"نشر اینترنتی هم باید ساز و کار حرفهای داشته باشد"
<p>سارا شاد در گفت‌و‌گو با علی نگهبان - "صحبت از برگزیدن این شیوه یا آن یکی برای انتشار کتاب درباره یک نویسنده ایرانی یک انتخاب طبیعی است چون ما در موقعیتی نیستیم که چندان حق انتخاب داشته باشیم". این را علی نگهبان می‌گوید؛ نویسنده‌ای که بیشتر کتاب‌ها و مقاله‌هایش را در خارج از کشور منتشر کرده و هرگز نتوانسته از خوان اول انتشار کتاب در ایران عبور کند.</p> <!--break--> <p>سدی که او به عنوان سانسور ارشاد اسلامی از آن نام می‌برد و معتقد است که در شرایط سانسور، نویسنده ایرانی حق انتخاب زیادی برای برگزیدن شیوه انتشار اثرش ندارد؛ به ناچار یا به نشر اینترنتی روی می‌آورد یا به چاپ کتاب در خارج از کشور. با این‌همه آنچه که نشر اینترنتی کتاب‌های ادبی فارسی را به سمت و سوی غیرحرفه‌ای بودن پیش برده رعایت نکردن ضابطه‌های کیفی نشر است، به ویژه ویراستاری. مسأله‌ای که به گفته نگهبان، فارغ از شیوه‌ی تولید و توزیع، باید ساز و کارهای حرفه‌ای ویژه‌ خود را داشته باشد. در ادامه گفت‌وگو رادیو زمانه را می‌خوانید با این نویسنده ایرانی.</p> <p><strong> </strong></p> <p><strong>آقای نگهبان! به نظرم شما هم مثل بسیاری از نویسندگان ایرانی برای انتشار کتابتان با دشواری‌هایی مواجه بوده‌اید. در این مسیر هرگز به انتشار آثارتان به صورت اینترنتی فکر کرده‌اید؟ آیا در گروه افرادی هستید که حاضرند کتابشان را به صورت اینترنتی منتشر کنند یا هنوز نسبت به چاپ کتاب حساسیت‌هایی دارید؟ </strong><br /> </p> <p><strong>علی نگهبان -</strong> انتشار کتاب در هیچ جای جهان کار آسانی نیست. جنس این دشواری‌ها البته بسته به محل زندگی ما فرق می‌کند. در ایران دشواری اصلی بیشتر ما رویارویی با دستگاه سانسور و ارشادگری اسلامی است. تجربه‌ی شخصی من از مواجهه با سانسور اسلامی به سال‌های پایانی حکومت رفسنجانی و سال‌های آغازین محمد خاتمی بر‌می‌گردد. متأسفانه من هرگز نتوانستم از خوان اول عبور کنم تا بتوانم دشواری‌های خوان‌های بعدی را توضیح دهم. <br /> </p> <p>من به نشر کتاب به شکلی سیاسی نگاه نمی‌کنم. ولی نمی‌توانم خودم را گول بزنم یا از مسأله همواره حاضر در فضای نشر فارسی که باعث و بانی اصلی مشکل نشر ماست، یعنی سانسور حکومتی، غافل بمانم. بنابراین باید این بحث را در زمینه‌ و با آگاهی تمام از آن مشکل اصلی به پیش ببریم. وجود دستگاه سانسور حکومتی در ایران باعث شده است که ما بر سر گزینش شیوه‌ی انتشار به این بحث بپردازیم. بنابرین، صحبت از برگزیدن این یا آن شیوه برای نویسنده‌ی ایرانی یک انتخاب طبیعی نیست. ما در واقع در موقعیتی نیستیم که چندان حق انتخاب داشته باشیم. از همین رو پرسش یا گزینش آغازین این است که چگونه می‌توان از این موقعیت شرم‌آور و خفقان‌زا خلاصی یافت. <br /> </p> <p><strong>به هر حال نشر اینترنتی یکی از شیوه‌های خلاصی از این موقعیت است. می‌خواهم بدانم برای شما هم اینطور بوده یا همچنان به انتظار کشیدن برای چاپ کتاب بیشتر متمایل هستید؟ </strong><br /> </p> <p>البته که یکی از شیوه‌ها نشر اینترنتی است اما همزمان باید با ارشاد اسلامی نیز مبارزه کرد. یکی از این شیوه‌های مبارزه می‌تواند این باشد که به ارشاد کتابی برای چاپ ندهیم، و کتاب دارای مجوز ارشاد را هم نخریم. کتابی که از ارشاد مجوز گرفته و منتشر شود، حتا اگر دیوان حافظ یا شاهنامه‌ی فردوسی هم باشد باید تحریم شود. نباید کتابی که از ارشاد درمی‌آید خریداری شود – از سوی هیچ‌کس.</p> <blockquote> <p><img align="middle" src="http://1.1.1.5/bmi/radiozamaneh.com/sites/default/files/images/negahbanali01.jpg" alt="" />علی نگهبان می‌گوید: کتابی که از ارشاد مجوز گرفته و منتشر شود، حتی اگر دیوان حافظ یا شاهنامه‌ فردوسی هم باشد باید تحریم شود. نباید کتابی که از ارشاد درمی‌آید خریداری شود – از سوی هیچ‌کس. این یک شیوه‌ مبارزه‌ بی‌خشونت است.</p> </blockquote> <p>این یک شیوه‌ی مبارزه‌ی بی‌خشونت است. من شاید در گروه کسانی باشم که تعصبی روی شیوه‌ی انتشار ندارند. وابستگی عاطفی یا حساسیتی به نوع انتشار ندارم. حساسیت‌ها و نگرانی‌های اصلی من، و به گمانم گروه پرشماری از ما، چیزهای دیگری هستند. یکی اینکه ما آدم‌های شقه‌شده‌ای هستیم، هم خودمان، هم کار‌هایمان، و هم مخاطبانمان: شقه شده میان زبان و سرزمین مادری از یک‌سو، و جهان هر چه جز آن دو از سوی دیگر. بر همین پایه، هر پرسشی را ناگزیریم در چند سطح پاسخ دهیم: یکی در سطح محلی و کشوری که در آن زندگی می‌کنیم، دیگر در سطح فارسی‌زبانان پراکنده در جهان، و بالا‌تر از این‌ها در نسبت با جامعه‌ی درون ایران. از سوی دیگر این پرسش مطرح می‌شود که دسترسی مخاطب به کتاب، و امکان‌های پخش ما به چه شکلی خواهد بود. البته نگرانی از سالم ماندن اثر و انتشار معیوب و ناقص آن نیز، به ویژه در مورد نشر اینترنتی، وجود دارد. در این میان البته تکلیف ما با گزینه‌ی انتشار کاغذی در ایران روشن است – قیدش را زده‌ایم! می‌ماند دو گزینه‌ی دیگر: چاپ کاغذی در خارج از کشور یا نشر اینترنتی.</p> <p> </p> <p>اگر نویسنده بنا را بر انتشار اینترنتی بگذارد، آن‌گاه نشر رایگان یا فروش مطرح می‌شود، که به گمان من پرسشی درجه دو است. چرا که نخست باید برآوردی از شمار مخاطبان و مشتریانمان داشته باشیم. واقعیت انکارناپذیر این است که ما جامعه‌ی کتابخوان پرشماری نداریم. دلیل اصلی این را نمی‌دانیم و پژوهشی هم در این مورد نشده است. آیا بی‌میلی به خرید و خواندن کتاب دلیل اقتصادی دارد؟ اگر چنین باشد، نشر اینترنتی رایگان شاید بهترین پاسخ باشد. نمونه‌های پراکنده‌ای که از نشر رایگان و فروش کتاب بر روی اینترنت در دست داریم چندان تفاوتی در اقبال خوانندگان نشان نمی‌دهند.