علی مطهری: اقلیت‌های مذهبی با کمونیست‌ها و «منافقین» فرق دارند
بحث همچنان بر سر بند ج ماده ۲۶ قانون انتخابات شوراهای اسلامی‌ست. نایب رئیس مجلس شورای اسلامی می‌گوید برای تشخیص کفر از ایمان، التزام به ولایت فقیه کفایت می‌کند.
علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی
علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی می‌گوید تصویب طرح دو فوریتی اصلاح قانون شوراها به معنای ضدیت مجلس با شورای نگهبان نیست، بلکه به این دلیل که حکم شورای نگهبان درباره تعلیق عضویت اقلیت‌های مذهبی در شوراهای شهر و روستا «عقل‌ها و جدان‌ها» را قانع نمی‌کند و حق مردم را ضایع می‌کند یک ضرورت است. بحث همچنان بر سر بند ج ماده ۲۶ «قانون انتخابات شوراهای اسلامی»ست. نایب رئیس مجلس شورای اسلامی می‌گوید برای تشخیص کفر از ایمان، التزام به ولایت فقیه کفایت می‌کند.
فروردین سال جاری احمد جنتی دبیر شورای نگهبان با استناد به سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی در «صحیفه نور» حکم داده بود که نامزدی غیرمسلمانان در مناطقی که در اقلیت هستند خلاف شرع است. دیوان عدالت اداری بعد از شکایت علی اصغر باقری که در انتخابات شورای شهر یزد از سپنتا نیکنام، نامزد زرتشتی شکست خورده بود، با استناد به حکم احمد جنتی، عضویت نیکنام را به تعلیق درآورد. شورای نگهبان هم در چند نوبت اعلام کرده بود که رأی این شورا به لحاظ شرعی الزام‌آور است. کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی روز گذشته، بدون در نظر گرفتن حکم شورای نگهبان، طرح مربوط به امکان عضویت پیروان ادیان الهی در شوراهای شهر و روستا را به تصویب رساند.
به گزارش خبرگزاری «خانه ملت» علی مطهری در نشست علنی چهارشنبه ۸ آذر مجلس شورای اسلامی درباره طرح اصلاح قانون شوراها گفته است:
«پیگیری این طرح برای جوسازی علیه شورای نگهبان نیست بلکه صحبت از ضایع شدن حق مردم است. شورای نگهبان باید تصمیم مستدل بگیرد به طوریکه عقل‌ها و وجدان‌ها را قانع کند. استدلال شورای نگهبان درباره حذف تبصره ۲۶ قانون انتخابات شوراها به نظرم استدلال ضعیفی است. آنها به سخن امام در سال ۵۸ استناد کردند که ایشان می‌گویند گروه‌های زیادی اصرار بر مساله شوراها دارند، مراقب باشید که می‌خواهند افراد خود را در شورا قرار دهند. ایشان صحبت از احزاب و گروه‌های سیاسی میکنند و می‌گویند اعضای شورا باید مُسلم باشند. روشن است که نظر امام کمونیست‌ها، حزب توده و منافقین بوده و نه اقلیت‌های مذهبی.»
بند ج ماده ۲۶ «قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور» می‌گوید که انتخاب‌شوندگان باید به «اسلام و ولایت مطلقه فقیه» اعتقاد و التزام عملی داشته باشند. بر این قرار، مردم سنی‌مذهب قاعدتاً حق شرکت در انتخابات را ندارند چون «ولایت مطلقه فقیه»، که از شیعی‌گری برآمده، در اعتقاد سنیان جایی ندارد. وقتی در مورد سنیان این مشکل بروز کند، تکلیف بقیه اقلیت‌های مذهبی و کل دگراندیشان روشن است. اما به ماده ۶ تبصره‌ای هم افزوده‌اند:
«تبصره ۱ – اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی به جای اسلام باید به اصول دین خود اعتقاد و التزام عملی داشته باشند.»
تصویب طرح اصلاح قانون شوراها در مجلس شورای اسلامی به این معناست که مبنای عضویت اقلیت‌های مذهبی در شوراهای شهر و روستا نه بر مذهب آنها، بلکه بر التزام عملی به ولایت فقیه قرار می‌گیرد. بیان این معنا: ملاک تشخیص کفر از ایمان همانا اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه است.
شورای نگهبان با تکیه بر قانون «نفی سبیل» (نهی تسلط کفار بر مسلمانان بر اساس آیه ۱۴۱ سوره نساء) با عضویت اقلیت‌های مذهبی در شوراهای شهر و روستا مخالفت کرده، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مجلس در پاسخ به این ملاحظات گفته است:
«در شوراهایی که اکثریت مسلمان دارند و صرفاً مسائل شرعی مطرح میشود بحث حکومت و ولایت مطرح نیست و این مصداق قاعده نفی سبیل نیست.»
