ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مرگ رحیم ذبیحی، فیلمساز بانه‌ای و برادرش در حادثه رانندگی: شاهدان محلی می‌گویند حادثه مشکوک است

خودروی برادران ذبیحی به دلایل نامعلوم از جاده منحرف شده، سقوط کرده و آتش گرفته. شاهدان محلی این احتمال را مطرح کرده‌اند که دو سرنشین خودرو قبل از سانحه به قتل رسیده باشند.

بدن بی‌جان رحیم ذبیحی، فیلمساز کرد اهل بانه، همراه با برادرش شامگاه جمعه ۱۶ آذر در جاده روستای «نیزه‌رود» در شهرستان بانه پیدا شده است. خودروی آنها در پی حادثه‌ای که از سوی برخی شاهدان محلی مشکوک تلقی شده، به دره کوچک کنار جاده سقوط کرده و آتش گرفته است.

موضوع اکثر فيلمهاي ذبیحی خشونت عليه زنان و کودکان و قربانيان جنگ است

به گزارش خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران، خودروی برادران ذبیحی به دلیلی نامعلوم از جاده منحرف شده، به دره سقوط کرده و آتش گرفته است.

هر دو سرنشین این خودرو جان خود را از دست داده و سوخته‌اند.

هنوز علت حادثه مشخص نشده و پزشکی قانونی در مورد هویت سرنشینان خودرو اظهار نظر قطعی نکرده است، اما تحقیقات اولیه نشان می‌دهد سند مالکیت خودرو به نام همسر رحیم ذبیحی است و او و برادرش، کیوان ذبیحی، سرنشینان آن بوده‌اند.

شاهدان محلی این احتمال را مطرح کرده‌اند که دو سرنشین خودرو قبل از سانحه به قتل رسیده و آتش‌سوزی ساختگی بوده باشد.

برخی از شاهدان عینی گفته‌اند دست این دو نفر بسته بوده و برخی نیز گفته‌اند سرنشینان بر روی صندلی عقب خودرو بوده‌اند.

رحيم ذبيحی کارگردانی فیلم‌های زیادی را در کارنامه خود دارد که بارها در جشنواره‌های داخلی و خارجی مورد تقدیر قرار گرفته‌اند.

او در سال ۱۳۸۱ اولین فیلم کوتاه خود را به نام «هاوار» ساخت و پس از آن فیلم‌های متعدد کوتاه از جمله «ستلایت»، «گریز»، «پایان جنگ»، «استرس» و «مردی که به گردش رفت» و چندین فیلم بلند از جمله «سرزمین افسانه»، «بابا نوئل گریست» و «روز بعد» را کارگردانی کرده است.

بیشتر فيلم‌های ذبیحی به خشونت عليه زنان و کودکان و قربانيان جنگ می‌پردازند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • الهام

    ممنونم دوست ارجمندم بابت دلداریتان.درسته آنها بوزینگانی هستندکه باهرکس حرف حق بزندچنین معامله ای خواهندکرد.امیدوارم خداتقاصشان رابدهدتاحداقل نسل های بعدقربانی خشونت وحماقت آنان نشوند.به خداتوکل میکنم وبرای ملتم بهترین آرزوها را میکنم.به امید فردایی روشن .پاینده باشید.

