نوروزتان پیروز

ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

پرونده فرشاد دستمردی: بازجوها با شکنجه و خوراندن دارو اعتراف اجباری گرفتند

فرشاد دستمردی از روند بازجویی خود چیز روشن زیادی به جز تهدید به اعدام و هشت روز فشار شدید برای اعتراف اجباری به یاد ندارد. نازیلا معروفیان در گفت‌و‌گو با یک منبع آگاه، پرونده این بازداشتی قیام ژینا در دهدشت را بررسی کرده است.

سایه سرکوب و ارعاب همچنان بر سر مخالفان و معترضان اعتراضات ۱۴۰۱ در ایران سیطره دارد. با گذشت نزدیک به دو سال از اعتراض‌های جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران، عوامل جمهوری اسلامی همچنان سعی دارند با اعمال فشار روزافزون بر معترضان و مخالفان خود، راه را بر آنان به بن‌‌بست بکشانند و شرایط زندگی کردن را برایشان غیرقابل تحمل سازند. یکی از کسانی‌که تحت این فشار ماموران جمهوری اسلامی قرار دارد، فرشاد دستمردی است. او متولد ۱۳۷۰ در شهر دهدشت استان کهگیلویه و بویر احمد است.

فرشاد دستمردی ابتدا در مهرماه ۱۴۰۱ در دهدشت بازداشت و به بند اطلاعات سپاه این شهر منتقل شد. او به مدت چهار ماه در انفرادی اطلاعات سپاه دهدشت محبوس بود.

یک منبع آگاه که درباره این پرونده با «زمانه» گفت‌و‌گو کرد، توضیح می‌دهد که فرشاد دستمردی به جز چند مورد از اتفاقاتی که در آن چهار ماه در اداره اطلاعات سپاه دهدشت برای او افتاده است، چیز دیگری را به یاد ندارد. ماموران اطلاعات سپاه جمهوری اسلامی در چند مرتبه دارویی به او تزریق می‌کنند که باعث می‌شود به مرور حافظه کوتاه‌مدتش را از دست داده و هیچ اتفاقی را به یاد نیاورد؛ به‌طوری‌که فرشاد دستمردی تا ماه‌ها پس از آزادی‌اش اسم خودش را هم به یاد نمی‌آورد.

زمانه مستقلاً قادر به تأیید این روایت نیست.

به گفته منبع آگاه زمانه، یکی از موارد محدودی که فرشاد دستمردی از بازداشت اولیه خود به یاد دارد، تونل وحشتی‌ست که ماموران برای او درست کرده بودند؛ چیزی شبیه به تونل کتک‌زدن اسیران جنگی که در فیلم‌های جمهوری اسلامی از زمان به اسارت گرفتن ایرانیان در جنگ هشت ساله نمایش داده می‌شود. ماموران امنیتی فرشاد دستمردی را مجبور می‌کنند که چندین مرتبه از میان این تونل عبور کند و او را با کابل برق و باتوم مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند. فرشاد دستمردی چندین مرتبه از هوش می‌رود اما هر بار با ریختن آب یخ و ضربه بر سر و صورتش او را به هوش می‌آورند و مجددا شروع به ضرب و شتم او می‌کنند.

به گفته منبع آگاه زمانه، فرشاد دستمردی از روند بازجویی خود هیچ چیزی به یاد ندارد، اما به خاطر می‌آورد هر از گاهی او را تهدید به مرگ می‌کردند و به او می‌گفتند که «امشب، شب آخرت است. اشهدت را بخوان چون بعد از نماز صبح اعدام می‌شوی.»

بازجویان اطلاعات سپاه سعی داشتند که از فرشاد دستمردی اعتراف اجباری بگیرند؛ امری که درنهایت موفق به انجامش می‌شوند. مدام به او می‌گفته‌اند باید اقرار کنی که از خارج از کشور پول گرفته‌ای؛ سناریوی نخ‌نمای جمهوری اسلامی که چند سالی است با این روش سعی دارد از اعتبار مخالفان بکاهد و بگوید که اگر در کشور مخالفی هم وجود دارد به دلیل پیشنهاد و گرفتن پول‌های هنگفت از خارج از کشور و «دشمن» است.

