ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

زنان قربانی، روایتگر خشونت‌های خانگی

سالروز منع خشونت علیه زنان را پشت سر گذاشتیم. به این بهانه با محمود کشاورز، پژوهشگر حوزه طراحی و سیاست که یکی از دست‌اندرکاران راه‌اندازی این سایت است، گفت‌وگو کرده‌ایم و او از انگیزه ایجاد رابطه میان طراحی و تجربه‌های خشونت زنان گفته است.

مهسا صارمی – خشونت علیه زنان مرز نمی‌شناسد. دایره این خشونت فقط گریبان زنان طبقه پایین و فقیر جامعه را نگرفته بلکه روایت‌های موجود از خشونت بیانگر این حقیقت تلخ است که زنان دارای تحصیلات عالیه از طبقه متوسط و غنی جامعه نیز تجربه‌های بسیاری از خشونت‌های جنسی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته‌اند.

تاکنون در بیشتر موارد واکنش‌های زنان در برابر خشونت‌هایی که برآنها روا داشته شده با سکوت و واکنش‌های انفعالی چون خودکشی، خودسوزی و واکنش‌های مشابه همراه بوده است، اما در ماه مارس سال گذشته و در آستانه روز جهانی زن در فضای مجازی وب سایتی به نام “تجربه مقاومت” (experience of resistance) راه اندازی شد که جلوه‌ای دیگر از واکنش‌های زنان را نشان داد. این وب‌سایت روایت‌گر تصویری کارگاه‌هایی بود که شماری از زنان در تهران و شهرهای دیگر ایران تشکیل دادند. این زنان با به تصویر کشیدن اشیایی که یادآور خشونت علیه آنها بود، خشونت‌های موجود در زندگی‌شان را روایت کردند. در این سایت، تکه‌هایی از تجربه‌ها و دیدگاه‌های زنان ایرانی درباره خشونت گردآوری شده است.

دست‌نوشته‌های آنها از انواع خشونت‌ها نشان می‌دهد که اگرچه عامل خشونت در این مقطع زمانی از بین رفته اما نمادهایی مانند کتری، ماهیتابه، سیب زمینی و تخت خواب هنوز در ته‌مانده‌های خاطرات آن‌ها باقی مانده است.

سالروز منع خشونت علیه زنان را پشت سر گذاشتیم. به این بهانه با محمود کشاورز، پژوهشگر حوزه طراحی و سیاست که یکی از دست‌اندرکاران راه‌اندازی این سایت است، گفت‌وگو کرده‌ایم و او از انگیزه ایجاد رابطه میان طراحی و تجربه‌های خشونت زنان گفته است.

محمود کشاورز: من در ایران در رشته طراحی صنعتی تحصیل کرده‌ام، اما به موازات این رشته، همانند بسیاری از هم‌نسلانم به علوم اجتماعی و علوم سیاسی هم علاقه‌مند بودم. بنابراین در همان روزهای آغازین تحصیل در این رشته همواره به دنبال رابطه جریان‌های اجتماعی و سیاسی با طراحی بودم. به این خاطر به فکر تحصیل در رشته مرتبط با این موضوع در خارج از کشور افتادم و سرانجام در سوئد تحصیل در رشته طراحی تجربه‌ها (experiences design) را آغاز کردم.

همکاران این پروژه از زنان شرکت‌کننده خواسته بودند که اشیا و یا تصویر اشیایی را که برای آن‌ها یادآور خشونت است در کارگاه ارایه کنند و سپس داستان آن را بنویسند

 به دلیل علاقه‌ام به شناخت فرم‌های گوناگون اجتماعی تلاش کردم که بدانم چگونه فرم‌های جدید اجتماعی شکل می‌گیرد و چطور گروه‌های حاشیه‌ای جامعه می‌توانند جامعه را از نو طوری سامان دهند که هم خود بتوانند فضای جامعه را طور دیگری تجربه کنند و هم آن‌هایی که حاشیه‌ای نبودند، بدانند که جامعه شکل‌های دیگری هم می‌تواند داشته باشد. این گروه‌ها می‌توانند در جوامع مختلف و تحت تاثیر فضای باز یا بسته موجود در هر جامعه، زندگی کنند. شما چنین محدوده‌ای را در جوامع دیکتاتوری نظامی و مذهبی می‌بینید. در جوامع دموکراتیک نیز این گروه‌ها همیشه جزو گروه‌ها و اقلیت‌هایی هستند که به حاشیه رانده شده‌اند یا برچسب‌های مختلفی به آنان زده می‌شود.

