ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

افزایش آسیب‌های اجتماعی: سکس توریسم در شهر مشهد

پیش از این همه سکوت می‌کردند و منکر می‌شدند اما حالا می‌شود از مشکل حرف زد: رفت و آمد بعضی مردان مجرد عراقی به خانه مسافرهای مشهد بیشتر شده، آنها که با زنان ایرانی همراهشان راه ورود به هتل‌ها را بسته می‌بینند راهی بیش از ۶هزار خانه مسافر غیرمجاز این شهر زیارتی می‌شوند.

ماجرای سفرهای حاشیه‌دار مردان عراقی به ایران / «ازدواج موقت» با زنان ایرانی

پیش از این همه سکوت می‌کردند و منکر می‌شدند اما حالا می‌شود از مشکل حرف زد: رفت و آمد بعضی مردان مجرد عراقی به خانه مسافرهای مشهد بیشتر شده، آنها که با زنان ایرانی همراهشان راه ورود به هتل‌ها را بسته می‌بینند راهی بیش از ۶هزار خانه مسافر غیرمجاز این شهر زیارتی می‌شوند.

به گزارش ایسنا، «شهروند» در ادامه نوشت: از دی ماه پارسال اروپایی‌ها کمتر به ایران سفر می‌کنند و در عوض با کاهش ارزش ریال، سفر عراقی‌ها به کشور ۹۰ درصد بیشتر از قبل شده است. این آمد و شدها اگرچه باعث رونق اقتصادی شده اما در خوزستان و خراسان رضوی، حاشیه‌هایی به همراه داشته است. از شایع‌شدن ازدواج موقت گردشگران عراقی با زنان ایرانی البته آماری در دست نیست و نمی‌توان تمام گردشگران را به یک چشم دید اما فعالان حوزه گردشگری می‌گویند اگرچه این مسأله همه‌گیر نبوده و جزئی است اما نمی‌توان انکارش کرد و باید پی راه حل بود.

پیش‌تر محمدمحب خدایی، معاون گردشگری کشور به رشد سفر در چند ماه اخیر تحت تاثیر کاهش ارزش ریال، این طور اشاره کرده بود: «ورود گردشگر از عراق ۹۰ درصد رشد داشته و سفر آذربایجانی‌ها به ایران هم ۷۰ درصد بیشتر شده است. افغان‌ها نیز ۴۰ درصد بیشتر به ایران سفر کرده‌اند، این رشد در سه حوزه زیارت، سلامت و تجارت بوده است.» اما اینها تمام اهدافی نیست که مسافران عراقی را به ایران می‌کشاند. گردشگری ایران اگر چه همیشه به واسطه میراث فرهنگی غنی و همچنین اماکن مهم زیارتی مطرح بوده اما حالا ابعاد تازه‌ای از تخلفات، این صنعت را به حاشیه کشانده است.

قدم برداشتن در مسیر توسعه گردشگری از ابتدا از وعده‌های دولت بود و برای همین هدف بود که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بیش از همه به گردشگری پرداخت تا جایی که حتی از میراث فرهنگی دور شد. با وجود گشایش‌هایی در تحریم‌های پیشین اگرچه راه ورود گردشگران اروپایی به ایران هموار شده بود اما با تغییراتی که در وضع اقتصاد کشور پدید آمده و جریان تازه تحریم‌ها، این مسیر بار دیگر سد شده است. کاهش ارزش ریال، کلاف گردشگری کشور را در هم گره داده و حاشیه، سد راه این صنعت شده است. تا چند وقت پیش اگر شایعه خرید ملک در مشهد و خوزستان در شبکه‌های اجتماعی کلیک می‌خورد، حالا چند وقتی است که جریانی کهنه، دوباره مطرح شده است.

این مسأله اگرچه درصد کمی از گردشگران را در بر می‌گیرد اما در آبادان و خرمشهر هم خبرساز شده است. منطقه آزاد اروند که از آذر سال پیش با لغو روادید، میزبان مسافران عراقی شده در ماه‌های گذشته از این حاشیه‌ها دور نبوده و میان پچ‌پچ‌ها می‌توان رد خانه‌های موقت غیرمجازی را گرفت که گاه و بیگاه برای استفاده جنسی از زنان به راه می‌افتد.

