ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

طرح صیانت، راهی برای کنترل بازار کار اینترنتی و زندگی زنان

در این گزارش شماری از زنان در نقاط مختلف ایران که کسب‌و‌کارهایی وابسته به عرضه‌ اینترنتی دارند، تصورشان را از طرح غیرشفاف «صیانت از حقوق کاربران» در فضای مجازی بیان می‌کنند.

با روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی یکی از ناامیدی‌هایی که نارضایتی عمومی جدی‌ای ایجاد کرد، هراس در مورد برنامه محدودسازی دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت بود. «طرح صیانت از حقوق کاربران» را مجلس یازدهم در دستور کارش قرار داد. در بین عموم کاربران این مطرح شد که «طرح صیانت» مقدمه‌ای است برای نزدیک‌تر شدن به «شبکه ملی اطلاعات» یا همان «اینترنت ملی» که دسترسی کاربران ایرانی را به شبکه بین‌المللی اینترنت محدود می‌کند. حداقل دو کارزار برای مخالفت با «طرح صیانت» به‌راه افتاد که یکی از آنها کارزاری بود که زنانی که کسب و کار آنلاین داشتند به‌راه انداختند.

در آخرین تحولات مربوط به این طرح، وزیر ارتباطات از مجلس شورای اسلامی خواست که طرح دقیق‌تر بررسی شود و مجلس هم با این پیشنهاد موافقت کرد و طرح به مرکز پژوهش‌های مجلس فرستاده شد. مجتبی توانگر، نماینده مجلس در توضیح این تصمیم در توییتر نوشت: «ارجاع طرح حمایت (صیانت) از کاربران در فضای مجازی به مرکز پژوهش‌های مجلس جهت بررسی‌های دقیق‌تر، در راستای تأمین مطالبات و دغدغه‌های مردم صورت گرفته است.»

او توضیح داد که بخشی از بررسی‌های مرکز پژوهش‌ها با مشارکت ‎کسب‌وکارهای فضای مجازی انجام خواهد شد. زنان ایرانی در بازار کسب‌وکارهای مجازی حضور چشمگیر دارند و مشخص نیست که آیا مرکز پژوهش‌های ‎مجلس در چند روز آتی که برای بررسی طرح زمان دارد، به سراغ زنانی که در بازارهای مجازی مشغول کار هستند هم خواهند رفت یا نه.

این طرح کارکرد درسایه‌مانده‌ای نیز دارد. با تعطیل‌ و یا محدود کردن بخشی از کسب‌وکارهای زنان، «طرح صیانت» راهی برای کنترل زنان و نیروی کار آنها در راستای سیاست‌های بیرون‌راندن زنان از بازار کار و سوق دادن زنان به کار بدون دستمزد مادری و خانه‌داری خواهد بود. گویی چنان‌که سیلویا فدریچی در «کالیبان و ساحره» تبیین می‌کند: «نظام‌های مردمحور استثمار می‌کوشند به‌واسطه‌ خشونت بدن زنانه را انضباط بخشند و تصاحب کنند و نشان دهند که بدن زنان هدف اصلی و مکانی ممتاز برای به‌کارگیری تکنیک‌های قدرت و مناسبات قدرت بوده است.»

در گزارش پیش رو تلاش شده  تا در صحبت با شماری از زنان در نقاط مختلف ایران که کسب‌و‌کارهایی وابسته به عرضه‌ اینترنتی دارند تصور شهروندان را از این طرح مبهم و غیر شفاف منعکس کنیم.

اجرای طرح صیانت؛ نقض حریم اتاق درمان

شراره روانکاوی در تهران است. او پس از شیوع پاندمی کار خود را در پلتفرم‌های آنلاین به دلیل نیازی که احساس می‌شد بیش از پیش ادامه داد. او در آغاز درباره ضرورت روان‌درمانی برای شهروندان ایرانی می‌گوید: «پیش از هرچیز باید دید اساسا ضرورت روان‌درمانی چقدر در جامعه‌ ایران به رسمیت شناخته می‌شود. اگر خوشبین باشیم که از سوی جامعه این ضرورت امروز وجود دارد می‌توانیم به بررسی این که پس از ملی‌شدن اینترنت چه اتفاقی می‌افتد بپردازیم. روان‌درمانی امروز دیگر یک نیاز اجتماعی جدی است و نیاز به آن در تمامی عرصه‌ها دیده می‌شود. وضعیت شهروندان ایرانی آنقدر وضعیت امیدوارکننده‌ای نیست و در ایام کرونا هم اضطراب‌های جدی‌تری شده است. کرونا دلیل مهم چالش سلامت روان شد. به‌دلیل ایجاد تنهایی که می‌توانست به وجود آورنده‌ دیگر مسائل باشد.»

