ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

فیلم «گفت‌وگوهای زنانه»: قدرت کلام و شکل‌گیری آگاهی

سارا پالی با گروهی از ستاره‌های سینما بر مبنای رمان میریام تووز فیلمی ساخته و پرداخته است که می‌توان آن را به تمثیلی سیاسی و نمایانگر شکل‌گیری آگاهی سیاسی در زنان کم‌برخوردار تعبیر کرد. این فیلم را بررسی کرده‌ایم.  

فیلم «گفت‌وگوهای زنانه» هر چند گاه یک بار نگاهش را از موضوع اصلی (که لابد حدس زده‌اید گفت‌وگوهای زنان با هم است) می‌گیرد تا شاهد دست‌های دخترانی باشد که نقاشی می‌کشند، با حرکاتی گیج‌کننده کف دست‌های‌شان را به هم می‌کوبند و نخ‌بازی می‌کنند یا موهای همدیگر را به شکل بافه‌هایی تودرتو‌ می‌بافند. ظرافت و نظم این کارها و خلاقیتی که بروز می‌دهند در تار و پود فیلم تنیده می‌شود. فیلمی که آنقدر رک‌وپوست‌کنده به نظر می‌رسد که پهلو به بی‌هنری می‌زند اما در همان حال مانند پرده‌ای منقّش لایه‌لایه و مارپیچ از کار درمی‌آید.

این زن‌ها عضو اقلیت مذهبی کشاورزی هستند که فاصله‌اش را با مدرنیته حفظ کرده است. صدای گوشخراش ترانه «مؤمن خیالباف» گروه مانکی‌ها از وانت‌بار غریبه‌ای یکی از معدود نشانه‌هایی است از اینکه این فیلم به کارگردانی سارا پُلِی براساس رمانی به قلم میریام تووز در همین حال حاضر روی می‌دهد.

کتاب تووز از اتفاقات واقعی الهام گرفت که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ در جماعت منونیت بولیوی اتفاق افتاد، اما این برداشت سینمایی مکان اتفاقات را مشخص نمی‌کند. این ابهام بازتابی است از عالم‌گیری مضامین داستان و آنچه این زنان از دنیای سکولار می‌دانند (که خیلی کم است). این زن‌ها می‌توانند انجیل را از بر بخوانند، اما خواندن و نوشتن یادشان نداده‌اند.

«گفت وگوی زنانه» از نو ایده اعتراض را بیدار می‌کند و با ظرافت و اشتیاق این ایده را به زمانه و شرایط ما ربط می‌دهد. زنان ترحم یا انتقام نمی‌خواهند. آنها دنیایی بهتر می‌خواهند. چرا گوش نکنیم؟

آنها تحصیلات ناچیزی دارند اما با کار کشاورزی و خانگی، پرورش فرزندان، دعا و شهود بصیرتی بی‌اندازه کسب کرده‌اند. یا دست‌کم آنقدری که محرک تکوین آگاهی سیاسی جمعی قدرتمند و پیچیده‌ای باشد. موضوع فیلم این است که این زنان چگونه به درک روشنی از سرکوب و رهایی بالقوه خود می‌رسند. موضوعی که منبع تعلیق، هیجان و الهام است.

زنان از همان کاری حرف می‌زنند که برخی از مردان این جماعت در حق زنان کرده‌اند. شاید هم دقیقاً از این حرف نمی‌زنند. همه آنها می‌دانند بسیاری از شوهران، برادران، بستگان و همسایگان‌شان شب‌ها با اسپری‌ای که برای بیهوشی احشام استفاده می‌شود به تخت‌خواب زنان و دختران می‌خزند و به قربانیان بی‌خبر خود تجاوز می‌کنند. چند فلاش‌بک به عواقب این حملات کفایت می‌کند تا هراس‌شان را منتقل کند. حالا که بزرگ‌ترهای جماعت به این مشکل اذعان کرده‌اند و پای مقامات سکولار به میان آمده، مسأله این است که چه واکنشی نشان بدهند؟

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در حالی‌ که اغلب مردان جماعت حضور ندارند، با آزادی جانیان متهم به قید وثیقه، گروهی از زنان در یک انبار علوفه جلسه‌ای تشکیل می‌دهند تا راهکاری بیاندیشند. جماعت زنان قبلاً در رفراندومی رأی داده‌اند که سه گزینه پیش پای آنها می‌گذارد: کاری نکنند- ببخشند، فراموش کنند و نفوس بد نزنند؛ بمانند و بجنگند؛ یا آنجا را ترک کنند. اولین گزینه کاملاً رد شده است، آنها به این قرار رسیده‌اند که با بحث بر سر مزایای نسبی ترک آنجا و افشاگری دو گزینه دیگر را سبک سنگین کنند.