</p> <p> </p> <p><strong>اتفاقاً نشر اینترنتی در بقیه کشور‌ها یک نوع نشر حرفه‌ای به شمار می‌رود اما همانطور که شما هم گفتید بیشتر نویسندگان و شاعرانی ایرانی که به نشر اینترنتی روی می‌آورند از سر اجبار دست به این کار می‌زنند؛ به دلیل محدودیت‌های چاپ کتاب در ایران از نظر دریافت مجوز و.... همین مسأله باعث می‌شود بسیاری از آن‌ها به صورت رایگان به انتشار کتابشان دست بزنند در حالی که نشر اینترنتی تجربه‌ای نیست که الزاماً بدون کسب درآمد همراه باشد. از این رو من فکر می‌کنم نشر اینترنتی کتاب‌های ایرانی در چنین شرایطی هنوز به سمت و سوی حرفه‌ای پیش نرفته. نظر شما در این باره چیست؟ <br /> </strong></p> <p> </p> <p>نکته‌ی بسیار مناسب و به جایی مطرح کرده‌اید، که در بیشتر بحث‌های ایرانیان متأسفانه از نظر پنهان می‌ماند. ما در بررسی‌هایمان به طور معمول از فرایند حرفه‌ای نشر صحبت نمی‌کنیم. نشر، فارغ از شیوه‌ی تولید و توزیع، ساز-کارهای حرفه‌ای ویژه‌ی خود را دارد. درست است که بیشتر نویسندگان ایرانی که به نشر اینترنتی روی می‌آورند از سر اجبار، و برای نجات کتاب از تیغ سانسور ارشاد یا کاستن از مشکل پخش کتاب چنان کاری می‌کنند؛ اما دلیلی ندارد که این‌کار را به شکل حرفه‌ای انجام ندهند – مغایرتی ندارد. <br /> </p> <p>اگر بر سر نشر حرفه‌ای و غیر حرفه‌ای بحث کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که ساز و کار نشر اینترنتی در غرب هم به شکل حرفه‌ای و هم به طرز آماتور یا‌‌ همان شیوه‌ی ایرانی ناشر-مؤلف وجود دارد. یکی از ساز و کارهای نشر حرفه‌ای در هر دو شیوه‌ی چاپی و اینترنتی این است که ناشر برای انتشار اثر یک پروسه‌ی گزینش و ویرایش را به کار می‌بندد – که باید تأکید کنم که این فرایند با سانسور به هیچ روی یکی نیست. در ایران، حتی در مورد ناشران کاغذی هم این فرایند یا وجود ندارد یا خیلی آبکی است. یکی از دلیل‌هایی که مخاطبان به کتاب‌های به اصطلاح ایبوک چندان رغبت نشان نمی‌دهند شاید این باشد که این کتاب‌ها را جدی نمی‌گیرند، آن هم به دلیل نبودن فرایند ویرایش حرفه‌ای، بررسی، معرفی، نقد و آگاهی‌رسانی. درست است که نشر اینترنتی کاری بسیار آسان است، ولی این آسانی یک آفت هم دارد و آن دامن زدن به این باور است که کارهای اینترنتی کارهای جدی و با کیفیتی نیستند چرا که هر کس هر چه بخواهد می‌تواند بر روی اینترنت بگذارد. شاید اگر شبکه‌ای حرفه‌ای در این نوع نشر ایجاد شود، آینده‌ی نشر فارسی بهبود یابد. <br /> </p> <p><strong>بعضی از نویسندگان جوان به تازگی با نشر اینترنتی کتابشان مخاطب را در پرداخت هزینه کتاب آزاد می‌گذارند و شماره حسابی هم در اختیار او قرار می‌دهند تا در صورت تمایل هزینه کتاب را بپردازد. اتفاقاً بعضی از آن‌ها به من گفته‌اند که این‌کار با استقبال مخاطبان هم مواجه شده. این شیوه چطور؟ آن را شما حرفه‌ای می‌دانید؟ </strong><br /> </p> <p>برای من حرفه‌ای بودن یا نبودن به مبادله‌های اقتصادی پیرامون نشر برنمی‌گردد. می‌توان کاری را به رایگان ولی به شکلی حرفه‌ای منتشر کرد. قیمت‌گذاری ثابت، قیمت اختیاری یا رایگان بودن کتاب همه به انتخاب شخصی نویسنده یا ناشر برمی‌گردند. در کشورهای غربی هم بسیار پیش می‌آید که نویسنده، ناشر یا سازمان‌هایی به دلیل‌های خاص خودشان، از نظر عقیدتی یا به منظورهای آموزش و بهداشت و مانند آن، کتاب‌هایی را به رایگان به شکل کاغذی یا اینترنتی منتشر کنند.