غارت مداوم مارلیک: میراث سههزارساله در آستانه نابودی
نادر افراسیابی ـ تپه باستانی مارلیک، گنجینهای سههزارساله از تمدن قوم آمارد در شمال ایران، به دلیل دههها بیتوجهی و حفاریهای غیرقانونی در معرض تخریب شدید قرار دارد و فقدان حفاظت مؤثر، این میراث ملی را به هدفی آسان برای قاچاقچیان آثار باستانی تبدیل کرده است. برای نجات این محوطه، انجمنهای مردمنهاد و باستانشناسان و همچنین میراث فرهنگی میتوانند با اقدامات کمهزینه مانع از غارتگری شوند. اما آیا اراده آن در مسئولان وجود دارد؟

غارت مداوم مارلیک: میراث سههزارساله در آستانه نابودی (عکس: برنا)
تصاویر جدیدی که از تپه باستانی مارلیک منتشر شده، گویای واقعیت تلخی است: پس از گذشت حدود ۶۰ سال از شروع کاوشهای باستانشناسی در این منطقه، نه تنها اقدامات حفاظتی مناسبی برای صیانت از این گنجینه تاریخی انجام نشده، بلکه تحقیقات علمی نیز نیمهکاره رها شدهاند. این بیتوجهی مداوم، بهانه دست سودجویان و حفاران غیرقانونی داده و آسیبهای غیرقابل جبرانی را به این محوطه تاریخی وارد کرده است.
علی منصوری، باستانشناس ارشد که اخیراً از این سایت دیدن کرده، به «میراثباشی» گزارش داده که سطح تپه مملو از حفرههای متعدد و عمیقی است که حاصل فعالیتهای غیرمجاز در طول سالیان گذشته - حتی تا همین بهار سال جاری - بوده است. این تصاویر نشان میدهد که غارت این میراث ملی همچنان ادامه دارد.
بررسی اسناد و گزارشهای خبری نشان میدهد که وضعیت ناگوار تپهٔ مارلیک و فعالیت حفاران غیرمجاز در آن، دستکم از سالهای دههٔ ۱۳۹۰ بهصورت مستند مورد توجه رسانهها و کارشناسان قرار گرفته است. برای نمونه، در اردیبهشت ۱۳۹۶، روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «مارلیک در محاصره حفاران غیرمجاز»، به نقل از سازمان میراث فرهنگی وقت، از کشف ۱۴ چاله حفاری غیرقانونی در این محوطه خبر داد و هشدار داد که فقدان حفاظت فیزیکی، این سایت را به «منطقهای بیدفاع» تبدیل کرده است.
در فروردین ۱۴۰۲، پایگاه خبری «میراثآریا» با انتشار تصاویر جدیدی از تخریبهای اخیر، تأکید کرد که با وجود گذشت ۵۸ سال از کاوشهای علمی (از ۱۳۴۲ تا آن زمان)، نهتنها پروژه باستانشناسی جامعی انجام نشده، بلکه هر سال بر عمق و گستردگی حفرههای ایجادشده توسط سودجویان افزوده میشود. این گزارش، با استناد به اظهارات علی منصوری، باستانشناس، یادآوری کرد که حتی در نوروز ۱۴۰۲ نیز ردپای تازه حفاران در تپه مشهود بوده است.
قوم آمارد و هنرهای پیشرفته آنها
تپه باستانی مارلیک، واقع در کرانه شرقی سفیدرود و در شهرستان رودبار، یکی از برجستهترین محوطههای باستانی شمال ایران است. بقایای این تپه به تمدنی با قدمت حداقل سههزار سال اشاره دارد. بسیاری از پژوهشگران آن را آرامگاه اختصاصی فرمانروایان و شاهزادگان قوم آمارد میدانندکه در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد بر این منطقه حاکمیت داشتند. این قوم بهعنوان جنگجویان دلاور و سختکوش شناخته میشدند و در متون تاریخی یونانی و رومی با نام Mardi یا Amardoi از آنها یاد شده است. آماردها بهدلیل مقاومت در برابر حملات بیگانه، بهویژه در مقابل آشوریان و دیگر قدرتهای منطقه، شهرت داشتند.
