ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

قمار سیاسی هاشمی رفسنجانی

علی افشاری- اگر رفسنجانی به عنوان کاندیدای دموکراسی‌خواهان طرح شود و رای نیاورد، حماسه سیاسی مورد نظر حکومت به بهترین وجه تحقق می‌یابد و جنبش اعتراضی نیز زمین‌گیر خواهد شد.

هاشمی رفسنجانی نهایتا در دقیقه ۹۰ پا به میدان رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گذاشت. او شاید آخرین قمار سیاسی زندگی‌اش را انجام داد. حضور وی کاملا صحنه انتخابات و برنامه حاکمیت را به هم زد.

البته ‌ثبت‌نام اسفندیاررحیم مشایی و سعید جلیلی نیز در ابعادی محدودتر صحنه بازی را دگرگون ساخت. حال باید دید سرنوشت هاشمی رفسنجانی چه خواهد شد.

ثبت نام وی در واپسین دقایق امری غافلگیرانه بود. تا بعد از ظهر روز آخر، خبر‌هایی که از دفتر و نزدیکان وی پخش می‌شد، حاکی از عدم تمایل رفسنجانی بود. حتی غلامعلی رجایی از پرسنل مجمع تشخیص مصلحت نظام مدعی است که نامه رد درخواست کاندیداتوری او در دست نگارش بوده است.

آنچه باعث شد هاشمی برای چهارمین بار بخت خود برای ورود به ساختمان ریاست جمهوری را به آزمون بگذارد، معلوم نیست. دیدگاه‌ها و روایت‌های زیادی  در این زمینه وجود دارد.

برخی از منظر نظریه توطئه معتقدند توافقی پنهانی بین وی و رهبری صورت گرفته است. اما بررسی شواهد، حکم به بطلان این فرضیه می‌دهد و بر عکس روشن می‌سازد که رهبری و اصول‌گرایان همسو با وی مخالف حضور هاشمی بوده‌اند.

در عین حال، به نظر می‌رسد خامنه‌ای تلاشی برای ممانعت از کاندیداتوری هاشمی نیز انجام نداده است. چه بسا وی در این اندیشه است که تهدید هاشمی را به فرصت برای حاکمیت و تداوم وضع موجود تبدیل کند. نقل می‌کنند که تقاضای ملاقات رفسنجانی با رهبری در روز‌های قبل از موعد نهایی ثبت‌نام بی پاسخ می‌ماند.

وی همانگونه که به صورت علنی اعلام کرد، شرط حضور خود در انتخابات را اطلاع از عدم مخالفت رهبری دانست. البته می‌توان این موضع‌گیری را ایجاد فشار به رهبری نیز تحلیل کرد تا با پرتاب توپ به زمین وی، او را در موضع آچمز قرار دهد.

از قرار معلوم، رفسنجانی در روز شنبه چند بار با دفتر رهبری تماس می‌گیرد ولی هر بار امکان ارتباط به دلایلی حاصل نمی‌شود. آخرین تماس کلید ماجرا است. بعد از بی‌حاصلی تماس تلفنی آخر، هاشمی بسم‌الله می‌گوید و به طرف وزارت کشور راه می‌افتد.

برخی می‌گویند رفسنجانی در تماس آخر باز  نتوانسته با رهبری صحبت کند و احساس کرده که دارند دفع الوقت می‌کنند. قول دیگری هم وجود دارد که او به دفتر رهبری احضار شده اما گفته زمان تنگ است و باید برای ثبت نام برود.

گذر زمان نشان خواهد داد اعتبار این روایت‌ها چقدر است. اما احتمال اینکه هاشمی بدون دریافت چراغ سبز از خامنه‌ای به صحنه آمده باشد، بالا است.

هاشمی از ابتدا مایل به شرکت در رقابت‌های انتخاباتی بود. او حتی در پایان دوره دوم ریاست جمهوری‌اش در اندیشه الغای قانون نفی مادام‌العمری ریاست جمهوری بود. اما در این دوره می‌خواست حضورش با مخالفت رهبری مواجه نشود.

