پویان انصاری – دولت اسرائیل کماکان حقوق و آزادیهای فلسطینیها را نقض میکند و به عرفها و موازین حقوق بینالملل نیز در این زمینه بیاعتناست؛ در آخرین واکنش بینالمللی، شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو خواهان توقف شهرکسازیها و نقض حقوق بشر در سرزمینهای فلسطینی شد.
تصمیم شورای حقوق بشر سازمان ملل مبنی بر تشکیل یک گروه حقیقتیاب به منظور بررسی مسئله شهرکسازی در کرانه باختری و شرق بیتالمقدس و نیز نقض حقوق انسانی فلسطینیها موجب خشم مقامات اسرائیلی شد. در واکنش به این تصمیم شورای حقوق بشر، اسرائیلیها نیز هفته گذشته اعلام کردهاند که همکاری و ارتباط خود را با این نهاد بینالمللی قطع خواهند کرد و اجازه نخواهند داد تا فرستادگان سازمان ملل از شهرکهای ساخته شده در سرزمینهای اشغالی دیدار کنند. [۱]
برای ما ایرانیانها استدلالها و پاسخهای دولت اسرائیل خیلی امر ناآشنایی نیست. آنها میگویند کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل نظیر ایران و سوریه خود از نقضکنندگان حقوق بشر هستند. بنابراین تصمیمهای این شورا مشروعیت ندارد. این استدلال از جنس همان استدلالهایی است که بارها مقامات دولت جمهوری اسلامی در مقابل خواست رعایت حقوق بشر در ایران مطرح کردهاند.
رشد شهرکسازی و پایمالی حقوق فلسطینیها
یافتههای تازه یک سازمان اسرائیلی نشان میدهد که گسترش غیر قانونی شهرکسازی اسرائیل در کرانه باختری نسبت به سال گذشته، ۱۹ درصد افزایش داشته است.
براساس گزارش سازمان اسرائیلی "اکنون صلح" در ژانویه سال ۲۰۱۲، کشور اسرائیل ساخت هزار و ۸۵۰ واحد مسکونی غیر قانونی را در سال ۲۰۱۱ در کرانه باختری آغاز کرده است.
این گزارش، نشان میدهد که دست کم سه هزار و ۵۰۰ واحد غیر قانونی نیز طی سال ۲۰۱۱ در کرانه باختری در حال ساخت بوده است. در همین سال، مناقصههای ساخت هزار و ۵۷۷ واحد در کرانه باختری و دو هزار و ۵۷ واحد در شرق بیتالمقدس نیز منتشر شده بود.
همچنین در سال ۲۰۱۱، اسرائیل با صدور مجوز برای پستهای نگهبانی، برنامهای برای تعیین ۱۱ شهرک غیر قانونی جدید شامل ۶۸۰ خانه برای دو هزار و ۳۰۰ شهرکنشین طراحی کرده است.
براساس آمارهای موجود، در سال ۲۰۱۱ روند تخریب خانههای فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی به منظور ساخت شهرکهای یهودینشین در مقایسه با سال ۲۰۱۰، دو برابر شده است.
براساس آمارهای موجود، در سال ۲۰۱۱ روند تخریب خانههای فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی به منظور ساخت شهرکهای یهودینشین در مقایسه با سال ۲۰۱۰، دو برابر شده است.
برخی از سازمانهای حقوقی از گروه موسوم به گروه "چهارجانبه خاورمیانه" نیز خواستند که تلآویو را برای تغییر در سیاستهای شهرکسازی و متوقف کردن تمامی تخریبهایی که نقضکننده حقوق بینالملل است، تحت فشار قرار دهند. گروه "چهارجانبه خاورمیانه" از آمریکا، سازمان ملل، اتحادیه اروپا و روسیه تشکیل شده است.
در این بیانیه، با ارجاع به آمارهای سازمان ملل که گفته شده است دولت اسرائیل در طول سال ۲۰۱۱ با تخریب بیش از ۵۰۰ خانه و سایر سازههای فلسطینیها، بیش از یک هزار فلسطینی را آواره کرده است. از سال ۲۰۰۵ تاکنون، این بیشترین آمار تخریب و بیخانمانی در طول یکسال است.
