ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اعتراض و مقاومت؛ چرا ناامید شدن انتخاب ما نیست؟

ربکا سولنیت: تنها قدرتی که امروز می‌تواند دیکتاتورها را متوقف کند، جامعه‌ مدنی است.

دنیل السبرگ و ادوارد اسنودن که با فاصله‌ی بیش از چهل سال، یکی در سال ۱۹۷۱، و دیگری در سال ۲۰۱۳ اسناد محرمانه‌ی نظامی و اطلاعاتی آمریکا را برای آگاهی عموم افشا کردند، چندی پیش (در فوریه‌ی ۲۰۱۷) با هم در یک جلسه عمومی، درباره‌ی انگیزه‌های خود گفت‌وگو کردند. السبرگ که حالا ۸۹ سال دارد زمانی تحلیل‌گر مسائل نظامی بود و  در سال ۱۹۷۱ اسناد محرمانه‌ی مهمی از تصمیم‌های نظامی آمریکا در جنگ ویتنام را فاش کرده بود. اسنودن که حالا ۳۷ ساله است، در سال ۲۰۱۳، زمانی که برای سازمان سیا کار می‌کرد حجم بزرگی از اسناد جاسوسی آمریکا را فاش کرد.


اسنودن در صحبت‌های خود گفت که بدون وجود کسانی مثل السبرگ، هرگز نمی‎توانست عملیات جاسوسی سیا علیه میلیون‌ها آدم معمولی را افشا کند. این اظهارنظر از آن جهت مهم بود که نشان می‌داد تأثیر کار السبرگ، که حدود ۴۰ سال پیش از او اسناد پنتاگون را افشا کرد، فقط محدود به همان دوره نشد بلکه در زندگی مردم چند دهه‌ی بعد هم اثر گذاشت.

تأثیرات بسیاری از کارهای ما اغلب فراتر از آن است که در لحظه به نظر می‌رسد. یادآوری این نکته از آن‌جا مهم است که بدانیم کارهایی که می‎کنیم، حتی اگر نتایج آن به سرعت دیده نشود، می‎تواند در بلندمدت تأثیرگذار و الهام‏بخش باشد، و بنابراین ما را به زندگی مبتنی بر اصول اخلاقی امیدوار می‎کند.

من در سال ۲۰۰۳ شروع به صحبت از «امید» کردم. از اصطلاح «امید» استفاده می‌کنم زیرا راهی است میان خوش‌بینی کاذب و بدبینی و نارضایتی، و انفعالی که هرکدام از این دو حس به دنبال خود دارند. در خوش‌بینی همه‌چیز بدون تلاش ما محقق می‌شود و در بدبینی فرض بر این است که این درد و رنج و مصیبت تمام‌نشدنی است. هردوی این‌ها ما را دچار انفعالی می‌کنند که در خانه بمانیم و کاری انجام ندهیم. اما «امید» به این معنی است که آینده پیش‌بینی‌ناپذیر است و هیچ‏کس نمی‎تواند دقیقاً بگوید که چه پیش خواهد آمد. اما چیزی که باید بدانیم این است که شاید خودمان بتوانیم بخشی از آینده را رقم بزنیم. «امید» اعتقاد به این است که آن‌چه انجام می‌دهیم می‌تواند مهم باشد و درک این که آینده هنوز نوشته نشده است. این مسئله ما را آگاه می‌کند که با ذهن باز و دقیق به آن‌چه می‌تواند اتفاق بیفتد و نقشی که می‌توانیم در آن ایفا کنیم، بنگریم. برای این که بتوانیم نیروی لازم برای دستیابی به این امید را کسب کنیم، باید همواره نگاهی به گذشته داشته باشیم، به تاریخ، به همه‌ی پیروزی‌ها، شکست‎ها، شرایط بغرنج و تمام نقص‌هایی که در تاریخ دیده‎ایم.

بسیاری از آدم‎ها فکر می‌کنند که نتایج اعمال ما یا باید فوری باشند یا این که اصلاً نتیجه‌ای در کار نیست، به این معنی که شما یا موفق می‌شوید یا شکست می‌خورید. چنین چارچوبی سبب می‌شود که بسیاری از افراد درست در زمان ایجاد یک جنبش و کسب پیروزی‌هایی که در ادامه‌ی آن از راه می‌رسد، تسلیم شوند و به خانه برگردند. اشتباه بزرگی که همه‌ی ما بارها و بارها دیده‌ایم.

