ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

امامت، صله، خمس و انفال در "اصول کافی" (۲)

<div dir="RTL">صالح نظری &ndash; مسایل مالی و دریافت وجوهات، نقش کلیدی در امامت شیعه دارد. در این مقاله بر مبنای &quot;اصول کافی&quot; این موضوع توضیح داده می&zwnj;شود. اهمیت اصول کافی در این است که صاحب آن، شیخ کلینی، به شدت مورد وثوق علمای شیعه است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">همچنان که در بخش اول این مقاله آمد، هر چند امامان شیعه خود را مکلف به تشکیل حکومت نمی&zwnj;دیدند، اما خود را به عنوان اهل بیت پیامبر گرامی و جانشینان برحق او، ذیحق برای دریافت صله و خمس از پیروانشان و نیز صاحب همه انفال در زمین می&zwnj;دانستند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <!--break--> <div dir="RTL">در بخش نخست به قسمتی از منابع درآمدی امامان شیعه پرداخته شد &nbsp;و اینک سایر منابع درآمدی از دیدگاه احادیث شیخ کلینی نقل می&zwnj;گردد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در اینجا نیز همانند بخش اول، زیر عنوان بابی از اصول کافی روایاتی از آن باب نقل می&zwnj;شود که با شماره مشخص می&zwnj;گردند.</div> <div dir="RTL">تفسیرها و توضیح&zwnj;های نگارنده در هر مورد با این علامت ■ که در آغاز هر پاراگرافی می&zwnj;آید مشخص می&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL"><b><font size="5">&nbsp;</font></b></div> <div dir="RTL"><b><font size="5">باب &quot;درباره فى و انفال و بیان خمس و احکام آن و چیزهایى که خمسش واجب است&quot;</font></b></div> <div dir="RTL"><b><font size="5">&nbsp;</font></b></div> <div dir="RTL">۱. سلیم بن قیس گوید: شنیدم امیرالمؤمنین علیه السلام مى&zwnj;فرمود: به خدا ما هستیم کسانى که خدا از ذى القربى (خویشان پیغمبر) قصد فرموده و آنها را همدوش خود و پیغمبرش ساخته و فرموده است: &quot;هر چه را خدا از اموال مردم دهکده&zwnj;ها به پیغمبرش برگشت داده، از آن خدا و پیغمبر و خویشان او و یتیمان و بى چیزان است&quot; (سوره ۵۹، ۷). <span dir="LTR">&nbsp;</span>این سهم مخصوص ماست و براى ما از صدقه سهمى قرار نداد، خدا پیغمبرش وما را گرامى داشت از این که چرک و فضول مال مردم را به ما بخوراند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲. امام باقر علیه السلام درباره قول خداى تعالى: &quot;بدانید که هرچه غنیمت گیرید، پنج یک آن از آن خدا و پیغمبر و خویشان اوست&quot; (سوره ۸، ۴۲)فرمود: ایشان خویشان رسول خدایند صلى الله علیه وآله و آن خمس از آن خدا و پیغمبر و ماست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۳. امام صادق علیه السلام فرمود: انفال آن است که: اسب و شتر بر آن رانده نشود (با جنگ و غلبه بدست نیاید) یا اموال مردمى است که (با مسلمین ) سازش کنند یا مردمى که با دست خود بپردازند و هر زمین خراب و ته رودخانه&zwnj;ها از پیغمبر است و پس از او از آن امام است، بهر راه خواهد به مصرف رساند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نکاتی در توضیح و تفسیر آنچه در بالا از &quot;اصول کافی&quot; نقل شد:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ ذی القربی تمام نزدیکان پیامبر هستند و منحصر به تعداد خاص نیست (علی، فاطمه و حسنین) و در صورت ادامه شامل تمام کسانی &nbsp;نیز می&zwnj;شود که از خاندان و نسل پیامبر هستند، &nbsp;نه فقط امامان شیعه وسادات از نسل حسنین.