ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آیا دولت قانونا می‌تواند حساب شهروندان را تفتیش کند؟- گفت‌وگو با مهناز پراکند

مهناز پراکند، حقوقدان و وکیل دادگستری معتقد است اقدام مجلس در دادن اجازه تفتیش حساب‌های بانکی شهروندان به دولت خلاف قانون اساسی است و شورای نگهبان این مصوبه را تایید نخواهد کرد.

گزارش شده است پس از سال‌ها پافشاری دولت حسن روحانی، مجلس ایران سرانجام این اجازه را داده تا به حساب‌های بانکی شهروندان سرکشی شود. این تفتیش ذیل قانون هدفمندی یارانه‌ها و با هدف حذف یارانه‌های غیرضروری (یارانه افراد دارای تمکن مالی) صورت می‌گیرد: اجازه مجلس به دولت روحانی برای «تفتیش» حساب‌های بانکی شهروندان

اما آیا اساسا می‎توان چنین اختیاری به دولت داد و تصمیم مجلس خود غیرقانونی نیست؟

برخی نمایندگان مجلس در کنار حسن روحانی

زمانه این پرسش را با مهناز پراکند، حقوقدان و وکیل دادگستری مقیم نروژ در میان گذاشته است. او در پاسخ به‌ این سوال می‌گوید: «برای اینکه ببینیم آیا چنین اختیاری را می‎توان به دولت داد یا نه، باید به قانون اساسی رجوع کنیم و ببینیم آیا اصلا در قانون اساسی چنین اختیاری (تفتیش حساب شهروندان) به کسی داده شده؟ به هیچ مقامی چنین اختیاری داده شده یا داده نشده؟»

به گفته پراکند در بررسی قانون اساسی در این زمینه اولین نکته‌ای که به چشم می‎خورد، اصل ۲۲ قانون اساسی است که می‌گوید حیثیت، جان، «مال» و حقوق و مسکن و شغل افراد از تعرض مصون است.

پراکند می‎گوید: «حساب بانکی افراد در واقع مال و اموال آنان است و بر اساس قانون از تعرض مصون است؛ مگر در مواردی که قانون تحویز کرده است. این یعنی هیچ‌کس نمی‌تواند متعرض اموال اشخاص شود واین شامل حال همه می‌شود.»

از سوی دیگر در انتهای در اصل ۲۵ قانون اساسی که به تفتیش عقاید مربوط می‌شود، گفته شده هر گونه تجسس در احوال شهروندان ممنوع است، مگر به حکم قانون

مهناز پراکند درباره این «به حکم قانون» که در آخر بعضی از اصول قانون اساسی آمده است هم می‎گوید: «این برمی‎گردد به قوانین جاری، یعنی قوانینی که تصویب می‎شوند اما طبق خود همین قانون اساسی، این قوانین جاری نباید مغایر قانون اساسی باشند. به این معنا دادن اجازه بررسی و تفتیش اموال مردم به فرد یا اشخاص -که اینجا شامل دولت هم می‎شود- خود خلاف قانون اساسی است.»

مهناز پراکند، حقوقدان

این وکیل دادگستری اما درباره اینکه قرار است تفتیش حساب‎های بانکی شهروندان ذیل قانون هدفمندی یارانه‌ها و با هدف حذف یارانه‌های غیرضروری (یارانه افراد دارای تمکن مالی) انجام شود، به اصل ۳۷ قانون اساسی اشاره می‎کند و می‌گوید: «اصل ۳۷ مساله برائت را مطرح می‌کند و اصل برائت نمی‎گوید که همه مجرم هستند بلکه می‎گوید مردم بی‎گناه و پاک هستند مگر خلاف آن به اثبات برسد. در شرع و در قواعد فقهی هم ما این را داریم که اصل بر صحت است. یعنی فرض این است که آنچه افراد اظهار می‎کنند صحیح است. در مورد گرفتن یارانه‎ها مردم فرم‎هایی را پر می‎کنند و در آن فرم‎ها خودشان در مورد دارایی‎های خودشان اظهار می‎کنند که چه اندازه دارند و بر اساس آن می‌گویند نیازمند گرفتن یارانه هستند یا نه.»

  • مهناز پراکند: اجازه‎ مجلس به دولت برای تفتیش حساب شهروندان ذیل اجرای قانون هدف‎مندی یارانه‎ها مغایر قانون اساسی است.

