ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

ذوق زدگی برای یافتن لنگه کفش کهنه‌ در بیابان

مجید محمدی- شادی‌ ناشی از پیروزی روحانی، از جنس یافتن لنگه کفش کهنه‌ در بیابان توسط گمشده‌ای مستاصل است. روحانی به دلایلی چند نمی‌تواند درد جامعه را دوا کند.

شادی‌ رای‌دهندگان به روحانی در شب اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ اگر متوجه به پیروزی او باشد، از جنس یافتن لنگه کفش کهنه‌ای در بیابان توسط گمشده‌ای مستاصل است. اما اگر انتخابات صرفا بهانه‌ای برای شادی بود باید به شادی‌کنندگان دست مریزاد گفت.

 آنها که برای پیروزی در انتخابات شادی کردند فقط می‌خواستند پیروز باشند تا شکست دوره‌ قبل را از نظر ذهنی پشت سر بگذارند و احساس خوبی پیدا کنند اما متوجه نبودند که از پیروزی چه کسی خوشحال‌اند.

 نیاز به شادی کاملا قابل درک است اما گاه شادی‌ها متوجه‌اند به پیروزی‌های توهمی. هیچ کس با عقل سلیم نمی‌خواهد بدبین باشد یا به افراد فرصت کافی برای بروز عملکرد خود را ندهد، اما نمی‌توان مثل کبک سر در برف فرو کرد.

ریاست جمهوری حسن روحانی اصولا نمی‌تواند دردی از کسی دوا کند، به هفت علت:

همراه و مطیع "نظام"

بنا به گفته‌ محمد رضا باهنر، روحانی چند روز پیش از انتخابات در نامه‌ای به علی خامنه‌ای به وی اطمینان داده که نسبت به "نظام" (اسم مستعار خامنه‌ای) مطیع و همراه است (ایسنا، ۲ تیر ۱۳۹۲).

هرگاه تقابلی میان مردم و خامنه‌ای شکل بگیرد، روحانی حتما در سمت خامنه‌ای خواهد ایستاد و به همین علت از صافی تنگ شورای نگهبان در انتخابات ۹۲ گذشت و به همین علت حکومت دیگر احساس نیاز به تقلب نکرد.

البته دارند روغن سوخته را نذر امامزاده می‌کنند و بر ملت منت می‌گذارند که تقلب نکرده‌اند و از این هم نتیجه می‌گیرند که در سال ۸۸ نیز تقلبی در کار نبوده است.

رئیس دولتی که وفاداری وی ابتدائا به ولی‌فقیه است آمادگی کامل برای نادیده گرفتن رای و مطالبات مردم دارد. درست است که حسن روحانی با وعده‌هایی رای جمع کرده اما ۳۴ سال است که ولی فقیه رای مردم را نادیده گرفته است. نقش مردم طرح مطالبات خود است و نقش ولی‌فقیه نادیده گرفتن آنها.

سیاستمداری بدون پایگاه اجتماعی

روحانی برخلاف رفسنجانی و خاتمی (که نباید در این دوره می‌آمدند) و حتی عسگراولادی و بادامچیان بر هیچ جریان اجتماعی اتکا ندارد و بنا براین خامنه‌ای او را آسان‌تر نادیده می‌گیرد.

خامنه‌ای دوست دارد با سیاستمدارانی کار کند که پایگاه مشخص اجتماعی ندارند. به همین دلیل در کنار او بسیاری از معاودین عراقی و حاشیه‌نشینان قرار دارند، کسانی که چند دهه از جامعه جدا افتاده‌اند یا خوش‌نشین بوده‌اند و پیوند وثیقی با یک قشر اجتماعی خاص ندارند.

 اینها هیچ قشری را نمایندگی نمی‌کنند. حتی یک نهاد مدنی یا حزب سیاسی نیست که با روحانی ارتباط وثیق داشته باشد. آنها که به او رای دادند از سر ناچاری یا نیاز به پیروزی به هر قیمت چنین کردند.

مخالف گشایش سیاسی

نه فقط خامنه‌ای مانع هر گونه گشایش در سیاست داخلی است، که خود روحانی نیز اعتقادی به چنین چیزی ندارد. روحانی در غیر از دوره‌ انتخابات از حقوق هیچ شهروند یا گروه یا قشری در طول حیات سیاسی خود دفاع نکرده‌است. او مدعی است حقوقدان است و از حقوقدانان انتظار می‌رود از حقوق یک قشر خاص (از ثروتمندان تا زندانیان) دفاع کرده باشند.

چنین چیزی در پرونده‌ وی به چشم نمی‌خورد. او همیشه از حقوق حاکمان و امتیازات خاص آنها دفاع کرده است. وعده‌های انتخاباتی غیر قابل تحقق وی (مثل برداشتن هر گونه تبعیض میان زن و مرد) را باید به حساب تلاش وی برای جمع کردن رای گذاشت.

