ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

روزهای سرنوشت– آخر بهار ۶۰

<div dir="RTL">خرداد سال ۶۰ پرتلاطم&zwnj;ترین ماه در دوران سه ساله پس انقلاب، بین بهمن ۵۷ تا بهمن ۶۰ بود. اختلاف&zwnj;های جناحی درون حاکمیت که از نیمه آبان ۵۸، به دنبال ادغام دولت در شورای انقلاب، شروع شد در زمستان سال ۵۹ شعله&zwnj;ور شد. این اختلاف&zwnj;ها در ساختار قدرت بر سر سلطه جناحی، در طول بهار سال ۶۰ شدت گرفت و بالاخره در آخر بهار سال ۶۰ به مرحله انفجار رسید. روزهای سرنوشت در آخر بهار ۶۰ فرا رسیدند.</div> <!--break--> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>روزهای سرنوشت- آخر خرداد ۶۰ </b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">طرح دو فوریتی استیضاح رئیس&zwnj;جمهور ابوالحسن بنی&zwnj;صدر در جلسه علنی روز سه شنبه ۲۶ خرداد ۶۰ مجلس مطرح شد. مجلس در همان روز دو فوریت آن طرح را تصویب کرد. در طرح&zwnj;های دو فوریتی بررسی طرح بعد از تصویب دو فوریت آن شروع می&zwnj;شود، ولی رهبری مجلس بررسی طرح استیضاح رئیس&zwnj;جمهور را در آن مرحله متوقف کرد. رهبری مجلس در عمل ادامه بررسی طرح استیضاح را به هفته بعد (بعد از جمعه ۲۹ خرداد) موکول کرد. این در حالی بود که دو فوریت آن طرح تصویب شده بود. این یک خطای تاکتیکی از طرف رهبری مجلس بود که امکان سازماندهی و تعرض وسیع را برای سازمان مجاهدین، بزرگ&zwnj;ترین گروه مخالف حاکمیت، در عصر روز شنبه ۳۰ خرداد فراهم آورد. سرعت حوادث در آن روز&zwnj;ها به&zwnj;حدی بود که در آن زمان و همچنین در بسیاری از بررسی&zwnj;های بعدی این نحوه غیر معمول در عملکرد رهبری مجلس و حزب جمهوری در رابطه با آن طرح دو فوریتی مورد توجه کافی قرار نگرفت.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">سازمان مجاهدین موفق شد از خطای تاکتیکی رهبری مجلس و حزب جمهوری در وقفه در مرحله&zwnj;های متوالی رای&zwnj;گیری برای طرح دو فوریتی استیضاح بنی صدر، که در نیمه دوم هفته در عمل متوقف شده بود، استفاده کند. مجاهدین موفق شدند در بعد از ظهر روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تظاهرات بزرگی را در بخش مرکزی شهر در تهران (در امتداد خیابان انقلاب) سازماندهی کنند. این تظاهرات به شدت سرکوب شد. به این ترتیب بود که روزهای ۳۰ و ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ به شکل روز&zwnj;های سرنوشت درآمدند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">رهبری مجاهدین که از مدت&zwnj;ها قبل از بهار ۱۳۶۰ با ساختار حاکمیت به رهبری حزب جمهوری در حالت تخاصم بود، از موضوع درگیری بین دو جناح درون ساختار قدرت (به صورت درگیری بین بنی&zwnj;صدر و بهشتی)، به عنوان بهانه&zwnj;ای برای پیگیری هدف&zwnj;های سازمانی خود و اجرای برنامه&zwnj;هایش برای رسیدن به آن هدف&zwnj;ها استفاده می&zwnj;کرد. موضوع نوار آیت در بهار ۱۳۵۹، یکی از این موارد علنی بود. برنامه مجاهدین برای استفاده از اختلاف&zwnj;های جناحی درون ساختار قدرت برای ضربه زدن به کل آن ساختار شامل قسمت&zwnj;های علنی و غیر علنی می&zwnj;شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">سازمان مجاهدین، از ابتدای سال ۱۳۵۹، به امید ایجاد شکاف در ساختار قدرت به صورت تاکتیکی از جناح بنی&zwnj;صدر حمایت اجرایی می&zwnj;کرد. این حمایت در حالی صورت می&zwnj;گرفت که بنی&zwnj;صدر و رهبری مجاهدین در قبل از آن رابطه&zwnj;های حسنه&zwnj;ای با هم نداشتند. حمایت&zwnj;های تاکتیکی مجاهدین از بنی&zwnj;صدر در طول سال ۱۳۵۹ و در بهار سال ۱۳۶۰ توسعه یافت. موضوع شرکت فعال مجاهدین در سخنرانی نیمه اسفند سال ۱۳۵۹ در محوطه دانشگاه تهران نمونه واضح این حمایت تاکتیکی مجاهدین از بنی&zwnj;صدر بود. تظاهرات مجاهدین در بعد از ظهر روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در منطقه مرکزی تهران که شروع آن به بهانه حمایت از بنی&zwnj;صدر صورت گرفت، اوج این عملکرد سیاسی آن&zwnj;ها بود و همزمان پیچیدگی روابط سیاسی آن دوران و ارتباط حوادث در دو روز آخر خرداد ۱۳۶۰ را نشان می&zwnj;دهد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مجاهدین و بنی&zwnj;صدر دو تصویر کاملاً متفاوت از&zwnj;&zwnj; تظاهرات در روز ۳۰ خرداد سال ۶۰ ارائه می&zwnj;دهند که به&zwnj;&zwnj; همان