زندگی آماردها بیشتر مبتنی بر دامداری، کشاورزی و صنایع دستی بود و آثار بهجامانده از آنها، مانند گورستانهای باستانی مارلیک، نشاندهنده هنر پیشرفته آنها در فلزکاری و ساخت ظروف تزئینی است. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که آماردها با اقوام دیگر ایرانی مانند تپورها و کادوسیها درآمیختند و بعدها در تشکیل تمدنهای محلی شمال ایران نقش ایفا کردند. با این حال بهدلیل کمبود منابع تاریخی اطلاعات دقیقی درباره زبان و فرهنگ این قوم باقینمانده است.
از تپه مارلیک و دیگر مناطق مربوط به قوم آمارد، آثار دستساز بسیار باارزشی مانند ظروف طلا و نقره، زیورآلات تزئینی، سلاحهای مزین به نقوش حیوانات، و پیکرههای سفالی و برنزی کشف شده که نشاندهنده هنر پیشرفته این تمدن است. بسیاری از این آثار، از جمله جامهای معروف مارلیک با نقوش اساطیری، در موزهی ملی ایران (تهران)، موزه رشت، و برخی مجموعههای بینالمللی مانند موزه متروپولیتن نیویورک و موزه بریتانیا نگهداری میشوند. این اشیا نهتنها از جنبه هنری، بلکه بهعنوان گواهی بر تاریخ کهن شمال ایران اهمیت فراوان دارند.
گورستان تپه مارلیک
کاوشهای باستانشناسی در تپه مارلیک نشان میدهد که قوم آمارد مردگان خود را در گورهای سنگی یا چالههای مربعشکل به همراه هدایای ارزشمند دفن میکردند که از باور به زندگی پس از مرگ در نزد آنان نشان داشت. این آیین شامل قرار دادن اشیایی مانند ظروف طلا و نقره، سلاحهای تزئینی، زیورآلات، و پیکرههای حیوانات در کنار متوفی بود که احتمالاً نشاندهنده مقام اجتماعی فرد درگذشته بوده است. برخی گورها نیز دارای ساختار پلکانی یا سنگچینهای خاص بودند که به آیینهای تدفین طبقه حاکم مرتبط میشد. این شیوه تدفین، مشابهتهایی با فرهنگهای همعصر مانند تمدن عیلام و منائیها دارد، اما طرحهای منحصربهفرد آثار بهدستآمده، هویت مستقل این تمدن را تأیید میکند.
از گورهای باستانی مارلیک اشیای فراوان و ارزشمندی به دست آمده که نهتنها هنر و صنعت پیشرفته قوم آمارد را نشان میدهد، بلکه اطلاعات مهمی درباره آیینها و باورهای آنان در اختیار ما قرار میدهد. در این گورها ظروف زرین و سیمین، سلاحهای تزئینشده، زیورآلاتی مانند گردنبندها، دستبندها و گوشوارههای طلایی، پیکرههای حیوانات از جنس برنز و سفال، و همچنین ظروف سفالی منقوش با طرحهای هندسی و جانوری کشف شده است. برخی از این اشیا، مانند جامهای طلایی با نقوش اساطیری، احتمالاً در مراسم آیینی استفاده میشدند و بهعنوان هدایای تدفینی برای همراهی مردگان در زندگی پس از مرگ در گورها قرار داده میشدند.
