ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

تار و پود جامعه کماکان بر طبل زن کشی می‌کوبد

فاطمه کریمی - نبود قوانین نظارتی بر خانواده و بالعکس نهادینه کردن سیستماتیک خشونت بر علیه زنان، نهاد خانواده را به یکی از ناامن‌ترین زیست‌گاه‌های زنان تبدیل کرده است.

در هفته‌های گذشته قتل چهار زن کورد به نام‌های سرگل حبیبی ۳۱ ساله اهل سنندج (۳۰ آبان)، زن ۲۲ ساله‌ای اهل یکی از روستاهای شهرستان دهلران (۱۷ آذر)، وفا عبدالله زاده ۴۳ ساله اهل سردشت (۱۸ آذر) و زن ۲۶ ساله‌ای اهل گهواره واقع در استان کرمانشاه (۲۳ آذر) بار دیگر بحث‌های مربوط به خشونت علیه زنان را به میان کشیده است. اگرچه تا این لحظه تنها انگیزه قتل سرگل حبیبی توسط دو برادرش به بهانه دفاع از ناموس تائید شده است اما احتمال می‌رود سه نفر دیگر نیز به بهانه دفاع از ناموس توسط همسر یا برادرانشان جان خود را از دست داده باشند.

‎طرحی از ساناز باقری، در رابطه با #قتل_ناموسی و #زن_کشی در ایران. شناسه اینستاگرام: Sanazcartoon@

در همین ارتباط، کاوه کرمانشاهی فعال کوییر فمنیست در حساب توییتر خود می‌نویسد: «این خطای ما نیست که با خودکشی و قتل هر زنی، اولین احتمال که به ذهنمان می‌رسد خشونت و قتل ناموسی است. تکرار زن‌ستیزی و زن کشی در جامعه مرد/ پدرسالار تحت حاکمیت و حمایت قوانین تبعیض‌آمیز ما را به این نتیجه می‌رساند. جامعه‌ای که زن را ملک مرد می‌داند و حکومتی که این را قانون می‌کند.»

همانطور که هویت دقیق دو زن کشته شده در دهلران و گهواره مشخص نیست و تنها علت قتل آن‌ها به دلیل «اختلافات خانوادگی» ذکر شده است، دستیابی به اطلاعات دقیق از زندگی آن‌ها و دلایل کشته شدنشان نیز در دست نیست؛ اما در صحبت با برخی از افرادی که از نزدیک وفا و سرگل را می‌شناختند می‌توان تا حدودی زوایای پنهان و آشکار زندگی این افراد را در ارتباط با پدیده زن کشی به طور عام و قتل ناموسی به طور خاص بررسی کرد. سرگذشت تراژیک این دو زن بار دیگر زن‌ستیزی آشکار قوانین حاکم بر نظام خانواده در ایران و عدم وجود یک سیستم حمایتی کارآمد از زنان را در ایران نشان می‌دهد. بسیاری از زنان در نبود چنین اهرم‌های حمایتی که بتواند امنیت آن‌ها را تأمین کند انواع خشونت‌های روانی، کلامی، جنسی و جسمی را در سکوت و در پستوهای خانه‌ها تحمل می­کنند و تنها در مواردی چون خودکشی زنان (زن کشی اجباری) و یا مواردی چون قتل ناموسی زوایای چندلایه خشونت بر علیه آنان آشکار می‌شود. برخی از آنان سال‌ها پیش به لحاظ روح کشته‌شده‌اند و در نهایت به دست نزدیکان خود نیز به لحاظ جسمی کشته‌شده‌اند.