حضور هاشمی آرایش نیرو‌ها در اردوگاه اصول‌گرایان را به هم ریخت. اولین پسامد حضور وی، افزایش احتمال همگرایی در اردوگاه اصول‌گرایان است. مدافعان گفتمان سوم تیر و لایه‌های سپاهی و تندروی اصول‌گرایان به سمتی می‌روند تا با پرچمداری واحد در صحنه حضور یابند.

باقر قالیباف

در این میان بیشترین ضربه را محمد باقر قالیباف خورد که امکان اجماع اصول‌گرایان ولایی با حضور هاشمی بر روی وی پایین است. هاشمی در همان ابتدا رویاهای هشت ساله ریاست جمهوری قالیباف را به هم ریخت.

اگرچه هاشمی رفسنجانی در بخشی از اصول‌گرایان سنتی و عملگرا پایگاه دارد، اما مخالفانی نیز بین آنها دارد. اگر فضای انتخابات دو قطبی شود و  وجهه درون نظام هاشمی کمرنگ شود، آنگاه در این فضا کلیت اصول‌گرایان به سمت تقابل با وی متمایل می‌شود.

در حال حاضر ممکن است تک چهره‌هایی در این جریان از وی حمایت کنند. علی اکبر ناطق نوری اعلام کرد به نفع هاشمی سخنرانی نخواهد کرد اما از او حمایت می‌کند. علی لاریجانی و فراکسیون متبوعش در مجلس نشانه‌هایی بروز داده‌اند اما هنوز معلوم نیست به سمت حمایت علنی و یا پنهانی از هاشمی بروند.

موازنه قوا در جامعه روحانیت مبارز تهران به گونه‌ای است که امکان حمایت از هاشمی رفسنجانی بسیار پایین است. با این همه بعید است که آنها علیه هاشمی موضع بگیرند. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پتانسیل زیادی دارد تا رو در روی هاشمی قرار بگیرد. بعد از تکذیب حمایت آیت‌الله سیستانی و وحید خراسانی، هاشمی حمایت زیادی در بین مراجع ندارد. به احتمال زیاد مراجعی چون موسوی اردبیلی، صانعی، گرامی و روحانیان اصلاح‌طلب از او پشتیبانی خواهند کرد.

اما اصلاح‌طلبان به شکل تمام عیار از هاشمی حمایت می‌کنند. در اصل این بار پشتوانه هاشمی پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان منتقد وضع موجود است. او دیگر جایگاه خاصی در بین نیرو‌های حامی نظام و به خصوص نسل جدید آنها ندارد.

می‌توان پیش‌بینی کرد محمد خاتمی تمامی توانش را برای پیروزی هاشمی بسیج کند. این مسئله فاکتور مثبتی برای هاشمی است اما بعید به نظر می‌رسد که خاتمی اجازه سفر آزادانه در کشور را پیدا کند. چنین محدودیتی تاثیرگذاری خاتمی را محدود می‌سازد. بخشی از جنبش سبز نیز از هاشمی حمایت می‌کند ولی نامحتمل خواهد بود موسوی و کروبی کاندیداتوری رفسنجانی را تایید کنند.

 خود هاشمی رفسنجانی نیز ممکن است با کار‌های ایذائی طیف تندروی حکومت مواجه شود وفعالیت‌های انتخاباتی‌اش دچار اختلال گردد. ممانعت از سخنرانی در دانشگاه تهران شروع کارشکنی‌ها است.

دیگر چالش پیش روی هاشمی، تایید صلاحیت احتمالی اسفندیار رحیم مشایی است. سبد آراء آنها با یکدیگر هم‌پوشانی دارد. هر دو می‌خواهند طبقه متوسط ناراضی را همراه سازند. اما آراء متفاوت نیز دارند.