نمی‌توانیم انکار کنیم

محمد قانعی، رئیس اتحادیه هتلداران خراسان رضوی حضور مردان مجرد عراقی در خانه مسافرها همراه با زنان ایرانی را تایید می‌کند و می‌گوید: «در شهرهایی مثل مشهد و قم که زائرپذیر هستند، مراوده و مراجعه افراد غیرایرانی به خصوص عرب‌های عراق خیلی بیشتر مشهود است و حالا با مطرح شدن موضوع ازدواج موقت باید بیشتر مراقب باشیم.»

قانعی اما می‌گوید نه فقط در مشهد بلکه در تمام کشور زنان و مردانی که همسر قانونی نیستند، در هتل‌ها پذیرفته نمی‌شوند: «در قوانین ما ازدواج زنان ایرانی و اتباع خارجی تابع شرایط و ضوابط خاصی است و تا آن شرایط محقق نشود، این ازدواج شکل نمی‌گیرد. اینجاست که عناوینی مثل صیغه محرمیت مطرح می‌شود که غیرقانونی است. به همین دلیل کسانی که همسر قانونی نیستند، در هتل‌ها پذیرش نمی‌شوند. تا زمانی که این موضوع حل نشود، ازدواج غیرقانونی تلقی می‌شود و این نوع ازدواج هم مشکلات زیادی دارد. در هیچ شهری امکان‌پذیر نیست که مرد غیرایرانی با زن ایرانی که به صورت قانونی زن و شوهر نیستند، در هتل‌ها پذیرفته شوند.»

فروردین امسال در جلسه ستاد خدمات سفر استان خراسان رضوی، تعداد خانه مسافرهای استان بیشتر از ٧٣٠٠ باب عنوان شد که از این تعداد تنها ۶٠٠ مورد توانسته‌اند مجوز دریافت کنند. رئیس اتحادیه هتلداران خراسان رضوی هم پذیرفتن این افراد در خانه مسافرها را منکر نمی‌شود: «علاوه بر اینکه با وجود تعداد فضای اقامتی مختلف، اصلا نیازی به فعالیت خانه مسافرها نیست، پذیرفتن مردان مجرد عراقی در این اماکن به صورت غیرقانونی درحال رخ دادن است. ما به همین دلیل با فعالیت آنها مخالفیم. نتایج این روند برای حیثیت کشور ما خیلی مهم است.»

وقتی صحبت از آمار گردشگران عراقی در مشهد می‌شود، او در تردید برای استفاده از کلمه «خوشبختانه» یا «متاسفانه»، می‌گوید: «در یک ماه اخیر حضور گردشگران خارجی به‌ویژه عراقی‌ها در مشهد بسیار رونق گرفته و این رونق هتل‌ها را به دنبال داشته است. این در حالی است که تا پیش از این همکاران ما داشتند متضرر می‌شدند و با این روند جلوی این ضرر گرفته شد.»

با پایین آمدن ارزش پول ملی، سفر به ایران و خرید در بازارها برای مسافران عراقی، خیلی ارزان تمام می‌شود. به گفته قانعی در حالی‌که نرخ‌ها در ایران افزایش پیدا نکرده، با کاهش ارزش پول ملی تا سه برابر، سفر به ایران برای گردشگران بسیار سودآور است، آنها با خیال راحت خرید می‌کنند و با همان هزینه‌ای که در کشورشان ساندویچ می‌خرند، یک شب در هتل‌های ایران اقامت می‌کنند. با این حال از سود اقتصادی حضور گردشگران برای شهرهای مختلف نمی‌توان گذشت.

نام ایران بد مطرح می‌شود

سه ‌سال پیش از این (١٧ اردیبهشت ٩۴) گاردین در گزارشی به این مسأله پرداخته و مدعی سکس توریسم در شهر مشهد شده بود. این گزارش که به حضور زوار عراقی در مشهد می‌پرداخت از تن‌فروشی در این شهر گفته بود و البته واکنش‌هایی هم به دنبال داشت. حالا اما رئیس اتحادیه هتلداران خراسان‌رضوی می‌گوید: «نام ایران میان عراقی‌ها بد مطرح می‌شود، مثل همان نگاهی که خیلی از ایرانی‌ها به تایلند دارند. این موضوع اگرچه بارها تکذیب شده و سخت از آن صحبت می‌شد اما حالا معتقدیم که باید نسبت به آن حساسیت ایجاد و درباره‌اش صحبت کرد. این مسأله را در جلسات رسمی هم مطرح کرده‌ایم. با این حال متاسفانه نمی‌شود آشکارا با این مشکل برخورد کرد، چراکه مجبوریم سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری را فعال نگه داریم. با شرایط فعلی مملکت ما و مشکلاتی که وجود دارد، این حاشیه‌ها هم دور از انتظار نیست. در این‌باره نیازمند تصمیمات جمعی و گروهی هستیم و باید تمام جوانب در نظر گرفته شود. شرایط خاصی است، باید دید کدام تصمیم به نفع کشور است.»