به گفته چند نفر از زنانی که وفا عبدالله زاده را از نزدیک می‌شناخته‌اند وفا با مردی ازدواج می‌کند که برخلاف نام وفا، هیچوقت به وی وفادار نبوده و همواره با داشتن روابط خارج از ازدواج، روح و روان وفا را می‌آزرده است. آزارهای اعمال شده بر وفا تنها به جنبه‌های روحی و روانی محدود نشده و به کرات توسط شوهرش مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفته است. هر بار که «خیانت» های شوهرش بر وفا آشکارتر می‌شده است به همان اندازه خشونت‌های شوهرش بر وی هم افزایش پیدا می‌کرده است. دو سال پیش وفا درحالی‌که با یک گلوله زخمی شده است به بیمارستان شهر سردشت منتقل می‌شود. به گفته خود وفا، وی با شلیک گلوله به خود قصد خودکشی داشته است اما اطرافیان معتقدند که به وفا تیراندازی شده است. وفا یک ماه را در بیمارستان می‌گذراند اما کسی به ملاقاتش نمی‌آید، نه شوهرش، نه برادرانش. شوهرش حتی اجازه نمی‌دهد که وفا فرزندانش را ببیند. وفا در گفتگو با یکی از دوستانش می‌گوید حدود یک ماه است که در بیمارستان بستری است اما از آنجا که کسی حاضر نشده هزینه بیمارستان وی را تقبل کند وی کماکان اجازه ترخیص از بیمارستان را پیدا نکرده است. به گفته یکی از شاهدان در بیمارستان، در تمام این مدت وفا تنها به فکر دو فرزندش بوده و مدام از دوریشان رنج می‌برده است. بعدها و با تداوم چنین شرایطی، وفا علیرغم داشتن دو فرزند، مخالفت خانواده و قوانینی که آشکارا علیه وی عمل می‌کرده‌اند، تصمیم می‌گیرد از شوهرش جدا شود. اگرچه خوب می‌داند که بعد از طلاق، از دیدن فرزندانش محروم خواهد شد اما تصمیم خود را عملی می‌کند. بعد از جدایی با مادرش زندگی می‌کند. مادرش چندی پیش در اثر کرونا می‌میرد و طی این مدت تنها زندگی می‌کند. تنها زندگی کردن زنی جوان آن‌هم در شهری کوچک که اغلب افراد یکدیگر را می‌شناسند و امور روزانه نه تنها از سوی خانواده بلکه همسایه‌ها و اطرافیان کنترل می‌شود، امر خیلی پذیرفته شده‌ای نیست. نهایتا در تاریخ ۱۸ آذر، وفا با سه گلوله جلوی درب منزل مسکونی‌اش کشته می‌شود. اگرچه تا این لحظه کسی به قتل وفا اعتراف نکرده است اما اطرافیان و همسایه‌ها با شناختی که از برادران وفا داشته‌اند، آن‌ها را بدون هیچ شکی عامل اصلی این زن کشی می‌دانند. قابل ذکر است که وفا تنها عضو زن این خانواده نیست که قربانی شده است. چندی پیش هم همسر برادر وفا عبدالله زاده به نام «معصومه بریاجی» در حالی که حامله بوده نیز خود را حلق آویز کرده و به زندگی‌اش خاتمه داده است. اگرچه عامل مرگ این زن هم خودکشی عنوان شده اما برخی معتقدند که این زن جوان بعد از ضرب و شتم توسط همسرش مجبور به خودکشی شده و یا اینکه توسط همسرش به قتل رسیده است. در سال‌های اخیر، رفتارهای خشونت‌آمیز برادران وفا بر هیچ‌کس پوشیده نبوده است چه در سطح خانواده و چه در سطح عمومی. برای مثال، گفته می‌شود بعد از قتل وفا، خبری از کشته شدن وی در کانال‌های خبری شهر سردشت منعکس نشده است چون عمو و برادران وفا تهدید کرده‌اند که کسی حق پوشش این خبر را ندارد.

