ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

صلح را از دست ندهید!

امیر ممبینی - حکومت ایران وظیفه دارد برای نرفتن ایران به کام ویرانی و جنگ روش سیاسی خود را تغییر دهد.

ایران در یکی از بزرگترین شوربختی‌های تاریخ معاصر خود قرار دارد. محاصره‌ی بی‌سابقه‌ی اقتصادی و تهدید جنگ از خارج و استبداد و فساد و فلج سیاسی از داخل مردم ما را محاصره کرده‌ است. هیچ داوری منصفانه‌ای نمی‌تواند انکار کند که در ایجاد این وضعیت زیاده‌خواهی و تعرض قدرت‌های زورگوی جهان و به‌طور اخص دولت آقای ترامپ نقش اصلی را دارند. سیاست دولت آقای ترامپ، تا آنجا که پیش برود، معطوف به مغلوب و تسلیم کردن هر ایستادگی در برابر برتری‌جویی این دولت است. آقای ترامپ آشکارا می‌گوید که حد رشد و استقلال و حضور جهانی و منطقه‌‌ای هر کشوری را تعیین و محدود می‌کند و برای این کنترل همه‌ی گزینه‌ها را روی میز دارد. آقای ترامپ با دیگر دولتها و حتی با متحدان نزدیک خود با چنان زبان تحقیرکننده‌ و نادوستانه‌ای سخن می‌گوید که نمونه‌ی آن در تاریخ معاصر یافت نمی‌شود. حکومت عربستان سعودی همچون مطیع‌ترین و پول‌رسان‌ترین مستعمره‌ی دولت کنونی آمریکا با تحقیرآمیز‌ترین برخوردها روبروست، چیزی که نمی‌تواند نزد آن حکومت و از چشم غرور خاورمیانه‌ای نهان و یا پذیرفتنی باشد.

متأسفانه دولتهایی هستند که این گرایش پرخاشگرانه‌ی دولت آمریکا را  تشدید می‌کنند و می‌کوشند منافع مردم و دموکراسی آمریکا را فدای آمال حکومتی خود کنند. دولت آقای پوتین و دولت آقای نتانیاهو به‌زیان مردم و دموکراسی ایالات متحده‌ی آمریکا از این وضعیت حمایت می‌کنند و در ترغیب این سمتگیری دولت آقای ترامپ از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند.

چرا در مسیر این تعرض جهانی کشور ایران به کانون عمده‌ی ستیز بدل شده است و بیش از هر کشور دیگری به ویرانی تهدید می‌شود؟ علت روشن است. نگرش و روش و رفتار ستیزه‌جویانه‌ی جمهوری اسلامی عامل آن است. علت تلاش این رژیم برای ایستادن در صف مقدم جریان ضدآمریکایی و ضد غربی در تمام ابعاد سیاسی و فرهنگی و مذهبی است. در حالی که کشور ما به بیشترین تلاش جهت حل مشکلات در مناسبات با ایالات متحده‌ی آمریکا، اسرائیل و جهان عرب نیاز دارد حکومت ایران، حتی آنجا که امکان هیچ اقدامی را ندارد، سیاست خود را بر ستیزه با آمریکا و سایر این دولتها بنا نهاده است.

حکومت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی چرخش از ستیز به دوستی و همکاری با ایالات متحد‌ی آمریکا و اسرائیل را باطل کننده‌ی جهان‌بینی خود می‌داند. برای حکومت آقای خامنه‌ای سیاست نه یک وسیله‌ی منعطف جهت حل مشکلات کشور، بلکه یک باور متعصبانه‌ی مذهبی است که در سرشت خود با جهان معاصر ناسازگار است. شوربختی این است که همه‌ی لجاجت‌ها و سیاست‌های متعصبانه‌ی نظام با ادعای دفاع از حق و حقوق مردم ایران اسلامی، یعنی مردمی که در دایره تفکر آنها قرار می‌گیرند پیش می‌رود.

در این روزگار هراس‌انگیز که فرافاجعه‌ی زیست‌بومی کلیت تمدن بشری را به انهدام تهدید می‌کند، در این آشوب مناسبات جهانی و وضعیت کشورها و قدرت‌ها، سخن از حق و حقوق کشور و ملت به خودی در خدمت تأمین حق و حقوق کشور و ملت نیست. مهمترین و دشوارترین مسأله در این دوران نه بیان حق و حقوق بلکه نجات این حق و حقوق است. می‌توان به‌راستی از یک حق صحبت کرد اما طوری از آن دفاع کرد که حتی به سلب حقوق دیگر هم منجر شود، همانگونه که در رابطه با ایران اتفاق افتاده است.

