ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

• دیدگاه

"شما سرکوب‌گرتر، بی لیاقت‌تر و ذلیل‌تر بودید"

مجید محمدی − مناظره‌ی سوم در حوزه‌ی سیاست خارجی و سیاست داخلی اندکی از تکرار مباحثی که هشت نامزد "نظام" قبلا مطرح کرده بودند فراتر رفت.

مناظره‌ی سوم در حوزه‌ی سیاست خارجی و سیاست داخلی اندکی از تکرار مباحثی که هشت نامزد "نظام" (علی خامنه‌ای و بیت) قبلا نیز مطرح کرده بودند فراتر رفت. در دو مناظره‌ی قبلی نامزدها تلاش می‌کردند از رویارویی مستقیم با یکدیگر خودداری کنند و به آنها گفته شده بود که مناظرات را به سطح مناظرات چالشی سال ۸۸ ارتقا ندهند. اما اشتهای کسب قدرت و نگاه کردن به نتایج نظرسنجی‌ها از سوی نامزدها و نیز احساس نیاز حکومت به ترغیب مردم به مشارکت باعث شد که به نامزدها مجوز رهیافت تقابلی بیشتری داده شود.

پیش از مناظره‌ی سوم ظاهرا اجازه‌ی چالش مستقیم نامزدها از سوی یکدیگر از سوی بیت صادر شده بود و این اجازه از سوی رئیس سازمان دولتی رادیو و تلویزیون به نامزدها پیش از مناظره‌ی سوم ابلاغ شد. تقابل روحانی/قالیباف (در بحث سرکوب دانشجویان)، روحانی/جلیلی (در پیشبرد مذاکرات هسته‌ای)، قالیباف/ولایتی و ولایتی/حداد (در سیاست خارجی دوران جنگ)، ولایتی/جلیلی (در نوع برخورد با دیپلمات‌های خارجی و خطابه خوانی)، و حداد/عارف (در برخورد سرکوبگرانه‌ی حکومت در دوران انتخابات ۹۲) در این مناظره تا حدی به روشن شدن مواضع آنها بالاخص در سیاست خارجی، سیاست هسته‌ای و سرکوب آزادی‌ها و حقوق شهروندان در داخل کمک می‌کرد.

مسابقه‌ی بی لیاقتی، سرکوب و ذلت

دو موضوع محوری در این مناظره برجسته بود که در هر دو مورد نامزدها بی لیاقتی‌ها، سرکوب‌گری‌ها و ذلت‌های دو طرف را به رخ هم کشیدند:

۱) در حوزه‌ی سیاست خارجی جلیلی/حداد/قالیباف در برابر عارف/روحانی/ولایتی در سیاست خارجی و هسته‌ای قرار گرفتند؛ یک طرف دیگری را به ذلت در برابر بیگانه متهم می‌کرد و طرف دیگر می‌گفت که سیاست‌های شما به ذلت بیشتر به واسطه‌ی جنگ و تحریم‌ها منتهی می‌شود؛ یک طرف از بی لیاقتی و شعار دادن در سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای انتقاد می‌کرد و طرف دیگر از تن در دادن به قدرت استکبار و پذیرش کدخدایی ایالات امریکا.

 ۲) در سیاست داخلی دو طرف یکدیگر را به سرکوب و بی لیاقتی در مدیریت اعتراضات متهم می‌کردند و هر طرف به طرف دیگر می‌گفت که شما سرکوب‌گرتر و بی لیاقت‌تر بودید. مهم‌ترین موضوع در این بحث سرکوب دانشجویان در سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ بود. قالیباف تلاش می‌کرد موضوع نوار منتشر شده از وی مبنی بر به کار بردن دست آهنین در برابر دانشجویان را تکذیب کند و روحانی را به توصیه‌ی جمع کردن بساط تظاهرات دانشجویان متهم می‌کرد و روحانی وی را به تنظیم برنامه‌ای برای حمله‌ی گاز انبری به دانشجویان پس از صدور مجوز و آوردن آنها به خیابان متهم می‌کرد.

