لجنزار فوتبال ایران
فروپاشی اخلاق و قانون در سایه لیگ برتر
دلیل علاقه فدراسیون فوتبال به مالکان شرکتهای هواپیمایی آتا و وارش چیست و چرا زور هیچکس به تاج نمیرسد؟

طرفداران تراکتور تبریز در بازی با پرسپولیس تهران بنر مسعود پزشکیان را به ورزشگاه آوردند.
لیگ برتر فوتبال مردان ایران «کثیف»ترین دوره خود را تا دو هفته دیگر به پایان میرساند؛ دورهای پر از رکیکترین فحشهای جنسیتزده، ابهام در هزینهها و البته مهمتر حمایت فدراسیون فوتبال از باشگاههای متعلق به مالکان شرکتهای هواپیمایی. در این میان چند مربی و بازیکن خارجی هم به واسطه دلالان «کاربلد» توانستند با قراردادهای کوتاه مدت چند صد هزار دلاری از فوتبال ایران به جیب بزنند.
شامگاه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ باشگاه استقلال تهران در اطلاعیهای رسمی برکناری میودراگ بوژوویچ را از سرمربیگری این باشگاه بحران زده اعلام کرد. او دومین مربی خارجی این فصل فوتبالی یکی از دو قطب سنتی فوتبال ایران است که برکنار میشود. پرسپولیس دیگر باشگاه تهرانی هم در نیمه نخست این فصل از مسابقات لیگ برتر فوتبال مردان خوان کارلوس گاریدو اسپانیایی را برکنار و اسماعیل کارتال از ترکیه را جایگزین او کرد. دستمزد و غرامت چند صد هزار دلاری این مربیان در شرایطی که نرخ ارز افزایش بی سابقهای داشته است از کجا پرداخت میشود؟
باشگاه استقلال تهران هنوز با پیتسو موسیمانه و دستیاران او را که به دلیل تاخیر در پرداخت دستمزد قراردادشان با این باشگاه را فسخ و به فیفا شکایت کردند، پرداخت نکرده است که باید دستمزد یک مربی خارجی دیگر را هم بپردازد. بدهی استقلال به موسیمانه که آبان تا دهه نخست بهمن ۱۴۰۳ سرمربی این باشگاه بود ۱٬۳ میلیون دلار اعلام شده است.
این تنها بدهی باشگاه آبیپوش که از یک سال قبل به هلدینگ صنایع پتروشیمی خلیج فارس واگذار شد، نیست. مدیران وقت این باشگاه پیش از آغاز مسابقات لیگ برتر ۱۴۰۳ - ۱۴۰۴ با دو بازیکن از بوسنی و هرزگوین قرارداد امضاء کردند اما به دلیل اختلاف سرمربی وقت با مدیران، آنها در فهرست تیم قرار نگرفتند. با این حال به رغم ادعای مدیران پیشین استقلال مبنی بر توافق با این دو بازیکن، آنها نیز با ثبت شکایت خواهان دریافت غرامت شدند. فروردین ۱۴۰۴ مدیران جدید استقلال در اطلاعیهای رسمی از توافق ۵۰۰ هزار دلاری با یکی از این دو بازیکن خبر دادند. پرونده یکی از آنها همچنان باز است.
آفتابه لگن هفت دست
وضعیت در باشگاه رقیب، پرسپولیس هم اگر چه نه به فضاحت استقلال بد، اما چندان هم خوب نیست. پرسپولیس تهران هم با گاریدو اسپانیایی و دستیاران او به توافق رسید. به این معنا که نیمی از دستمزد آنها را پرداخت کرد و در ادامه هم با کارتال و دستیاران او به توافق رسید. گفته میشود ارزش این قرارداد دو میلیون یورو است. فسخ با یک مهاجم پرتغالی که نه مدیرعامل باشگاه و نه سرمربی برکنار شده مسئولیت انتخاب او را برعهده میگیرند و جعل مدرک برای بازیکن برزیلی که خلاف ادعای مدیرعامل باشگاه برای دریافت غرامت فسخ قرارداد به فیفا شکایت کرده است، از دیگر شاهکارهای این دو باشگاه تهرانی است که تا فروردین ۱۴۰۳ از جیب بیتالمال اداره میشدند.