علاوه بر این، کشف ابزارهای جنگی مانند خنجرها و سرنیزههای مزین به نقوش حیوانات، نشاندهنده جایگاه نظامیگری در جامعه آماردهاست. برخی از گورها نیز حاوی اشیایی مانند مُهرهای سنگی و ظروف مرمرین بودند که احتمالاً نشاندهنده موقعیت اجتماعی بالای متوفی است. تنوع و کیفیت این آثار نهتنها بر مهارت صنعتگران این تمدن تأکید دارد، بلکه گواهی بر ارتباطات فرهنگی گسترده آنان با دیگر تمدنهای همعصر، مانند عیلامیان و مردمان قفقاز است. این یافتهها امروزه در موزههای معتبر ایران و جهان نگهداری میشوند و بخشی از هویت فرهنگی شمال ایران در عصر آهن را تشکیل میدهند.
حفاریهای غیرقانونی و عرضه اشیای سرقت شده در بازارها
متأسفانه تپه باستانی مارلیک، مانند بسیاری از محوطههای تاریخی ایران، طی دهههای گذشته بارها هدف حفاریهای غیرقانونی قرار گرفته است. گزارشها حاکی از آن است که قاچاقچیان آثار باستانی با تخریب لایههای تاریخی، به دنبال یافتن اشیای قیمتی مانند ظروف طلا و نقره بودهاند که این اقدامات موجب از بین رفتن اطلاعات باستانشناسی و آسیب جبرانناپذیر به این میراث فرهنگی شده است. اگرچه در سالهای اخیر اقداماتی مانند گشتزنیهای حفاظتی و افزایش مجازاتهای قانونی انجام شده، اما گستردگی منطقه و ارزش بالای آثار مارلیک همچنان آن را به هدفی جذاب برای سودجویان تبدیل کرده است. بهعنوان مثال، در سالهای گذشته برخی از اشیای دزدیدهشده از مارلیک در بازارهای عتیقهفروشی خارج از کشور مشاهده شدهاند که لزوم توجه بیشتر به حفاظت از این محوطه را نشان میدهد.
اشیاء سرقتشده از تپه باستانی مارلیک عمدتاً از طریق شبکههای قاچاق بینالمللی به بازارهای زیرزمینی در کشورهایی نظیر امارات متحده عربی (دبی)، ترکیه (استانبول)، اروپا (آلمان، فرانسه، بریتانیا)، آمریکا (نیویورک، لسآنجلس) و اخیراً چین راه مییابند. این آثار با روندی مخفیانه از ایران خارج میشوند، اغلب از طریق مرزهای غربی یا جنوبی با کمک واسطهها، و سپس با اسناد جعلی برای ایجاد تاریخچهای غیرایرانی به حراجیهای معتبر بینالمللی مانند ساتبیز و کریستیز یا گالریهای خصوصی تحت عنوان «هنر باستانی ناشناخته» عرضه میگردند.
پیگیری این اشیاء به دلیل فقدان بانک اطلاعاتی یکپارچه از آثار سرقتشده بسیار دشوار است. با این حال، برخی موزههای معتبر مانند موزه بریتانیا و لوور در مواردی برای بازگرداندن این آثار همکاری کردهاند. علاوه بر حراجیها، بخشی از این اشیاء در پلتفرمهای آنلاین غیررسمی یا از طریق شبکههای اجتماعی به کلکسیونرهای خصوصی فروخته میشوند، که این روند ردیابی آنها را پیچیدهتر میکند.
گزارشهای سازمانهای بینالمللی مانند اینترپل، یونسکو و شبکه نظارت بر قاچاق آثار فرهنگی (CHL) نشان میدهد که قاچاق آثار باستانی ایران از جمله اشیاء مارلیک به چین در سالهای اخیر افزایش یافته است. رسانههای تخصصی مانند Art Newspaper و The Antiquities Coalition نیز موارد مستندی از فروش غیرقانونی این آثار در بازارهای زیرزمینی چین، به ویژه در شهرهایی مانند هنگ کنگ، شانگهای و پکن منتشر کردهاند. با این حال، دادههای دقیق در این زمینه محدود است، چرا که بسیاری از معاملات به صورت غیررسمی و با استفاده از اسناد جعلی انجام میشود. دولت چین در سالهای اخیر گامهایی برای همکاری با ایران در بازگرداندن برخی آثار برداشته، اما بازار سیاه همچنان فعال است.