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ در حدیث ۲ نیمی از مشمولین مصارف خمس نقل نمی&zwnj;شود که از قضا عمده هدف از قانون خمس آنها هستند یعنی یتیمان و فقرا و درراه ماندگان مسلمین ونه سادات از نسل حسنین.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ انفال در دست حاکم جامعه اسلامی است ونمی تواند به هر راه که خواهد مصرف کند. اگر امام شیعه حاکم شد انفال در اختیار او قرار می&zwnj;گیرد تا برای رفاه و امنیت جامعه بکار گیرد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">و حال نقلی دیگر از همین باب:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۴. موسى بن جعفر علیه السلام فرمود: خمس از پنج چیز باید داده شود: ۱- غنیمتها، ۲- غواصى ۳- گنجها ۴- معادن ۵- نمکزارها. از تمام این انواع دریافت مى&zwnj;شود و به کسانى که خداى تعالى مقرر فرموده داده مى&zwnj;شود و چهار پنجم آن میان جنگجویان متصدیان جنگ تقسیم مى&zwnj;شود، و خمس میان آنها به شش سهم تقسیم مى&zwnj;شود: ۱- سهم خدا ۲- سهم پیغمبر، ۳- سهم خویشان پیغمبر، ۴- سهم یتیمان، ۵- سهم تهیدستان، ۶- سهم در راه ماندگان. سهم خدا و سهم پیغمبر پس از وفات پیغمبر از نظر وراثت به والیان امر تعلق دارد، پس براى امام سه سهم است: دو سهم از نظر وراثت و یک سهم بهره خود او است که از جانب خدا، بنابر این نصف کامل خموس از اوست (که در این زمان به سهم امام معروفست ) و نصف دیگر میان خاندانش تقسیم مى&zwnj;شود: یک سهم به یتیمان آنها و یک سهم به تهیدستان و یک سهم به در راه ماندگانشان داده مى&zwnj;شود که طبق قرآن و سنت پیغمبر میان آنها تقسیم شود، به مقدارى که یک سالشان را کفایت کند، اگر از آنها چیزى زیاد آمد، به حاکم مى&zwnj;رسد و اگر سهم امام قابل قسمت نبود، یا کمتر از مقدار کفاف آنها بود، به عهده حاکم است که از آنچه در دست دارد ایشان را بى نیاز کند، و مخارج آنها از این نظر به عهده حاکم گذاشته شد که مقدار زیادى از آنها به او تعلق دارد<span dir="LTR">.</span> و همانا خدا خمس را مختص آنها قرار داد و به تهیدستان و در راه ماندگان مردم دیگر نداد تا به جاى صدقات (زکاة واجب) مردم باشد و براى اینکه خدا ایشان را به واسطه قرابتشان با پیغمبر (از گرفتن زکاة) برکنار کند و از چرک اموال مردم ارجمندشان دارد، لذا مال مخصوصى را از جانب خود براى آنها به مقدار بى نیازیشان مقرر فرمود تا در معرض خوارى و درویشى قرار نگیرند ولى دادن صدقات بعضى از آنها ببعض دیگر باکى ندارد و این اشخاص که خدا خمس را بر ایشان مقرر فرموده همان خویشان پیغمبرند صلى الله علیه وآله که خدا از آنها یاد نموده و فرمود<span dir="LTR">:</span> &quot;خویشان نزدیک خود را بیم ده&quot; (سوره ۲۶، ۲۱۴)و ایشان خود فرزندان عبدالمطلب هستند از زن و مرد و هیچکس دیگر از خاندان قریش واحدى دیگر از عرب داخل آنها نیست و وابستگان به فرزندان عبدالمطلب در گرفتن خمس داخل در آنها و یا در حکم آنها نیستند و صدقات مردم براى آنها حلال است و آنها با مردم دیگر برابرند. و کسى که مادرش از بنى هاشم و پدرش از سائر قریشى باشد، صدقات براى او حلال است و از خمس بهره ئى ندارد، زیرا