سرگل حبیبی دیگر زن جوان اهل سنندج است که چندی پیش در نیمه شب ۳۰ آبان به دست برادران خود و با ضربات چاقو به قتل رسید. سرگل به اتهام داشتن «رابطه نامشروع» توسط کلانتری ۱۵ سنندج بازداشت می‌شود. ساعاتی بعد از بازداشت، قاضی کشیک وی را به برادرانش تحویل می‌دهد. دو برادر بعد از تحویل سرگل وی را مستقیما به نزدیکی یکی از روستاهای اطراف شهر می‌برند و با ضربات چاقو به قتل می‌رسانند؛ اما برادران سرگل بدون هیچ واهمه ای به کلانتری محل مراجعه کرده و به قتل خواهر خود اعتراف می‌کنند. چون این دو برادر به مانند پدر رومینا از پیش به قوانین ناموس محور آگاهند و خوب می‌دانند که بر اساس قانون، موضوع قصاص به ولی ‌دم برمی‌گردد و اوست که باید در این باره تصمیم بگیرد. در این مورد هم برادران سرگل در غیاب پدر خود ولی ‌دم و صاحب خون هستند در نتیجه مجازات سنگینی در انتظارشان نیست.

در صحبت با برخی از افرادی که از نزدیک سرگل را می‌شناختند اینگونه عنوان می‌شود که وی بعد از فوت پدرش، زمانی که تنها ۱۶ سال داشته است به اصرار برادرانش مجبور می‌شود به ازدواج با مردی که سرگل هیچ تمایلی به وی ندارد، تن دهد. حاصل این ازدواج دو فرزند بوده است. با این حال، برخلاف مورد وفا، سرگل ترجیح می‌دهد کماکان در این رابطه باقی بماند، تصمیمی از سر اجبار و ضرورت. در شرایطی که زنان هیچگونه حمایت قانونی ندارند، در صورت طلاق به احتمال زیاد حضانت فرزندانشان را از دست می‌دهند و حتی اگر حضانت فرزندان در صورت رضایت پدر به زنان داده شود، عدم استقلال اقتصادی مانع دیگری خواهد بود برای زنانی مانند سرگل در پذیرش حضانت فرزندان.

در صورت طلاق نیز، برادرانی که وی را مجبور به ازدواج اجباری آن‌هم با مردی که سرگل هیچ تمایلی به زندگی با وی نداشته است، به احتمال زیاد از پذیرش مجدد وی سرباز خواهند زد. در چنین شرایطی است که برخی از زنان چون سرگل که به اصطلاح نه راه پس دارند و نه راه پیش و در باتلاق قوانین ضدزن، عدم استقلال مادی و خانواده‌ای پدرسالار و مسئولیت گریز گیر می‌افتند ترجیح می‌دهند با حفظ زندگی کنونی خود گوشه چشمی به روابط خارج از چهارچوب ازدواج داشته باشند. روابطی که در بحران حاکم بر جامعه ایرانی به راه حل بسیاری از مردان و زنان متاهل جهت کاهش فشارهای چندلایه‌ای که از هر طرف خود را بر زندگی آن‌ها تحمیل می‌کند، تبدیل شده است. با این حال، هزینه چنین روابطی گاها برای کسانی (خصوصا زنان) که روابطشان به گونه‌ای آشکار شود می‌تواند به نتایجی تراژیک از جمله قتل ناموسی ختم شود. در مورد سرگل، بازداشت وی توسط نیروی انتظامی که رابطه خصوصی وی را به بحثی عمومی حداقل نزد اطرافیان تبدیل کرد به برچسپ زنی هر چه بیشتر به سرگل می‌انجامد و روند قتل وی توسط برادرانش را تسریع و حتمی کرد.

