ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«بهار عربی» و نویسندگان و شاعران عرب مهاجر

طاهر بن جلون و تلاش برای آموزش غیر تبلیغی اسلام

طاهر بن جلون آموزش مبتنی بر عقل از قرآن را علاج جوامع اسلامی می‌داند و می‌گوید که هر رازی که در قرآن باقی بماند تبدیل به وهمی ترسناک می‌شود .

با آغاز انقلاب تونس و حوادث پس از آن در جهان عرب، دو سال است که توجه رسانه‌های جهان بیش از همیشه به کشورهای عربی معطوف شده و همه جا سخن از آینده کشورهایی است که طی این دو سال دستخوش اعتراضات مردمی شده‌اند.

اما روند کند اصلاحات و تغییرات در این کشورها، آن‌گونه که هنوز هیچ کدامشان قانون اساسی خود را به تصویب نرسانده‌اند، پرسش‌ها و نگرانی‌هایی را درباره «بهار عربی» مطرح کرده است: آیا دموکراسی غالب می‌شود یا این‌که فقط سکته خفیفی در مسیر خودکامگی حاکمان روی داده است؟ جایگاه اسلام در کشورهای مسلمان عربی چه تغییری می‌کند، پررنگ‌تر خواهد شد یا این‌که خودآگاهی مردمان این کشورها، و پیش رو داشتن تجربه کشوری مثل ایران، تلفیق دین و سیاست را سخت‌ می‌کند؟ تکلیف «نان و آزادی» دو انگیزه اصلی شروع اعتراضات چه می‌شود؟

طاهر بن جلون می‌گوید اسلام را باید در بستر تاریخی و فرهنگی‌اش مطالعه کرد.

آن‌چه به این نگرانی‌ها دامن می‌زند نبود جامعه مدنی در کشورهای عربی است که سرنگونی حاکمان مستبد را به فرصتی برای جان گرفتن گروه‌های اسلامی تبدیل کرده است؛ گروه‌هایی که در ابتدا نقشی در شکل‌گیری این اعتراضات نداشتند.

طاهر بن جلون آموزش قرائتی غیر تبلیغی و صد درصد مبتنی بر عقل از قرآن را علاج جوامع اسلامی می‌داند و می‌گوید که هر رازی که در قرآن باقی بماند تبدیل به وهمی می‌شود که دیگران را می‌ترساند.

اما از همه بیشتر، خود اعراب، به ویژه روشنفکرانشان، بیمناک‌ و نگران‌اند. این نگرانی هم فقط محدود به این دو سال نمی‌شود. آنها که پیش از ما ایرانیان و فارسی‌زبانان در معرض دنیای مدرن و تمدن غرب قرار گرفته‌اند، همواره به موانع موجود در جامعه در راه رسیدن به جامعه آزاد و آباد اندیشیده‌اند.

این «درد مشترک» اعراب که به نوعی ایرانیان معاصر هم به آن مبتلا هستند، در آثار متفکران و نویسندگان عرب به چشم می‌خورد.

در این میان، آن دسته از روشنفکران و نویسندگان عرب که توانسته‌اند به جهان غرب راه یابند و آثارشان را به زبانی غیر از عربی بنویسند، شاید با صدای رساتری این درد را فریاد زده‌اند.

آثار این نویسندگان از دو جنبه مهم است؛ یکی زاویه دید بیرونی این نویسندگان نسبت به جهان آباء و اجدادی‌شان، و دیگری تأثیرگذاری این آثار بر مردمان کشورهای عربی که گرچه به زبان آنها نوشته نشده، اما در واقع مخاطب اصلی این کتاب‌ها هستند.

آثار این نویسندگان، اگر چه تأثیر توده‌ای ندارد، اما برای جوان عربی که به دنبال راه تازه و صلح‌آمیزی برای خروج از بن‌بست معضلات هویتی خویش است، چراغی راهنما به شمار می‌آید. به همین سبب، نگاه و مروری به آثار و دنیای برخی از نویسندگان عرب که در غرب زندگی می‌کنند و به زبانی غیر از عربی (در اینجا فرانسوی) آثارشان را می‌نویسند، می‌تواند در شناخت بیشتر مسائل و مشکلات دنیای جدید کشورهای عربی ما را یاری رساند و حتی آموزنده باشد.

