ژانویه بدون الکل: چطور خودتان را به ننوشیدن متعهد نگه دارید
چند سالی است که در ماه ژانویه که ماه شروع سال میلادی است، جنبشی راه افتاده که افراد را تشویق میکند در این ماه، نوشیدن الکل را کنار بگذارند.

چند سالی است که در ماه ژانویه که ماه شروع سال میلادی است، جنبشی راه افتاده که افراد را تشویق میکند در این ماه، نوشیدن الکل را کنار بگذارند. تعداد کسانی که به این برنامه با نام «ژانویه بدون الکل» میپیوندند، بیشتر هم شده و با اینکه ژانویه ماه شروع سال خورشیدی ایرانی نیست، آمار بالای مصرف الکل در ایران میتواند بهانه خوبی باشد که ایرانیها هم به این جنبش بپیوندند و از منافع این تجربه جمعی استفاده کنند. با اینکه چند روزی از شروع ژانویه گذشته اما خیلی ساده میتوانید این یک ماه را از هر روزی که دلتان میخواهد شروع کنید و نامش را ماه بدون الکل بگذارید.

اگر شما هم یکی از آدمهایی هستید که تصمیمگرفتهاید ژانویه بدون الکل را تجربه کنید، بدانید که دارید به سلامتی خود لطف بزرگی میکنید. اما تعهد داشتن به ژانویه بدون الکل ممکن است با ارتباطات اجتماعی شما و مهمانیهای پیش رو به هم بریزد.
با این حال متخصصان میگویند که ارزشش را دارد که ژانویه بدون الکل را تجربه کنید. دوری از الکل برای یک دوره زمانی مشخص میتواند به تغییرات اساسی در زندگیتان منجر شود که پسانداز پول کمترین آن است.
نخستین چیزی که با تجربه ژانویه بدون الکل به دست میآورید، خواب راحت است. گرچه الکل آدم را خوابآلود میکند اما ساعت بدنی شما را به هم میریزد و جلوی فرو رفتن به خواب عمیق را میگیرد. خواب عمیق زمانی است که مغز در آن میتواند خود را بازسازی کند و خاطرات را بسازد.
اگر به فکر کاهش وزن هستید هم، دوری از الکل میتواند به این هدفتان کمک کند چون هر لیوان نوشیدنی دست کم ۱۰۰ تا ۱۵۰ کالری دارد.
نوشیدن الکل می تواند بر سیستم ایمنی هم اثر بگذارد و دربرابر سرماخوردگی و ویروسهایی مثل ویروس آنفلوآنزا آسیبپذیر شوید. ننوشیدن الکل باعث میشود که راحتتر در مقابل میکربها مقاومت کنید.
سرانجام اینکه چون الکل باعث از دست دادن آب بدن میشود، چروکها و چینهای پوستتان هم بدتر میشود. با قطع مصرف الکل پوستتان بهتر میشود؛ به ویژه در زمستان که ماه خشکی است و روی پوست اثر بدی میگذارد.
و البته در بلندمدت، نوشیدن الکل، تاثیرات سوء بدتری هم دارد و خطر بیمارهایی مانند بیماریهای قلبی و سرطان را بالا میبرد.
حالا اگر فکر میکنید برنامه ژانویه بدون الکل برایتان مناسب است. اما مطمئن نیستید که بتوانید به آن پابند بمانید، باید برای انجام آن برنامهریزی کنید.
این توصیهها را دنبال کنید تا در برنامهتان موفق شوید:
دلیل کارتان را بدانید: دلیل خود را تعریف کنید. دلیل شما، هدف شما و باور شماست. ممکن است دلیل شما بهبود وضع سلامتیتان باشد، یا قطع دائمی مصرف الکل در آینده. دلیلتان هرچه که هست، آن را یک ماموریت شخصی برای خوزتان بدانید و مرتب به آن مراجعه کنید.
به مردم بگویید. این کار فقط برای این نیست که به تعهدتان وفادار بمانید. برای این است که دوستانتان دیگر به شما لیوان آبجو تعارف نکنند و ترک الکل به عنوان یک عادت خوب شناخته شود نه عامل خجالت.
شمارش معکوس داشته باشید: اما نه آن طوری که در ذهنتان است. تعداد روزهایی را که گذراندهاید در ذهن داشته باشید نه روزهایی را که تا پایان این دوره باقی مانده. موفقیت روزانه خود را جشن بگیرید و به آن ببالید.
تنها برنامه نریزید. اگر قرار است به مهمانیای بروید که در آن الکل سرو میشود، دوستی را با خود ببرید که با شما هم تصمیم است و میتوانید مراقب تصمیم همدیگر باشید. خوب است که به محض اینکه به مهمانی رسیدید، به بقیه بگویید که برنامه ژانویه بدون الکل دارید تا فشار اجتماعی بر شما کاسته شود.
در مورد نوشیدنیهای معمولی خلاقیت به خرج دهید. اینکه قرار است الکل ننوشید معنی اش این نیست که قرار است آب خالی بنوشید. دستور تهیه نوشیدنی ترکیبی را با خود به مهمانی ببرید. تحیلتان را به کار بگیرید. خواهید دید که خیلیهای دیگر هم دلشان خواهد خواست که از نوشیدنی مخصوص شما بچشند.
فکر نکنید که مجبورید خودتان را توضیح بدهید. نوشیدن الکل آنقدر عادی شده که تصمیم به ترک آن ممکن است شما را در موقعیتی قرار دهد که حس کنید باید از خودتان و انتخابتان دفاع کنید. اما نیازی به این کار نیست. کافی است بگویید: من امشب چیزی نمینوشم. اگر واقعا حس میکنید که باید چیز بیشتری بگویید، به دوستانتان بگویید که صبح زود قرار کاری دارید و باید رانندگی کنید.
نظرها
بجام باده کن عزم درست
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست برخیز و بجام باده کن عزم درست کاین سبزه که امروز تماشاگه توست فردا همه از خاک تو برخواهد رست
من بنده آن دمم
من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بارتن نتوانم من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم
می نوش که
چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ می نوش که بعد از من و تو ماه بسی از سَلخ به غٌرّه آید از غره به سلخ
پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد
ما بی غمان مست دل از دست دادهایم همراز عشق و همنفس جام بادهایم بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد گو باده صاف کن که به عذر ایستادهایم کار از تو میرود مددی ای دلیل راه کانصاف میدهیم و ز راه اوفتادهایم چون لاله می مبین و قدح در میان کار این داغ بین که بر دل خونین نهادهایم گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست نقش غلط مبین که همان لوح سادهایم
که زندگانی اینست
می نوش که عمر جاودانی اینست خود حاصلت از دور جوانی اینست هنگام گل و باده و یاران سرمست خوش باش دمی که زندگانی اینست
خنده جام می و
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست سر فرا گوش من آورد به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر که ندادند جز این تحفه به ما روز الست آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم اگر از خمر بهشت است وگر باده مست خنده جام می و زلف گره گیر نگار ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست