ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سوریه و مساله کردها

پیشینه‏ تاریخی کردهای سوریه به کجا برمی‏گردد؟ چه حوزه‏ نفوذ و چه پیشینه‏ تاریخی‌‏ای دارند؟ آیا هیچ‏گاه در حکومت دستی داشته‏‌اند؟ نسبت آن‏ها با حکومت سوریه چه بوده؟

جنبش اعتراضی در سوریه یک‌ساله شد . سیر تحولات در سوریه برخلاف تلاش‌های بین‌المللی همچنان بر ضرب‌آهنگ تند خشونت و کشتار مردم این کشور از سوی قوای دولتی پیش می‌رود و میزان خشونت حکومت علیه معترضان در شهرهای مختلف، به ویژه در شهر حمص و همین‏طور شهرهای کردنشین بسیار بالا گرفته است.

در گفت‏وگویی با محمد رضا اسکندری، روزنامه‏نگار و تحلیل‏گر مسائل کردها، در این زمینه، ابتدا از ایشان پرسیدم که:

نقش کردها و احزاب کرد سوری در اعتراضات و مبارزات ماه‏ها و هفته‏های اخیر سوریه چیست؟

وضعیت کردهای سوریه در شرایط کنونی، با توجه به مسائلی که در منطقه شکل می‏گیرد، رو به بهبودی و انسجام است.

قبل از این‏که کردها در سوریه بتوانند به یک تفاهم کلی برسند، با توجه به شرایط سیاسی حاکم در کردستان سوریه، به‏ویژه در قسمتی از تشکیلات احزاب‏شان، نیروهای کردستان عراق و به‏ویژه دو حزب بزرگ کردستان عراق، یعنی احزاب آقای بارزانی و آقای طالبانی، نقشی در آن‏جا دارند و در طرف دیگر پ‏.ک.‏ک هم نقش عمده‏ای در کردستان سوریه دارد.

به همین خاطر، تا حدود یک ماه پیش  جنبش کرد سوریه در ارتباط با نقش خود در مبارزاتی که در حال حاضر در سوریه  در حال شکل‏گیری است و چگونگی ایفای این نقش، دچار یک سری بحران‏ها بود.

تا این‏که در ماه گذشته، بعد از این‏که رییس شورای انتقالی سوریه به کردستان عراق رفت و با رهبر حزب دمکرات کردستان عراق، آقای بارزانی، ملاقات کرد و از او خواست که پادرمیانی کند و احزاب و سازمان‏های کردی را تشویق به همکاری با شورای انتقالی بکند، کنفرانسی در شهر اربیل عراق در این زمینه برگزار شد.

ولی متأسفانه در کنفرانسی که در اربیل برگزار شد و آقای بارزانی و نخست‏وزیر حکومت حریم کردستان عراق، آقای برهم صالح از طرف حزب آقای طالبانی در آن شرکت کرده بودند، اشتباه بزرگی صورت گرفته بود و از بزرگ‏ترین حزب منسجم و تشکیلاتی سوریه، “حزب اتحاد دموکراتیک کردی” (پی.ی.دی) که حزبی است که با دیدگاه‏های آقای اوجلان شکل گرفته، دعوت به عمل نیامده بود و تنها از ۱۲ حزب قدیمی کردستان سوریه دعوت شده بود.

در کنفرانسی که در اربیل برگزار شد و آقای بارزانی و آقای برهم صالح در آن شرکت کرده بودند، اشتباه بزرگی صورت گرفته بود و از بزرگ‏ترین حزب کرد سوریه، “حزب اتحاد دموکراتیک کردی(پی.ی.دی) که با دیدگاه‏های آقای اوجلان شکل گرفته، دعوت به عمل نیامده بود

اما با توجه به این‏که اگر همه‏ این احزاب را کنار هم قرار بدهیم، وزنه‏ای به اندازه‏ سنگینی وزنه‏ تشکیلاتی این یک حزب، یعنی “پی.ی.دی” نیستند، هنوز هم نتوانسته‏اند کار اصلی و انسجام درونی خود را به وجود بیاورند و یک پلاتفرم بزرگ تشکیل بدهند.

البته هم‏زمان، بعد از مدتی، در کشورهای اروپایی حرکت‏هایی بین احزاب کردستان سوریه شروع شد و رایزنی‏هایی با پی‏.ی.‏دی انجام گرفت و طبق خبرهایی که من از طرف احزاب و روشنفکران و سیاست‏مداران کرد سوریه دریافت کرده‏ام، آن‏ها به این نتیجه رسیده‏اند که با هم و در کنار هم، برای حل بحران‏های خودشان و توقعاتی که ملت کرد سوریه دارند به توافق برسند.

الان هم این کار در حال انجام شدن است و آن‏ها در حرکت‏های جدیدی که در شهرهای بزرگ کردستان سوریه، یعنی آموشلو، انجام می‏گیرد، همگام با هم حرکت می‏کنند و در واقع توانسته‏اند حرکت بزرگی را سازماندهی کنند.

آقای اسکندری، پیشینه‏ تاریخی کردهای سوریه به کجا برمی‏گردد و از کی این جمعیت کرد در این‏جا دور هم جمع شده‏اند؟ چه حوزه‏ نفوذ و چه پیشینه‏ تاریخی‏ای دارند؟ آیا هیچ‏گاه در حکومت دستی داشته‏اند؟ نسبت آن‏ها با حکومت سوریه چه بوده؟

همان‏طوری که تاریخ ملت کرد، تاریخی است که از زمان تقسیم کردستان شروع شده، ملت کرد سوریه هم قسمتی از این بحران تاریخی ملت کرده بوده. یعنی از ۲۴ جولای ۱۹۲۴ که “معاهده‏ لوزان” که بر مبنای آن دول جهان تصمیم می‏گیرند کردستان را بین کشورهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه تقسیم کنند، به امضا می‏رسد.

در همان زمان، دولت فرانسه که بر منطقه‏ای که کردها در آن‏جا زندگی می‏کردند حکومت داشته، تلاش‏اش بر این بوده که یک حکومت فدرالی، بر اساس مذاهب به‏وجود بیاورد. ولی متأسفانه در آن شرایط کردها تن به این تقسیم‏بندی فدرالی بر مبنای مذهب نمی‏دهند و می‏خواستند مسائل‏شان را از طرق غیرمذهبی حل کنند.

احزاب و روشنفکران کرد در آن زمان بیشتر جذب احزاب مارکسیستی در درون احزاب عربی شدند و فکر می‏کردند از آن طریق می‏‏توانند مسائل کردی خود را پیش ببرند. ولی همان‏طور که می‏دانید، ایده‏های مارکسیستی این احزاب نه تنها مسئله‏ کردی را حل نکرد، بلکه این موضوع اصلاً از یاد رفت.

تلاش‏های کردها برای حل مسئله‏ خودشان هم‏چنان ادامه پیدا کرد و به قیام شیخ سعید در سال‏های ۱۹۲۷ رسید و بعد از شکست این قیام، تعدادی از نیروهای این قیام از کردستان ترکیه به کردستان سوریه مهاجرت می‏کنند.

در مبارزاتی هم که در کردستان عراق صورت می‏گیرد، تعدادی از کردها بعد از این‏که مبارزات در آن‏جا بر اثر سرکوب شدید رژیم‏های حاکم بر عراق شکست می‏خورد، وارد خاک کردستان سوریه می‏شوند.

به این ترتیب، جمعیتی که در منطقه‏ کردستان سوریه زندگی می‏کنند ترکیبی است از نیروهای ساکن آن‏جا و یک‏سری از نیروهایی که در اثر مبارزه‏ مردم کرد در کردستان ترکیه و عراق به آن‏جا رفته‏اند و در واقع مهاجران کرد هستند.

اما جمعیت مردم کرد در سوریه، بر مبنای برخی آمارها یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر است.  برخی دیگر از آمارها، این جمعیت را دو و نیم میلیون و حتی برخی بالای سه میلیون تخمین می‏زنند و می‏گویند ۵۰۰ هزار تن از آنان، کسانی هستند که شناسنامه‏ای ندارند.

علت بدون شناسنامه بودن برخی از کردهای سوریه، این است  که دولت بعث سوریه در زمان خودش، تصمیم گرفته بود که یک سرشماری‏ انجام بدهد. بعضی از کردها از ترس ورود اجباری بچه‏های‏شان به نیروهای نظامی دولت بعث، در سرشماری شرکت نکردند

علت بدون شناسنامه شدن این افراد، این بود که دولت بعث سوریه در زمان خودش، تصمیم گرفته بود که یک سرشماری‏ انجام بدهد. اما بعضی از کردها چون ترس از آن داشتند که در صورت شرکت در سرشماری، بچه‏های‏شان باید وارد نیروهای نظامی دولت بعث بشوند، در سرشماری شرکت نکردند و در آن روز حدود ۱۵۰هزار تا ۲۰۰هزار نفر و طبق آمار سازمان دیده‏بان حقوق بشر، بیش از ۲۰۰هزار نفر از آن زمان، بدون شناسنامه باقی مانده‏اند.

امروز آمار آن‏هایی که شناسنامه ندارند، بیش از ۵۰۰هزار نفر است. ما اگر نگاهی به تاریخ کردهای سوریه  بیاندازیم، شاید یکی از دردآورترین تاریخ‏های ملت‏های جهان باشد.