نگاه من به طراحی مربوط به نوعی از طراحی است که گروه‌های حاشیه‌ای موجود در جامعه را بیشتر به حاشیه می‌راند و از همین رو به این فکر افتادم که به عنوان یک پژوهشگر و نه یک طراح به گروه‌های فعال جوامع مختلف بپیوندم. در واقع به دنبال تبادل دانش بودم. با توجه به شرایط موجود در آن زمان، میزان دسترسی‌ها و موقعیت پروژه سرانجام به گروه فعالان زنان پیوستم و در آغاز با گروه‌های فارسی‌زبان ارتباط گرفتم. یکی از این گروه‌ها در ایران و گروه دیگر در سوئد انتخاب شد. دقیقاً هر دوی این گروه‌ها، گروه‌هایی هستند که علیه وضعیت نابرابر در کشورشان مبارزه می‌کنند.

و بعد از مدتی سرانجام تصمیم قطعی اتخاذ شد و شما به اجتماع زنان فعال پیوستید؟

 در یک دوره یک‌ماهه دور هم جمع شدیم و دیدیم که اعضای کمپین یک میلیون امضا تجربه‌های بسیاری از برگزاری کارگاه‌های خشونت و نوشتن علیه خشونت دارند و خود نوشتن یک حرکت اجرایی علیه خشونت است. چراکه با فرایند نوشتن زنان می‌توانستند تجربه‌های خود را به اشتراک بگذارند و دیگر زنان را با خود همراه کنند. طراحی دارای رویکردهای مختلفی از جمله نوآوری اجتماعی، طراحی اجتماعی و طراحی اشتراکی است، اما در برخی از گروه‌های فعال، برخی از طراحان نظرات تحمیلی خود را ارایه می‌کنند و از آن گروه خارج می‌شوند.

 نگرانی من این بود که این موضوع با اساس پروژه در تضاد باشد و اگر در این اجتماع بخواهم دانش طراحی‌ام را تحمیل کنم هژمونی و دانشی به وجود می‌آید که سلسله مراتب تبعیض ایجاد شده در جامعه را دوباره تحمیل می‌کند و در نهایت پروژه مورد نظر دچار تضاد ذاتی می‌شود. بیشتر راهکار ما گپ زدن و ایجاد دیالوگ پیرامون موضوع‌ها بود. اوایل نوامبر بود و به روز جهانی منع خشونت علیه زنان نزدیک می‌شدیم. در یکی از جلسه‌های پیرامون این موضوع براساس آخرین تجربیات، اعضا اعلام کردند که کارگاه‌های نوشتن بسیار مثمر ثمر بوده است اما در این میان مشکل اصلی نوشتن بود. چرا که همه به راحتی قادر به بیان خشونت‌های وارده شده به خود نبودند. از این رو به دنبال یافتن یک زبان همگانی بودیم تا هرکسی بتواند به راحتی بنویسد.

 در پی بحث‌هایی که دریک گروه دوازده نفره داشتیم به این نتیجه رسیدیم که باید از اشیای روزمره زندگی استفاده کرد. اشیایی که برای همه ما یادآور خاطراتی است. در این بحث نقش بوها، صداها، تصاویر و همه اجسامی در نظر گرفته شد که برای ما یادآوری خشونت یا فعالیتی علیه خشونت هستند. حال این خشونت‌ها یا خشونت‌های خانگی بودند یا خشونت‌هایی که در فضای عمومی صورت گرفته بودند. نتیجه این تصمیم‌گیری‌ها برگزاری کارگاه‌هایی بود که فعالان کمپین یک میلیون امضا خواستار برگزاری آن‌ها بودند.

گفته می‌شود که دستاورد این پروژه، نزدیک به ۱۰۰ داستان یک پاراگرافی یا یک صفحه‌ای از سه کارگاه بوده است. ممکن هست که بیشتر توضیح بدهید؟

 همکاران این پروژه از زنان شرکت‌کننده خواسته بودند که اشیا و یا تصویر اشیایی را که برای آن‌ها یادآور خشونت است در کارگاه ارایه کنند و سپس داستان آن را بنویسند. این دیدگاه می‌تواند نگاه ما را نسبت به اشیا عوض کند و از جهت دیگر نگاه ما را نسبت به زندگی روزمره و یک سری وسایل زیبا، جذاب و راحت تغییر دهد چرا که همین اشیای روزمره زندگی می‌تواند برای عده‌ای دیگر وسایلی زجرآور و یادآور خاطرات بدی باشد. بعد از برگزاری این کارگاه تصمیم به تهیه آرشیوی بصری، مانند نمایشگاهی از این پروژه گرفتیم.