شراره همچنین درباره‌ی چرایی ضرورت روان‌درمانی اینترنتی در دروان پاندمی توضیح می‌دهد:«از سوی دیگر کرونا بیماری‌ای بود که در اذهان عمومی منجر به مرگ می‌شد و هردوی این نکات روان آدمی را آسیب‌پذیرتر کردند. هرچه‌قدر زمان گذشت شکلی از جدا افتادگی از جامعه برای افراد ایجاد شد و کسانی که به کرونا هم مبتلا شدند مسائل روحی دیگری را افزون بر قبلی‌ها تجربه کردند. پس نیاز جدی به رواندرمانی بیش از پیش احساس می‌شود».

این رواندرمان‌گر نسبت به طرح صیانت بدبین است و آن را ناقض حریم اتاق درمان می‌داند و ادامه می‌دهد:«مسئله ملی‌شدن اینترنت فضای امن درمان را دچار چالش می‌کند. مراجع روان‌درمانی قبلا عادت داشت با درمانگر چهره به چهره در اتاق درمان صحبت کند و پس از آنلاین‌شدن جلسات درمان، با چالش یک ارتباط مجازی روبه‌رو بودند. اولین روزها این چالش وجود داشت که چه‌قدر فضای این مکالمه امن است و حریم خصوصی رعایت می‌شود. این حس امنیت رکن اصلی درمان گرفتن است.»

مشکل این است که درمان‌گران هیچ ایده‌ای ندارند که چه خدمات آنلاینی مانند پیام‌رسان‌ها در اینترنت ملی در اختیار آنها خواهد بود. محدودسازی دسترسی به نرم‌افزارهای پیام‌رسان امن مانند واتس‌اپ و سیگنال که این روزها خیلی در جلسات درمانی استفاده می‌شوند می‌تواند در روزهای پاندمی، دسترسی بسیاری از بیماران به خدمات درمانی را محدود کند.

این روانکاو با بدبینی ادامه می‌دهد:«تصور دقیقی از اینترنت ملی ندارم اما شک ندارم وقتی فضا محدود است و کاملا در دست حاکمیت، آن‌وقت طبیعتا درمانجو دیگر از این سیستم استفاده نمی‌کند چون آن حس امنیت از بین می‌رود. حالا فکرش را بکنید در ایران، جایی که مردم چالش‌های بسیاری در تقابل با حکومت دارند و پیش‌تر می‌توانستند راحت در اتاق درمان هرچه ذهنشان را مشغول می‌کند بگویند وقتی اینترنت ملی شود با چه اضطراب‌هایی که ناشی از نداشتن فضای امن گفت‌وگو‌ست مواجه خواهند شد.»

نهایتا این روانکاو عوارض ملی‌شدن اینترنت برای رواندرمانی را چنین برمی‌شمرد: «ملی‌شدن اینترنت حتما اثر جدی خود را بر روی فضای درمان آنلاین می‌گذارد. این اعتمادسازی کار نظام درمانی نیست و اعتمادی است که باید بین دولت-ملت وجود داشته باشد. من فکر می‌کنم امکان درمان آنلاین به طور جدی متاثر می‌شود. »

ملی‌شدن اینترنت یعنی از بین‌رفتن شبکه‌های ارتباطی بین زنان

گیتی پنجاه و چند سال دارد و ساکن لواسان است. او محصولاتی نظیر زیورآلات و وسایل کاربردی خانه را طراحی و تولید می‌کند و در اینستاگرام می‌فروشد. فضای مجازی فضایی شده تا کسب‌وکارهای خانگی آنلاینی در سراسر ایران رونق بگیرند. بنا بر گزارشی که سال گذشته «دنیای اقتصاد» منتشر کرد آمارها نشان می‌دهد حدود یک میلیون صفحه فارسی از طریق اینستاگرام کسب درآمد حداقلی دارند. همچنین حداقل ۲۰۰ هزار کسب‌و‌کار کوچک و متوسط و حدود ۵۰۰ هزار کسب‌وکار استانی و بومی در اینستاگرام صفحه فعال دارند.