برای بسیاری از گروه‎ها، جنبش‎ها و شورش‌ها، تأثیرات دومینووار، واکنش‌های زنجیره‌ای، رویکردهای جدید و مثال‌ها از خلال تجربه‌ها به وجود می‌آیند. هر دوره‌ی کنشگری تجربه‌ای است که نتایج آن می‌تواند برای سایر موقعیت‌ها کاربردی باشد.

شناخت تاریخ به ما کمک می‌کند که مسائل را فراتر از زمان حال ببینیم و به ما یادآوری می‌کند که گذشته به ما ظرفیتی داده تا بدانیم همه‌چیز تغییر می‌کند و چشمگیرترین تغییرات اغلب آن‌هایی هستند که کمتر پیش‌بینی می‌شوند. به جنبش‌های اجتماعی، به‌ویژه جنبش‎های خشونت‌پرهیز در یک قرن گذشته، نگاهی بیندازید. به جنبش حق رأی زنان، به جنبش حقوق مدنی سیاهان، به جنبش مدنی مردم هند برای رهایی از استعمار و صدها مثال دیگر که نشان می‎دهند مقاومت و تسلیم نشدن، یگانه راه مبارزه است. راهی که شاید طولانی باشد و آن قدر در طول آن میزان مشقت‎ و رنج مردم افزایش یابد که این طور به نظر برسد که هدف نهایی هرگز قابل دست‏یابی نخواهد بود. اما تاریخ نشان می‎دهد که با تقریب خوبی، همیشه چنین نیست.

**

خشونت‌پرهیزی، راهبردی است که مهاتما گاندی به کار برد و اولین بار توسط هندی‌تباران برای اعتراض به تبعیض در آفریقای جنوبی در ۱۱ سپتامبر ۱۹۰۶ استفاده شده بود. گاندی جوان در سفر به لندن با اعتراض زنان برای حق رأی مواجه شد، زنان بریتانیایی‌ای در مقابل پارلمان تظاهرات کردند و ۱۱ نفرشان دستگیر شدند، از پرداخت جریمه امتناع کردند و به زندان افتادند. گاندی که عمیقاً از مقاومت آن‌ها متأثر شده بود، مقاله‌ای با عنوان «عمل از حرف بهتر است» نوشت. خواهر یکی از دستگیرشدگان گفت: «من هرگز از قانونی که دخالتی در تدوین آن نداشته‌ام پیروی نمی‌کنم. من صلاحیت دادگاهی را که مجری چنین قوانینی است، نمی‌پذیرم». گاندی گفت: «امروز تمام کشور به آن‌ها می‌خندند و فقط تعداد محدودی از مردم در کنار آن‌ها می‌ایستند اما این زنان بدون هیچ واهمه‌ای برای کسب حقوق خود تلاش می‌کنند. آن‌ها خودشان را متعهد کرده‌اند که موفق شوند و به حق رأی دست یابند. گاندی فهمید که اگر آن‌ها می‎توانند این چنین برای حقوقشان مبارزه کنند، شهروندان هندی‌تبار در آفریقای تحت استعمار انگلیس هم می‌توانند برای حقوقشان بجنگند. ایده‌ها مسری هستند، احساسات مسری هستند، امید مسری است و شجاعت هم مسری است. وقتی ما این ویژگی‌ها را از خود نشان دهیم، آن‌ها را به دیگران منتقل می‌کنیم.

هواداران حق رأی زنان در بریتانیا در سال ۱۹۱۸ توانستند حق رأی محدود را کسب کنند و در سال ۱۹۲۸ تمام زنان بریتانیایی از حق رأی برخوردار شدند. این مسئله در الهام بخشیدن به مردی هندی که بیش از ۲۰ ‌سال رهبر جنبشی بزرگ در هند علیه استعمار انگلیس بود، نقشی اساسی داشت. او به نوبه‌ی خود، الهام‌بخش یک مرد سیاهپوست در جنوب آمریکا شد تا ایده‌های او و کاربردهایش را مطالعه کند. بعد از سفر سال ۱۹۵۹ به هند برای ملاقات با جانشین گاندی، مارتین لوترکینگ نوشت: «در حالی که تحریم مونتگمری در جریان بود، گاندی چراغ هدایت ما برای مبارزه‌ی بدون خشونت بود. ما اغلب از او صحبت می‌کردیم.» روش‌های او بعدها توسط جنبش حقوق مدنی در سراسر دنیا توسعه پیدا کرد و به کار رفت، از مبارزه با آپارتاید در آفریقای جنوبی گرفته تا سوی دیگر جهان در بهار عربی.