بر پایه همین آمارهای، میزان حملات شهرکنشینان یهودی به فلسطینیها در سال ۲۰۱۱ در مقایسه با سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۰۹ به ترتیب ۵۰ و بیش از ۱۶۰ درصد افزایش داشته است. این آمار از سال ۲۰۰۵ تا کنون بیشترین افزایش را داشته است.
دولت اسرائیل در سپتامبر سال ۲۰۱۰ پس از کند کردن روند شهرکسازی در یک مقطع دهماهه، ساخت و ساز در مناطق اشغالی را از سر گرفت. این امر، موجب توقف مذاکرات مستقیم تشکیلات خودگردان فلسطین با تلآویو شد.
زندانیان سیاسی، نمادی دیگر از نقض حقوق بشر در اسرائیل
اگر در ایران، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و صدها زندانی سیاسی دیگر نماد آشکاری از نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی هستند در اسرائیل نیز احمد سعادت و مروان برغوثی به همراه هزاران زندانی سیاسی دیگر نمادهای نقض حقوق بشر در این کشور هستند.
رسانههای دولتی جمهوری اسلامی که ادعای حمایت از حقوق فلسطینیها را دارند، هیچ اشارهای به این زندانیان سیاسی در اسرائیل ندارند. برخلاف ادعای جمهوری اسلامی، گروههای فلسطینی از دخالتهای این حکومت در مسئله فلسطین نه تنها استقبال نمیکنند، بلکه این امر را یکی از عمدهترین دلایل عدم حل مسئله فلسطین و دستیابی مردم آن به حقوقشان ارزیابی میکنند.
احمد سعادت، فعال چپگرا و سوسیالیست فلسطینی، دبیر کل جبهه مردمی برای آزادسازی فلسطین و عضو مجلس قانونگذاری این کشور، یکی از ۱۱ هزار زندانی سیاسی فلسطینی است که در زندانهای اسرائیل نگاه داشته میشوند. او روز ۲۸ اکتبر سال ۲۰۰۸ محکوم به گذراندن ۳۰ سال حبس در زندان شد.
احمد سعادت در کنار هزاران زندانی فلسطینی، شامل دیگر رهبران سیاسی در فلسطین، در بند مقامات یک اشغالگر نظامی غیر قانونی به سر میبرد. این افراد شامل ۴۱ نفر از اعضای مجلس قانونگذاری فلسطین هستند که در سال ۲۰۰۶ انتخاب شدند.
مروان برغوثی، سیاستمدار چپگرای فلسطینی عضو جنبش فتح است. آقای برغوثی که از سال ۲۰۰۲ در زندان به سر میبرد به پنج مرتبه حبس ابد محکوم شده است. او در سال ۲۰۰۶ با قرار گرفتن در صدر فهرست انتخاباتی جنبش فتح، به مجلس قانونگذاری فلسطین راه یافت و در سال ۲۰۰۹ به عضویت شورای رهبری فتح انتخاب شد. بسیاری از تحلیلگران سیاسی او را محبوبترین شخصیت سیاسی در فلسطین میدانند.
مروان برغوثی، سیاستمدار چپگرای فلسطینی عضو جنبش فتح است. برغوثی که از سال ۲۰۰۲ در زندان است به پنج مرتبه حبس ابد محکوم شده است. او در سال ۲۰۰۶ با قرار گرفتن در صدر فهرست انتخاباتی جنبش فتح، به مجلس قانونگذاری فلسطین راه یافت. بسیاری از تحلیلگران سیاسی او را محبوبترین شخصیت سیاسی در فلسطین میدانند.
مروان برغوثی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۵ فلسطین برای جانشینی یاسر عرفات از داخل سلول قصد داشت در رقابت با محمود عباس در انتخابات شرکت کند که سرانجام با مخالفت اعضای مرکزی "ساف" از تصمیم خود منصرف شد.
او در میان همه گروههای فلسطینی و شمار زیادی از یهودیان محبوبیت دارد و میتواند رهبری باشد که حماس و فتح روی او به توافق برسند. او همچنین دوستانی در جناح چپ اسرائیل دارد و به خاطر تحمل سالها حبس در زندان در اسرائیل، عبری را به خوبی صحبت میکند.