در خبری که در ارتباط با قتل سرگل در سایت دولتی رکنا منتشر شده است، بر بازداشت مرد «خائن» تاکید شده است اما سرگل بعد از ساعاتی به حکم قاضی کشیک آزاد می‌شود هر چند طبق قانون وی هم مجرم است و جرمی که سرگل مرتکب شده است زیر لوای زنای محصنه قرار می‌گیرد. در ماده ۲۲۵ قانون مدنی ایران آمده است: «حد زنا برای زانی محصن و زانیه محصنه رجم است. در صورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادرکننده حکم قطعی و موافقت رئیس قوه قضائیه چنانچه جرم با بینه ثابت‌ شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این صورت موجب صد ضربه شلاق برای هریک می‌باشد.» علیرغم صراحت این ماده قانونی در مجازات کسانی چون سرگل اما چه قاضی و چه دیگرانی که در جریان ماجرای سرگل بوده‌اند خوب می‌دانسته‌اند که با تحویل سرگل به برادرانش مجازات وی چه بسا سریعتر به اجرا در خواهد آمد. در مورد سرگل، سیستم قضایی با سپردن مجازات سرگل به دیگر عوامل موازی خود (برادران سرگل)، اجرای مجازات مورد نظر خود را در واقع «دیگر سپاری» کرده است. بدون شک سیستم قضایی‌ای که زنی مدل را در کرمانشاه تنها به خاطر بی‌حجاب بودن به «هنجارشکنی» متهم و بازداشت می­کند به‌راحتی نمی‌تواند چشم بر اتهامی که متوجه شخصی چون سرگل است، ببندد مگر اینکه گزینه بهتر و سریع‌تری جهت مجازات وی در چنته داشته باشد؛ کشته شدن سرگل توسط برادرانش!

قتل وفا و سرگل، دو زن جوان بی‌نام و نشان دهلرانی و گهواره‌ای و بسیاری از زنان و دختران نوجوان دیگری که توسط اعضای خانواده خود به قتل می‌رسند، نشان می‌دهد که برخلاف کلیشه‌ای که بر اساس آن، نهاد خانواده نهادی «امن» و «مقدس» با هدف خیر و خوشبختی همه اعضایش است در مواردی روابط حاکم بر این نهاد می‌تواند به تشدید و تقویت خشونت علیه زنان تبدیل شود. خشونت‌هایی که به‌طور روزمره بر کوچکترین رفتارهای زنان اعمال می‌شوند که کمتر دیده می‌شوند و کمتر حرفی از آن‌ها به میان می‌آید. تنها در مواردی چون قتل زنان است که گوشه‌هایی از اعمال روزمره این خشونت‌ها بر زنان راه خود را به فضای عمومی باز می‌کند. در ارتباط با نحوه کشته شدن زن ۲۶ ساله گهواره‌ای در خبرها آمده است که همسر ۳۰ ساله این زن جوان با مشت ضربات محکمی بر سر همسر خود فرود آورده که همین موضع باعث تشنج زن جوان شده و انتقال وی به مراکز درمانی نیز بی‌فایده بوده و در نهایت جان خود را از دست داده است.

دسترسی زنان به آموزش عالی، اینترنت، فضای مجازی، ماهواره و … مانع از تحکیم گفتمان رسمی حاکمیت (فرودستی زنان در خانواده و جامعه نسبت به مردان) شده است. بسیاری از زنان بیش از پیش به حق انحصاری مالکیت خود بر بدن و حق برخورداری از آزادی‌های فردی‌شان آگاه شده‌اند. تغییر سبک زندگی روزمره، سبک پوشش، افزایش سطح خواسته‌ها و توقعاتشان چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه گواه چنین تغییراتی است. با این حال، پاشنه سیستم ایدئولوژیک و سیاسی حاکم بر ایران کماکان بر تحکیم روابط اجتماعی جنسیت خصوصا تقسیم کار جنسیتی «مرد نان‌آور / زن خانه‌دار» می‌چرخد. بحران اقتصادی کنونی نیز وضعیت زنان ایرانی خصوصا زنان طبقات محروم و ساکن در مناطق حاشیه‌ای را به فاجعه‌ای تمام عیار تبدیل کرده است. زنان بیش از پیش از لحاظ اقتصادی به مردان خانواده وابسته و قدرت عمل آن‌ها با بن‌بست مواجه شده است. نبود قوانین نظارتی بر خانواده و بالعکس نهادینه کردن سیستماتیک خشونت بر علیه زنان، نهاد خانواده را به یکی از ناامن‌ترین زیست‌گاه‌های زنان تبدیل کرده است. قوانین، سیستم قضایی، قضات، نیروی پلیس و… نه تنها بانی امنیت نیستند بلکه خود مستقیما به بازوهای اجرایی سیستم پدرسالار حاکم بر جامعه ایرانی تبدیل شده‌اند. یا خود زنان را مستقیما تنبیه و مجازات می‌کنند و یا با تبلیغ سیستم آموزشی مورد نظر خود با تاکید بر دوگانه مردان ناموس‌پرست / زنان ناموس مردان، نقش کاتالیزور و تسریع بخش مجازات زنان را توسط مردان عضو خانواده به عهده می‌گیرند. در چنین شرایطی، مادامی که شکاف عمیقی بین شرایط اقتصادی و میزان خودآگاهی زنان ایجاد می‌شود، زنانی که دیگر حاضر نیستند در برابر نرم‌های مسلط جامعه کرنش کنند اما کماکان به دلایل اقتصادی به خانواده وابسته هستند هزینه گزافی را پرداخت خواهند کرد. چنانچه حس مالکیت مردان خانواده بر بدن زنان با چالش مواجه شود زنان با انواع خشونت‌ها از آزارهای جسمی، روحی و روانی گرفته تا شدیدترین نوع مجازات‌ها یعنی کشته شدن به بهانه ناموس و شرف خانوادگی مواجه خواهند شد.