آیا خود احزاب کرد سوری با خودشان، علیه حاکمیت بشار اسد، وحدت دارند؟

با توجه به شرایطی که در کردستان سوریه بوده، ملت کرد در طول تاریخ مبارزاتی‏شان با نه تنها آقای بشار اسد، بلکه با پدر او و دولت‏های قبلی، اتحاد خود را داشته‏اند و مبارزات‏شان همیشه مبارزاتی مداوم بوده است.

یعنی اگر ما حتی به مبارززات اخیر ملت کرد نگاه کنیم، می‏بینیم که مبارزات سازماندهی شده‏ کردها، برمی‏گردد به دهم دسامبر سال ۲۰۰۲ که در آن‏جا چندین هزار نفر از اعضای حزب اتحاد کرد در سوریه (پی.ی.دی)، در مقابل پارلمان سوریه تظاهرات می‏کنند؛ به خاطر همان کسانی که شناسنامه ندارند و به خاطر ممنوعیت زبان کردی.

سال ۲۰۰۳، صدها کودک برای احقاق حقوق کودکان بی‏شناسامه، توسط احزاب کردی و روشنفکران کرد به سمت ساختمان پارلمان سوریه فرستاده می‏شوند که در آن‏جا هم از سوی دولت و هم نیروهای امنیتی به آنها حمله می‏شود

حتی در سال ۲۰۰۳، صدها کودک توسط احزاب کردی و روشنفکران کرد به سمت ساختمان پارلمان سوریه فرستاده می‏شوند که در آن‏جا هم دولت و نیروهای امنیتی حمله می‏کنند و تعدادی از کسانی که این حرکت را برای احقاق حقوق کودکان بی‏شناسامه پایه‏‏ریزی کرده بودند، سرکوب می‏شوند.

یا در ماه مای ۲۰۰۴ در شهر قاموشلو که بزرگ‏ترین شهر کردی سوریه است، حرکت‏های وسیعی انجام گرفته بود و در تظاهراتی هم که در ماه مارس انجام گرفت، تعداد زیادی کشته شدند.

به این ترتیب می‏بینیم که احزاب و سازمان‏های کردی در تشکیلات‏هایی که دارند، در مبارزات مربوط به مسائل کردی و کردستان همیشه با هم بوده‏اند.

ولی واقعیت‏ بزرگی که در سوریه وجود دارد این است که با توجه به شرایط موجود در این کشور،  پ‏.ک‏.ک توانسته تشکیلات عظیمی در درون کردستان سوریه به‏وجود بیاورد. یعنی پی.‏ی.‏دی یکی از بزرگ‏ترین سازمان‏های تشکیلاتی کردی در درون کردستان سوریه است.

ولی حزب دمکرات کرد سوریه را هم داریم که از قدیمی‏ترین احزاب کرد سوریه است. در مجموع، در کردستان سوریه، ۱۲ حزب قدیمی وجود دارند. 

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • رفعت رکنی، نصرالله

    همان‏طوری که تاریخ ملت کرد، تاریخی است که از زمان تقسیم کردستان شروع شده، ملت کرد سوریه هم قسمتی از این بحران تاریخی ملت کرده بوده. یعنی از ۲۴ جولای ۱۹۲۴ که "معاهده‏ لوزان" که بر مبنای آن دول جهان تصمیم می‏گیرند کردستان را بین کشورهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه تقسیم کنند، به امضا می‏رسد. عبارت بالا عین عبارتی است که آقای اسکندری بیان فرموده اند. از مصاحبه کنندۀ محترم، مسئولان رادیوی زمانه و کردهای داخل ایران خواهش می کنم بگویند آیا به راستی از تاریخ یاد شده سنندج و کرمانشاه و مهاباد درآن تقسیم به ایران رسید؟! علاوه براین، این گروههای قومی بسیار متنوعی که اینک سهواً کرد و حتی «ملت» نامیده می شوند، زبان مشترکشان کدام است؟ سورانی؟ زازا؟ کرمانجی؟ اورامانی؟ ....تازه این در صورتی است که ملتی را براساس زبان بسازیم. زبان مشترک همۀ اینها فارسی بوده همچنان که شرف الدین بدلیسی نخستین کتاب تاریخ کرد را به زبان فارسی نوشت. چهارشنبه سوری و نوروز و رفرانس به قهرمانان شاهنامه هم که با دیگر ایرانیان مشترک است. پس موش دوانی و صحبت دروغین از «تقسیم» کردها میان ایران و مناطق پیشین امپراتوری عثمانی از کجا می خیزد؟ دشمنی با ایران و ایرانیگری؟ عشق به جعل و اختلاف افکنی و طلبکاری و «ملت سازی» ؟