خداى تعالى مى&zwnj;فرماید<span dir="LTR">:</span> &quot;آنها را به پدرانشان نسبت دهید&quot; (سوره ۳۳، ۶)</div> <div dir="RTL">و برگزیده اموال غنیمت از امام است و حق دارد برگزیده این اموال را براى خود بردارد: مانند کنیز زیبا، مرکوب زیبا، لباس و کالائى که دوست دارد و مى&zwnj;خواهد. این اموال پیش از تقسیم و پیش از اخراج خمس از آن او است، و او مى&zwnj;تواند این اموال را به مصرف مخارجى که براى او پیش مى&zwnj;آید مانند بخشیدن به مؤ لفة قلوبهم و پیش آمدهاى دیگر برساند. اگر پس از آن چیزى باقى ماند، خمسش را خارج کرده میان اهل خمس تقسیم شود و بقیه میان مباشرین جنگ تقسیم شود. و اگر پس از تأمین مخارج چیزى نماند، ایشان حقى ندارند.</div> <div dir="RTL">و جنگجویان از زمین و آنچه بر آن غلبه کرده&zwnj;اند حقى ندارند، مگر مقدارى را که به تصرف لشگر در آمده و بادیه نشینان عرب هم سهمى ندارند و براى امام غیر از خمس، حق در انفال است.</div> <div dir="RTL">و انفال هر زمین خراجى است که اهلش نابود شده باشند و هر زمینى که اسب و شتر بر آن رانده نشده باشد بلکه بنوعى با مسلمین سازش کرده و بدون جنگ و با دست خود تسلیم نموده&zwnj;اند و نیز سر کوهها و ته رودخانه&zwnj;ها و نیزارها و هر زمین بائر و بى صاحب از آن امامست. و زبده اموالى که در دست پادشاهان است اگر از کسى غصب نکرده باشند به امام تعلق دارد، و هر مال غصبى به صاحبش باید برگردد، و نیز امام وارث کسى است که وارث ندارد و مخارج هر کس را که چاره ندارد باید بدهد.</div> <div dir="RTL">و باز فرمود: همانا خدا هر نوع از اموال را تقسیم کرده و حق هر مستحق را از خاصه و عامه (امام و سایر مردم ) و فقراء و مساکین و اصناف دیگر مردم به آنها داده است، سپس فرمود<span dir="LTR">: </span>اگر در میان مردم عدالت حکمفرا باشد، همه بى نیاز شوند عدالت از عسل شیرین تر است. و عدالت نکند جز کسى که عدالت را خوب بداند و رسول خدا صلى الله علیه و آله زکاة بادیه نشینان را به بادیه مى&zwnj;داد و زکاة شهر نشینان را به شهر نشینان، ولى زکاة را میان هشت صنف آنها برابر تقسیم نمى کرد بطورى که بهر دسته ۱۸ برسد، بلکه بمقدارى که از آن ۸ طایفه حاضر بودند، به آندازه مخارج یکسال هر دسته آنها تقسیم مى&zwnj;کرد، در این باره وقت و اندازه معینى یا نامبرده و نوشته ئى نیست، بلکه هر گونه خود پیشوا صلاح بداند و بهر کس دسترسى داشته باشد، پرداخت مى&zwnj;کند تا احتیاج هر دسته از آنها را بر آورد، و اگر چیزى زیاد آمد بدیگران عرضه مى&zwnj;کند<span dir="LTR">. </span>و اما امر انفال با والى است و همچنین هر زمینى که در زمان پیغمبر صلى الله علیه وآله فتح شده است براى همیشه، و نیز هر زمینى که براى دعوت باسلام از جانب پیشوایان ظالم یا عادل فتح شده است امرش با والى است، زیرا تعهد و پیمان پیغمبر نسبت به پیشینیان و پسینیان یکسان است، زیرا خود پیغمبر صلى الله علیه وآله فرموده است: مسلمانها برادر یکدیگرند، خونشان با هم برابرست، پست&zwnj;ترین آنها باید به پیمانشان کوشش کند.