ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

دیدگاه

چرا در انتخابات شرکت نمی‌کنم

جویا آروین – رأی به تحریم. دفاع نظری از شرکت در انتخابات دیگر هیچ بُردی ندارد، خواه این دفاع بر مبنای پشتیبانی از دمکراسی و مقابله با خودکامگی باشد، خواه بر مبنای اصلاح‌طلبی، و یا ترجیح بد بر بدتر.

دیدگاه

کسانی که تاریخ انتخابات در جمهوری اسلامی، دست‌کم از نخستین دوره‌ی اصلاحات تا کنون، را به یاد دارند می‌دانند که هیچ‌وقت برنامه‌هایی روشن و تضمینی مشخص برای اجرای‌ برنامه‌ها از سوی نامزدها و گروه‌های سیاسی ارائه نشده است. دوگانه‌سازی‌ها همیشه جوری شکل می‌گرفت که مردم غالباً یک گروه را نماینده‌ی هسته‌ی حاکمیت و گروه مقابل را در تضاد با هسته‌ی حاکمیت می‌پنداشتند و همین بود که میزان مشارکت را بالا می‌بُرد.

البته که برخی تفاوت‌ها را نمی‌توان نادیده انگاشت. مثلاً انکار نمی‌توان کرد که جامعه در دوران اصلاحات تغییراتی به خود دید. اما این تغییرات همه در حدی سطحی بودند که هیچ اثری ماندگار از خود بر جای نگذاشتند و اکنون دیگر از آن دوران فقط چیزی در حد خاطره‌هایی در ذهن قدیمی‌ترها باقی مانده است، درست مثل خاطره‌های که مسن‌ترها از دوران قبل از انقلاب برای جوان‌ها تعریف می‌کنند! برای آن‌هایی که در شور و هنگامه‌ی اصلاحات مشارکت داشتند مهم‌ترین پرسش این است که چرا چیزی از آن همه به جا نماند بلکه اصلاحات به وارونه‌ی خودش بدل شد.

در انتخابات پیش‌ِرو اما هیچ خبری از آن شور انتخاباتی که در دوره‌های قبل درنتیجه‌ی دوگانه‌سازی‌ها درمی‌افتاد نیست. درست به همین دلیل است که این بار تبلیغات حکومتی برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات از دوره‌های قبل ملموس‌تر است. در این چند وقت، حاکمیت ترغیب مردم به شرکت در انتخابات را «جهاد تبیین» دانسته و مزدبگیران ایدئولوژیک برنامه‌هایی چون پویش «چله‌ی تواصی» راه انداخته‌اند.

تقابل‌های ظاهری که نه بر هیچ برنامه‌ی مشخصی استوار بود و نه هیچ تضمین اجرایی با خود داشت تا دوران دوم ریاست‌جمهوری حسن روحانی همچنان باعث می‌شد بسیاری در دفاع از شرکت در انتخابات استدلال کنند. حتا در آخرین دور از انتخابات ریاست‌جمهوری نیز، با اینکه حکومت حتا اصول‌گرایان میانه‌رو را رد صلاحیت کرده بود، باز کسانی بودند که می‌کوشیدند بر مبنای همان تقابل‌ها در دفاع از شرکت در انتخابات استدلال کنند.

در انتخابات پیش‌ِرو اما دیگر هیچ خبری از آن شور انتخاباتی که در دوره‌های قبل درنتیجه‌ی دوگانه‌سازی‌ها درمی‌افتاد نیست. درست به همین دلیل است که این بار تبلیغات حکومتی برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات از دوره‌های قبل ملموس‌تر است. در این چند وقت، حاکمیت ترغیب مردم به شرکت در انتخابات را «جهاد تبیین» دانسته و مزدبگیران ایدئولوژیک برنامه‌هایی چون پویش «چله‌ی تواصی» راه انداخته‌اند.

پرسیدنی است که اگر حاکمیت نگرانِ کاهش مشارکت است پس چرا حتا میانه‌روهای بی‌خطر را رد صلاحیت کرد؟ رفتار حاکمیت را می‌توان چنین توضیح داد: پیش‌ترها حاکمیت به دوگانه‌سازی تن می‌داد و خطراتش را به جان می‌خرید تا مشارکت مردم را به دست آورد، اما هرچه پیش‌تر می‌رویم بنا به دلایلی (مهم‌تر از همه، دردسرهای جانشین‌گزینی برای رهبری) ریسکِ دوگانه‌سازی بالا می‌رود و درنتیجه از نقطه‌نظر حاکمیت سطح مشارکتِ پایین گزینه‌ی کم‌ریسک‌تری است.

برای همین است که دفاع نظری از شرکت در انتخابات دیگر هیچ بُردی ندارد، خواه این دفاع بر مبنای پشتیبانی از دمکراسی و مقابله با خودکامگی باشد، خواه بر مبنای اصلاح‌طلبی، و یا ترجیح بد بر بدتر. به نظرم این را می‌توانیم در واکنش‌ها به بیانیه‌ی «روزنه‌گشایی» نیز ببینیم. به دید نگارنده، این بیانیه در حقیقت نه به‌ امید روزنه‌گشایی بلکه به انگیزه‌ی منفعت گروهی و شخصی (که معنایی جز حفظ حداقل‌های بی‌اثر و عقیم ندارد) نوشته شده است. به عبارت دیگر، به نظر می‌رسد طرح‌ریزان اصلیِ این بیانیه اهمیتی به خواست و منافع مردم نمی‌دهند بلکه بیمِ آن دارند که اگر با صراحت انتخابات را تحریم کنند حاکمیت آنها را حذف خواهد کرد. آنها در واقع (برای حفظ منفعت شخصی و گروهی) به خواست حاکمیت تن داده‌اند و نه به خواست مردم.

