ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شهرهای سینما مرده

رفتن به سینما یک رویداد فرهنگی است که با انتخاب فیلم و مشارکتی که در آن دیده می‌شود قابل تعریف است. ساکنان مناطق حاشیه‌ای ایران از این نظر هم در محرومیت‌اند و در مقایسه با مناطق مرکزی از امکانات بیشتری برخوردارند.

پس از شروع اکران عمومی فیلم «آتابای» به کارگردانی نیکی کریمی در  هفته‌های اخیر، عمدتا به دلیل تورک‌زبان بودن فیلم، بسیاری از ساکنان شهرهای تورک‌نشین ایران به فیلم اقبال نشان داده‌اند و برای تماشای آن راهی سینمای شهرهای خود شدند. آتابای با فروش بیش از چهار میلیارد تومان به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های حال حاضر سینماهای کشور تبدیل شده است. اما در این میان موضوعی که اغلب علاقه‌مندان به تماشای این فیلم از همان شهرها در فضای مجازی مطرح نمودند، نبود سینما در شهرهایشان بود. گاه حتی کاربران شبکه‌های مجازی از مراجعه به شهرهای همجوار جهت نمایش فیلم خبر داده و برخی دیگر از متروکه بودن سینمای شهرشان از سال‌های دور نوشتند. این یادداشت قصد دارد علاوه بر روشن ساختن مزایای سینما و اهمیت سینمارَوی، به بررسی پراکندگی سالن‌های سینمایی، میزان گنجایش سالن‌های سینمایی و تشریح نابرابری‌های موجود در تعداد و کیفیت سینماها در بین استان‌های کشور بپردازد.

سینما و مزایای آنان

از آنجایی که سینما پیچیده‌ترین و قدرتمندترین هنر جهان کنونی‌ تلقی می‌شود، مطمئنا از بسیاری جهات برای انسان‌ها و در کل جامعه مفید است. ناگفته پیداست این صنعت تاثیر گسترده‌ای بر مردم در سراسر جهان دارد. به عبارت دیگر سینما، گریزی از زندگی واقعی است تا از یکنواختی زندگی انسان‌ها بکاهد. همچنان که در اجتماعی شدن هم به یاری افراد شتافته و با آب نمودن یخ روابط انسانی در نزدیک‌تر نمودن آنها به یکدیگر موثر می‌باشد. مهمتر از همه قدرت تخیل افراد را افزایش می‌دهد. زیرا سینما راهی برای نشان دادن جهان از منظر کارگردان است و بنابراین دیگران را هم برمی انگیزد تا قدرت تفکر و تخیل خود را گسترش دهند. از این رهگذر می‌توان گفت سینما به رشد ذهن افراد کمک می‌کند. همچنین این می‌تواند به افراد کمک کند تا زندگی خود، اطرافیان و حتی نحوه عملکرد جامعه و فرهنگ‌ را بهتر درک نمایند. در اصل سینما می‌تواند موضوعات سیاسی و اجتماعی را روشن و چشم اندازی ایجاد کند و حتی ممکن است چشمانمان را به روش‌های جدید تفکر، احساس و زندگی‌ باز نماید. علاوه بر این سینما امکان شناخت فرهنگ‌های مختلف دنیا را برایمان به ارمغان می آورد. یعنی ما را با اشکال مختلف هنری آشنا و کمک می‌کند تا در مورد چگونگی زندگی افراد در سایر فرهنگ‌ها آگاهی پیدا کنیم.

