ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

روسیه ــ اوکراین: پوتین به دنبال چیست؟

مقام‌های اوکراینی می‌گویند احتمال حمله برق‌آسای روسیه از چند جهت به خاک آن کشور در ژانویه ۲۰۲۲ جدی است. چند ماه پیش پوتین در مقاله‌ای نوشته بود مردم اوکراین و روسیه «یک مردم واحد» هستند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که مسکو به دنبال گرفتن تضمین‌های امنیتی از آمریکا است؛ به ویژه اینکه کی‌یف هرگز به عنوان عضو ناتو پذیرفته نشود.

حدود ۱۱۰ هزار سرباز روس در مرزهای شرقی اوکراین مستقر شده اند. سازمان‌های امنیتی کشورهای غربی از آرایش جنگی این نیروها سخن می‌گویند. جانشین فرمانده سابق ستاد نیروهای مسلح اوکراین معتقد است که مسکو طرح یک حمله برق‌آسا را از چند جهت در سر دارد؛ همان چیزی که منابع امنیتی سازمان نظامی «پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) و ایالات متحده گفته بودند: حمله به اوکراین در ابتدای ۲۰۲۲ میلادی. مسکو نیز به نوبه خود می‌گوید که تحریک‌گران اصلی و عاملان بحران ناتو و اوکراین هستند.

آیا پوتین دستور حمله خواهد داد؟ چرا وضعیت به اینجا کشیده شده است؟ تحلیلگران چه پیش‌بینی می‌کنند؟

تاریخچه نزاع

بهار سال جاری یک بار دیگر موضوع احتمال حمله روسیه به اوکراین به تیترهای خبری بازگشت. آن زمان نیز انبوهی از سربازان و تجهیزات نظامی روسیه در مرز مستقر شده بودند.

بحران بهار پس از گفت‌و‌گوها بین روسیه و ایالات متحده فروکش کرد. آن زمان تحلیلگران گفتند که قصد پوتین برای ایجاد بحران این بوده که جو بایدن، رئیس‌جمهوری جدید ایالات متحده، جنگ در دونباس را در دستور کار خود قرار دهد. بایدن و پوتین در پی بحران جدید بار دیگر نیز گفت‌و‌گوها را از سر گرفته اند.

جنگ در دونباس اوایل ۲۰۱۴ و پس از جنبش اشغال «میدان» در اوکراین و سقوط دولت نزدیک به مسکو آغاز شد. دولت جدید اوکراین با اعتراض‌های استقلال‌طلبانه در دونتسک و لوهانسک مواجه بود و دست به سرکوب آنها می‌زد. روسیه هم از موقعیت سوء استفاده کرد و سوار بر موج نارضایتی در شرق و جنوب اوکراین، به تنش‌ها در دو استان دامن زد و کریمه را نیز فوریه و مارس ۲۰۱۴ ضمیمه خاک خود کرد. در میان اوکراینی‌ها ناسیونالیسم راست‌گرایانه رو به افزایش بود.

پس از اعلام تأسیس جمهوری‌های خلق دونتسک و لوهانسک، جنگ داخلی در اوکراین آغاز شد. ۲۲ اوت ۲۰۱۴ روسیه با مداخله نظامی مستقیم به قوت گرفتن استقلال‌طلبان در برابر نیروهای ارتش اوکراین یاری رساند. نخستین قرارداد آتش‌بس، پروتوکل مینسک در سپتامبر ۲۰۱۴ به دست آمد اما دوامی نداشت. با آغاز مجدد درگیری‌ها، طرفین قرارداد مینسک دو را در فوریه ۲۰۱۵ امضا کردند. پس از آن نیز بارها آتش‌بس نقض شد و هیچ کدام از طرفین به آن وفادار نماندند.

