ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

روزهای کرونایی: کاش پول نفت سر سفره بود تا بیشتر در خانه بمانم

گفت‌وگو با مهدی بهمن، نویسنده ساکن ایران

مهدی بهمن، نویسنده ساکن ایران در گفت‌وگو با زمانه می‌گوید به دلیل شرایط کاری مجبور بوده تا ۲۹ اسفند به سر کار برود، ولی آرزو دارد کاش پول نفت سر سفره بود تا بیشتر در خانه بماند. او به دلیل مراقبت از پدر و مادر و سالخورده‌اش، توصیه‌های بهداشتی را بیشتر رعایت می‌کند.

ویروس جدید کرونا که باعث ایجاد بیماری کووید-۱۹ می‌شود، این روزها به یک بحران جهانی تبدیل شده است. در ایران تاکنون بیش از ۴۴ هزار نفر به این بیماری مبتلا شده‌اند و حدود دو هزار و ۹۰۰ نفر نیز جان باخته‌اند. اما اثرات ویروس کرونا تنها به همین مرگ و میرها خلاصه نمی‌شود، روابط ما را دست‌خوش تغییر کرد، شهرها را به تعطیلی کشاند و بار دیگر ما را در کنج خانه‌ها جمع کرد.

در روزهایی که می‌توان «روزهای کرونایی» خواند، شکل همبستگی و همدلی انسان‌ها با یک‌دیگر در سراسر جهان دست‌خوش تغییر شد. اما همچنان این همدلی و همبستگی در شکل‌های بدیع آن است که می‌تواند دوای درد روزهای خانه‌نشینی به خاطر شیوع کرونا باشد. روایت آنچه مردم در مواجهه با بحران کرونا در هر نقطه از جهان تجربه می‌کنند، پُل ارتباطی مناسبی برای دیدن شباهت‌ها و تفاوت‌ها و ایجاد بیشتر همدلی است.

در این رابطه، «زمانه» با افرادی در کشورهای مختلف، از ایران گرفته تا چین و ایتالیا، پرسش‌هایی را در میان گذاشته است تا بحران کرونا را از نگاه شهروندان در نقاط مختلف جهان منعکس کند. در گفت‌وگوی زیر،‌ مهدی بهمن، نویسنده ساکن ایران، از تجربیاتش در هنگام بحران کرونا و انتقادها از عملکرد دولت برای مقابله با آن می‌گوید. به باور مهدی بهمن، در فقدان مدیریت و کارآمدی دولت، مردم با روش‌های مختلف سعی می‌کنند به یک‌دیگر کمک کنند.

■ فرزاد صیفی‌کاران: آیا به شفافیت اطلاع‌رسانی دولت ایران در مورد شیوع ویروس کرونا اعتماد دارید؟

مهدی بهمن، نویسنده

مهدی بهمن: من در ایران زندگی می‌کنم و اساسا چون تمامی رسانه‌ها زیر نظر دولت، ارگان‌ها و سازمان‌های خاصی فعالیت می‌کنند بنابراین هیچ شفافیتی دال بر اخبار صحیح در آنها وجود ندارد. وقتی خود رئیس جمهور (آقای روحانی) تلویزیون ملی ایران را به سخره؛ "میلی" می‌نامد چه توقعی از عامه مردم هست که بتوانند صحت هر خبری را در این رسانه جمعی ببینند. برای مثال نگاه کنید به سرنگونی هواپیمای اکراینی. چقدر در روزهای اول به دروغ می‌گفتند که هواپیما به علت نقص فنی سقوط کرده است. بعد از سه روز به خاطر نوع چگونگی سقوط آن و افشای برخی از دولت‌مردان غربی مجبور شدند که حقیقت ماجرا را بگویند. اساسا در جامعه‌ای که مطبوعات آزاد و مستقل نباشد و رسانه‌های تصویری؛ دیکته شده سیاست‌مدران باشد؛ هیچ وقت نمی‌توانیم صحت درست یا نادرست بودن موضوعی مهم را در آنها تشخیص بدهیم. و الان هم در مورد این بیماری؛ خیلی‌ها معتقد هستند که این ویروس از آذر ماه وارد کشور شده است، ولی رئیس جمهور کشور در سخنان چند روز پیش خود می‌گویید «ما در ۳۰ بهمن ماه در جریان شیوع این بیماری در کشور قرار گرفتیم!». این ضد و نقیض‌های خبری به کرات در این سال‌ها در رسانه‌های خبری پخش شده است.