**

هدف از ذکر این روایت‌ها این بود که یادآوری کنم کاری که شما انجام می‌دهید ممکن است بیش از آن‌چه تصور می‌کنید برای نسل‌های آینده مفید باشد. شما یک دانه می‌کارید و یک درخت از آن رشد می‌کند، بعد زمان میوه دادن آن درخت است، سایه‌ی درخت، زیستگاهی برای پرندگان، دانه‌های بیشتر، یک جنگل، چوب برای ساختن یک گهواره یا یک خانه؟ شما نمی‌دانید. یک درخت می‌تواند بسیار بیشتر از شما زندگی کند. بنابراین، گاهی تنها یک ایده می‎تواند جهان را بسازد. شما کاری را که می‌توانید انجام می‌دهید. بیشترین تلاش‌تان را می‌کنید. اما آن‌چه بعد از آن رخ می‌دهد تنها به شما وابسته نیست.

اگر یکی از اعضای جامعه‌ی مدنی هستید، اگر اعتراض می‌کنید، و برای اصولی که دارید وارد کارزار می‌شوید، باید به قدرت و تأثیرتان اعتقاد داشته باشید. باید به یاد داشته باشید که بزرگ‌ترین پیروزی‌های ما چیزهایی است که اغلب به سرعت ناپدید می‌شوند زیرا فراموش می‌کنیم که آن‌ها وجود داشتند. فراموش می‌کنیم که تلاش کردیم و برنده شدیم. حتی شکست هم می‌تواند بخشی از این روند پیروزی باشد، همان طور که لایحه‌ی لغو برده‌داری در امپراتوری بریتانیا بارها و بارها شکست خورد اما تفکر اساسی آن گسترش پیدا کرد تا سال‌ها بعد اولین قانون وضع شد و سرانجام این مرحله پایان یافت.

باید یادمان باشد که رسانه‏ها معمولاً داستان‏های مستقیم را روایت می‎کنند، به ندرت به عقب می‎روند تا کشف کنند پیروزی امروز چطور توسط مردمی بی‌نام و نشان شکل گرفته است. رسانه‌ها معمولاً به شما نمی‏گویند که چگونه اعتراض گروهی از زنان برای حق رأی، الهام‌بخش گاندی شد تا یکی از بزرگ‌ترین جنبش‎های مدنی تاریخ را هدایت کند یا چگونه افشاگری السبرگ، اسنودن را ترغیب کرد تا در طرف حقیقت بایستد.

**

تنها قدرتی که امروز می‌تواند دیکتاتورها را متوقف کند، جامعه‌ی مدنی است. ما باید به قدرت و با هم بودنمان ایمان بیاوریم و آن را در قلب‎هایمان حفظ کنیم و یادمان باشد که حتی وقتی موفق شویم، کار ما تازه آغاز خواهد شد. کار ما همیشه این است: ساختن، به یاد سپردن، بازگو کردن، ناامید نشدن. روایت کردن داستان‎هایی از زندگی و مقاومت روزمره. داستان‌هایی از بارها زمین خوردن و دوباره برخاستن. داستان‏هایی از تلاش‎های هر روزه و کوچک‌مان برای ساختن دنیایی بهتر. این بخشی از کاری است که باید انجام دهیم و بدانیم که شاید به نظر برسد که اعمال ما بی‌فایده بوده و هیچ نتیجه‏ای در بر نداشته‎ اما بی‌تردید بر آدم‌های دور و نزدیک تأثیر گذاشته است.

مقاومت‌ها داستانی طولانی دارند، میلیون‎ها میلیون داستان از مردمی با جنسیت‎های مختلف، مذاهب مختلف، و از قشرها و نسل‌های مختلف. مردم باید باور داشته باشند که این میلیون‏ها داستان کوتاه، این میلیون‏ها اقدامات کوچک، مقاومت‏های کوچک روزانه، مقاومت‏های بزرگ گاه‌به‌گاه، همه و همه اهمیت دارند. حتی اگر پیامدهای آن‌ها فوری و مشهود نباشد. اغلب وقتی در یک کار یا هدف‌گذاری فوری شکست می‌خورید، ممکن است کل بدنه‌ی نظام را دچار تغییراتی کرده باشید که تغییرات گسترده‌تر در آینده را اجتناب‌ناپذیر کند. شما ممکن است داستان را تغییر دهید، راهکارها و نمونه‌هایی نشان دهید، یا مشوقی باشید برای فعالان آینده و کسانی که اطراف شما هستند تا در تلاش و مبارزه‌ پافشاری نشان دهند.

