در میان اصولگرایان کشمکش بر سر کرسی ریاست مجلس یازدهم ادامه دارد. در حالیکه برخی تلاش میکنند یک کاندیدا معرفی شود اما از هماکنون چند نفر خود را نامزد قطعی برای رقابت بر سر کرسی ریاست مجلس دانستهاند. در این میان ظاهراً بخت قالیباف بیش از دیگران است.

روزنامه شرق در گزارشی که چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت درباره رقابت میان طیفهای مختلف اصولگرایان بر سر کرسی ریاست مجلس یازدهم منتشر کرده محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران را بخت اصلی کسب کرسی ریاست مجلس دانسته است و از کسانی همچون سیدمصطفی میرسلیم، عضو حزب مؤتلفه اسلامی، فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد احمدینژاد بهعنوان رقبای اصلی او نام برده است.
در انتخابات مجلس یازدهم با رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان، اصولگرایان در مرحله نخست انتخابات حدود ۲۳۰ کرسی مجلس یازدهم را تصرف کردند. ۵۰ نماینده مستقل نیز به مجلس یازدهم راه یافتهاند. سهم اصلاحطلبان تا دور دوم انتخابات مجلس یازدهم که شهریورماه برگزار میشود تنها یک کرسی است.
در این انتخابات، در تهران لیست اصولگرایان به سرلیستی قالیباف ۳۰ کرسی را به خود اختصاص داد. همین موضوع و اختلاف رأی چشمگیر قالیباف نسبت به سایر منتخبان و همچنین حضور نداشتن علی لاریجانی، رئیس سه دوره پیشین مجلس، این گمانه را که قالیباف رئیس مجلس یازدهم خواهد شد، تقویت کرده است.
«شرق» نوشته است که بین سه مدیر دوران احمدینژاد هم بر سر اینکه کدامیک بیایند، «اختلاف شدید» وجود دارد. شمسالدین حسینی در اینباره گفت:
«بالغ بر ۵۰ نفر از مدیران دولت نهم و دهم بدون هرگونه سازماندهی و هماهنگی از قبل به مجلس یازدهم راه یافتهاند. ازآنجاییکه این افراد دارای سوابق تجربی شناختهشده هستند و همچنین تعداد در خور توجهی از نمایندگان ادوار گذشته نیز در دولتهای نهم و دهم کار کردهاند، یک ظرفیت جدید در مجلس بهوجود آمده و ما در تلاش هستیم این ظرفیت را در مسیر خدمت به کشور به کار بگیریم و خوشبختانه اقبال به این تصمیم زیاد است.»
فریدون عباسی وجود فراکسیونی تحت لوای مدیران احمدینژادی را رد کرده و به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته است:
«آقای احمدینژاد یک ایدئولوژی یا سبک نیست. ایشان یک نفر بود که در یک دورهای از شورای نگهبان برای حضور در انتخابات تأییدیه گرفت و دو دوره مردم به او رأی دادند و اکنون دورهاش تمام شده است.»
او با بیان اینکه به صورت مستقل داوطلب ریاست مجلس شده است، افزود:
«ما با تیم همکاران دولت آقای احمدینژاد ارتباط داریم و دوست هستیم. حتی اطلاعات هم میان ما تبادل میشود؛ اما اینکه من به رأی آنها کنار بروم، اینطور نیست.»
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نیز از مرتضی آقاتهرانی که حمایت اعضای جبهه پایداری را دارد، علی نیکزاد که مدعی است دستکم ۵۰ مدیر دولت احمدینژاد در مجلس یازدهم حامی او هستند، و محمد مهدی زاهدی، وزیر علوم احمدینژاد در دولت نهم، بهعنوان کاندیداهای دیگر ریاست مجلس یازدهم نام برده است.
از سوی دیگر علیرضا زاکانی، نزدیک به جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو که از او به عنوان «اصلیترین گزینه» برای ریاست مجلس و رقیب قالیباف یاد میشد، در توئیتی بهشکل غیرمستقیم از کنارهگیری خود در این رقابت خبر داد و قالیباف نیز تلویحاً از آن استقبال کرد.