تأمین حق در این دوران نه از طریق تکیه بر تضاد و ستیز با عمده‌ترین نیروهای تهدیدکننده‌ی آن حق بلکه از طریق متمرکز کردن همه‌ی تدابیر  برای کاهش و رفع تضاد و ستیز با آن نیروها ممکن می‌شود. تضادها  را باید حل کرد تا راه رفع ستیز و جنگ فراهم شود. ایران نمی‌تواند با حفظ تضادهای موجود تولیدشده توسط جمهوری اسلامی با آمریکا و جهان غرب‌ستیز را رفع و صلح را تأمین و شرایط امنیت و پیشرفت را فراهم کند.

جمهوری اسلامی ایران آنجا که می‌گوید آمریکا به استقلال و به حق و حقوق کشور ایران احترام نمی‌گذارد و می‌خواهد به زور امر خود را پیش ببرد راست می‌گوید. دولت آقای ترامپ به عیان این قصد را در باره بسیاری از کشورها فاش کرده است. اما از این گفته‌ی حکومت برای ایران چه حاصل شده است؟ کدام سیاست و برنامه کارساز را حکومت برای خنثی کردن این برخورد دولت آمریکا طرح کرده و به اجرا گذاشته‌ است؟ مسأله‌ی اصلی تأمین حق و حقوق مردم و کشور است نه هیاهوی حق و حقوق.

سوریه یک نمونه بارز راه و روش جمهوری اسلامی است. در سوریه، جمهوری اسلامی در قیاس با دیگر بازیگران صحنه موضع بهتر و سیاست بدتر را داشت. جاگیری فعال علیه داعش و تعرض برنامه‌ریزی شده‌ی آن برای به خون کشیدن منطقه یک اقدام مثبت و انسانی بود. اما، شرقی‌تر کردن سیاست در این مسیر و عدم استفاده از برخی همسویی‌ها برای نزدیکی با آمریکا و سرانجام قرار گرفتن در صف نخست مقابله با آمریکا در صحنه‌ی سوریه تمام سود دخالت را به زیان خالص برای ایران تبدیل کرد. همینگونه است در رابطه با مساله فلسطین و غیره.

این روش‌ها اساسا از ایدئولوژی مایل به قطب شدن در برابر تمدن غرب ناشی می‌شود. حکومت اسلامی به این علت راه تبدیل شدن ایران به نقطه‌ی بحرانی ستیز جهانی را هموار کرده است که رسما خود را قطبی متضاد و رقیب با ساختار سیاسی و تمدن و فرهنگ آمریکا و اروپا معرفی می‌کند. این فکر نه تنها در میان نیروهای تندرو بلکه در برخی سران جنبش اصلاحات، خاصه در نظریات رفسنجانی و خاتمی نیز به عیان دیده می‌شود. طرح گفتگوی فرهنگ‌ها توسط خاتمی قبل از هر چیز طرح اثبات تضاد و تفاوت فرهنگ‌هاست. تضاد و تفاوتی که آقایان خود را یک قطب آن در یک مقیاس جهانی می‌دانند.

جمهوری اسلامی موجودیت خود را به ایفای نقشی چنین قطبی در برابر غرب گره زده است و کمتر از هر دولت دیگری در جهان برای نجات حق و حقوق مردم ایران آماده عقب نشینی از حق و حقوق مطلقه‌ی ایدئولوژی و حاکمیت خویش است. تبدیل هرگونه عقب‌نشینی از آنچه آماجهای انقلاب اسلامی نامیده می‌شود به امری ناموسی یک رکن اصلی شکل‌دهی به این وضعیت است. در چنین وضعیتی، هر قدم انعطاف سیاست با دیوار مقاومت ایدئولوژیک روبرو می‌شود و هر گام رهبری دولتی با مراکز قدرت ملایان روبرو می‌شود.