منبع این مطلب: بیدارزنی

لینک مطلب در تریبون زمانه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • شیما قوشه وکیل دادگستری

    #توییت_خوان شیما قوشه وکیل دادگستری: ‏دختره زنگ زده که شوهرخواهرش۳روزه خواهرشو حبس کرده تو خونه و مدام کتکش می‌زنه۲تا بچه هم دارن. شوهره زنگ زده به باباهه تهدید، بابا و مامانش هم میگن ما هیچ‌کاری نمی‌کنیم، بذار جنازه‌اش رو برامون بفرسته! از دیشب دارم التماس مادر و خواهرش می‌کنم ازطریق دوستانم تو ۱۲۳ اقدام کنن. #رنج_زنان #خشونت_علیه_زنان @bidarzani

  • خشونت خانگى

    كيوسك خبر؛خشونت خانگى با انگیزه ناموسی؛ قتل دختر جوان توسط پدرش در مهردشت اصفهان خبرگزاری هرانا – یک دختر ۲۱ ساله در یکی از روستاهای توابع اصفهان به دست پدرش کشته شد. برخی دوستان و همشهریان مقتول علت قتل او به دست پدرش را ناشی از انگیزه های ناموسی دانسته‌اند. پدر این دختر پس از این حادثه بازداشت شد. در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده تا افرادی که مرتکب “قتل‌های ناموسی” می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف کند. https://t.me/iv?url=https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-27992/&rhash=22a41dd9689763 خشونت خانگی؛ قتل یک زن توسط همسرش در تنکابن خبرگزاری هرانا – مردی که سه ماه قبل همسرش را کشته و متواری شده بود، توسط پلیس دماوند دستگیر و به شهرستان تنکابن منتقل شد. *** جیرفت؛ یک مدیر سابق تعزیرات حکومتی با شلیک کلت کمری همسرش را به قتل رساند خبرگزاری هرانا – روز شنبه ۲۹ آذر، مدیر سابق شهرستانی اداره تعزیرات حکومتی استان کرمان با شلیک دو گلوله کلت کمری به دنبال اختلافات خانوادگی همسرش را به قتل رساند. متهم این پرونده ضمن تفهیم اتهام با قرار بازداشت موقت در زندان به سر می‌برد. *** تكه تكه كردن همسر! اوایل شهریور امسال بود وقتی از محل کارم به خانه رسیدم دوباره شروع به تهمت زدن کرد و وقتی اعتراض کردم که چرا تهمت های زشت و دروغین به من می زنی مرا به باد کتک گرفت و با گلدان سرم و قفسه سینه ام را شکست که از او شکایت کردم و دستگیر شد اما خواهرش با یک قرار وثیقه شوهرم را آزاد کرد. *** #خشونت_خانگی #قتل_ناموسی @Digari_ir *** با انگیزه ناموسی؛ قتل دختر جوان توسط پدرش در مهردشت اصفهان چاپ خبر