به گفته منبع آگاه زمانه، پس از تزریق برخی داروها به فرشاد دستمردی، او را به اتاق بازجویی می‌برند و وا می‌دارند تا هر چه را که بازجویان می‌گویند، بنویسد. به علاوه، از این معترض زندانی فیلمبرداری و یک مستند از او تهیه می‌کنند.

بازجویان به فرشاد دستمردی گفته‌اند چهار اعتراف به قتل ماموران از او گرفته‌ شده و خود او همه را تایید کرده‌ است. او را تهدید کردند که اگر یک درصد آزاد شود، هر زمان اتفاقی در شهر رخ دهد سر اوست که بالای دار خواهد بود.

فرشاد دستمردی در تمام چهار ماه بازداشت خود در سال ۱۴۰۱ از تماس با خانواده محروم بوده است؛ به طوری که به خانواده‌اش گفته بودند که او محکوم به اعدام است و همین روزها اعدام می‌شود.

فرشاد دستمردی

سرانجام با گذشت چهار ماه و پیگیری‌های مکرر خانواده، فرشاد دستمردی با وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی و چهار ضمانت از سوی چهار کارمند به طور موقت از بازداشتگاه اطلاعات سپاه آزاد می‌شود.

پس از مدتی حکم فرشاد دستمردی توسط «رئیسی» قاضی شعبه ۱۰۳ دادگاه انقلاب دهدشت صادر می‌شود. در متن حکم آورده شده است که فرشاد دستمردی به «اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در اعتراضات، مشارکت در تخریب وسایل مورد استفاده عمومی با وصف سردستگی گروه محرمانه از طریق هدایت و لیدری افراد به تخریب وسایل عمومی، تبلیغ علیه نظام، فعالیت تبلیغی علیه نظام به قصد تشویش اذهان عمومی و امنیت کشور» متهم است.

در متن این حکم به گزارش اطلاعات سپاه در خصوص فرشاد دستمردی و گرفتن اقرار از او اشاره شده است که با گفته‌های منبع آگاه زمانه تطابق دارد.

روایتی از شکنجه فرشاد دستمردی توسط بازجویان برای گرفتن اعتراف اجباری

گرفتن اعتراف اجباری از روش‌های معمول در حکومت جمهوری اسلامی است. بازجویان جمهوری اسلامی سعی دارند که با اعمال فشارهای روانی و جسمی معترضان را به اقرار چیزی وادار کنند که وجود ندارد.

فرشاد دستمردی یکی از کسانی‌ست که به گفته منبع آگاه زمانه با تزریق برخی داروها، بی‌خوابی دادن، گرسنگی و شکنجه فیزیکی در مدت هشت روز از او اعتراف اجباری گرفتند.

منبع آگاه دراین‌باره می‌گوید:

دست‌ها و برخی اوقات پاهای او را به یک طناب وصل می‌کردند و به سقف آویزانش می‌کردند. به او می‌گفتند تا زمانی‌که اعتراف نکند او را پایین نمی‌آوریم. اصلا نمی‌گذاشتند که بخوابد. هر بار که از شدت بی‌خوابی حتی در آن وضعیت بیهوش می‌شده با سطل آب یخ و کتک بیدارش می‌کردند. تا هشت روز گرسنگی کشید و پس از هشت روز توانست چیزی بخورد که اتفاقا پس از آن هم حافظه‌اش را از دست داد و نتوانست تا چندین ماه پس از آزادی حتی اسم خود را به خاطر آورد.

به گفته این منبع همچنین فرشاد دستمردی را تحت فشار گذاشتند تا اعتراف کند که ۱۵ میلیارد تومان پول از خارج دریافت کرده‌ است تا در اعتراض‌ها شرکت کند. او می‌افزاید که دستمردی هنوز هم نمی‌داند چگونه و از چه طریقی او را مجبور به نشستن مقابل دوربین و اظهار اعترافاتی خلاف واقع کردند.