یک سال قبل (فروردین ۱۴۰۳) هیئت وزیران سرانجام پس از چند بار وعده بی سرانجام بخشی از سهام دو باشگاه پرطرفدار پرسپولیس و استقلال تهران را به ظاهر به بخش خصوصی واگذار کرد تا از شر هزینه چند صد میلیاردی آنها خلاص شود.
۸۵ درصد سهام پرسپولیس به بانکهای شهر (۳۰ درصد)، تجارت و ملت هر یک ۲۰ درصد و صادرات، رفاه و اقتصاد نوین هر یک پنج درصد واگذار شد. همزمان هلدینگ صنایع پتروشیمی خلیج فارس با ترکیب گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس پنج درصد، شرکت پتروشیمی پارس، شرکت پتروشیمی بوعلی سینا، پتروشیمی تندگویان و پتروشیمی بندر امام هر یک با ۲۰ درصد مالک باشگاه استقلال تهران شد.
وزارت ورزش و جوانان در آن زمان ارزش ۸۵ درصد سهام باشگاه پرسپولیس و استقلال را به ترتیب ۳۲۰۰ میلیارد و ۲۷۹۳ میلیارد تومان اعلام کرد. در این ارزشگذاری بدهی بیش از هزار میلیارد تومانی هر یک از این باشگاه٬ها نادیده گرفته شده بود.
هر دو باشگاه همین حالا نیز به بانکها، بازیکنان داخلی و خارجی و چندین شرکت و سازمان داخلی بدهکارند و همزمان برای فصل آینده به دنبال بازیکنهای داخلی و خارجی درجه یک و گرانقیمت.
فدراسیون فوتبال ایران که نه حق فروش بلیت را به باشگاهها واگذار میکند و نه بر سر حق پخش تلویزیونی به نفع باشگاهها با صدا و سیما میجنگند، در شروع هر دوره لیگ یک سقف هزینه برای آنها تعیین میکند و مدعی است هیچ یک از باشگاهها از آن عبور نکردهاند. کمتر کسی در فوتبال ایران اما این ادعا را باور میکند. مدیرعامل یکی از همین باشگاهها در یک برنامه تلویزیونی گفت بر اساس ارزش قرارداد برخی بازیکنها یک باشگاه بیشتر از ۱۱۰۰ میلیارد تومان، یعنی دو برابر سقف تعیین شده هزینه کرده است.
از اصفهان به تبریز؛ تیم خاصِ حاج آقا
مهدی تاج اصفهانی اسفند ۱۴۰۳ با رد صلاحیت رقبایش بار دیگر بر کرسی ریاست فدراسیون فوتبال نشست بدون اینکه در باره پروندههای فساد مالی او شفاف سازی شود. او و تیمش در فدراسیون فوتبال متهم بودند به جانبداری از تیم سپاهان اصفهان؛ همان باشگاهی که در پروندههای مالی آن نام مهدی تاج دیده میشود. رئیس فدراسیون فوتبال اما در دوره قبل لیگ و همین دوره کاری کرد تا مورایس، مربی فوتبال بلد پرتغالی مجبور شود در میانه راه اصفهان را به مقصد ترکیه ترک کند.
سپاهان اصفهان از پرهزینهترین باشگاههای فوتبال ایران است؛ استخدام دو بازیکن فرانسوی با سابقه حضور در جام جهانی به همراه جذب گرانقیمتترین بازیکنان جوان داخلی در فصل نقل و انتقالات و تسویه حساب با بازیکنان خارجی که این تیم را ترک کردند، همگی نشان میدهد این باشگاه به منبع مالی تمام نشدنی حاصل از رنج کارگران فولاد سپاهان وصل است.
سپاهان اصفهان اما امسال در خاص بودن رقابت را به زنوزی باخت؛ او که پس از خرید تراکتورسازی تبریز از سپاه پاسداران هر چه مربی و بازیکن معروف ایرانی و بینالمللی بود را به تبریز آورد تا شاید یک بار قهرمان لیگ برتر مردان شود، امسال راهی را رفت که سپاهان قبلتر آزموده بود.