روحانی بلافاصله پس از بروز جنبش سبز، کروبی و موسوی را عوامل دشمن خواند: "موسوی و کروبی آلت دست براندازان آمریکایی شدند." (شبکه ایران، ۲۲ دی ۱۳۸۸)

او در خصوص حوادث ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ می‌گوید: «حرکت ۲۵ بهمن گروهي فريب خورده کاملاً محکوم است و قوه‌ قضاييه بايد براساس وظايف ذاتی خود نسبت به اين حرکت ضدانقلابی اقدام کند... حرکت ضداسلامی و ضد ملی ۲۵ بهمن از يک سو می‌خواست فرياد قاطعانه ملت ايران در روز ۲۲ بهمن را تحت‌الشعاع قرار دهد و از سوی ديگر وسيله‌ای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی يعني آمريکا و رژيم صهيونيستی و شکست اخير آنان گردد... اقدام فتنه‌گران در روز ۲۵ بهمن به بهانه حمایت از مردم تونس و مصر اقدامی خطرناک و حساب شده برای سوء استفاده دشمنان بود که توسط رهبری معظم و با حضور حماسی مردم خنثی شد.» (مهر ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲)

اگر سخنان روحانی در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ را مرور کنید نگرش وی به مخالفان و نحوه‌ رفتار جمهوری اسلامی با معترضان را در خواهید یافت.

پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری «یکی از سران احزاب اصلاح‌طلب گفته بود که موقع آن رسیده است که نسبت به آزادی سران فتنه اقدام شود که منتخب ملت در پاسخ به این فرد گفته بود باید خدا را شاکر باشی که خودت آزاد هستی.» (جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه، فارس، ۱ تیر ۱۳۹۲)

عضوی از ستاد سرکوب

بسیاری از حضور فرد  بدنامی به نام علی فلاحیان در مراسم قدردانی از اعضای ستادهای روحانی تعجب کردند.

فلاحیان (سمت چپ) در مراسم قدردانی از ستاد روحانی

تعجب‌کنندگان نمی‌دانند که روحانی و فلاحیان اعضای تیم امنیتی هاشمی برای سرکوب در داخل و خارج بوده‌اند. قتل‌های زنجیره‌ای در داخل و خارج مصوب شورای امنیت ملی در دوران هاشمی بوده که روحانی عضو آن بوده است.

سیاست خارجی دنباله سیاست داخلی

سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مناطق تنش‌زای خاورمیانه (عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و یمن) در اختیار سپاه قدس است. این سیاست خارجی مانع هرگونه بهبود روابط ایران با عربستان و ترکیه است. در حوزه‌ امریکا و اروپا نیز خامنه‌ای سکان غرب‌ستیزی را در دست دارد.

 او همیشه با تعابیری مثل "به درک"، "نکبت" یا "خبیث" به کشورهای غربی اشاره می‌کند. روابط با سودان و ونزوئلا و کره‌ شمالی نیز که که همیشه خوب بوده است و روحانی کاری برای انجام ندارد. بنابراین اتفاق خاصی در حوزه‌ سیاست خارجی نخواهد افتاد. اگر قرار نیست در سیاست داخلی تحولی صورت بگیرد در سیاست خارجی نیز که دنباله‌ آن است، تحولی صورت نخواهد گرفت.

بازگشت به عصر تورم ۵۸ درصدی

سیاست‌های اقتصادی روحانی بازگشت به سیاست‌های دوره‌ رفسنجانی است چون همه‌ اقتصاددانان پیرامون وی میراث دوره‌ هاشمی هستند. در دوره‌ رفسنجانی چه اتفاقی افتاد. وام‌هایی از خارج گرفته شد، رانت‌هایی به بخش‌هایی از نزدیکان خامنه‌ای و هاشمی داده شد، تورم تا ۵۸ درصد بالا رفت، فساد همه‌گیر شد، و شورش‌های شهری کشور را فرا گرفت.

منابع ناشی از آن رانت‌ها نیز در دوره‌ دوم هاشمی و بعد از آن عمدتا از کشور خارج شد. اِعمال دوباره‌ آن سیاست‌ها چه تاثیری بر تورم و اشتغال خواهد داشت؟

تحریم‌ها می‌مانند

تنها موضوعی که روحانی بر روی آن مانور داد و تا حدی توجهات را در کارازرهای انتخاباتی به خود جلب کرد، سیاست هسته‌ای وی است. او بر خلاف خامنه‌ای که بر مقاومت تاکید دارد بر مصالحه متمرکز است. اما آیا او اهرمی برای پیشبرد نظر خویش دارد؟ پاسخ منفی است.

