ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

عنایت سمیعی: شیدایی

شاعر و منتقد برجسته ایران دو شعر نوروزی سروده است، بیانگر حال و هوای روزهای بلاتکلیفی در موسم شیدایی موجودات. می‌خوانید:

عنایت سمیعی، شاعر و منتقد برجسته ایران دو شعر نوروزی سروده است. می‌خوانید:

عنایت سمیعی، شاعر و منتقد ادبی

شیدایی

سلام نظامی نمی‌دهم

دستم را سایبان چشمم کرده‌ام

که به دریا نگاه کنم

مشکوک می‌زنم یا نه

حرفم چیز دیگری‌ست:

دریای داخل صدف

صبرش تمام شده‌ست از بلاتکلیفی

ناخدای بی‌ادعا می‌گوید،

سعی می‌کنم

که هم دریا را از حبس

نجات دهم

هم لطمه‌ای به صدف نرسانم

در چنین اوضاعی‌ست

که نمی‌دانی

حرف زدن با چاه

سخت‌تر است

یا مجادله با دیوار.

چه‌قدر تعداد سنجاقک‌هایی

که خودخواسته به دیوار

نصب می‌شوند

زیاد شده‌ست.

فصل بهار

موسم شیدایی موجودات است.

لحن

از ریشه‌های حنجره

از مغز استخوان

از عمق خاطره

صدای شکارگری کَنده می‌شود

که پشت صدای شکار

پنهان شده‌ست.

***

صدای قشنگ از قبرستان

بلند می‌شود

در افق

عقاب به دنیا می‌آورد

و سنگ چشم تَرَش را

با آفتاب

پاک می‌کند.

***

چه لحن گوارایی دارد

آوازخوان

انگار

پرندگان خوش‌آواز را

یکجا

بلعیده است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • رضا

    جناب کیومرثی، استفاده از زبان «عامیانه» در شعر هیچ ایرادی ندارد. شاعران بزرگی در سرتاسر دنیا از زبان و اصلاحات روزمره‌ی مردم در شعرهایشان بهره برده‌اند. (مثلا اخوان از اصطلاحات و عباراتی مانند فخ‌ و فوخ، تق‌ و توق، کفتر، تیپا خورده، ... استفاده کرده، حافظ از رخت و پخت). تفاوت بین شعر و آنچه که شعر نیست، به هر چه که مربوط باشد مطلقا هیچ ربطی به عامیانه بودن و نبودن واژه‌‌ها ندارد، چرا که زبان و واژه‌هایش خود در تعامل و گفتگوی انسان‌ها ساخته می‌شود و معنا می‌یابد. شاملو و اخوان و فروغ و سیمین بهبهانی و بسیاری دیگر از شاعران معاصر ما هم البته اشعار خوب زیادی سروده‌اند ولی این حلقه چندان هم تنگ نیست که گمان می‌برید. بارها و بارها شعرهایی شنیده‌ام از شاعرانی بسیار جوان و البته گمنام که به مراتب از شعر بسیاری از این بزرگان بهتر و عمیق‌تر بوده‌اند. از افراد بت نسازید. در آخر این را هم عرض کنم که برای کسانی که با ادبیات معاصر فارسی سر و کار داشته‌اند، جایگاه جناب سمیعی در شعر و نقد ادبی روشن است.

  • کیومرثی

    شعر بدی نیست اما آیا در شعر استفاده از زبان عوامانه(مشکوک می زند!) جایز است یا نه؟اکر تا این حد جایز است،فرق بین شعر و نثر دیگر چه معنایی دارد؟ ضمنا اگر به سراینده محترم این شعر بگوییم«شاعر و نویسنده برجسته» درباره شاملو و سیمین بهبهانی و امثال آنها چه الفاظ و صفتهایی می خواهیم نسبت بدهیم؟!

  • بیژن

    اشعار بسیار جالبی بود فقط نمی دانم که در کشوری که حافظ وسعدی دارد و شاملو و اخوان و فروغ دارد این اشعار را در کجای تاریخ شعر ایران باید طبقه بندی کرد.