</p> <p> </p> <p><strong>اما درباره بسیاری از کتاب‌های ادبی فارسی که به صورت اینترنتی منتشر می‌شوند می‌توان به مسأله رایگان بودن اشاره کرد؛ نه اینکه فقط تعدادی از آن‌ها اینطور منتشر شوند. </strong><br /> </p> <p>بله، اما آنچه انتشار کتاب را غیر حرفه‌ای می‌کند رعایت نکردن ضابطه‌های کیفی نشر است، به ویژه ویراستاری آن. ویراستاری البته تنها به غلط‌گیری نگارشی محدود نمی‌شود. حتی کارهای ادبی مانند رمان و شعر نیز نیاز به ویراستاری حرفه‌ای دارند. در میان ناشران غربی پذیرفته شده است که کار پیش از چاپ از سوی کسانی که در آن رشته‌ی ادبی یا علمی کار‌شناس هستند ویرایش شود. در مورد ویرایش‌های محتوایی، که اغلب به آن بازبینی می‌گویند، با نویسنده بحث و مذاکره می‌شود و موافقت او جلب می‌شود. به هر صورت، علاوه بر ویراستاری، طراحی و جلد و مانند آن نیز مطرح است. اگر در انتشار کار این نکته‌ها رعایت شود، کار به یقین جدی‌تر و با کیفیت بهتری عرضه خواهد شد.</p> <p>اما فارغ از بحث حرفه‌ای بودن یا نبودن، باید به قیمت‌گذاری نیز به عنوان یکی از ابزارهای تشویق کتاب‌خوانی توجه کرد.</p> <p> </p> <p><strong>البته خیلی دشوار است که بتوانیم عکس‌العمل مخاطب را تحلیل کنیم اما دوست دارم از شما بپرسم که فکر می‌کنید کارهای ادبی فارسی اگر به صورت اینترنتی منتشر شوند و این شیوه به یک جریان مبدل شود آیا بر تعداد مخاطبان آثار ادبی فارسی افزوده خواهد شد یا عکس این مسأله اتفاق می‌افتد؟ </strong><br /> </p> <p>همان‌طور که گفتید پیش‌بینی در مورد کاری که سابقه و تجربه‌ای از آن در دست نیست مشکل است. به لحاظ تئوریک اما نشر اینترنتی شاید بهترین پاسخ به دشواری‌های پرشمار ما باشد. نشر اینترنتی از چند قید آزاد است. نخست اینکه سانسور ارشاد اسلامی در آن کارگر نیست؛ دیگر اینکه اینترنت اسیر مکان جغرافیایی و محدودیت‌های پخش نیست؛ به ویژه که ما ایرانیان در چهار گوشه‌ی جهان پراکنده‌ایم و یکی از بزرگ‌ترین مشکلات انتشار کتاب همواره مسئله‌ی پخش و توزیع آن بوده است. دیگر اینکه هزینه‌ی نشر به شیوه‌های نوین الکترونیکی بسیار پایین‌تر از نشر کاغذی است – هم برای نویسنده و ناشر، و هم برای خواننده. اما از این‌ها بالا‌تر این است ‌که دسترسی ایرانیان درون کشور، که به اعتقاد من مخاطبان اصلی هر کتاب فارسی‌زبانی هستند، بسیار آسان‌تر خواهد شد. بنا بر این در محاسبه‌های نظری، شاید گزینه‌ی نشر اینترنتی یک گزینه‌ی نزدیک به ایده‌آل برای ما باشد.<br /> </p>
سارا شاد در گفتوگو با علی نگهبان - "صحبت از برگزیدن این شیوه یا آن یکی برای انتشار کتاب درباره یک نویسنده ایرانی یک انتخاب طبیعی است چون ما در موقعیتی نیستیم که چندان حق انتخاب داشته باشیم". این را علی نگهبان میگوید؛ نویسندهای که بیشتر کتابها و مقالههایش را در خارج از کشور منتشر کرده و هرگز نتوانسته از خوان اول انتشار کتاب در ایران عبور کند.