پرسش درباره انتخابات و عاملیت

رخدادها در یک سال گذشته و اقدام‌های جنایت‌آمیزی که به دست حکومت روی داد دلایل زیادی برای شرکت نکردن در انتخابات به ما می‌دهد. وقتی قربانیان و آسیب‌دیدگانِ پرشمار فقط در این یک سال را در نظر بگیریم، وجدان اخلاقی دلیل بسیار محکمی برای مشارکت نکردن در انتخابات پیش‌ِرو در اختیار ما می‌گذارد. از نظرگاهی عمل‌گرایانه اما ناگزیریم در هر اوضاعی منافع جمعی را در نظر بگیریم.

پرسشی که در این زمینه باید بپرسید چنین است: در اوضاع کنونی، آیا مشارکت در انتخابات به مردم عاملیت بیش‌تری می‌دهد و خواست جمعی و اراده‌ی ملی را بیش‌تر تأمین می‌کند یا عدم مشارکت؟ برای پاسخ به این پرسش باید توجه کرد که حاکمیت در حال حاضر در یک ناسازه‌ گرفتار شده است. از یک سو، چنان‌که گفتیم، خطری که کاهش مشارکت برای حاکمیت دارد در مجموع کم‌تر از خطری است که ورود میانه‌روها به قدرت خواهد داشت. اما همین وضعیت باعث می‌شود توانِش و اثرگذاریِ عدم مشارکت نیز بیش‌تر شود. در زمان‌هایی که با دوگانه‌سازی‌ها و راه دادن به نامزدهای میانه‌رو میزان مشارکت بالا می‌رفت، عدم مشارکت دیگر هیچ ثمری نداشت. اما به نظر می‌رسد در انتخابات پیش‌ِرو و نیز در انتخابات ریاست‌جمهوریِ آینده توانش و نیرویی که در عدم مشارکت هست به اوج خواهد رسید.

به نظر نویسنده، به‌ترین دلیل برای شرکت نکردن در انتخابات نیز همین است: در وضعیت کنونی، از راهِ عدم مشارکت در انتخابات به‌تر می‌توان اراده‌ی جمعی را اعمال کرد تا از راه مشارکت.

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • alefmimmim

    با پوزش حیفم آمداین دوبیت ازقلم افتاده راازشمادریغ بدارم اگه گفتید یارانه تون میشه چندین میلیون خرخودتون اگه گفتید رای دادن واجبترازنمازونان شبتون رای بی رای

  • alefmimmim

    ضمن تایید صددرصد نظر کارشناسانه آقای آروین خواستم در این سه روز باقی مانده به انتخابات! بعنوان تنها کاری که از دستم برمیآیدیک بار دیگر به تکرار شعرم بپردازم فکرمی‌کنم چنانچه این شعر در بین مردم پخش می‌شد تاثیر بسزایی برهدایت والظالین داشت رای بی رای اگه امام زمان، تو حوزه‌ها ناظرمون،رای بی رای اگه عصای آقا اژدهاشه تاکه بیاد بخورمون * رای بی رای اگه از ما! بگیرن انتقام سختشونو سرداراشون! رای بی رای اگه اصلاح طلبان پیش آقا مثل میمون، رای بی رای اگه اصولگراهامنکرچاپیدن مون ،رای بی رای اگه به جای بارون حوری بیاد از آسمون، رای بی رای اگه مثل یوم الله بیاورن پرستوهای تک پرون! رای بی رای اگه پورن استار محجوب بگه این تن بمیره! رای و فراموش نکن ،رای بی رای اگه به جای یه پورن کِشتی کِشتی پورن بیارن واسه مون ،رای بی رای اگه بگن پای صندوق بگیرین سلفی باپورن استارامون ** رای بی رای اگه تهدید به اخراج کنند ما رو، ز کسب و کارمون رای بی رای اگه فتوا بدهند زنِ شما حرام می‌شه بر خودِتون رای بی رای اگه بخوان ما بشیم خرِخودشون خر خودِشون اگه بگن مستاجرا میشوند صاحب ِ خانه این به اون جای ننه شون اگه وعده بدهند دلار می‌شود دو قرون، رای بی رای یا مرغِ مجانی میاریم درِ خونه‌هاتون،خر خودتون اگه مارو به بهشت ببرند بضرب باتوم ،رای بی رای اگه گفتن اونایی که رای ندن امام زمان طرفشون، خر خودشون اگه گفتن باقبض برق هم می‌تونین رای بدین خر خودتون! اگه گفتن ۲۰۶ یکیه با لندکروز‌ای ژاپون،خر خودتون اگه قراره آخوند ما رو برسونه به اعلی علیون، اونجاپیشکش ننشون! اگه بگن رئیسی فکرش بهتر کار می‌کنه از افلاطون خرخودتون از همه مهمتر: اگه گفتید به آقا وحی می‌رسه از خداوند مهربون خرخودتون جمع کنید دست و پاتون و ببندین دکانتون، این دفعه صفهای طویل نمیآید حتی بخواب شبتون ، عوضش کابوس سقوط خیس کند شلوارتون! رای بی رای خر خودتون *اشاره به عصای موسی که تبدیل به اژدها شد و هم اژدها که سمبل چین است **یاد بالا رفتن از سر و کول موگرینی و سلفی با او در مجلس شورای اسلامی افتادم ****** اول اسفند ۱۴۰۲