  • وعده‌ی ما فردا سوم دیماه در تهران

    وعده‌ی ما فردا سوم دیماه در تهران ساعت دو ظهر مقابل وزارت دادگستری (پایین تر از میدان ولیعصر) تا نشان دهیم تنها شاهد رنج‌های کارگران نیستیم بلکه پیروزی آنها پیروزی ماست. از مطالبه کارگران هفت تپه حمایت میکنیم: خلع ید از بخش خصوصی و اعمال نظارت کارگری ما پیروزیم #خلع_ید_یک_کلام_والسلام #اسماعیل_بخشی #کارگران_هفت_تپه -کمپین دفاع از زندانیان هفت‌تپه و اعتراضات کارگری ***

  • بازداشت یک مرد به اتهام آتش زدن و #قتل_همسرش در تهران

    بازداشت یک مرد به اتهام آتش زدن و #قتل_همسرش در تهران خبرگزاری هرانا – یک مرد در تهران به اتهام قتل همسرش بازداشت شد. این زن در بیمارستان قبل از مرگش گفته که به دست همسرش به وسیله تینر به آتش کشیده شده است. #زن_کشی #قتل دختر جوان توسط پدرش در مهردشت اصفهان یک دختر ۲۱ ساله در یکی از روستاهای توابع اصفهان به دست پدرش کشته شد. برخی دوستان و همشهریان مقتول علت قتل او به دست پدرش را ناشی از انگیزه های ناموسی دانسته‌اند. پدر این دختر پس از این حادثه بازداشت شد. در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده تا افرادی که مرتکب “قتل‌های ناموسی” می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف کند.. جنایت‌های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌شود. این زنان به علت «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات می‌شوند. این ننگ موارد گوناگونی را شامل می‌شود از جمله خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن (حتی از یک شوهر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف... #علیه_قوانین_ضد_زن #زن_کشی #نان_کار_آزادی_ @zan_j

  • افشاگری آزار جنسی در ایران

    روایت آزار - شماره یک بخش اول از یک مجموعه سه قسمتی پادکست در مورد جریان افشاگری آزار جنسی در ایران #روایت_آزار #کتابخانه_صوتی_مطالعات_زنان #تجاوز #آزار_جنسی # پادکست ***

  • با انگیزه ناموسی؛ قتل زن جوان توسط برادرش در آبادان

    با انگیزه ناموسی؛ قتل زن جوان توسط برادرش در آبادان خبرگزاری هرانا – روز دوشنبه ۳ آذر، یک زن ۳۰ ساله در آبادان با انگیزه ناموسی توسط برادرش کشته شد. روز جمعه ۲۸ آذر، متهم این پرونده که پس از ارتکاب قتل متواری شده بود، توسط ماموران پلیس آگاهی آبادان دستگیر شد. در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده تا افرادی که مرتکب “قتل‌های ناموسی” می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف کند. ادامه مطلب *** @Digari_ir @Hranews

