علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران هفته گذشته به اتهام "دست داشتن در اختلاس بانکی" بازداشت شد.
به گزارش منابع خبری ایران، این نماینده مجلس پس از ۲۴ ساعت با میانجیگیری علی لاریجانی، رئیس مجلس آزاد شد.
رسانههای حامی دولت از لاریجانی انتقاد کردهاند که چرا برای آزادی وی میانجیگری کرده است.
ماجرای اختلاس بانکی در ایران حدود دو ماه پیش رسانهای شد. مقامات قضایی میگویند در این اختلاس سههزار میلیارد تومانی برخی از مقامهای دولتی و بانکی نقش داشتهاند.
اما حامیان دولت میگویند چند نماینده مجلس نیز در اختلاس نقش داشتهاند.
در همین حال چند روز پیش رسانههای نزدیک به دولت ایران، نامهای را منتشر کردند که نشان میداد ۱۷۰ نماینده اصولگرا و اصلاحطلب مجلس از محمود خاوری، مدیر عامل پیشین بانک ملی ایران در هنگامی که مدیرعامل بانک سپه بوده، حمایت کردهاند.
رسانههای حامی دولت از علی لاریجانی انتقاد کردهاند که چرا برای آزادی علاءالدین بروجردی میانجیگری کرده است
محمود خاوری که تابعیت کانادایی نیز دارد، پس از رسانهای شدن پرونده اختلاس به کانادا رفت و تاکنون با وجود هشدارهای مقامهای قضایی به ایران برنگشته است.
تاریخ این نامه که خطاب به محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری ایران نوشته شده، مشخص نیست.
رسانههای حامی دولت این نامه را در واکنش به رسانههای منتقد دولت منتشر کردهاند تا اعلام کنند متهمان این پرونده تنها مقامهای دولتی نیستند.
با بالاگرفتن اختلافات بر سر این پرونده، آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی مدتی پیش از رسانهها خواست که این ماجرا را "کش" ندهند اما مناقشه حامیان دولت از یک سو و منتقدان دولت از سوی دیگر همچنان ادامه دارد.
چهارشنبه سوم آبان ۱۳۹۰ نیز نشستی فوری توسط اعضای کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ایران برگزار شد تا گزارش اختلاس را بررسی و آن را برای مطرح شدن در صحن علنی به هیأت رئیسه مجلس تحویل دهند اما این نشست با اختلاف حامیان و منتقدان دولت بدون نتیجه پایان یافت.
مدتی پیش نسخه نهایی گزارش اختلاس بانکی برای محمود احمدینژادارسال شد که ظاهراً با توافق دولت و مجلس، شش صفحه از این گزارش حذف شد اما روز چهارشنبه شماری از نمایندگان عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، خواهان اضافهشدن صفحاتی شدند که حذف شده بود.
به گفته داریوش قنبری، نماینده اصلاحطلب مجلس ایران، این ماجرا اعتراضها را در کمیسیون اصل ۹۰ بالا برد و باعث "دو دستگی" شد.
وی گفته است: "هر قدر گروه اول در این جلسه اصرار داشتند که باید این گزارش به حالت اولش برگردد (اما) چند تن از اعضای حاضر در جلسه هم در نوعی صفکشی گفتند اگر قرار بر این است که در یک طرف ماجرا بهطور صریح به چهرههای دولتی مرتبط با اختلاس اشاره کنیم باید در آن سوی ماجرا به اسامی پنج نمایندهای که سفارشنامههای امضا شده آنها هم در پرونده اختلاس موجود است، اشاره کنیم."
با بالا گرفتن اختلافها، موضوع به علی لاریجانی اطلاع داده شد و به همین دلیل بار دیگر قرائت این گزارش به تأخیر افتاد.