جمهوری اسلامی مسئولیت اصلی مهار خطر جنگ را بر عهده دارد. این حکومت وظیفه دارد برای نرفتن ایران به کام ویرانی و جنگ روش سیاسی خود را تغییر دهد. برای حفظ آن چه غرور ملی نامیده می‌شود نیز باید راه پیدا کرد و پیشنهاد داد و مذاکره کرد. حفظ غرور ملت نباید به قیمت گرفتن جان ملت تمام شود. خوشبختی و امنیت و شادابی مردم تمام هدف سیاست باید باشد. آمیختن خدا و دین و تعصبات عقیدتی با سیاست، بنیان خوشبختی و امنیت مردم را بر هم زده است. جمهوری اسلامی حتی در این شرایط حاضر نیست از خرد اصلاح طلبان خودی هم برای شور و مشورت استفاده کند. حتی نخست وزیر دوران جنگ گذشته را، که دارای تجربه‌ای عظیم در چنین بحرانی است حاضر نیستند از حصر آزاد کنند و به دایره‌ی مشاوران بیفزایند.

این وضعیت باید پایان یابد. شما نمی‌توانید ایران را در بن‌بستی نگهدارید که در آنجا یا خفه شود یا طبق سناریو شما عمل کند. بگونه‌ای متمدنانه راه آزادی ملت برای اندیشیدن به سرنوشت خود را باز کنید. به جای لجبازی و رجزخوانی سیاست را پیش بیاورید و نشان دهید که کدام برنامه را برای حل بحران دارید. مسایلی هستند که انجام یا رعایت آنها شرط هر عمل مؤثر برای رفع بحران جاری است.

یک: نباید برجام را رها و یا تضعیف کرد. باید قویأ به برجام وفادار بود. نقض برجام در خدمت بسط اتحاد برای تعرض به ایران است.

دو: مذاکره مهمترین وسیله‌‌ حل دموکراتیک و صلح‌آمیز مسایل است. باید پیش شرط گذاشتن را انتقاد و رد کرد اما به اصل حل مسایل با مذاکره وفادار بود، چه مذاکره مستقیم و دو طرفه، چه مذاکره‌ی چند جانبه.

سوم: برای سازنده و مؤثر کردن مذاکره میتوان پیشنهاد ناظر یا پیشنهاد مذاکره چند جانبه را داد. دو شکل عمده، یکی ادامه مذاکره در همان ترکیب پیشین پنج به اضافه یک است و دیگری مذاکره زیر نظر سازمان ملل متحد است. چنین پیشنهادهایی نباید استقبال از مذاکره‌ی مستقیم را نفی کنند.

چهارم: حادترین مساله در مذاکره تأمین امنیت کشور است. تأمین امنیت قبل از متمرکز شدن روی ابزار و امکانات دفاعی، بهسازی مناسبات با تهدیدکنندگان امنیت ایران و دستیابی به نوعی توافق با آنهاست. امروزه امنیت کشورها امری مستقلانه و انفرادی نیست. هیچ امنیتی جز از طریق تأمین امنیت طرف تهدید کننده تضمین نمی‌شود.

پنج: جمهوری اسلامی باید مانع حوادث تحریک‌کننده شود و نگذارد دیگران به نام ایران دست به خرابکاری بزنند. نیروی که قصد حمله داشته باشد خود بهانه‌ی آن را تولید می‌کند. یک راه این است که یک نیروی ناظر بین‌المللی برای جلوگیری از چنین تخلفات و توطئه‌هایی به منطقه دعوت شود.

ششم: دولت باید اختیار تام بگیرد و دخالت دیگر نهادها در این امر منع شود.

هفتم: ورود به دسته‌بندی و بلوک سازی جهانی متضاد با غرب مجموع سیاست‌های دیگر در رابطه با غرب را بیهوده می‌کند. ایران یا دوست غرب می‌شود و یا توسط غرب زیر شدیدترین فشارها قرار می‌گیرد. مهمترین عاملی که سبب این تهاجمات علیه ایران است جاگیری استراتژیک ضد غربی جمهوری اسلامی است. این جاگیری با خواست مردم ایران متضاد است.

مردم ایران از دولت آقای ترامپ می‌خواهند به تهدید و تعرض علیه کشور ما پایان دهد. ایران نه دشمن آمریکا است و نه خواهان ستیز با آن. ایران آمریکا را دوست و یاری دهنده به خود می‌خواهد. سخن از جنگ با ایران هولناک و بیدادگرانه است. جنگ برای همه هولناک خواهد بود. هر نیرویی باید فضیلت خود را در جلوگیری از جنگ نشان دهد. کشاندن بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی تاریخ بشر در ستیزه‌جویی‌های خشن منطقه‌ای دون‌ شأن تمدن و فرهنگ ایالات متحده‌ی آمریکا است. ترغیب کنندگان منطقه‌ای چنین رفتاری برای مردم آمریکا و نیز برای آینده‌ی خود مشکل می‌سازند و روزی آوار بر سر خوشان فرو خواهد ریخت. خواست مردم ایران از دولت آمریکا تغییر فضای جنگی، یافتن راهی معقول برای مذاکره‌ای واقعی و مبتنی بر حرمت متقابل است.