و در مال خمس، زکاتى نیست، زیرا ارزاق و مخارج فقراء مردم بر ۸ سهم در اموال مردم مقرر گردیده و کسى از آنها بى خرجى گذاشته نشده و خدا براى فقراء خویشان پیغمبر صلى الله علیه وآله نصف خمس را مقرر کرد و ایشان را از صدقات مردم و صدقات پیغمبر صلى الله علیه وآله و والى امر بى نیاز کرد، پس هیچ فقیرى از فقراء مردم و هیچ فقیرى از فقراء خویشان پیغمبر صلى الله علیه وآله نباشد، جز اینکه بى نیاز گردید، بنابراین فقیرى وجود ندارد، و از این جهت است که بر مال پیغمبر صلى الله علیه وآله و امام زکاة نیست، زیرا فقیرى محتاج باقى نمانده، بلکه بر عهده آنها تنها همان مخارجى است که پیش مى&zwnj;آید و در آمد ایشان هم از آن راههاست در برابر مخارجى که به عهده دارند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نکاتی در توضیح و تفسیر آنچه در بالا از &quot;اصول کافی&quot; نقل شد:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ مطابق این حدیث خمس شامل: ۱- غنیمتها ۲- غواصى ۳- گنجها ۴- معادن ۵- نمکزارها می&zwnj;شود (در قرآن خمس فقط شامل غنایم جنگی است) و مصارف آن شش سهم مى&zwnj;شود: ۱- سهم خدا ۲- سهم پیغمبر۳- سهم خویشان پیغمبر ۴- سهم یتیمان ۵- سهم تهیدستان ۶- سهم در راه ماندگان.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ نیمی از خمس &quot;سهم خدا و سهم پیغمبر پس از وفات پیغمبر از نظر وراثت بوالیان امر تعلق دارد، پس براى امام سه سهم است&quot;. والی امر حاکم حکومت اسلامی است و اگر امامان شیعه حاکمیت داشتند در اختیار آنها قرار می&zwnj;گرفت والا مصرف خمس فقط در حد ذی القربی (بخشی از کل نوادگان عبدالمطلب ) متعلق به آنهاست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ حدیث مدعی است &quot;نصف دیگر میان خاندانش تقسیم مى&zwnj;شود: یک سهم به یتیمان آنها و یک سهم به تهیدستان و یک سهم به در راه ماندگانشان داده مى&zwnj;شود&quot;. در حالیکه غنایم زمان پیامبر و بر اساس آیه قرآن میان یتیمان، تهیدستان و در راه ماندگان مسلمین تقسیم می&zwnj;شد نه میان یتیمان، تهیدستان و در راه ماندگان خاندانش و حدیث خلاف قرآن و سنت نبوی است، بنا براین خمس مختص امام غیر حاکم و سادات شیعه نیست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ برگزیده اموال غنیمت مانند کنیز زیبا، مرکوب زیبا و... در زمان پیامبر و بر اساس قرآن متعلق به رسول بود و بعد از وی دیگر در اختصاص کسی قرار نمی&zwnj;گیرد، دیگر چنین نیست که اموال پیش از تقسیم و پیش از اخراج خمس از آن امام شیعه باشد و او بتواند این اموال را به مصرف مخارجى که براى او پیش مى&zwnj;آید مانند بخشیدن به مؤ لفة قلوبهم و پیش آمدهاى دیگر برساند و اگر پس از آن چیزى باقى ماند، خمسش را خارج کرده میان اهل خمس تقسیم کند و بقیه میان مباشرین جنگ تقسیم شود</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ زکات هم چرک و پلیدی نیست معادل مالیات امروزی است که آن زمان از منابعی اخذ و به شیوه&zwnj;ای عادلانه عرفی تقسیم می&zwnj;شد و اکنون هم منابع اخذ تغییر کرده و هم شکل مصارف متناسب با نیازهای جامعه دگرگون شده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نقلی دیگر از همین باب در &quot;اصول کافی&quot;:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۵. على بن اسباط گوید: چون موسى بن جعفر علیه السلام بر مهدى عباسى وارد شد، دید مشغول دادخواهى است و آنچه از مردم به ظلم گرفته&zwnj;اند برمى گرداند، فرمود: اى امیرالمؤ منین چرا آنچه از ما به ظلم گرفته شده بما بر نمى گردانند؟ مهدى گفت: اى ابا الحسن! موضوع چیست؟ فرمود: همانا خداى تبارک و تعالى چون فدک و حومه آن را براى پیغمبرش فتح نمود، و بر آن اسب و شتر رانده نشد خدا بر پیغمبرش صلى الله علیه وآله این آیه نازل فرمود<span dir="LTR">:</span> &quot;حق خویشاوندان را بده&quot; &nbsp;(سوره ۱۷،&nbsp;۲۸) پیغمبر صلى الله علیه وآله ندانست آنها کیانند، به جبرئیل مراجعه کرد. جبرئیل هم به پروردگارش مراجعه نمود. خدا به او وحى فرمود: فدک را به فاطمه بده. پیغمبر صلى الله علیه وآله فاطمه را خواست و به او فرمود<span dir="LTR">:</span> فاطمه ! خدا به من امر فرموده که فدک را به تو دهم. فاطمه گفت: یا رسول الله من هم از شما و از خدا پذیرفتم و تا زمانى که پیغمبر صلى الله علیه وآله زنده بود، وکلای فاطمه آنجا بودند، و چون ابوبکر به حکومت رسید، وکلای او رااز آنجا بیرون کرد. فاطمه نزد ابوبکر آمد و از او خواست فدک را به وى بر گرداند. ابوبکر گفت: شخص سیاه پوست یا سرخ پوستى (هر کس باشد) بیاور تا به نفع تو در این باره گواهى دهد. فاطمه امیرالمؤ منین علیه السلام و ام ایمن را آورد تا به نفع او گواهى دادند، ابوبکر برایش نوشت که متعرضش نشوند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">فاطمه بیرون آمد و نامه را همراه داشت که به عمر برخورد. عمر گفت: دختر محمد! چه همراه دارى؟ فرمود: نامه&zwnj;ای است که پسر ابى قحانه برایم نوشته است، گفت: آن را به من نشان ده، فاطمه نداد، عمر آن را از دستش چنگ زد و مطالعه کرد سپس روی آن آب دهن انداخت و پاک کرد و پاره نمود و به فاطمه گفت: این فدک را پدرت با راندن اسب و شتر نگرفته است که تو بخواهى ریسمان به گردن ما گذارى.</div> <div dir="RTL">مهدى عباسى به حضرت گفت: اى اباالحسن ! حدود فدک را به من بگو، فرمود: یک حدش کوه احد و حد دیگرش عریش مصر و حد دیگرش سیف البحر و حد دیگرش دومة الجندل است، مهدى گفت همه اینها؟ فرمود: یا امیرالمومنین همه اینها؛ زیرا همه اینها از زمینهایى است که رسول خدا صلى الله علیه وآله اسب و شتر بر اهل آن نرانده است، مهدى گفت: مقدار زیادی است و در آن تأمل کرد<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">توضیح:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ موضوع فدک توسط شیعیان غالی &ndash; به جهت امتناع خلفا از مالکیت فاطمه بر آن - به شدت مورد تحریف و بزرگ نمایی شده است، فدک که منطقه کوچک مزروعی و باغداری بوده به محدوده بسیار بزرگی (یک حدش کوه احد و حد دیگرش عریش مصر و حد دیگرش سیف البحر و حد دیگرش دومة الجندل!) تعمیم داده شده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">چند نقل دیگر از همین باب:</div> <div dir="RTL">۶. شخصى از حضرت رضا علیه السلام درباره قول خداى عزوجل &quot;بدانید که هر چه غنیمت گیرید پنج یک آن از آن خدا و پیغمبرش و خویشاوندان است&quot; (سوره ۸، ۴۳)پرسید و گفت: سهم خدا از آن کیست؟ فرمود: از آن رسول خدا صلى الله علیه وآله و سهم رسول خدا صلى الله علیه وآله از آن امام است، به حضرت عرض شد: بفرمایید اگر دسته اى زیاد بودند و دسته&zwnj;ای کم، چه باید کرد؟ فرمود: اختیارش با امام است، به من بگو پیغمبر صلى الله علیه وآله در این باره چگونه رفتار مى&zwnj;کرد؟ مگر نه این بود که هر طور صلاح مى&zwnj;دید رفتار مى&zwnj;کرد؟ همچنین است امام.