با سلام
داستان حکومت ایران بیشتر به افسانه یا اسطوره “حاکم شهر بلخ” میماند. گویند شهر بلخ حاکمی داشت که در صادرکردن احکام بی پایه و ضد و نقیض شهرت داشت. روزی مسافری وارد شهر شد و در منزل میزبانش سخن از “حاکم شهر بلخ” به میان امد. هرچه میزبان از نمونه های احکام وی به مهمان میگفت وی با ناباوری انرا میپذیرفت اما باور نمیکرد. سرانجام میزبان وی را دعوت کرد تا فردا به دربار حاکم بروند چون روزهای چهارشنبه حاکم بارعام داشت و به دعاوی مردم رسیدگی میکرد.
آندو همراه رسیدند از راه و در گوشه ای از مچلس بارعام جاگرفتند. سرانجام حاکم امد و بر تختی نشست و صاحبان دعاوی شکایات خودرا مطرح میکردند و جوابی میشنیدند. در همین حین مردی که یک نفر پاشکسته را به دوش میکشید وی را در صحن دادگاه قرار داد تا شکایت خودرا بیان کند. وی جنین گفت:
داشتم از دیوار خانه ای به قصد دزدی بالا میرفتم چون دیوارش خیلی بلند بود افتادم و پایم شکست و حالا غرامت میخواهم. حاکم هم دستور داد صاحب دیوار را بیاورند و از وی پرسید چرا دیوارش انجنان بلند است که کار دست این بنده خدا داده است!؟ وی در جواب بنا را متهم کرد و بنا را اوردند و باز حاکم همان سوال را مطرح کرد. بنا هم کارگری که به او خشت های اضافی داده بود رامتهم به جرم کرد و وقتی کارگر را اوردند وی یک گروه سه نفری موسیقی نواز را متهم کرد که یکی دنپک میزد و دیگری نی میزد و سومی هم سنتور. وقتی انها را اوردند و مواخذه کردند نتوانستند جواب قانع کننده ای بدهند حاکم هم انهارا متهم به جرم کرد و حکمی صادر. بر اساس ان حکم هر یک از ان سه تن بایستی با همان وسیله موسیقی اش اماله میشد. از انجا که حکم حاکم در مورد سنتورزن و دنبک زن قابل اجرا نبود فقط نی زن بیجاره بایستی مورد اماله قرار میگرفت. اما قبل از اجرای حکم در جلوی چشمان حاکم وی نی لبک را در گوشش خود قرار داد و وانمود کرد که نی دارد به او چیزی میگوید. این کار کنجکاوی حاکم را برانگیخت و از وی خواست که توضیح دهد. وی به حاکم گفت که نی لبک وی از عالم غیب خبر دارد و به او گفت که دلخور نباشد چون هر کس با ان نی لبک اماله شود به بهشت میرود. حاکم طماع حرف وی را باور کرد و به مجری حکم دستور داد تا اجرای حکم برای نی لبک چی را متوقف کند و در عوض نی لبک را به خود حاکم اماله کند تا وی به بهشت برود.
حالا این سردمداران رژیم هم با پیش کشیدن خورده حسابهای شخصی و اتهام زدن به گروههای مخالف خود سرانجام دزدهای اصلی را فراری میدهند و اخر کارهم رهبر با یک حکم بی سروته من دراوردی به ماجرای اختلاس پایان خواهد داد بدون اینکه مشخص شود چه کس یا کسانی اختلاس را دامن زدند. اقای خاوری هم در ویلای خود در تورنتو نشسته و به ریش همه می خندد چون وی ریش همه را بریده است و در رفته است.
کاربر مهمان / 29 October 2011
http://banki.ir/images/stories/h1/aaaaa.jpg
این٧٠ نماینده اگر بوئی از انسانیت و مسلمانی برده بودند،از شریک اختلاس گران حمایت نمیکردند.عجیب اینجاست که همه انان حضرت علی(ع) را هم نشناخته اند و نفهمیده اند که منظور از عدل علی چیست.بانکها به تولید کنندگان و کشاورزان و باغداران و دامداران وام دادند و بر اثر نادانی همین مسئولین و سیاستهای غلط دولت،تولید کنندگان و زحمت کشان ورشکسته شده اند و هر سال کلی جریمه و سود بانکی مدهند و خواب و خوراک و آسایش ندارند.اما اقای خاوری و فرزندانش در کانادا صاحب چند شرکت و هتل و کاخ و ویلا هستند،چرا؟؟کشاورز بیچاره یک سال جان میکند ولی شام شب برای فرزندانش ندارد،چرا؟؟ چون نمایندگان آنان همه مسلمانند،ولی کشاورز و زحمتکش و تولید کننده همه کافرند.شرم بر نمایندگانی که این امضای مصلحت آمیز و فرصت طلبانه را کرده اند که بتوانند چند سال دیگر خون مردم را ببمکند.