سینما از درام‌های احساسی گرفته تا فیلم‌های اکشن و هیجان‌انگیز، ایده‌ها و تخیلات خود را از محیط اطراف می‌گیرد. تصاویری که سینما خلق می‌کند، می‌بایست با آرمان‌های اجتماعی برای بازآفرینی و تفریح ​​و سرگرمی همگام باشد. هرچند در ایران سینما با انبوهی از مشکلات ساختاری همچون سانسور مواجه است و بنا به برخی گزارش‌ها «در فاصله سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۰ بیش از دویست فیلم پس از کسب مجوزهای لازم و اتمام پروسه ساخت، هر یک به دلیلی از اکران محروم شده‌اند» (موحد، ۱۳۹۱) و حتی خطوط قرمزی برای ساخت فیلم‌هایی در رابطه با تبعیض جنسیتی و مذهبی، محیط زیست، تنش‌های اتنیکی، ساخت فیلم با زبان غیر فارسی و... وجود دارد، با این حال نمی‌توان تاثیر سینما از محیط اجتماعی ایران را هم دست کم گرفت. زیرا پویایی‌های اجتماعی همواره دخل و تصرفی در محتوای سینما داشته است. یک فیلم نه تنها رفتاری بصری برای مخاطبانش به نمایش می‌گذارد، بلکه روایتی از ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که یک فرد در آن زندگی می‌کند. بنابراین این تصور که یک فیلم همیشه مساوی با سرگرمی است شوخی‌ای بیش نیست.

سینمارَوی چه تجاربی به بار می‌آورد؟

بایستی بین سینما به عنوان یک هنر و سینماروی به عنوان یک کنش اجتماعی تفاوت قائل شد. بر اساس نتایج تحقیقی با عنوان «سینما مرد، زنده باد سینما! درک تجربه‌ی اجتماعی سینماروی معاصر» که در دانشگاه خنت[1] بلژیک انجام شده حضور در بین جمعی ناشناس که همزمان رویه‌های فرهنگی مشترکی را به اشتراک می‌گذارند، به عنوان بخش مثبتی از تجربه سینماروی بیان ‌شده است. این مطالعه‌ی طولی که به مدت چهار سال متوالی بین سال‌های ۲۰۱۳- ۲۰۱۶ میلادی انجام شد و ۴۷۲ پاسخگو داشت؛ به این نتیجه رسیده است که بازدیدکنندگان، سینما را نوعی از گذران اوقات فراغت اجتماعی تلقی می‌کنند. همچنین پاسخ‌دهندگان جذابیت، آرامش و شور و شعف ناشی از تماشای گروهی فیلم را از مهم‌ترین تجارب سینماروی خود می‌دانند. در این تحقیق شاخص تعامل اجتماعی در سینماروی قابل توجه است، زیرا سینماروان به وضوح نه تنها از نظر بصری با مکان درگیر می‌شوند، بلکه مکان سینما را نیز به یک فضای اجتماعی تبدیل می‌کنند. به عبارت دیگر فضا به‌ عنوان یک عامل کلیدی تجربه‌ی سینمایی در پیش‌ زمینه قرار گرفته و مخاطبان خود و تجربیات‌شان را در قالب‌های فضایی بیان می‌کنند.

هر چند این تحقیق بر روی مراجعه کنندگان به سینماهای مالتی پلکس (سینمای مدرن با بیش از یک اسکرین) انجام شده، اما بیش از آنکه امکانات پیشرفته‌ی سینماها مد نظر این تحقیق باشد، ابعاد اجتماعی سینماروی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. چنانچه به عقیده‌ی محقق، در سینماروی فضا بر مکان اولویت دارد. از نظر پاسخ دهندگان این تحقیق، رفتن به سینما یک فعالیت اجتماعی بود که عضویت در یک جامعه‌ی خیالی غوطه‌ور در تجربه‌های پرمحتوا مشارکتی ارزشمند محسوب می‌شد. از همین منظر خاطرات در جمع بودن و پویایی ناشی از آن تجربه‌ی سینمایی، نشان می‌دهد که سینماروی را نمی‌توان به تنهایی در قالب‌های تکنولوژیکی مورد بحث قرار داد.