سدی که او به عنوان سانسور ارشاد اسلامی از آن نام میبرد و معتقد است که در شرایط سانسور، نویسنده ایرانی حق انتخاب زیادی برای برگزیدن شیوه انتشار اثرش ندارد؛ به ناچار یا به نشر اینترنتی روی میآورد یا به چاپ کتاب در خارج از کشور. با اینهمه آنچه که نشر اینترنتی کتابهای ادبی فارسی را به سمت و سوی غیرحرفهای بودن پیش برده رعایت نکردن ضابطههای کیفی نشر است، به ویژه ویراستاری. مسألهای که به گفته نگهبان، فارغ از شیوهی تولید و توزیع، باید ساز و کارهای حرفهای ویژه خود را داشته باشد. در ادامه گفتوگو رادیو زمانه را میخوانید با این نویسنده ایرانی.
آقای نگهبان! به نظرم شما هم مثل بسیاری از نویسندگان ایرانی برای انتشار کتابتان با دشواریهایی مواجه بودهاید. در این مسیر هرگز به انتشار آثارتان به صورت اینترنتی فکر کردهاید؟ آیا در گروه افرادی هستید که حاضرند کتابشان را به صورت اینترنتی منتشر کنند یا هنوز نسبت به چاپ کتاب حساسیتهایی دارید؟
علی نگهبان - انتشار کتاب در هیچ جای جهان کار آسانی نیست. جنس این دشواریها البته بسته به محل زندگی ما فرق میکند. در ایران دشواری اصلی بیشتر ما رویارویی با دستگاه سانسور و ارشادگری اسلامی است. تجربهی شخصی من از مواجهه با سانسور اسلامی به سالهای پایانی حکومت رفسنجانی و سالهای آغازین محمد خاتمی برمیگردد. متأسفانه من هرگز نتوانستم از خوان اول عبور کنم تا بتوانم دشواریهای خوانهای بعدی را توضیح دهم.
من به نشر کتاب به شکلی سیاسی نگاه نمیکنم. ولی نمیتوانم خودم را گول بزنم یا از مسأله همواره حاضر در فضای نشر فارسی که باعث و بانی اصلی مشکل نشر ماست، یعنی سانسور حکومتی، غافل بمانم. بنابراین باید این بحث را در زمینه و با آگاهی تمام از آن مشکل اصلی به پیش ببریم. وجود دستگاه سانسور حکومتی در ایران باعث شده است که ما بر سر گزینش شیوهی انتشار به این بحث بپردازیم. بنابرین، صحبت از برگزیدن این یا آن شیوه برای نویسندهی ایرانی یک انتخاب طبیعی نیست. ما در واقع در موقعیتی نیستیم که چندان حق انتخاب داشته باشیم. از همین رو پرسش یا گزینش آغازین این است که چگونه میتوان از این موقعیت شرمآور و خفقانزا خلاصی یافت.
به هر حال نشر اینترنتی یکی از شیوههای خلاصی از این موقعیت است. میخواهم بدانم برای شما هم اینطور بوده یا همچنان به انتظار کشیدن برای چاپ کتاب بیشتر متمایل هستید؟
البته که یکی از شیوهها نشر اینترنتی است اما همزمان باید با ارشاد اسلامی نیز مبارزه کرد. یکی از این شیوههای مبارزه میتواند این باشد که به ارشاد کتابی برای چاپ ندهیم، و کتاب دارای مجوز ارشاد را هم نخریم. کتابی که از ارشاد مجوز گرفته و منتشر شود، حتا اگر دیوان حافظ یا شاهنامهی فردوسی هم باشد باید تحریم شود. نباید کتابی که از ارشاد درمیآید خریداری شود – از سوی هیچکس.