تراکتور تبریز پیش از آغاز فصل سه بازیکن رقیب اصلی خود، یعنی پرسپولیس را به تعبیر فوتبالیها «اغوا» کرد، مربی برکنار شده تیم ملی فوتبال ایران پس از صعود به جام جهانی قطر را از کرواسی به ایران بازگرداند و چند بازیکن با کیفیت را از همان حوزه بالکان خرید تا اسب قهرمانی را نعل کند.
رای بیرانوند و کشاله ران شجاع
لیگ برتر فوتبال مردان ایران تا سه هفته دیگر به پایان میرسد. تا همین جا قهرمانی تراکتور تبریز قطعی به نظر میرسد و سپاهان اصفهان هم دوم خواهد شد. پرسپولیس بعد از ۹ سال که هشت سال آن در جایگاه نخست و یک سال در جایگاه دوم قرار گرفت، به رتبه سوم سقوط کرده و استقلال از رتبه دوم به نیمه دوم جدول پرت شده است. رتبه سایر باشگاهها به غیر از مس رفسنجان و نساجی مازندران که هر دو در خطر سقوط قرار دارند، مهم نیست و آنها هم خیلی معترض جدول رتبهبندی و برگزارکنندگان نیستند.
اعتراض به برگزارکنندگان از همان شروع لیگ برتر در جریان بود. پرسپولیس تهران در پرونده علیرضا بیرانوند، دروازهبان تیم ملی و تراکتور که حالا آماج رکیکترین فحشهای جنسیتزده است، تراکتور تبریز را به اغوای این بازیکن متهم کرد. کمیته انضباطی سرانجام با تاخیری چند ماهه به نفع پرسپولیس رای داد اما بیرانوند را «تعلیقی» سه ماه محروم کرد. همه ناظران و کارشناسان حقوقی فوتبال این رای را غیرعادلانه و تحت تاثیر عوامل بیرونی دانستند و از همان جا فدراسیون فوتبال را به جانبداری از یک باشگاه خاص متهم کردند. تهدید مدیرعامل تراکتور تبریز که سابقه بازداشت به دلیل فساد مالی را هم در پرونده دارد به افشاگری در صورتی که رای به زیان بیرانوند باشد، شائبه ترس فدراسیون فوتبال از زنوزی را بیشتر کرد.
تازهترین نمونه از این ترس را فدراسیون فوتبال در پرونده حرکت غیراخلاقی شجاع خلیلزاده، مدافع تراکتور و تیم ملی فوتبال مردان در یزد نشان داده است. خلیلزاده که باز هم بسیاری از کارشناسان فوتبال دعوت او به تیم ملی را به مسائل بیرون زمین نسبت میدهند در یزد آلت تناسلیاش را به تماشاگران یزدی نشان داد. فدراسیون فوتبال اما با پذیرفتن ادعای تیم تبریزی که مدعی بود او کشاله رانش را به تیم پزشکی نشان داده، در نهایت خلیلزاده را ۵۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی کرد در حالی که پیش از این زکیپور از سپاهان اصفهان تنها به خاطر نشان دادن کشاله رانش دو جلسه محروم شده بود و سهرابیان از استقلال تهران به دلیل داشتن تتو بر روی ران سه جلسه.
همین دو نمونه برای اینکه لقب تیم خاص را که در سالهای قبل به پرسپولیس تهران و سپاهان نسبت داده میشد، به تبریز و تراکتور منتقل کند کفایت میکند تا آنجا که حالا در هر شهری که تیم تبریزی بازی دارد علیه بازیکنان آن و به ویژه بیرانوند و خلیلزاده شعارهای رکیک سر داده میشود.
فدراسیون فوتبال مالکان شرکتهای هواپیمایی را دوست دارد
البته این فقط زنوزی نیست که برای فدراسیون فوتبال عزیز است و پسر رئیس جمهوری با پرچم آن در ورزشگاه حاضر میشود و برای تیم حاجی زنوزی آرزوی قهرمانی میکند؛ هر چه باشد حاجی زنوزی بخشی از هزینه تبلیغاتی پزشکیان را تقبل کرده و شبکه طرفداران تراکتور در بسیج رای آذربایجانیها برای یک همزبان فعال بوده است.
