ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آغاز هفته سوم: اول دانشگاه آمد و بعد همه آمدند

دانشجویان با سازماندهی اعتراضات در داخل و بیرون دانشگاه، توانستند معترضان محلات را در شهرهای بزرگ و کوچک فعال کنند و پرشمارترین و گسترده‌ترین روز اعتراضات را در ۲۱ روز گذشته رقم بزنند.

اعتراضات سراسری به قتل مهسا (ژینا) امینی، از صبح روز شنبه ۱۶ مهر وارد هفته سوم شد و در روز ۲۱، همه آمدند: دانشجوها، دانش آموزان، شهروندان معترض، کاسب‌ها و حتی در شب چند نفر از نیروی انتظامی در نازی‌آباد تهران به خیل تظاهرات خیابانی پیوستند.

تجمع ها و تظاهرات ها در روز ۱۶ مهر، در روز بیست و یکم اعتراضات پرشمار تر از همیشه برگزار شد. در حالی که حکومتی‌ها برای چندین بار زنگ پایان اعتراضات را برای خودشان به صدا درآوردند و فرمانده‌های نیروهای مسلح از شکست دشمن گفتند، دانشجویان دانشگاه‌های ایران بار دیگر شهرها را زنده کردند.

سازمان‌دهی‌‌های دانشگاهی و محله‌ای، رمز پرشماری اعتراضات

سازمان‌دهی‌های دانشجویی باوجود سرکوب سنگین دانشگاه‌ها بیش از ۳۰ تجمع و تظاهرات در بیرون و درون محوطه دانشگاه‌ها شکل داد و اعتراض را در روز روشن به سطح شهرها کشید. دانشجویان معترض، دومینوی سازماندهی‌های محلی را فعال کردند که به شب هم کشید.

در دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک)، خیل جمعیت دانشجویان بود که در واکنش به کشتن نیکا شاکرمی، معترض ۱۶ ساله فریاد زدند، «نیکای ما را بردن، جنازشو آوردن»:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

مقاومت مقابل سرکوب

حضور نیروهای سرکوب و تیراندازی به سمت معترضان در روز روشن آغاز شد. تصاویر معترضانی که تیر خوردند و جان دادند در لحظه کشته شدن‌شان ثبت و در شبکه‌ها پخش شد. سازمان حقوق بشر ایران، مستقر در نروژ، روز شنبه ۱۶ نوشت که مستندسازی‌های آنها نشان می‌دهد که دست‌کم ۱۸۵ معترض با سرکوب نیروهای حکومتی از آغاز اعتراضات کشته شدند و ۱۹ نفر از آنها کودک بودند.

سرکوب به‌ویژه در شهرهای کردنشین خونین بوده است. در این شهرها بازارها تعطیل شدند و کسبه با بیان اینکه اعتصاب کرده‌اند، کرکره مغازه‌ها را پایین کشیدند. تجمع‌ها و تظاهرات‌ها در شهرهای سنندج، مهاباد، مریوان، کرمانشاه، بوکان، جوانرود و کامیاران تا پاسی از نیمه‌شب ادامه داشت.

در شهرهای دیگر هم مقاومت در برابر سرکوب به شکل چشمگیری افزایش یافت و معترضان توانستند نیروهای امنیتی را عقب برانند و حضورشان را در محله‌ها پرشمار کنند - ازجمله در تجمع های تهران، کرج، قزوین، مشهد، قم، اراک، شاهین شهر اصفهان، رفسنجان، کرمان، کاشان، یزد، بابل،

نیروهای سرکوب خسته شده‌اند. محسن منصوری، استاندار تهران در جلسه‌ای با فرمانده انتظامی غرب استان تهران از خستگی و بی خوابی نیروهای سرکوب گفت. او گفت که برخی از نیروهای پلیس در سه هفته از اعتراضات چندین شب نخوابیده‌ و خانه نرفته‌اند. در یک کلام او گفت: «زیرساخت‌های موجود در مجموعه دستگاه‌های امنیتی جوابگو نیست.»