اندازه تفسیر آن&zwnj;ها از شورش و قیام بهمن ۵۷ متفاوت است. به روایت مجاهدین، نیروهای آن&zwnj;ها از ساعت چهار بعد از ظهر روز ۳۰ خرداد توانستند تظاهرات گسترده&zwnj;ای را در بخش مرکزی شهر تهران برنامه&zwnj;ریزی، سازماندهی، عملیاتی و اجرا کنند. منابع و قراین به جا مانده از آن دوران حکایت می&zwnj;کند که تظاهرات ۳۰ خرداد ۶۰ با تصور تکرار تظاهرات و شورش روز ۲۱ بهمن ۵۷ برنامه&zwnj;ریزی شده بود به امید آن که مردم مثل روز ۲۲ بهمن ۵۷ عمل کنند و به میدان بیایند و قیامی دیگر را این بار زیر رهبری مجاهدین رقم بزنند. در عمل چنین اتفاق نیفتاد. مجاهدین تصور می&zwnj;کردند که یک قیام عمومی مثل قیام ۲۲ بهمن را می&zwnj;توان از قبل طراحی، سازماندهی و سپس رهبری عملیاتی کرد. این تصوری ساده&zwnj;انگارانه از عملکرد قیام&zwnj;های گسترده مردمی است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ابوالحسن بنی&zwnj;صدر در روز ۲۵ خرداد ۶۰ مخفی و منزوی شد و از این روز ارتباط&zwnj;های او هم تقریباً قطع شده بود. او توانست فقط از تظاهرات ۳۰ خرداد ۶۰ تصویری در ذهن خود بسازد. او بر مبنای این تصویر ذهنی در مصاحبه&zwnj;هایش (مثلا کتاب &quot;توطئه آیت&zwnj;الله&zwnj;ها&quot; و &quot;درس تجربه&quot;) و گفته&zwnj;هایش در یوتیوب مدعی است که تظاهرات روز ۳۰ خرداد در صبح آن روز و توسط طرفداران او و به صورت خودبه&zwnj;خودی صورت گرفته است. به گمان او مردم در صبح روز ۳۰ خرداد ۶۰ به صورت خودبه&zwnj;خودی به خیابان&zwnj;ها آمدند و این بار زیر لوای او قیام کردند. منابع موجود چنین ادعایی درمورد یک تظاهرات گسترده در صبح روز ۳۰ خرداد به صورت خود به خودی و زیر قیادت بنی&zwnj;صدر را تایید نمی&zwnj;کنند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">منابع موجود از یک تظاهرات اصلی در بعد از ظهر روز ۳۰ خرداد در بخش مرکزی تهران حکایت دارند که توسط مجاهدین برنامه&zwnj;ریزی شده بود. نا&zwnj;گفته نماند، مجاهدین به عنوان بخش فریب همان تظاهرات اصلی (در قسمت مرکزی تهران)، در طول روز ۳۰ خرداد در قسمت&zwnj;های دیگر تهران مثل پل سید خندان و منیریه و چند جای دیگر هم تظاهرات موضعی برپا کرده بودند تا توجه نیروهای حکومتی را از تظاهرات اصلی&zwnj;شان که در بعد از ظهر آن روز در قسمت مرکزی تهران صورت می&zwnj;گرفت، منحرف کنند. به این ترتیب تظاهرات موضعی مجاهدین در قسمت&zwnj;های مختلف تهران در طول روز ۳۰ خرداد بخشی از&zwnj;&zwnj; همان طرح تظاهرات بزرگ آن&zwnj;ها در بعد از ظهر آن روز بوده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">این ادعای بنی&zwnj;صدر درمورد خودبه&zwnj;خودی بودن ماهیت تظاهرات صبح روز ۳۰ خرداد ۶۰ همخوان است با ادعای مشابه دیگری که شورش ۲۱ بهمن و قیام ۲۲ بهمن هم به صورت خودبه&zwnj;خودی صورت گرفتند. بررسی&zwnj;های این مجموعه نوشته (بخش&zwnj;های پنج تا نهم) هم نشان داد که چنین استنباطی مبنی بر خودبه&zwnj;خودی بودن رخدادهای روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن ۵۷ زمینه&zwnj;های تاریخی و عملی ندارد. رخدادهای روز&zwnj;های ۲۱ و ۲۲ بهمن ۵۷ حاصل درگیری و عملکرد رقابت بین نیروهای چهاگانه آن زمان (آرایش نیروها در نیمه بهمن ۵۷) بود. شورش ۲۱ بهمن و قیام ۲۲ بهمن در موقعیتی که همه شرایط آماده شده بود، صورت گرفتند. شورش روز ۲۱ بهمن و شکست طرح کودتای لشکر گارد که منجر به قیام گسترده در روز ۲۲ بهمن شد در بخش&zwnj;های قبل به طور مشروح بررسی شد.&zwnj;&zwnj; همانطوری که دیدیم عملکردهای گروه چهارم نقشی کلیدی در مقابله با تانک&zwnj;های لشکر گارد در امتداد خیابان تهران نو و سپس توسعه قیام در سطح شهر تهران داشت. بخشی از شرایط مورد نیاز برای شورش ۲۱ بهمن را هم بی&zwnj;اعتمادی ناشی از ملاقاتی که در هشتم بهمن در پاریس صورت نگرفت، به وجود آورده بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به همین صورت منابع موجود نشان می&zwnj;دهند که درگیری&zwnj;های بعد از ظهر روز ۳۰ خرداد هم ناشی از رقابت بین نیروهای هوادار و همراه با مجاهدین از یک طرف و نیروهای امنیتی حکومتی و متحدان حزب جمهوری از طرف دیگر در سطح بخش مرکزی شهر تهران صورت گرفت. منابع موجود نشان نمی&zwnj;دهند که در صبح روز ۳۰ خرداد تظاهرات قابل توجهی در سطح شهر تهران از سوی طرفداران