اعتقاد به این اصل مهم است. ما نمی‌توانیم آینده را پیش‌بینی کنیم. اما گذشته را داریم که الگوها، نمونه‌ها و منابع را در اختیار ما قرار می‌دهد و داستان‌های شجاعت، درخشش، پایداری و شادی عمیقی که در انجام کارهای مهم کوچک یا بزرگ یافت می‌شود. با داشتن این اطلاعات، می‌توانیم از فرصت‌ها بهره بریم و امید را به واقعیت تبدیل کنیم.

منبع این مطلب: آسو

لینک مطلب در تریبون زمانه

ربکا سولنیت نویسنده‌ی کتاب‌هایی همچون این داستانِ کیست؟ درگیری‌های قدیمی، فصل‌های جدید و مهم‌ترین پرسش است. آن‌چه خواندید برگردان و بازنویسیِ گزیده‌هایی از این نوشته‌ی او با عنوان اصلیِ زیر است:

Rebecca Solnit, ‘Protest and persist: why giving up hope is not an option’, The Guardian, 13 March 2017.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • وضعیت ابتلای مقامات حکومت به ویروس کرونا در 24 ساعت گذشته

    وضعیت ابتلای مقامات حکومت به ویروس کرونا در 24 ساعت گذشته ▪️اردوی کار: تا امروز مسئولان و افراد حاکمیتی زیر ویروس کرونا گرفته اند: ▪️ایرج حریرچی قائم مقام وزیر بهداشت ▪️محمود صادقی نماینده مجلس از تهران ▪️ محمد باقر قالیباف، ▪️محمد میرمحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ▪️علی ربیعی سخنگوی دولت (که خبرهای مربوط به ابتلای او فعلا لای تایید و تکذیب گیر کرده است )

  • قطع پخش زنده تلویزیونی استاندار به خاطر اشاره به تعطیلی نماز جمعه

    قطع پخش زنده تلویزیونی استاندار به خاطر اشاره به تعطیلی نماز جمعه ▪️اردوی کار: استاندار مازندران در ارتباط زنده تلویزیونی می گفت درخواست دادیم نماز جمعه این هفته تعطیل شود که در همان لحظه ارتباط تصویری را با او قطع کردند اما صدای استاندار همچنان شنیده می شد که داد میزد «صدای منو قطع کردید.» #کرونا #سانسور

  • ‏ ترمینال آزادی تهران، بیهوشی یک فرد مشکوک مبتلا به ⁧ #کرونا⁩ ⁦ #COVIDー19⁩

    ‏ ترمینال آزادی تهران، بیهوشی یک فرد مشکوک مبتلا به ⁧ #کرونا⁩ ⁦ #COVIDー19⁩

  • بیمار در ایستگاه "همت" بر زمین افتاده; زنده است یا !

    تهران: مرد بیمار در ایستگاه مترو "همت" بر زمین افتاده و روشن نیست که زنده است یا درگذشته! کسی برای یاری و رسیدگی جلو نمی آید! ۹۸.۱۲.۷

  • کرونا در ۱۵ استان , جانباختن ۷۴ نفر

    #کرونا در ۱۵ استان ایران شایع شده است و منابع غیر حکومتی از جانباختن ۷۴ نفر به وسطه ابتلا به ویروس #کرونا خبر می‌دهند. ▪️دولت ایران با پنهانکاری آمار نادرست را پخش می‌کند و ادعا می‌کند تنها ۱۹ نفر جانباخته‌اند.

  • برای نرجس خانعلی‌زاده

    برای نرجس خانعلی‌زاده، پرستار ۲۵ ساله اهل کلاچای گیلان که در اورژانس بیمارستان میلاد لاهیجان کار می‌کرد تست کرونایی در کار نبود، حتی زمانی که یکشنبه ۴ اسفند سر کارش در اورژانس ناگهان به زمین افتاد. برای او‌ که بر اثر ابتلا به کرونا دیروز جان سپرد، تست کرونا در کار نبود چون از مسئولان نبود. برادر نرجس هم که در بیمارستان همراه خواهرش بود اکنون مبتلا شده و در بیمارستان رازی رشت بستری است. شاهد علوی قربانیانی که در اثر کرونا جان خود را از دست میدهند نه از مقامات که تحت مراقبت های ویژه هستند بلکه از میان مردم عادی و به خصوص مردم فقیر است

