ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

درگیری‌های ذهنی یک فیلمساز

<p>سارا روشن &ndash; چند روزی است که از جشنواره&rlm; فیلم مستند آمستردام (ایدفا) می&zwnj;&rlm;گذرد. در این جشنواره که هرساله در شهر آمستردام برگزار می&zwnj;&rlm;شود، بهترین فیلم&rlm;های مستند جهان به نمایش درمی&rlm;آیند.</p> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">یکی از این فیلم&rlm;&zwnj;ها کاری است از جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب، به نام &quot;این فیلم نیست&quot; که بعد از نمایش در جشنواره&rlm; فیلم کن، توجه علاقه&zwnj;مندان سینما را به سوی خود جلب کرد.&nbsp;</div> <!--break--> <div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl"><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20111122_Panahi+MirTahmasb_Sara.mp3"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon.jpg" /></a></div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <img border="4" hspace="4" alt="" vspace="4" align="left" width="120" height="180" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/this_is_not_a_film_poster.jpg" /> <div dir="rtl">&quot;این فیلم نیست&quot;، مستندی است از یک روز زندگی جعفر پناهی که منتظر نتیجه&rlm; دادگاه تجدید&rlm; نظر، در خانه به سر می&zwnj;&rlm;برد. او به شش سال زندان، بیست سال ممنوعیت از کار و همچنین خروج از کشور محکوم شده است. در ابتدا می&zwnj;&rlm;بینیم که جعفر پناهی از میرطهماسب می&zwnj;&rlm;خواهد که به خانه&rlm; او بیاید.&quot;</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">&quot;جعفر پناهی: ببین! من یه... نمی&zwnj;&rlm;شه پشت تلفن گفت، می&zwnj;&rlm;تونی بیای خونه&rlm;ی ما؟</div> <div dir="rtl">مجتبی میرطهماسب: چیه؟ خبریه؟!</div> <div dir="rtl">پناهی: نه... نگران نشو... یه سری به من بزن. منم یه فکرهایی دارم. حالا می&zwnj;&rlm;گم پشت تلفن... تو بیا، بیا ببینیم چه&rlm;کار می&zwnj;&rlm;شه کرد دیگه.</div> <div dir="rtl">میرطهماسب: باشه، من جایی هستم. سعی می&zwnj;&rlm;کنم سریع خودمو برسونم دیگه.</div> <div dir="rtl">پناهی: خب.&quot;</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">جعفر پناهی به مجتبی میرطهماسب پیشنهاد می&zwnj;&rlm;کند حالا که نمی&zwnj;&rlm;توانند فیلم بسازند، خوب است که سناریوی فیلم را بازخوانی کنند. پس شروع به بازسازی و تشریح فضای فیلم و شخصیت&rlm;&zwnj;ها می&zwnj;&rlm;کند. او در این فیلم مستند تلاش می&zwnj;&rlm;کند سناریوی فیلم خود را بازخوانی کند، ولی دقایقی بعد از این کار ناامید می&zwnj;&rlm;شود:</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <blockquote> <div dir="rtl" class="rteright"><img border="5" hspace="55" alt="" align="absMiddle" width="170" height="98" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/the_carpet_pahani_1.jpg" /></div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">جعفر پناهی:&nbsp;تصور کنیم که این فرشه خونه&rlm; اون دختره است. کل خونه&rlm; اون دختره را توی همین محیط فرض می&zwnj;&rlm;کنیم و شروع می&zwnj;&rlm;کنیم از این&rlm;جا، این چهاردیواری&rlm;ای که می&zwnj;&rlm;کشم، اتاق دختره باشه...</div> </blockquote> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">&quot;جعفر پناهی: این لوکیشن معلومه که به اون لوکیشن خونه&rlm; اون شخصیت اصلی ما، دختره (مریم) نمی&zwnj;&rlm;خوره. چون اونا از یه طبقه متوسط هستن، ولی ما فقط می&zwnj;&rlm;تونیم این&rlm;جا یک فضاسازی کنیم و تماشاگر تقریباً به&rlm;دست بیاره که اتاق او کجاست... یه لحظه... من برمی گردم...</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">به&rlm;نظر من، تصور کنیم که این فرشه خونه&rlm; اون دختره است. کل خونه&rlm; اون دختره را توی همین محیط فرض می&zwnj;&rlm;کنیم و شروع می&zwnj;&rlm;کنیم از این&rlm;جا، این چهاردیواری&rlm;ای که می&zwnj;&rlm;کشم، اتاق دختره باشه... قرار بود که آدم تعریف کنه که فیلم نمی&zwnj;&rlm;ساخت...&quot;</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">فیلم فراز و نشیب&rlm;&zwnj;ها و درگیری&rlm;های ذهنی یک فیلمساز را نشان می&zwnj;&rlm;دهد که از شرایط ساختن فیلم محروم است. پناهی با نشان دادن صحنه&rlm;هایی از فیلم&rlm;های قبلی&rlm;اش، بازخوانی ناموفق سناریوی فیلم و با نشان دادن عکس&rlm;های صحنه&zwnj;ها و افرادی که برای فیلم جدیدش در نظر گرفته بود، به تماشاچی این فیلم مستند، نشان می&zwnj;&rlm;دهد که هرچند حکومت ایران مانع ساختن فیلم&rlm;اش شده&rlm;اند، ولی او هم&rlm;چنان در حال خلق و ساخت فیلم است.