بنی&zwnj;صدر به صورت خود به خودی صورت گرفته بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">تصور بنی&zwnj;صدر مبنی بر خود به خودی بودن شورش ۲۱ بهمن ۵۷ و تظاهرات ۳۰ خرداد ناشی از توجیه&zwnj;های دستگاه ذهنی &quot;اندیشه راهنما&quot; است که حرکت&zwnj;های مردمی در آن دستگاه ذهنی همیشه به صورت خود به خودی در جهت تحقق افکار مبدع &quot;دستگاه اندیشه راهنما&quot; صورت می&zwnj;گیرند. این دستگاه ذهنی مدعی است که سازماندهی&zwnj;های اجتماعی نقش سد برای حرکت&zwnj;های مردمی را دارند. (منبع: مصاحبه بنی&zwnj;صدر در کیهان روز سوم بهمن ۵۷)</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">تفاوت دو نگرش به عملکرد شورش ۲۱ بهمن و قیام ۲۲ بهمن سال ۵۷ به خوبی تاثیر خود را در دو ارزیابی متفاوت از تظاهرات روز ۳۰ خرداد ۶۰ نشان می&zwnj;دهد. نگرش&zwnj;های مجاهدین و بنی صدر در عمل تظاهرات ۳۰ خرداد را نگاره&zwnj;ای از روز ۲۱ بهمن ۵۷ بهمن در نظر می&zwnj;گیرند، ولی چون آن نگرش&zwnj;ها به عملکرد روز&zwnj;های ۲۰ تا ۲۲ بهمن ۵۷ متفاوت است، ارزیابی آن&zwnj;ها هم از رخدادهای روز ۳۰ خرداد ۶۰ متفاوت از آب در آمده است. می&zwnj;بینیم که تصویر قیام بهمن ۵۷ دوباره خود را نشان می&zwnj;دهد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">تظاهرات مخالفان در عصر روز ۳۰ خرداد سال ۶۰ در قسمت مرکزی تهران، مستقل از دو روایت&zwnj; متفاوت از نحوه شکل&zwnj;گیری آن، به شدت سرکوب شد و آن تظاهرات در روز ۳۰ خرداد نتوانست به هدف&zwnj;های خود برسد. طی تظاهرات غروب روز ۳۰ خرداد ۶۰ تعداد زیادی کشته شدند. در روز ۳۰ خرداد ۶۰، بر خلاف ۲۲ بهمن ۵۷، مردم در حاشیه نظاره&zwnj;گر ماندند و به میدان نیامدند. تظاهرکنندگان (هواداران مجاهدین و متحدان آن&zwnj;ها) نتوانستند کنترل کامل خیابان&zwnj;های سرنوشت&zwnj;ساز را به دست بگیرند ولی نیروهای حکومتی توانستند به سرعت خود را به نقاط استراتژیک تهران برسانند و بر خیابان&zwnj;های اصلی شهر مسلط شوند. برخلاف روز ۲۲ بهمن که لشکر گارد سلطنتی (نیروهای طرفدار شاه) سعی کرد از واحدهای زرهی و تانک استفاده کنند، در روز ۳۰ خرداد نیروهای حکومتی از مینی&zwnj;بوس، موتورسیکلت و کامیون برای انتقال نیروهای خود استفاده کردند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">رخداد ۳۰ خرداد ۶۰ در عمل به سقوط حاکمیت حزب جمهوری اسلامی، سیادت سازمان مجاهدین یا قیادت ابوالحسن بنی&zwnj;صدر منجر نشد، ولی خطر جنگ داخلی یک&zwnj;بار دیگر خود را نشان داد. در طول بقیه سال ۶۰ یک نوع جنگ داخلی به صورت درگیری&zwnj;های مسلحانه شهری ادامه پیدا کرد. جنگ با عراق، دشمن خارجی، به موازات درگیری&zwnj;های مسلحانه داخلی ادامه داشت.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">بررسی دقیق و تطبیقی رخداد&zwnj;ها در روز ۳۰ خرداد ۶۰ نوشته&zwnj;های مستقلی را می&zwnj;طلبد. وب&zwnj;سایت بی&zwnj;بی&zwnj;سی در خرداد و تیر سال ۱۳۹۰ برنامه ویژه&zwnj;ای را با عنوان &quot;خرداد شصت- سی سال بعد&quot; و در رابطه با سی&zwnj;امین سالگرد حادثه ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ منتشر کرد. برخی از نوشته&zwnj;های آن مجموعه روشنگر بخشی از رخدادهای مهم صورت گرفته در آخر خرداد ۱۳۶۰ بود. برای دسترسی به آن صفحه <a href="http://www.bbc.co.uk/persian/indepth/cluster_30khordadd60.shtml">این&zwnj;جا</a> را کلیک کنید.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>خلع بنی&zwnj;صدر- یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۶۰</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">در روز یکشنبه ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰ جناح حزب جمهوری در مجلس، با گرفتن پشت&zwnj;گرمی بیشتر از آیت&zwnj;الله خمینی و با توجه به شکست تظاهرات روز ۳۰ خرداد توانست کار استیضاح ابوالحسن بنی&zwnj;صدر را در یک روز تمام کند. بنی&zwnj;صدر بر پایه رای&zwnj;گیری سریع مجلس، از منصب رئیس&zwnj;جمهوری خلع شد. این سرعت عمل در ختم مسئله&zwnj;ای به این مهمی نمی&zwnj;توانست بدون برنامه&zwnj;ریزی دقیق قبلی صورت گرفته باشد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به نوشته کتاب خاطرات هاشمی &quot;بعد از ظهر رای گرفتیم، عده حاضر ۱۹۰ نفر، رای در موافقت با عدم کفایت سیاسی ۱۷۷ رای و مخالف یک رای (متعلق به آقای صلاح الدین بیانی، نماینده خاف) و ممتنع ۱۲ رای. عده&zwnj;ای از مخالفان هم نیامده بودند.