ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

محل کار تنها جای استثمار نیست، قتلگاه است

اول ماه مه، ۱۱ اردیبشهت: روز جهانی کارگران. در ایران جشن کارگری برپا نیست، به جای آن عزاداری است؛ و امسال همه سوگوار جان‌باختگان بندرعباس هستند که بیشتر آنان کارگر بودند.

بنابر گزارش‌های حکومتی، انفجار در محوطه‌ی اسکله‌ی رجایی در غرب بندر عباس در حوالی ظهر شنبه ششم اردیبهشت، دست‌کم ۷۰ نفر کشته به جا گذاشته است. ۱۲۰۰ نفر مجروح شده‌اند و ۶ نفر مفقود هستند. (آمار ۹ اردیبهشت، ایرنا).

مقام‌های مسئول به تدریج مجبور به اعتراف به این امر می‌شوند، که انباشت مواد شیمایی خطرناک در اسکله‌ای بوده است که ظاهرا برای صدور و ورود کالاهای عادی است. یک کارشناس امنیتی به خبرگزاری ایلنا گفته است:

درباره خود علل بروز حادثه صحبت‌های متنوعی مطرح شده است اما بطور کلی نوع و رنگ انفجار حاکی از آن است که با توجه به شکل انفجار و رنگ دود، مواد پایه منفجر شده در بندر شهید رجایی، احتمالا شامل موادی چون نیترات، کرومات، پروکلراید سدیم بوده است. 

قاعدتاً مؤسسه‌های اسلحه‌سازی به چنین موادی نیاز دارند. دستگاه نظامی رژیم متهم اصلی در فاجعه‌ی بندرعباس است.

بیشتر قربانیان کارگر بوده‌اند. اکنون از نظرهای مختلفی به فاجعه نگریسته می‌شود. زاویه‌ای که کم به چشم خورد این است که بندر رجایی هم محل کار بوده، در این کارگاه مثل دیگر کارگاه‌ها کارگران تنها استثمار نمی‌شوند، در معرض آسیب‌های مرگبار قرار دارند. قتلگاه فقط معدن و عمق زمین نیست، محوطه‌ی باز کنار دریا نیز هست.

و آن اسماعیل که گم شد...

از گزارش‌های استثنایی که به بندر رجایی به عنوان قتلگاه کارگران پرداخته، گزارشی است در ایلنا. در آن می‌خوانیم:

بیش از ۹۰ درصد قربانیان انفجار اسکله شهید رجایی، کارگران بودند؛ کارگران شرکت‌های صنایع دریایی، انبارداری و تخلیه؛ انفجار کانتینرها در محوطه‌ی یکی از شرکت‌های اسکله رخ داده و اکثر کارگران این شرکت به سختی مصدوم شده‌اند یا جان خود را از دست داده‌اند اما به احتمال زیاد، ضرر و زیان چندانی به صاحبان قدرقدرت این شرکت‌ها نمی‌خورد؛ کانتینرهایشان بیمه است، حتی جان و زندگی آدم‌ها بیمه است؛ پول خسارت را بیمه می‌دهد، بابت سهل‌انگاری مواخذه و بازخواست نمی‌شود؛ پایشان به حبس و زندان باز نمی‌شود و چند وقت دیگر خوش و خرم به "اسکله" برمی‌گردند، ترانزیت را در سایه‌روشن دنبال می‌گیرند، تحریم‌ها را دور می‌زنند، کالا صادر می‌کنند و مثل همیشه پول هنگفت به جیب می‌زنند....

در این گزارش یک شاهد عینی صحنه‌ی انفجار را این گونه توصیف می‌کند:

حالم خوش نیست، نمی‌خواهم حرفی بزنم؛ فقط این را بگویم که ما مشغول کار بودیم که بیگ بنگ اتفاق افتاد؛ انگار آخرالزمان شد، همکارانم را دیدم که هر کدام گوشه‌ای افتاده‌اند یا در هوا معلق‌اند، واقعاً آخر الزمان بود.

کسی دیگر که در جریان فاجعه بوده، می‌گوید:

اسماعیل محمدزاده، از نمایندگان کارگران اسکله منفجر شده‌ی رجایی بندرعباس. او جزوِ مفقود شدگان است.
اسماعیل محمدزاده، از نمایندگان کارگران اسکله منفجر شده‌ی رجایی بندرعباس. او جزوِ مفقود شدگان است.

انفجار ظهر دیروز [شنبه] در اسکله بندرعباس در محوطه یک شرکت و زمانی که کارگران بسیاری مشغول به کار بودند، رخ داد؛ من خودم قبل از انفجار در اسکله بودم. شاهدان عینی می‌گویند کانتینرهای مواد شیمیایی خطرناک منفجر شده و دود اولیه عظیم بوده. انفجار آنقدر شدید بود که شیشه‌های ماشین من خُرد شد؛ حتی سقف اتاقی که در آن نشسته بودیم، کنده شد. من به چشم خودم دیدم که اتاقک تریلری روی هوا رفت؛ آدم هم روی هوا معلق بود..... هنوز هم هوا کاملاً آلوده است، چشم‌ها و گلو می‌سوزد و تنفس در محدوده‌ی اسکله سخت است.