علی نگهبان میگوید: کتابی که از ارشاد مجوز گرفته و منتشر شود، حتی اگر دیوان حافظ یا شاهنامه فردوسی هم باشد باید تحریم شود. نباید کتابی که از ارشاد درمیآید خریداری شود – از سوی هیچکس. این یک شیوه مبارزه بیخشونت است.
این یک شیوهی مبارزهی بیخشونت است. من شاید در گروه کسانی باشم که تعصبی روی شیوهی انتشار ندارند. وابستگی عاطفی یا حساسیتی به نوع انتشار ندارم. حساسیتها و نگرانیهای اصلی من، و به گمانم گروه پرشماری از ما، چیزهای دیگری هستند. یکی اینکه ما آدمهای شقهشدهای هستیم، هم خودمان، هم کارهایمان، و هم مخاطبانمان: شقه شده میان زبان و سرزمین مادری از یکسو، و جهان هر چه جز آن دو از سوی دیگر. بر همین پایه، هر پرسشی را ناگزیریم در چند سطح پاسخ دهیم: یکی در سطح محلی و کشوری که در آن زندگی میکنیم، دیگر در سطح فارسیزبانان پراکنده در جهان، و بالاتر از اینها در نسبت با جامعهی درون ایران. از سوی دیگر این پرسش مطرح میشود که دسترسی مخاطب به کتاب، و امکانهای پخش ما به چه شکلی خواهد بود. البته نگرانی از سالم ماندن اثر و انتشار معیوب و ناقص آن نیز، به ویژه در مورد نشر اینترنتی، وجود دارد. در این میان البته تکلیف ما با گزینهی انتشار کاغذی در ایران روشن است – قیدش را زدهایم! میماند دو گزینهی دیگر: چاپ کاغذی در خارج از کشور یا نشر اینترنتی.
اگر نویسنده بنا را بر انتشار اینترنتی بگذارد، آنگاه نشر رایگان یا فروش مطرح میشود، که به گمان من پرسشی درجه دو است. چرا که نخست باید برآوردی از شمار مخاطبان و مشتریانمان داشته باشیم. واقعیت انکارناپذیر این است که ما جامعهی کتابخوان پرشماری نداریم. دلیل اصلی این را نمیدانیم و پژوهشی هم در این مورد نشده است. آیا بیمیلی به خرید و خواندن کتاب دلیل اقتصادی دارد؟ اگر چنین باشد، نشر اینترنتی رایگان شاید بهترین پاسخ باشد. نمونههای پراکندهای که از نشر رایگان و فروش کتاب بر روی اینترنت در دست داریم چندان تفاوتی در اقبال خوانندگان نشان نمیدهند.
اتفاقاً نشر اینترنتی در بقیه کشورها یک نوع نشر حرفهای به شمار میرود اما همانطور که شما هم گفتید بیشتر نویسندگان و شاعرانی ایرانی که به نشر اینترنتی روی میآورند از سر اجبار دست به این کار میزنند؛ به دلیل محدودیتهای چاپ کتاب در ایران از نظر دریافت مجوز و.... همین مسأله باعث میشود بسیاری از آنها به صورت رایگان به انتشار کتابشان دست بزنند در حالی که نشر اینترنتی تجربهای نیست که الزاماً بدون کسب درآمد همراه باشد. از این رو من فکر میکنم نشر اینترنتی کتابهای ایرانی در چنین شرایطی هنوز به سمت و سوی حرفهای پیش نرفته. نظر شما در این باره چیست؟
نکتهی بسیار مناسب و به جایی مطرح کردهاید، که در بیشتر بحثهای ایرانیان متأسفانه از نظر پنهان میماند. ما در بررسیهایمان به طور معمول از فرایند حرفهای نشر صحبت نمیکنیم. نشر، فارغ از شیوهی تولید و توزیع، ساز-کارهای حرفهای ویژهی خود را دارد. درست است که بیشتر نویسندگان ایرانی که به نشر اینترنتی روی میآورند از سر اجبار، و برای نجات کتاب از تیغ سانسور ارشاد یا کاستن از مشکل پخش کتاب چنان کاری میکنند؛ اما دلیلی ندارد که اینکار را به شکل حرفهای انجام ندهند – مغایرتی ندارد.