نیروهای دیجیتال هم در روز شنبه به کمک مردم معترض آمدند. شامگاه شنبه ۱۶ مهر ساعت ۲۱ صداوسیما در حال پخش خبر توسط گروه هکری «عدالت علی» هک شد. مدت هک چند ثانیه بود. این گروه تصویر سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی را در آتش نشان داد. زیر عکس او نوشتند: «خون جوانان ما می‌چکد از چنگ تو»:

تصویری که از صدا و سیما پخش شد و گروه هکری «عدالت علی» مسئولیت آن را پذیرفت.

زیر فریم، تصویر مهسا امینی، نیکا شاکرمی، حدیث نجفی و سارینا اسماعیل‌زاده، از کشته‌شدگان زن اعتراضات، بود. صدای شعار «زن، زندگی آزادی» هم پخش می‌شد و از مردم می‌خواستند که «به ما بپیوندید و بپاخیزید».

سازمان‌دهی‌های دانشجویی و دانش آموزی

سازمان‌دهی‌ها برای تجمع‌ها و تظاهرات‌های دانشگاهی درست در روزهای پیش از شنبه ۱۶ مهر، در جوی صورت گرفت که نیروهای حراست و لباس شخصی‌ها همه حرکت‌های دانشجوها را تحت نظر داشتند و هر روز دست‌کم چند دانشجو را بازداشت می‌کردند. پیش از آغاز اعتراضات دانشگاه‌ها در روز شنبه، انجمن‌های صنفی و انجمن‌های ۳۸ دانشگاه اعلام کردند که «از روز شنبه و در هفته‌ی پیشِ رو، در اعتراض به سرکوب و خشونت فراگیر علیه مردم و اعتراضات مردمی، به اعتصاب و تحریم کلاس‌ها» ادامه می‌دهند. همین‌ها تجمع و تظاهرات هم برگزار کردند.

جمعی از دانشجویان دانشگاه شریف درحالی‌که هنوز لباس شخصی‌ها همه‌جا اطراف دانشگاه هستند، حوالی خوابگاه مصلی‌نژاد و بیرون دانشگاه، روی زمین خیابان نشستند و تجمع برگزار کردند. ایده این بود که حالا که دانشگاه را حبسگاه ما کردید، بیرون نرده‌های آن معترض خواهیم ماند. نیروهای سرکوب به سمت آنها گاز اشک‌آور و ساچمه شلیک کردند. حضور آنها در خیابان، جو اطراف متروی طرشت و خیابان‌های منتهی به دانشگاه را هم اعتراضی کرد.

زنان دانشجو در دانشگاه الزهرا هم‌زمان با حضور ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی، در این دانشگاه تجمع پرشمار اعتراضی برگزار کردند و در روی دانشجویان بسیجی همراه با حکومت شعار دادند:

سیستم فاسد نمی‌خوایم، مهمون قاتل نمی‌خوایم؛
مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر؛
رئیسی برو گمشو:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در سطح ایران، دانشگاه‌های متعددی تجمع‌های مشابهی برگزار کردند. نیروهای سرکوب به بیشتر آنها حمله کردند. اما خشونت موجب شد که خشم نسبت به سرکوب اعتراضات به خیابان‌ها برسد. دانشجویان دست‌کم ۳۰ دانشگاه تجمع، تحصن و یا تظاهرات بیرون یا داخل دانشگاه برگزار کردند که تأثیر آن بعد در تجمع‌ها و تظاهرات روز و شب شهرها مشهود بود، از جمله:

دانشگاه تهران، دانشگاه پلی‌تکنیک، دانشگاه الزهرای تهران، دانشگاه خواجه نصیر تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تربیت مدرس تهران، دانشگاه هنر و معماری پارس، دانشگاه آزاد تهران واحد سوهانک، دانشگاه آزاد تهران واحد پونک، واحد دندانپزشکی دانشگاه آزاد تهران، دانشگاه خوارزمی واحد کرج، دانشگاه آزاد امامیه مشهد، دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، دانشگاه شیراز، دانشگاه زنجان، دانشگاه تبریز، دانشگاه نوشیروانی بابل، دانشگاه آزاد خوراسگان اصفهان، دانشگاه ایلام، دانشگاه گیلان، و دانشگاه گرگان.