طاهر بن ‌جلون از جمله این نویسندگان است. او با آثار بسیاری که نوشته، جایگاه ویژه‌ای را در میان نویسندگان عرب مهاجر به خود اختصاص داده است.

بن‌ جلون، نویسنده، شاعر و مقاله‌نویس عرب فرانسوی‌زبانی است که سال ۱۹۴۴ در شهر «فاس» مراکش به دنیا آمد و پیش از آن‌که کار نوشتن را آغاز کند، در رشته‌های فلسفه و روانشناسی اجتماعی تحصیلاتش را به پایان رسانده است.

این نویسنده که به‌خاطر رمان «شب مقدس» برنده جایزه معتبر گنکور شد و اکنون عضو آکادمی این جایزه است، در آثارش به مضامین جوامع عرب به‌ویژه آن‌چه در زادگاه‌اش با آن روبه‌روست پرداخته؛ تقابل فرهنگ‌ها، ادیان و نژادها، فقر و بیکاری، مهاجرت، تبعیض جنسیتی، و آداب و رسوم عقب‌مانده در سرزمین‌های عربی، از جمله این مضامین است.

همچنین بحران هویت، یکی از اصلی‌ترین بن‌مایه‌های داستان‌های بن‌جلون است. در برخی از داستان‌های این نویسنده، مانند «فرزند خاک»، شخصیت‌ها از جامعه خود بیزارند و گاهی برای دست‌یابی به یک هویت جعلی دست و پا می‌کنند. در این میان، استبداد موجود در جوامع عربی و رفتارهای ناهنجار رایج، بر بحران‌های شخصیتی و هویتی آنها می‌افزاید.

بن ‌جلون در تازه‌ترین رمانش با نام کنایه‌آمیز «خوشبختی زناشویی»، که مثل اغلب آثارش در مراکش می‌گذرد، زندگی مشترک را بهانه‌ای برای پرداختن به معضلات اجتماعی موجود در جوامع عربی کرده و این‌بار تباهی را در برزخی که یک زوج گرفتار آن شده‌اند، مجسم کرده است.

درباره جهان داستان‌های بن جلون بسیار نوشته شده، اما آنچه که اهمیت این نویسنده را اخیراً دوچندان کرده، واکنش او به عنوان اولین نویسنده عرب به اعتراضات کشورهای عربی است.

بن‌ جلون بلافاصله پس از پیروزی انقلاب تونس دو کتاب را به صورت همزمان منتشر کرد؛ یک داستان بلند به نام «با آتش» و یک مجموعه مقاله با عنوان «بارقه؛ اعتراضات در کشورهای عربی». او به‌ویژه در داستان «با آتش»، که در آن زندگی محمد بوعزیزی را روایت کرده، تلاش کرد دلایل اعتراضات اعراب را به‌روشنی بیان کند و به‌طور ساده بگوید که بیکاری و فقر، دلیل اصلی این اعتراضات است، نه چیز دیگر.

بن جلون با آفریدن یک فرد غیر مذهبی به‌عنوان شخصیت اصلی «با آتش»، در واقع بر جنبه‌های غیر مذهبی اعتراضات تأکید کرده و به‌گونه‌ای نمادین بیانگر این معناست که نه تنها دین، موضوع مرکزی اعتراضات کشورهای عربی نیست، بلکه این دو چندان به هم ربط ندارند.

تصویری که بن جلون در این رمان از محمد بوعزیزی به‌دست می‌دهد جوانی است که از دین دور شده و رفتار اسلامگرا‌ها، او را نسبت به اسلام بدبین کرده است.

با این‌حال با گذشت زمان، و رسیدن دامنه اعتراضات به کشورهای دیگر عربی به ویژه سوریه، آن‌چه نظر طاهر بن جلون را به خود جلب کرد، سودی است که این اعتراضات برای گروه‌های مذهبی به ویژه اسلامگراها دارد. این نویسنده در مقاله‌ای که در روزنامه لوموند نوشت، این پرسش را مطرح کرد که چرا مبارزان اسلامی که در هیچ‌کدام از این اعتراضات شرکت نداشتند، اکنون صاحب انقلاب‌های کشورهای عربی شده‌اند؟

اولین علتی که بن جلون برای این پدیده مطرح می‌کند، فقدان فرهنگ دموکراسی در کشورهای عربی است. او می‌گوید تا پیش از این، در جهان عرب هیچ دولتی، دولت قانون و برآمده از رأی مردم نبوده است.