اگر بر سر نشر حرفهای و غیر حرفهای بحث کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که ساز و کار نشر اینترنتی در غرب هم به شکل حرفهای و هم به طرز آماتور یا همان شیوهی ایرانی ناشر-مؤلف وجود دارد. یکی از ساز و کارهای نشر حرفهای در هر دو شیوهی چاپی و اینترنتی این است که ناشر برای انتشار اثر یک پروسهی گزینش و ویرایش را به کار میبندد – که باید تأکید کنم که این فرایند با سانسور به هیچ روی یکی نیست. در ایران، حتی در مورد ناشران کاغذی هم این فرایند یا وجود ندارد یا خیلی آبکی است. یکی از دلیلهایی که مخاطبان به کتابهای به اصطلاح ایبوک چندان رغبت نشان نمیدهند شاید این باشد که این کتابها را جدی نمیگیرند، آن هم به دلیل نبودن فرایند ویرایش حرفهای، بررسی، معرفی، نقد و آگاهیرسانی. درست است که نشر اینترنتی کاری بسیار آسان است، ولی این آسانی یک آفت هم دارد و آن دامن زدن به این باور است که کارهای اینترنتی کارهای جدی و با کیفیتی نیستند چرا که هر کس هر چه بخواهد میتواند بر روی اینترنت بگذارد. شاید اگر شبکهای حرفهای در این نوع نشر ایجاد شود، آیندهی نشر فارسی بهبود یابد.
بعضی از نویسندگان جوان به تازگی با نشر اینترنتی کتابشان مخاطب را در پرداخت هزینه کتاب آزاد میگذارند و شماره حسابی هم در اختیار او قرار میدهند تا در صورت تمایل هزینه کتاب را بپردازد. اتفاقاً بعضی از آنها به من گفتهاند که اینکار با استقبال مخاطبان هم مواجه شده. این شیوه چطور؟ آن را شما حرفهای میدانید؟
برای من حرفهای بودن یا نبودن به مبادلههای اقتصادی پیرامون نشر برنمیگردد. میتوان کاری را به رایگان ولی به شکلی حرفهای منتشر کرد. قیمتگذاری ثابت، قیمت اختیاری یا رایگان بودن کتاب همه به انتخاب شخصی نویسنده یا ناشر برمیگردند. در کشورهای غربی هم بسیار پیش میآید که نویسنده، ناشر یا سازمانهایی به دلیلهای خاص خودشان، از نظر عقیدتی یا به منظورهای آموزش و بهداشت و مانند آن، کتابهایی را به رایگان به شکل کاغذی یا اینترنتی منتشر کنند.
اما درباره بسیاری از کتابهای ادبی فارسی که به صورت اینترنتی منتشر میشوند میتوان به مسأله رایگان بودن اشاره کرد؛ نه اینکه فقط تعدادی از آنها اینطور منتشر شوند.
بله، اما آنچه انتشار کتاب را غیر حرفهای میکند رعایت نکردن ضابطههای کیفی نشر است، به ویژه ویراستاری آن. ویراستاری البته تنها به غلطگیری نگارشی محدود نمیشود. حتی کارهای ادبی مانند رمان و شعر نیز نیاز به ویراستاری حرفهای دارند. در میان ناشران غربی پذیرفته شده است که کار پیش از چاپ از سوی کسانی که در آن رشتهی ادبی یا علمی کارشناس هستند ویرایش شود. در مورد ویرایشهای محتوایی، که اغلب به آن بازبینی میگویند، با نویسنده بحث و مذاکره میشود و موافقت او جلب میشود. به هر صورت، علاوه بر ویراستاری، طراحی و جلد و مانند آن نیز مطرح است. اگر در انتشار کار این نکتهها رعایت شود، کار به یقین جدیتر و با کیفیت بهتری عرضه خواهد شد.
اما فارغ از بحث حرفهای بودن یا نبودن، باید به قیمتگذاری نیز به عنوان یکی از ابزارهای تشویق کتابخوانی توجه کرد.