همه را با یک چوب نرانیم

با وجود جوی که علیه گردشگران عراقی به راه افتاده اما ابراهیم پورفرج، رئیس جامعه تورگردانان معتقد است نباید همه را به یک چوب راند، چراکه حاشیه‌سازی، توریست‌ها را از کشور می‌راند. او سفر گردشگران عراقی به آذربایجان‌غربی را مثال می‌زند که «بگوومگوهای بی‌فایده» سبب شد آنها مقصدشان را عوض کنند و برای توریسم سلامت راهی کشورهای دیگری همچون ترکیه شوند.

پورفرج در توضیح بیشتر می‌گوید: «در میان گردشگران عراقی افرادی هستند که همراه خانواده برای مسائل پزشکی وارد ایران می‌شوند و گروهی دیگر برای سیاحت، شهرهای شمالی را هدف قرار می‌دهند. با این حال گفته‌هایی هم وجود دارد که بعضی از آنها برای داشتن بعضی روابط وارد ایران می‌شوند و یکی از شهرهایی که در این زمینه از آن نام ‌برده می‌شد، مشهد است و حالا نام آبادان هم به میان آمده، اما باید این سوال را مطرح کرد که آیا تمام گردشگران به همین مقصود وارد ایران می‌شوند؟ آیا می‌توان چنین قضاوتی داشت که همه ایرانیانی که از ایران خارج می‌شوند تنها صرفا برای داشتن روابط آزاد است؟ چنین قضاوتی مصداق قضاوت در مورد عراقیانی است که وارد ایران می‌شوند. تعداد زیادی از این توریست‌ها برای خرید و سیاحت و بهره بردن از بعضی کالاهای ایرانی و مناطق خوش‌آب‌وهوای ایران است که ایران را مقصد سفر خود قرار می‌دهند، اگرچه این احتمال هم وجود دارد که در میان آنها افرادی برای نیت‌های دیگر وارد ایران شوند، اما نمی‌توان همه آنها را با یک چوب راند.»

رئیس جامعه تورگردانان که معتقد است باید زودتر به دنبال راهکاری درباره این مسأله بود، برای روشن‌شدن مسأله باز هم مثال می‌زند: «آمارها از تخلفات رانندگی در میان شهروندان تهرانی می‌گویند. آمارهایی که می‌گویند بسیاری از تصادفات از همین تخلفات رانندگی نشأت می‌گیرند. با این وجود آیا می‌توان گفت تمام رانندگان تهرانی متخلف‌ هستند؟ واقعیت امر این است که در همه مسائل اجتماعی تخلفات بیش از سایر موارد به چشم می‌آیند، ولی نمی‌توان با اتکا به آنها همه موارد را نادیده گرفت. این متخلفان هستند که دیده می‌شوند و در مورد آنها صحبت می‌شود. بی‌شک تخلفات و تخطی‌هایی هم میان گردشگران وجود دارد که به چشم آمده و دیده شده‌اند که راهکارهای پیشگیری می‌تواند از همین میزان کم آن هم بکاهد، اما نباید بهانه‌ای شود برای منع ورود تمام گردشگران کشور عراق.»

حاشیه‌هایی از درگیری‌ها در آبادان

موضوع حضور عراقی‌ها در آبادان و خرمشهر هم اگرچه با رونق اقتصادی همراه بوده اما برای بعضی شهروندان چندان رضایت‌بخش نیست. آمدن گردشگران علاوه بر سود اقتصادی، گران شدن بسیاری از اجناس و اقلام خوراکی را برای شهروندان آبادان و خرمشهر به دنبال داشته و علاوه بر این حرف‌وحدیث‌های دیگری هم در پی‌اش آمده؛ اخبار و شایعاتی از درگیری میان ایرانی‌ها و مردان عراقی. حاصل این حرف‌وحدیث‌ها هم موجی از نارضایتی میان شهروندان بوده است.