دانش‌ آموزان معترض، با وجود خشونت ماموران حکومتی در سطح خیابان، میدان را ترک نکردند. دختران همچنان مقنعه برداشتند و در داخل و یا در بیرون مدارس تجمع برگزار کردند. تصاویری از این تجمع‌ها در مدارس تهران، کرج، سنندج، بوکان، و همدان در شبکه‌ها منتشر شد.

تظاهرات در تهران، در محله‌های کارگری و نیز بازاری‌

در تهران، دو گروه از مردم که قبلاً حضور چشمگیری نداشتند در روز شنبه ۱۶ مهر آمدند. کسبه و بازاریان و مردم ساکن محله‌های طبقه میانی رو به پایین و کارگری که در روزهای قبل حضور پرشماری نداشتند.

در تهران، کسبه در بازار بزرگ تهران، محله پامنار، محله چراغ‌برق، لاله‌زار و بازار تجریش نه تنها کرکره‌ها را پایین کشیدند، بلکه به تجمع‌ها و تظاهرات‌ها هم پیوستند و علیه حکومت شعار دادند. تعداد معترضان در این محله‌هایی که هرکدام بورس تجاری‌اند به‌قدری بود که تقابل نیروهای امنیتی برای سرکوب و کنترل معترضان، طول کشید.

در محله چراغ‌برق و پامنار به سمت معترضان شلیک مستقیم کردند. شعار منتخب بازاریان «مرگ بر دیکتاتور» بود. در محله‌های بازاری‌ها، حضور معترضان زن کمتر بود. نیروهای سرکوب انتظار‌ نداشتند که تجمع بازار تهران پرشمار شود. وقتی تجمع تبدیل به تظاهرات شد، نیروهای انتظامی مستقر در بازار فرار کردند.

«مرگ بر دیکتاتور» در پامنار تهران:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

از محله قدیمی چراغ‌برق که بورس لوازم‌یدکی است، ویدئویی منتشر شده که یک نیروی لباس شخصی را مسلح به تفنگ شات‌گان در روز روشن نشان می‌دهد. روی آسفالت خیابان سنگ دیده می‌شود، نشانه‌ای از اینکه معترضان آنجا بوده و به سمت نیروهای سرکوب سنگ پرتاب کرده‌اند. ویدئو را کسی از پنجره مشرف به خیابان گرفته است. مغازه‌های چراغ‌برق همه کرکره‌ها را پایین کشیده‌اند. مأمور نشانه‌ می‌گیرد و دست‌کم پنج گلوله به سمت معترضان شلیک می‌کند:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در تهران محله‌هایی که ساکنان آن طبقه میانی رو به پایین‌اند شبانه و پرشمار به خیابان آمدند. در خیابان هاشمی تهران جایی که بسیاری از دانشجوها هم به خاطر نزدیکی به دانشگاه‌های مرکزی شهر تهران خانه و اتاق کرایه می‌کنند، معترضان شعار دادند: «مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی».

در محله فلاح تهران، در منطقه ۱۷، مردم پرشمار آمدند. کسی پای دوربین می‌گوید: «اینجا قیامت است.» فلاح محله‌ای است که بافت جمعیتی آن بیشتر طبقه میانی رو به پایین است. این اولین شب در ۲۱ روز تظاهرات و تجمع در سطح کشور است که منطقه فلاح شلوغ می‌شود و معترضان شعار می‌دهند: «مرگ بر خامنه‌ای.» راوی فیلم‌های فلاح می‌گوید در دو ساعت کلی به مردم تیراندازی کرده‌اند. درگیری‌ها در ساعت های اول بامداد ۱۷ مهر به حدی شد که خیابان‌ها را معترضان بستند. آنها سنگر ساختند. نیروهای سرکوب گلوله می‌زدند، معترضان سنگ.