&quot; در آن زمان تعداد کل نماینده&zwnj;های مجلس ۲۴۱ نفر بوده است. به این ترتیب آن عده&zwnj;ای که نیامده بودند و در جلسه رای&zwnj;گیری شرکت نکرده بودند شامل ۵۱ نفر از نمایندگان بودند. جلسه&zwnj;های مجلس با کمتر از ۱۸۰ نماینده از رسمیت خارج می&zwnj;شد. به این ترتیب اگر ۱۲ نفری که رای ممتنع دادند، در آن جلسه مجلس شرکت نکرده بودند، جلسه از رسمیت خارج می&zwnj;شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به این ترتیب جناح حزب جمهوری در رقابت با بنی&zwnj;صدر با استناد به اصل ۸۹ قانون اساسی بخش &quot;عدم کفایت سیاسی رئیس&zwnj;جمهور&quot; توانست ابوالحسن بنی&zwnj;صدر را از منصب رئیس جمهوری به پایین بکشد، سپس باقیمانده جناح او را از صحنه سیاسی خارج و در مرحله بعد کل آن جناح را به&zwnj;طور فیریکی تارومار کند. این شکستی بزرگ برای جناح دوم بود، ولی دوئل قدرت بین بنی&zwnj;صدر و بهشتی هنوز تمام نشده بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>عزل بنی&zwnj;صدر- اول تیر ۱۳۶۰</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">در روز اول تیر ۱۳۶۰ آیت&zwnj;الله خمینی در جواب نامه اکبر هاشمی رئیس مجلس فقط نوشت: &quot;ایشان را از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل نمودم.&quot;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">آیت&zwnj;الله خمینی ۱۸ ماه قبل در روز ۱۵ بهمن ۵۸ از در مراسم تنفیذ بنی&zwnj;صدر اعلام کرده بود که &quot;اینجانب به موجب این حکم... ایشان را به این سمت منصوب نمودم. لکن تنفیذ و نصب اینجانب و رای ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام و تبعیت از قانون اساسی اسلامی ایران&quot;. در مورد حکم خلع بنی&zwnj;صدر دیگر حتی احتیاجی به اشاره به حق شرعی هم نبود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>سه روند تاریخی در دو روز متوالی در انتهای بهار ۱۳۶۰</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL">رخدادهای روزهای ۳۰ و ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ اگرچه در دو روز پشت سر هم اتفاق افتادند، ولی رخداد&zwnj;های آن&zwnj; دو روز به حداقل سه روند بسیار متفاوت مربوط بودند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">روند اول در روز ۳۰ خرداد اتفاق افتاد و آن به تظاهراتی مربوط بود که توسط مجاهدین سازماندهی شده بود. این روند ناشی از درگیری طولانی&zwnj;مدت بین نیروهای سازمانی مجاهدین و نیروهای امنیتی و اجتماعی حکومتی (متحد با حزب جمهوری) بود. زمینه&zwnj;های روند اول (درگیری بین مجاهدین و نیروهای حکومتی) قبل از ۲۲ بهمن سال ۵۷ وجود داشت، ولی این روند در عمل به دنبال قیام ۲۲ بهمن ۵۷ تسریع شده بود. سیاست&zwnj;های جناح&zwnj;های مختلف حاکمیت مبنی بر انحصار قدرت و تشکیل حصارهای اجتماعی بین خودی&zwnj;ها و ناخودی&zwnj;ها در تکوین روند اول نقش مهمی داشتند. مجاهدین در همه&zwnj;پرسی فروردین سال ۱۳۵۸ در مورد تایید جمهوری اسلامی شرکت کردند؛ ولی حتی این عمل نیز کفایت نکرد تا آن&zwnj;ها به داخل حلقه داخلی قدرت پذیرفته شوند. مجاهدین در همه&zwnj;پرسی متن قانون اساسی جمهوری اسلامی در آذر سال ۱۳۵۸ شرکت نکردند و همین موضوع کفایت کرد تا نامزد آن&zwnj;ها از شرکت در انتخابات اولین دوره رئیس&zwnj;جمهوری کنار زده شود. در طول سال ۱۳۵۹ و بهار سال ۱۳۶۰ درگیری بین طرفداران مجاهدین و نیروهای حکومتی تشدید شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">زمینه درگیری&zwnj;ها بین مجاهدین و نیروهای حکومتی در طول سال ۱۳۵۹ و بهار ۱۳۶۰ را به راحتی می&zwnj;توان به رقابت&zwnj;های داخل زندان&zwnj;های شاه در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ و حتی قبل از آن یافت. به تعبیری &quot;نطفه درگیری&zwnj;های روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در زندان&zwnj;های شاه بسته شده بود&quot;. این نقطه&zwnj;نظر از طرف برخی فعالان در تظاهرات و درگیری&zwnj;های روز ۳۰ خرداد ۶۰ در صفحه ویژه وب&zwnj;سایت بی&zwnj;بی&zwnj;سی نیز تایید