اعضای کمپین یک میلیون امضا تجربه‌های بسیاری از برگزاری کارگاه‌های خشونت و نوشتن علیه خشونت دارند و خود نوشتن یک حرکت اجرایی علیه خشونت است. چراکه با فرایند نوشتن زنان می‌توانستند تجربه‌های خود را به اشتراک بگذارند و دیگر زنان را با خود همراه کنند

از این‌رو با جمع‌آوری این روایت‌ها نمایشگاهی از این نوشته‌ها را برگزار کردیم. در آن زمان ایده ساخت وب‌سایت از این روایت‌ها هنوز شکل نگرفته بود. پس از این پروژه زنان شرکت‌کننده خواستار ایجاد فضایی آنلاین بودند تا هریک از آنها بتوانند نوشته‌های زنان دیگر در شهرهای دیگر را بخوانند. شرکت‌کنندگان از شهرهای مختلفی چون مشهد، زنجان و تهران بودند. شرکت‌کنندگان تهرانی بیشتر از قشر دانشجو اما در مشهد و زنجان بیشتر زنان خانه‌دار و دختران جوان بی‌سواد بودند.

وب‌سایت “تجربه مقاومت” چگونه شکل گرفت؟

در ابتدا این پروژه به شکل نمایشگاهی و به صورت زیرزمینی در یکی از کافه‌های تهران برگزار شد. بعد از شکل‌گیری نمایشگاه در تهران با استفاده از مواد و دستمایه‌های موجود به فکر راه‌اندازی وب‌سایتی افتادیم تا بعدها فعالان زنان با نگاه کردن به این وب‌سایت به ایده‌های جدیدتری برسند و ببینند که از چه طریقی می‌توانند فعالیت‌های بیشتری در این زمینه داشته باشند. این وب‌سایت نه تنها برای فعالان ایرانی بلکه برای فعالان کشورهای دیگر نیز مفید است. چرا که آن‌ها هم می‌توانند نوشته‌ها و تجربه‌های خود را در زمینه خشونت علیه زنان و فعالیت‌های زنان علیه خشونت در این سایت بارگذاری کنند.

بازتاب‌ها و واکنش‌ها تا به امروز چگونه بوده است؟

با توجه به اینکه پروژه یاد شده، ایده شخصی من نیست، به تنهایی نمی‌توانم در مورد واکنش‌های مرتبط به آن اظهار نظر کنم این سئوال را باید از تک‌تک فعالان در این پروژه بپرسیم. من تنها می‌توانم درباره واکنش‌های مربوط به سایت اظهار نظر کنم.

 بعد از راه اندازی وب سایت داستان‌ها و روایت‌هایی به صورت آنلاین برای ما فرستاده می‌شد اما چون خبرراه اندازی سایت بیشتر در رسانه‌های ایرانی و فارسی زبان کار شده بود و کمتر در رسانه‌های خارجی به آن پرداخته بودند، تعداد داستان‌های دریافت شده و روایت‌های بارگذاری شده خیلی زیاد نبودند. در سایت شما اصل اسکن شده نامه‌ها و داستان‌های نوشته شده توسط زنان شرکت کننده در کارگاه‌ها را مشاهده می‌کنید. هم‌چنین ترجمه همان داستان، همراه با صدا قابل دسترسی است. اینجا بود که پی بردم هر کسی توانایی و صدای این را روزی پیدا می‌کند که روایت خود از خشونت را تعریف کند و به طور حتم قدمی برای رسیدن به برابری خواهد بود. شاید در کوتاه مدت ساختاری را تغییر ندهد اما شما توانایی این را پیدا می‌کنید که داستان‌تان را تعریف کنید و در همین زمان فضایی را به مخاطب می‌دهید تا با شنیدن روایت شما داستان خود را به یاد آورد و تعریف کند. در یکی از نمایشگاه‌هایی که در استکهلم داشتم نیز از همین راهکار استفاده کردم و سعی کردم در مقابل مخاطب خارجی آگاهانه از بازتولید تصویر زن شرقی قربانی خودداری کنم و آن‌ها را زنان مقاوم و مبارزی معرفی کنم.

اگر چه همه نوشته‌های موجود در این سایت به زبان فارسی است اما هدف ما از راه اندازی این سایت تنها بررسی و نمایش انواع موارد خشونت علیه زنان در کشوری خاص چون ایران نبوده بلکه با یک دید جهانی به این موضوع در پی جلب و مشارکت تمامی زنان از سراسر دنیا هستیم.

در این پروژه تنها زنان قربانی خشونت مد نظر نبودند. چرا که در جوامعی مانند ایران بسیاری از زنان حتی اگر متحمل خشونت فیزیکی و خانگی نشده باشند، در فضای نابرابری زندگی می‌کنند که به نوعی بیان‌گر خشونت به حقوق آنها است. هم‌چنین بسیاری از زنان ایرانی خود را در فضای خانه خود محبوس می‌کنند چرا که به گمان خود در خانه احساس راحتی و امنیت بیشتری نسبت به فضای بیرون خانه دارند که این موضوع نیز بیان‌گر نوعی از خشونت اعمال شده علیه این زنان است.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.