راهکارهای ساده و کمهزینه مبتنی بر مشارکت مردمی
در شرایط اقتصادی کنونی، اولویت با راهکارهای کمهزینه و مبتنی بر مشارکت محلی است، مشروط بر آنکه در مسئولان اراده لازم وجود داشته باشد. شفافیت اطلاعات، استفاده از ظرفیتهای جوامع بومی و همکاری بین دولت، دانشگاهها و NGOها کلید موفقیت در حفاظت از تپه مارلیک و جلوگیری از قاچاق آثار آن است. باید یادآوری کرد که تجربههای جهانی، مانند پروژههای حفاظت در عراق و یمن، نشان میدهد که مشارکت مردمی حتی در شرایط بحرانی میتواند تا ۷۰٪ از تخریبها جلوگیری کند.
اقدامات دولتی با حداقل هزینه
دولت میتواند با سرمایهگذاری محدود، گامهای مؤثری برای حفاظت از تپه مارلیک بردارد. استخدام نگهبانان محلی از روستاهای اطراف، مانند مارلیک و اشکورات، با آموزش اولیه و دستمزد عادلانه، روشی کمهزینه و کارآمد است که در محوطههایی نظیر چغازنبیل موفقیتآمیز بوده. نصب تابلوهای هشداردهنده و دوربینهای ارزانقیمت با قابلیت ارسال تصاویر به پلیس نیز میتواند بازدارندگی ایجاد کند. علاوه بر این، همکاری با پلتفرمهای فروش آنلاین مانند eBay یا علیبابا برای شناسایی و گزارش سریع آثار مشکوک ایرانی، مشابه تجربه موفق مصر با اینترپل در سال ۲۰۲۱، میتواند به کاهش قاچاق کمک کند.
نقش باستانشناسان و دانشگاهها
دانشگاهها و باستانشناسان میتوانند با پروژههای کمهزینه اما تأثیرگذار به حفاظت از مارلیک کمک کنند. سازماندهی تیمهای دانشجویی داوطلب از دانشگاههای تهران یا گیلان برای مستندسازی ماهانه آسیبهای محوطه و انتشار عمومی گزارشها، مشابه پروژههای «نظارت مشارکتی» در ترکیه، میتواند آگاهی عمومی را افزایش دهد. همچنین، ایجاد یک بانک دیجیتال از تصاویر و مشخصات آثار مارلیک، مانند پایگاه داده «IDAE» یونسکو، شناسایی آثار قاچاقشده را در بازارهای جهانی تسهیل میکند.
مشارکت NGOها و جوامع محلی
انجمنهای مردمنهاد و جوامع محلی نقش کلیدی در حفاظت از مارلیک دارند. برگزاری کمپینهای محلی، مانند نمایشگاههای عکس از تخریبهای محوطه در شهرهایی مثل رشت یا رودبار، میتواند حساسیت عمومی را برانگیزد. تشکیل گروههای گشتزنی مردمی، مشابه طرح «پاسبانان میراث» در استان فارس، با هماهنگی اداره میراث فرهنگی برای بازدیدهای غیررسمی از محوطه نیز روشی مؤثر است. این اقدامات با تکیه بر ظرفیتهای محلی، هزینهها را کاهش میدهند.
راهکارهای اقتصادی در شرایط محدودیت مالی
با توجه به چالشهای اقتصادی ایران، جذب سرمایههای خرد محلی از طریق صندوقهای مردمی با شفافیت مالی، مانند فروش صنایع دستی با برند «مارلیک»، میتواند منابع مالی لازم را تأمین کند. تبدیل تپه مارلیک به یک «پارک باستانشناسی» با امکانات ساده، مانند مسیرهای علامتگذاریشده و سکوهای مشاهده، میتواند گردشگران را جذب کند و حضور مردم بهعنوان عاملی بازدارنده در برابر حفاران غیرمجاز عمل کند.
نظرها
نظری وجود ندارد.