■ اقدامات دولت ایران برای مقابله با ویروس کرونا را کافی و موثر می‌دانید؟ می‌توانید برخی از آنها را نام ببرید؟

_: خیر اصلا کافی نمی‌دانم. به خاطر می‌آورم در روزهای فراگیری این ویروس و کمبود ماسک و دست‌کش وزیر بهداشت گفت: «مردم اصلا نگران نباشند در سه روز آینده ماسک تولید خواهد شد و به صورت رایگان در اختیار جامعه قرار خواهد گرفت!»، این اتفاق که رخ نداد هیچ؛ حتی جوابگوی این هم نبودند که چرا این حرف را زدند! و رسانه‌ها شروع کردند به اطلاع‌رسانی از نبود ماسک در کشورهای دیگر. درست است در شرایط بحرانی ممکن است کشور دچار کمبود برخی لوازم بهداشتی و غیره شود؛ ولی می‌توانستند با مدیریت درست و دستور دادن به بخشی‌های خصوصی و ایجاد شیفت‌های شبانه‌روزی به تولید این اقلام اقدام کنند. ولی اگر بخواهم انصاف داشته باشم در خصوص ضد عفونی کردن معابر و خیابان‌ها واقعا تلاش گسترده‌ای انجام گرفت و به شخصه خوشحال شدم و دیدم با عوض کردن کاربری ماشین‌های "ضد شورش" در صدد پاک کردن آلودگی برآمدند. اما در رابطه با اطلاع‌رسانی درباره کووید-۱۹ به مردم، فکر می‌کنم بایستی خیلی قاطعانه‌تر برخورد می‌کردند که امروز خیلی از مردم آن‌قدر ساده‌انگارانه با این موضوع برخورد نمی‌کردند. فکر می‌کنم تمام این فیلم‌هایی که در رابطه با مرگ برخی هموطنان به خاطر این ویروس در دنیای مجازی دیده می‌شد، بایستی در رسانه‌ها رسمی پخش می‌شد تا برخی از مردم این بیماری را جدی می‌گرفتند. یکی از دلایل گستردگی و شیوع کرونا به دیگر شهرها به خاطر این بود که رسانه‌ها نتوانستند آن‌طور که باید ترس را بین مردم به صورت واقع‌بینانه بیان کنند و از همه مهم‌تر دولت باید برخی از شهرها (تهران، قم. رشت و...) را که این ویروس در آن بیشتر فراگیر شده بود قرنطینه می‌کرد. یکی از مصادیق عدم اطلاع رسانی درست و سوء مدیریت همین بس که می‌بینیم یک سری از مردم ناآگاه چطور با خوردن الکل خود را نابود کردند و این‌که دیگر افرادی که در فضای مجازی دستور عمل‌های نادرست و غیر علمی را برای از بین بردن این ویروس با مردم در میان می‌گذاشتند که هیچ اثر گذار نبود و همه این اخبار ضد و نقیض باعث سردرگمی مردم در مواجحه با این بیماری می‌شد.

■ واکنش مردم در محل زندگی شما چگونه است، آیا توصیه‌های پزشکی لازم را رعایت می‌کنند؟ فضای عمومی به چه صورت است؟ آیا ترس و استرس وجود دارد؟

_: در مور این سوال بایستی مردم را به چند دسته تقسیم کرد. آنهایی که به خاطر شرایط سخت اقتصادی مجبور هستند صبح تا شب با وجود اینکه دولت از مردم خواسته که در خانه بمانند، کار کنند. یکی از آنها خود من هستم. در یک شرکت بازاریابی کار می‌کنم که تا روز ۲۹ اسفند همچنان مشغول کار بودم. خود من هر چقدر سعی و تلاش در حفظ بهداشت فردی و مکانی می‌کردم، ولی متاسفانه می‌دیدم برخی از همکارانم به هیچ عنوان توجه‌ای به رعایت نکات بهداشتی نداشتند. چه در مورد دست شستن و چه مسایل دیگر. برخی دیگر مردم به خاطر کهولت سن می‌دیدم و یا می‌شنیدم که در خانه‌ها مانده‌اند و می‌توان گفت آنها بیشتر نگران خود و فرزندانشان هستند. اما در مورد ترس و استرس ناشی از این ویروس باز هم بایستی مردم را به چند دسته تقسیم کرد. خیلی‌ها اصلا نه می‌ترسند نه این موضوع پیش آمده را جدی می‌گیرند و برخی هم با توکل کردن و رعایت نکات بهداشتی که ریشه در ترس و نگرانی آنها است در خانه خود را حبس کرده‌اند.