گیتی از طرح صیانت ابراز تأسف می‌کند: «اگر اینترنت ملی شود بسیاری از کسب‌وکارها از بین می‌روند. ممکن است همه مثل من شرایط این که بوتیک واقعی تاسیس کنند را نداشته باشند و فروش حضوری برایشان مقدور نباشد.»

بسیاری از زنان که با کسب‌وکارهای خرد خانگی روزگار می گذرانند توانایی تأسیس فروشگاه‌های حضوری را ندارند و فضای فروش آنلاین برای آنان موهبتی بوده و نبود سرمایه برای اجاره مغازه را جبران کرده است.

موضوع تنها این نیست که زنان دسترسی کمتری به سرمایه برای اجازه مغازه دارند، محدودسازی اینترنت شبکه مشتری‌های این کسب‌وکارها را هم به هم خواهد ریخت و بسیاری که سرقفلی برای خود ایجاد کرده‌اند باید از نو دنبال مشتری‌های جدید باشند – گیتی ادامه می‌دهد: «اگر فضای فروش آنلاین از بین برود سیاست‌های کاری همه باید تغییر کند. من قبلا هم پیشنهاداتی برای فروش در آرت‌شاپ‌ها داشتم اما قبول نمی‌کردم چون می‌خواستم خودم مجرای فروش محصولاتم را مدیریت کنم اما اگر اینترنت ملی شود ناچاریم به فضای واقعی برگردیم و من هیچ تصوری از این که مخاطب عادت‌کرده به فضای خرید آنلاین چه واکنشی دربرابر این تغییر الگوی خرید خواهد داشت ندارم.»

او به فضای کسب و کار پیش از ظهور اینترنت اشاره می‌کند اما می‌گوید بازگشت به آن الگوی فروش ممکن نیست: «در سال‌های پیش از اینترنت هم خریدهای خانگی وجود داشت و افراد در خانه چیزی می‌فروختند اما آن زمان یک همدلی وجود داشت و افراد به هم اطلاع می‌دادند و از هم حمایت می‌کردند اما با این سیستم مجازی همه چیز رقابت است و آن همدلی وجود ندارد و درواقع الگوی مصرف تغییر کرده است. فرصت رفت‌وآمد در سطح شهر هم با مشغله‌های زندگی جدید از افراد گرفته شده است.»

گیتی که سرپرست خانواده است می‌گوید کمترین عاقبت این اتفاق یک افسردگی ملی است: «یکی از عواقب این اتفاق افسردگی‌های شدید است چون افراد با شکست اقتصادی مواجه می‌شوند. یک امکانی را قبلا داشته‌ای و از تو این امکان از تو گرفته می‌شود. ارتباطت با مشتریانت از بین می‌رود. این به افراد حس عقب‌ماندن می‌دهد. حاکمیت متضرر می‌شود چون نارضایتی‌ها بسی بیش از پیش می‌شود.»

تا پیش از پاندمی و قدرت‌گرفتن برخی کسب و کارهای خانگی نیز بسیار پایین بود و به گزارش مرکز آمار سهم زنان ایرانی از بازار کار و اشتغال زیر ۲۰ درصد بود و بیکاری زنان بیشتر از مردان و ۱۸ درصد بود. حالا با ملی‌شدن اینترنت می‌تواند بسیاری از فرصت‌های اقتصادی برای زنان زایل شود. گیتی نمی‌تواند کسب و کارش را در دنیای بدون اینترنت تصور کند و می‌گوید: «ایده‌ای درباره دنیای کسب و کارم پس از ملی‌شدن اینترنت ندارم اما می‌دانم اثر مخرب جدی نه فقط از نظر اقتصادی بلکه از نظر روحی برایم خواهد داشت.»