خانم پراکند پیش‎بینی می‎کند که این مصوبه مجلس به تایید شورای نگهبان نخواهد رسید: «من فکر نمی‎کنم شورای نگهبان این مصوبه را تایید کند یعنی قاعدتا نباید چنین اتفاقی بیفتد چرا که قانون اساسی این مساله را تصریح کرده. اساسا فلسفه وجودی شورای نگهبان هم همین است که مصوبات مجلس را بررسی بکند تا این مصوبات خلاف اصول قانون اساسی یا خلاف شرع نباشند.»

به گفته این وکیل دادگستری در خود قانون اساسی، اصل ۵۵ رسیدگی به حساب‎ها را مطرح کرده است اما نه رسیدگی به حساب‎های مردم و شهروندان عادی که مالکیت خصوصی دارند بلکه رسیدگی به حساب‎های وزارتخانه‎ها، سازمان‎ها، موسسات، شرکت‎ها و دستگاه‎هایی که از بودجه دولتی استفاده می‎کنند آن هم از سوی دیوان محاسبات. یعنی دیوان محاسبات هم فلسفه وجودی‎اش این است.»

اما پرسش این است که اگر تفتیش حساب شهروندان ممنوع است، پس رسیدگی به تخلفات مالی احتمالی که مکن است از سوی یک شهروند صورت گرفته باشد چگونه انجام می‎شود؟

مهناز پراکند در پاسخ به این سوال به زمانه می‎گوید: «اینجا همان جایی است که در مورد آن آمده: مگر به حکم قانون. از نظر قانونی در موارد جزایی قضات می‎توانند دستور تفتیش حساب بانکی یک فرد را صادر کنند. مثلا من چکی دارم از یک آقا یا خانم و آن خانم یا آقا چک من را پرداخت نمی‎کند و می‎گوید که پول ندارد و حسابش هم واقعا خالی است اما من می‎دانم او حساب دیگری در یک بانک دیگر دارد و شماره آن حساب را هم دارم و می‎دانم که موجودی آن هم بیش از چکی است که من از او دارم. من این مساله را به اطلاع قاضی می‎رسانم و قاضی دستور می‎دهد که این حساب را بررسی بکنند و ببینند که آیا اصلا به اسم همین فرد هست، نیست و.... این می‌شود همان به حکم قانون که به دستور قاضی انجام می‎شود.»

فرض: آیا دولت می‎تواند از عده‎ای از شهروندان به دستگاه قضایی شکایت ببرد که دریافت و موجودی حساب‎شان بیش از آن است که یارانه دریافت کنند؟

پراکند در پاسخ به امکان به وجود آمدن چنین موقعیتی به زمانه می‎گوید: «در چنین حالتی باید پرونده‌هایی به نام اشخاص مشخصی باز شود و بعد این پرونده‌ها باید جنبه کیفری داشته باشند. اینکه حالا یک نفر آمده و اظهار کرده که من الان دریافتی و موجودی‎ام دو میلیون نیست و ۵۰۰ هزار تومان است، این یک اظهار خلاف واقع است اما نه کلاهبرداری‎ست و نه هیچ عمل مجرمانه دیگری. این مساله چیزی نیست که بتوان برای آن در دادگاه‎های کیفری پرونده باز کرد. مثال عمل کیفری در مسائل مالی، پولشویی است. در چنین موردی (پولشویی، درآمد نامشروع و...) دادستان می‎تواند اقدام کند اما این چنین چیزی شامل حال شهروندان معمولی نمی‎شود و شامل حال همان‌هایی می‎شود که از رانت و... استفاده می‎کنند و پول‎های کلان هم در حساب‎های‎شان دارند.»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • حقیقت ای برادر کورند به بنند

    حقیقت ای برادر کورند به بنند فقر دهها ملیون نفر/ فقط وقتی انگشتان دسستت قطع کردند برای فرار گرسنگی بخاطر مقداری کش رفتان از پولداری. ایارن کشور گناهکاران است. گنده دزد بایتس باشی و دزدی هزار ملیاردی کنی تا عزیز داخل و خارچ شوی. غربیان به تو بها نمیدهند چون ملیون دلاری باددزدهیا داخلی معامله میکنند!