 این پاسخ منفی را جانشین نماینده‌ ولی فقیه در سپاه به روشنی بیان کرد: «سیاستگذار نظام اسلامی است... رئیس‌جمهور رئیس قوه مجریه است، نه نظریه‌پرداز و سیاستگذار در روابط خارجی.» (فارس، ۱ تیر ۱۳۹۲)

سیاست هسته‌ای جمهوری اسلامی در شش سال گذشته و با حضور جلیلی عینا سیاست مد نظر خامنه‌ای بوده است. جلیلی بر خلاف روحانی و لاریجانی هیچ ابتکاری از خود در مذاکرات نداشت و عینا دستورات خامنه‌ای را دنبال می‌کرد.

بدین ترتیب انتظار از خامنه‌ای که به خاطر رفراندوم هسته‌ای ۲۴ خرداد ۹۲ نظراتش را تغییر دهد بسیار دور از ذهن است. در این وضعیت، تحریم‌ها بر جای خود خواهند ماند.

 حتی اگر امروز خامنه‌ای غنی‌سازی را متوقف کند، بسیاری از تحریم‌های مصوب کنگره‌ ایالات متحده تا پایان دوره‌ روحانی بر سر جای خود خواهند ماند. همه‌ کسانی که می‌گفتند تحریم‌ها موثر نیستند، حداقل تاثیر آن را در انتخابات ۹۲ دیدند. اما در باب تاثیر آن بر ماشین سرکوب و سیاست تنش‌زایی هنوز تردیدهایی وجود دارد.

توقعی نداشته باشید

با علم به همین نکات است که کسی مثل خاتمی می‌گوید: "دولت نمی‌تواند معجزه کند. فردا تورم و بیکاری ویران کننده از بین نخواهد رفت و روابط خارجی اصلاح نخواهد شد. نباید این توقعات را داشته باشیم." (ایسنا، ۲۹ خرداد ۱۳۹۲)

 اصلاح‌طلبان و عملگرایان نزدیک به رفسنجانی بیش و بهتر از همه می‌دانند که امروز نیروهایی که مانع از پیشبرد اصلاحات اقتصادی و سیاسی در دوره‌ خاتمی شدند بسیار قدرتمندتر از سال ۱۳۸۴ هستند و رئیس قوه‌ مجریه محدودیت‌هایی به مراتب بیشتر از رفسنجانی و خاتمی خواهد داشت.

 همچنین احمدی‌نژاد دولت ویرانه‌ای را با هزاران طرح نیمه تمام و۱۰۰۰ تریلیون تومان قرض به دولت بعدی تحویل داده که باید با آنها دست و پنجه نرم کند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • پ.ی

    جناب آقای محمدی جز معدود مقالات به واقع روشن بینانه را در زمانه منتشر می کنند که دارای سطحی بازتر و میدانی بزرگتر است. دست مریزاد

  • داریوش

    خامنه یی دوباره یک کلک به تمام معنا زد و اینبار از راه مسا لمت آمیز مسئله انتخابات را فیصله داد. هشت سال گذشته شخصی را علم کرد بی پروا و بدون درک سیاسی و خارج از دایره سیاسیون با فرهنگ. شخصی پرخاشگر و به اصطلاح هوچی که با مغلطه و سفسطه همه مخاطبین را به مسخره و بازی می گرفت. شخصی بدون ادب و بددهان که هر بار سخنرانی می کرد نفت بشکه یی چند دلار افزایش قیمت پیدا می کرد و سیل دلار بود که به ایران سرازیر شد و کم کم دنیا فهمید که این احمق جسور عروسکی در دست خامنه یی است و از خود قدرتی ندارد و به همان حرف خاتمی رسید که این کوتوله هم تدارکچی بیش نیست. و چنین شد که دیگر دنیا به اراجیف این خودبزرگ بین (مالیخولیا) دیگر توجهی نکرد و از طرفی هم با تنگ کردن دایره تحریم ها به خامنه یی فهماندند که آن دلارهای نفتی هم نمی تواند راه نفس او باز کند. لذا خامنه یی این بار روشی حدید برای مهندسی انتخابات در نظر گرفت و مهره دیگری را رو کرد. شخصی مطیع و فرمانبر ولی با ادبیات بهتر از مخلص قبلی. شخصی که توان مقابله با رهبر را نخواهد داشت و مجیز گوی برای تمام عمر می باشد. این شد که این مهره را با حداقل رای ممکن برنده این انتخابات اعلام کند که او مثل مهره قبلی سرمست نشود و گاها سرکشی نکند که بله من با 64 درصد آرا انتخاب شده ام و تو چند درصد رای مردم را داری؟ و چنین شد که جماعت به جان آمده هم در خیابان ها ریختند و به جشن و پایکوبی گرداختند و بسیج و سپاه هم به فرمان رهبر خفنه شدند و چوب و چماق ها را غلاف کردند. و اصلاح طلبان نیز به مداحی رهبری پرداختند که چهار سال پیش خیابان ها را از خون جوانان این آب و خاک سرخ کرد و دست خونین این جلاد را بوسه می زنند. حتی عناصر این دسته در غرب هم به کاسه لیسی افتادند و بی شرم و حیا از خونهای ریخته شده گذر کردند. اما به زودی به این نتیجه خواهند رسید که این امامزاده هم قلابی است و این خیری متوجه آنان نخواهد کرد. که رهبر تمامیت خواه است و دست دیگری در سفره را تاب نمی آورد.