آنگونه که «لایز وان ده ویوِر»[2] می‌گوید این مطالعه تجربی درباره انگیزه‌های تماشای فیلم و تجارب سینماروی برای دستیابی به درک ماهیت اجتماعی بودن سینماروی، در عصری که تماشای فیلم در فرهنگ همگرایی جذب شده است تنظیم شد. در این نظرسنجیِ پرسش باز، از ۴۷۲ تماشاگر جوان در مورد تجارب تماشای فیلم در گذشته و حال سوالاتی شد. بنا به نتایجی این تحقیق بدان دست یافته است، شناسایی کنش‌های نمایشی خاص به الگوهای محسوس و درک تجربیات سینمایی منجر می‌شود. چنانچه در ابتدا، مفهوم مکان تجسم یافته و در نهایت به عنوان عامل کلیدی تجربه سینمایی در پیش زمینه قرار می‌گیرد.

تجربه‌ی اجتماعی سینماروی از طریق کنش اجتماعی (همراهی با دیگران و گذران اوقات فراغت)، ارتباطات (ناهمگونی منحصر به فرد مخاطب) و انطباق (تجربه مشترک پیش‌بینی پذیری توافقی) ساخته می‌شود. فضای اجتماعی در اینجا کمتر با مشارکت خاص تماشاگران سینما ارتباط دارد، بلکه بیشتر با ناهمگونی منحصر به فرد و حس مشترک قابل پیش‌بینی بودن مخاطب ناشناخته ارتباط دارد. آنها با هم جامعه‌ای از کنشگران اجتماعی را تشکیل می‌دهند که مجموعه‌ی مشترکی از رویه‌های فرهنگی را به اشتراک می‌گذارند.

در نهایت می‌توان گفت سینماروی از نظر تاریخی به عنوان یک عامل مهم اجتماعی ثابت شده است. حدود نزدیک به یک قرن سینماروی یک رویداد برای فرار از روزمرگی به صورت خارق العاده تجربه شده است. در اصل انگیزه‌ها و تجارب سینماروی در پیوند با غوطه‌ور شدن در تجربه‌ی تماشای فیلم و اشتراک در یک رویداد اجتماعی تحقق می‌یابد. درک سینما در بهترین شکل ممکن بدینگونه میسر می‌شود که سینما نوع خاصی از تجارب اجتماعی‌ شده را می‌فروشد.

سینماروی و سلامت اجتماعی

سینماروی یکی از انواع گذران اوقات فراغت است که آن را می‌توان در رابطه با سلامت اجتماعی انسان‌ها تعریف کرد. چنانچه سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سلامتی انسان بیش از مداخلات پزشکی و پرستاری به عوامل اجتماعی و اقتصادی وابسته است. «سلامت اجتماعی بر ابعادی از سلامت تاکید دارد که به ارتباط فرد با افراد دیگر یا جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند مربوط می‌شود»(کییز، ۱۳۸۶: ۱۰). از این منظر سینماروی را هم می‌توان در رابطه با سلامت اجتماعی افراد موثر قلمداد کرد. زیرا نه تنها سینماروی بلکه مشارکت در هر نوع از اجتماعی که برای گذران اوقات فراغت تنظیم شده است، موجب تخلیه‌ی هیجانی شده و خواه ناخواه انسان‌ها را به نوعی به سوی سلامت اجتماعی رهنمون می‌کند. تخلیه‌ی هیجانی که در روانشناسی با عنوان کاتارسیس[3] یاد می‌شود، حتی در یونان باستان در‌بارۀ مدیریت آن و «برون‌ریزی احسساسات و عواطف» نظریه‌پردازی می‌کردند. به تعریف ساده‌تر کاتارسیس یعنی «مدیریت احساسات انباشته خود از طریق هنر و یا برون‌ریزی خشم و عواطف». «در یونان باستان اهمیت زیادی به نمایشنامه‌های تراژدی و حتی کمدی می‌دادند و آمفی تئاترهای متعددی برای اجرای نمایشنامه‌ها، فستیوال‌ها و جشن‌های موسیقی با تکیه بر همین پشتوانه‌ی نظری ترتیب می‌دادند. پس از دوره قرون وسطی در قرن 16 میلادی نمایشنامه‌های تراژدی با آثار شکسپیر دوباره رونق گرفتند و تا به امروز در کنار سالن‌های اپرا بخش جدایی‌ناپذیری از کاتارسیس فرهنگی و هنری جوامع مختلف غربی شده‌اند»(خزانی، ۱۳۹۷). حتی فستیوال‌، کارناوال‌ها و سایر اجتماعات متعددی که امروزه در اغلب کشورها شکل می‌گیرد، از این بابت از اهمیت فراوانی برخوردار هستند. بنابراین سینما و سینماروی کارکرد ارزنده‌ای از نظر سلامت روحی و روانی جامعه بازی می‌کند؛ کارکردی که مناطق حاشیه‌ای ایران با خلا جدی در آن روبروست.

