ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مقایسه‌ی اسلام‌گرایان ترکیه و جمهوری اسلامی در نگاه به موضوع فلسطین

میثم بادامچی – در این نوشته گفتار اربکان و "میللی گوروش" با شیوه مواجهه سران حکومت ولایی ایران با مسئله فلسطین مقایسه شده و نشان داده می‌شود چرا خط آنکارا قوی‌تر و مؤثرتر از خط جمهوری اسلامی است که نه به نفع مردم ایران است و نه مردم فلسطین.

تاکنون حداقل ۵هزار فلسطینی در حمله‌های هوایی اسرائیل به غزه کشته شده‌اند، در وقایعی که برخی از آن به عنوان جنایت علیه بشریت نام می‌برند. در ترکیه همدلی بسیاری با غزه و بغض زیادی نسبت به اسرائیل وجود دارد. خبرگزاری آناتولی خبر می‌دهد آشپزخانه سازمان هلال احمر تركیه در نوار غزه که در پی بمباران اسرائیل آسیب دیده بود، مجددا بازسازی شده و به توزیع غذای گرم میان فلسطینیان مشغول است. یا اینکه طبق گزارش همین خبرگزاری هواپیمای حامل کمک‌های بشردوستانه و پزشکی ترکیه از پایگاه هوایی اتیمسگوت در آنکارا، عازم قاهره پایتخت مصر شد تا محموله از آنجا به صورت زمینی به غزه برسد. شیوه‌ی جمهوری اسلامی مداخله‌ی نظامی با گروه‌های نیابتی است. ترکیه که کشوری مسلمان و همزمان عضو ناتوست، بجای مداخله‌ی نظامی، حضور نرم و هویتی در موضوع فلسطین دارد.

رویکرد ترکیه به موضوع فلسطین مشوق جنگ و خونریزی در میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها نیست. رهبران تمام احزاب اصلی ترکیه آگاهانه از رویکردی که در جمهوری اسلامی ایران مرسوم است و اساسش دشمنی همه‌جانبه با آمریکا و نابودی اسرائیل است، اجتناب کرده‌اند، به این خاطر از جمله ضررهای اقتصادی بزرگی به سبب موضع‌گیری در قبال مسئله اسرائیل-فلسطین متوجه ترکیه نشده است.

پیشتر در نوشتاری به نگاه نجم‌الدین اربکان، از چهره‌های اصلی جریان اسلام‌گرایی ترکیه، به موضوع فلسطین، با تمرکز بروقایع آستانه‌ی کودتای۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی ترکیه در قونیه پرداخته‌ایم. در این نوشتار به دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی می‌پردازیم و تاثیر اتفاق‌های روز جهانی قدس (آخرین جمعه‌ی رمضان) در روند موسوم به ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ علیه اسلامگرایان ترکیه با رهبری نجم‌الدین اربکان. در نتیجه‌گیری مقایسه‌ای می‌کنیم میان شیوه‌ی مواجه‌ی جمهوری اسلامی و ترکیه در حمایت از حقوق فلسطینی‌ها و مزایای شیوه‌ی خشونت‌پرهیز ترکیه.

مراسم روز جهانی قدس در دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی با حضور سفیر ایران و کودتای نرم ۲۸ فوریه علیه اربکان[۱]

در ترکیه‌ی دهه‌ی نود میلادی، حرکت اسلامگرای «نگاه ملی» (میللی گوروش) و نمود حزبی آن یعنی «حزب رفاه» با رهبری نجم‌الدین اربکان، با اقبال عمومی خوبی مواجه شد و در برخی نظرسنجی‌ها اول بود. نقطه عطف پیروزی‌های حزب رفاه در آن دوره، انتخابات سراسری شهرداری‌های سال ۱۹۹۴ بود که در آن نامزدهای این حزب شهرداری‌های استانبول و آنکارا و همچنین ۷۵ منطقه‌ی دیگر را به‌دست آوردند. در این انتخابات بود که رجب طیب اردوغان هم به سیاست ترکیه معرفی شد، چنانکه تا سال ۱۹۹۸ و بسته شدن حزب رفاه با دستور دادگاه قانون اساسی به عنوان شهردار استانبول برسر کار بود.