طاهر بن جلون می‌گوید اسلام را باید در بستر تاریخی و فرهنگی‌اش مطالعه کرد.

بن جلون علت دوم را نیز چهره‌ای می‌داند که اسلامگراها برای خود ساخته‌اند. او این چهره را «چهره متافیزیکی» می‌خواند که در نتیجه بحران‌های امروز جامعه جهانی به ویژه بحران فراگیر اقتصادی است.

شاید بتوان گفت که تمام تلاش بن جلون و دیگر نویسندگان عرب لائیک، شکستن این «نقاب جعلی» است که بر صورت اسلامگرایان نشسته است.

همچنین بن جلون تأکید می‌کند که اگر مردم تونس یا مصر به اسلامگرایان رأی بیشتری داده‌اند، لزوماً به معنی کارآیی سیاسی یا اقتصادی اسلام نیست، بلکه این عده از مسلمانان، اسلام را به عنوان «هویت» اصلی‌شان در نظر می‌گیرند. به این ترتیب، بن جلون باز به مهم‌ترین معضل فرهنگی اعراب، یعنی بحران هویت اشاره می‌کند که باید برایش چاره‌ای اندیشید.

بن جلون در زمینه نفوذ مفاهیم غربی در اعراب نیز می‌گوید از آنجا که دیکتاتورهای کشورهای عربی به گونه‌ای مورد حمایت سیاستمداران کشورهای غربی (کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی) بوده‌اند، اعراب دل خوشی از غرب نداشته و حتی در مورد فرهنگ و تفکر غرب نیز با پیش‌زمینه و پیش‌داوری برخورد می‌کنند. بنابراین شاید یکی از دلایل عدم استقبال از آموزه‌های جهان‌شمولی که فیلسوفان و نویسندگان و متفکران غربی مطرح می‌کنند، از سوی اکثریت عرب‌ها، همین چهره دوگانه غرب باشد.

در این وضعیت آشفته، مسلم است که حرف اسلامگراها نفوذ بیشتری پیدا کند. بن جلون درباره موضع اسلامگراها درباره لائیسیته می‌گوید که آنها این مفهوم را به صورت دیگری برای مخاطبانشان تعریف می‌کنند. اسلامگراها از لائیسیته جدایی دین و سیاست را نمی‌فهمند، یا اگر می‌فهمند، این‌گونه برای مردم نمی‌گویند، بلکه آنها می‌گویند که لائیسیته یعنی «دشمنی با دین». بر اساس همین تعریف غلط است که گفتمان لائیسیته در کشورهای عربی پذیرفته نمی‌شود و اقلیت لائیک در این کشورها، همواره قربانی خشونت اکثریت مسلمان است.

همچنین آن‌طور که بن جلون می‌گوید «وهابی‌ها» و «سلفی‌ها» مانع مهمی بر سر راه شکل‌گیری روحیه تسامح و تساهل در میان مسلمانان کشورهای عربی هستند.

این نویسنده که خودش هم در یکی از جوامع مسلمان برآمده، تأکید می‌کند که برای رسیدن به دموکراسی در کشورهای عربی باید با هوشیاری از اسلام به‌عنوان یک مرحله، گذر کرد و در این مرحله باید توجه داشت که چگونه می‌توان روند گذار را بی‌خطرتر و مطمئن‌تر کرد.

در این مورد، یکی از نکاتی که بن جلون مطرح می‌کند این است که در غرب نباید روحیه اسلام‌ستیزی از سوی افراد و گروه‌های رادیکال تقویت شود، و اسلام به عنوان تهدیدی برای غرب در نظر گرفته شود. او می‌گوید که ترس از اسلام در اروپا و آمریکا که در برخی از کشورها مثل نروژ به اتفاقاتی منجر می‌شود، در نهایت به نفع اسلامگراها است.

بن جلون هشدار می‌دهد که برخی از اسلامگراها، از همین اسلام‌هراسی استفاده می‌کنند تا به جنگ هر آنچه در غرب تولید می‌شود به ویژه ارزش‌هایی مثل آزادی، لائیسیته، دموکراسی و گفت‌وگوی ادیان بروند.

شاید برای کاستن همین ترس بود که طاهر بن جلون، سال‌ها قبل، یعنی دقیقاً پس از حمله تروریستی یازده سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویورک، کتاب «شرح اسلام برای کودکان و والدین» را نوشت.