بسیاری از شرکت‌کنندگان جلسه طرفدار ترک آنجا هستند، اما فیلم «گفت‌وگوهای زنانه» همان‌طور که از عنوانش برمی‌آید اساساً افشاگری است (تافته‌ای از صداهایی با تنظیمات متنوع ساز و ناساز). آرام‌ترین و سنجیده‌ترین و در عین حال از برخی جهات پرشورترین و منضبط‌ترین صدا، صدای اونای حامله (با بازی رونی مارا)  است. سالومه (کلئر فوی) و ماریش (جسی باکلی) دو مادر با فرزندان کم‌سن‌وسال آکوردهای خشم ضدصدای اونا هستند. دو زن مسن‌تر، گرتا (شیلا مک‌کارتی) و آگاتا (جودیث ایوی) همدلی و مآل‌اندیشی را به نمایش می‌گذارند و گه‌گاه لطیفه‌های مادربزرگ‌وار تعریف می‌کنند، هرچند نسل جوان‌تر است که جرقه لازم شیطنت را می‌زند، نسلی که نماینده‌اش سرزندگی لیو مک‌نیل، میشل مک‌لئود و کیت هالت است.

زنانِ فیلم «گفت‌وگوهای زنانه» تحصیلات اندکی دارند اما با کار کشاورزی و خانگی، پرورش فرزندان، دعا و شهود، بصیرتی بی‌اندازه کسب کرده‌اند. یا دست‌کم آنقدری که محرک تکوین آگاهی سیاسی جمعی قدرتمند و پیچیده‌ای باشد. موضوع فیلم این است که این زنان چگونه به درک روشنی از سرکوب و رهایی بالقوه خود می‌رسند. این موضوع در فیلم منبع تعلیق، هیجان و الهام است.

در انبار علوفه مردی هم هست که کارش یادداشت‌برداری از این جلسه است. اسمش آگوست است و بن ویشاو با حساسیتی درخور این شخصیت را بازی کرده است. در رمانِ میریام تووز ، آگوست راوی هم هست، اما پُلِی به جای او زنی را نشانده است که بعید نیست آوردن اسمش فیلم را ضایع کند. کارگردان آگوست را نگه داشته تا یادآوری کند هرچند تمام مردان برای زنان دیوصفت نیستند، هر مردی در مناسبات قدرت دست دارد، قدرتی که اجازه دیوصفتی می‌دهد.

اما فیلم درباره مردان نیست. مردها صفحه‌ای خالی هستند که به راحتی پر می‌شوند- سلسله حقایقی که با سخن و سکوت زن‌ها تلویحاً بیان می‌شود. این شخصیت‌های اصلی دور از شوهران، پدران، برادران و پسران خود آسایشی را تجربه می‌کنند که به‌وضوح آشناست و آزادی‌ای که تازگی دارد. شخصیت‌های آنها از پشت پرده نازک نقش‌های محدود محتوم‌شان سرک می‌کشند.

«گفت‌وگوهای زنانه» وادار‌تان می‌کند درباره مخصمه این زن‌ها فکر کنید، اما دعوت‌تان هم می‌کند از مصاحبت‌شان لذت ببرید. تحسین اجراهای خاص بازیگران خلاف روش دمکراتیک پُلِی به نظر می‌رسد، اما می‌بینم که مدام برمی‌گردم سروقت لطافت طبعی که از زیر وحشیگری فوی می‌تراود، اندوه عمیقی که در پس صبوری مک‌کارتی است، وجد آیوی، شوخ‌طبعی پرهیاهوی هالت، سکوت جگرسوز مک‌دورماند و متانت بی‌تکلف آگوست وینتر در نقش شخصیتی با جنسیت غیرهنجاری به نام ملوین.

و همین طور شاعرانگی تصاویر پُلِی (با فیلمبرداری لوک مونتپلیه) که زیبایی زندگی در این جماعت را به تصویر می‌کشد. به تبعیت از تووز (و خود زنان که باورشان از طغیان‌شان خبر می‌دهد) پُلِی زندگی مذهبی این جماعت را مهم می‌داند و نمی‌پذیرد که آن را غریب یا نامأنوس تلقی کند. چنین نقطه عزیمتی طرد ایمان نیست بلکه جایگزینی آن بر پایه اخلاقی محکم‌تر و معقول‌تری است، تصور «جماعتی نو» از اعتماد و امنیت است.

ایده‌ای اصولاً اتوپیایی و همین طور در راستای سنت رادیکال مذهبی که جماعت کنونی نماینده آن است. هر چه باشد، ریشه پروتستانتیسم اعتراض (علیه قدرتی استبدادی و غیرمسئول به خاطر حقیقتی والاتر) است. «گفت وگوی زنان» از نو ایده اعتراض را بیدار می‌کند و با ظرافت و اشتیاق به زمانه و شرایط ما ربط می‌دهد. زنان ترحم یا انتقام نمی‌خواهند. آنها دنیایی بهتر می‌خواهند. چرا گوش نکنیم؟

منبع ترجمه: نیویورک تایمز

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.