جریان احمدی‌نژاد به صورت بالقوه در بخش‌های محروم و روستا‌ها پایگاه دارد در حالی که هاشمی در بخش‌های مرفه، سرمایه‌داران، صاحبان صنایع، سوسیالیست‌های ملی، تکنوکرات‌ها و کلا مدافعان مدرنیته از نفوذ برخوردار است.

حال باید دید فرجام هاشمی چه خواهد شد؛ مردی که در تمام فراز و نشیب‌های جمهوری اسلامی کوشیده است جایگاه محکمی در قدرت داشته باشد. امری که به خصوص از سال ۱۳۸۴ به بعد فاصله زیادی با آن یافته است. او می‌آید تا جلوی حذف کامل و زوال اقتدار خود و جریان هم‌سویش را بگیرد. البته نگران است که تندروی‌های حاکمیت و توهمی که رهبری دچار آن است، بقای نظام را به خطر بیاندازد و کشور نیز در وضعیت خطرناکی قرار بگیرد.

حاکمیت و به خصوص خامنه‌ای نیز نگران بازگشت حاکمیت دوگانه هستند. بنابراین پیروزی هاشمی رفسنجانی کابوس آنها است. اما وضعیت هاشمی ژلاتینی است. او پایگاه اجتماعی قوی ندارد. پیروزی وی وابسته به گسترش جو احساسی و تهییج رای دهندگان است وگرنه در شرایط عادی وی بختی برای پیروزی ندارد. این مسئله به حاکمیت دلگرمی می‌بخشد تا به هماورد طلبی وی رضایت بدهند اما بکوشند تا رای نیاورد.

هدف حکومت شکست هاشمی و تبلیغ رد صلاحیت وی از سوی مردم است. هاشمی این بار بیش از گذشته آماج تخریب‌های سازمان یافته قرار خواهد گرفت.

شکست هاشمی در شرایط طبیعی به مراتب مزایای بیشتری در قیاس با هزینه‌های پیروزی وی دارد. ضمن اینکه با توجه به ناکامی اعتراضات قبلی، هزینه تقلب بزرگ و جابجایی نتایج آرا  را برای حاکمیت کاهش داده است.

همانطور که نگارنده در مطلب قبلی خود توضیح داد، شرایط عادی رای آوری هاشمی خیلی پایین است. بنابراین حکومت در وهله نخست می‌کوشد او را بدون تقلب بزرگ شکست دهد. اگر نرخ مشارکت کمتر از هفتاد و پنج درصد باشد، حاکمیت قادر است با بهره‌برداری از پایگاه اجتماعی (تقریبا ۱۴ میلیونی ) خود و بهره‌برداری از نیمی از آرا شناور کاندیدای مورد نظرش را از صندوق‌های رای بیرون بیاورد.

آرای هاشمی در انتخابات گذشته اعم از ریاست جمهوری دهم و مجلس ششم حالت ثابت و یکنواختی داشته است. سهم او از سبد آرای ریخته شده در صندوق‌های رای در سال ۸۴ در شهر‌های کوچک، متوسط و بزرگ در حدود ۲۲ درصد در مرحله اول ثابت بود که در مرحله دوم نیز با برخورداری از حمایت اصلاح‌طلبان ۳۵ درصد شد. البته نمی‌توان به صورت قطعی گفت همین ارقام در این دوره نیز تکرار می‌شود اما قرینه‌ای به دست می‌دهد.

رفتار انتخاباتی مردم ایران غیرمنتظره است ولی درجه پیش‌بینی ناپذیری آن خیلی بالا نیست. در سطح کلان و با ملاحظه پراکنش‌های جغرافیایی، نسلی و طبقاتی می‌توان قواعدی را مشاهده کرد.

پیروزی هاشمی منوط به ایجاد فضای پرنشاط انتخاباتی است تا بیش از ۷۵ درصد واجدان شرایط یعنی در حدود ۴۴ میلیون نفر در انتخابات شرکت کنند. در این صورت او می‌تواند در مرحله دوم پیروز شود. اگر نرخ مشارکت از این رقم نیز بالاتر رود، آن‌گاه وی شانس پیروزی در دور اول را خواهد داشت.