زنجیره تقلب و فرار از مالیات
دادستان کل کشور خاطرنشان کرد: این افراد علاوه بر اینکه پول ها را به صورت متقلبانه از بانک به عنوان اعتبار اسناد ریالی گرفتند و بعد با اعمال متقلبانه تنزیل کردند و براساس آنچه که باید کجا صرف کنند بخشی از این اسناد را برای تأسیس بانک خصوصی برده بودند به عنوان مثال قراردادی بستند که ۳۰۰ هزار تن جنس را به این مبلغ به ما بدهید ولی مشخص شده که یک کیلو جنس هم رد و بدل نشده بود در واقع یکی از کارهایی که می خواستند انجام دهند فرار از مالیات بوده است. یعنی با این اقداماتی که انجام داده اند مالیات دولت را هم پرداخت نکردند. در واقع می توان گفت علاوه بر فسادی که در بانک انجام شده بود متأسفانه در بخش پرداخت مالیات هم اقدامات متقلبانه ای صورت گرفته است.
دادستان کل کشور با اشاره به شگردهای جابجایی ۳۰۰میلیون تومان با کیسه و کیف پول برای باقی نگذاشتن رد از خود گفت خزانه دار ومعاون ذی ربطشان در اعترافاتش می گوید: اوایل پول ها را درون کیسه می گذاشتیم ولی وقتی دیدیم که حجم شان زیاد است کیف هایی تهیه کردیم (پول کیفی) که همه این مسائل روشن شده است و دارند به آن اعتراف می کنند.
۱۳۹۰/۰۸/۳ – ۲۲:۳۴ · حذف
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 29 October 2011
این عزیز دل برادر با ان جای مهر عبادت در پیشانی کی وقت داشته در اختلاس مشارکت کند.عبادات قبول برادر دکتر حاح اقا نماینده مادام العمر.
کاربر مهمان / 30 October 2011
در حقیقت مافیای درون حاکمیت بسیار بزرگ شده و سران این مافیا در حال حذف یکدیگر برای دستیابی به منافع بیشتر هستند . مافیا هم چپ و راست نمی شناسد . ممکن است یکی از جناح احمدی نژاد با یکی از جناح لاریجانی در یک مافیا باشند و یا حتی افرادی از چپ میانه را در خود داشته باشند . چپ هم سعی کرد مافیا تشکیل دهد اما اجازه چندانی نیافت. این اختلاس تنها یک مورد از صدها اختلاس است که طی این چند ساله انجام شده است . نوع دزدی ها البته متفاوت است . برخی با اشکال ظاهرا قانونی و داشتن رانت های اطلاعاتی از ثروت باد آورده نفتی چند ساله اخیر سود برده اند و برخی با اشکال غیر قانونی . شما شرکتی را که با صد هزار تومان ثبت شده و طرف قرارداد میلیاردی می شود را چگونه تفسیر می کنید . مثلا همه چیز قانونی است اما پشت پرده یک عده دارند به سرعت پولدار می شوند و پولها را خارج می کنند . مشکل در خود نظام است .
امیر / 30 October 2011
جدن این ضرب المثل های ما چکیذه هزاران سال تجربه ملتی میباشد. نمونه؟:
گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر انکه هست گیرند
باید چراغ برداشت و نا دزد را یافت. چه تزکیه ای کرد اسلام ما را!!!! حالا حتمن در جا یکی میگوید: هر عیب که هست از مسلمانی ما است. بابا دست بردارید.
کاربر مهمان / 30 October 2011