نمایشگاه کتاب تهران: نمایشِ انحطاط
سمانه ــ سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران، همزمان نمایشگاه انحطاط اخلاقی و سقوط فرهنگی نظام هم بود. دیگر چیزی برای ارائه ندارند. هرچه داشتهاند رو کردهاند. اکنون تنها به یک چیز اتکا دارند: زور.

سه نقطه: نمایشگاه کتاب تهران در سال ۱۴۰۲ (عکس: زمانه)
سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران هم مانند هر اتفاق دیگری در ایران ۱۴۰۲ از تأثیرات جنبش «زن، زندگی، آزادی» برکنار نمانده است. از مترو مصلی که بیرون میآیی نخستین چیزی که به چشم میخورد، زنان چادری کنترلچی نظاماند. به علاوه پلیسهای مرد و لباس شخصیهای بدفُرم. کماندوهای چادری ورودی اصلی را کنترل میکنند تا مبادا زنی که از منظر آنها «بیحجاب» است وارد نمایشگاه شود. طرز ایستادنشان شبیه گردنهگیرها است. پلیس هم آنطرفتر ایستاده تا کمکشان کند و اگر مشکلی پیش آمد برخورد کند. به اینها اکتفا نکردهاند. پایینتر از آنها هم دستهای اوباش لباسشخصی گذاشتهاند. قدهایشان بلند و چهرههایشان نامتین است. هیچ اثری از هیچ احساس انسانی در چهرههایشان به چشم نمیخورد. در مجموع فضای ورودی نمایشگاه که میبایست یک فضای فرهنگی باشد، یکسر غیرفرهنگی و حتی پلیسیست.
دخترها و زنان علاقمند به کتاب و کتابخوانی را مجبور میکنند با پوشش مد نظر ارزشیهای آتشبهاختیار وارد فضای نمایشگاه شوند. زنانی که از حجاب تحمیلی رویگرداناند همینکه از سد مأموران رد میشوند، حجاب را برمیدارند و وارد فضای نمایشگاه میشوند. البته تعدادشان کم است. چرا که نمایشگاه امسال کاملا حکومتی است. معدودند افراد غیرحکومتیای که به آنجا بروند. چینش ایدئولوژیک فضای فیزیکی و فکری نمایشگاه امسال، مانع استقبال از آن شده. به همین دلیل هم پرسه زدن دختران و زنان چادرسیاه در آن زیاد به چشم میخورد. امسال نمایشگاه را خودیهای حکومتی و صرفا برای خودشان تدارک دیدهاند.
صدای گوشخراشِ استبداد
رادیویی برای نمایشگاه تدارک دیدهاند. صدای آن در فاصله ورودی مترو تا غرفهها با صدای بلند از بلندگوهایی که روی درختان کار گذاشتهاند پخش میشود. محتوایش هیچ ربطی به کتاب و کتابخوانی ندارد. سرود «سلام فرمانده» را از آن پخش میکنند. در آن میان، فریاد فلافلفروشها و کافهها زیر آن صدای بلند به سختی به گوش میرسد. سخنان علی خامنهای هم یک بخش اصلی رادیو را تشکیل داده. گاهی صدای استدلالچیهای اسلامی حکومت هم به گوش میرسد که دارند برای فایدههای حجاب، صغری و کبری میچینند. در لابلای این برنامهها تبلیغات هم برقرار است: «بانک ملی، حامی مالی نمایشگاه کتاب تهران!». تنها چیزهایی که بدون سانسور میتوانند از رسانههای حکومتی این روزها شنیده شوند همین چرندیات ارزشیها و تبلیغات است.
بساط مقالهنویسها هم آن وسط پهن است. مرد جوانی در سایه درختان ایستاده. با رهگذران همصحبت میشود: «مقالهای، کتابی چیزی هم خواستید بنویسید در خدمتیم». چندین مشتری هم مییابد. به آنها کاعذی میدهد تا بعدا تماس بگیرند. کسی کاری به کارش ندارد. حاکمیت با این نوع فعالیتها کنار آمده. نه تنها کنار آمدهاند بلکه احتمالا زیر لب هم لبخندی میزنند. برای نابود کردن دانشگاه و دانشگاهیها. یعنی همانهایی که همواره با دانشگاه سر ناسازگاری داشتهاند.
بسیج دانشجویی پستها و مسئولیتها را درو کرده. از اطلاعرسانهای دمِ در تا حراست و غرفهدارها و دیگر مسئولیتها همگی از بسیج دانشجوییاند. دختران در چادرپیچیده و پسرانی با تهریش بسیجیانه و یقههای آخوندی به وفور دیده میشوند. از پلهها که به سمت غرفههای پایین میروی، چادرهایی به عنوان نمازخانه و وضوخانه برپا کردهاند. آخوندهای جوانی آنجا بیکار و بیعار رفت و آمد میکنند. آن وسط یکیشان شاکی است. با تلفنش صحبت میکند. مشخص است که دارد با یکی از بالادستیهایش حرف میزند. اما از عملکردشان ناراضی است:
آقا هی میگویید حجاب حجاب! بیایید مشکل گرمای اینجا را حل کنید. بچهها سوختن توی این چادرها.