آمار سینماهای کشور

منبع: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری (۱۳۹۸)

همانطور که از عنوان نمودار شماره ۱ پیداست، این نمودار سرانه سالن‌های سینما به تفکیک استانی را نشان می‌دهد. به عبارت ساده‌تر یک سالن سینما در هر استان به چند نفر از جمعیت همان استان تعلق می¬گیرد. برای محاسبه‌ی این داده‌ها، جمعیت استان‌ها بر مبنای سرشماری سال ۱۳۹۵ تقسیم بر تعداد سالن‌های سینمایی هر استان شده است. گفتنی است تعداد کل سالن‌های سینمایی کشور ۵۷۲ باب می‌باشد. بنابراین بر مبنای سرشماری سال ۱۳۹۵ برای ۱۳۹ هزار و ۷۳۱ نفر یک سالن سینما در کشور موجود می‌باشد. در این بین ۳ استان یزد، تهران و سمنان بیش‌ترین سرانه‌ی سالن‌های سینمایی کشور را به خود اختصاص داده‌اند. همچنان که ۳ استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و زنجان کمترین سرانه سالن‌های سینمایی کشور را در اختیار دارند.

گفتنی است در استان یزد برای ۶۶ هزار و ۹۷۲ نفر، در استان تهران برای هر ۶۹ هزار و ۴۶۴ نفر و در استان سمنان برای هر ۷۸ هزار و ۴۰ نفر یک باب سینما وجود دارد. حال آنکه در استان سیستان و بلوچستان برای هر ۶۹۳ هزار و ۷۵۳ نفر، در استان آذربایجان غربی برای هر ۵۴۴ هزار و ۲۰۲ نفر و در استان زنجان برای ۵۲۸ هزار و ۷۳۰ نفر یک باب سینما وجود دارد. در اصل سرانه‌ی استان‌های مرکزی در مالکیت سینما حدود ۱۰ برابر بیش‌تر از استان‌های پیرامونی می‌باشد.

منبع: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری (۱۳۹۸)

نمودار شماره ۲ میزان صندلی و گنجایش سالن‌های سینمای در استان‌های ۳۱ گانه‌ی کشور را نسبت به جمعیت‌شان نشان می‌دهد. در این نمودار تعداد صندلی سالن‌های سینما در هر استان نسبت به جمعیت آن استان بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ محاسبه شده است. به عبارت ساده‌تر نمودار شماره ۲ قصد دارد بگوید که به چند نفر از جمعیت هر استانی یک صندلی در سالن‌های سینمایی همان استان‌ها تعلق می‌گیرد. برای محاسبه‌ی این داده‌ها نیز تعداد جمعیت استان‌ها بر مبنای سرشماری سال ۱۳۹۵، تقسیم بر میزان صندلی‌های سالن‌های سینمایی همان استان شده است. از آنجایی که تعداد کل صندلی‌های سینماهای کشور ۱۴۸ هزار ۱۰ عدد می‌باشد، بنابراین برای هر ۵۴۰ نفر در ایران یک صندلی سینما وجود دارد.