  • محمد صادقی

    آقای عزیز زیادی تعداد دلیل درست بودن نیست. ملیون ها نفر فکر میکردند که خورشید به دور زمین میگردد و فقط یک نفر گفت بر عکس است!!!!

  • فرهاد - فریاد

    این جای بسی تعجب است که این روزها تحلیل گران اصلاح طلب بر ناگارآمدی روحانی تاکید دارند اما هنوز هم در سطح مانده اند قرار نیست روحانی شق القمر کند . روحانی یک اصولگرای میانه روی هم خط مرکل و کامرون است و از لحاظ بلوک بندی جهانی دنباله رو و مماشات گر سیاستهای اتحادیه ی اروپاست . روحانی رئیس جمهور جمهوری اسلامی ست که جایگاهش در قانون اساسی جمهوری اسلامی معین است اولین تعهدش حفظ قانون اساسی ست . و تبعیت از ولایت مطلقه ی فقیه . پس روحانی قهرمان توهمات روشنفکری مضمحل و اپوزسیون بیکاره نخواهد بود . مردم هم بر این امر واقفند . اما روحانی نتیجه ی سیاستهای چند سال اخیر خامنه ای سپاه و اصول گرایان تند روست روحانی برای جمهوری اسلامی یک ضرورت است تا وضعیت وخیم و ورشکستگی سیاسی - اقتصادی جمهوری اسلامی را عقلی نماید تا جمهوری اسلامی را نجات دهد . از اینرو باز کردن فضای سیاسی کشور برنامه ریزی اقتصادی و به رسمیت شناختن مخالفین و ... مسئولیتهائی ست که ضرورت تاریخی جمهوری اسلامی ایجاد کرده است . سیاستهای پادگانی خامنه ای - احمدی نِژاد شکست خورده است بحران داخلی و بیرونی بیداد می کند فشارهای خارجی دیگر قابل تحمل نیست و ... اولین دستآورد و نشانه ی روحانی آرام شدن روابط بین مردم و سیاست بین المللی جمهوری اسلامی ست و اولین نشانه ی تعقل احیای سازمان برنامه و بودجه ست . ... اما ما متوهم نیستیم روحانی برای ثبات جمهوری اسلامی هر کاری می کند و هر چه این ثبات بیشتر میشود جمهوری اسلامی هم از مردم فاصله ی بیشتری می گیرد من همیشه گفته ام و باز هم می گویم سگ از ناتوانی دم تکان میدهد و بس .

  • hassan

    آقای محمدی میفرمایند ....... آنها که برای پیروزی در انتخابات شادی کردند فقط می‌خواستند پیروز باشند تا شکست دوره‌ قبل را از نظر ذهنی پشت سر بگذارند و احساس خوبی پیدا کنند اما متوجه نبودند که از پیروزی چه کسی خوشحال‌اند.......... مثلا اینکه خیلی عصبانی هستید که اینگونه 18 میلیون نفر را به نفهمی متهم میکتید.

  • جمهوریخواه

    اگر مدرنیسم در ایران را با انقلاب ماسونی_انگلیسی مشروطیت آغاز کنیم و با رفرم اقتصادی_اجتماعی ، کندی_محمد رضا شاهی در سال ۱۳۴۲ ادامه دهیم و به شکست جمهوریت در ۱۳۵۷ برسیم، میبینیم که نقش آسپیرین‌های سیاسی در حال و هوای ایران، لحظه ایی و بی‌ اثر است و تنها راه حل ، جراحی سیاسی با دقت و تبحر ماهرانه ایی است که غده بدخیم جمهوری اسلامی را از تار و پود ایران بردارد. اگر امروز، فشار‌های مستقیم غربی‌ها ، جناح بظاهر معتدل را بر سکان راهبری سیاسی جمهوری اسلامی هدایت میکند ، پس مسلماً ابزار غرق یا نجات این کشتی (=ایران) هم بدست آنها است. وظیفه گروه‌های مخالف ج.ا، همکاری با جامعه جهانی‌ , سازماندهی ساختارهای دمکراتیک در ایران و حفظ تمامیت ارضی کشور است.