اینستاگرام به‌مدد هشتگ‌ها توانسته بود شبکه‌ای از ارتباطات را به خصوص در زمینه همکاری‌های اقتصادی زنان با هم ایجاد کند و حالا این امکان نیز در معرض تهدید است. مثالش را می‌توان در همکاری گیتی با قلم‌زنی در شهری دیگر دید: «کسی که برایم قلم‌زنی می‌کند را از قم پیدا کردم و از طریق اینستاگرام این اتفاق افتاد. اگر این پلتفرم وجود نداشت من هرگز نمی‌توانستم با کسی در شهری دیگر همکاری کنم و بتوانم کارهای مختلف را نگاه کنم و مقایسه کنم و انتخاب کنم. این یک ضرر همه جانبه است. اساسا با داشتن پنجره‌ای مثل اینستاگرام آدم‌ها می‌توانند ایده‌پردازی کنند. اگر پنجره‌‌ای رو به دنیای بیرون نداشته باشند ایده‌پردازی و به‌روز بودن از بین می‌رود.»

یکی از چیزهایی که حاکمیت را به سمت اعمال محدودیت هرچه‌بیش‌تر فضای مجازی ایجاد همین شبکه‌های ارتباطی بین افراد است.

پلتفرم حکومتی: نقض حریم شهروندان و توهین به شعور آن‌ها

نگین مربی یوگا و پیلاتس است و سی و پنج سال دارد. او ساکن اراک است اما اغلب شاگردانش در تهران و شهرهای بزرگ و حتی بعضی خارج ایران ساکن هستند. او به‌واسطه ارائه‌ کلاس آنلاین پس از شیوع پاندمی توانسته بود رونقی به کار خود بدهد و از شکست اقتصادی در پی بسته‌شدن باشگاه‌های ورزشی در امان بماند اما الان با طرح صیانت بسیار دل‌زده و خشمگین است و می‌گوید حاضر نیست با پلتفرم‌های حکومتی ادامه دهد: «اگر بخواهند با اپلیکیشن حکومتی ما را وادار به برگزاری کلاس آنلاین کنند هرگز این کار را نمی‌کنم چون این توهین به شعور و شخصیت من مربی و همین‌طور نقض حریم خصوصی شاگردان من است. سعی می‌کنم راه دیگری پیدا کنم. بهتر این است که من فضای مجازی را کلا تعطیل کنم تا این که بخواهم از اپلیکیشن حکومتی استفاده کنم که هیچ معلوم نیست چه‌جور نظارتی روی آن هست.»

این طرح می‌تواند نقض حریم زنانی باشد که قائل به حجاب هستند و ممکن است با اپلیکیشن‌های حکومتی حس رصدشدن داشته باشند.  بی‌شک ملی‌شدن اینترنت تهدیدی برای فضاهای خصوصی زنانه است، نگین این را اذعان دارد و می‌گوید: «این تصمیم راه کسب و کارهای کوچک مثل کار من را کلا مسدود می‌کند. یک فضای کاملا خصوصی زنانه هیچ حس امنیتی در فضای بسته‌ی پلتفرم حکومتی ندارد. قطعا خود حکومت متضرر اصلی این بازی است و این طرح نشدنی به نظر می‌رسد و چندین ماه است که با حول و ولای چنین خبری می‌خواهند حواس مردم را از اخبار مهمتر پرت کنند.»

اما تصور نگین از آینده بازگشت به گذشته در ازای داشتن امنیت است: «باید به شکل ارتباطات نخستین برگردیم. باز برای هم نامه بنویسیم و باز راهی پیدا کنیم تا رصد نشویم. من دوست دارم حق انتخاب داشته باشم این که حکومت می‌خواهد به هر طریق افراد را در چنگال خود گرفتار کند و خلاقیت را از آدم‌ها بگیرد. به‌عنوان یک انسان هرگز کاری را که مجبور به انجام‌دادن آن از سوی دیکتاتورها باشم انجام نمی‌دهم. برای من از اول مهم بود فضایی بسازم که هم خودم و هم شاگردانم حین تمرین در آن حس امنیت کنیم برایم بسیار مهم و حیاتی بود و اگر قرار باشد با اپلیکیشن حکومتی کار کنیم دیگر این احترام و امنیت مخدوش می‌شود. با اینترنت ملی ارتباط ما با افراد بین‌المللی قطع می‌شود و می‌پوسیم.»