اما تحقق چنین آمار‌هایی در شرایط کنونی کشور دشوار است و محتاج اتفاقات شگفت‌انگیز است. بر اساس معیار‌های متعارف، وقوع چنین حالتی نامحتمل است. حتی هاشمی اگر ببرد با مانع تقلب و دستکاری در نتایج انتخابات روبرو است.

وی و اصلاح‌طلبان توان بازدارندگی در مقابل تقلبی که نتیجه انتخابات را تغییر دهد ندارند. مگر اینکه ریش سفید‌های نظام به صحنه بیایند که هم تصور چنین حالتی دور از واقعیت است و هم در حرف شنوی خامنه‌ای از آنها تردید وجود دارد.

ازاینرو هاشمی قماری سیاسی را انجام داده است که ریسک آن برای جامعه و خودش زیاد است. تکیه زدن وی بر جایگاه ریاست جمهوری در شرایط کنونی کشور مثبت است. می‌تواند مقدمه تحولات و فعال شدن نیرو‌های جامعه مدنی باشد و تا حدی جلوی تخریب بیشتر زیر ساخت‌های اقتصادی کشور  را بگیرد. حتی اگر نتیجه مثبتی هم نداشته باشد جلوی شر بیشتر را می‌گرد.

اما این مزایا که حالت موقتی دارد و تضمینی برای تداوم آن موجود نیست، محصول شرایطی استثنایی است که وی رای بیاورد و تقلبی نیز صورت نگیرد.

 اما اگر رفسنجانی به عنوان کاندیدای دموکراسی‌خواهان طرح شود و رای نیاورد، آنگاه تبعات سنگینی گریبان مردم و جامعه را می‌گیرد. ناامیدی شدید پسامد امواج احساسی کنونی خواهد بود. حاکمیت موفقیت بزرگی را کسب می‌کند و آن را پشتوانه تثبیت خود در داخل و تحکیم موقعیت جهانی می‌کند.

در چنین حالتی، حماسه سیاسی مورد نظر حکومت به بهترین وجه محقق می‌شود. همچنین جنبش اعتراضی را زمینگیر می‌کند. کافی است مقایسه شود که پس از اوج‌گیری جنبش سبز حاکمیت تا چه میزان در وضعیت نامعلومی به سر می‌برد و حال در صورت شکست هاشمی، نیرو‌های معترض را به عقب کشانده و وارد بازی انتخاباتی کرده و سرانجام نیز آنها را شکست داده است.

اما اگر هاشمی پیروز شود، حاکمیت هزینه خواهد داد. دوباره دوران سختی برای خامنه‌ای درست می‌شود ولی بحران جدی نمی‌شود. او تجربه مهار هاشمی را دارد و همچنین ابزار‌های قوی در دست دارد.

در مجموع هاشمی می‌تواند برای دموکراسی‌خواهان هم فرصت باشد و هم تهدید؛ ولی در کوتاه مدت جنبه فرصت آن بر تهدید برتری دارد. به شرط آنکه تبیین درست، عقلانی و واقع بینانه‌ای از مسئله انجام شود. در عین حال این حالت را نیز نباید از نظر دور داشت که ممکن است شرایط به سمتی برود که هاشمی در رقابت‌های انتخاباتی باقی نماند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • من

    تحلیلتان از اوضاع درونی و الان ایران کاملا اشتباه است هم اکنون هاشمی از پایگاه اجتماعی بسیار بالایی برخوردار است اگر چه همین کسانی که دم وزارت کشور می گفتند ناجی ملت آمد چند سال پیش به او سنگ می زدند.