منبع: ایران امروز

لینک مطلب در تریبون زمانه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • فرایند تنبیه سلطنت باختگان وطن

    جناب "فرایند نقص..." این شخص بسیار شناخته شده است و پیغامش در عرض ده, پانزده سال پیش هیچ تغیری نکرده است و برای هر کسی که ده, پانزده سال با او آشنایی داشته باشد (مانند من) تشخیصش بسیار ساده است. لب کلام این شخص این است که از دست مردم ایران هیچ کاری بر نمی آید, و تمام امید ما باید به یک حملهء نظامی خارجی باشد. دقیقا "استدلالی" که شما نیز استفاده می کنید. کسی که پس از ۴۰ سال امید بستن به حملهء نظامی به ایران, هنوز نفهمیده جریان از چه قرار است, مسلما نه تنها هیچ نوع معرفتی ندارد که جای خود , بیشتر به یک ذهنیت روان پریش می ماند, که فقط میتواند ۴۰ سال یک مطلب را بدون انقطاع تکرار کند. از یاد نبریم که تنها کسانی که مردم ایران را ناتوان و محکوم به شکست دانسته فقط امت جنایتکار حزب الله و پسر عمو های شاه اللهی شان هستند . همانگونه که قبل از ضد انقلاب اسلامی ساواک و انجمن حجتیه دست در دست همدیگر علیه مردم ایران فعالیت میکردند, اکنون نیز در ساحت مجازی فاطمه کماندوهای سایبر بسیج و شاه اللهی های متنفر از مردم ایران (از جایگاه های متفاوت, ولی با یک مضمون کلی) دوباره علیه حق تعیین سرنوشت مردم ایران به بیشرمانه ترین و وقیح ترین تبلیغات دست میزنند. پیوندتان مبارک!

  • فرایند نقض آزادی بیان...!

    حقیقت تلخی است که من نوعی مخالف ج.ا. (یه هیچ جریان سیاسی وابستگی ندارم و شخص عادی ام) مبجور میشوم برخلاف چیزی دوست دارم سخن بگویم، این ماهیت روشنفکری است، رونشفکر اول باید بخودش دروغ نگوید، تمامی شواهد حاکیست اکثریت مردم ایران نارضی اند از وضع موجود، این نارضیتی به معنی خواست سرنگونگی ج.ا. نیست! در آخرین راهپیماییصد در صد سیاسی ایدئولوژیک اربعین، بیش از 5 میلیون نفر شرکت کردند. با وجود تسهیلات و ارز سوبسیدی، باز مخاطرات و ریسک بالبایی دارد سفر به عراق و شرکت در مراسم اربعین! چون شخصا مطالعاتی از قشرشناسی افراد شرکت کننده کردم، بخش بزرگی از انها افراد عادی هستند، از کارگر و کسبه خورده پا تا دانشجو طبقات فرودست! برآوردم اینست اکثرا غیر بسیجی و غیرنظامی اند. این 5 میلیون نفر، با ضریب خانوادگی 3 نفر، معادل 15 میلیون نفر جمعیت خانودگی شامل میشود. ضریب نفوذ بسیج، به بالای 20% رسیده (معادل 15 میلیون نفر)! دو حالت بر فرض نیست: 1- یا این جمعیت کثیر واقعا حامی ج.ا. اسلامی اند. یعنی هر گونه قیام و شورش و مبارزه مسالمت آمیز منجر به شکست سخت خواهد خورد، اعتراضات دی 96 ثابت کرد، توان به خیابان آوری مخالفان کمتر از پنج درصد است و تازه ترکیب به شدت نامتناجس است. 2- اینها اکثرا وانمود میکنند حامی ج.ا. اسلامی اند. یعنی با جمعیتی بالغ 30 میلیون نفر افراد بین 15 سال به بالا هستیم که حزب باد هستند. این یعنی فاتحه آن کشور خوانده. یعنی اصلا ملتی به نام ایران نیست. دهها میلیون فرصت طلب که هر طرف منافشان بچربد میچرخند! برای همین راهکار مبارزه مسالمت آمیز شکست خورده است و نیازمند مداخله خارجی هست، قبل از ج.ا. ایران تبدیل به آلمان نازی 1939شود.