مروان برغوثی را نلسون ماندلای فلسطینی میخوانند و در نوار غزه و کرانه باختری از وی به عنوان وارث و ادامه دهنده راه یاسر عرفات یاد میشود.
مردم در ایران و اسرائیل کجا ایستادهاند؟
مسئله فلسطین بیش از ۷۰ سال سابقه دارد؛ مسئله و بحرانی که از مرزهای فلسطین فراتر رفته و تاثیری عمیق بر روند صلح، پیشرفت و دموکراسی در کل خاورمیانه گذاشته است. حتی هماکنون نیز که به اصطلاح در دوره "پسابهار عربی" به سر میبریم، بسیاری بر این باورند که راه گذار واقعی خاورمیانه به دموکراسی، صلح و رسیدن به آرمانهای انسانی، جز از طریق حل "مسئله و بحران فلسطین" نیست.
در این میان اما نگاه ما "مسئله فلسطین" به واسطه سوء استفاده تریبونهای رسمی حاکمیت جمهوری اسلامی، بهطور آشکاری با نگاه یک عرب ساکن در دیگر کشورهای خاورمیانه یا حتی یک اروپایی و آمریکایی متفاوت است.
اگر "مسئله فلسطین" در سراسر جهان، از کشورهای آمریکای لاتین گرفته تا قلب اروپا و جنوب شرق آسیا، در میان فعالان سیاسی و طرفداران حقوق بشر، امری مهم و همواره مطرح است، در میان فعالان سیاسی دموکراسیخواه ایران، نه تنها اولویت خاصی ندارد، بلکه حتی مورد بیتوجهی، اغماض و فراموشی عمدی قرار میگیرد. شعار "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" که در جریان تظاهرات جنبش سبز در سال ۸۸ بارها و بارها سرداده شد، نشان آشکاری از چنین رویکردی بود.
نگاه مردم اسرائیل در حمله به ایران
روزنامه اسرائیلی هاآرتص روز دوشنبه (۲۶ مارس/ هفت فروردین) نتایج یکی از تازهترین نظرسنجیها در مورد پیامدهای احتمالی بمباران تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی توسط نیروی هوایی اسرائیل را منتشر کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، حدود ۶۵ درصد از پرسششوندگان فکر میکنند که بهایی که اسرائیل در صورت تجهیز جمهوری اسلامی به بمب اتمی باید بپردازد، از بهای واکنش احتمالی این کشور به یک حمله بازدارنده بسیار بیشتر است.
بنا بر این گزارش، ۶۰ درصد شرکتکنندگان این نظرسنجی نیز اعتقاد دارند، برنامههای هستهای جمهوری اسلامی تنها از طریق یک عملیات نظامی متوقف خواهد شد. به این ترتیب، در چهارماه گذشته، حدود ده درصد به شمار موافقان حمله نظامی علیه ایران افزوده شده است.
صداهای دیگر و کمپینهای دوستی
در سوی دیگر ماجرا، هزاران نفر نیز در نخستین تظاهرات بزرگ ضد جنگ علیه ایران در اسرائیل شرکت کردند. روی پلاکاردهای تظاهرکنندگان اسرائیلی، شعارهایی حاکی از ابراز دوستی با ایرانیان و "نه به جنگ" دیده میشد.

دو هفته پیش نیز در شانزدهم ماه مارس، دو طراح و گرافیک اسرائیلی به نام ران ادری و میخائیل تامیر، کارزاری در شبکه اجتماعی فیسبوک به نام "اسرائیل، ایران را دوست دارد"، راه انداختند. این کارزار خیلی سریع پیش رفت و "ایرانیان عزیز ما شما را دوست داریم و کشور شما را بمباران نخواهیم کرد" از روی صفحههای فیسبوک با پروژکتور به روی ساختمانهای تل آویو رفت.
واقعیت این است که این نوع ابراز محبت اسرائیلیها به مردم سایر کشورها در خاورمیانه، به نوعی "بیسابقه" است. هیچ کمپین یا حرکتی مشابه برای مردم سوریه، فلسطین یا سایرمردم خاورمیانه وجود نداشته است.