  • نامه جمعی از خانواده‌های زندانیان به مسئولان قضایی

    با توجه به اخبار نگران کننده در مورد شیوع ویروس کرونا جمعی از خانواده‌های زندانیان به مسئولان قضایی نامه نوشتند. به گزارش #ایسنا، جمعی از خانواده‌های زندانیان در این نامه با اشاره به وضعیت زندان‌های کشور و میزان برخورداری از امکانات بهداشتی و درمانی در زندان‌ها، به منظور جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی خواهان آزادی یا حداقل مرخصی قابل قبول زندانیان تا پایان دوران بحران شده‌اند. اسامی خانواده‌های زندانیان به شرح زیر در این نامه آمده است: محمود بهشتی لنگرودی اسماعیل عبدی #محمدحبیبی نرگس محمدی امیرسالار داودی فرهاد میثمی رویین عطوفت جعفر عظیم زاده شهناز اکملی مجید آذرپی آتنا دائمی سام رجبی مراد طاهباز نیلوفر بیانی عبدالرضا کوهپایه امیرحسین خالقی هومن جوکار طاهر قدیریان ندا ناجی مهرداد محمد نژاد محمد ابوالحسنی پیمان کوشک باغی ارس امیری جعفر فاضل علیرضا گلی‌پور

  • دکتر تقوایی

    افشاگری دکتر تقوایی از پزشکان بیمارستان نوشهر را جدی تلقی کنید. رژیم همچنان در باره ابتلای مردم ایران به ویروس کرونا، شیوع و گسترش این ویروس پنهانکاری می کند. اطلاعاتی که منتشر می شود قطره ای از یک دریاست. مردم باید خود چاره اندیشی کنند.

  • ارسالی از سنندج

    کمبود ماسک، دستکش و ژل ضد عفونی در سنندج ◾️ پروپاگاندای دروغ رژیم در رسانه های انحصاری اعلام میکنند که، هیچگونه کمبود ماسک و دستکش و ژل ضدعفونی نداریم اما این وضعیت داروخانه ها میباشد. این تصویر داروخانه بیمارستان کوثر شهرستان سنندج است هموطنان گرامی ! اگر به اعتصابات سراسری و متعاقب ان به تظاهرات سراسری نپیوندیم در وهله اول به خود و خانواده هایمان خیانت کردیم سپس به جامعه و کشورمان چرا که رژیم اولا با عدم قرنطینه ورود و خروج به کشور چین، سپس مخفی کردن ورود ویروس کشنده کرونا و عدم قرنطینه استان قم ، عزم خود را جزم کرده نسل ایران و ایرانی را نابود کند تا با خیال اسوده و فراغ بال بتواند ته مانده منابع کشور را غارت کند.