  • به خانم الهام

    خواهرم! آن کسانی که با شما چنین رفتاری داشتند، مردم ایران نبودند. آنها از همان قماشی هستند که آقای نوریزاد و دیگران بارها از آنها صحبت کرده‌اند. آنها بوزینگان جمهوری اسلامی هستند و با همه منتقدان چنین معامله کرده و می‌کنند. اما شما تنها نیستید. من از تجربه شما بسیار ناراحت شدم، اما معتقدم که شما امروز قویتر از هر زمان دیگری هستید. و در صورتیکه فرصتی برای شما حاصل شود، جبران روزهای سخت را خواهید کرد. نکته‌ای که در مورد آمریکا نوشتید: آمریکا هم همانند دیگر کشورها؛ روسیه، چین، کشورهای اروپایی و غیرو بدنبال منافع خود است و دمکراسی و حقوق بشر در ایران برای همه آنها اگر نگوییم اصلاً مهم نیست، دستکم اولویت اول تا پنجم آنها نیست. لذا امید بستن به این کشورها برای آوردن دمکراسی سرابی بیش نیست. مردم ایران در حال حاضر بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی هستند. دیدید با شما چه معامله‌ای کردند؟ با دیگران هم چنین معامله‌ای کرده‌اند. تنها یک دشمن، دشمنش را از هستی ساقط می‌کند. بوزینگان جمهوری اسلامی با هر کس که حرف حق بزند همانند دشمنان رفتار می‌کنند. لذا ما مردم ایران تنها یک دشمن داریم، آنهم جمهوری اسلامی است. و جمهوری اسلامی هم از سالها قبل نوک حمله خود را متوجه منتقدان کردن و با کثیف ترین شیوه ها مردم ایران را نواخته است. پس اگر بُریده‌ایم یا خسته‌ایم، عقل حکم می‌کند تا دستکم آب به آسیاب این دشمن دیرینه (40 ساله) نریزیم، تا دیگران (مردم ایران) ریشه‌اش را از خاک بیرون بکشند. و قطعاً آن روز نزدیک است. نکته آخر اینکه، شما افتخار ایران و ایرانی هستید، و مطمئناً روزی مدال شجاعت و افتخار را از مردمان این کشور دریافت خواهید نمود. فاحشه رهبر ناقص العقل و آن آیت الله 90 ساله خبرگان است که در سن 84 سالگی با دختر 16 ساله ازدواج می کند. آنها خود از صدر تا ذیل فاحشه‌های مغزی، سیاسی و جسمی اند. و بارها ثابت کرده اند که تا چه حد خود و خانوادهایشان فاسد هستند.

  • الهام

    گاهی، تنهایی، تاوان انسانیت است.برعکس کسانی که میگویندخواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.این رازتنهایی من است وقتی درک نمیشوی.به امیدظهورصبحی روشن.

  • الهام

    سلام.ممنون ازدوستان عزیز که پاسخ هایی به من دادند.البته واضح بیان می کنم که منظورم از دشمنان این نظام مردم نبوده است.بایدمیگفتم دشمنان مردم ایران که هر گروه تروریستی میتواندباشد.همین استادم که میگفت این که بدانیم به چه چیزتظاهر کنیم خودش یک فضیلت است قطعا به جمهوری اسلامی ریاکارطعنه زده است اما معتقد بودکه انتخاب بین جمهوری اسلامی وآمریکا انتخاب بین بدوبدتراست.اینکه من به این ن نتیجه رسیدم که مردم لیاقت فداکاری وجانفشانی راندارندبرای این است که من درطول دوران دانشجویی ام کارهای فرهنگی سیاسی زیادی انجام دادم برای روشنگری مردم وقتی موردتوجه قرارگرفتم حکومت بلافاصله من راترور شخصیت کرد.فیلم خصوصی من را درتالارعروسی مونتاژکردودردانشگاه پخش کرد.دانشجویان درروزدانشجوپشت تریبون رفتندومن رافاحشه نامیدندکه درمجلس مختلط میرقصدبعدبه اشکهای من خندیدند.بعد ویلاگ درسی ام راهک کردندوعکس های مستحجن ریختند.بعدتهمت جنون به من زدند.باموتورمن رازیرگرفتند.یک ترم تعلیق شدم.فیلمنامه هایم رابه اسم آشنایان خودشان پخش کردندومیلیاردهاتومان ازحق من بابت فیلمنامه هایم که میلیاردی فروش میکردندادند.تنها به جرم اینکه بسیجی نبودم.بی رنگ بودم.دورونبودم.منتقد ومصلح بودم.دلسوزبودم.الگوبودم.وتنهابودم.آقازاده نبودم.هرکسی یک لگدزدورفت. بعدمجبورشدم بعدازفارغ التحصیلی شغل های مختلفی راتجربه کنم فقط برای حقوقی بخورونمیر.درتولیدی کارکردم.۷ساعت درخط تولید یکسره کارمیکردم.بعداز شش ماه به کاردیگری مشغول شدم.من همه چیزم رادرجمهوری اسلامی باختم.آبرویم رامالم را وبارها تصادفات ساختگی الان فقط زنده ام .بیکارم .وتنهای تنهای تنها باحقوق بازنشیتگی پدرپیرم