</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <blockquote> <div dir="rtl">&quot;این فیلم نیست&quot; هرچند در فضای بسته، ساخته شده است، ولی گفت&rlm;وگوهای تلفنی، گفت&rlm;وگوهای جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب، صداهای بیرون، نمای شهر از پنجره&rlm; خانه و رفت و آمد فیلمساز در خانه، به خوبی بازگوی حال و احوال و احساس فیلمساز و شاید بسیاری از فیلمسازان دیگر است که به دلایل مختلف دیگر فیلمی نمی&zwnj;&rlm;سازند.</div> </blockquote> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">در کنار چند شخصیت اصلی فیلم، جعفر پناهی، مجتبی میرطهماسب و یک دانشجوی رشته&rlm; هنر، حضور یک آفتاب&rlm;پرست به نام &quot;ایگی&quot; بسیار برجسته است. این موجود بزرگ که دائم در حال تغییر رنگ است، حیوان خانگی خانه&rlm; جعفر پناهی است و در خانه از روی آدم&rlm;&zwnj;ها، مبل&rlm;&zwnj;ها و قفسه&rlm;های کتاب&zwnj; و سی&rlm;دی&zwnj; بالا می&zwnj;&rlm;رود. <div dir="rtl">&nbsp;</div> </div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">&quot;این فیلم نیست&quot; هرچند در فضای بسته، ساخته شده است، ولی گفت&rlm;وگوهای تلفنی، گفت&rlm;وگوهای جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب، صداهای بیرون، نمای شهر از پنجره&rlm; خانه و رفت و آمد فیلمساز در خانه، به خوبی بازگوی حال و احوال و احساس فیلمساز و شاید بسیاری از فیلمسازان دیگر است که به دلایل مختلف دیگر فیلمی نمی&zwnj;&rlm;سازند.</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">&quot;پناهی: چی گفتم؟</div> <div dir="rtl">میرطهماسب: به من گفتی بیا، دو تا سه تا پلان گرفتم، اونا درنیامده، نمایشی شده... منتظر حکمی هستی که سوای شش سال زندان، به خاطر این&rlm;که فیلمی ساختی که اون حکم&rlm; رو برات ایجاد کرده، بیست سال محروم از هرگونه فعالیتی دیگه...</div> <div dir="rtl">پناهی: خب؟!</div> <div dir="rtl">میرطهماسب: گفتی فعالیت سینمایی&zwnj;یه به&rlm; هر جهت، کاری که الان تو داری می&zwnj;&rlm;کنی و بعد من می&zwnj;&rlm;کنم.</div> <div dir="rtl">پناهی: چی؟!</div> <div dir="rtl">میرطهماسب: فیلمی که داره ساخته می&zwnj;&rlm;شه.</div> <div dir="rtl">پناهی: این فیلمه اسم&rlm;اش؟!</div> <div dir="rtl">میرطهماسب: من نمی&zwnj;&rlm;دونم&hellip; تو باید بگی!&quot;</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <blockquote> <div dir="rtl" class="rteright"><img border="4" hspace="4" alt="" vspace="4" align="absMiddle" width="150" height="146" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/mojtaba_mir_tahmaseb.jpg" /></div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">مجتبی میرطهماسب</div> </blockquote><blockquote></blockquote> <div dir="rtl">مجتبی میرطهماسب در مصاحبه&rlm;ای با بابک مستوفی که در روز چهارم اردیبهشت در سایت زمانه منتشر شد، گفته است: &quot;جمله&rlm;ای هست در فیلم مستندی که دوسال پیش ساختم، با عنوان بانوی گل سرخ، درباره&rlm; همایون صنعتی و همسرش شهیندخت. در این فیلم همایون می&zwnj;&rlm;گوید: تمام مشکلات ما سرمایه&rlm; ماست. یعنی این&rlm;که اگر با مشکلی مواجه می&zwnj;&rlm;شی، یا می&zwnj;&rlm;تونی تسلیم شرایط بشی، یا می&zwnj;&rlm;تونی از شرایط فرار کنی و یا راه سوم را انتخاب کنی. این&rlm;که خود اون شرایط سخت &rlm;رو به انرژی کار تبدیل کنی و با کمک اون راه&rlm;حل&rlm;هایی پیدا کنی.</div> <div dir="rtl">&nbsp;</div> <div dir="rtl">این ایده پس ذهن&rlm;ام بود و من فکر می&zwnj;&rlm;کردم که اگر الان جعفر پناهی نمی&zwnj;&rlm;تواند فیلم&rlm; بسازد و یک فیلمساز اجتماعی است که امکان فیلم ساختن در این شرایط را ندارد و به نوعی فیلمسازان دیگر هم، برخی به اختیار و برخی به اجبار درگیر همین موضوع هستند، فکر کردم بهتره ما&zwnj;&zwnj; همان راه غلبه بر مشکلات را انتخاب کنیم و خود این مشکل را به موضوع فیلم&rlm;مان تبدیل کنیم. نه به خاطر این&rlm;که ما فیلمسازیم، بلکه فکر می&zwnj;&rlm;کردم دغدغه&rlm;های ما می&zwnj;&rlm;تواند آیینه&rlm;ای باشد که در آن به&rlm;طور غیر مستقیم جامعه را نیز دید.&quot;</div> </div> <p>&nbsp;</p>

سارا روشن – چند روزی است که از جشنواره‏ فیلم مستند آمستردام (ایدفا) می‌‏گذرد. در این جشنواره که هرساله در شهر آمستردام برگزار می‌‏شود، بهترین فیلم‏های مستند جهان به نمایش درمی‏آیند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.