این نویسنده که معتقد است «اسلام‌هراسی» جنبه دیگری از «نژادپرستی» است، پیش از آن، یعنی در سال ۱۹۹۷ کتاب دیگری با عنوان «شرح نژادپرستی برای دخترم» نوشته بود.

در کتاب «شرح اسلام برای کودکان و والدین» جنبه جهانی‌تری از مشکلات کشورهای عربی مطرح می‌شود و آن چیزی نیست جز تروریسم. موضوعی که فراتر از مرزهای کشورهای مسلمان عربی رفته و دنیا را نگران کرده است.

بن جلون در این کتاب با توضیح برخی از مفاهیم و موضوعات اسلامی، تلاش می‌کند نشان دهد که چگونه ارزش‌های یک دین به خدمت متعصبان و خشک‌اندیشان در می‌آید.

جالب اینجاست که در مقدمه این کتاب، که برای چاپ جدید آن یعنی سال ۲۰۱۲ نوشته شده، بن‌جلون از انقلاب ایران به عنوان نقطه عطفی در اسلام سیاسی نام می‌برد. همچنین معتقد است که این انقلاب، تصویر اسلام را در نظر اسلام‌شناسان تغییر داد. به عنوان نمونه، بن جلون به ماکسیم رودینسون اشاره می‌کند که در کتاب «محمد» (۱۹۷۹) از پیامبر اسلام به عنوان «پیامبر مسلح» نام می‌برد.

همچنین بن‌جلون با اشاره به تحولات دیگری که پس از انقلاب ایران در کشورهایی مثل افغانستان و پاکستان به‌وجود آمد، تأکید می‌کند که مسائل اجتماعی رابطه‌ای مستقیم با نزدیکی افراد به جریان‌ها و گرایش‌های مذهبی دارد.

بن جلون به ابن‌ خلدون، که از او به عنوان نخستین جامعه‌شناس مسلمان نام برده می‌شود، اشاره می‌کند و می‌گوید که ابن خلدون به ما آموخت که هر کسی به چیزی که به‌طور تاریخی در قوم و قبیله و جامعه‌اش ساخته شده تمایل دارد و به این شیوه در پی همبستگی‌ اجتماعی است.

او همچنین نداشتن آگاهی درباره دین را علت مهمی برای افراطی‌گری و جزم‌اندیشی عنوان می‌کند و به قرآن استناد می‌کند که در آن آمده به «جهل» پایان دهید.

بن جلون که شاعر توانایی هم هست و چندین مجموعه‌ شعر منتشر کرده، قرآن ‌را متن شاعرانه‌ای می‌داند که استعاره‌ها و نشانه‌های بسیارش موجب شکل‌گیری قرائت‌های گاه متضاد می‌شود. به همین علت است که تفسیر و آموزش قرآن اهمیت دارد و مهم‌تر از آن انتخاب کسی که قرآن را تفسیر می‌کند یا آموزش می‌دهد.

این نویسنده آموزش قرائتی غیر تبلیغی و صد درصد مبتنی بر عقل از قرآن را علاج جوامع اسلامی می‌داند و می‌گوید که هر رازی که در قرآن باقی بماند تبدیل به وهمی می‌شود که دیگران را می‌ترساند.

او علناً قرائتی را که دولت‌های اسلامی مثل جمهوری اسلامی یا عربستان سعودی از قرآن به‌دست می‌دهند زیر سؤال می‌برد و می‌گوید اسلام را باید در بستر تاریخی و فرهنگی‌اش مطالعه کرد.

این نویسنده عرب فرانسوی‌زبان همچنین از دولت‌های غربی نظیر دولت فرانسه می‌خواهد که در زمینه آموزش اسلام با روش‌های غیر اسلامی و غیر دینی توجه بیشتری کند تا هم زمینه برای گرایش‌های متعصبانه از اسلام آماده نشود و هم تصویر غربی‌ها از اسلام روشن‌تر شود.

با این وجود، شاید بتوان اصلی‌ترین تلاش طاهر بن‌جلون را در یک جمله خلاصه کرد: او مسلمانان و کسانی را که در جامعه اسلامی زاده می‌شوند، برای رهایی از مشکلاتشان به خواندن عمیق و بدون پیش‌داوری اسلام دعوت می‌کند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.