روحانی قالیباف را غیر مستقیم به دنبال کردن دولت پادگانی متهم می‌کرد و قالیباف روحانی را به نقض حقوق دانشجویان. روحانی میان مواجهه‌ی حقوقی و نظامی با مسائل تفکیک ایجاد کرد و خود را در سمت مواجهه‌ی حقوقی قرار می‌داد در عین آن که خود در دوران دبیری شورای امنیت ملی بیشتر مواجهه‌ی نظامی و امنیتی را دنبال می‌کرد. جمهوری اسلامی حتی در دوران ریاست جمهوری خاتمی منازعات سیاسی داخلی و تضادهای خارجی را در چارچوب‌های حقوقی حل و فصل نکرده است.

کارشکنی‌های جمهوری اسلامی

برای اولین بار در مناظره‌ی سوم کارشکنی‌های نیروهای نزدیک به بیت در مذاکرات هسته‌ای مطرح شد. ولایتی، روحانی و محسن رضایی به وجوهی از مذاکرات در سه دوره‌ی دبیر روحانی، لاریجانی و جلیلی در عرصه‌ی عمومی اشاره کردند که قبلا از رسانه‌های دولتی بیان نشده بود. گفت‌وگوی میان نامزدها به مخاطب رادیو و تلویزیون دولتی نشان داد که غربی‌ها در دوره‌ی لاریجانی در حال مصالحه بودند و نوعی توافق داشت میان سولانا و لاریجانی بر سر تعداد سانتریفوژها شکل می‌گرفت اما این دستگاه حکومتی جمهوری اسلامی بود که در نهایت به واسطه‌ی رقابت‌های سیاسی از این مصالحه ممانعت کرد. این مناظره به مخاطب این رسانه‌ها نشان داد که دیپلماسی جمهوری اسلامی در دنیا یک دیپلماسی شکست خورده بوده است، خواه به دلیل جاه طلبی‌ها، خواه به دلیل عدم توافق در داخل حکومت و خواه به دلیل منافع بخش‌هایی از قدرت در تداوم تنش بین المللی.

غرضی، پدیده‌ی این مناظرات

محمد غرضی در سه مناظره به عنوان پدیده‌ی این مناظره‌ها قابل طرح است. او در سه مناظره چهار نقش را به طور موازی ایفا کرد:

۱) مخالف خوان. او بدون هیچ گونه برنامه و سیاست‌ منسجم در برابر هر یک از نامزدها به مخالف خوانی پرداخت. او آمده بود که نشان دهد نامزدهای دیگر برنامه‌ای برای پرداختن به مشکلات اصلی جامعه ندارند اما طرحی برای برداشت سیاسی از رد دیگران در اختیار نداشت؛ او به دزدی دولت از جیب مردم اشاره کرد اما روشی برای توقف این دزدی عرضه نکرد؛

۲) پیرمرد نوستالژیک. او در مباحث اقتصادی مکررا به دوران طلایی محمد رضا پهلوی (و نه دوران طلایی امام) با دلار هفت تومانی اشاره داشت. از این جهت او می‌توانست برخی از آرای کهنسالان را جذب کند البته بدون اشاره به مطالبات امروز آن نسل (بیمه‌ی بهداشت و درمان و قدرت خرید) این فرصت را از دست داد؛

۳) واعظ. او بیش از دیگران آیه‌ی قران و حدیث خواند بدون آن که برداشتی سیاسی از این جملات عربی که کمتر مخاطبی در ایران می‌تواند بفهمد (او آنها را ترجمه نمی‌کرد) داشته باشد. او واعظی بود که محل وعظ خود را اشتباه گرفته بود؛

۴) ملیجک. بخش کوچکی از سخنان وی نیز معطوف بود به تلطیف فضای مباحث و انگیزاندن نامزدها به شوخی. او از این جهت هم موفقیتی نداشت.