بخش بزرگی از خشونت اعمال‌شده توسط نظام سرمایه‌داری (که حالا معادل نظامی توتالیتر است) مستقیما زنان را هدف می‌گیرد، چرا که در عصر کامپیوتر، فتح بدن زنان هنوز پیش‌شرط انباشت کار و ثروت است. همان‌طور که سرمایه‌گذاری‌های رسمی در توسعه‌ تکنولوژی‌های تولید مثلی نشان می‌دهد. تکنولوژی‌هایی که بیش از هر زمان زنان را به زهدان تقلیل می‌دهد.

با وجود جو خبری ماه‌های اخیر حول ملی‌شدن اینترنت شهروندان هنوز امید دارند این شایعه باشد:«امیدوارم هرگز این اتفاق نیفتد. امیدوارم حاکمیت بداند با چنین عملکردی چه صدمه‌ای به روان و زیست روزمره‌ی مردم می‌زند.»

طرح صیانت یعنی جدا افتادگی از جهان امروز

هدی چهل سال دارد و ساکن کرمان است و به‌واسطه اینستاگرام پس از پاندمی لباس‌های زنانه به سراسر ایران می‌فروشد. او با زمزمه‌های طرح صیانت ناامید شده است و اعلام مخالفت می‌کند و می‌گوید: «به‌عنوان یک جوان امروزی که بخشی از درآمد زندگی‌ام وابسته به اینترنت است صددرصد با این طرح مخالفم. گرچه هنوز جزئیاتی از این طرح منتشر نشده تا ما دقیق بدانیم اوضاع تا چه حد تاریک است اما بهرحال همین ترس و واهمه مردم را تضعیف می‌کند. من خوشبختانه علاوه بر این کسب و کار کوچک اینترنتی در دنیای واقعی هم شغلی دارم اما واقعا نگران افرادی  هستم که همه‌ی منبع درآمدشان از فروش با اینترنت است.»

او اشاره دارد که فشارها تنها مبتنی بر ملی‌شدن اینترنت نیست و مدام سرعت اینترنت جهانی را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد: «این مدت هر اتفاقی در سطح جامعه افتاده سرعت اینترنت کم و کمتر شده و حتی همین روی کار ما اثر جبران‌نشدنی گذاشته است. بعد از یک سال و اندی به خاطر همین نوسانات نتوانستیم آن‌طور که باید پیشرفت کنیم.»

درواقع افت و خیز سرعت اینترنت هم تابه‌حال مانعی برای رشد بسیاری از کسب و کارهای زنان در دنیای اینترنت بوده است. هدی از نگرانی‌اش می‌گوید: «حالا با طرح صیانت ما دسترسی به هیچ سایتی در دنیا نداریم تا به‌روز باشیم و اینجور که به‌نظر می‌رسد باید با جهان خداحافظی کنیم. تصور کنید حتی به گوگل دسترسی نداشته باشیم. چه بر سر ما خواهد آمد؟ آن‌چه حکومت برای ما رقم زده یک تاریکی مطلق است. جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری بزرگ است که هیچ حقی برای شهروندانش قائل نیست. از این جا به ‌بعد حریم شخصی هم از ما گرفته می‌شود.»

او به خشم عمومی و کارساز افتادنش امید دارد:«امیدواریم این موضوع هم چالشی نباشد که زود به آن عادت کنیم و با آن سازگار شویم. امیدوارم این خشم جایی بروز پیدا کند. این درد بزرگی است اگر مردم این طرح را نهایتا بپذیرند... چون چاره‌ای ندارند.»

طرح صیانت راهی برای ابقای حکومت به هر قیمتی

فرناز چهل و پنج ساله است و هم سابقه نویسندگی دارد و هم سال‌ها روزنامه‌نگاری کرده و همین‌طور در رادیو برنامه داشته است. او یک‌سالی است پادکست هم می‌سازد و به این واسطه راهی تازه برای درآمدزایی پیدا کرده اما این وضعیت او را هم نگران کرده است. چنان که می‌گوید: «کیفیت دسترسی مردم به فضای مجازی حیاتی‌ترین موضوع برای انتشار یک پادکست است. آینده‌ای که ما برای پادکست خودمان در نظر داشتیم با طرح صیانت تقریبا بر باد خواهد رفت. از جمله‌ی این ناامیدی‌ها برای ما این است که دیگر نمی‌توانیم از این راه درآمدزایی کنیم. شاید من به‌عنوان یک روزنامه‌نگارچندان تعجب نمی‌کنم. بارها در سال‌های مختلف برای من پیش آمده بود که از خانه بیرون زدم برای این که به سر کار بروم و در میانه راه متوجه شدم دیگر شغلی ندارم و مثلا روزنامه توقیف شد.»