به راه افتادن این کمپین، واکنشهای برخی از فعالان و شهروندان عادی ایرانی را نیز به همراه داشت. فعالان ایرانی نیز در پیامهایشان گفتند که با مردم اسرائیل دشمنی ندارند، آنها را دوست دارند و خواهان صلح و دموکراسیاند.
به نظر میرسد همانقدر که مردم اسرائیل و ایران، خواهان صلح، دوستی، آرامش و رسیدن به دموکراسیاند، دولتهای این دو کشور، حیات خود را در ادامه فضای جنگی، تبعیض و نقض حقوق بشر مییابند.
در واقع نقطه اشتراک این دو دولت، علاوه بر ایدئولوژی توسعهطلبانه و سلطهجوی مذهبی، که یکی با رنگ و بوی اسلام شیعی و دیگر بر مبنای ایدئولوژی "صهوینیستی یهودی" تعریف شده است، بر پایه، ترور، سرکوب، تبعیض و نقض حقوق بشر شکل گرفته است.
حال در این میان، پرسش و مسئله اصلی این است: آیا بمبهای عشق و دوستی مردم صلحطلب خاورمیانه، میتواند تاثیر اندکی بر فضای خشن و آکنده از نقض حقوق بشر، اشغال، تبعیض و زندان بگذارد یا بار دیگر جنگطلبها، فاجعه تازهای را در این منطقه پرآشوب رقم خواهند زد؟
پانویس:
[۱] ۳۶ عضو از ۴۷ عضو این نهاد بینالمللی، از درخواست فلسطینیها مبنی بر تحقیق پیرامون سیاست شهرکسازی اسرائیل در مناطق اشغالی حمایت کرده بودند. ایالات متحده آمریکا، تنها کشوری بود که با این درخواست مخالفت کرده بود. ده عضو دیگر شورای حقوق بشر نیز به خواست فلسطینیها رای ممتنع داده بودند.
اسرائیل عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نیست، ولی با این نهاد، رابطه و همکاری دارد.
دولت اسراییل و یهودیت در کل خود از نژاد پرسترین نگرش های دینی در عصر کنونی محسوب می شود .جنایتی که بر مردم فلسطین می شود وحشیانه تر از جنایتی است که توسط نازیهای آلمانی بر علیه خود آنها شد و در بربریت روی چنگیز خان را هم سفید کردند .جمهوری یهودی اسراییل و جمهوری اسلامی ایران دو روی یک سکه اند .
amir pooyan / 02 April 2012
سلام به آقای پویان انصاری نویسنده این مقاله،
بینهایت سپاسگزارم از مقایسه دقیق حاکمان صهیونیستی و سران جمهوری اسلامی.
کاربر مهمان / 02 April 2012
“دولت اسراییل و یهودیت در کل خود از نژاد پرسترین نگرش های دینی در عصر کنونی محسوب می شود .جنایتی که بر مردم فلسطین می شود وحشیانه تر از جنایتی است که توسط نازیهای آلمانی بر علیه خود آنها شد …”
اول – اسرائیلیها و فلستینیها هردو سامی هستند، یعنی از یک نژادند! بنابر این اطلاق نژادپرستی به رفتار اسرائیل، دستکم نشانه عدم اطلاع و شناخت از مسئله اسرائیل و فلسطین است!
دوم ـ مقایسه هالوکاست با کشته شدهگان درگیریهای میان اسرائیل و فلستینیان قیاس مع الفارق است! یعنی قابل مقایسه نیست! در هالوکاست بیش از شش میلیون یهودی کشته شد! یهودیها با دولت آلمان در جنگ نبودند! فلستینیها در حال جنگ با اسرائیلند!
سوم ـ در اسرائیل از جمعیت ۷.۵ میلیون نفره ۲۳.۶% غیر یهودی و بیشتر عرب هستند! یعنی نزدیک به یکچهارم کل جمعیت اسرائیل! در پارلمان نمایندگان خود را دارند و بسیار هم فعالند! از زندگی در اسرائیل هم بسیار راضی!