رضایی، همچنان خط سوم

رضایی در مناظره‌ی سوم به الگوی سیاسی همیشگی خود یعنی خط سوم در برابر چپ/راست یا اصلاح طلب/محافظه کار بازگشت. او خود را به عنوان شاقول و خط وسط میان دو جناح رقیب معرفی می‌کرد: "آقای حداد شعاری صحبت می‌کنند. مگر می‌شود سرنوشت کشوری را با شعار پشت سرهم گذاشت؟ ما یک دقیقه وقت نداریم. گرفتار دو گروه شدیم یک عده می‌نشینند شعار می‌دهند.مانند افرادی که وقتی خرمشهر در دست دشمن بود در تهران شکست می‌دادند. گروه دیگر می‌گوید کار تمام شده باید تسلیم شویم." این موضع گیری اولا محوریت اقتصاد در برنامه‌های تبلیغاتی وی و استفاده از همه‌ی نیروهای جناح‌ها را به حاشیه می‌برد. و ثانیا وی را در مقام اخلاقی و ارزشی فراتری نسبت به بقیه قرار می‌داد که باعث می‌شود او افراد هم عقیده با هر دو جناح را از دست بدهد.

نگذارید حرف‌ها را بزنیم

به مجرد آن که نامزدها برای حمله به یکدیگر سر دیگ اطلاعات را بالاخص در موضوع هسته‌ای و سرکوب‌ها بر می‌داشتند روحانی به عنوان یکی از مقامات ارشد امنیتی دیگران را از این موضوع برحذر می‌داشت. سخن روحانی با دیگر نامزدها این بود که بگذارید در دیگ اطلاعات کشور بسته بماند. او البته با این نوع موضع گیری به دستگاه رهبری (مخاطب اصلی این مناظره‌ها) نشان می‌داد که حاضر نیست منافع حاکمان را قربانی رقابت سیاسی کند.

 برنده و بازنده

در مقیاسی که این مناظرات برگزار شد جلیلی و قالیباف بازنده‌های این مناظرات بودند چون جلیلی اگر دهانش را به مواضع تنش زا و سرکوبگرانه‌اش باز نمی‌کرد به خاطر جانبازی‌اش می‌توانست رای برخی را جلب کند. قالیباف نیز نشان داد که صرفا مدیری متوسط است که دید و چشم انداز دراز مدت و ذهنی منسجم ندارد.

اما برنده‌ی مناظره روحانی بود که به روشن‌ترین وجه مواضع خود را بیان کرد و نشان داد از ذهنیت منسجم تری نسبت به بقیه برخوردار است. او در عین این که دیگران را مودبانه به چالش کشید (با عباراتی مثل "تعجب می‌کنم") اما از افشاگری و تحقیر شخصیت افراد نیز حذر کرد. او توانست بر روی رگ خواب پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان با عباراتی مثل آزادی بیان، سیاست پادگانی و عقلانیت دست بگذارد در عین آن که از مواجهه با بیت خامنه‌ای پرهیز می‌کرد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • فرهاد - فریاد