بر مبنای این نمودار سه استان سمنان، یزد و تهران به ترتیب بیشترین سرانه‌ی صندلی‌های سینمایی کشور را در اختیار دارند. همانطور که سه استان زنجان، سیستان و بلوچستان و قزوین به ترتیب کمترین سرانه‌ی صندلی‌های سالن‌های سینمایی کشور را به خود اختصاص داده‌اند. در اصل در استان سمنان برای هر ۲۷۸ نفر یک صندلی سینما، در استان یزد برای هر ۲۸۵ نفر یک صندلی سینما و در استان تهران برای هر ۲۹۴ نفر یک صندلی سینما وجود دارد. این در صورتی است که در استان زنجان برای ۲ هزار و ۲۳۵ نفر یک صندلی سینما، در استان سیستان و بلوچستان برای هر ۲ هزار و ۱۶۷ نفر یک صندلی سینما و در استان قزوین برای ۲ هزار و ۸۴ نفر یک صندلی سینما وجود دارد. به عبارت ساده‌تر حدود ۱۰ برابر استان‌های حاشیه‌ای، در استان‌های مرکزی صندلی در سالن‌های سینمایی وجود دارد.

نمودار شماره ۳. کیفیت سینماهای کشور به تفکیک استانی

منبع: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری (۱۳۹۸)

نمودار شماره ۳ کیفیت سینماهای کشور را به تفکیک استانی نشان می‌دهد. کیفیت سینماهای ایران به چهار رده‌ی مدرن، ممتاز، درجه یک و درجه دو تقسیم می‌شود. سینمای درجه‌ی دو فقط ۲ باب در استان تهران که یکی با نام سینما «فرخ» (۱۳۴۱) در شهرستان تهران و دیگری سینما «قدس» (۱۳۸۴) در شهرستان ورامین استان تهران می‌باشد. اغلب سینماهای کشور نیز از نوع درجه یک می‌باشد. با این حال استان تهران از مجموع ۶۶ باب سینما که ۲۰ باب سینمای مدرن و ۳۳ باب از آن سینمای ممتاز می‌باشد، بیش‌ترین میزان سینماهای مدرن و ممتاز را به خود اختصاص داده است. پس از استان تهران، استان خراسان رضوی با ۴ باب سینمای مدرن بیش‌ترین میزان سینماهای با کیفیت مدرن را در سطح کشور دارا می‌باشد. همچنین استان اصفهان با ۹ باب سینمای ممتاز پس از استان تهران بیش‌ترین میزان سینماهای با کیفیت ممتاز را به خود اختصاص داده است. استان فارس نیز با دارا بودن ۱۵ باب سینمای با کیفیت درجه یک، بیشترین میزان سینما با کیفیت درجه یک را به خود اختصاص داده است.

نمودار شماره ۴. نسبت مالکیت دولتی با خصوصی در سینمای ایران

منبع: فرج، ۱۳۹۹

نمودار شماره ۴ نسبت مالکیت دولتی با خصوصی در سینماها و در کل مکان‌های نمایش فیلم را نشان می‌دهد. «ایران از ۳۵۶ باب مکان نمایش فیلم در کشور بخش خصوصی حقیقی با ۸۲ سینما، ۱۲۹ سالن و ۳۵۱۰۱ صندلی، بخش خصوصی حقوقی با ۴۱ سینما، ۱۸۷ سالن و ۳۱۲۱۱ صندلی، بخش دولتی و ارگانی نیز با ۲۳۳ سینما و ۳۲۲ سالن و ۹۶۱۷۴ صندلی مالکیت سینماهای کشور را در اختیار دارند. در پایان باید گفت ۳۵ درصد از مکانهای نمایش فیلم در کشور دارای مالکیت خصوصی و ۶۵ درصد دارای مالکیت دولتی یا شبه دولتی می‌باشند» (فرج، ۱۳۹۹).