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۷. از امام باقر علیه السلام درباره معادن طلا و نقره و آهن و قلعى (سرب ) و مس سوال شد. فرمود: اینها خمس دارد<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۸. زراره گوید: امام حق دارد پیش از تقسیم سهام غنیمت، هر اندازه بخواهد انفاق کند و براى خود بر دارد و به دیگرى ببخشد. همانا پیغمبر صلى الله علیه وآله به همراه مردمى جنگ کرد واز فىء چیزى به آنها ندارد و اگر بخواهد همه را میان آنها تقسیم مى&zwnj;کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۹. ابن عیسى گوید: از امام صادق علیه السلام درباره قول خداى تعالى &quot;بدانید هر چه غنیمت گیرید پنج یک آن از خدا و پیغمبر و خویشاوندان است&quot; پرسیدم، حضرت دو آرنج را بر زانو گذاشت و با دست اشاره کرد و فرمود: به خدا که آن استفاده روز به روز است (که باید خمس آنرا داد) جز آنکه پدرم شیعیان خود را حلال کرد تا آلوده نباشند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۰. سماعه گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام راجع به خمس پرسیدم، فرمود: در هر چیزى که مردم به دست آوردند، کم باشد یا زیاد خمس هست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۱. ابن ابى نصر گوید: به امام باقر علیه السلام نوشتم: خمس را پیش از مخارج بدهم یا بعد از مخارج؟ نوشت: بعد از مخارج.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۲. امام باقر علیه السلام فرمود: هر چیزى که براى شهادت لااله الاالله و محمد رسول الله بر آن واقع شود، خمسش از آن ماست و براى هیچ کس روا نیست که از مال خمس چیزى بخرد، مگر آنکه حق ما را بما برساند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نتیجه:</div> <div dir="RTL">■ اول خمس مال به ما - امامان شیعه - پرداخت شود (خمسی که فقط مربوط به غنیمت جنگ بود و بعد به مصادیقش اضافه شد ) بعد حلال است والا حرام است واین منتی بر شیعیان است و غیر شیعه مسلمان همه حرام خور هستند! و امامان شیعه هم هر طور دلشان خواست تقسیم می&zwnj;کنند و هیچ حساب کشی ندارند، چه انفاق کند، چه برای خود بر دارد!</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نقل&zwnj;هایی دیگر از همین باب:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۳. ضریس کناسى گوید: امام صادق علیه السلام فرمود:از چه راهى مردم گرفتار زنا مى&zwnj;شوند؟ گفتم: نمى دانم، قربانت گردم. فرمود: از راه خمس ما اهل بیت (که نمى پردازند) مگر شیعیان پاکزاده ما که خمس براى آنها حلال گشت تاحلال زاده به دنیا آیند<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۴. ابوالصباح گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: ما مردمى هستیم که خدا اطاعت ما را واجب کرده و انفال و برگزیده اموال از آن ماست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۵. امام صادق علیه السلام درباره مردى که بمیرد و وارث و مولائى (آزاد کننده&zwnj;ای) نداشته باشد، فرمود: او اهل این آیه است: &quot;از تو درباره انفال مى&zwnj;پرسند&quot; (اول سوره انفال)، یعنى اموال و ما ترک او متعلق به ماست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۶. حلبى از امام صادق علیه السلام پرسید: در گنج چه حقى است؟ فرمود: خمس. پرسید در معادن چه مقدار است؟ فرمود: خمس و همچنین است قلعى ومس وآهن وهر چه معدنى باشد از آن همان گرفته مى&zwnj;شود که از طلا و نقره گرفته مى&zwnj;شود<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۷. امام باقر یا صادق علیهما السلام فرمود: سخت&zwnj;ترین حالى که مردم در قیامت دارند این است که: صاحب خمس به پا خیزد و بگوید: پروردگارا! خمس من! و ما آن را براى شیعیان خود حلال ساختیم تا ولادتشان حلال و پاک باشد<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۸<span dir="LTR">.</span> محمد بن على گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام درباره مروارید و یاقوت و زبرجدى که از دریا استخراج مى&zwnj;شود و درباره معادن طلا و نقره پرسیدم، وجوه آن چقدر است؟ فرمود: هرگاه بهاى آن یک دینار باشد خمس دارد<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نتیجه:</div> <div dir="RTL">■ شیعیان خمس نده و سایر مسلمین گرفتار زنا هستند و بچه هایشان حرامزاده هستند، چون خمس مالشان را به ما نداده&zwnj;اند؛ این است اسلام شیعی! تشیع برای بقای خود نیازمند منابع درآمدی است، شیعیان باید آن را تامین کنند، به هر شیوه باید آنها را مجبور به تامین آن کرد، اگر با وعده بهشت نشد با تهدید به زناکار بودنشان و حرام زادگی فرزندانشان.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">■ اگر مرواریدی صید کنی و طلا و نقره&zwnj;ای ویا یاقوت و زبرجدی از معدن (ته دریا) به دست آوری باید خمسش را بدهی. و اگر درآمدی داشته باشی به ارزش یک دینار، باز باید خمس آن را بدهی، حتی اگر فقیر باشی!</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نقل قول&zwnj;های دیگر:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۱۹. على بن مهزیار گوید: به حضرت نوشتم: آقاى من مردى است که به او پولى داده&zwnj;اند تا با آن حج گزارد. آیا از همه پول زمانى که بدست او آمد باید خمس بدهد یا از آنچه بعد از گزاردن حج زیاد مى&zwnj;آید؟ حضرت نوشت: خمس بر او واجب نیست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲۰. على بن حسین عبدربه گوید: حضرت رضا علیه السلام صله و هدیه&zwnj;ای براى پدرم فرستاد. پدرم به حضرت نوشت: آنچه برایم فرستاده&zwnj;ای خمس دارد؟ حضرت به او نوشت: آنچه صاحب خمس براى تو مى&zwnj;فرستد خمس ندارد<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲۱. ابراهیم بن محمد همدانى گوید: به حضرت ابوالحسن علیه السلام نوشتم: على بن مهزیار نامه پدر شما را براى من خواند که، آنچه واجب است بر باغداران بعد از وضع مخارج، یک دوازدهم است و کسى که عایدى مزرعه و باغش مخارجش را کفاف ندهد، نه یک دوازدهم بر او واجب است و نه چیز دیگر، و مردمى که نزد ما هستند، دراین باره اختلاف دارند و مى&zwnj;گویند: بر مزارع خمس واجب است بعد از وضع مخارج، یعنى مخارج زراعت و خراج نه آنکه مخارج خود زارع و خانواده اش، حضرت در جواب نوشت: مقصود بعد از مخارج خانواده و خراج سلطان است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">بر این قرار:</div> <div dir="RTL">■ هم خراج سلطان (حاکم حکومت ) را باید بدهی و هم سهم ما را ! !