ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شبکه‌های اجتماعی و مورد بهمن ورمزیار: وقتی توفان توئیتری مانع اجرای حکم اعدام شد / پی‌نوشت: اعدامش کردند

حکم اعدام بهمن ورمزیار که قرار بود صبح روز سه‌شنبه ۲۸ فروردین اجرا شود، به دنبال موج اعتراض افکار عمومی و برپا شدن توفان توئیتری متوقف شد. جریانی که نشان می‌دهد اعتراض‌‌ها به اعدام و تلاش‌ها برای لغو اعدام در ایران اگر هم‌سو شوند و خواست واحدی را پیش بگیرند، تا چه اندازه می‌توانند موثر باشند؛ حتی اگر بر بستر شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی باشند و در این فضا پیش بروند.

حکم اعدام بهمن ورمزیار که قرار بود صبح روز سه‌شنبه ۲۸ فروردین اجرا شود، به دنبال موج اعتراض افکار عمومی و برپا شدن توفان توئیتری متوقف شد. جریانی که نشان می‌دهد اعتراض‌‌ها به اعدام و تلاش‌ها برای لغو اعدام در ایران اگر هم‌سو شوند و خواست واحدی را پیش بگیرند، تا چه اندازه می‌توانند موثر باشند؛ حتی اگر بر بستر شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی باشند و در این فضا پیش بروند.

بهمن ورمزیار، جوانی که چهار سال پیش با همدستی سه نفر دست به سرقتی مسلحانه در همدان زد. در این حمله به کسی آسیبی نرسید اما او بعد از آنکه خودش را تحویل داد به اعدام محکوم شد.

مدیار سمیع‌نژاد، فعال مبارزه با اعدام مقیم نروژ، درباره ضرورت وجود چنین اعتراض‌هایی برای نه گفتن به اعدام، به زمانه می‌گوید: «این نوع اعتراض‌های مجازی می‌توانند به رشد آگاهی کمک کنند و این پرسش و مساله اصلی را در کانون توجه قرار دهند که اساسا چرا باید با اعدام مبارزه شود.»

سمیع‌نژاد علاوه بر مساله رشد آگاهی به موضوع غیاب رسانه‌های آزاد و مستقل نیز اشاره می‌کند؛ رسانه‌هایی که بتوانند به صورت شفاف و بدون سانسور روی موضوع اعدام کار کنند: «به دلیل عدم امکان وجود چنین رسانه‌ها و انجام چنین کاری، شهروندان جور ماجرا را می‌کشند و اطلاع‌رسانی از طریق آنها انجام می‌شود که این مساله مسلما می‌تواند کمک کند به اینکه ما در آینده‌ای دور یا نزدیک دیگر اعدام را در ایران نداشته باشیم.»

توفان در توئیتر، توقف اجرای حکم اعدام در همدان

گفته می‌شود روند اجرای حکم اعدام بهمن ورمزیار در همدان به دستور علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی «موقتا» متوقف شده است اما نقل قول یا دستوری از او در این‌باره منتشر نشده است. تنها سایت‌های مختلف از جمله سایت تابناک به نقل از خبرگزاری فارس نوشته‌اند: «با دستور مقام معظم رهبری، اجرای حکم اعدام بهمن ورمزیار موقتا متوقف شد.»

همچنین ویدئویی از مادر بهمن ورمزیار منتشر شده که در آن او از علی خامنه‌ای و صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه به دلیل اجرا نشدن حکم اعدام فرزندش تشکر می‌کند.

مدیار سمیع‌نژاد

مدیار سمیع‌نژاد درباره این ماجرا و در پاسخ به این سوال که آیا این واقعا اعتراض‌ها در شبکه‌های مجازی بوده‌اند که باعث شدند اجرای این حکم متوقف شود، به زمانه می‌گوید: «در اینکه اعتراض‌ها همیشه تاثیرگذار هستند هیچ جای شکی نیست. اعتراض‌های مجازی همیشه تاثیرگذار بوده‌اند، چه در پرونده‌های سیاسی، چه در پرونده‌های مربوط به اعدام و چه دیگر موارد.»

این روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر مخالف اعدام درباره چرایی این اثر‌گذاری نیز می‌گوید: «چرایی این ماجرا برمی‌گردد به اینکه اطلاع‌رسانی همیشه پاشنه آشیل ناقضان حقوق بشر بوده است. ما پیوسته می‌بینیم که خانواده‌ها و اطرافیان تهدید می‌شوند، وکلا تهدید می‌شوند و ... تا اطلاع‌رسانی نشود. این اطلاع‌رسانی چیزی‌ست که نسبت به آن حساسیت و واهمه وجود دارد. اطلاع‌رسانی به هر طریقی -در اینجا شبکه‌های اجتماعی- کمک به زندانی است چون اولا رسانه‌های ما آن‌قدر زیاد نیستند که بتوانند اخبار همه زندانیان را پوشش دهند و ثانیا آن‌قدر گروه‌ حقوق بشری نداریم که بتوانند همه آن‌چه را که به عنوان نقض حقوق بشر در ایران رخ می‌دهد، گزارش کنند. در این شرایط خود شهروندان هستند که با قبول مسئولیت مشغول اطلاع‌رسانی می‌شوند.»

ویدئویی که باعث دادخواهی گسترده شد

روز چهارشنبه ۲۷ فروردین ماه ویدئویی از مادر بهمن ورمزیار منتشر شد که به دنبال شنیدن خبر احتمال اعدام فرزندش دچار بی‌هوشی و خونریزی از بینی شده بود. او همچنین در ویدئویی دیگر از مردم خواست تا برای طرح درخواست نجات جان فرزندش با او همراه شوند و به او کمک کنند:

قرار بود حکم اعدام بهمن ورمزیار به جرم سرقت مسلحانه ساعت شش صبح امروز سه‌شنبه ۲۸ فروردین به اجرا درآید اما اطلاع‌رسانی و انتشار گسترده ویدئوی دادخواهی مادر بهمن در فضای مجازی، موجی از اعتراضات را در پی داشت که به نظر می‌رسد عامل اصلی متوقف شدن اجرای این حکم، همین اعتراض‌ها بوده‌اند.

اما اعتراض‌های مجازی معمولا این انتقادها را به همراه داشته‌اند که آنچه باید در عرصه عمومی و در خیابان و میدان مطرح بشود، به فضای مجازی منتقل شده‌ است. آیا در رابطه به مخالفت با مجازات اعدام، این انتقادها می‌توانند به جا باشند؟

با توجه به جرم‌انگاری فعالیت‌ها علیه مجازات اعدام در ایران، به نظر می‌رسد این انتقاد در رابطه با این ماجرا چندان به جا نیست. به گفته یک فعال حقوق بشر مخالف اعدام، جمهوری اسلامی کسانی را که علیه مجازات اعدام فعالیت می‌کنند به شکل‌های مختلف در فشار قرار می‌دهد و حتی آنان را به بهانه‌های امنیتی یا توهین به مقدسات اسلامی یا سیاه‌نمایی نظام قضایی، محاکمه و محکوم می‌کند: «به بیان دیگر دستگاه قضایی ایران با جرم‌انگاری مخالفت و مبارزه با اعدام در ایران مانع شکل‌ گرفتن گفتمانی شفاف، عمومی و ملی درباره این مجازات بی‌رحمانه می‌شود اما همزمان در مجامع عمومی در پاسخ به اعتراض‌ها در مورد شمار بالای اعدام‌ها، این مساله را خواست عمومی مردم ایران اعلام می‌کند.»

مدیار سمیع‌نژاد اما در این باره می‌گوید: «این انتقادها می‌توانند به جایی باشند و می‌تواند هم نباشند. اگر ما امکان اعتراض در خیابان را داشته باشیم و اعتراض مجازی به جای آن بنشیند، شاید بشود این انتقاد را به جا دانست اما ما می‌دانیم اعتراض‌های مجازی نه به آن معنا سازمان‌دهی می‌شوند و نه جایگزین اعتراض‌های مدنی در فضای عمومی هستند. یعنی این مقایسه به نوعی درست نیست و اینها جای هم نیستند.»

او در ادامه می‌گوید: «از سوی دیگر این را هم می‌دانیم که اجازه اعتراض خیابانی در ایران داده نمی‌شود، تجمعات سرکوب می‌شوند و .... الان شکلی که می‌تواند باشد و کم‌هزینه‌تر هم باشد یعنی به شهروندان آسیب نرسد، احیانا بازداشت یا حتی در خیابان کشته نشوند (مثل اعتراضات سراسری دی ماه که به گفته مقامات رسمی بیش از ۲۰ نفر کشته شدند)، همین اعتراضات مجازی است که این اعتراض هم در واقع در قالب اطلاع‌رسانی است. به این اطلاع‌رسانی هم همیشه نیاز است. یعنی حتی اگر امکان اعتراض خیابانی وجود داشته باشد، اطلاع‌رسانی در واقع کنارش است.»