حالا بار دیگر بیش از ۱۰۰ هزار سرباز روس در نزدیکی مرزهای اوکراین جمع شده‌اند. ایهور روماننکو فرمانده سابق ستاد نیروهای مسلح اوکراین به «الجزیره» گفته است که روسیه ژانویه ۲۰۲۲ می‌تواند حمله‌ای برق‌آسا از چندین جهت انجام دهد: از مرزهای اوکراین و کریمه در شرق و جنوب کی‌یف، از مرزهای اوکراین با بلاروس در شمال کی‌یف، و نیز از ترانس‌نیستریا در جنوب غربی که از ۱۹۹۰ اعلام استقلال کرده اما به رسمیت شناخته نشده و به لحاظ قانونی بخشی از مولداوی محسوب می‌شود.

به گفته این فرمانده بازنشسته، هدف پوتین رسیدن به رودخانه دنیپر و تصرف مسیر زمینی به سمت کریمه و بازگرداندن آب به این شبه‌جزیره است. مسیر آبی به کریمه از ۲۰۱۴ قطع شده و به خشکسالی شدید در این شبه‌جزیره انجامیده است.

چرا توافق مینسک دو مشکلات را حل نکرد؟

توافق مینسک دو در فوریه ۲۰۱۵ از سوی تحلیلگران توافقی دانسته می‌شود که اوکراین به زور زیر بار آن رفت، زیرا حمایت روسیه از استقلال‌طلبان باعث عقب راندن نیروهای اوکراینی و ضعیف‌ترشدن موقعیت دولت مرکزی شده بود. از سوی دیگر، دولت اوکراین به بی‌توجهی به خواسته‌های سیاسی ــ اقتصادی ــ اجتماعی اقلیت‌هایش متهم است.

بر اساس توافق مینسک دو، اوکراین باید به دولتی فدرال بدل می‌شد و از خود تمرکززدایی می‌کرد و مسیرهای تجاری و اقتصادی را بار دیگر با لوهانسک و دونتسک برقرار می‌کرد. در توافق سخن از تصویب قوانین ضروری و حتی یک قانون اساسی جدید رفته که به منطقه‌های تنش‌آلود خودمختاری اعطا کند. حکومت اوکراین این اقدامات را انجام نداد و قوانین پیش‌بینی‌شده در پارلمان این کشور تصویب نشدند. مشخص نیست رئیس‌جمهوران اوکراین در فضای هردم ناسیونالیستی‌تر این کشور تا چه حد برای تصویب قوانین مبتنی بر معاهده مینسک دو تلاش کردند.

روسیه نیز باید به نوبه خود تجهیزات و نیروهای غیراوکراینی را از خاک این کشور بیرون می‌برد و کنترل مرزها را به اوکراین می‌سپرد و از مداخله بیشتر پرهیز می‌کرد. مسکو نیز چنین کاری نکرد.

در واقع شماری از تحلیلگران به شباهت بحران در اوکراین با بحران در گرجستان در ۲۰۰۸ اشاره می‌کنند. روسیه ۲۰۰۸ وارد جنگ با گرجستان شد.

گزارش اتحادیه اروپا از جنگ روسیه و گرجستان در ۲۰۰۸ که به سرپرستی دیپلمات سرشناس سوئیسی هایدی تالیاوینی نوشته شد و به «گزارش تالیاوینی» معروف است، این شباهت را روشن می‌کند.

گزارش تالیاوینی نشان داد که آغازگر بحران دستور حمله میخیل ساآکاشویلی رئیس‌جمهوری وقت گرجستان به اوستیای جنوبی و پایتخت آن تسخینوالی بود و پس از آن روسیه با سوء استفاده از موقعیت و به بهانه دفاع از اوستیای جنوبی وارد جنگ شد. اوستیای جنوبی، یکی دیگر از جمهوری‌های به‌رسمیت‌شناخته‌نشده بازمانده از شوروی است که به لحاظ حقوقی به عنوان بخشی از گرجستان دانسته می‌شود اما پس از اعلام استقلال از ۱۹۹۱، سه بار با حمله نیروهای دولت مرکزی مواجه شده.

گزارش تالیاوینی در ده‌ها صفحه به نقض‌ متعدد قوانین بین‌المللی به دست روسیه در جنگ با گرجستان اشاره می‌کند. اما درعین حال نارضایتی گسترده اقلیت‌های گرجستان را نیز یادآور می‌شود که در نهایت با نادیده‌گرفتن مطالبات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی‌شان راه را برای سوء استفاده رژیم پوتین باز کرد.