  • فعالین حقوق زن در پارک آیتی سنندج

    مروز جمعە ۲۸ آذر٩٩ بە فراخوان جمعی از فعالین حقوق زن در پارک آیتی سنندج ساعت ١١ صبح تجمع اعتراضی برگزار گردید. تجمع کنندگان با در دست داشتن پلاکاتهای با شعار قتل سرگل حبیی را محکوم می کنیم!، کشتن زنان تحت هر نامی محکوم است!، زن ناموس هیچکس نیست!، اعمال خشونت بر زنان در اشکال گوناگون به بهانه های واهی محکوم است! توجە عابرین و مردمی کە در محل حضور داشتن را بە این حرکت اعتراضی جلب کردند. در خاتمە این حرکت یکی از زنان شرکت کنندە بیانیە جمعی از زنان سنندج را در محکومیت قتل سرگل حبیبی و قتلهای ناموسی را قرائت کرد کە با تائید شرکت کنندگان رسید. متن بیانیە جمعی از فعالین حقوق زن در سنندج در محکومیت قتل سرگل حبیبی و قتلهای ناموسی: ما فعالین حقوق زن در سنندج ضمن محکوم کردن قتل سرگل حبیبی و پدیدە قتلهای ناموسی خواهان تغییر قانون تبعیض آمیز علیە حقوق زنان هستیم. زن ناموس مرد نیست! قانون باید حقوق برابری زن و مرد را برسمیت بشناسد! برای ریشەکن کردن قتلهای ناموسی، باید با ارادە تودە مردم و ازجملە زنان بتوانیم در کنار تغییر قانون در مقابل فرهنگ ضد زن و فرهنگ عقبماندە مردسالاری هم مقاومت اجتماعی ایجاد کنیم کە پدیدە زشت و شنیع زن کشی و قتلهای ناموسی را بە زبالە دان تاریخ بریزیم. ما از همە سازمانها سیاسی، اجتماعی، تشکلهای کارگری و نهادهای اجتماعی، فرهنگی و از همە انسانهای آزادیخواە و شرافتمند میخواهیم برای تغییر قانون تبعیض آمیز علیە حقوق زنان و همچنین در نقد و افشای پدیدە عقبماندە فرهنگ ضد زن و مردسالاری با ما همصدا و با هم برای مجازات قاتلین زنان و نقض کنندگان حقوق زنان بمیدان بیایند! جمعی ازفعالین حقوق زن سنندج ٢٨ آذر ۹۹ #توقف_قتلهای_ناموسی @zan_j *** کمپین توقف قتل های ناموسی

  • برای کشته‌شدنتان کاری نمی‌توانیم کنیم

    برای کشته‌شدنتان کاری نمی‌توانیم کنیم لایحه «تأمین امنیت زنان در برابر خشونت» هم که به «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در مقابل خشونت» تغییر نام داد، حدود ۸ سال است که قرار است تصویب شود. گرامی‌زادگان، مشاور حقوقی و پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری در جلسه‌ای که سال گذشته با رئیس قوه قضاییه داشته‌ گفته است که «این لایحه به دلایلی از جمله «سیاسی بودن» و «داشتن نواقص» مدت زیادی در قوه قضاییه ماند، اما من به آقای رئیسی گفتم که این لایحه مطلقا سیاسی نیست.» بله آقای رئیسی، شما بهتر می‌دانید که تحت خشونت قرار گرفتن هر روزه زنان در محیط خانه و خانواده، افزایش تعداد زنانی که توسط مردان خانواده‌شان (این قیم‌های قانونی و شرعی اسلامی) به فجیع‌ترین اشکال ممکن به زیر خاک رفته‌اند به هیچ‌وجه سیاسی نیست که هر گونه قانونی که در جهت حمایت از زنان و پیشگیری از خشونت‌های خانگی و غیرخانگی علیه زنان بخواهد تصویب و اجرایی شود، سیاسی باشد. در حکومتی که زن ۵۶ ساله‌اش پس از عمری خشونت دیدن با پیکری نیمه‌جان و سلاخی شده خطاب به خود شما، شمای جنایتکار می‌گوید: «قوه قضائیه، دولت و نظام چرا نباید از یک زن که می‌خواهد با شرافت و آبرو زندگی کند حمایتی کند؟ چرا نباید جلوی این افراد گرفته شود و قانون برای آنها سخت‌گیری نمی‌کند که شوهرم بعد از اقدام اول دوباره به سراغم بیاید؟ وقتی به کلانتری رفتم و به آزادی شوهرم اعتراض کردم با خونسردی گفتند که چه باید کرد شوهرت است و ما کاری نمی‌توانیم انجام دهیم! یک زن به جز خانه خودش کجا می‌تواند برود؟ چطور به خانه‌ام بروم وقتی از سوی شوهرم امنیت ندارم؟» در کشوری که دم و دستگاه تماما امنیتی شما برای زنانی که از حقوق ابتدایی هم‌جنسانشان دفاع می‌کنند و زیر ضرب سرکوب‌های تمام‌ناشدنی‌تان دست از کار نمی‌کشند احکام حبس سنگین می‌بُرید، کدام فعالیت و حمایت و آموزشی در این زمینه سیاسی نیست؟ نظرتان درباره سیاسی بودن یا نبودنِ تلاش‌های خستگی‌ناپذیر زنان برای زنده ماندن و نفس کشیدن در زمانه‌ و قلمرویی که شما و اعوان و انصارتان سیاستمداران آن هستید و این‌گونه با قوانین زن‌ستیزتان می‌تازانید و مدافع و حامی اَشکال مختلف خشونت علیه‌ زنان هستید، چیست؟ صیانت، کرامت و امنیتِ بقول شما «بانوان» ایران اسلامی؛ نیمی از جمعیت کشوری که مردمانش را به گروگان گرفته‌اید، فقط عنوان یک لایحه برگشت‌خورده و بی‌سرانجام است؟ ⚪️ نظر به اهمیت مقابله با «عادی‌سازی از تصاویر قتل، مثله‌سازی و خشونت علیه زنان» از انتشار عکس قربانی خشونت، خودداری می‌کنیم. «متن از گروه نویسندگان #سرخط »