فضای مردانه تحریریه‌ها همواره برای زنان روزنامه‌نگار شرایط سختی رقم زده و پادکست‌ساختن به‌عنوان یک زن روزنامه‌نگار چاره‌ای برای برون‌رفت از مونوپلی مردانه‌ی تحریریه‌هاست، روزنه‌ای که آن‌هم بوی بن‌بست‌شدنش به مشام می‌رسد.

فرناز از ادامه‌ی ناامیدی‌اش می‌گوید:« جامعه‌ای که در آن نشود برای هیچ آینده‌ای برنامه‌ریزی کرد به‌طور عمومی یأسی همگان را در بر خواهد گرفت که جدا خطرناک است. موج مهاجرت هم برای همین به‌وجود آمده. کرونا داشت کسب و کارهای زیادی را زمین می‌زد و همین فضای مجازی نجات‌بخش بود.حالا زنانی که سرپرست خانواده بودند و با فضای مجازی درآمدزایی می‌کردند باید چه کنند؟»

فرناز می‌گوید حکومت تصمیماتی صرفا برای بقای خود به هر قیمتی می‌گیرد و این طرح هم مستثنی نیست: «حکومت برایش مهم نیست که اساسا چه ضرری ممکن است با این تصمیمات رقم بخورد. سود کوتاه‌مدت او همیشه در خفه‌کردن توده مردم بوده و حالا هم فقط به این سود کوتاه‌مدت می‌اندیشد. هر زمان اعتراضی پیش می‌آید اولین راه حل حکومت قطع‌کردن اینترنت است. انگار بقای خودشان را در سرکوب آزادی مردم تعریف کرده‌اند. باید بپذیریم جمهوری اسلامی فقط به ابقای خود می‌اندیشد به هر قیمتی.»

ملی‌شدن اینترنت برابر با حبس‌شدن شهروندان در خلوت خودشان

نادره پنجاه و چند سال دارد و هنرمند معروفی در ایران است. اینستاگرام نه تنها پنجره‌ای برای فروش آثارش به دنیاست، بلکه با استفاده از پلتفرم‌های تماس تصویری مثل زوم و واتسپ و اسکایپ مجرایی برای کلاس‌های آموزشی ایجاد کرده است. او ابراز تأسف می‌کند و می‌گوید: «به‌عنوان یک هنرمند مستقل که با گالری کار نمی‌کنم تا استقلالم حفظ شود یکی از راه‌های مهم فروش آثارم همین اینستاگرام بوده. راهی که حیاتی است چون می‌توانتم مشتری‌های بین‌المللی داشته باشم. با ملی‌شدن اینترنت دیگر شانسی برای ارتباطات بین‌المللی ندارم. بخش دیگر کارم آموزش‌های آنلاین است که بسیار اهمیت دارد. چون در این شرایط واقعا کلاس حضوری با وجود بیماری زمینه‌ای برای سلامتم خطرناک است. کار من یک کار عملی است، باید تصویر داشته باشیم و اولین مشکل و اساسی‌ترین مشکل پلتفرم‌های داخلی مشکلات تصویر است. بنابراین با ملی‌شدن اینترنت من کلا مجرایی برای کسب درآمد ندارم. هیچ ایده‌ای ندارم که باید چه کنم. از طرفی خودم هم نمی‌توانم بیاموزم و خودم را به‌روز کنم.»

ملی‌شدن اینترنت تهدیدی برای فضای خلاقه در ایران است. نادره می‌گوید:«برای ما هنرمندان این شرایط جهنمی است چون همه راه‌ها را برای پیشرفت و کسب درآمد ما می‌بندد. ما که سفر کردن به کشورهای دیگر برایمان واقعا سخت است با این اوضاع دیگر توان دیدن آنلاین گالری‌ها و موزه‌های مهم دنیا را نداریم و در خلوت خانه‌هایمان با ملی‌شدن اینترنت محبوس می‌شویم.»