آنچه آن زمان در محاسبات ساآکاشویلی برای حمله به اوستیای جنوبی نقش مهمی ایفا کرد، مواضع دولت جورج دبیلو بوش در واشنگتن بود. دولت گرجستان تصور می‌کرد که با حمایت آمریکا در برابر واکنش روسیه مصون خواهد بود.

آمریکا و دیگر کشورهای غربی هم‌اکنون نیز در حمایت از اوکراین از یکدیگر سبقت می‌گیرند اما به باور بسیاری، اگرچه آنها حمایت تسلیحاتی از اوکراین را کنار نخواهند گذاشت، در صورت حمله روسیه نیرویی به اوکراین اعزام نخواهند کرد و وارد درگیری مستقیم با روسیه نخواهند شد. همین اتفاق در گرجستان نیز رخ داد.

روسیه چه می‌خواهد؟

تحلیلگران می‌گویند باید بین دولت روسیه، مردم روسیه، و شخص ولادیمیر پوتین تمایز قایل شد.

بنا به نظرسنجی‌ها، مردم روسیه بیشتر خواهان افزایش امنیت اجتماعی و بهبود وضعیت اقتصادی هستند و علاقه‌ چندانی به تلف شدن منابع این کشور در جنگی جدید ندارند. تنها ۱۶ درصد جمعیت در ۲۰۱۴ و اوج نزاع خواهان اتحاد اوکراین و روسیه در یک کشور واحد بودند.

دولت روسیه اما هدفی مشخص را دنبال می‌کند: کنترل اقتصادی ــ سیاسی بر اوکراین و دور نگه داشتن ناتو از مرزهایش. شرکت دادن اوکراین در مانورهای نظامی ناتو یکی از دلایل برآشفتگی مسکو بود. تحلیلگران می‌گویند روسیه به دنبال این تضمین است که اوکراین به عضوی در ناتو بدل نخواهد شد.

چندی پیش وزارت خارجه روسیه نامه‌های محرمانه با آلمان و فرانسه بر سر اوکراین را منتشر کرد. روایت مسکو این بود که پیش‌تر به اروپایی‌ها هشدار داده وضعیت فعلی و نزدیک‌ترشدن ناتو به اوکراین به تنش و درگیری خواهد انجامید و آنها را از این اقدامات بر حذر داشته است.

پوتین پس از آن در یک سخنرانی در وزارت خارجه روسیه گفت: «ما خواهان تضمین‌های جدی و درازمدت هستیم که امنیت روسیه را در این منطقه [مرزهای غربی] تأمین کند چرا که روسیه نمی‌تواند دائماً به فکر این باشد که فردا چه اتفاقی خواهد افتاد.»

با وجود تمایل به کنترل بر موقعیت اقتصادی و نظامی اوکراین، شماری از تحلیلگران بر این باورند که نخبگان حاکم در روسیه همگی با چشم‌انداز شخصی پوتین نسبت به اوکراین موافق نیستند.

ولادیمیر پوتین موضع خود را به صورت ضمنی در مقاله‌ای که ژوئیه سال جاری در وب‌سایت کرملین منتشر کرد، بیان می‌کند. پوتین در این مقاله با بازگشت به تاریخ کهن می‌نویسد که مردم روسیه و مردم اوکراین در واقع یک مردم هستند و بخشی از یک مکان واحد معنوی و تاریخی؛ اتحاد آنها ریشه در تاریخ دارد و در آینده نیز بار دیگر به وقوع می‌پیوندد.

برخی تحلیگران نیز بر این باورند که مسکو می‌خواهد غرب با پذیرفتن قدرت این کشور موقعیت روسیه در صحنه جهانی را تقویت کند. در واقع، به رسمیت شناخته شدن همچون چین، به عنوان یک «ابرقدرت»، و گرفتن تضمین‌های مشابهی که چین گرفته است: غرب و به ویژه آمریکا هرگز وارد جنگ آشکار با روسیه نخواهد شد و تلاشی برای تغییر رژیم سیاسی در این کشور انجام نخواهد داد. اما در عوض ۱۸ نوامبر دو عضو مجلس نمایندگان آمریکا از هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه قطعنامه‌ای را پیشنهاد دادند که بر اساس آن ایالات متحده پوتین را به عنوان رئیس‌جمهوری پس از پایان دوره کنونی‌اش در ۲۰۲۴ به رسمیت نخواهند شناخت.