البته خیلی دشوار است که بتوانیم عکسالعمل مخاطب را تحلیل کنیم اما دوست دارم از شما بپرسم که فکر میکنید کارهای ادبی فارسی اگر به صورت اینترنتی منتشر شوند و این شیوه به یک جریان مبدل شود آیا بر تعداد مخاطبان آثار ادبی فارسی افزوده خواهد شد یا عکس این مسأله اتفاق میافتد؟
همانطور که گفتید پیشبینی در مورد کاری که سابقه و تجربهای از آن در دست نیست مشکل است. به لحاظ تئوریک اما نشر اینترنتی شاید بهترین پاسخ به دشواریهای پرشمار ما باشد. نشر اینترنتی از چند قید آزاد است. نخست اینکه سانسور ارشاد اسلامی در آن کارگر نیست؛ دیگر اینکه اینترنت اسیر مکان جغرافیایی و محدودیتهای پخش نیست؛ به ویژه که ما ایرانیان در چهار گوشهی جهان پراکندهایم و یکی از بزرگترین مشکلات انتشار کتاب همواره مسئلهی پخش و توزیع آن بوده است. دیگر اینکه هزینهی نشر به شیوههای نوین الکترونیکی بسیار پایینتر از نشر کاغذی است – هم برای نویسنده و ناشر، و هم برای خواننده. اما از اینها بالاتر این است که دسترسی ایرانیان درون کشور، که به اعتقاد من مخاطبان اصلی هر کتاب فارسیزبانی هستند، بسیار آسانتر خواهد شد. بنا بر این در محاسبههای نظری، شاید گزینهی نشر اینترنتی یک گزینهی نزدیک به ایدهآل برای ما باشد.
نظرها
کاربر مهمان
با سلام و سپاس از طرح چنین مبحثی من شخصا تا کنون چند کتاب اینترنتی و چند ترجمه به صورت کاملن رایگان منتشر کرده ام و برای کیفیت و دقت در صحت و درستی مطالب بسیار زحمت کشیدم و رنج بردم ولی متاسفانه پس از انتشار کتاب هیچ استقبالی از آن به عمل نیامد، به طور که پس از 2 سال از انتشار حتی 1000 بار هم دانلود نشده است! به نظر من مشکل اقتصادی فقط بهانه ای است برای نخریدن کتاب، چراکه ما جامعه ای کتاب نخوان داریم. اصلا مسئله این است که تا وقتی زندگی مردم با همین درک و فهم ساده میگذرد، دیگر چه نیازی به مطالعه و کتابخوانی و کسب معرفت است؟! مدتی است از خود میپرسم که اصلا مردم چرا باید کتاب بخوانند؟!
رزی
علی نگهبان میگوید: کتابی که از ارشاد مجوز گرفته و منتشر شود، حتی اگر دیوان حافظ یا شاهنامه فردوسی هم باشد باید تحریم شود. نباید کتابی که از ارشاد درمیآید خریداری شود – از سوی هیچکس. این یک شیوه مبارزه بیخشونت است.!!!!!!!!!!!!!ــــــــــــــ این حرف یعنی چی؟؟؟ حالا شما کتابت جواز نگرفته رفتی اون ور آب دلیل نمی شه اینقدر فاشیستی فکر کنی...این همه بچه ها توی ایران کتاباشون ساسنسور شده ولی کتابای دوستاشون درومده ولی همدیگه رو ساپورت می کنن. من نیم دونم چرا بعضیا می رن اون ور آب یکهو توی سرزمین دموکراسی و آزادی تبدیل به فاشیستو دیکتاتور میشن!!! واقعن متاسفم براتون .
باقر
هر پدیده نوینی در بدو کار با مخالفت هایی روبرو می شود. نشر الکترونیک نیز به عنوان یک پدیده جدید، به راه خود ادامه می دهد وخواه نا خواه نشر کاغذی را به تاریخ می سپارد. همانگونه که پیشتر از این با ورود نشر کاغذی، کتابت بر پوست حیوانات به همیشه تاریخ سپرده شد.