  • فریدون

    "فضیلت" یا فضاحت جمهوری جهنمی اسلامی؟ در زمینهء فضاحت, تقریبا هیچ ساحتی از زندگی در ایران باقی نمانده که جمهوری ننگین اسلامی فضاحت خود را بدان تحمیل نکرده باشد. از الف تا ی!

  • به الهام

    خانمی دانشجو که تجربه سیاست هم دارد! معتقد است بعضی مردم لیاقت ندارند که بعضی دیگر جانشان را برای آنها فدا کنند! سؤال اصلی این است که چرا باید شخصی جانش را برای دیگران فدا کند؟ از من کمی گذشته، من متأسفانه کمی کم کاری کردم، اما برای ساختن کشور و بیرون راندن دشمنی که خود را "بافضیلتِ جنایتکار" (تعبیر استاد از ج.ا!) می‌نامد، نباید از هیچ فرصتی دریغ کرد. و هزینه آن را باید داد. حقیقتاً راه دیگری برایمان نمانده است. من بعنوان فردی که، 30 سال در این کشور سعی کرده به مردم خدمت کند و فرصت پشت فرصت به رژیمی داده که شاید روزی به راه راست بازگردد، اما امروز می‌بیند که رژیم، کشور و مردم و همه چیز را به ورطه نابودی کشانده است. سکوت دیگر جایز نیست، ای کاش از ابتدا سکوت نمی‌کردم. امثال بانو نسرین ستوده و بانو نرگس محمدی هم در این دنیای ما نفس می‌کشند، آنها آزادی و سلامت خود را همانند آب شدن یک شمع فدای تک تک ایرانیان کرده‌اند. باید آنها را هم دید، باید ستارها را هم دید، فرزاد کمانگر را باید فراموش نکرد، فریدون فرخزاد، مختاری و پوینده، فروهرها، قاسملو و شرافکندی، و کسانی که سالهاست دیار غربت را برای جلای وطن انتخاب کرده‌اند، باید چشمها را شست و کسانی که سالها برای ساختن میهنی آباد با جمهوری اسلامی مبارزه کردند، آنها را هم باید دید. پس می‌بینیم که مردم ایران فقط آن کبابی دغل و استاد سهمیه‌ای پرورده دست ج.ا نیستند. مردم ایران لیاقت بهترینها را دارند، این تفکر شماست که یا باید عوض شود یا مردم آن را عوض خواهند کرد!