پیش از این مرتضی نعمت‌زاده، معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد اروند درباره تفاوت‌های فرهنگی گردشگران و شهروندان، درگیری‌های پیش آمده و نارضایتی گروهی از مردم گفته بود: «این موضوع (درگیری‌ها) در حوزه گردشگری و اقتصادی مورد توجه ما است، مطالعاتی درباره آن انجام شده و گزارش‌هایی هم تهیه کرده‌ایم. ما نمی‌خواهیم رویداد گردشگری و اقتصادی فقط رویدادی مقطعی باشد، بنابراین طبیعی است که همه دستگاه‌های دست‌اندرکار اجتماعی و امنیتی روی ابعاد مختلف آن تمرکز داشته باشند. رویداد مهمی است که اثرات اجتماعی دارد و باید مراقبش بود و برای توسعه و رفع مشکلاتش تلاش کرد. از طرف دیگر بخشی از مسائلی که مطرح می‌شود ناشی از نگرانی‌هاست. این نگرانی‌ها باعث می‌شود شایعاتی از برخورد میان شهروندان دو کشور مطرح و هر روز بیشتر منتشر شود.»

منبع: جهان زن

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • رابطهء "آزاد" در نظام پدرسالاری؟ بسیار بعید و ناممکن

    اسد خان مطمئن باشید که در نظام پدر سالار هیچ حرفه ای که پر درآمد باشد در دست زنان نخواهد بود. و چنانکه یکی دو استثنا در این مورد نیز پیدا کنید, تمامی این استثناهای موجود در اثبات قاعدهء حکمفرما خواهد بود. حتا در جوامعی که در آن تن فروشی قانونی شده است نیز این قاعده حکمفرما است. رابطه ای آزاد جنسی داشتن به این معنا است که یک حداقل توافقی حسی و عاطفی, و تمنایی جنسی مابین طرفین (بر این فرض که هر دو طرفین بالغ و به سن قانونی رسیده اند, و اگر نه حداقل در گروه سنی مشابه ای قرار دارند) موجود است. خودفروشی و تبدیل به کارگر جنسی شدن, تبدیل سکس به یک کالا و برآوردن احتیاجات جنسی مشتری است و ربطی به یک رابطه ای واقعا آزاد و انسانی ندارد. "جالب" است که در یک نظام پدر سالارِ, فاشیستی مذهبی که زنان به جرم زنا سنگسار می شوند, برای شما کماکان این مردان شهوت پرست هستند که "مظلوم" هستند و دست پایین را دارند. که چنین "تحلیلی" نیز فقط میتواند از معجزات نظام پدر سالارانه ای اسلامی باشد. به نظر می رسد که مظلوم نمایی فقط مختص آخوندها و ملاها نیست و به دیگر اقشار جامعه نیز رسوخ پیدا کرده است, خصوصا مردان شهوت پرست. "ضمنا رژیم فعلی اصلا به روابط نامشروع کاری ندارد و حتی بسترهایش را به نوعی فراهم می کند" شهرت آخوندها, خصوصا آخوندهای قمی در پاکشی و "محلل" بودن, واقعیتی تاریخی, فرهنگی است که در بسیاری از متون تاریخی و آثار ادبی ما منعکس گردیده است. صحه گذاردن بر فساد آخوندها و گسترش این فساد در کشور مشکلی را حل نمی کند, موضوع احیای انسانیت بشر و بازگرداندن احترام و وقار به روابط اجتماعی است. اگر فرصتی شد نگاهی بیندازید به تحقیقات انسان شناختانه ای "برانیسلاو مالینوفسکی" انسان شناس لهستانی در مورد روابط جنسی در جزیره های اقیانوس آرام, و اینکه چگونه در این جوامعی که در آن انباشت ثروت در کار نبوده, نه تنها از خشونت و تجاوز خبری نیست, بلکه روابط جنسی نیز بر مبنای توافق طرفین انجام می گیرد. تجارب کوبا نیز در این زمینه قابل توجه است, خصوصا در اختیار گذاشتن اتاق هایی رایگان برای جوانان در رفع احتیاجات جنسی اشان.