  • فرایند نقض آزادی بیان...!

    کاربر "فرایند تنبیه سلطنت باختگان وطن" چرا شخص ناشناسی را *** خطاب میکنی؟ منظورت چیست؟ آیا *** فحش است؟ ،که رادیوزمانه حق انتشار ندارد. اگر شناساندن شخصی است که دارد (شاید بخاطر بیم امنیتی از عوامل تروریست سایبری) هویتش آشکار شود، باز هم این کار ضد بشری است و رادیوزمانه نباید این کامنتها به ظاهر افشاگری- اما در حقیقت ضد حقوق بشری - را منتشر کند. رادیوزمانه به وظایف ادعایی خودت، یعنی استقلال رسانه ای و حمایت از آزادی بیان عمل کن و با انتشار این کامنت انتقادی، نگذار امنیت و حیثیت کاربران کامنت گذار خدشه دار شود. هیچکسی نمیتوانم ار رویت کامنت "تنبه عمومی" پی ماهیت و ایدئولوژی و اهدافش ببرد. تنبه عمومی، فقط دارد یک سری حقایقی که گمان میکند میداند میگوید. این حقایق بر اساس مستندات است. به جای اتهام و افترا و حدس و برگ زدن برای شناسایی یک هویت مستعار به فحوای مطالبش بنگرید، شاید برایتان مفید باشد و بر معارفتان بیفزاید.

  • فرایند تنبیه سلطنت باختگان وطن فروش

    نخیر جناب "تنبه عمومی" (***), این مردم ایران نیستند که بدهکار یک تنبه هستند, بلکه این سلطنت باختگان متنفر از ایران و مردم ایران هستند که کماکان واجد یک تنبیه قانونی* و همچنین تنبه تاریخی می باشند. در کمال احترام تمامی "نکاتی" را نیز که در اینجا آورده اید چیزی جز دروغ محض, تحریف و چرندیات تکراری نیست. ج.ا. هیچگاه ۹۸% آرا را به دست نیاورد, چونکه بسیاری از مناطق مرزی و اقلیت های ملی و مذهبی (کردستان,...) اصلا در رای گیری شرکت نکردند. اما این دروغ بزرگ ملاها در اینجا باز هم به بیشرمانه ترین وجهی از سوی سلطنت باختگان وطن فروش تکرار می شود. ساکن لندن بودن نیز بهانه ای برای از یاد رفتن تحولات دیماه ۹۶ تا کنون نیست. هر حماری در دنیا میدادند که اکنون در ایران یک سال و نیمی می شود که اعتراضات مردمی به مرحلهء نوینی رسیده است. که این واقیعتی است که هر حماری می داند, به جز حماران سلطنت باختهء ساکن لندن. در چنین اوضاعی واقعا بی شرمی و وقاحت خاصی می خواهد که کسی بیاید و ادعا کند که مردم ایران همگی حامی ج.ا. هستند. که البته ما هر روز شاهد چنین وقاحت و بی شرمی از سوی امت جنایتکار حزب الله و پسر عموهای شاه اللهی فاشیست شان هستیم. مانند اینجا. تنبیه سلطنت باختگان ۴۰ سال پیش آغاز گشت, گور به گور شدن اخیر آدولف رضا خان فصلی دیگر از این تنبیه تاریخی و ادامهء این تنبیه تاریخی است. نوش جان! -------------- *در تمامی موارد و پرونده های جنایت علیه بشریت که در دوران "عاری از مهر" انجام گرفته است, هیچ محدودیت مقرراتی موجود نیست و تا ابد قابل پیگیری قانونی و مجازات می باشند.

  • تنبه عمومی

    انقلاب 1357 و رای 98% 12 فرودین 1359 و 40 انتخابات با مشارکت 70% متوسط، راهپیمایی میلیونی چند سال اخیر، از 7 نفر یک بسیجی!... همه شاهد یک مدعاست، ایران امروز، شامل اکثریت گناهکار و شریک جرم است همانطور آلمان نازی 1933 با رای اکثریت آمد و تاوانش با جنگ دوم جهانی داد. 705 مردمان ایران حامی نظام تجاهل و ظلمت ج.ا. هستند. صلح برا ی کی؟ مردم حامی ج.ا. 40 سالست یک تنبه عمومی بدهکارند به جهان.