  • ama va agarhaye rousi

    اصلا بحث این نیست که رفسنجانی بیاید یا نیاید رییس جمهور بشود یا نشود . این بحث فرعی است که مارکسیست های روسی در رسانه ها مخصوصا رسانه های فارسی زبان خارج کشور دامن میزنند . رفسنجانی معمار این رژیم ج ا است در کمتر اثری از این جمهوری اسلامی او تصمیم گیرنده و مجری نبوده است . رئیس جمهور بشود و یا ولی فقیه با خامنه ای یا علیه او ، انتخاب بشود یا در یک بازی جنگ زرگری بالا بیاید فرقی در این نخواهد کرد که او رفسنجانی است و مسولیت مستقیم دارد در آنچه بر ایران رفته است . اصلا بحث این نیست که او شانس دارد یا ندارد ، مردم فریب او را خواهند خورد یا با زد و بند با خامنه ای دارند او را به حلقوم مردم بد بخت میریزند به عنوان دوای درد انها . بحث اصلی اینجاست چرا اپوزیسیون از راست تا چپ از داخل تا خارج از خط امامی ها و سبزها و ملی مذهبی ها و توده ایها و فداییها و سکولارها و ... تا اصلاح طلبان ( که همیشه مورد حمله و نفرت خارج نشینان بوده اند ) تا برخی ا صو ل گرایان یکدفعه رفسنجانی شیدایی را دستور کار خود قرار داده اند ؟ و اینهمه با جنجال و جنگ زرگری و دروغ پردازی های رسوا میخواهند از او یک منجی بسازند ؟ حتا نوری الا که هیچ گاه در هیچ انتخاباتی شرکت کنندگان را بی نصیب از نوازش های شلاق سکولاریسم قلا بی خودش نگذاشت و به هر بنی بشری حمله برد که چرا اصلا از شرکت در انتخابات ج ا دم میزنید ؟ حالا در یک مقاله طولانی پر پیچ و خم با هزار عشوه و غمزه و طنازی که فقط از یک توده ای بر می اید میگوید شما داخل نشینان اشکالی ندارد بروید رای دهید ولی من خارج نشین حیف که نمیتوانم رای بدهم . یکی نیست به او بگوید کی رای خارج نشینان تاثیر دشت که حالا داشته باشد ؟ بحث اصلی اینجاست که چرا بنی صدر سانسور میشود از طرف همه رسانه ها که در همه آنها به دروغ مینویسند " اظها ر نظرها و مقالات در اینجا به معنی نظر وب سایت نیست و اظهار نظر آزاد است ! چرا بی بی سی ، رادیو فردا ، دوچه وله ، زمانه ، اخبار روز ، روز ، ایران امروز ، پیک نت ، پیک ایران ، بامداد خبر ، عصر نو ، راه سبز ، کلمه ، ....... هیچ کدام نظر او را که حقیقت محض است در مورد رفسنجانی نمی آورند ؟ بحث اصلی این است که ما دنبال دموکراسی و آزادی بیان نیستیم . فقط ولایت فقیه و شاه نبودند و نیستند که مانع دموکراسی و حا کمیت قانون و آزادی سیاسی بودند و هستند . همه ما شاه و فقیه هستیم . همه ما میخواهیم خواسته خود را زور چپان کنیم با هر طرفه و حقه و بازی با مردم و عوامفریبی و با ند بازی و بازی با رای مردم و هر وسیله ای که هدف ما را توجیه میکند . هر دیکتاتوری که ما دوست داشته باشیم هر جنایتی هم بکند باز وقتی ما تصمیم میگیرم فرشته میشود . اما اگر کسی مخالف ما باشد هر چقدر هم به خیر و صلاح مردم کار کند و حامی قانون و دمکراسی و آزادی بیان باشد به محض اینکه کوچکترین اشتباهی بکند بزرگترین خائن و جنایتکار روی زمین میشود و ما با همه نیرو علیه او متحد و بسیج میشویم . بحث اصلی این است که ما نه تابع اخلاق در سیا ست هستیم آنگونه که بازرگان بود و هرگز خود را به قدرت و الزامات ان نفروخت ، و نه تابع خرد ورزی سیاسی هستیم آنگونه که اردوغان و روسای کره جنوبی ، سنگاپور ، ان سانگ سوچی ، .... هستند . به عبارت بهتر ما شایسته همینی هستیم که داریم و یا حتا بدتر از ان . بنده متعجب نخواهم شد که در یک تلاطم سیاسی که نشانه های ان به خوبی ملاحظه میشود یک فردی مثل رجوی بیاید و یک کره شمالی در ایران بسازد و همه اینها حمایت کنند . ما ملت شیمشه بالا شیم استکان - شیم استکان شیمشه بالا لیاقتی بهتر از رفسنجانی نداریم . تا انتخابات بعدی که همه دنبال خامنه ای راه بیفتیم و برای او سینه چا ک کنیم همه تا ن را به دست سربازان گمنام پوتین و فراماسونری مارکسیستهای روسی میسپارم . این به شرطی است که امریکا یی ها نخوا هند کار همه شما ها را باهم یکسره کنند و یک رژیم هوادار غرب بیاورند با یک چهره نه چندان مشهور اما مطمئن و استخواندار . دست آخر یک توصیه رفیقانه روسی دارم : اینهمه تبلیغ نکنید که میخواهند رفسنجانی را تخریب کنند . خیلی آبدوغ خیاری و لوس است . طو ری حرف میزنید که انگار او یک قدیس است و کسانی میخوهند او را تخریب کنند ! حالت تهوع به آدم دست میدهد وقتی شما ها اینقدر ***میکنید . چه کسی میخواهد رفسنجانی را تخریب کند وقتی همه شما ها حتا گفتن حقایق در مورد او را سانسور میکنید ؟ وقتی همه رسانه ها به نفع او سانسور میکنند ؟ اگر منظورتان چند مقام ج ا است یا عنصر وفادار شما شریعتمداری که ان حمله ها هم برای رفسنجانی بهترین تبلیغ است . چون مردم عامی بدون حزب و رهبری سیاسی در ایران فریب آنرا خواهند خورد و به رفسنجانی رای خواهند داد .