علاوه بر حاجی زنوزی با شرکت هواپیمایی آتا، مالکان نساجی مازندران هم با هواپیمایی وارش محبوب فدراسیونیها و به طور خاص کادر مربیگری تیم ملی فوتبال مردان هستند. امیر قلعهنویی که گفته میشود دارد زمینه را برای بازگشت به استقلال تهران فراهم میکند رفاقت نزدیکی با مالکان نساجی قائم شهر دارد. نساجی قائم شهر با توصیههای قلعهنویی در آستانه سقوط به لیگ پایينتر است و برای جلوگیری از این فاجعه، همه دستاندرکاران فدراسیون فوتبال دست به کار شدهاند تا راه چارهای پیدا کنند.
راهکار اما چه میتواند باشد به غیر از باز کردن یک پروندهای که چند ماه قبل بایگانی شده بود؛ فساد مس رفسنجان برای صعود به لیگ برتر و فساد کمیته داوران. خاطرتان هست خداداد افشاریان و چند مسئول دیگر در فدراسیون فوتبال به جرم دریافت سکه به نفع مس رفسنجان بازداشت شدند و ماجرا تا سایت ورزش سه و برنامه شبهای فوتبالی تلویزیون هم پیش رفت و بعد همه چیز بایگانی شد. حالا برای جلوگیری از سقوط نساجی گفته میشود قرار است بار دیگر این پرونده بیرون کشیده شود تا تیم رفسنجانی برای باقی ماندن تیم مالکان هواپیمایی وارش در لیگ برتر قربانی شود. مقدمات این کار با تکرار اتهام جادوگری به تیم رفسنجانی از سوی سرمربی هوادار تهران که با توصیه نماینده مجلس بر صندلی مربیگری نشسته و یادش نمیرود ارادت دائمی خود به همه خدمتگذاران نظام را یادآور شود، فراهم شده است.
چرا زور کسی به تاج نمیرسد؟
مهدی تاج باید الان به همراه چند مدیر فولاد مبارکه در زندان بود یا اینکه حداقل حکم انفصال از خدمات عمومی و دولتی داشت. او با پرونده ویلموتس بلژیکی، فساد زیر دستانش در فدراسیون فوتبال، حمایت از باشگاههایی که مالکان ثروتمند و رشوه بده دارند و حذف تیمهای پایه به دلیل سپردن آنها به مربیان رشوه بگیر بی لیاقتترین رئیس فدراسیون فوتبال است که همچنان به همه فخر میفروشد بابت دستاوردهای نداشتهاش.
آخرین شاهکار تاج و همکارانش حذف تیم ملی نوجوانان ایران با شکست مقابل کرهشمالی، عمان و تاجیکستان و چهارم شدن در گروه چهار تیمی است. بعد از حذف تیم ملی نوجوانان رسانههای ورزشی فاش کردند عباس چمنیان مربی این تیم هیچ یک از بازیکنان با کیفیت لیگ نوجوانان را به اردو دعوت نکرده است و به جای آنها بازیکنانی را همراه خود برده که فرزند طلافروشانی به نام هستند. به گواه همین رسانهها مدیران تیم ملی این گروه از بازیکنان را «بازیکن مالی» مینامند که هزینه تیم را تامین میکنند. رد پدر این بازیکنان مالی در اردوهای خارجی تیم ملی نوجوانان در یک سال اخیر دیده میشود. حسین عبدی سرمربی تیم ملی جوانان هم وضعیتی مشابه دارد با این تفاوت که او خودش را به رائفیپور سپرده تا برای بازیکنان دورههای ویژه برگزار کند و با همین فرمان مرحله به مرحله ارتقاء پیدا میکند.
با این همه اما مهدی تاج همچنان رئیس فدراسیون فوتبال است به اعتبار همان چند ماهی که ادعا میکند در سپاه پاسداران به کردستان رفته بود تا با به گفته او «ضد انقلاب» یا همان گروههای انقلابی در سالهای نخست پس از بهمن ۱۳۵۷ بجنگد و همانجا هم زخمی شده و سالهاست با همین زخم به جای مانده بر سفره فدراسیون فوتبال مینشیند و میخورد و به هیچ کس پاسخ نمیدهد.
نظرها
نظری وجود ندارد.