این را بپذیرید که اسرائیل دموکراتترین کشور خاورمیانه است! کشوری مدرن و اروپائی در میان همسایهگانی چون سوریه و مصر! بنابراین اثر تبلیغات و شعارهای حکومت اسلامی را از افکارتان پاک کنید ونگاهی دوباره به مسئله بیاندازید!
کاربر مهمان / 03 April 2012
چپگرایان اسراییلی و ایرانی و اوپایی و امریکایی متاسفانه کاملا شبیه هم هستند.همانطور که چپگرایان ایرانی از جنایات رژیم اسلامی دفاع میکردند و حتی اقای گنجی بعد از سی سال اقرار کردکه برای تحریک مردم از حربه دروغ استفاه میکردند بقیه چپگرایان هم کارشان دروغ برعلیه اسراییل و تحریک مسلمانان به خشونت بر علیه اسراییل و جهودکشی است.
پنهان کردن و توجیح جنایات اعراب نژادپرستی که خودشان را فلسطینی میخوانند و همه شان مثل بقیه مسلمانان فاشیست و وحشیگریهاو جنایتهایشان حتی بر علیه دیگر مسلمانان را میتوان در هر گوشه دنیادید و قصد همه شان کشتار یهودیهاست و اشغال تنها کشور خاورمیانه است که هنوز کشور اسلامی(یعنی کشوری که فقط مال مسلانان است ودیگران شهروند درجه دو حساب میشوند)و یا کشور عربی( یعنی کشوری که فقط ما قوم و نژاد عرب است) نام نگرفته. البته چون نویسنده این مقاله مسلمان است شاید نمی شود ازشان انتظار داشت از دروغ گویی و دفاع از متجاوزین عرب و مسلمان و قاتلانی که به جرم کشتار مردم اسراییل در زندان هستند دفاع نکند. فرق اعراب فلسطینی با اعراب حامی بشار اسد و مسلمانان حامی خامنه ای فقط این است که هنوز به «آزادی» کامل نرسیده اند که راحتتر یهودیها را بکشند.
کاربر مهمان / 02 April 2012
…حتی هماکنون نیز که به اصطلاح در دوره “پسابهار عربی” به سر میبریم، بسیاری بر این باورند که راه گذار واقعی خاورمیانه به دموکراسی، صلح و رسیدن به آرمانهای انسانی، جز از طریق حل “مسئله و بحران فلسطین” نیست…?!
یعنی اگر اعراب و مسلمانان اسراییل رااشغال و تبدیل به یک کشور اسلامی کنند دیگر در خاورمیانه مسلمانان گلوی کودکان یهودی و مادرشان را نخواهند برید و به راندن یهودیها از خانه هشان و جهودکشی و اشغال زمینهای آنها پایان خواهند داد ؟همان وحشی گریها و اشغالگریهای اسلامی که کشورهای خاورمیانه را از یهودیها پاک کرده و باقیمانده شان رابه اسراییل کوچ داد؟دیگر در ایران مسلمانان پیرو خط امام معترظان به ظلم و غارت را زندانی شکنجه نخواهند کرد و سریعا مسلمانان سوریه دست از کشتار دیگر مسلمانان و قتل و شکنجه و سوزاندن کودکان آنها برداشته و شیعه ها و سنی های عراق عادت هر روز خود یعنی کشتار زنان و کودکان گروه مقابل با بمبهای انتحاری در بازارها و مسجدها ترک خواهند کرد و دیگر امت اسلام به صورت دختر بچه ها اسید نخواهند پاشید و بینی دختر بچه ها را نخواهند برید و مسلمانان کشور آپارتاید عربستان سعودی مثل دیگر کشورهای آپارتاید اسلامی از جمله ایران ملیارها دلار را خرج گسترش اسلام تروریستی دردنیا نخواهند کرد و همه آنها به همراه فلسطینیهای عرب و مسلمان با صلح و تمدن در کنا هم زندگی خواهند کرد؟!