  • asaed

    اگر دوطرف راضی باشند چه اشکالی دارد؟مگر شما طرفدار رابطه آزاد نیستی؟مگر در غرب تن فروشی نیست؟تجاوز نیست؟درآمد بالایی که از این راه یک زن بدون هیچ کاری کسب می کند چه می شود؟تن فروشی در ایران یک شغل با درآمد بالا است و علت اصلی هم همین است نه فقر و فلاکت؟

  • asaed

    ما بالاخره موضع شما را نفهمیدیم.شما طرفدار رابطه آزاد هستی یانه؟همه تن فروشی ها از فقر و نکبختی نیست.بلکه درآمد بالایی که در این حرفه وجود دارد علت اصلی است.من خودم در مشهد زندگی می کنم و شاهدم که زنها برای کسب درآمد بالا به این کار می پردازند.ضمنا وقتی در کشورهای غربی به رغم تمام آزادی ها باز روسپی گری در سطوح مختلف وجود دارد نمایان گر این است که این امر ربطی به حکومت ها ندارد.من طرفدار رژیم فعلی نیستم ولی این نوع تحلیل آدرس غلط دادن است.مطمئن باشید در حکومت سکولار مدنظر شما هم این امور با شدت و حدت بیشتری ادامه خواهد یافت.ضمنا رژیم فعلی اصلا به روابط نامشروع کاری ندارد و حتی بسترهایش را به نوعی فراهم می کند.فقط جلوه بیرونی آن کمتر از کشورهای غربی است والا در درون روابط جنسی در ایران به شدت گسترده و عمیق است و از ین نظر از غربی ها کمتر نیستیم.شعار ما می توانیم در این مورد به دقت به عمل تبدیل شده است؟واقعیت این است که زنان تجار خوبی هستند و در ایران و جهان نهایت بهره برداری را از ماهیت میل جنسی در آقایان به عمل می آورند.لطفا به این سئوال فکرکنید:در صورتی که میل جنسی در کار نبود و مردان هیچ گرایش طبیعی به زنان نداشتند،چه بر سر زنان می آمد؟واقعیت این است که بسیاری از موقعیت های زنان ناشی از همین وابستگی مردان به زنان است و بیراه نیست که بگوییم جنس مظلوم مرد است نه زن؟سیاست چشم شما را کور کرده و هرچیز را فقط در ذیل آن تحلیل می کنید.

  • محمد نوری زاد: دخترم، تف کن به صورت من!

    نیز تو دختر هیچ سرداری نیستی. که اگر بودی، رگ غیرت شان ور می جهید. لااقل ادای غیرت مندی را در می آوردند. راستی چه غیرتی؟ کدام نظامی خود بدست خود جوانان کشورش را به ورطه ی اعتیاد و بیکاری و بی هویتی در می اندازد؟ عجبا که تو دخترم، محصول فرهنگی و اجتماعی و اقتصادیِ همین سرداران و ملاهای بومیِ همین مرز و بومی. تو اگر به روسپی گری در افتاده ای، درست به جاده ای قدم گذارده ای که سرداران اسلامیِ ما پیشِ پایت آراسته اند. بصورت من سیلی بزن و سرداران اسلامی را با اشتهای سیری ناپذیرشان در بلعیدن قدرت و ثروت تنها بگذار. مرا شماتت کن که با دیدن تن فروشیِ ناگزیرِ دخترانم و افسردگی و بی آیندگیِ پسرانم و غارت و نابودی سرزمینم، چرا از جا نمی جنبم. پی نوشت: این عکس در یکی از هتل های مشهد توسط یک زائر خارجی برداشته شده است. زائران کشورهای همجوار و عمدتاً عراقی این دختر بیست و دو ساله را برای کامجویی به سوئیت خود برده اند. کاری که در مشهد و در تمام کشورهای منطقه با عده ای از دختران و بانوان ما انجام می شود. چه این عکس درست باشد و چه نادرست، تأثیری بر درستیِ تن فروشیِ ناگزیرِ جمعیتی از بانوان ما ندارد. ظاهراً ما به یکجور سندرمِ بی غیرتی مبتلا شده ایم. روزنامه ی گاردین چند ماه پیش ( هفدهم اردیبهشت نود و چهار) گزارشی از مشهد مقدس منتشر می کند. در آن گزارش، مشهد را اینگونه می بیند: زیارت، غذا، سکس، پارک آبی. محمد نوری زاد بیست و هفت شهریور نود و چهار- تهران

  • محمد نوری زاد: دخترم، تف کن به صورت من!