مشخص است که بیش از حد به آنها تأکید کردهاند که مراقب مسئله حجاب در فضای نمایشگاه باشند. در حدی که خود آخوند جوان هم خسته شده. بنرِ قاسم سلیمانی آن بالا نصب شده.
غرفههای «ارزشی»
ورودی غرفههای نمایشگاه همانند گذشته بوی کاغذ تازه میدهد. بوی به نسبت معطر و خوبی است. یادآور اول مدرسه و توزیع کتابهای درسی تازه در ماه مهر است. نزدیک به ۸۰ درصد از ناشران حاضر در نمایشگاه، کاملا حکومتیاند. بودجههای کلانی گرفتهاند تا فضا را اشغال کنند. چیزی هم برای ارائه ندارند جز یک سری چرند پرند. عنوانهای ناشران گیجکننده است. هیچکدام از اینها در بازار کتاب اصولا مطرح نبودهاند. ارمغان طوبی، آستان رضوی، نشر اسلامی، امور خارجه، السانا، مرکز نشر آیتالله جهرمی و امثال آن. اما اینها فضای نمایشگاه امسال را اشغال کردهاند. با بودجههای کلان و غرفههای پرهزینه بیمحتوا. بیشترشان میز و صندلیهای شیک و تلویزیونهای بزرگ هم دارند. آن وسط در تلویزیون انتشارات ستاد اقامه نماز، قرائتی دارد با آن لحن پوپولیستی همیشگیاش صحبت میکند. با وجود همه امکاناتی که دارند، در جذب مخاطب ناتوان بودهاند. غرفهها تقریبا خالی است. جز خودیهایی که از بساط نمایشگاه تغذیه میکنند و آن وسط میچرخند، کسی نیست. افرادی که واقعا برای دیدن کتاب و خرید آمدهاند با مشکل مواجهاند. انتشاراتیهای معدود به نسبت خوشنامتری همچون «هرمس» هم هستند. غرفههایشان از همه شلوغترند.
غرفه نشر هرمس
کتابهای زرد روانشناسی هم فراواناند. تنها یک کتاب از علی میرصادقی با عنوان «ش کو؟» یک غرفه را به خودش اختصاص داده. آن وسط تنها یک کتاب دیگر به چشم میخورد. «تو از نزدیک خیلی جذابتری». غرفهدارش دارد برای چند جوان توضیح میدهد:
این کتاب خیلی عالیه! به شما کمک میکنه که استعدادهاتونو بهتر شکوفا کنید. پرفروشترین کتاب سال بوده.
به این ترتیب در کنار کتابهای حکومتی، روانشناسی زرد نئولیبرال هم فرصت ویژهای برای ظهور یافته است.
حاکمیت در کنار ترویج «آقادوستی» همزمان به بسط علوم انسانی ایدئولوژیک هم علاقهمند است تا از آن علیه بینشهای انتقادی استفاده کند. روانشناسی بازاری موفقیت، یکی از همین گرایشهایی است که در سیاستگذاریهای فرهنگی حاکمیتی جایگاه رفیعی یافته.
صدا و سیما چنیدن غرفه را به عنوان استودیو گرفته. از آنجا به صورت زنده برنامه اجرا میکنند. مجریها و خبرنگاران حکومتی خوشحالاند. اکنون همهچیز از آنِ آنها شده. همه امکانات فیزیکی و فکری در اختیارشان است. مزاحمی ندارند. تنها کافی است خودشخدمتی کنند. دختر جوانی مجری است. با چادر سر تا پایش را پوشاندهاند. در حال استراحت میان برنامهها است. از اخمهایش میتوان فهمید که زیر آن همه لباس گرمش است. اذیت میشود. اما پول و دستمزدش در گرو تحمل همین گرما و انقیاد و دروغگویی است. دوباره از بلندگوها سرود دیگری پخش میشود. دقت که میکنی میبینی همان سرود است با لحنی دیگر و پس و پیش کردن همان کلمات. این بار به جای «سلام فرمانده» سرود «فرمانده سلام» را ساختهاند. خواننده سرود از رهبرش خامنهای میخواهد که دستهایش را در دستانش قرار دهد! مضحک است اما واقعی. واقعیت این است که زرادخانه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ته کشیده. دیگر چیزی برای ارائه ندارد. هیچ چیز جز تکنیکهایی برای تولید حماقت. آن همه پول و هدر دادن سرمایههای کشور هم دردشان را دوا نمیکند.
نظرها
انتشارات السانا
در مورد غرفههای ارزشی خواستم بگم ممنون که نشر السانا رو هم به این لیست اضافه کردید