اسماعیل محمدزاده، از نمایندگان کارگران اسکله، جزوِ مفقود شدگان است. ایلنا نوشته است: «بعد از انفجار، از این کارگر مجرد و باسابقه خبری نیست و مادر و خانواده‌اش بعد از حادثه تمام بیمارستان‌های شهر را زیر پا گذاشته‌اند، ملافه از روی پیکرهای بیجان کشیده‌اند و همچنان به دنبال رد و نشانی از اسماعیل هستند.»

اسماعیل حاجی‌زاده، دبیر اجرایی خانه کارگر استان هرمزگان در ارتباط با آمار کارگران کشته شده بر اثر انفجار در اسکله رجاییِ بندرعباس گفته است: «طبق آماری که ما در خانه کارگر به دست آورده‌ایم، تاکنون سه کارگر زن در انفجار فوت شده‌اند و یک کارگر زن نیز همچنان مفقود است.»

رژیم «خلافْ‌اظهار»

حکومت ولایی واژه‌نامه‌ی خودش را دارد. برای فهم آن باید با انبوهی اصطلاح آشنا شد که برخی از آنها کاربردی خاص دارند، اما سازوکار حکومتی باعث می‌شود، به رسانه‌ها راه یابند و عنوان پدیده‌ای شوند که نه ویژه و استثنایی، بلکه قاعده است.

از اصطلاح‌هایی که این روزها کاربرد فراوان یافته، «خلاف‌اظهاری» است: وارد کننده به گمرک «اظهار» می‌دارد که کالای «الف» را وارد کرده، اما او در واقع کالای «ب» را سفارش داده و از کشتی پیاده کرده است. واردکننده اصلا شاید مؤسسه‌ای نظامی باشد، اما در پوششی خصوصی کالا وارد می‌کند. وقتی بتوان حجم عظیمی کالای «خلاف» یعنی مغایر با آنچه در اظهارنامه‌ی گمرکی ثبت شده، وارد کرد و آن را بی‌هیچ نگرانی‌ای در اسکله انباشت، معنای آن این است که «خلاف‌اظهاری» نه تقلبی استثنایی، بلکه قاعده است، و این میسر نمی‌شود مگر اینکه «خلاف‌اظهاری» به گردش امور در زیر چتر «ولایت» تعلق داشته باشد.

حکومت ولایی پس از انفجار در بندر رجایی دچار مشکل در «اظهار» شد. کمیته‌ای درست کردند برای بررسی حادثه، و این کمیته پس از سه روز در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد که قصور در رعایت اصول ایمنی و پدافند غیرعامل محرز شده است. خلاف‌اظهاری در برخی موارد وجود داشته و دستگاه‌های امنیتی و قضایی با جدیت، در پی شناسایی خاطیان هستند.»

پس مشکل به «خلاف‌اظهاری» برمی‌گردد، حال بماند که خلاف‌اظهار‌ کننده‌ی اصلی می‌تواند یک نهاد نظامی باشد، چون جور در نمی‌آید که یک وارد‌کننده‌ی معمولی موادی را وارد کرده باشد با قابلیت اشتعال و انفجار بالا.

نوع «اظهار» رژیم در مورد فاجعه‌ی بندر عباس یادآور «اظهار»های مقامات آن درباره‌ی شلیک به هواپیمای اوکراین (پرواز شماره ۷۵۲) در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ (۸ ژانویه ۲۰۲۰) شده است. در آن مورد ابتدا «اظهار» داشتند که هواپیمای حامل ۱۷۶ سرنشین به دلیل نقص فنی سقوط کرده است. سه روز بعد مجبور شدند که بگویند خودشان به هواپیمای مسافربری شلیک کرده‌اند. در واقع خلاف‌ اظهار فرموده‌ بودند، بنابر اصطلاح رایج در این روزها «خلاف‌اظهاری» کرده بودند.

رژیم ولایی، رژیم دروغ‌گویان است، رژیم «خلاف‌اظهار»کاران است. از ابتدا «خلاف‌اظهاری» کردند، وقتی خمینی پیش از قدرت‌گیری گفت حکومت بعدی مثل «فرانسه» خواهد بود، آب و برق را مجانی خواهد کرد و همه در اظهار نظر آزاد خواهند بود.

«خلاف‌اظهاری‌»های رژیم اسلامی، سیاهه‌ای است با اقلامی که سر به فلک می‌زند. اینکه در زیر سایه‌ی این رژیم «خلاف‌اظهاری» گمرگی پیش آید، امری است طبق قاعده.

«خلاف‌اظهاری» رویکردی طبقاتی است

کارگران در اعتراض، در تشکل‌یابی و در انقلاب در موقعیت «اظهار» قرار می‌گیرند. در وضع عادی امور، سرمایه‌داران و دولت حامی آن «اظهار»کننده‌اند.

با هر سانحه‌ای که در محل‌های کار پیش آمده، از جمله اخیرا پیاپی در معدن‌ها، رژیم ناگزیر شده که بگوید صاحب‌کار در مورد تمهیدات ایمنی ادعای غلط کرده، یعنی «خلاف‌اظهاری» کرده است. «خلاف‌اظهاری» رویکردی طبقاتی است، علیه کارگران است، علیه جامعه است، رویه‌ی مشتی چپاولگر است، و مبتنی بر سازوکار رژیمی است که از ابتدا «خلاف‌اظهار» بوده است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • A3EILM2S2Y.

    تا کی ببینیم و فقط بترکیم؟!