mooni / 03 April 2012
موسوی و مروان برقوتی هم شباهت زیادی به هم دارند. موسوی در هشت سال نخست وزیری در جنایات خمینی شریک بود و تجاوز به دخترای زندانی قبل از اعدام جزو افتخارات ایشان و امام عزیزشان است. برقوتی سازمان دهنده حملات انتحاری و کشتارهای مردم اسراییل است و به جرم کشتار در زندان است نه به خاطر افکار سیاسی!این دروغها را در کشورهای اسلامی بگویند راحت تر است چون مردم یا بیسواد هستند یا رسانه هایشان سانسور است . زندانیان سیاسی و عقیدتی کسانی هستند مثل خانم نسرین ستوده که کسی را نکشته اند. از سطح پایین شعور ملتهایی که جنایتکارانی مثل مروان برقوتی و خمینی برایشان مبارز حساب میشوند باید ترسید.
mooni / 03 April 2012
این اقا و یا خانم یهود پرست که مشغول درافشانی های من در اوردی خود است کاش قدری فکر می کرد و بعد متاع خود را بالا می اورد . چرا که کالبد شکافی حرافی های وی فقط نشان دهنده اوج درجه نژادپرستی وی است و نه چیز دیگری . ایشان زمین و زمان را به هم می بافند و بعد چندتا فحش به اعراب می دهند ……….. ***** . شما با این نوشته های خود و با روش خود بهترین مدرک در اثبات نژاد پرستانه بودن ایین یهودی هستید . شما شاید از روانشناسی زبان اگاه نباشید ولی خیلی محترمانه به شما عرض می کنم که کنه گفتار شما از نفرت و مخصوصا نفرت از اعراب و مسلمانها منشاء می گیرد . و این تفکر اصلا تفکر سالمی نیست . در ثانی اگر نوشته بالا را خوب بخوانید و***** کل مطلب بالا درباره اسراییل و حقوق بشر است . اگر مطلبی در این مورد دارید لطف فرموده ما را مستفیض کنید ور نه خاموشی شما برای دیگر یهودیان معتدل بسیار سودمندتر خواهد بود .
amir pooyan / 03 April 2012
اول – در ایین یهودیت از قوم یهود و انتخاب این قوم توسط خدا و برتر بودن این قوم صحبت میشود . در عمل به این تفکر و نگرش چیزی جز نژاد پرستی در عمل نمی توان نا م نهاد .
دوم-دولت اسراییل به نسل کشی سیستماتیک فلسطینی ها به روش های مختلف است . انهدام فیزیکی . انهدام فرهنگی و محدویت های اسکانی و دربدی و زندگی در اردوگاها و……. عملا نسل کشی است و نه جیز دیگر .
سوم -جمعیت اسراییل از طریق وورود مهاجران . نیازمندان اقتصادی آفریقا بلوک شرق قدیم که هیچ ریشه ای در منطقه ندارند به رقم هفت میلیونی رسیده و آن غیر یهودیان عرب در عمل دارای هیچ قدرت سیاسی نیستند و به هیج عنوان شراکتی در اقثصاد کلان اسراییل ندارند .
اینکه سوریه و مصر بدند دلیلی نمیشود که رفتار ناشایست اسراییل را بر علیه فلسطینیان و عدم رعایت حقوق اولیه بشر توجیه کنیم .
amir pooyan / 03 April 2012
متاسفانه چپ ما هنوز به آن آگاهی و درایت نرسیده که بتواند خود را از زیربارسنگین یهودی ستیزی اسلامی برهاند!
کاربر مهمان / 03 April 2012
دنیا به سوی عدالت در حرکت است.
مطمئن باشید روزی حاکمان جنایتکار صهیونیستی، و حاکمان ایران مخصوصاً، احمدی نژاد( صهیونیست ) در یک دادگاه مشترک، محاکمه خواهند شد،
از سایت رادیو زمانه نیز که منصفانه این مقاله را چاپ کرده سپاسگزارم
تشکر فراوان دارم از دوستان خوب آقای پویان انصاری، و آقای امیر پویان.
کاربر مهمان / 04 April 2012
بازهم!
اول ـ متاسفانه دانسته یا ندانسته، شما دین یهود را با دولت یهود (jewish state of israel) یکی پنداشتهاید! درحالیکه اگر در دین یهود قوم یهود برگزیده محسوب می
شوند، در هیچکجای قانون اساسی اسرائیل
(http://www.jcpa.org/dje/articles/const-intro-93.htm) شما نمی توانید موردی بیابید که درآن یک یهودی به یک شهروند غیر یهودی برتری داده شده باشد!