  • به الهام

    طعنه آن استادی که چهره دو رو و منافق جمهوری اسلامی را در قیاس با امثال گروههای تروریستی به "فضیلت" تعبیر کرده جالب است. در حقیقت یکی از تفاوتهای جمهوری اسلامی با امثال گروههای تروریستی را فقط در چهره بزک کرده آن باید جستجو کرد. گروههای تروریستی منطقه ریا نمی‌کنند، اما به حق باید گفت که ج.ا ریاکار، به مراتب خونخوارتر از همه آنها عمل کرده است. حقیقتاً گروههای تروریستی سلفی هرگز دشمن جمهور اسلامی نبوده و نیستند، آنها از جمهوری اسلامی ارتزاق می‌کنند، و هر از چندگاهی برای فرماندهان سپاه مأموریتهایی انجام می‌دهند. پس نمی‌توان آنها را دشمن جمهوری اسلامی دانست. بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی مردم ایران هستند. احتمالاً منظور خانم الهام که گفته‌اند: "هرچند می دانم آنها که دشمن این نظام هستند معامله ای بهترازاین بامخالفان نخواهندکرد" مردم ایران نبوده است! اما کاش واضح‌تر بیان می‌کردند که منظورشان چه کسانی است! آیا فرشید هکی جنایتکارتر از قاتلینش بود یا ذبیحی؟ یا شاید منظورشان انصارالفرقان است؟ باید در حال حاضر جمهوری اسلامی ثابت کند که انفجار چابهار کار سپاه یا به دستور سپاه نبوده، سپس می‌توانیم تصمیم بگیریم که اصولاً گروهکی مانند انصارالفرقان را چه کسی هدایت می‌کند. آنوقت تازه به این می‌رسیم که جنایتهای سپاه و تبعیض و ظلم جمهوری اسلامی، امثال ریگی را بوجود آورده است. می‌بینید؟ همه چیز به ذات کثیف خودشان (نه خودمان) باز می‌گردد.

  • الهام

    نمی دانم اینقدربی رحمی چه لزومی دارد .کاش انسانیت رافدای قدرت نکنیم.هرچند می دانم آنها که دشمن این نظام هستند معامله ای بهترازاین بامخالفان نخواهندکرد. فرق دشمن با اینها دراین است که علنی می کشدوتظاهربه انسانیت نمی کند.استادم میگفت شایدفضیلت این حکومت دراین است که حداقل می داندبه چه چیزتظاهرکند. گاهی آدمها نمی دانندفضیلت چیست وبه چه چیزبایدتظاهرکنند.تجربیات من به من آموخت که سیاست بیرحم است ومردم هم گاهی لیاقت این راندارند که انسان خودش رابرای آزادی آنها به خطربیندازد.مردمی که درهرمسندی باشند راه سواستفاده راخوب می آموزند ازیک رستوران داره ساده که گوشت فاسدویخ زده رابه جای کباب اعلا به مردم می دهدوبه جای زعفران ازرنگ خوراکی استفاده می کندگرفته تا کارمندتعزیراتی که رشوه میگیرد ومعلمی که به جای تدریس ازدانشجومیخواهد جزوات ده سال پیش راکنفرانس دهدآری این مردم لیاقت جان توراندارنداین رابدان وسکوت کن.ازماست که برماست.خلایق هرچه لایق.لیاقتشون همین امثال خودشونه.یاخودمون البته.

  • فرزاد

    این ترور، ترور فرشید هکی را که توسط اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات انجام شد، در اذهان زنده می‌کند! حقیقتاً چه تفاوتی است میان انصارالفرقان و جمهوری اسلامی؟ هر دو تروریست هستند؛ یکی از روی نادانی و فقر مالی و تبعیض و ظلم دست به ترور و خشونت می‌زند، دیگری برای از میان بردن هرگونه پتانسیل خطر برای نظامش. ترور فرشید هکی و رحیم ذبیحی (و برادرش) اما این پیام را برای فعالین مدنی و سیاسی کشور دارد که باید مراقب خود باشند (رژیم از آنها بیش از همه واهمه دارد). رژیم جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط قرار گرفته است و برایش آبرویی باقی نمانده تا در فکر حفظ آن باشد. در این روزهای آخر عمر، و غرق شدن در لجن خودساخته، دست بسوی هر ساقه کاهِ شناوری خواهد کشید تا شاید غرق نشود. برای نظام جمهوری اسلامی متأسف نیستیم. هر چند عمرمان تباه شد، اما جمهوری اسلامی درس مهمی به بشریت داد: فهمیدیم که تنها راه سعادت و عافیت و خوشبختی، "انسانیت" است، نه یک کلام بیش نه کم. امیدوارم این درس را نسلهای بعدی سرلوحه قرار دهند و کشورمان روی آرامش بگیرد.