بر اساس تغییرات قانون اساسی در زمان ریاست‌جمهوری پوتین، او پس از ۲۰۲۴ دو دور دیگر می‌تواند رئیس‌جمهوری شود. نمایندگان پیشنهاددهنده قطعنامه می‌گویند تغییرات غیرقانونی بوده. دمیتری پسکوف سخنگوی کرملین در واکنش به این طرح در کنگره آمریکا گفت: «هر بار فکر می‌کنیم چیزی بی‌معناتر، تهاجمی‌تر، غیردوستانه‌تر و غیرسازنده‌تر نمی‌تواند از آن سوی اقیانوس سر برسد، می‌بینیم متأسفانه اشتباه کرده ایم.»

با نظر به همه این شرایط، و نیز آغاز دوباره مذاکرات پوتین و بایدن بر سر اوکراین، بسیاری از تحلیلگران می‌گویند که شاید پیشنهاد نهایی مسکو به واشنگتن این باشد: این تضمین که اوکراین هرگز به عضو ناتو بدل نخواهد شد، سامانه‌های موشکی ناتو به مرزهای روسیه و اوکراین نخواهد رسید و فشارها بر دولت اوکراین برای اصلاح قوانین در زمینه اعطای خودمختاری افزایش خواهد یافت؛ در عوض، روسیه نیز با کاهش تنش‌آفرینی به واشنگتن اجازه خواهد داد تا سراغ نگرانی اصلی‌اش یعنی چین برود و در کنار آن روابط بین روسیه و آمریکا بهبود یابد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • پویا

    پرسش درست این است که "ناتو با محاصره نظامی روسیه به دنبال چیست"؟

  • پویا

    زبان این مقاله متاسفانه زبانی است هما هنگ با رسانه های غالب جهانی، زبانی جانب دار و نفرت پرا کن. این مقاله نام نویسنده ندارد و به همین دلیل باید آن را نظر زمانه دانست راجع به بحران اوکرائین. از یک رسانه مستقل این انتظار میرود که به دنبال حقیقت باشد نه دنباله روی از رسانه هائی که انحصار را در جهان در دست دارند و جانبدارانه به دروغ پراکنی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود می پردازند. سیاست رسانه های سرمایه داری پیروزمند بعد از جنگ سرد تلقین دنیای سرمایه داری هم چون فرشته نجات و هر نظر مخالفی را زبان نمایندگان اهریمن و مخالف دموکراسی(بنا به تعریف سرمایه داری) است. اینک ترسیم تصویری شیطانی از روسیه و معرفی پوتین هم چون نماد این نیروی شیطانی چندین سال است که در دستور روز قرار دارد و موفق هم بوده است. این موفقیت را میتوان در زبان این مقاله به وضوح دید. به کار بردن واژه جنبش برای شورش سازمانده شده در اوکرائین که به کودتای نیروهای فاشیستی انجامید توهین به تمام جنبشهای آزادی خواه است. ناتو که قرار بود بعد از فروپاشی دیوار برلین مرزهای خود را گسترش ندهد به مرزهای روسیه روسیه لشکر کشی کرده است و اینک در صدد گسنرش آن به اوکرائین و گرجستان است. ترکیه با بر قراری روابط نظامی با آذربایجان در جنوب روسیه مرزهای ناتو را گسترش میدهد و با حکومت طالبان تروریستها را به سوی تاجیکستان گسیل میکنند و این مقاله میپرسد "پوتین به دنبال چیست؟" مساله دفاع از پوتین و پذیرش بی چون چرای سیاست های او نیست، مساله دیدن واقعیت است. باید پرسید ناتو در محاصره نظامی روسیه به دنبال چیست؟