طرحی برای کنترل زندگی زنان

مریم ساکن آمل است. مهندسی معماری خوانده و حالا در سی سالگی به طراحی لباس روی آورده و کسب‌وکاری با همین محتوا راه انداخته که مجرای فروش و عرضه آثارش اینستاگرام است. او از طریق فروش آنلاین حتی امکان ارسال هنر دست زنان ایرانی را برای خارج کشور را هم فراهم کرده است.

مریم می‌گوید: «مهمترین ضرر این طرح، عقب‌نگه‌داشتن مردم از جریان روز دنیاست. کار من فشن است و باید مدام به‌روز باشم و از ترند‌ها خبردار شوم. سال ۲۰۲۱ چرا باید به عصر پارینه‌سنگی عقبگرد کنیم؟ این ضرر بزرگی است برای حتی کسب و کارهای بزرگتر چون کسب وکارهای کوچک خانگی مواد اولیه کار خود را از همان کسب و کارهای بزرگ و بازار تهیه می‌کنند و این یک باخت همه‌جانبه اقتصادی است و می‌تواند زندگی مردم را در همه جا فلج کند. دلیل طرح صیانت را چیزی جز کنترل زندگی مردم نمی‌دانم. همه را ناامید کرده است.»

اینترنت ملی نمی‌شود تا رییسی تطهیر شود

گلی مدتی است که کسب‌وکار خانگی خود را با پختن کیک و شیرینی راه انداخته و اینستاگرام تنها مجرای او برای ارتباط با مشتریانش است. این جوان سی ساله که ساکن شمال تهران است با اطمینان می‌گوید طرح صیانت اجرا نمی‌شود و این‌ها هیاهویی است تا با اجرا نشدن این طرح رییسی را موجه نشان دهند – او می‌گوید: «اتفاقی برای اینترنت نمی‌افتد و اگر هم بیفتد مردم کارشان را با روبیکا (پلتفرم ارتباطی منتسب به سپاه پاسداران) انجام می‌دهند. من ترجیحم این است که هیچ‌جوره متوقف نشم. اگر هم بازدید و آمار پایین باشد به فضای واقعی برمی‌گردم و محصولاتم را در مغازه‌ها و دیجی‌کالا خواهم فروخت. ایده من این است که این هیاهو راه افتاد چون می‌دانند رییس‌جمهوری جدید هیچ محبوبیتی ندارد و این صداها را به راه می‌اندازند تا بعد که عملی نشد بگویند ببینید چه رییس‌جمهوری خوبی داشتید که نگذاشت اینترنت محدود شود.»

استدلال گلی برای این‌که بگوید اینترنت ملی نمی‌شود هم این است که اگر بشود مردم حتما به خیابان‌ها خواهند ریخت: «این جماعتی را که پای اینستاگرام و سایت‌های شرط‌‌بندی نشانده‌اند به‌قدری زیاد است که اگر این سرگرمی از آن‌ها گرفته شود سکوت نمی‌کنند. مردمی که اغلب هم بچه‌های آخر دهه هفتاد و دهه هشتاد هستند به خیابان می‌ریزند و دیگر نمی‌توان جلوی چیزی را گرفت. در نهایت اگر هم اتفاقی بیفتد خیلی موقت است چون وضع غیر قابل کنترل می‌شود.»

بدبینی عمومی مردم فقط مختص به طرح صیانت نیست، گرانی روز به روز و تورم غیر قابل مهار، نوسانات ارز و نقض اساسی‌ترین حقوق شهروندی همگی از جمله‌ی مسائلی هستند که افراد جامعه را ناامن و پریشان کرده‌. شفاف‌نبودن جزئیات طرح صیانت هم در این بین مزید بر علت است. باید دید تعاقب این طرح بر اقتصاد زندگی زنان چیست ، این طرح چه ابعادی دارد و کسب و کارها، به‌خصوص کسب و کارهای کوچک و خانگی و مشاغل زنان با محدودشدن اینترنت و ملی‌شدن آن چه سرنوشتی در پیش دارند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.