  • داستان حقیقی یک فرودست

    دوستی از اشنایی نقل می کرد یکی از سمرایه دارهای مشهد برای پسرش جشن عروسی می یگرد، یک هواپیمای بونیئگ چند نفری چارتر میکند مهمانان ببرند به جزیزه کیش . یک هفته هتلی قرق کرده بودند و در برگشت در فرودگاه مرد پولدار دسته های تراول پاره می کرد بر سر عروش و داماد، یکی از کاررگان با التماس می گفت حاچ اقا به سلامتی ، لااقل تراول ها پاره نکیند ما بتوانیم اینها جمع کنیم به ز خم زندگی مان بزنیم!! این است حقیقت سرمایه داری حکومت مدعی عدل اسلامی در ایران!

  • داستان حقیقی یک فرودست

    تشکر که کامنت منتشر رکید، اگر فکر می کیند دروغ میگویم حاضرم تمام مشخصات و ادرسم بدهم فقط منتشر نکیند، چون واقعا نمیتوانم تجمل ابروزی بیشتر تحمل کنم و حالم روحی ام خوب نیست. اگر باور ندراید من مشخصاتم در اختیار رادیوز مانه میگذارمف بارها رد سایتهیا جمهوری اسلامی کامنت نوشتم کسی بارو نیمکند! به کمیته امداد معرفی شدم، بهم گفتند تو ظاهرت سالم است و باید ثابت کنی روانی هستی شادی ماهی صد هزار تومان بدهند! این داستان حقیقی ان مرد در دفتر خدمات اینترنی عین حقیقت است. طرف چهره مظلوم گرفته بود که علی الحساب صد ملیون تومان برای چند سال ندادن مالیات برایش بردیه بود. یادم هست حدود یکسال پیش روز جمعمه بود. برای یک مادربرد دسته دوم دنبال قطعه میگشتم. نمیانید چه قدر زجر اور است چندین روز بگردی برای یک مادر برد دست دوم که مثلا چند هزار تومان کمتر باشد و بعد یهو در دفرت با چین واقعه ای روبرو شوی. مدتها حالم روحی بعد بود. برای چند از دوستانم تعریف کردم. من همیشه این جوری بدبحت نویدم. دیپلم کامپیوتر درام مدتها رمبی بودمو همین اواخر با ماهی 200 هزار تومان مربی گری میرکدم ولی بچه ها این قدر روانم خراب کردم و مسخره میکردند بخاطر لهجه و ظاهر لک وپیسم ول کردم. الان مریضم . از مادرم مواظبت میکنم. چندماهی است سکته مغزی کرده. با تدفترچه ای برادرم رکه رانئده است توانسته مخارج درمانی اش بتونیم جبران کینم. سعی دارند به کمیته مرعفی اش کنند. من اطلاعات زاید بهمرسیده. همسر کی از دوستان حسابدرای پاره وقت چند پولدرا شده بودف میگفت حسابهای دهها ملیاردی میاورند تا او حساب سازی کند. روزی گربه می کرد میگفت ماهی 700 هزار تئمان به زنم میدهند تا برای انها فررا مالیتی درست کند! من داستانهای وحشتناکی دارم زا فرار مالیاتی. از دزدی هیا. اینها سایتهیا داخلی منتشر نمیکنند. کسی جرات شکایت ندارد، هر که حرف بزند سرش زیر اب میکنند. بیچاره اش می کنند. رو.زی شنیدم داستان وحشتانکی دیگر

  • داستان حقیقی یک فرودست

    خودم 20 سال یک خط درمیان بیکار بودم و مادر کلکسیون درد و مرض بود از برنشیت و روماتسم تا ارتروز و اسم و بیماری قلبی. خودم سال به سال دکتر نمیروم چون بیمه نیستم و نمیتوانم از پس مخارج دربیایم، از فقر وبیکاری انواع بیماری روانی و افسردگی و حسمی گرفتم و داری ورم روده و کولیت شدم و پوستم لک وپیش گرفته و از مشکلات روحی نمیتوانم هر کاری بکنم (دیگر نمیانم چه دارمف شاید ایدز دارم چون رفتم از شدت محرومیت جنسی باز نی پایین شهری ارتباط برقرار کرئم که بعدا فهمیدم او فاحشه است!)! این اواخر میرفتم تراکت پخش می کردم تا فقط پول نان دربیاوم ! بارها به فکر خودکشی افتادم و حتی خواستم بروم اقتابه دزدی ولی عرضه دزدی هم ندرام! و اخیرا مادرم ستکه مغزی کرده و زمین یگر اتس به مراکز حمایت مراجعه کردیم ولی هنوز جواب ندادند! و هیچ سازمان حمایت هنوز نتوانسیم کمک بگیریم. داشتم خون گریه می کردم درونم. از اینکه تمام شرکتهای حشابرسی یو غیره شده اند فاسد و ثروتمندان حتی از 45 هزار تومان یارنه هم نیمگذرند و دارند رانتها استفاده میکنم، توی عمر یک ریالوام نگرفتم و توی 40 سال هنوز نتوانستم ازدواج کنم و جئتش ندارم بروم ازداج کنم. می ترسم بفمند ایدز دارم!! اما ثروتمندان از رانتهای مختلف استفاده میکنند و وام های میلیادری میگرند و سوخت مفت توی ماشین های گران قیمتشان می سوزانند با و پز ماشین گرانشان دل به خون ما فقرا میکنند! و تنها دود به ریه من و مادر بیمارم تزریق میکنند!!

