ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بیانیه‌ی جمعی از مردان* مدافع برابری جنسی و جنسیتی: به این سکوت و همراهی پایان دهیم

جمعی از مردان مدافع برابری جنسی و جنسیتی از طیف‌های گوناگون در بیانیه‌ای جمعی با انتقاد از نظام مردسالار و پدرسالار موجود که سال‌هاست زنان، اقلیت‌ها و دیگر گروه‌های به حاشیه رانده‌شده را سرکوب کرده‌، و با اشاره به نزدیک به ۲۰۰ مورد زن‌کشی ثبت‌شده در ایران تنها در یک بازه یک‌ساله، شاخص شکاف جنسیتی در ایران و بسیاری دیگر از واقعیت‌های نظام‌مند آزار و تبعیض علیه زنان و اقلیت‌های جنسی و جنسیتی، نوشتند که: «بر این باوریم که ما مردان نیاز به بازنگری جدی در مفهوم «مردانگی» داریم ـ واژه‌ای که این روزها بیش از حد تکرار می‌شود، گویی که دوباره به دوران فیلم‌فارسی‌های مبلغ «قتل ناموسی» بازگشته‌ایم.» متن کامل این بیانیه را در ادامه خواهید خواند.

در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، چند ورزشکار مرد ایرانی در تیم دو و میدانی جمهوری اسلامی ایران در کشور کره جنوبی به اتهام تجاوز جنسی به یک زن از اهالی این کشور دستگیر شدند. این ورزشکاران برای شرکت در مسابقات قهرمانی دو و میدانی آسیا ۲۰۲۵ به کره جنوبی رفته بودند.

در وضعیتی که جمهوری اسلامی ماشین کشتار خود را تندتر از گذشته به پیش می‌راند، در شرایطی که هنوز لخته‌ی خون ژینا (مهسا) امینی در پس خشونت پلیسی بر سر مساله حجاب خشک نشده است، فقط در سال ۲۰۲۴ میلادی ۱۹۱ مورد زن‌کُشی در ایران توسط یک نهاد حقوق بشری ثبت شده است. ما می‌دانیم که آمار زن‌کُشی‌ در ایران چند برابر این عدد قابل تخمین است و هیچ نهادی برای ثبت آن در داخل ایران وجود ندارد.

در سال گذشته بالاترین آمار اعدام زنان در جهان از ایران بود. جمهوری اسلامی صدور حکم اعدام برای زنان فعال سیاسی را با زنانی چون پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی از سر گرفته است.

شاخص شکاف جنسیتی ایران رقم ۱۴۳ در میان ۱۴۶ کشور است. در بهترین حالت زنان در ایران تنها ۱۸ درصد دسترسی به شغل درآمدزا داشته‌اند. در مورد اقلیت‌های جنسی و جنسیتی نه تنها اخبار ناقص هستند بلکه تقریبا هیچ آمار دقیقی وجود ندارد. جرم‌انگاری رابطه با هم‌جنس از مجازات شلاق تا اعدام، جرم‌انگاری بیان جنسیتی آزادانه‌ی جامعه‌ی ترنس به واسطه حجاب اجباری، و فشار برای «تغییر ناممکن هویت جنسی و جنسیتی» برای جامعه‌ی کوئیر، یک وحشت روزمره است.

در وضعیتی که در طول تاریخ ایران معاصر در مهمترین بزنگاه‌ها

  • از انقلاب ۵۷ و فرمان حجاب اجباری خمینی تا سرکوب گسترده‌ی اعتراضات خیابانی هزاران زن به این فرمان در هشت مارس همان سال،
  • از حق‌زدایی مطلق از زنان و جامعه‌ی کوئیر تا سرکوب همواره و همیشگی جنبش زنان از جمله جنبش یک میلیون امضا، جنبش‌های متأخر بر علیه حجاب اجباری، تا قیام زنان بر علیه زن‌کُشی‌ها،
  • از جنبش «من هم» در ایران تا «زن زندگی آزادی» و حمله‌‌ی «مرد میهن آبادی» به این جنبش از طرف بدنه‌ی حاکمیت و قسمتی از اپوزیسیون و جامعه مردسالار،       

ما مردان در ایران، از جمله مردان روشنفکر، به ندرت، به ابتکار خود، دست به عملی جمعی و مؤثر برای عقب راندن مردسالاری سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی زده‌ایم. ما زنان را تنها گذاشتیم و جامعه‌ی کوئیر را انکار کردیم.