در انتخابات پارلمانی ۲۵ دسامبر ۱۹۹۵ هم حزب اسلامگرای رفاه با کسب تنها ۲۱٪ آرا، بیشترین درصد آرا را در میان احزاب گوناگون چپ و راست کسب کرد و در نتیجه در سال ۱۹۹۶ رهبر حزب نجم‌الدین اربکان در یک دولت ائتلافی با حزب دوغرویول با رهبری خانم تانسو چیللر، به نخست‌وزیری ترکیه رسید. اربکان اولین نخست‌وزیر اسلامگرای تاریخ ترکیه مدرن پیش از اردوغان است. البته در قیاس با رجب طیب اردوغان که امروز بیش از دودهه است بر سر قدرت است، نخست‌وزیری او بیش از یک سال طول نکشید و در ۲۸ فوریه سال ۱۹۹۷ با کودتای پست‌مدرن ارتش سکولار علیه اسلامگرایان پایان یافت. از آنزمان تا امروز خیلی چیزهای در ترکیه عوض شده و انجام کودتا حتی از نوع نرم آن علیه حزب حاکم بسیار دشوار شده است که پرداختن بدان محتاج فرصت دیگری است.

یکی ازتوجیه‌های جناح سکولار آن زمان دولت ترکیه برای برکناری اربکان برگزاری مراسم روز جهانی قدسی بود در ۳۱ ژانویه ۱۹۹۷ (۲۲ رمضان ۱۴۱۷) در شهرستان سینجان (منطقه‌ای در اطراف آنکارا)، از سوی بکیر ییلدیز شهردار از حزب رفاه برگزار شد. دراین مراسم رضا باقری سفیر ایران در آنکارا یکی از مهمانان ویژه بود و پوسترهایی هم از رهبران حماس و حزب‌الله لبنان برافراشته شده بود. سکولارها به این مراسم حساس شدند، با این ظن که اسلامگرایان، در کنار نقد شدید اسرائیل، مایل‌اند حکومتی اسلامی مانند جمهوری اسلامی در ترکیه بر سرکار بیاورند. با هشدار ارتش و حلقه‌های سکولار، شهردار سینجان از حزب رفاه از سوی وزیر کشور وقت برکنار شد و در فاصله‌ی کوتاهی به چهار سال زندان محکوم شد. محمدرضا باقری سفیر حزب‌اللهی ایران هم مجبور شد با خواست دولت ترکیه و به اتهام ایجاد اختلال در وضعیت کشور، ترکیه را زودتر از به پایان رسیدن دوره‌اش ترک کند و به ایران بازگردد. در روایت وزارت خارجه‌ی ایران از این ماجرا می‌خوانیم:

پس از پایان مراسم [شب قدس]، تبلیغ‌های وسیعی علیه برگزارکنندگان مراسم و سفیر ایران به راه انداخته شد و گفته شد که سفیر رژیم صهیونیستی چند بار به وزارت خارجه ترکیه رفته و خواستار برخورد با سفیر جمهوری اسلامی ایران شده است که در نهایت و زمانی که سفیر به تهران بازگشته بود، ترکیه خواستار عدم بازگشت وی به آن کشور می‌شود. بدین ترتیب ماموریت ۷ ساله آقای باقری که مقرر بود در سال ۱۳۷۶ و با معرفی سفیر جدید رسماً به پایان برسد، زودتر از موعد خاتمه یافت.

از همین یادداشت بر می‌آید که تا زمانی که نظامیان سکولار و کمالیست در ساختار قدرت ترکیه دست بالا را داشتند، روابط جمهوری اسلامی و ترکیه سردتر از امروز بود. باز شدن یخ روابط با به قدرت رسیدن اسلامگرایان، یعنی اربکان و در نهایت اردوغان، رخ داد.

در جلسه‌ی ۸ ساعته‌ی ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ میلادی شورای عالی امنیت ملی ترکیه با حضور فرماندهان رده‌های بالای ارتش و سلیمان دمیرل رئیس‌جمهور وقت (ریاست جمهوری آنزمان در ترکیه بیشتر پستی تشریفاتی بود که با رای مستقیم مردم انتخاب نمی‌شد) دولت نخست‌وزیر اربکان به اسم ارتجاعی بودن شدیدا مورد توبیخ قرار گرفت. در نهایت اربکان از کار برکنار شد و حزب او منحل. می‌نویسند حمایت سلیمان دمیرل از خواسته‌های ارتش برای کودتای نرم طعنه‌آمیز بود، چرا که او قبلاً دوبار زمانی که او در سال‌های ۱۹۷۱ و ۱۹۸۰ نخست‌وزیر بود، با دو کودتای نظامی به کار دولت پایان داده شده بود.