شده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فراموش نکنیم که سه نفر پایه&zwnj;گذاران سازمان مجاهدین از اعضای قبلی سازمان نهضت آزادی در سال&zwnj;های ابتدایی دهه ۱۳۴۰ بودند. این سه تن در میانه دهه ۴۰ و به دنبال زندانی شدن رهبران نهضت آزادی توسط دادگاه&zwnj;های شاه، از سازمان نهضت آزادی جدا شده بودند و تشکیلاتی مخفی و با هدف اقدام&zwnj;های مسلحانه را به وجود آوردند. نهضت آزادی از ابتدا تفکری متفاوت از جناح سنتی مذهبی داشت و تشکیل سازمان مجاهدین بر پایه فاصله&zwnj;گیری از روحانیت سنتی صورت گرفته بود. تفکرات روحانیت سنتی در طول سال&zwnj;های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ خود را در حزب جمهوری و متحدانش نشان داد. به همین ترتیب پایه&zwnj;های فکری سازمان مجاهدین از ابتدای تشکیل در میانه دهه ۱۳۴۰ اختلاف&zwnj;های عمیقی با ساختار&zwnj;های فکری جناح روحانیت سنتی داشت.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">بخش دیگری از اختلاف بین مجاهدین و حکومت در طول سال&zwnj;های بعد از انقلاب مربوط به رقابت در داخل زندان&zwnj;های شاه بین رهبران مجاهدین و رهبران گروه هیئت&zwnj;های موتلفه (یکی از نیروهای متحد حزب جمهوری) بود. روند این رقابت بین مجاهدین و هیئت موتلفه که از دوران پیش از انقلاب (بین سال&zwnj;های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷) در زندان&zwnj;های شاه شروع شد و ادامه یافت موضوعی بسیار پیچیده است که تاکنون کمتر مورد بررسی عمیق قرار گرفته است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به هر صورت با روندی که این رقابت&zwnj;ها در دوران بعد از انقلاب (بعد از بهمن سال ۱۳۵۷ تا بهار ۱۳۶۰) طی کرده بودند، با نگاهی به گذشته دیده می&zwnj;شود که احتمال درگیری&zwnj;های خونین بین این دو جریان مذهبی- سیاسی یعنی جناح سنتی و مجاهدین هر روز بیشتر می&zwnj;شد، اگر نگوییم که از ابتدا اجتناب&zwnj;ناپذیر شده بود. تظاهرات سازماندهی شده در بعد از ظهر روز ۳۰ خرداد تبلور این سابقه&zwnj;های تاریخی قبلی بود. از منظر نظری این درگیری ناشی از نظرات خاص بنیانگذاران سازمان مجاهدین و نظرات خاص هیئت موتلفه و حزب جمهوری بود. به این ترتیب موضوع تظاهرات روز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ سرآغازی بر خونریزی&zwnj;های بسیار شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">روند دوم مربوط به خلع بنی&zwnj;صدر از رئیس&zwnj;جمهوری در روز ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰ بود. خلع بنی&zwnj;صدر در ادامه درگیری در داخل ساختار قدرت بود که شروع عملی آن به نیمه آبان ۵۸ و موضوع ادغام دولت در شورای انقلاب برمی&zwnj;گردد. در نیمه آبان سال ۱۳۵۸ شورای انقلاب ساختار دولت (قوه اجرایی) و در داخل خود ادغام کرد و به این ترتیب اعضای شورای انقلاب اصل &quot;تقسیم قوا&quot; که تمامی دولت&zwnj;های جدید، بر آن متکی هستند را نقض کردند. بهشتی و بنی&zwnj;صدر در آن زمان هر دو عضو شورای انقلاب بودند و به دنبال جذب ساختار دولت در داخل شورای انقلاب خیلی سریع در داخل این ساختار جدید رشد کردند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در ساختار&zwnj;های نوین حکومت، برخلاف ساختار&zwnj;های قدیمی، حکومت به سه قوه مستقل از هم تقسیم می&zwnj;شود که شامل قوه&zwnj;های اجرایی (دولت)، قوه قضایی (دادگستری) و قوه قانونگذاری (مجلس) می&zwnj;&zwnj;شود. به این صورت هر قوه عملکرد دو قوه دیگر را در تعادل قرار می&zwnj;دهد. تجربه تاریخی کشور&zwnj;های بسیاری، از جمله تجربه تاریخی ایران در بعد از انقلاب مشروطه، نشان داد که عدم وجود چنین ساختاری در حکومت مبتنی بر سه قوه متعادل در درازمدت به ویرانی ساختار حکومت منجر می&zwnj;شود. تجربه عملکرد شورای انقلاب در فاصله نیمه آبان ۵۸ تا آخر بهار ۱۳۶۰ تجربه دیگری بر اثبات&zwnj;&zwnj; همان قانون بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به این ترتیب می&zwnj;توان ادعا کرد که بذر خلع روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در روز ۱۵ آبان ۱۳۵۸ کاشته شد، ولی این بذر برای رشد احتیاج به شرایط خاص داشت که در عمل با انتخابات رئیس&zwnj;جمهوری در بهمن ۱۳۵۸ و مجلس اول در اسفند ۱۳۵۸/ اردیبهشت ۱۳۵۹ به وجود آمد. در این میان عملکرد&zwnj; خاص آیت&zwnj;الله