  • #سرخط: ضرورت مقابله با عادی‌سازی وضعیت

    ⚪️ حسن روحانی گفته است از شنبه اوضاع به حالت «عادی» بازمی‌گردد! این در حالی است که شمار مبتلایان و قربانیان کرونا ویروس، و همراه با آن، نگرانی‌های عموم مردم از وضعیت سلامت خود و کس‌وکارشان فزونی می‌گیرد. مثل هر موقعیت بحرانی دیگری، این‌بار نیز جمهوری اسلامی مجموعۀ ویژگی‌های یک رژیم ضدمردمی را به نمایش گذاشت: 1⃣ عدم شفافیت در اطلاع‌رسانی؛ با چنین رقمی از تلفات، که فقط برای یک شهر، بیش از پنجاه نفر گزارش شده است، و نیز نظر به حرف‌های پراکندۀ مسئولان ریز و درشت سیاسی و درمانی، کرونا ویروس مدت‌هاست وارد ایران شده، و جمهوری اسلامی نه تنها هیچ اقدامی برای جلوگیری از این فاجعۀ اپیدمیک به عمل نیاورده، بلکه از همان ابتدا واقعیت را از مردم پنهان کرد. 2⃣ فساد سیستماتیک و تبعیض؛ همین دروغ‌گویی امکانی شده تا سوداگرانِ نزدیک به شبکه‌های ثروت و قدرت، با بهره‌مندی از موقعیت پیش‌آمده، ابزارها و لوازم پیشگیری از ابتلا به کرونا ویروس را احتکار کرده تا حتی از فاجعه نیز سود به جیب بزنند. اما فساد و تبعیض در همین‌جا خلاصه نمی‌شود. طبق برخی گزارش‌ها، از هشت دستگاه تست ریه‌ای که در روزهای اخیر وارد کشور شده، شش مورد آن به بیمارستان بقیة‌الله سپرده شده؛ بیمارستان متعلق به سپاه پاسداران که گفته می‌شود مبتلایان «عادی» را پذیرش نمی‌کند. در مورد دستگاه‌های تشخیص کرونا هم گویا مسئولان نظام دسترسی فوری به آن دارند، در حالی‌که مردم «عادی» فقط در موارد وخیم تست می‌شوند. همۀ این‌ها را بگذارید کنار توسعۀ ناموزون جغرافیایی در کشور؛ از همۀ این دستگاه‌های تست و لوازم پیشگیری چقدر نصیب مناطق عرب‌نشین و بلوچ‌نشین و کوردنشین می‌شود؟ 3⃣ انداختن توپ در زمین مردم؛ جمهوری اسلامی استاد «روان‌شناسانه‌کردن» و «فردی‌کردن» مسائل اجتماعی و سیاسی است. ربیعی، سخنگوی قوۀ مجریه، گفته بود مردم از خودشان مراقبت کنند! همان «خودت بمال» که وزیر سابق بهداشت چند سال پیش به پیرمردی روستایی گفت. اما این «خود-مراقبتی» و «خودت بمال» نشانه‌های کوچک رژیمی است که ذره‌ای از پا نمی‌نشیند، تا از آخرین مسئولیت‌هایش در زمینۀ تأمین خدمات اجتماعی عقب بکشد. و اگر مردم هم سعی کنند دسته‌ها و گروه‌هایی برای اطلاع‌رسانی، آگاهی‌بخشی و کمک‌رسانی تشکیل دهند، همین رژیم است که به جرم «اقدام علیه امنیت ملی» به زندانشان می‌اندازد. به قول مارگارت تاچر، استادبزرگ سیاستگذاران جمهوری اسلامی: «هیچ جمعی وجود ندارد. فقط فرد است که وجود دارد، و البته خانواده!» 4⃣ قلدرگریِ جهادی-امنیتی؛ وزیر بهداشت جمهوری اسلامی در همان روزهای نخست انتشار خبر فوت چند بیمار مبتلا به کرونا ویروس گفته بود: «کرونا را شکست خواهیم داد!» قاطعیت پوشالینی که فقط روی دیگر سکّۀ بی‌تدبیری، مسئولیت‌ناپذیری و تبعیض است. جمهوری اسلامی در برابر این بحران نیز، مثل همۀ بحران‌ها، طوری رفتار می‌کند که گویی با تانک‌های رؤیت‌پذیر یک دشمن نظامی طرف است که در سه سوت، می‌توان با موشک ناکارش کرد. مدیریت به سبک جمهوری اسلامی چیزی نیست جز تبدیل مسائل اجتماعی، علمی و فنی به مسائل امنیتی. در مقابل، مردم اگر واکنشی «سیاسی» نشان دهند، به آن‌ها تشر زده می‌شود که «سیاسیش نکنید!» آخرین نمونه از رویکرد قلدری-جهادی-امنیتی به مسئلۀ کرونا حرف‌های روحانی بود: «همه باید کار و فعالیت کنیم و این یکی از نقشه‌ها و توطئه‌های دشمنان ما است که با هراس‌افکنی زیاد در جامعه، کشور را به تعطیلی بکشانند.» به هر حال، جمهوری اسلامی رشد اقتصادی می‌خواهد – که همین الان هم منفی است – پس مردم باید همچنان کار کنند، حتی شده با کرونا ویروس؛ البته همه به جز اعضای فرتوت مجلس خبرگان. باید جلوی عادی‌سازی وضعیت را گرفت. جمهوری اسلامی، مثل همیشه، برای این‌که نشان دهد همه چیز تحت کنترلش است – در حالی که نیست – هیچ ترسی از فاجعۀ جمعی ندارد. وقتی نظام سیاسی کوچک‌ترین کارآمدی و اراده‌ای در جلوگیری از فاجعه ندارد، مردم باید خودشان، به طور مشترک و جمعی، مانع فاجعه شوند. از سر گرفتن کار مدارس و دانشگاه‌ها، و حتی ادامه پیدا کردن کار ادارات، می‌تواند فاجعه‌ای کنترل‌نشدنی بینجامد.