ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

دیدگاه

"بهاره هدایت‌‌"ها و مسئله‌ی چگونه زیستن

محمدرضا نیکفر ــ در وجود کسی چون بهاره هدایت، آنچه از جوشش باز نمی‌ماند، انگیزه‌های آغازین است. گویی کسانی چون او در هر مقطع از زندگی دوباره باز می‌گردند و می‌زیند، آن گونه که از آغاز تصمیم گرفته‌اند بزیند. بادا که دیر بزید و همچنان یک منبع الهام زنده‌ی چگونه زندگی کردن باشد.

دیدگاه

مدتها پیش دست داد که در جمع کسانی چون بهاره هدایت از تجربه‌های نسل خود سخن گویم. در آنجا این نکته را بیان کردم:

بسیار مهم است که مدام به انگیزه‌های آغازین خود برای مبارزه‌ی سیاسی برگردیم و دریابیم که آیا به آنها وفادار هستیم یا نه. چه بسا یک موضوع مهم می‌شود و جای انگیزه‌ی آغازین را می‌گیرد و سپس یک موضوع دیگر پیش می‌آید و جای آن موضوع را می‌گیرد و این داستان ادامه می‌یابد، تا جایی که فراموش می‌کنیم برای چه اینجا قرار داریم. مثال: با انگیزه‌ی آزادی و عدالت به یک گروه می‌پیوندیم. برایمان حفظ و پیشرفت گروه مهم می‌شود. تعصب گروهی اولویت می‌یابد و ما فکر می‌کنیم دیگر آزادی و عدالت در پیشبرد خط این گروه است. در گروه اختلاف پیش می‌آید. ممکن است گمان کنیم اکنون کلیت آرمان ما در گروی رهبری جناح مورد نظر ماست...

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در قرن بیستم این داستان به این صورت نیز ادامه یافت: حزب فرد آرمان‌گرا قدرت را به دست می‌گیرد، و دوست آرمان‌گرای ما اینک فکر می‌کند سرنوشت بشریت به حفظ این دولت و گسترش قدرت آن بستگی دارد. او متوجه نیست که دیگر به کیش قدرت گرویده و منطق قدرت روند فکر او را تنظیم می‌کند. و از منطق قدرت چه‌‌ها که حاصل نمی‌شود!

اکنون در قرن بیست و یکم احتمال رها شدن از دام تعصب و فروبستگی حزبی و دولتی بیشتر است، اما باز ممکن است داستان وفادار نماندن به انگیزه‌های نیک آغازین و نشاندن انگیزه‌های دیگری به جای آنها ادامه یابد.

همچنان انگیزه‌ها به راحتی ممکن است عوض شوند، یا فراموش شوند. کافی است یک خواست را زیر یک خواست دیگر ببریم، و شرط تحقق خواست جدید را برآورده شدن هدف خاص بدانیم، آنگاه در همین جا یا در گام بعد کاملاً از خواست آغازین دور شویم. همین روزها می‌بینیم که شعار "زن، زندگی، آزادی" به عنوان بیان انگیزه‌های جنبش گره خورده با نام ژینا (مهسا امینی)، چگونه محترمانه یا با خشونتی آشکار پس زده می‌شود و به جای آن مثلا "انقلاب ملی" می‌نشیند که در زنجیره‌ای از تداعی‌های دیگر قرار می‌گیرد  تا اینکه سرانجام  به "جاوید شاه" برسد.

وجود انسان‌هایی چون بهاره هدایت از این نظر مهم است که آنان ما را به یاد انگیزه‌های آغازین می‌اندازند.

سرمشق‌های اخلاقی و مبارزاتی، یک زندگی را تا پایان زندگی می‌کنند، پیگیر و استوار.

در وجود کسی چون بهاره هدایت، آنچه از جوشش باز نمی‌ماند، انگیزه‌های آغازین است. گویی کسانی چون او در هر مقطع از زندگی دوباره باز می‌گردند و می‌زیند، آن گونه که از آغاز تصمیم گرفته‌اند بزیند. بادا که دیر بزید و همچنان یک منبع الهام زنده‌ی چگونه زندگی کردن باشد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • م ج و

    با سلام ، انتظار ما از آقای نیکفر ، این نبود که با بیان و تمجید از خانم هدایت ، جایگاهی بت گونه از ایشان ترسیم کنند ،، بیانیه خانم هدایت حاوی یک گفتار کشیش مآبانه ،، بدون خطوط مشخص در راه پیگری مبارزه است ،، و گفتار روح‌الله خمینی را به یاد می آورد ،، همه با هم تفرقه نباشد ،، از فیلسوفی چون آقای نیکفر انتظار تجربه تحلیل دیالیکتیکی از بیانیه ایشان می‌رفت تا قهرمان سازی از خانم هدایت که می تواند دفاع از یک بیانیه کشیش مآبانه باشد ،، در ایران ما خیلی از شیر زنان مبارز در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی در حال مبارزه اند ،، که خانم هدایت می تواند یکی از آنان باشد البته با تفکری غیر منسجم و بعظا مخشوش بیانیه های صادر میکنند