسم می شه . تشکر می کنم از مطلبتون اما ای کاش منابعی هم می نوشتید . 26/9/90 ساعت 23:00
ناصر غیاثی
<p>از توجهتان ممنونم آقای مژده.</p>
ارمان
<p>سلام مصرف مواد مخدر در بين صاحبان فكر و انديشه سرزمين خودمان تا چه حد بوده است؟ ايا اين وضعيت درباره شاعران و هنرمندان بزرگ ايران زمين انچنان كه در شايعات هست صحت دارد ؟ ممنون</p>
سهراب مژده
<p>آقای غیاثی عزیز </p> <p>شما تحلیل بسیار خوبی را از این مقوله ارائه داده اید. سیاهه ای بسیار کوتاه است اما توانسته است از دیدگاه تاریخی و جهانی اطلاعات روشن و برجسته ای را در اختیار خواننده قرار دهد. من امیدوارم که شما فرصتی داشته باشید تاوضعیت میهنمان را از این دیگاه بررسی کنید. من فکر می کنم ویژگی برجسته در ایران اینست که اعتیاد دایره ی روشنفکران را می شکند و جنبه ای عمومی تر بخود می گیرد و در نتیجه آنجا سخن از خلقت و زایش فکری نیست بلکه مرگ خلقت و تولید فکر ی در کار است و غوغا می کند.<br /> در پایان از زحمات شما بسیار سپاسگزارم و خواستار موفقیت هر چه بیشتر شما هستم. </p> <p>با احترام قلبی<br /> مهندس سهراب مژده </p>
کاوه
<p>درود<br /> صوفیه به بنگ می گویند "اسرار" .<br /> چرا این نام را گذاشته اند ؟<br /> از بنگ ویشتاسبی چیزی شنیده اید ؟<br /> جناب غیاثی شما فقط تکرار مکررات کردید . حال که دریک رسانه آزاد کار میکنید با جسارت وبی هیچ آداب و ترتیبی این بحث را پی بگیرید . </p>
kia
ممنون از نوشتتون