ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«حدود ۶۰ درصد ایرانی‌ها کار نمی‌کنند»

وضع اقتصادی ایران روبه‌روز بدتر می‌شود. اما بر اساس آمار رسمی، شمار بیکاران در سال‌های اخیر ثابت مانده و همزمان جمعیت شاغلان در دهه اخیر متناسب با رشد جمعیت رشد نکرده است.

آمار رسمی در ایران به‌ویژه در عرصه اقتصادی همواره با واقعیت‌ها فرق دارد. این آمار نشان می‌دهد که با وجود وضعیت بد اقتصادی در کشور، شمار بیکاران در چند سال اخیر ثابت مانده، اما افزایش جمعیت شاغلان در یک دهه اخیر نسبت به رشد جمعیت با رکود مواجه بوده است.

عکس از آرشیو

روزنامه «همشهری» در گزارشی با عنوان «۶۰ درصد ایرانی‌ها کار نمی‌کنند» به داده‌های مرکز آمار ایران استناد کرده و نوشته است در چند سال اخیر شمار بیکاران «در محدوده ۳,۲ میلیون نفر مانده و تغییر محسوسی ندارد».

بنا بر این گزارش اما در طول این سال‌ها همواره ترکیب جمعیتی کشور در حال تغییر بوده و به‌رغم آن‌که با افزایش نرخ جمعیت بر نرخ مشارکت اقتصادی نیز افزوده شده، جمعیت شاغلان به‌ویژه از سال ۹۲ تاکنون رکود داشته است.

براساس آخرین داده‌های مرکز آمار ایران در سال ۹۷، شمار بیکاران همچنان ۳,۱ میلیون نفر و نرخ بیکاری ۱۲ درصد بوده و نرخ مشارکت اقتصادی در ایران به ۴۰,۵ درصد رسیده است.

جمعیت غیرفعال و درآمد متفرقه

در گزارش «همشهری» آمده است که ۵۹,۵ درصد جمعیت ایران از نظر اقتصادی غیرفعال هستند. هرچند بخشی از آن‌ها تحت پوشش دیگر شاغلان قرار دارند و تأمین معیشت می‌شوند، اما بخش قابل‌توجهی باید از محل درآمدهای متفرقه‌ای که دارند روزگار بگذرانند.

جمعیت غیرفعال اقتصادی ایران به‌طور عمده در پنج گروه دسته‌بندی شده‌اند: خانه‌دارها، افراد در حال تحصیل، بازنشستگان، افراد غیربازنشسته‌ای که از املاک و مستغلات، سود بانکی و سود سهام امرار معاش می‌کنند، و در نهایت، کسانی که در هیچ کدام از این گروه‌ها جای نمی‌گیرند.

خانه‌دارها با ۲۱ میلیون نفر بیشترین تعداد را دارند. جمعیت کسانی که درآمدشان از املاک و مستغلات، سود بانکی و سود سهام تأمین می‌شود یک ‌میلیون و ۸۹۸ هزار نفر گزارش شده است.

بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی متعلق به استان‌های خراسان شمالی با ۴۴,۹ درصد، اردبیل با ۴۴,۳ درصد و گیلان با ۴۴ درصد است.

کار نکردن مردم یا اقتصاد ضعیف؟

پیش از این در آذرماه سال گذشته، خبرگزاری تسنیم، نزدیک به نهادهای امنیتی، بدون آن‌که بگوید چه میزان کار در بازار کار ایران وجود دارد، به‌نقل از مرکز آمار ایران نوشته بود به‌طور تقریبی نیمی از جامعه ایران با وجود داشتن توانایی، کار نمی‌کنند.

این گزارش مدعی شده بود که بیش از ۲۰ میلیون نفر به علت مسئولیت‌های شخصی و خانوادگی، تمایلی به پذیرش شغل ندارند. این رقم از نتایج سرشماری نیروی کار در سال ۱۳۹۵ از میان ۳۹ میلیون و ۵۹۳ هزار و ۶۲۲ نفر نیروی غیرفعال در جامعه استخراج شده بود.

آمارها در حالی منتشر می شوند که علی خدایی نماینده تشکل‌های کارگری در شورای عالی کار ایران در تیرماه گذشته گفته بود بخش صنعت ایران طی یک ‌دهه گذشته  ۱۷ درصد کوچک‌تر شده و تعداد کارگران صنعتی کاهش یافته است.

عبدالرضا رحمانی‌ فضلی، وزیر کشور نیز چهارم مهرماه سال گذشته گفته بود هر سال یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر به جمعیت بیکاران کشور افزوده می‌شود، این در حالی است که ایران برای ایجاد یک میلیون شغل در سال، باید سالانه ۸ درصد رشد اقتصادی داشته باشد.

طبق تعریفی که مرکز آمار ایران از اشتغال به دست داده، کسانی که یک ساعت در هفته کار کنند، آنان که به‌طور موقت کارشان را ترک کرده‌اند، افرادی که بدون دریافت مزد برای خویشان خود کار می‌کنند، کارآموزان، و نیز محصلانی که در هفته آمارگیری کار کرده‌اند نیز شاغل محسوب می‌شوند.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • هموطن بیکار

    چرافقط آماررااززبان مقامات وسازمان هاونهادهای رسمی نقل قول می کنید درایران نوددرصدکارمندان کارنمی کنند,درایران اصلاکارمولدکم است,واکثریت مردم از راه نادرست ارتزاق می کنندچون کاردرستی وجودندارد. جمعیت بزرگی باکارهای موجودفقط اموراتشان می گذردوعده ای هم به خاطرسیلستهای غلط وبهم ریختگی برنامه ای خوب پول درمی آورند. عده بزرگی درامرارمعاش ناتوانندوعده ای هم به دنبال استفاده ازبی ثباتی وجمع آوری مال بیشتر. اکثریت جامعه(والبته نه همه ی آن)دچارمرض حرص وطمع به خاطرترس ازآینده وبی ثباتی شدهاند.