  • داستان حقیقی یک فرودست

    بدیهی و درست است. کسی ریگی در کفشش ندارد باید اجازه دهد بررسی شود. این کار باید از ده سال پیش شروع می شد. متاسفانه نه تنها در مرود یارانه ها، در مورد سهام عدالت هم همین گونه شد. بسیاری که خقشان بود نگرفتند و در عوض میلیون نفر روستایی ثروتمند به صرف روستانشنی گرفتن ولی میلیون نفر شهری فقیر فقاد سهام عدالت هستند (هر چند این سهام مضحکه ای بیش نبود.) شخصا در یک دفتر خوداظهار اینترنی مالیاتنسشته بودم برای کاری! صجنه چندش اور از مال دوتسی و پستی یک ثروتمند دیدم به چشم خودم! از شدت خشم عصبانیت نمیتونم درست بنویسم! وقتی دیدم مردی میانسالی جلوی خیابان پارک کرده بود و خانم چادری اش نشسته بود تو ماشین گران قیمتش، مرد اماده بود با 30 هزار هزینه خوداظهاردر دفتر خدمات انیترنتی، با مشاورت فرد دفتردار می گفت طوری اظهار نامه بنویس که مالیات ندهد! من فقیر و بیکار نشسته بودم و از درون خون گریه میکردم! دیدم و شنیدم مرد پولدار میگغت در فلان پاساژ در منطقه مرفه و گران قیمت گیقمت شهر، مغازه ای داده است ماهی چهار میلیون تومان اجاره! میدانستم ان مغازه ملیاردها تومان رازش دراد ! دو تا خانه در شهر دارد (با یک حساب تخمین دو خانه اش دو ملیارد تومان ارزش گذاشتم من ناشی فقط واقعا با ان متراز و ان منطقه هر مترش چند ملییون تومان رازش داشتف دو خانه در حتی ویلا!) و یک ویلا در حومه شهر داشت به نظرم با توصیفی کرد باید چند ملیادر تومان به رازد! ، دو ماشین مدل بالا داشت، می گفت تازه نیمی از اموالش ثروتش را از ترس مالیات زده به نام زنش! یاخر سر کل درامدش در خوداظهار مالیاتی زد 12 ملیون تومان! سند درست کرده بود که اجاره نمیگرد از مستاجرش! خدا این یارو تنها سالی حدود 48 ملیون تومان فقط ایک کغازه اش اجراه میگرفت و طبق قانون باید مالیات میداد! . گفته بود چند سال پیش برایش یکصد میلیون تومان مالیات امده برایش و نمی خواهدگیر دم به تله بدهد!، من همین جروی فقط با اظهارت خودش جلوی چشمان شگفته ام حساب کردم یارو فقط بایست ده میلیارد تومان اموال داشته باشد، ماشینش به اندازه کل خانه ما بود بین 9 نفر به ارث رسیده بود ا پردر رمرحومان و ما درامد نداشتیم و من مادر پیرم عملا داریم با صدقه دیران زندگی میکینم!

  • داستان حقیقی یک فرودست

    به نید قانون این است کسی خواهان دریافت یارنه و یا هر نوع کمک مالی مثل حمایت کمیته است، بایست اثبات کند نیازمند است. قانون هدفمندی به درستی باید کسی ادعای نیازمند بودن به این چندغاز یارنه است است ثابت کند. دسترسی به حساب بانکی در این صورت مجزا است و قانون می یگود باید حساب های شخصی و اموالش بررسی شود.