خمینی، بهشتی و بنی&zwnj;صدر در &zwnj;&zwnj;نهایت شرایط آن گسست تاریخی را به وجود آوردند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">موضوع نهی آیت&zwnj;الله خمینی از شرکت بهشتی در انتخابات رئیس&zwnj;جمهوری و به دنبال آن پیروزی سهل بنی&zwnj;صدر در انتخابات اولین دوره رئیس جمهوری (در بهمن ۵۸) به تنش بین این دو گروه در داخل ساختار قدرت افزود. با تشکیل مجلس اول (در تیر ۱۳۵۹) و توانایی حزب جمهوری به کسب اکثریت در مجلس اول، به این تنش افزوده شد. این بحران در طول سال ۱۳۵۹ آرام آرام رشد کرد. حمایت آیت&zwnj;الله خمینی در این مدت برای ادامه سیاست مقابله تقابلی سبب دوام این ساختارشده بود، ولی در بهار سال ۱۳۶۰ رویه عملکرد مقابله تقابلی با بحران روبه&zwnj;رو شد و این روند در ادامه خود به لغو حکم فرماندهی کل نیروی&zwnj;های مسلح (قوا) از طرف آیت&zwnj;الله خمینی در روز ۲۰ خرداد سال ۱۳۶۰ منجر شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">با نگاهی به گذشته دیده می&zwnj;شود که با ترکیب مجلس اول، درگیری بین جناح&zwnj;های بنی صدر و حزب جمهوری قابل پیش&zwnj;بینی بود. از منظر نظری این روند درگیری ناشی از تقابل دستگاه ذهنی موسوم به &quot;اندیشه راهنمای&quot; بنی&zwnj;صدر و نظرهای &quot;فقهی در مکتب اصولی&quot; مسلط بر حوزه&zwnj;های علمیه و حزب جمهوری بود. روند موازنه تقابلی، در رده دوم قدرت که در نیمه آبان ۱۳۵۸ شروع شده بود، در عمل در روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ با خلع بنی&zwnj;صدر از منصب رئیس&zwnj;جمهوری نهایی شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">روند سوم اشتباه تاکتیکی حزب جمهوری بود که بعد از تصویب دو فوریت استیضاح بنی&zwnj;صدر، در روز سه شنبه ۲۶ خرداد ۶۰ پی&zwnj;گیری خود طرح را متوقف کرد. رهبری مجلس احتمالاً در آن مقطع امید داشت که بنی&zwnj;صدر خود استعفا دهد و با استعفای او از منصب رئیس&zwnj;جمهوری موضوع خلع او خاتمه پیدا کند. این اشتباه تاکتیکی رهبری مجلس فرصت مناسب را در اختیار مجاهدین قرار داد تا بتوانند نیروهای خود را تجدید آرایش کنند و تظاهراتی را به بهانه خلع بنی&zwnj;صدر در بعد از ظهر روز ۳۰ خرداد سازماندهی کنند. باید تاکید کرد این بررسی حاضر (قسمت بیست سوم از مجموعه سه روز تاریخ&zwnj;ساز) در مورد حقانیت در عمل استیضاح بنی&zwnj;صدر نیست، بلکه این بررسی تاریخی در مورد بررسی نحوه عملکرد&zwnj;های اجرایی تمامی بازیگران اصلی در آن تاریخ است. در بررسی&zwnj;های تاریخی باید صریح بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">رهبری مجلس به امید استعفای بنی&zwnj;صدر در عمل بررسی طرح دو فوریتی را متوقف کرد و با این خطای خود زمینه را برای تعرض مجاهدین فراهم آورد. آن خطای رهبری مجلس امکانی را فراهم آورد تا دو جریان موازی خلع بنی&zwnj;صدر و درگیری ایدئولوژیک بین مجاهدین و متحدان حزب جمهوری در هم تنیده شوند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">با نگاهی به گذشته دیده می&zwnj;شود که در بهار ۱۳۶۰ روند&zwnj;های اول و دوم، مستقل از هم، در مسیر بحران سیر می&zwnj;کردند. این دو روند شامل اختلاف&zwnj;های بنی صدر و حزب جمهوری بر سر تسلط بر ساختار قدرت و اختلاف&zwnj;های عمیق و استراتژیک مجاهدین و جناح سنتی حاکمیت به رهبری حزب جمهوری بود. اشتباه تاکتیکی- عملیاتی رهبری مجلس و حزب جمهوری در وقفه در رای&zwnj;گیری طرح استیضاح در نیمه دوم هفته ۲۵ خرداد ۶۰ امکان تلاقی این دو روند را به وجود آورد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">تا قبل از سال ۱۳۵۹ بنی&zwnj;صدر و رهبری مجاهدین دو مسیر متفاوت را دنبال می&zwnj;کردند، ولی همسویی آن&zwnj;ها از ابتدای سال ۱۳۵۹ شروع شده بود. اتحاد تاکتیکی آن&zwnj;ها از ابتدای بهار ۱۳۶۰ که در دو جریان متفاوت با یک دشمن مشترک (یعنی حزب جمهوری و متحدانش) در گیر بودند آن&zwnj;ها را در کنار هم قرار داد. بنی&zwnj;صدر و رجوی در رقابت با دشمن مشترک، یعنی جناح حزب جمهوری اسلامی، مصلحت را در یک اتحاد تاکتیکی دیدند؛ اگرچه بین بنی&zwnj;صدر و رهبر مجاهدین رجوی نقطه مشترک عمده&zwnj;ای وجود نداشت. رجوی و بنی&zwnj;صدر در نظر و عمل، نقطه&zwnj;های مشترک زیادی با هم نداشتند. شاید مهم&zwnj;ترین نقطه اشتراک این دو

