ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کارزار شعر زندگی در برابر اعدام

مهدی موسوی: مثنوی «سورة‌الچهار!»

شعر «سورة‌الچهار!» اثر مهدی موسوی، با تکرار مداوم واژه‌ی «چهار»، نمادی چندلایه از مقاومت، رنج، و امید را می‌آفریند. این عدد در ساختار عمودی شعر، هم اشاره‌ای است به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در زندان‌های ایران، هم رمزی مشترک میان زندانیان و خانواده‌هایشان، و هم نشانه‌ای از پیوند عاطفی و انسانی که حتی در سیاهی شکنجه و انفرادی زنده می‌ماند.

مهدی موسوی، شاعر سرشناس تبعیدی با عبارت‌هایی مانند «چهار یک عدد عاشقانه است» یا «رمز من و تو در انفرادی»، چهار را از یک مفهوم کمّی به نمادی کیفی تبدیل می‌کند؛ نمادی از عشق، اعتراض، و پایداری که قواعد سرکوب را می‌شکند. تصاویری چون «خون جوانان»، «سکته‌ی مادر»، و «گریه از چاه دستشویی‌ها»، خشونت سیستماتیک را عریان می‌کنند، اما در مقابل، تأکید بر «خواندن» (به‌ویژه بلند و عاشقانه)، کنشی از امید و مقاومت جمعی را پیش چشم ما مجسم می‌‌کند.

موسوی در ادامه، «چهار» را به مفهومی جهان‌شمول و قدسی ارتقا می‌دهد: از «علت پیدایش جهان» تا «امید در جهانِ بد». این تحول نمادین، یادآوری می‌کند که اعدام نه فقط یک واقعیت حقوقی، بلکه حمله‌ای به هستی و عاطفه‌ی انسانی‌ست. گزاره‌هایی مانند «چهار بوسه‌ی بی‌وقفه از ازل به عدم» یا «چهار قرن به دنبال یک نفر گشتن»، زمان و مکان را در هم می‌تنند تا نشان دهند که درد اعدام، تاریخی و فراتر از مرزهای جغرافیایی است. سرانجام شعر موسوی به شورشی شاعرانه تبدیل می‌شود: «ما پای دار خوشبختیم / که عاشقیم». این پارادوکس عمدی، اعدام را به مثابه‌ی صحنه‌ای از شکست قدرت در برابر عشق و آگاهی جمعی بازتعریف می‌کند. تکرار پایانی «بخوان چهار...»، فراخوانی است برای تبدیل غم به صدایی واحد، صدایی که «شکل آزادی» را بدون نیاز به تعریفِ نظام‌های ستمگر می‌سراید. 

شعر با هشتگ‌های پایانی (#زندگی_در_برابر_اعدام)، خود را به جنبشی اجتماعی پیوند می‌زند و اثری است که هم روایتگر درد است، هم سلاح مبارزه.

مثنوی «سورة‌الچهار!»

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

چهار هار...

قسم به چهارِ غاز شده!

چهار هار...

قسم به دری که باز شده

و تو چه می‌دانی که چهار چیست؟!

چهار

چهار مرتبه تکرار کن

که نیست چهار

به غیر رمز میان من و چهار نفر

بخوان:

چهار

بخوان مؤمنانه‌تر از هر ↓

کسی که ایمان آورده است

باز بخوان!

چهار

در شب اعدام و اعتراض

بخوان!

به یاد خون جوانان

به یاد اشک پدر

به یاد سکته‌ی مادر

به یاد بغض تو در ↓

شکنجه

باز شکنجه

شکنجه‌گاه

بخوان!

چهار

رمز من و تو در انفرادی

آه...

چهار

یک عدد عاشقانه‌‌ی بی‌مرز

چهار

علت پیدایش جهان، بالفرض!

بخوان

چهار

بخوان در تمام میدان‌ها

بخوان که با تو بخوانند تیرباران‌ها

در انفرادی‌ها

پای قبرها

بر دار

بخوان بلند

بخوان عاشق و بلند

چهار

چهار یک عدد عاشقانه است

بخوان

به یاد آنچه نگنجیده است توی زبان

بخوان

که با تو بخوانم رهاتر از شادی

بخوان

چهار

که رمزی‌ست شکل آزادی

بدون قاعده، قانون و شکل و محدوده

بخوان

چهار

که این رمز بین ما بوده

چهار بوسه‌ی بی‌وقفه از ازل به عدم

چهار مرتبه لبخند در نهایتِ غم

چهار خشم فروخورده در عزاداری

چهار مرتبه گفتن که دوستم داری

چهار قرن به دنبال یک نفر گشتن

چهار رفتنِ تا خودکشی و برگشتن

صدای گریه‌ی از چاهِ دستشویی‌ها

چهار قطره‌ی خون، توی بازجویی‌ها

مقدّس است

که رازی فراتر از عدد است

چهار

علتِ امّید در جهانِ بد است

و تو چه می‌دانی که چهار چیست؟!

که تو

چهار بودی و هستی

به جز تو نیست

که تو

شبیه خاطره‌ای گُنگ از وطن خوبی

دلیل قطعیِ هر چیزِ واقعا خوبی

بخوان

چهار

که ما پای دار خوشبختیم

که عاشقیم

که دیوانه‌وار خوشبختیم

بخوان

چهار...

#زندگی_در_برابر_اعدام

#سه_شنبه_های_اعتراضی

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.