در چنین فضایی بر این باوریم که ما مردان نیاز به بازنگری جدی در مفهوم «مردانگی» داریم ـ واژه‌ای که این روزها بیش از حد تکرار می‌شود، گویی که دوباره به دوران فیلم‌فارسی‌های مبلغ «قتل ناموسی» بازگشته‌ایم. بازگشت ما به چنین نقطه‌ای، با اینکه این مسیر را یکبار در جنبش «ژن ژیان ئازادی/زن زندگی آزادی» طی کرده بودیم، چیزی جز سقوطی آزاد نیست.

ما جمعی از مردان مدافع برابری جنسی و جنسیتی از طیف‌های گوناگون، بر این باوریم که باید کاری کرد. سکوت ما در زمانه‌ای که پیکره‌ی مردسالاری هر روز بزرگتر و فاجعه‌بارتر می‌شود، خاری است در چشم زنان و جنبش‌های فمینیستی. باید به این سکوت و همراهی پایان داد، باید ایستاد و با صدای رسا گفت: آقا دیگر بس است! بی‌مسئولیتی دیگر بس است، خشونت دیگر بس است، تجاوز، قتل ناموسی و زن‌کشی دیگر بس است. اِشغال سالیانِ سالِ همه چیز و همه جا توسط مردان بس است، اِشغال محیط‌های اجتماعی، اِشغال مشاغل، اِشغال موقعیت‌ها، اِشغال خیابان بس است. بپذیریم قسمتی از فضایی که اِشغال کردیم، حقوقی که گرفتیم را باید به صاحبانش بازگردانیم.

آقا، برادر، پدر، همسر، رفیق، شریک زندگی، آقای ورزشکار، آقای ملی‌پوش، آقای هنرمند . . .، بیایید با هم از امتیازات ناحق خود عقب‌نشینی کنیم!

ما بر این باوریم که سکوت در برابر نظام‌ پدرسالار و مردسالار که سال‌هاست زنان، اقلیت‌ها و دیگر گروه‌های به حاشیه رانده‌شده را سرکوب کرده‌، خود نوعی همدستی با این نطام سرکوب است. مردسالاری تنها یک ساختار ناعادلانه‌ی قدرت نیست که آن را در دست مردان متمرکز می‌کند، بلکه بنیان خشونت، تبعیض، و نقض سیستماتیک حقوق بشر است.

در چنین ساختاری زن‌کُشی، خشونت جنسی، اجتماعی، و خانگی، نه رفتارهایی فردی بلکه پیامد مستقیم نظمی سلطه‌گرند که هر روز جان هزاران زن را در معرض خطر قرار می‌دهد و سلامت جامعه را به نابودی می‌کشاند. در چنین شرایطی باید فریاد زد که ما مردان مسئول هستیم. مسئول هستیم که این ساختار را نه‌تنها به چالش بکشیم بلکه در عمل نیز با آن مقابله کنیم. سکوت، بی‌تفاوتی، و انفعال ما بازتولید همین چرخه خشونت است.

در چنین بزنگاهی، شرم‌سار از تمام سکوت‌ها و همدستی‌ها، با صدای بلند می‌خواهیم یادآوری کنیم که تخفیف به مردسالاری همکاری با مردسالاری است و جمهوری اسلامی تجسم کامل و بی‌نقصی از همین نظام مردسالار است.