    این مناظره ها فقط نشان داد که جمهوری اسلامی به شدت با بحران همه جانبه روبروست جلیلی نماینده خامنه ای بسیج و مصباح یزدی بازنده ی بزرگ بود حداد عادل هیچ چیزی نداشت که بگوید او آمده است تا فقط مجیز خامنه ای را بگوید . قالیباف نماینده ی سپاه است تلاشش برای جذب نظر بسیجی ها در نوارهای افشا شده به جائی نرسیده بود به همین دلیل آمده بود با نظر امنیتی صلابت خودش را نشان دهد تا اقشار دیگر را جذب نماید . روحانی نماینده ی میانه روهاست که تلاش بسیاری کرد تا اصلاح طلبان را با خود کند و حتی برخی خط قرمزها را نیز زیر پا گذاشت عارف تلاش بسیاری نمود تا از اصلاح طلبان و روشنفکران دفاع کند اما هنوز بر رای اصلاح طلبان سنتی امید دارد . غرضی کمدی سیاستمداران است و چیزی برای گفتن نخواهد داشت . محسن رضائی فقط علاقه ی زیادی دارد تا در بین کاندیداها باشد و خودش هم بخوبی میداند که نمی تواند کاری کند . اما بازنده ی بزرگ این انتخابات مهندسی شده و مناظره ی انتخاباتی مهندسی شده خامنه ایست و جمهوری اسلامی که اوج تقابل تفرقه و بحران نیروهای خودی را به نمایش گذاشته است مناظره ها نشان داد که جمهوری اسلامی در اوج فلاکت و بن بست قرار گرفته است و خمینی و خامنه ای مسئول همه ی این فجایع فقر بیکاری تورم و .... مردم و ایران است و هیچکدام از کاندیداها قادر به حل حتی ذره ای از بحرانهای ویرانگر جمهوری اسلامی نخواهند بود . زیرا ادامه ی اختلاف این کاندیداها د که هر کدام بخشی از قدرت را بخود اختصاص داده اند باقی خواهد ماند . ریعتمدار کیهان هم در دولت اصلاحات پارس می کرد و هم در دولت اصول گرایان و هم دولتهای آینده سپاه و نیروهای امنیتی و نظامی نیز همچنان با نقطه نظرات پیشین خود به حیات خود ادامه خواهند داد ....

  • Ali

    امیدوارم خامنه ای جنایتکار هم به این نتیجه برسد که ادامه تنش با دنیا و اصرار بر ساخت بمب اتمی سرانجام خوشی برای مردم ایران نخواهد داشت.

  • mmansour piry khanghah

    رئیس جمهور شدن اقای روحانی از نظر سیاسی و اهداف دراز مدت دو استفاده برای کشور و مردم دارد: اول اینکه غرب مجبور است دست از عوام فریبی خود بردارد و غنی سازی را به شکلی که آقای خامنه ای  هم رضایت بدهند،برسمیت بشناسد و اگر غیر از این کند،مجددأ درستی سیاست تهاجمی ایران و نیز  صحت بیانات اقای خامنه ای را بر همگان و مخصوصا اصلاح طلبان به سرکردگی رفسنجانی،موسوی ، خاتمی و کروبی اثبات خواهد نمود و بدینوسیله بساط اصلاح طلبان و جنبش سبز *** در ایران به کلی برچیده میشود.    دوم اینکه اگر اصولگرایان حاضر به مصالحه نباشد و مصالح حزبی و منافع گروهی شان بر منافع کشور و  مردم ارجعیت داشته باشد،انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی را شاهد خواهیم بود. کسانی که تمایل به این ریسک دارند،بهتر است که به اقای روحانی رای بدهند و نیز بپزیرند که در صورتی که روحانی رئیس جمهور شود،امکان تنش داخلی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان افزایش پیدا کرده و دادن هزینه سیاسی اجتناب ناپذیر است. قابل عرض است که نماینده اصلی و پنهان بیت رهبری و آقای خامنه ای هم آقای روحانی است و آنان  هم  به علت بی شرمی رهبران فلسطین و سنی های ضد شیعی در کشور های عربی نسبت به مقاماتجمهوری اسلامی و مردم فداکار ایران،دیگر علاقه ای به ادامه تنش با غرب به خاطر عربها   را ندارند.موفق باشید 

  • محمد

    برنده مناظره، نه روحانی، بلکه ولایتی بود.

  • cyrus

    شوی مسخره . چرا راجع به زندانی سياسی و عقيدتی و سانسور وخفقان و فساد حکومتی و فقر و بيکاری و نابودی صنعت و کشاورزی و اعتياد و فحشا و علل آن و شلاق و اعدام و شکنجه وحکومت نظامی و ميلياردر های وابسته و ممنوعيت انتخاب شدن زنان و بقيه مردم و ممنوعيت ابستگاه راديو و تلويزيون غير دولتی و احزاب و ممنوعيت زنان در ورزشگاهها و ممنوع بودن آب بازی و خشک شدن درياچه رضاييه و....... حتي موردی اشاره نکردند؟