محمد مهاجری، روزنامهنگار اصولگرا، در واکنش به اختلاف بین اصولگرایان بر سر کرسی ریاست مجلس یازدهم، در توییتی نوشت:
«پایداریچیها و احمدینژادیها که متوجه شدهاند نمیتوانند جلوی لابی سنگین قالیباف را برای کسب کرسی رئیس مجلس یازدهم بگیرند، از الان تلاش میکنند نقش او را در حد مبصر کلاس تنزل دهند تا قدرت خودشان بیشتر شود. باز هم واقعه جنگ احد و دعوا بر سر تقسیم غنائم، برای ما اصولگراها تکرار شد.»
ولی اسماعیلی، نماینده اصولگرا در مجلس یازدهم چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت به اعتمادآنلاین گفت:
«نمیتوان پیشبینی کرد که کاندیداهای ریاست مجلس به تفاهم میرسند یا خیر. (…) آقای زاکانی اعلام کرد که کاندیدای ریاست مجلس نمیشود. اما آقایان حاجیبابایی، نیکزاد، قالیباف، میرسلیم و… همچنان کاندیدای ریاست مجلس هستند. اگر این کاندیداها با یکدیگر تفاهم و توافق کردند، فبهاالمراد. اما اگر توافق نکردند، رقابت درون فراکسیونی خواهیم داشت و قرار است در صحن علنی مجلس شاهد هیچ رقابتی نباشیم.»
او احتمال داد که یک کاندیدا برای ریاست مجلس یازدهم به نشست علنی مجلس معرفی شود.
رسانههای ایران پیش از این نیز گزارشهایی درباره اختلافات میان اصولگرایان بر سر کرسی ریاست مجلس و جلسات پنهانی آنها منتشر کرده بودند.
بیشتر بخوانید:
پس حلقه انحرافی برای انحراف ذهن مردم بود،چطور حلقه انحرافی ۵۰ تن از مدیرانش را از کانال بسته شورای نگهبان که آنها را تکفیر کرده بودعبور داده ویک فراکسیون قوی تشکیل داده وهمه هم انتخاب شده اند؟ این حلقه از ابتدا هم در پناه نظام بوده وهست و خلق داستان انحراف به دلیل شانه خالی کردن از زیر بار آسیبها و ضرباتی بوده که به درخواست نظام و بواسطه این مدیران ودست اندرکاران انجام شده بود،خالی تحویل دادن خزانه به دولت بعدی یک نمونه بود که اتفاقاً نشان از سر براه بودن وخودی بودن آنها داشت ،چون هیچکس از دلسوزان نظام ودلواپسان انقلاب و اسلام از این خبر و وضعیت تعجبی نکرد و صدای اعتراضی هم شنیده نشد ودلیلش هم اینکه پیگیری نکردند، “حلقه انحرافی حقه انحرافی بود”.
اما گذشته از همه اینها، که رئیس بشود یا نشود چه فرقی میکند؟ اینها میخواهند چه کاری انجام بدهند؟ کدام اقتصاد را برنامه ریزی کنند؟ کدام بودجه را کنترل کنند؟ کدام روابط خارجی را پی ریزی کنند؟ کدام برنامه اجتماعی را طرح ریزی کنند؟ با کدام اختیار؟ با کدام منابع؟ با کدام مشروعیت؟ با کدام تجربه؟ مجلسی که با شنیدن خبر حکم حکومتی (فقط شنیدن ونه دیدن و قرائت) خودش قافیه را واگذار میکند یا با دریافت پیامک خودش را میبازد این یا آن رئیسش باشد چه تفاوتی برای ما دارد؟
آنها منتصب شده اند تا راه از قبل تعیین شده را بروند و گوششان وچشمشان و عقلشان را بروی صلاح کشور ومردم خود بسته نگه دارند .اگر دعوایی هست بر سر سهم غارت است.
طاهر / 06 May 2020