دوم ـ استفاده از اصطلاح نسلکشی سیستماتیک، بدون ارائه نمونه! ازکشتار سیستماتیک!
کشتار ارامنه در جنگ جهانی اول توسط دولت عثمانی، کشتاریهودیان در رایش سوم و یا کشتار مسلمانان در بالکان را میتوان کشتار سیستماتیک نامید! رفتار حکومت اسلامی با ثنیها مسیحیان، بهائیان و … را میتوان آزار سیستماتیک نامید! ولی کشته شدهگان در درگیریهای فلستینیها و ارتش اسرائیل را نمی توان کشتار سیستماتیک نامید! زیرا اگر فلستینیها از حمله به خاک اسرائیل و کشتار شهروندان آن دست بردارند(بهخصوص نوار غزه)، دیگر کشته نخواهند شد! کما اینکه میبینید در کرانه باختری، در بلندیهای گولان (جولان) ویا منطقه شبعا، چنان درگیریهائی یا اصلن پیش نمیآید و یا اگر به تحریک خارجی اتفاق بیفتد بسیار نادر است! در ضمن اشتباه احمقانه کشورهای مسلمان منطقه که تصور میکردند با جنگ دولت اسرائیل ازبین میرود باعث از دستدادن خاکشان و دربدری و آواره شدن فلستینیها و به وجود آمدن اردوگاهها و پناهنده گان فلسطینی شد!
سوم ـ اطلاع بیشتر به بحش جمعیت این لینک مراجعه کنید!
http://en.wikipedia.org/wiki/Arab_citizens_of_Israel)
جمعیت اسرائیل به سه بخش عمده تقسیم می شود، یهودیهای ارتودوکس افراطی با رشد جمعیتی بالا، اعراب مسلمان با رشد جمعیتی بالا و یهودیان غیر ارتودوکس که تاکنون اکثریت جمعیت کشور را داشته اند و رشد جمعیتی بین صفر و یک دارند!
در جواب ریشه نداشتن اسرائیلی ها یادآوری می کنم، ساکنان کنونی آمریکا، استرالیا، کانادا و … هم ریشهای در آن مناطق نداشتند!
کسانی که در ظاهر برای پس گرفتن سرزمینشان (و در باطن جنگ اسلام علیه یهود) با پشتیبانی مالی و نظامی تمام کشورهای اسلامی، علیه اسرائیل را پیش میبرند از جنس همین کسانی هستند که اکنون بر ایران حاکمند!
برای شناخت بهتر مهمترین عوامل درگیریهای منطقه، به تاریخ پس از تقسیم امپراتوری عثمانی و دوران قیومیت انگلیس بر فلستین (ونه تنها شصت سال گذشته) و بهخصوص بازهم بهخصوس نقش مفتی اعظم اورشلیم امین الحسینی و همکاری وی با رژیم نازی آلمان دربلواهای علیه یهودیان (با ریشه!) ساکن منطقه مطالعه
کنید!
کاربر مهمان / 04 April 2012
فدری ناروشن و مبهم است !؟ چطور میشود دین یهود را از قوم یهود و اینکه دولت یهودی اسراییل خود را دولت مدافع قوم یهود میداند هز هم جدا کرد . خوب شاید این دوست محترم ما به نظریه ای جدیدی در تفسیر تورات رسیده اند که همگان از آن بی خبرند ! و اینکه چرا ایشان نظرات خویش را نظرات دولت یهودی می دانند ؟ اگر از نظر شما دولت یهود و دین یهود دو مقوله جدا از هم هستند خوب ما خوشحال خواهیم شد کع خصلت نوین این دولت را از زبان شما بشنویم . اما در واقع همانطر که اسلام و دولت اسلامی دو جزو لاینفک میباشند این مقوله در دین یهود و دولت یهود هم صادق است . شما را به قوانین مهاجرت به اسراییل ارجاع میدهم .