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • Anonymous

    <p>آقای سپهری در 28 مرداد 32 ارتش کدام دولت قانونی را ساقط کرد؟ طبق نص صریح قانون اساسی هنگام فطرت شاه اختیار عزل و نصب نخست وزیر راداشت.مصدق مجلس را منحل کرد و شاه قانونا او را در 25 مرداد عزل کرد.نامه عزل هم توسط سرهنگ نصیری همراه سه سرباز به او ابلاغ شد.مصدق آنها را دستگیر کرد و اعلام شکست کودتا را کرد.***</p>

  • Anonymous

    جائي که ذکر کرده ايد که راي گيري براي خلع بني صدر روز 26 خرداد انجام نشد و ارزيابي کرده ايد که يک اشتباه تاکتيکي بود ،اين نقض بي طرفي است که شما طرف جناح مقابل بني صدر را گرفته ايد .در مجموع بار و وزنۀ‌اين مجموعه نوشته ها بيشتر طرف جناح مقابل بني صدر است.

  • Anonymous

    تحلیل واقعه سی خرداد بدون هیچ اشاره ای به نقش حزب توده و اکثریت و جبهه ملی و نهضت آزادی، و خروج بنی صدر و رجوی پس از تشکیل شورای ملی مقاومت ایران در سی تیر به منظور معرفی شورا را «فرار» نامیدن از جمله تحریفات باب میل رژیم است.

  • Anonymous

    در زابطه با کامنت کاربر مورخ 12/7/90 ، 20:12باید گفت که عامه مردم برداشت کمابیش واحدی لغت کودتا دارند و میفهمند که کودتا یعنی چه. این دوست سپس آسمان را به ریسمان بافته و استنتاجات شخصی خود را کرده اند.چرا ؟!!

  • Anonymous

    کاربری نوشته اند که "بحث معنا شتاسی لغت کودتا میشوند که جایش اینجا نیست!" ممکن است بفرمائید جای بحث معنی شناسی لغت کودتا کجا است؟ احتمالا در نوشته هایی که فرض کودتا را در مورد داستان خرداد 1360 قبول می کنند تا همان موضوع را اثبات کنند؟ ان چنان فرض می کنند مثل این که خرداد سال 60 بدون مقدمه قبلی از اسمان افتاد.

  • Anonymous

    آقای ایراندوست گرامی: کودتا را می توان هم به صورت و معنی استعاره ای به کار برد. مثل کودتای انتخاباتی. موضوع استفاده استعاره ای از واژه کودتا برای داستان خرداد سال 1360 مشکلی نیست. ولی مشکل در این است که افرادی مشخصی بحران سال 1360 را مرتب با کودتای مرداد سال 1332 مقایسه کنند تا در این میان بتوانند بین خود و مصدق مشابهت به وجود بیاورند. انگار فقط و فقط آن ها تنها پیرو مصدق هستند و سرنوشتشان هم مثل مصدق است و البته از مصدق هم محبوب ترند. در این میان نقش خود در خوشرقصی برای سرکار اوردن خمینی را مخدوش می کنند.

  • Anonymous

    با سپاس بسیار زیاد - خواهشمندم بعد از اتما مقالات آنها را به صورت یک کتاب پی - دی- اف مجانی در اختایر همه بگذارید. در ضمن یکی از این مقالارت را به نقش حزب توده و فدائیان خلق - اکثریت - در لو دادن گروه ها و افراد اختصاص دهید . هزاران نفر نفر از جمله خود من که از جریان های دیگر بویدم توسط همین دو گروه لو رفتند. نقش این دو گروه را در تشنح آفرینی فضا و آماده کردن حک.مت برای کاربرد قهر و خشونت علیه دیگر جریان ها را هم برملا بفرمایید. امیوارم روزی ملت ایران در چنان وضعی باشد که از شما به نیکی قدردانی کند. - م - ر- از قربانیان سال 60 تا 66 )

  • Anonymous

    با سپاس بسیار زیاد - خواهشمندم بعد از اتما مقالات آنها را به صورت یک کتاب پی - دی- اف مجانی در اختایر همه بگذارید. در ضمن یکی از این مقالارت را به نقش حزب توده و فدائیان خلق - اکثریت - در لو دادن گروه ها و افراد اختصاص دهید . هزاران نفر نفر از جمله خود من که از جریان های دیگر بویدم توسط همین دو گروه لو رفتند. نقش این دو گروه را در تشنح آفرینی فضا و آماده کردن حک.مت برای کاربرد قهر و خشونت علیه دیگر جریان ها را هم برملا بفرمایید. امیوارم روزی ملت ایران در چنان وضعی باشد که از شما به نیکی قدردانی کند. - م - ر- از قربانیان سال 60 تا 66 )

  • Anonymous

    اقای ایراندوست: من با نظر شما در مورد فرصت سوزی های بنی صدر موافقم. ولی در مورد تحلیل های امروزی باید عرض کنم که این تحلیل های امروز ی او هم در ادامه توجیه همان فرصت سوزی ها صورت می گیرد. تمام داستان او این است که تا او در قدرت بود (سال 1360) جمهوری اسلامی راه درست می رفت ولی وقتی که یک شبه کودتا شدو و از قدرت بیرون رفت هرکاری که انجام گرفت نادرست بود. مثلا موسوی برای هشت سال نخست وزیر امام بود و یکی از مهره های کلیدی ان دوران.

  • Anonymous

    تنوع دیدگاه های ارائه نشان می دهد که نوشته خیلی هم بی ربط نیست.