■ تجربه قرنطینه چگونه است، از تجربیاتتان در روزهای قرنطینه بگویید. چگونه آن را سپری می‌کنید؟

_: من تا روز ۲۹ اسفند مشغول به کار بودم و شروع تعطیلات در خانه برایم مثل سال‌های گذشته بودو نمی‌توانم بگوییم قرنطینه به حساب می‌آمد و چون نویسنده هستم روی داستان‌هایم کار می‌کردم. ولی چون دید و بازدید قدغن شده، فرصت بیشتری برای این کار برایم پیش آمده است و وقت بیشتری دارم. یکی دیگر از کارهای که انجام می‌دهم آشپزی کردن برای خانواده است، که کاری‌ست بس لذت بخش. رویاسازی می‌کنم که اگر شرایط اقتصادی کشور خیلی خوب بود پول نفت بر سر سفره مردم بود، حاظر بودم برای مدت‌های طولانی در خانه بمانم و به علاقه‌مندی‌هایم بپردازم. همین که می‌توانستم مجموعه دیگری از داستان‌هایم را به چاپ برسانم به خاطر شرایط پیش آمده؛ برایم معنای خوبی پیدا می‌کرد.

■ چه نگرانی‌هایی درباره خانواده‌تان برای شما وجود دارد و چگونه با آن مقابله می‌کنید؟

_: متاسفانه پدر و مادر من هر دو سالخورده و از بیماری قلبی رنج می‌برند و آن‌چه که در خبرها می‌خوانیم دال بر این نکته که مسن‌ترها زودتر ممکن است مبتلا به این بیماری شوند، من و خواهر و برادرهایم به شدت نکات بهداشتی را رعایت می‌کنیم آنقدر که گاهی وقت‌ها واقعا عذاب‌آور می‌شود. قبل از وارد شدن به خانه ماسک و دست‌کش‌های خود را درون سطلی که پشت در گذاشته‌ایم میاندازیم. کیف پول و کلیدها را داخل ظرفی که روی جا کفشی قرار گرفته است، می‌گذاریم و روی آنها الکل اسپری می‌کنیم. هر کس موظف است لباس‌های خود را در گوشه‌ای از اتاق یا خانه گذاشته که پراکنده نباشد. در مواقع خرید لگنی پشت در است و آنها را داخل آن می‌گذاریم بعد یکی یکی آنها را به خانه برده، البته بدون بردن کیسه آن و خلاصه آنکه؛ بسیار کار پیچیده و طاقت‌فرسایی است. ولی خب باید صبور بود با شکیبایی توانست از این مرحله هم عبور کرد. به قول برخی از بزرگان و عزیزان کشوری و لشکری: ما بحران‌های زیادی را پشت سر گذاشتیم و از این بحران هم به سلامت عبور خواهیم کرد.

■ همبستگی جامعه برای مقابله با این بحران را چگونه می‌بینید؟ پیشنهاد شما برای همدلی همگانی در زمان بحران شیوع ویروس کرونا چیست؟

_: به یاد می‌آورم زمانی که در کشور جنگ بود مردم از چه همبستگی عظیمی در مواجهه با این بحران برخوردار بودند. با اینکه خردسال بودم خیلی هم‌سویی دل‌ها و همبستگی مردمی را به یاد می‌آورم. رسیدگی کردن به خانواده‌هایی که مردهایشان در جبهه‌ها در حال نبرد بودند و خیلی از موارد دیگر. اما متاسفانه به خاطر شرایط وخیم اقتصادی هر کسی به فکر خودش است. ضرب‌المثلی هست که می گوید «کلاه خود را سفت نگه‌دار که باد نبرد»، شرایط عمومی جامعه ایران مصداق این ضرب‌المثل شده است. در خبرها بارها آمده بود که در این بحران پیش آمده چه افراد بی‌شرمی با احتکار کردن ماسک و دست‌کش و دیگر اقلام در صدد سودجویی بودند. البته بایستی بگویم در این بین چه افراد نیک سیرتی هم ماسک رایگان بین مردم پخش می‌کردند. یا آن نوجوان اردبیلی که شب‌ها با ضدعفونی کردن دستگاه‌های عابر بانک چگونه از همشهریان خود مواظبت می‌کرد. اما متأسفانه در طرف مقابل به جای چنین شهروندان مسئولی که به فکر سلامت دیگران بودند، روحانی به ظاهر شجاع و بی‌باکی را هم داشتیم که با رفتن در قسمت‌های ایزوله شده بیماران کرونایی بدون لباس محافظ و دستکش و ماسک، با عطر زدن به صورت‌های آنها در صدد شفای این مریضان بود! که در اصل با نقض توصیه‎‌های پزشکی دیگران را به خطر انداخت. به شخصه فکر می‌کنم با همه مشکلاتی که کشور دارد اگر مردم واقعا به نکات بهداشتی که گفته می‌شود عمل کنند و خون‌سردی خود را حفظ کنند و زود خسته نشوند، می‌توانیم از بحران عبور کنیم.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.