  • برای کشته‌شدنتان کاری نمی‌توانیم کنیم

    برای کشته‌شدنتان کاری نمی‌توانیم کنیم #سرخط نمی‌توانیم برای کتک خوردن و کشته‌شدنتان کاری کنیم این مطالبه سیاسی است! ۲۵ آبان امسال، زنی ۵۶ ساله توسط شوهرش با ضربات متعدد قمه سلاخی شد، اما با صورتی پوشیده شده از بخیه، با یک چشم نابینا شده، با انگشتان و دستی ساطوری و قطع شده و با دست دیگری که فلج شده و روح و روانی وحشت‌زده و پر از درد و عذابِ مادام‌العمر، روی تخت هنوز نفس می‌کشد. خبری که فقط خواندن آن حتی بدون دیدن تصاویر خونین تا به انتها برای ما دشوار به نظر می‌آید، کابوس زندگی این روزهای اشرف سادات حسینی است. زنی که در طول ۲۷ سال زندگی مشترک در مقابل چشمان فرزاندانش مورد شدیدترین انواع آزار و خشونت‌های فیزیکی، کلامی و روانی قرار گرفته است. اوایل شهریور با شکایت او شوهرش را دستگیر می‌کنند ولی مرد ظرف مدت کوتاهی با یک فیش حقوقی به عنوان وثیقه از زندان آزاد می‌شود و دو ماه بعد به قصد گرفتن رضایت زن، به قصد کشت او را با قمه دست‌سازش می‌زند. آن‌چه بر سر اشرف آمده ماجرای جدید یا نادری نیست، شگفتی اما، سکوت و انکار وقیحانه سران حکومت در برابر تکرار روزمره این خشونت‌های ساختاری و سیستماتیک علیه زنان و عادی جلوه دادن زن‌کشی‌هاست. همین چند ماه پیش بود که معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت که میزان خشونت خانگی در ایران در مقایسه با آمارهای جهانی در دوران شیوع کرونا چندان حاد و شدید نیست؛ «حتی وضعیت ما از وضعیت متوسط جهانی از لحاظ شیوع خشونت‌های خانگی بهتر است.» او همچنین از سخت‌تر کردن شروط طلاق برای مردان حرف می‌زند و این شروط را از کارکردهای اجتهاد و فقه پویا در جهت احقاق حقوق زنان می‌داند. فقه پویایی که هر روز با پویاییش روزگار زنان را تلخ‌تر از زهر می‌کند! ادامه در ۲