    تو می توانستی دختر سید علی خامنه ای باشی. اما نیستی. نیک نیز که می نگرم، تو دختر وی نیستی. که اگر بودی، با دیدن همین یک عکست، و با دیدن ردیف چشمان هیز زائران کشورهای همجوار، یقه می دراند و نعره سر می داد و در کنجی از گمنامی پناه می گرفت. رهبر را رها کن دخترم. آب دهانی اگر می اندازی، بصورت من بینداز. او کارهای مهم تری دارد. او اکنون سرگرم ستیز با استکبار آمریکاست. او را با شیعه گستری اش وابگذار. وقت او را مگیر دخترم. که تو دختر او نیستی. هیچ دختر و بانوی وامانده و تن فروشی و هیچ پسر جوان و مرد بیکار و معتاد و خلافکاری فرزند وی نیست. او اگر بخواهد بخاطر تن فروشیِ تو یقه بدراند، دیگر نمی تواند پول تو را به لبنانی ها و فلسطینی ها و سوری ها بدهد. تن فروشیِ تو، خروجیِ حتمیِ پول هایی است که بدست رهبر و سردارانش از کشور خارج شده یا بالا کشیده شده. تو دختر هیچیک از آیت الله های تهران و قم و مشهد و اصفهان و شیراز و تبریز نیستی. که اگر بودی، با تماشای همین یک قطعه عکس، عمامه ها از سر می گرفتند و بر زمین می کوفتند و گریبان چاک می زدند و بجای وا اسلاما، ضجه ی وا انسانا سر می دادند و رشته ی سبزی از عاطفه های خراش خورده ی تو را به گردن می بستند و پشتِ در خانه ی پدر و مادرت به التماس و التجاء بست می نشستند. تو دخترِ آیت الله علم الهدای مشهد نیز نیستی. او را با عربده های انطباقی اش تنها بگذار. آب دهانی که باید به صورت وی بیندازی، به صورت من بینداز. من جورِ همه ی نکبت های او و آیت الله واعظ طبسی و همه ی آخوندها و حجة الاسلام های خاموش و نابکار را یکجا به تن می خرم. من امشب تا بصبح با یاد توام دختر. سرت را بر شانه ی فرتوت من بگذار. بگذار من بجای پدرت بخوانم: من از همه خوشبخت ترم / یکی یه دونه دخترم / به شاه و شازده نمی دم / به مردم ده نمی دم. که من تو را نیک می فهمم عزیزکم. تو باید عروس خانه ای می بودی. چشم به راه فرزندی و فردایی. با قهقهه های مستانه. واویلا.

  • محمد نوری زاد: دخترم، تف کن به صورت من!

    فرزندم، تو می توانستی دختر محمد نوری زاد باشی. اما نیستی. گر چه نیک که می نگرم هستی عزیزکم. بله، تو دختر منی. در همین یکی دو روزی که عکس برهنه ی تو را در یکی از هتل های مشهد و در محاصره ی نگاه های هیز و حریص زائران کشورهای همجوار دیده ام، باور کن کم مانده با سر به دیوار خانه ی سردارانی بکوبم که در ظاهر سخن از غیرت می رانند اما در پس پستوهای بی کسیِ مردم، خود بدست خود تو را به آغوش هرزگی در انداخته اند. و اکنون من چه بگویمت؟ این که: شرمسارم؟ تو را از شرمساریِ من چه سود؟ تو می توانستی عروس خانه ای باشی و صدای قهقهه ات به شادی و شادمانی رنگ بیفشاند. یادت هست کودک که بودی، مادرت تو را در آغوش می فشرد و این نغمه را می خواند: دختر نگو طلا بگو/ فرشته ی خدا بگو/ دخترکم بزرگ می شه / حریف صد تا گرگ می شه / هزار تا بوسش می کنم / یه روز عروسش می کنم؟ یا بزرگتر که شدی، پدرت بشوخی این را می خواند: من از همه خوشبخت ترم / یکی یه دونه دخترم / به شاه و شازده نمی دم / به مردم ده نمی دم / دختر یکی یه دونه / پیش باباش می مونه.