  • ناصر

    آقای افشاری از اون ور دنیا از کجا به این نتیجه رسیدن که هاشمی پایگاه اجتماعی نداره؟ از رمل و اسطرلاب استفاده کردن؟

  • رضا

    خاک برسر این ملت خاک حالا جنایتکار دست راست خمینی قاتل بی رحم دگراندیشا ودزد بزرگ تاریخ ایران که از بغل فساداقتصادی خودش وتخم وترکش به چه ثروت های نجومی رسیدن شدفرصتی برای دموکراسی خواهان سکولارها مردم وجریانها خلایق هرچه لایق لیاغت مردم اخوندزده اسلام دوست قران پرست همین نظام فاشیسمی جنایتکاراست برین رای بدین خدایی نکرده فرشته ازادیتون رفسنجانی ومشایی پرنکشن خدایی نکرده برن توگور بغل دست خمینی لیاقت مردم گوسفندی مثل شما همین گرگها وروباها است درضمن جنبش توده ای 88 را به سران سبزالله واصلاح طلب های روباه نچسبانید

  • cyrus

    پس از شام خصوصی اشتون و خلیلی ذر استانبول ٬ احتمال دارد ۳۰ میلون رای برای او بسازندولی او و یا سایر پاسدارها عاقبتی بهتر از دکتر ! احمدی نخواهند داشت .