بازداشت دوم در سال ۱۴۰۲

بازداشت مجدد معترضان و فعالیت سیاسی در سال ۱۴۰۲ و نزدیک شدن به اولین سالگرد قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی رخ داد.

طبق اطلاع منبع آگاه، مردادماه ۱۴۰۲ ماموران امنیتی برای ایجاد رعب و وحشت برای خانواده دستمردی، یک هفته پیش از سالگرد پدرام آذرنوش، از کشته‌شدگان اعتراضات سراسری در شهر دهدشت، به محل سکونت فرشاد دستمردی می‌روند و با گذاشتن اسلحه بر روی سر مادرش او را تهدید می‌کند. به مادر فرشاد می‌گویند که بهتر است فرزندش تا قبل از سالگرد ژینا امینی خود را به زندان تحویل دهد. ماموران امنیتی مادر فرشاد را تحت فشار می‌گذارند تا بگوید که فرشاد کجا ساکن است.

این اقدام منجر به بی‌هوش شدن مادر فرشاد دستمری می‌شود. این اتفاق درحالی صورت می‌گیرد که فرشاد پیش از آن متواری شده و خانواده از وضعیت او بی‌اطلاع هستند. پس از مدتی که ماموران امنیتی از خانه فرشاد دستمردی خارج می‌شوند، در کوچه محل سکونت خانواده او، شروع به تیراندازی می‌کنند و به خانواده می‌گویند که پسر شما هدف گلوله قرار گرفته است.

چند روز پس از متواری شدن فرشاد، ماموران امنیتی او را در یک خانه روستایی نزدیک دهدشت پیدا و مجدد به اداره اطلاعات سپاه یاسوج منتقل می‌کنند. نزدیک به پنج ماه خانواده هیچ اطلاعی از فرشاد دستمردی نداشتند و به آن‌ها گفته شده بود که فرزندتان کشته شده است. سرانجام در نوزدهم دی ۱۴۰۲ از اداره اطلاعات سپاه یاسوج با خانواده فرشاد دستمردی تماس گرفته و به آن‌ها گفته می‌شود که فرشاد در اداره اطلاعات سپاه یاسوج بازداشت است. طبق گفته‌های منبع مطلع زمانه، خانواده، فرشاد دستمردی را در شرایط جسمی بسیار بد، با صورت و بدنی زخمی ملاقات می‌کنند.

فرشاد مجددا با وثیقه دو میلیاردی در بهمن ماه ۱۴۰۲ موقتا از بازداشتگاه اطلاعات سپاه یاسوج آزاد می‌شود اما سایه پرونده‌سازی و تهدیدات ماموران امنیتی و بازجویان همچنان بر سر او است.

در پرونده‌سازی جدیدی که در تاریخ ۱۲ دی ۱۴۰۲ برای فرشاد دستمردی درست شده آمده است که شکایتی از او به دلیل انتشار تحقیقات مراجع اطلاعاتی/قضایی تنظیم شده است. در حال حاضر فرشاد دستمردی بیش از سه پرونده باز دارد. او در حال حاضر ‌منتظر صدور حکم است.

پایین و بالا بگیرید و بکشید

گزارش شهروندان در خصوص فشار بازجویان نشان می‌دهد که هیچکدام از معترضان پس آزادی از امنیت جانی و کاری برخوردار نیستند و همواره خود و خانواده‌شان مورد تهدید و آزار و اذیت ماموران امنیتی هستند.

آن‌ها همچنین تاکید دارند که پس از آزادی امکان پیدا کردن شغل برایشان بسیار سخت است و اگر هم جایی قبول کند که آن‌ها را استخدام کند ماموران امنیتی محل کار او را تهدید می‌کنند که باید او را اخراج کنند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.