  • Anonymous

    بخش‌های زیادی از این مقاله حقایقی را به یاد میاورد و زخم‌ها و اشتباهات گذشته را از جلو چشم به رژه وامیدارد. ۱- در مورد اصطلاح کودتا، امروزه در فرهنگ سیاسی و حتی اقتصادی غرب این لغات بسیار بکار میرود، خصوصا وقتی‌ اختلاف بصورت پوشیده و غیر علنی بین عناصر ذینفع در مجموعه‌ای،بطور مثال در یک حزب یا یک شرکت مهم مالی‌- تجاری وجود داشته باشد و ناگهان و غیر منتظره، نمایان شده و بدون مشورت یا گفتمان درون گروهی یا خبر رسانی عمومی به یک تغییر رادیکال در مدیریت،روش کاری یا تشکیلاتی،منجر شود، اصطلاح کودتا را بکار میبرند. طبق همین نوشته حاضر،از طریق حذف نهضتی‌ها، بنی‌صدر و مجاهدین،میتوان نام کودتا برای یکدست کردن رژیم بر آن گذاشت. ۲- بنی‌صدر را شاید بتوان قهرمان فرصت‌سوزی‌ها نامید، این به دلیل ایدئولوژی اسلامی او که در امامت بعنوان فرا‌جناحی بودن و تاثیرات متفکران غربی که نوعی اسلام پاریسی من‌درآوردی که مترادف آزادی انسان نام میگذارد است،این معضل در "اندیشه رهنما" متبلور میشود. بنی‌صدر در میان ارتشیان و بدنه‌ای از سپاه و اکثریت شهرنشینان نیمه مذهبی‌ ایران محبوبیت داشت، خصوصا وقتی‌ با هیًت حاکمه و خمینی به جدال افتاد ولی اشتباه‌های سیاسی او، ضعف شخصیتی و تشکیلاتی او تیشه به ریشه همه زد. بنی‌صدر امروزه، یک تحلیلگر و افشا‌گر مهمی‌ در عرصه رویدادهای سیاسی ایران است و سخنان او ارزش شنیدن دارد.۳- مجاهدین، بعنوان یک سازمان مذهبی‌ آرمانگرا و جوان، بعد از مرگ حامی‌ خود "پدر طالقانی"، عملا در عضو گیری از نوباوگان سیاسی که شور انقلابی‌ را به شعور سیاسی ترجیح میدادند زیاده‌روی بخرج داد، به خشونت لجام گسیخته رژیم از طریق کیش‌شخصیت رهبری سازمان و تاکتیک‌های سیاسی اشتباه دامن زد و خیل عظیمی از هواداران بی‌ گناه خود را به نیستی‌ کشاند.مجاهدین ناخواسته به تثبیت رژیم یاری رساندند. نظرنگار: ایراندوست

  • Anonymous

    بر این باورم که هر نوشته و مقاله ای در باب انقلاب ١٣۵۷ و تاریخ معاصرایران کمکی است به نسل جوان و باید کسانی را که در این راه وقت و نیرو بخرج میدهند مشوق بود. اما در کار آقای سحاب سپهری کاستیهای آشکاری وجود دارد که باید از نظر دور نداشت. اول به لحاظ قلم: *نویسنده دائم در حال تکرار مباحث قبلی اش است که خواننده را خسته میکند *نویسنده بیشتر یک روزنامه نگار را ماند تا تاریخ نویس (تاریخ کلمه ای سومری است به معنی اﺛر عبور قایق بر آب). تاریخ نویس بر عکس روزنامه نگار مجذوب کف و تلاطم زیر پارو نیست بلکه جهت آن حرکت بر آب را تحلیلی میکند. آقای سپهری گاه آنچنان غرق در جزییات میشود که خر را از بار تشخیص نمیدهد. مثلا میگوید که چون ١٢نفر که رای ممتنع داده بودند شرکت کردند اکٽریت مجلس ممکن شد. واقعا ایشان فکر میکنند که اگرآنروز ١۷٩ نماینده در مجلس حاضر میشدند خمینی و دارو دسته اش میگفتند به لحاظ قانون جناب بنی صدر باید بمانند؟ به لحاظ محتوا کار به مراتب پر اشتباه تر است و ایشان وقت کافی به خود نداده اند تا به تامل بر محتوا نشینند: برای مثال ایشان جریانات خرداد۶٠ را با بهمن ۵۷ مقایسه کرده اند. این مقایسه مارچوبه و هندوانه است. قبول که هر دو گیاه هستند اما که چی؟ در بهمن ۵۷ آمریکا هنوزاهرمهای قدرت را در دست داشت و با این فکر که تداوم انقلاب باعث رادیکاله شدن اوضاع ایران میشود ژنرال هویزر را یه ایران فرستاد تا به خیال خودش راه را برای لیبرالهای اسلامی هموار کند.( ببینبد:" تحلیلی کوتاه بر انقلاب ۱۳۵۷ ایران و روند سی ساله آن" در کتابخانه کاوه www.adabestanekave.com زیر حرف ت) در خرداد۶٠ آمریکا دستی بر اهرم قدرت نداشت. مقایسه مجاهدین و سربداران و اینکه داشتند بطور مکانیکی کپی از جریانات بهمن ۵۷ میکردند هم خبط دیگریست در مقایسه. سربداران بیشتر تحت تاثیرجنگ چریکی پیشمرگان کرد و فدائیان درسیاهکل بودند تا ریختن جوانان میلیشا در خیابانهای تهران و تکرار بهمن ۵۷.

  • Anonymous

    متاسفانه همان تند رويها و برداشتهای غلط و تفکرات انحصارگرا باعث ضربه خوردن حکومت عقل و رشد و نفوذ گروه چماق شد که الان زمامدار همه امور شده.....

  • Anonymous

    جناب سپهری که زحمت زیاد کشیده اند لا به لا تحلیل های خود را بدون هیچ ارائه ماخذی عرضه میکنند. ایشان وسط موضوع یکباره وارد بحث معنا شتاسی لغت کودتا میشوند که جایش اینجا نیست!

  • Anonymous

    آقای نویسنده محترم ! اگر نوشته های جنابعالی خواننده دارد لزرومی ندارد عکس دختربچه های معصومی را که یکبار جمهوری اسلامی اعدام کرده بالای نوشته هایتان بگذارید و همزمان ضد همان قربانی ها حرف بزنید.

  • Anonymous

    درود بر شما عزیزان ماسفانه بخش بیستم از سلسله گزارش های سه روز سرنوشت ساز قابل دسترسی نیست