نجم‌الدین اربکان صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها را به دست داشتن در سرنگونی خویش متهم می‌کرد. او بعدا گفت وارن کریستوفر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در پیامی محرمانه به گروسمن سفیر آمریکا در ترکیه گفته بود گرم شدن روابط ترکیه با ایران، عراق، لیبی و سودان که در حال رخ دادن بود، بر خلاف منافع آمریکا است.[۲]

چنانکه پیداست نزدیکی اربکان به جمهوری اسلامی و اتخاذ سیاست پان‌اسلامیستی در دهه‌ی نود میلادی هزینه‌هایی سنگین برای اسلامگرایان ترکیه در پی داشت که در بسته شدن حزب رفاه و عزل اربکان از نخست‌وزیری خودش را نشان داد.

تفاوت رویکرد اسلامگرایان ترکیه و ایران به موضوع حقوق فلسطینی‌ها

با این حال نباید دچار این تصور نادرست شویم که توجه اسلامگرایان ترکیه به موضوع فلسطین، از نوع رفتار جمهوری اسلامی است. موضوع قدس و مسجدالاقصی (به عنوان مکان معراج پیامبر اسلام در باور اسلامی) قدرت نمادین بسیاری در کشورهای مسلمان دارد. حرکت میللی گوروش شعار «عادیل دوزن» (نظم عادلانه) را به عنوان اساس برنامه‌ی خود معرفی کرده بود و نجم‌الدین اربکان و سایر رهبران این جریان در پردازش خود از قدس و تاکید بر موضوع فلسطین و اشغالگری اسرائیل، از آنها به عنوان ابزاری برای بسیج قشرهای مذهبی جامعه‌ی ترکیه پشت خویش نیز استفاده می‌کردند. این شیوه کماکان در ترکیه ادامه دارد و حتی سکولارها و چپ‌ها در دفاع از حقوق فلسطینی‌ها در بسیاری موارد هم‌نظر با اسلامگرایان هستند و امروز در محکومیت شدید بمباران نظامی غزه و کشتار غیرنظامیان به بهانه‌ی نابودی حماس توسط اسرائیل، کمک‌های دارویی و غذایی ترکیه به مردم غزه، و پوشش رسانه‌های این کشور از تنش که عمدتا بسیار همدلانه با طرف فلسطینی و ضد طرف اسرائیلی است، بازتاب دارد.

موضوع فلسطین در سه چهار دهه‌ی اخیر این پتانسیل را داشته که توده‌های متدین ترکیه را، که رای‌دهندگان به حزب رفاه، آک‌پارتی و کلا هواداران حرکت میللی گوروش بخش مهمی از آنها را تشکیل می‌دهند، پیرامون خود بسیج کند. احزاب وابسته به میللی گوروش مانند حزب سلامت ملی و حزب رفاه (در دوره‌ی نجم‌الدین اربکان) یا آک‌پارتی (که گرچه مؤسس آن اربکان نبود، از نظر ایدئولوژیک ریشه در آرمان‌های میللی گوروش دارد)[۳]، بر خلاف رهبران جمهوری اسلامی، هرگز به دنبال گزینه نظامی برای احقاق حقوق فلسطینی‌ها نبوده‌اند و درعوض عمدتا از مدل دو دولت برای حل مناقشه‌ی اسرائیل-فلسطین حمایت کرده‌اند، حتی اگر در گفتار لحن بسیار شدیدی در مورد اسرائیل داشته باشند. اسلامگرایان ترکیه به موضوع قدس و مسجد اقصی، بیشتر به عنوان مسئله‌ای فرهنگی و هویتی و عقیدتی، و ابزاری نرم در سیاست داخلی و خارجی ترکیه نگریسته‌اند.

جالب است بدانیم یکی از دلایل علاقه‌ی قلبی توده‌های مذهبی طرفدار میللی گوروش تا امروز به سلطان عبدالحمید دوم آن است که گفته می‌شود خواسته‌های ارضی و اشغالگرانه‌ی تئودور هرتزل، پدر جنبش سیاسی و ملی‌گرایانه‌ی صهیونیسم را (که بعدا اساس تاسیس کشور اسرائیل شد)، رد کرد. البته انگلیسی‌ها به عنوان فاتحین دو جنگ جهانی بعدا این خواسته‌ی هرتزل را عملی کردند. در ترکیه‌ی امروز هم طرفداران آک‌پارتی و هم اپوزیسیون، البته به دلایل متضاد، گاهی رجب طیب اردوغان را با عبدالحمید دوم مقایسه می‌کنند. بر خلاف اسلامگرایان، سکولارهای ترکیه علاقه‌ای به عبدالحمید دوم ندارند و از او به عنوان پادشاهی مستبد یاد می‌کنند.[۴]

در سیاست مرکزی انتخابات‌محور ترکیه که نظام چندحزبی در آن چند دهه است جا افتاده، موضوع فلسطین به مسئله‌ی انتخابات‌‌های ترکیه هم گره خورده است و «عدالت و توسعه» با رهبری اردوغان، و پیش از آن احزاب «رفاه» و «سلامت ملی» با رهبری نجم‌الدین اربکان، در مقاطع گوناگون تاریخی توانسته‌اند خویش را در میان بخش‌هایی از جامعه‌ی مذهبی ترکیه به عنوان قهرمانان آرمان فلسطین جا بیندازد. موفقیت احزاب اسلامگرا و محافظه‌کار در ترکیه در صندوق‌های رای در انتخابات‌های متوالی سه‌ دهه‌ی اخیر را همچنین باید از این منظر خواند.