در خیابان امیرالملک، محله امام‌زاده حسن و سه راه آذری، معترضان خیابان را در روز روشن کامل بسته‌اند. اینجا هم منطقه ۱۷ تهران است و آپارتمان‌نشین‌های این منطقه بسیاری از مهاجران قدیمی و طبقه میانی رو به پایین‌اند. محله، محله کارگری است، جایی است که قبلاً به این پرشماری شلوغ نشده بود.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در محله یافت‌آباد، تهران، جوانان معترض شبانه راه‌ها را بستند و برای خودشان سنگرهایی درست کردند که آنها را از شلیک نیروهای سرکوب در امان نگه دارد. در شهرک ولی‌عصر، یافت‌آباد، دست‌کم هزار معترض به خیابان آمدند. آنها در مقابله با نیروی سرکوب فریاد زدند: «بی‌شرف، بی‌شرف.»

آنچه در شامگاه ۱۶ آذر در نازی‌آباد اتفاق افتاد مانند هیچ شب دیگر در این ۲۱ روز نبود. خیابان‌ها پر از معترضانی بود که کنار هم راه می‌رفتند. یک «تظاهرات واقعی» بود. در آغاز کمتر شعار می‌دادند. مردم کنار هم در خیابان‌های محله راهپیمایی می‌کردند. جمیعت که زنان بدون روسری در بین آنها زیاد بودند، سرانجام صدای اعتراضی‌اش را بلند کرد و شعار داد: «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه». ‌چند نفر از ماموران نیروی انتظامی در نازی‌آباد تهران به معترضان پیوستند.

در یکی از ویدئوهای منتشرشده از نازی‌آباد راوی می‌گوید بلکه «هزار نفر اینجایند». در ویدئویی دیگر روی می‌گوید: «نازی‌آباد دست مردم است.» در ویدیویی دیگر از نازی‌آباد راوی می‌گوید: «دیگه روزهای آخر دیکتاتوریه.»

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

خانمی که از قبل از انقلاب ساکن نازی‌آباد است به زمانه گفت:

«این مدت، دو سه شب اینجا شلوغ شد. امشب شلوغ‌ترین بود. نوه من که پیش من است هم رفت. بچه‌محل‌ها رفتند. دوست‌دخترش هم رفت. نگران بودم اما شب آمدند. حساب‌کتاب ندارد خب. نازی‌آباد تغییر کرده. یک سری از اینجا به‌جاهای خوبی رسیدند. همین‌الان رده‌بالایی‌ها اینجا هستند. ما قدیمی‌ها می‌شناسیم‌شان. اینجا شلوغ می‌شود، رده‌بالایی‌ها می‌شنوند.»

اما تجمع‌ها تنها محدود به مرکز و جنوب شهر تهران نبود. محله‌های میانی شهر و بالاشهری‌ها هم آمدند. در یوسف‌آباد چند صد معترض در روز روشن به خیابان آمدند و شعار «مرگ بر دیکتاتور» دادند. در تهران گستردگی محلاتی که به اعتراض پیوستند مانند هیچ شب دیگر در ۲۱ روز گذشته نبود. همه آمدند، از جمله آنها که گاهی هر شب آمده بودند: مردم جنت‌آباد، نارمک، پونک صادقیه و امیرآباد و اکباتان.

سعادت‌آبادی‌ها و قلهکی‌ها و ساکنان خیابان ظفر هم که یک ۲۰ روزی است پشت پنجره‌ها شعار می‌دهند بالاخره از آپارتمان‌ها بیرون آمدند و در خیابان تجمع کردند.

مأموران سرکوب به سعادت‌آبادی‌ها آسان نگرفتند. از همان روز روشن که زنان بدون روسری به خیابان آمدند، شلیک با ساچمه و پینت‌بال روش سرکوب سعادت‌آباد بود. اما معترضان کم نمی‌آوردند و در یک ویدئو در داخل شکم نیروهای سرکوب رفتند بااینکه آنها زنان معترض را با خشونت می‌زدند.

فریاد «زن، زندگی، آزادی» در سعادت‌آباد:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

درشهرهای کردنشین − سنندج خروشید

فراخوان‌‌های مختلف برای تجمعات خیابانی در شهرهای کردنشین در سطح محلی پخش شده بودن. حتی دانش آموزان با دست خط خود شبنامه اعلام تجمع نوشته و در خانه‌های مردم انداخته بودند. در روز شنبه ۱۶ مهر، اعتراضات سراسری در نقاط مختلف شهرهای کردنشین در روز روشن شکل گرفت. کسبه و بازاریان نیز بنا به فراخوان احزاب مختلف کرد، دست به اعتصاب زدند. بازاریان در سنندج، سقز، مهاباد، بوکان، دیواندره و کامیاران جوانرود کرکره کار را پایین کشیدند.