می‌خواهیم یادآوری کنیم که ما در ساختار مردسالار، امتیازات زیادی داشته‌ و داریم. اما واقعیت این است که مردسالاری حتی به خود ما مردان هم رحم نکرده و نمی‌کند. یادآوری کنیم که:       

امروز باز هم زنی را کشتند.

امروز باز هم سکوت کردیم.

امروز باز هم شانه بالا انداختیم.

امروز باز هم به روی خودمان نیاوردیم.

برخی از ما در سال‌های زندگی‌مان تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی بارها و بارها گفتیم «ما سیاسی نیستیم». شانه بالا انداختیم، بی‌تفاوت ماندیم، و این بی‌تفاوتی ما را شریک جرم کرد. امروز به روی خودمان می‌آوریم و به روی مردی که رو‌به‌روی ما ایستاده: رهایی زن، رهایی جامعه است.       

و ما مردان؟ ما سال‌ها بخشی از زنجیری بوده‌ایم که این رهایی را ناممکن کرد.

به رویت می‌آوریم، آقا!

به رویمان بیاور!

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

* منظور از «مرد» در عنوان این متن مردان دگرجنسگرای همانسوجنسیتی است.

فهرست امضاکنندگان اولیه:

۱آرش ذوالفغارینویسنده
۲آرمین مرتبفعال دادخواه
۳آرین ذوالفغاریهنرمند
۴ارسلان یاراحمدیفعال حقوق بشر
۵امید شمسفعال حقوق‌بشر و حقوقدان
۶امیر فلاحبدون عنوان
۷بابک خادممهندس
۸پرهام بهشتیفعال آی‌تی
۹پَشوتن آهنگرهنرمند و بازیگر
۱۰پویا شجاعیفعال محیط زیست
۱۱پویان مقدسینویسنده
۱۲پویان مکارینویسنده و روزنامه‌نگار
۱۳پیمان مردوخیهنرمند
۱۴جامینخواننده و آهنگساز
۱۵جمشید برزگرروزنامه‌نگار و نویسنده
۱۶جواد متولیروزنامه‌نگار
۱۷حامد فرمندفعال حقوق کودکان
۱۸حمیدرضا غمگسارپرستار
۱۹دکتر عرفان‌ ثابتیجامعه‌شناس
۲۰دلر کمانگرموزیسین
۲۱دیاکو علویفعال مدنی
۲۲رضا برومندفعال حقوق بشر
۲۳رضا حاجی‌حسینیروزنامه‌نگار
۲۴رهام امیری‌فرپرفورمر
۲۵روزبه بوالهریروزنامه‌نگار
۲۶ساسان امجدیتحلیلگر سیاسی
۲۷سعید سیفی‌جهانفعال حقوق بشر
۲۸سوران مردوخیفیلمساز
۲۹شاهین مدرستحلیلگر روابط بین الملل
۳۰شایان سمیعیکارشناس امنیت ملی
۳۱شراگیم زندطنزنویس و روزنامه‌نگار
۳۲صدرا عبداللهینویسنده و کارگردان سینما
۳۳عبدی کلانترینویسنده ساکن نیویورک
۳۴عدنان حسینیفعال حقوق بشر و آسیب‌دیده چشمی
۳۵علی ابراهیم‌زادهمدیر کمپین «زندگی نرمال»
۳۶علی ملکیهنرمند
۳۷علیرضا حسینیعکاس
۳۸کامبیز غفوریروزنامه‌نگار
۳۹کسری بردبارپژوهشگر هنر و علوم انسانی
۴۰کیوان رسولیفعال حقوق بشر
۴۱محمد محمد مرادیمترجم و نویسنده
۴۲محمد مدرسمجسمه‌ساز
۴۳محمدرضا عطائیفعال حقوق بشر
۴۴ناصر تیمورپورهنرمند مفهومی
۴۵وحید علیزادهشاعر و مترجم
۴۶یاده حسینیفعال سیاسی کورد

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.