رویکرد ترکیه به موضوع فلسطین مشوق جنگ و خونریزی در میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها نیست. رهبران تمام احزاب اصلی ترکیه آگاهانه از رویکردی که در جمهوری اسلامی ایران مرسوم است و اساسش دشمنی همه‌جانبه با آمریکا و نابودی اسرائیل است، اجتناب کرده‌اند، به این خاطر از جمله ضررهای اقتصادی بزرگی به سبب موضع‌گیری در قبال مسئله اسرائیل-فلسطین متوجه ترکیه نشده است.

می‌دانیم خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه و یاران قاسم سلیمانی بی‌میل نیستند از ایشان نیز به عنوان قهرمانان توده‌ها یاد شود. منتهی به سبب دشمنی جمهوری اسلامی با انتخابات آزاد و صندوق‌های رای و نیز گره زدن مشروعیت نظام به ولایت مطلقه‌ فقیه بجای رای اکثریت مردم ایران، و نیز دشمنی این گروه‌ها با هرگونه مدلی از صلح −حتی اگر خواستار تاسیس دولت فلسطینی و بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ باشد− جمهوری اسلامی و نهاد اصلی نظامی آن یعنی سپاه، بیش از آنکه خدمت موثری به آرمان فلسطین کرده باشند، هزینه‌های بسیار گزافی بر ایرانیان و مردم مظلوم فلسطین تحمیل کرده‌اند. این سیاست همچنان با شدت ادامه دارد. وضعیت خونین و اسف‌بار این روزهای غزه که با بمباران بی‌رحمانه نیروهای اشغالگر اسرائیلی و کشتار وسیع غیرنظامیان و آوارگی‌ها صدها هزار فلسطینی همراه است، آخرین نمونه از این دست سیاست‌های نابخردانه‌ی جمهوری اسلامی ایران است.

فرق ترکیه با ایران در آن است که در مورد ایران به سبب نظریه‌ی ولایت مطلقه‌ی فقیه، انتخابات به انتصابات بدل شده و محلی از اعراب ندارد، گرچه بخوبی می‌دانیم انتخابات در ترکیه‌ی اردوغان هم هرگز بدون ‌نقص نیست. ولی آن کجا و این کجا.

–––––––––––––––––

پانویس‌ها

[۱] آنچه در این بخش می‌آید، جز مقایسه‌ها با ایران، تاحد زیادی برگرفته است از صص ۳۶-۳۰ نوشتار زیر از امید اوزر، عضو هیات علمی دانشگاه استانبول‌تکنیک:

Umut Uzer (2017) “Turkey’s Islamist movement and the Palestinian cause: the 1980 ‘Liberation of Jerusalem’ demonstration and the 1997 ‘Jerusalem Night’ as case studies”, Israel Affairs, 23:1.

[۲]همچنین بنگرید به (به نقل از مقاله‌ی اوزر):

Birand, Mehmet Ali, and Reyhan Yıldız. Son Darbe: 28 Şubat (The Last Coup: 28

February). Istanbul: Doğan Kitap, 2012.

[۳] در سال ۲۰۱۸ فاتح اربکان فرزند نجم‌الدین اربکان حزب «رفاه نو» (ینیدن رفاه) را با شعار تداوم راه پدرش تاسیس کرد. این حزب در انتخابات ماه مه ۲۰۲۳ در قالب ائتلاف جمهور از رجب طیب اردوغان حمایت کرد و ۵ نماینده در مجلس جدید ترکیه دارد.

[۴] عبدالحمید دوم پادشاه سوم از آخر عثمانی است که بیش از سه دهه بر ترکیه حکمرانی کرد. او که در سال ۱۸۷۶ به قدرت رسید، در فاصله‌ی کوتاهی از به قدرت رسیدن مشروطیت را زیرپا گذاشت، ودر سال ۱۹۰۹ با انقلاب ترکان جوانی که بعدها میراث‌شان به آتاتورک رسید، از سلطنت خلع شد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.