منابع محلی به زمانه گفتند صدای تیراندازی در تمام سطح شهرهای کردنشین در میان صدای فریاد و شعار شنیده می‌شد. در مهاباد، در حالی که معترضان زیر آتش نیروهای سرکوب بودند و به آنها شلیک مستقیم می‌شد، فریاد زدند: «زنده باد انقلاب».

شعار «ژن، ژیان، ئازادی» در مهاباد:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در سقز، زادگاه مهسا امینی که نام او رمز اعتراضات شد، لشگر سیاه‌پوشان موتوری‌شان را ریخته بودند. صدای تیر همه جای شهر می‌آمد. هرچه آنها بیشتر تیر می‌زدند، فریاد «ژن، ژیان، ئازادی» سقزی‌ها بلندتر می‌شد. مردم در خیابان‌ها لاستیک آتش زده بودند که مقابل حرکت نیروهای سرکوب سد ایجاد کنند.

در جوانرود، کسبه که کرکره‌ها را پایین کشیدند، معترضان جان تازه گرفتند. در شب خیابان‌ها دود و آتش بود. معترضان در مقطعی توانستند نیروهای سرکوب را عقب برانند.

در بوکان، خیابان‌ها پر از معترضانی بود که فریاد می‌زدند: «ژن، ژیان، ئازادی». مردم آتش روشن کرده بودند و فریاد آزادی همه جا بود. صدای شلیک به معترضان در آسمان شب بوکان پیچیده بود.

حضور مردم معترض در سنندج در خیابان‌ها پرشمار و محله‌محور بود. با ایجاد مرکزهای تجمع به‌صورت چرخشی، مردم نیروهای سرکوب را گیج و گاهی عقب می‌انداختند.

پیش از اینکه اینترنت سنندج را ببندند، ده‌ها ویدئو از این شهر آمد که نشان می‌داد معترضان خیابان‌ها را مسدود کردند، آتش روشن کردند، نیروهای سرکوب را عقب راندند و صدای فریاد و تیراندازی سرکوبگران هم شنیده می‌شد.

در سنندج در برخی خیابان‌ها، معترضان نیروهای سرکوب را عقب راندند:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

یک منبع محلی از سنندج به زمانه گفت:

«اینترنت موبایل را کامل بستند. در شهر هرجا می‌دیدی مردم جمع شده بودند. شعار می‌دادند. سنگ پرت می‌کردند. بد زدند. مردم را بد زدند. تأثیرش کم شده ولی از بس عصبانی‌اند مردم. همه‌جا گاز بود. نفس کشیدن دشوار بود. پنجره خانه را نمی‌شد بازکنی. کشته‌ها و زخمی‌ها باید زیاد باشند.»

سرکوب سنندج اما سنگین بود. مدارس شهر را به خاطر آنچه در شب ۱۶ مهر گذشت تعطیل کردند.

در مناطق کردنشین دست‌کم دو نفر کشته و ۵۰ نفر مجروح شدند. اما منابع محلی می‌گویند شمار زخمی‌ها و کشته‌ها بالاتر از آنچه مستند شده است.

یکی از آنها داریوش علی‌زاده، جوانی بود که امروز در خودروی پرایدش در خیابان ششم بهمن (پاسداران) سنندج با شلیک نیروهای امنیتی به سرش در روز روشن کشته شد. کسان که صحنه را از نزدیک دیدند گفتند که او در ماشین در حمایت از معترضان بوق زده بود که به سرش شلیک کردند.

سردار علی آزادی، فرمانده انتظامی استان کردستان قتل داریوش علیزاده را بدون ذکر نامش به «ضدانقلاب» نسبت داد و گفت این «کشته‌سازی» است و با هدف «خدشه به اعتبار و جایگاه پلیس» انجام شده است.