سخن پایانی

کمبود سالن‌های سینما در مناطق حاشیه‌ای ایران بدین معنی نیست که اهالی آن مناطق به هر طریق و یا دلیل ممکن فیلم تماشا نمی‌کنند. همچنان که تحقیق خاصی هم در این زمینه صورت نگرفته و ما نیز اطلاعاتی در این زمینه نداریم. اما آنچه بدیهی است، اهالی مناطق مرکزی با داشتن سالن‌های سینمایی بیش‌تر و حتی بهتر شانس بیشتری برای تماشای فیلم در سالن‌های سینمایی در مقایسه با اهالی مناطق حاشیه‌ای در اختیار دارند. همچنین تماشای یک فیلم از طریق تلویزیون، لپ‌تاپ یا کامپیوتر شخصی امری عادی است. حال آنکه رفتن به سینما یک رویداد است، یک رویداد فرهنگی که با انتخاب زیبایی‌شناختی فیلم‌هایی که ارزش هزینه کردن را دارند و با مشارکتی که در آن دیده می‌شوند تعریف می‌شود.

به دلیل بالا بودن سهم دولت در مالکیت مکان‌های نمایش فیلم در کشور، می‌توان نتیجه گرفت که دولت اراده‌ای به سرمایه‌گذاری در حوزه‌ی سینما در مناطق حاشیه‌ای کشور ندارد. همینطور به دلیل مالکیت 35 درصدی بخش خصوصی از سینماهای سطح کشور نیز می‌توان گفت که شاید اهالی مناطق حاشیه‌ای کشور برای هزینه‌ی سینماروی درآمد کافی ندارند و یا زیرساخت‌های مناسبی در آن مناطق موجود نیست که در نهایت بخش خصوصی هم از سرمایه‌گذاری در مناطق حاشیه‌نشین کشور دست شسته است. به عبارت دیگر سرمایه‌گذاری کمترِ بخش خصوصی در سینماها بالاخص در مناطق پیرامونی کشور نشانگر این است که بخش خصوصی به دلیل فقر اقصتادی گسترده در آن مناطق، عطای سینماداری و کسب سود از آن طریق در مناطق حاشیه‌ای کشور را به لقایش بخشیده است.

منابع

  • آرام موحد (1391). سانسور در سینمای ایران: خطوط قرمز مبهم، قابل دستیابی در: https://shortest.link/2sZK
  • خزانی امید (1397). «کاتارسیس»؛ نیاز حیاتی و تنفسی جوامع انسانی، قابل دستیابی در: https://shortest.link/2s-8
  • کییز، کری، ال،ام.شاپیرو؛ آرام دی (1386). سلامت اجتماعی در ایالات متحده، یک همه گیرشناسی توصیفی. ترجمه: حسینی، انتشارات دانشگاه شیکاگو.
  • فرج، محمدحسین(1399). وضعیت سالن‌های سینما در کشور 1398، معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی. قابل دستیابی در: https://shortest.link/2uQy
  • وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان سینمایی و امور سمعی و بصري(1398). آمار سینماهای کشور، قابل دستیابی در: https://shortest.link/2BQy
  • نتايج تفصيلی سرشماری(1395). مرکز آمار ایران، قابل دستیابی در: https://shortest.link/2AXc
  • Lies Van de Vijver(2017). The cinema is dead, long live the cinema!: Understanding the social experience of cinema-going today, participations Volume 14, Issue 1.

[۱] Ghent University

[۲] Lies Van de Vijver

[۳] Catharsis

[۴]. این نمودار‌ تماما بر اساس لیست سالن‌های سینمایی فعال در سطح استان‌ها تنظیم شده است. فقط یک سینما با نام «شیدا» در شهر سنندج استان کردستان در لیست «سازمان سینمایی و امور سمعی و بصري» غیر فعال معرفی شده بود که به همین دلیل در این نمودار محاسبه نشده است.

[۵]. این نمودار صندلی‌های سینماهای فعال استان‌ها را بر حسب جمعیت همان استان‌ها نمایش می‌دهد. فقط یک سالن سینمایی غیرفعال در لیست «سازمان سینمایی و امور سمعی و بصري» به نام سینما «شیدا» در شهر سنندج استان کردستان در این لیست غیرفعال معرفی شده که به همین دلیل در این نمودار تعداد صندلی‌های آن سینما محاسبه نشده است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.