کشتار سیستماتیک . نسل کشی در تمام زمینه ها اجرا شده و در حال اجرا کردن نیز میباشد . مقاله بالا به خوبی و با آمار چگونگی تسلط جمعیتی یهودیان را از طریق اسکان دهی غیر قانونی و بیرون راندن ساکنان اصلی منطقه نشان می دهد . محو کردن قوم ها و نسلها الزاما تنها محو فیزیکی و آنی نیست . روش متداول و نوین کنونی نابودی ساختارها و زیر بناهای رشد و شکوفایی ملت هاست و این امر به اشکارترین شکل در مورد فلسطینیان اجرا می شود . نمونه اخیر بمباران مدارس می باشد . شما شاید نسل کشی را تنها در نسل کشی های متداول فیزیکی و امحاء فیزیکی میبینید یعنی همان روشی که در صبرا و شتیلا توسط اریل شارون رخ داد .
وزیر خارجه کنونی اسراییل نمونه زنده آمیزش دین یهود و دولت یهودی اسراییل است .
در نهایت باید اضافه کنم که بحث بر سر حقوق اساسی مردم فلسطین و حق زندگی در سرزمین های خود است و نه بحث اینکه تقصیر از طرف که بوده . قیاس آمریکا و اسراییل فدری خنده دار می باشد ولی گریه اور هم است . چرا که شروع این امر با کشتار وحشیانه ساکنان انجا شروع شد . چیزی که آمریکایی های داوطلبانه در مورد آن امروز صحبت نمی کنند و با خجا لت از کنارش رد می شوند . با این تفکر شما این حق را ما باید به جمهوری اسلامی بدهیم مه مثلا فردا کربلا را به خاطر وجود مقبره امام سوم اشغال کنند و یا اینکه افغانستان را به تصرف خود در آورند به دلیل تاریخ گذشته و……. .
amir pooyan / 04 April 2012
آقای پویان انصاری یا امیر پویان یا امیرپرویز پویان!
شروع کامنتهای من در جواب اولین کامنت بود که شما بهجای نویسنده جواب دادید! لابد خودشما کامنت را نوشته اید! که بهجای نویسنده آن خود را مسئول دیدید!
مطالبی که درجوابهای کامنتها نوشته اید بهطور مثال:
“این اقا و یا خانم یهود پرست که مشغول درافشانی های من در اوردی خود است کاش قدری فکر می کرد و بعد متاع خود را بالا می اورد . چرا که کالبد شکافی حرافی های وی فقط نشان دهنده اوج درجه نژادپرستی وی است ” نشان از شخصیت فردی عصبی، بیادب و بی منطق میدهد! نه یک محقق! از بهاصطلاح حوابهای سرسری، سردرگم، بیربط و پر از اشتباهات املائی هم میتوان جنبه دیگری از شخصیت شما، یعنی بیدقتی را نتیجه گرفت! بنا بر این بیش از این وقت خود را هدر نمیدهم! آنچه باید گفته میشد، مستند گفته شد!
کاربر مهمان / 05 April 2012
جهت اطلاع : بنده نه نویسنده این مقاله خوب را میشناسم و نه اینکه شناختی از ایشان دارم . این اولین بار است که مقاله ای از ایشان با نام ” پویان انصاری ” میخوانم .
amir pooyan / 05 April 2012
آقای امیرپویان تند میری!!! مستدل صحبت کن و از کلی گویی و تهمت دوری کن، سعی کن مثائل رو تحلیل کنی نه اینکه بری رو خط توهین و تکذیب!
Behrad / 06 April 2012
ای کاش نویسنده دلیلِ(برای ما ایرانیان ها*پاسخ ها استدلالهای و پاسخ های دولت اسرائیل امر غیر آشنایی نیست)را شرح میدادند.منظورم این است که چرا بقولِ ایشان ایرانیان ها!،اینهمه بموضوع فلسطینیان و اسرائیل علاقه مندند.در ضمنْ مقایسه ی برقوثی و ماندلا،توهین به نلسون ماندلا میباشد.تا آنجا که من میدانم،برقوثی بجرم قتل بزندان افتاده.
*جناب انصاری.ایرانیان،خودش جمع است و لاجرم ایرانیان ها صحیح نیست.
راد / 06 April 2012