کرج و مشهد، خیابان را در روز روشن پس گرفتند

در مشهد، معترضان در روز آمدند. در روز روشن تصویر زنی معترض در مشهد منتشر شد که با شلیک نیروهای سرکوب جان باخت. هویت این زن معترض هنوز مشخص نیست. در شبکه‌ها مرگ او با مرگ ندا آقاسلطان در سال ۱۳۸۸ مقایسه شد.

برخورد خشونت‌آمیز مأموران حکومتی با زنان در مشهد در چند گزارش ویدیویی شهروندان ثبت شد. زنی مقاوم مقابل مانوران سرکوب ایستاد درحالی‌که آنها چندین ضربه با باتون به بدن او زدن. مردی از پشت دوربین فریاد می‌زد: «آقا نزن برادر من.»

خشونت نیروهای سرکوب به زنان در مشهد:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در شیراز، شهری که دانشجویانش بیرون محوطه دانشگاه‌ها جمع شده بودند و شعار دادند. شعارها به شهر کشیده شد. در تجمع‌های چند صد نفری در روز روشن مردم شیراز مقابل نیروهای سرکوب ایستادند و شعار دادند: «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه».

در اصفهان که سرکوب در روزهای گذشته شدت داشت و مأموران حکومتی به تجمع‌های مردم در خود شهر اصفهان، تجمع کارگران در منطقه شاپور جدید، و تجمع‌های دانشجویان دانشگاه‌های اصفهان، شلیک مستقیم کرده بودند، بازهم تجمع شکل گرفت. چندصد نفر از مردم اصفهان و همچنین شهر شاهین‌شهر اصفهان هم در روز و هم در شب به خیابان آمدند و علیه حکومت شعار دادند.

در کرمان صدها شهروند در معابر جمع شدند و شعار دادند. ماشین‌ها برای آنها بوق حمایتی زدند. در کاشان، معترضان تابلوی«میدان حجاب» را از جا کندند و جای آن نام مهسا امینی را گذاشتند.

دانشگاه گیلان تجمع برگزار کرده بود و بعد از آن در سطح شهر رشت زنان بدون روسری و یا با روسی‌های رقصان در هوا آمدند و شعار دادند: «زن، زندگی، آزادی.»

در اراک، در روز روشن صدها شهروند به داخل خیابان‌ها آمدند. یک منبع محلی به زمانه گفت:

«ما نفهیدیم چه شد. یکهو همه آمدند. من از پنجره می‌دیدم که همین‌جور به جمعیت اضافه می‌شود. خیلی شلوغ. بیشترین میزان جمعیت تاکنون».

اراک که در شب‌های گذشته تجمع‌های شبانه برگزار می‌کرد، در روز ۱۶ مهر، خیل جمعیت بود که در خیابان‌ها حرکت می‌کرد و شعار می‌داد. تظاهرات اراک به تجمع‌های شبانه تبدیل شد. از درگیری با نیروهای سرکوب هم گزارش شد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در گوهردشت کرج، که در شب‌های گذشته هم همیشه صحنه تجمع‌ها بوده، معترضان پر شمار آمدند. این منطقه کشته هم داده است. در گوهردشت مردم در روز تظاهرات برپا کردند. زنانی که در این تظاهرات شرکت کردند، بیشتر روسری‌های خود را برداشته بودند. در آخر شب نیروهای امنیتی در برخی از مناطق گوهردشت داخل خانه‌ها اشک‌آور انداختند و به‌صورت مستقیم هم به معترضان شلیک کردند.

تظاهرات در گوهردشت؛ معترضان شعار می‌دهند: «اگر باهم یکی نشیم، یکی یکی تموم می‌شیم».

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در فردیس کرج که پس از سرکوب، معترضان یا به پشت پنجره رفته بودند و یا در حوالی کانال تجمع‌های پراکنده برگزار می‌کردند، این بار کل منطقه از ظهر شلوغ شد. مردم فردیس در روز روشن فریاد زدند: «امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه». فردیسی‌ها شب هم در خیابان ماندند. در خیابان آتش روشن کردند و شعار دادند: «توپ، تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه».

در کرج سرکوب در روز روشن آغاز شد و مأموران حکومتی از پشت‌بام خانه‌ها به سمت معترضان شلیک مستقیم کردند.

و این هم یکی دیگر از ترانه-سرودهای جنبش:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.