شورای نگهبان با استناد به اصل ۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی می‌گوید هر لحظه که تشخیص دهد قانونی خلاف شرع است، می‌تواند آن را لغو کند. علی مطهری در بخش دیگری از سخنانش در صحن علنی مجلس گفت اگر چنین باشد، «فلسفه مجمع تشخیص مصلحت نظام» که مهم‌ترین وظیفه‌‌اش حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان است از بین می‌رود.
حتی اگر طرح اصلاح قانون شوراها به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی برسد، مانع دیگری برای بازگشت سپنتا نیکنام به شورای شهر یزد وجود دارد: حکم دیوان عدالت اداری. به گفته علی مطهری قانون درباره صلاحیت دیوان اداری در این موارد سکوت کرده است.
هم‌زمان با سخنان نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده که شنبه هفته آینده یک نشست خبری برگزار می‌کند.
بیشتر بخوانید:
نظرها
رآکتور آزادی
نظام/رژیم دیکتاتوری (خودکامه، استبدادی) بدنوع هستند، اما در همین ها، بدترین شان بدون شک نظام استبداد مذهبی (تئوکراسی) است. بعد صدو یازده سال از حهضت مشروطیت، تازه لایه کم سواد و معمولی اندکی با مفهوم استبداد/دیکتاتوری آشنا شده اندف اما این توده مردم هنوز نمیدانند و درک نمی کنند مثلا تئوکراسی چیست، هنوز هم در درک دموکراسی دچار مشکل هستند، بخاطر شیطنتهای مذهبیها و گماشتگان نخبه در عرصه های رسانه ای و پروپاگندا، برخی شان سکولاریسم وارونه و مخشوش فهمیده اند، مثلا فکر میکنند سکولاریته یعنی بی دین یا ضد دینی! در حالی سکولاریته حامی معنویت و حفاظت از اعتقادات شخصی است با دور کردن اعتقاد از سیسات. چرا که تئکراسی می اید یک عقیده دینی و مذهبی (تبعا یک قرائت خاص و قهقرایی) را بر دیگران برتر و ترجیح میدهدف این روند و سیر قهقرائی در نهایت به ظهور موجودات عجیب الخلقه و ناقص العقلی همچو علی مطهری میشود، که نمیدانند یا تجاهل میکنند که نمی دانند، این جملا یاد روایهای مشهوری از زمان استیلای استثمارگران غربی در کشور چین افتادم که بر سر در پارکهایشان می نوشتند: ورود سگ و چینی ممنوع! آری زمانی نه چندان دور، در کشور بزرگ و ابرقدرت امروز چین، اجانب پارک اختصاصی داشتند و آنجا چینی ها را تحقیر میکردند و ا/نها با سگ برابر می دانستند! حالا هم حکایت نژادپرسیت و فاشیسم مذهبی، اقا زاده و گل سرسبد عدالت خواهی شان علی مطهری اینگونه می گوید، تازه این به اصطلاح خوبشان است و یک موی شرف دارد بر فاشیستهای تررویست دیگراشان!
badri
.(( نایب رئیس مجلس شورای اسلامی می‌گوید برای تشخیص کفر از ایمان، التزام به ولایت فقیه کفایت می‌کند)) این همون علی مطهری نیست که چند سال پیش میگفت فقط خود را ملزم به اجرای حکم حکومتی رهبر میداند و در احکام شرعی چنین الزامی نمی بیند ؟؟؟؟ پس خودش هم کافره ؟؟؟؟
بهرنگ
حرف این فردِ " شسته مغز" به این معنی است که بپذیریم برای مثال کشور چین بگوید مسلمان جماعت داخل آدم نیست. میانمار بگوید مسلمان جماعت داخل آدم نیست. فلان راسیست امریکایی بگوید مسلمان ها را بریزید دور (یا بیرون) و هیتلر بگوید یهودی باید از بین برود. و پاسخ ِ این آدم ِ "شسته مغز" این است که: 1) درک "برده زاده برده و مسلمان زاده مسلمان است" درک یک مغز علیل از اسلام است. 2) ما ایرانی ها اگر هم مسلمان باشیم به این معنی که شما مسلمانید مسلمان نیستیم! 3) مسلمان بودن شما چه ربطی به من دارد؟ جورش را چرا من بکشم؟ تاوانش را چرا من بدهم؟ شما مگر خدا ندارید که تاوانش را بدهد؟ 4) آقا شما نمی شود ساِیۀ شومتان را از سر مردم و جامعۀ ایران کم کنید؟ داود بهرنگ تعبیر "شسته مغز" از فردوسی و برگرفته از شاهنامه حکیم فردوسی است.