ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

ده سال از راه‌پیمایی سکوت گذشت

اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ منجر به اعتراض صدها هزار نفر در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران شد. تظاهرات انبوه معترضان به نتیجه انتخابات در خیابان‌ها بعد از انقلاب ۵۷ بی‌سابقه بود.

اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ منجر به اعتراض صدها هزار نفر در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران شد. تظاهرات انبوه معترضان به نتیجه انتخابات در خیابان‌ها بعد از انقلاب ۵۷ بی‌سابقه بود. معترضان در اغلب راهپیمایی‌های روزهای نخستین خود در سکوت به اعتراض و راهپیمایی می‌پرداختند. این از مهمترین جنبه‌های راهپیمایی‌های در آن روزها بود که در مقایسه با حرکت‌های اعتراضی در دیگر نقاط جهان، به عنوان پدیده‌ نوظهور شناخته شد.

[sliderpro id="781"]

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • «متن از گروه نویسندگان #سرخط »

    جنبش سبزی که در سال ۸۸ در خیابان بود و نیروی بالقوه آن، با جنبش سبزی که در خاطرات و روایت‌ها وجود دارد کاملاً متفاوت است، جنبش سبز دوم از دل قدرت و فیلترهای ایدئولوژیک اصلاح‌طلبان عبور کرد و با حذف تکثرهای آن، دوباره بازسازی و تعریف شد تا به راحتی قابل حل شدن در وضع موجود که منافع اصلاح‌طلبان در آن است، جا بگیرد. اینگونه جنبش از توانایی خود برای تغییر دور و تبدیل به گل‌های بنفش دولت سرتاپا امنیتی روحانی شد، حتی تا جایی پیش رفت که در مقابل نقد به دعوت مردم به رأی در سیستمی که یک بار در آن تقلب شده بخشی اصلاح‌طلبان به کلی منکر تقلب در انتخابات شدند و آن را باعث «شکاف ملی» دانستند و به کلی جنبش سبز را از مفهوم خود خالی کردند و تمام خون کشته شدگان آن سال‌ها در نهایت فرش قرمزی برای شرکت در انتخابات بعدی و رأی به روحانی شد تا به عنوان سند «رام» شدن اصلاحطلبان به اصولگرایان معرفی شود و در نهایت سهم بیشتری از منافع اقتصادی و سیاسی را داشته باشند. آنچه در این ۱۰ سال مشخص است، رو شدن دست هر دو جناح حاکمیت به عنوان کالبدی یک‌پارچه از سرکوب، منفعت‌طلبی و ارتجاع است. بدنه‌ای که جز و برای خود، از ترکیب واژگانی میهن، ملت و مردم‌سالاری سود نمی‌کند. #اصلاح‌طلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا «متن از گروه نویسندگان #سرخط »

  • جلوگیری از رادیکال‌تر شدن جنبش

    اکنون ۱۰ سال از خرداد ۸۸ و شکل‌گیری و سرکوب جنبش سبز می‌گذرد. اصلاحطلبان که خود را «میراث‌دار» جنبش سبز می‌دانند، همواره بر این موضع بودند که جنبش سبز هنوز (زنده است) و جریانی که پس از سرکوب جنبش، با شعار «اعتدال» متولد شد در واقع خودِ جنبش سبز در شکلی دیگر است و این موضع را با شعار «ما همان شاخه سبزیم، بنفش گل دادیم» در انتخابات سال ۹۶ نیز تکرار کردند. آن‌هم با ارائه‌ی چند چهره شاخص اصلاح‌طلب که در جنبش سبز نیز حضور داشتند و سعی در القای این موضع دارند. اما جنبش سبز هیچ‌گاه به سادگی تصویری که اعتدالی‌ها از آن نشان می‌دهند نبود. همواره طیف‌های مختلف و جریان‌های متکثر در سال ۸۸ به خیابان‌ها آمدند، از کسانی که اصلا در انتخابات ۸۸ شرکت نکرده بودند تا اپوزوسیون جمهوری اسلامی و اصلاحطلبان «خط امامی». اما این جنبش پس از ده سال به عنوان جنبشی متعلق به جریان اصلاحات معرفی می‌شود. این نوع بازنمایی از جنبش سبز نه از واقعیت بلکه از مهندسی اعتراضات توسط اصلاحطلبان نشأت می‌گیرد که از ابتدای شکل‌گیری در صدد آن بودند. حمایت از تظاهرات سکوت و عدم خشونت در حالی که نیروهای ضد شورش و بسیج از بالای ساختمان‌ها به معترضین شلیک می‌کردند، حاصل برنامه‌ریزی و تاکتیک اصلاحطلبان برای جلوگیری از رادیکال‌تر شدن جنبش بود. چه در سال ۸۸ و چه در سال‌های بعد آن اصلاحطلبان همواره سعی در یکپارچه نشان دادن جنبش داشتند و افرادی از آن را که گرایش بیشتری با مواضع خود بدنه‌ی رفرمیستی داشتند را با رسانه‌های خود تبدیل به فیگوری برای جنبش سبز کردند و کسانی که به قول خود اصلاحطلبان «هزینه» داده بودند ولی در راستای سیاست آنها نبودند را با برچسب «ویرانی طلب» از دایره بیرون انداختند.