به گفته این فعال حقوق بشر، اطلاع‌رسانی مجازی این امکان را به شهروندان داده که صدای خود را بلندتر به گوش مسئولان برسانند و قیاس کردن اعتراض در خیابان و میدان با فعالیت در فضای مجازی، مقایسه درستی نیست.

بهمن ورمزیار چه کرده که باید اعدام شود؟

بر اساس خبرها و گزارش‌های منتشر شده، بهمن ورمزیار چهار سال پیش همراه سه نفر دیگر به صورت مسلحانه اقدام به سرقت از یک طلافروشی می‌کنند. همدستان او بلافاصله از سوی پلیس دستگیر می‌شوند اما او موفق می‌شود همراه با طلاهای مسروقه بگریزد.

به گفته مادر بهمن اما او حدود دو هفته پس از این ماجرا خود را به پلیس معرفی و از اقدامش اظهار پشیمانی می‌کند.

پس از بازداشت بهمن ورمزیار برای او پرونده قضایی تشکیل می‌شود و در نهایت دادگاه حکم اعدامش را صادر می‌کند، در حالی که گفته شده او با بازگرداندن طلاها رضایت شاکی خصوصی را نیز جلب کرده.

خانواده این جوان پس از صدور این حکم تلاش‌های فراوانی برای لغو یا کاهش آن داشته‌اند که تا به حال در عمل بی‌نتیجه ‌مانده‌اند. آنها از ناصر مکارم شیرازی٬ جعفر سبحانی و لطف‌الله صافی گلپایگانی، مراجع تقلید شیعه مقیم قم فتواهایی گرفته‌اند تا شاید بتوانند در مجازات اعدام بهمن ورمزیار تغییر ایجاد کنند٬ اما قوه قضاییه تا به حال به این فتواها ‌اعتنایی نکرده است.

برادر بهمن ورمزیار به یکی از رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران گفته است حکم اعدام در حالی برای برادر او صادر شده که سه متهم دیگر این پرونده، حبس ابد گرفته‌اند.

مادر او هم گفته است «بهمن هیچ سابقه‌ای نداشته، پس از سرقت مسلحانه طلاها را برگردانده و خود را تسلیم کرده و به شدت از کار خود پشیمان است.»

خبر هولناک یک روز بعد:

بهمن ورزمیار اعدام شد

دادستان همدان اعلام کرد که اعدام بهمن ورمزیار در زندان همدان اجرا شد. برخی رسانه‌های داخلی از توقف اجرای حکم اعدام ورمزیار به دستور خامنه‌ای خبر داده بودند. دادستان همدان اما گفته به دلیل اشکال قضائی در پرونده، اجرای حکم به تأخیر افتاده بود. روز گذشته موجی از اعتراض در شبکه‌های مجازی به اجرای این حکم درگرفته بود.

  • در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • رستاخیز برای عدالت توزیعی

    چرا این توفان برای عدالت توزیعی به پا نمیشود؟! چرا دو سوم مردم که فقیرند و اکثرشان به اینترنت و شبکه اجتماعی دسترسی دارند، توفان به پا نمی کنند که، حق ما از عدالت توزیعی کو؟ چرا صدها میلیارد دلار ثروت ملی و منابع تولید ثروت ملی مانند نفت در دست حکومت-دولت است و چرا نمی گویند آن 700 هزار میلیارد تومان ثروت ملی درست نهادهای خامنه ای، سهام مالکیتش رایگان و فوری میان همه مردم توزیع نمی شود تا مردم از این فقر و نسل سوزی نجات یابند و اقتصاد کشور از رکود و بیکاری نجات یابند؟! ------------ آیا من نوعی نبایست شک کنم؟ انگاری اغلب سیاسی کاران داخل نظام و خارج از آن، نیازمند این اکثریت فقیر هستند! حکومتی برای ضعیف نگه داشتن مردم و مخالفان برای سیاهی لشکر توی خیابان! اما بالاخره پرده های نفاق و ناجوانمردی مراجع ضدانسانی فرو ریخته است. دیگر نمی توان مردم فقیر را فریب داد.