  • babak

    اسنفديار رحيم مشايی در سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱به دعوت سردار محمدرضا نقدی به کردستان رفت تا در ‏سمت معاون اطلاعات واحد کومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه سيدالشهداء شروع به فعاليت کند. او با نام مستعار مرتضی محب الاولياء در مناطق کردنشين در سرکوب مخالفان کُرد حکومت نقش پر رنگی داشت و همزمان با نام اصلی ‏اش (اسفنديار رحيم مشائی) عضو شورای تامين استان آذربايجان غربی بود. پس از تشکيل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۱، رحيم مشائی "مسئول تدوين استراتژی ‏نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ايرانی" بود. ‏در زمان تصدی "محمد محمدی ری شهری" بر وزارت اطلاعات، وی مسئوليت "مناطق بحرانی کشور" را عهده دار ‏بود. از او به عنوان مسئول قتل های سياسی مخالفان حکومت جمهوری اسلامی در اوايل انقلاب در رامسر نام برده شده است. رضا گلپور نويسنده کتاب جنجالی "شنود ارواح" در مصاحبه با نشريه همشهری ماه (شماره ۷۷ - تير ۱۳۹۰) در تهران از ديدار و گفتگو با مشايی خبر داده و گفته است که مشايی در پاسخ به سوال او درباره قتل های رامسر پاسخ داده است که " حالا ۴ تا سگ محارب هم کشته شدند مگر چه اتفاقی اقتاده است؟" رضا گلپور در اين مصاحبه گفته است: " خانم ط. ذبيحيان که همسر رسمی آقای مشايی است در هنگام دستگيری می‌خواسته سيانور استفاده کند اما چون ضابط، هشياری داشته اسلحه خود را در دهان او قرار داده تا نتواند پوشش قرص را با دندان خود بشکند و سيانور عمل کند. شايد اين برای من قابل درک باشد که ضابط برای جلوگيری از انتحار يک نيرو، حاضر باشد دندان فرد خرد شود اما کشته نشود. اما اينکه عده‌ای که دستگير شدند و در زندان منتظر محاکمه هستند توسط نيروهای تحت مسئوليت مستقيم آقای مشايی؛ بدون حکم دادستانی به جنگل های منطقه‌ی رامسر برده می‌شوند و به آنها تير خلاص زده می‌شود با کدام منطق شرعی و قانونی قابل توجيه است؟ ضمن اينکه پيچيدگی آن پرونده اين است که يکی از بازداشت شدگان، اخوی بزرگتر ايشان بختيار رحيم مشايی معروف به کورش رحيمی بوده و اگر قرار بوده همه بازداشت شدگان از منافقين حذف شوند خوب برادر ايشان هم بايد همراه بقيه کشته می شد اما نشده است - کيانوش سنجری

  • karim

    عزت الله سحابی فعال سياسی ملی مذهبی در سال ۱۳۶۹ اقدام به تهيه و انتشار نامه‌ای انتقاد آميز خطاب به علی اکبر هاشمی رفسنجانی کرد که به نامه ۹۰ امضايی مشهور شد. برخی از کسانی که اين نامه را امضا کرده بودند در مدت کوتاهی مجبور به پس گرفتن امضای خود شدند و سپس ۲۳ نفر از امضا کنندگان نامه دستگير شدند که ابوالفضل بازرگان، ابراهيم يزدی و عزت‌الله سحابی جزو آنها بودند. عزت الله سحابی به مدت چند ماه تحت بازجويی‌های سنگين برای اعتراف کردن" عليه خود و همفکرانش قرار گرفت. سحابی در اين مورد گفته است: "ما به آقای هاشمی نامه اعتراضی نوشتيم. اعتراض ما به آقای هاشمی اين بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسيار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسيار فاحش است. دوم اينکه وضع سياست خارجی ما به گونه‌ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته‌ايم و همهٔ دنيا با ما مخالف هستند. در رابطه با اين نامه، ۲۳ نفر را بازداشت کردند که يکی از آنها من بودم... بعد از دستگيری‌ها، در کميسيون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمايندگانی که مرا می‌شناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزت الله سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود: رويش زياد شده بود، می‌خواستيم رويش را کم کنيم!!!

  • jamal

    دوران حکومت مشروعه و دروغ و فریب بسر آمده. این نوع حکومت خفقان متعلق بقرون وسطی بوده. الان قرن ۲۱ است . 

  • farid

    خانه از بن ویران است .  نمیتوان قناری را رنگ زد و بعنوان بلبل جا زد.  مردم گول نمی خورند.     