</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نقل قول&zwnj;های دیگر:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲۲. یکى از تجار فارس که از پیروان امام رضا علیه السلام بود، به آن حضرت نامه نوشت و درباره خمس اجازه خواست. حضرت به او نوشت:</div> <div dir="RTL">بسم الله الرحمن الرحیم. همانا خدا وسعت دهنده و کریم است، در مورد عمل و کار ضامن ثواب است و در تنگى ضامن غم و اندوه هیچ مالى حلال نیست و جز از راهى که خدا آن را حلال کرده و خمس موجب کمک ماست بر دین ما و عیالات ما و پیروان ما و آنچه مى&zwnj;بخشیم و آبرویى که مى&zwnj;خریم از کسانى که از قهر و زورش مى&zwnj;ترسیم. پس آن را از ما دریغ ندارید و تا مى&zwnj;توانید خود را از دعاى ما محروم نکنید. زیرا دادن خمس کلید روزى شما و مایه پاک شدن گناهان شماست و چیزی است که براى روز بیچارگى خود آماده مى&zwnj;کنید. و مسلمان کسى است که به عهدى که خدا با او کرده وفا کند، مسلمان آن نیست که با زبه آن بپذیرد و با دل مخالفت کند والسلام.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲۳. جماعتى از خراسان خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدند و در خواست کردند که ایشان را از پرداخت خمس معاف دارد، فرمود: این چه نیرنگى است!؟ بزبه آن خود با ما اظهار دوستى اخلاص مى&zwnj;کنید و حقى را که خدا براى ما قرار داده و ما را براى آن و آن خمس است، از ما دریغ مى&zwnj;دارید! نمى کنیم، نمى کنیم، نمى کنیم، هیچیک از شما را معاف نمى داریم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲۴. على بن ابراهیم گوید: پدرم گفت: من خدمت امام محمد تقى علیه السلام بودم که صالح بن محمد بن سهل که متولى اوقاف هم بود، وارد شد و به حضرت عرض کرد: آقاى من ! آن ده هزار را به من حلال کن، زیرا آنها را خرج کرده ام، به او فرمود: حلالت باد. چون صالح بیرون رفت، امام جواد علیه السلام فرمود: شخصى به اموال آل محمد و یتیمان و مساکین و فقرا و در راه ماندگانشان مى&zwnj;تازد و مى&zwnj;خورد، سپس مى&zwnj;آید و مى&zwnj;گوید: مرا حلال کن، گمان مى&zwnj;کند من مى&zwnj;گویم: نمى کنم!؟ ولى به خدا که در روز قیامت خدا از آنها بدون مسامحه سؤ ال خواهد کرد<span dir="LTR">.</span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">۲۵. حلبى گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به عنبر و

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • داسکار

    بسم الله الرحمن الرحيم اولاً خمس دستور قرآنی است که مانند سایر موارد عبادی نیاز به تبیین از جانب رسول خدا و اهل الذکر دارد دوما چرا احادیثی که خمس را حلال کرده اند را نیاوردند؟ اگر واقعاً در صدد شناخت تشیع هستید بجای این عوام فریبی ها اگر راست میگوید برائت ابتدا از برسی اعتقادات شروع کنید یعنی از بالا به پایین نه از پایین به بالا شما وقتی که حقانیت قرآن را پذیرفتی آنگاه توبه ی عجیب گوساله پرستان قوم موسی علیه السلام که قتل با شمشیر بود را هم قبول میکنی پس خوبه اول به مردم بگوید که نسیان قائل به تشبیه خدا و محدود کردنش در غالب جسم اند و در صحاحشان پر است از بی احترامی به رسول الله و در هر چهار فرقه شان دنیایی از اختلاف وجود دارد و...بعد بیای خمس را بررسی کنی فقط همین قدر بگم که این تشیع ساختگی به قول شما تمام اعتقاداتش را ميتون. از کتب مخالفینش اثبات کنه اگه شمام چنین قابلیتی دارید رو کنید ضمناً سایت ولیعصر آماده پاسخگویی به همه شبهات شما میباشد