  • sattar

    برادر افشار :پیروزی هاشمی منوط به ایجاد فضای پرنشاط انتخاباتی است تا بیش از ۷۵ درصد واجدان شرایط یعنی در حدود ۴۱ میلیون نفر در انتخابات شرکت کنند.!!!! نگران نباش حتی اگر در حوز ه ها پشه پر نزند صندوق جادویی ۴۵ میلیون رای بیرون میاورد!

  • sattar

    عایجناب سرخپوش را نمیتوان یک شبه سبز پوشش کرد و به امید معجزه به به و ه چه کرد.   انتخابات با وجود روش استصوابی و درزندان بودن  موسوی و کروبی  وصدها نفر مبارز دموکراسی  گول زدن مردم است .   خود رهبرتان گفت قول الکی ندهید و قرار نیست  چیزی عوض شود. 

  • mmansour piry khanghah

    ضمن تشکراز زحمتی که برای این تحلیل کشیده اید و نیز در پایان هم علاقمندی  خود به دمکراسی خواهان و یک نظام مردم سالار واقعی را بیان نموده اید،سه  تذکر  را خدمتتان عرض میکنم: اول اینکه همزمانی ثبت نام مشائی ، رفسنجان و جلیلی به هیچ عنوان اتفاقی  نیست. دومآ وارد شدن رفسنجانی طبق گفته خودش برای نجات اسلام - نظام و کشور  است.هرچند که سیاسیون، نجات ایشان و خانواده اش، ماندن درصحنه  سیاسی کشور و تلنگر زدن منفی به اقای خامنه ای و عقده گشایی و تصویه  حساب  با احمدینژاد را علت اصلی میدانند.  سوم- عدم توجه شما به وقایع بعد از انتخاب شدن رفسنجانی به عنوان رئیس  جمهور و احیانأ (۹۸ درصد)عدم موفقیت وی در لغو تحریم ها( بدون لغو غنی  سازی)،عدم  موفقیت وی در قطع کمک مالی ، تسلیحاتی و تبلیغاتی از  فلسطینیان و یا عدم موفقیت وی در رفع حصر خانگی و آزادی حامیان خود  و یا حامیان جنبش سبز در هتل اوین است.  بدتر از همه اینکه رفسنجانی با چه روئی می خواهد شعار مرگ بر امریکا و مرگ  بر اسرئیل را به زبان آورد؟ به نظر من رفسنجانی باید خود را فدای دمکراسی،رهبر،خانواده اش،یارانش، اصلاح طلبان مدافع ولایت فقیه و سکولار ها،مردم ایران و مردم آمریکا کند و ضمن دوری از هرگونه جنجال آفرینی ، سیاسی کاری و فرصت طلبی به یک  مبارزه انتخاباتی سالم وارد شود،حتی اگر مخالفان دمکراسی و اصلاحات و یا  مخالفان شخصی - سیاسی وی جنجال آفرینی و یا وحشیگری کنند. قابل عرض است که رفسنجانی بازنده با کلاس در این مبارزه انتخاباتی  برای  وجهه سیاسی ایران و شخص ایشان و ارتقاء فرهنگ مردم سالاری به مراتب با ارزش تر از رفسنجانی پیروز بدون یال و کوپال است.ضمن اینکه در این حالت ارزش سیاسی - اجتماعی رفسنجانی  کاملأ بالا  میرود و امکان میانجی گری   وی در نزد آقای خامنه ای،جهت آزادی موسوی و دیگر زندانیان هم فراهم می  گردد و مهم تر اینکه جنبش اعتراضی مجددآ فعالیت قانونی خود را آغاز نموده  و احتمالأ  رفسنجانی را به عنوان رهبری اصلی خود معرفی کنند. پاینده ایران و سر بلند باد ایرانی مسلمان و غیر مسلمان 

  • زم حریر

    دقیقاً آقای افشاری منظور از شرکت دادن او هم همین است (بقول خودشون تودهنی بزنن به جنبش سبز و مخالفین اصلاح طلب حکومت)