ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

چگونه اخبار جعلی و پروپاگاندا واقعیتِ جنگ ایران و اسرائیل را مخدوش می‌کنند

حسین نوش‌آذر- اخبار جعلی و پروپاگاندا، با تحریف اطلاعات و ایجاد روایت‌های جهت‌دار، ادراک عمومی از جنگ ایران و اسرائیل را سخت مخدوش کرده‌اند. از ادعاهای تأییدنشده درباره سرنگونی جنگنده‌ها در شبکه‌های اجتماعی تا پوشش یک‌جانبه رسانه‌های دولتی مانند ایرنا و آروتز شوا، این ابزارها با تقویت قطبی‌سازی و تضعیف اعتماد به منابع معتبر، درک حقیقت را دشوار می‌کنند. این گزارش چگونگی شکل‌گیری این تحریف‌ها و تأثیر آن‌ها بر تشدید تنش‌ها را بررسی می‌کند.

چگونه ادراک عمومی از این جنگ تحریف می‌شود؟

حباب فیلتر، اخبار جعلی و پروپاگاندا ادراک عمومی از جنگ ایران و اسرائیل را تحریف می‌کنند، زیرا اطلاعات دریافتی افراد را به شکلی گزینشی و جهت‌دار شکل می‌دهند. حباب فیلتر، ناشی از الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های دیجیتال، کاربران را در معرض اخباری قرار می‌دهد که با دیدگاه‌ها و علایق قبلی آن‌ها همخوانی دارد، و در نتیجه، تصویری یک‌جانبه از مناقشه ارائه می‌شود. برای مثال، کاربرانی که محتوای طرفدار اسرائیل را دنبال می‌کنند، بیشتر اخباری درباره حملات موشکی ایران یا تهدیدات تهران دریافت می‌کنند، در حالی که افرادی با گرایش‌های ضداسرائیلی ممکن است صرفاً گزارش‌هایی درباره تلفات غیرنظامی در ایران یا نقض قوانین بین‌المللی توسط اسرائیل ببینند. این انزوای اطلاعاتی درک جامع از پیچیدگی‌های جنگ را محدود کرده و قطبی‌سازی را تشدید می‌کند. اخبار جعلی نیز با انتشار اطلاعات نادرست، مانند ادعاهای تأییدنشده درباره تلفات یا اهداف حملات، احساسات عمومی را ملتهب کرده و اعتماد به منابع معتبر را تضعیف می‌کند. برای نمونه، شایعات درباره ترور رهبران یا حملات قریب‌الوقوع می‌توانند وحشت یا خشم کاذب ایجاد کند.

پروپاگاندا، چه از سوی دولت‌ها و چه گروه‌های ذینفع، با ارائه روایت‌های دستکاری‌شده، ادراک عمومی را بیشتر مخدوش می‌کند. اسرائیل حملات خود را به‌عنوان «دفاع پیش‌دستانه» در برابر تهدید هسته‌ای ایران توجیه می‌کند، در حالی که ایران خود را قربانی تجاوز خارجی نشان می‌دهد تا حمایت داخلی و منطقه‌ای را جلب کند. این روایت‌های متضاد، اغلب از طریق رسانه‌های دولتی یا شبکه‌های اجتماعی تقویت می‌شوند و حقایق را تحت‌الشعاع احساسات قرار می‌دهند. به عنوان مثال، تصاویر دستکاری‌شده یا ویدئوهای خارج از زمینه می‌توانند خشم یا همدلی را به نفع یک طرف برانگیزند. در میان درگیری‌های فکری با جنگ، نگرانی‌ها، اضطراب‌ها و سردرگمی‌های فکری هم نمی‌توان به راحتی اصل از جعل را تمیز داد. چنین است که این ابزارها با محدود کردن دسترسی به اطلاعات بی‌طرفانه و تقویت تعصبات، مانع شکل‌گیری دیدگاهی متعادل می‌شوند و خطر سوءتفاهم و تشدید درگیری را افزایش می‌دهند، زیرا مردم به جای واقعیت‌ها، به نسخه‌های تحریف‌شده‌ای از حقیقت واکنش نشان می‌دهند.

تحلیل محتوای کمی - مقایسه اخبار ایران و اسرائیل در دو رسانه سوگیر

خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، اخبار جنگ با اسرائیل را با تأکید بر محکومیت اقدامات اسرائیل و دفاع از ایران پوشش می‌دهد. این رسانه ترور سه فرمانده اطلاعاتی سپاه در حملات اسرائیل را «جنایت بزرگ» و نقض قوانین بین‌المللی توصیف کرده. همچنین، حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران به‌عنوان «تجاوز» و «نقض حاکمیت» معرفی شده و تلفات غیرنظامیان برجسته می‌شود. زبان گزارش‌ها با استفاده از واژگانی چون «تجاوز»، «جنایت» و «حق دفاع»، با تمرکز بر خسارات وارده به ایران و توجیه پاسخ‌های تلافی‌جویانه آن، ایران را قربانی و اسرائیل را متجاوز نشان می‌دهد.

در مقابل، آروتز شوا، رسانه راست‌گرای اسرائیلی، اخبار را بر مبنای حمایت از اسرائیل و برجسته کردن تهدیدات ایران ارائه می‌کند. این رسانه حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران را «عملیات ضروری» برای خنثی‌سازی تهدید هسته‌ای ایران معرفی کرده و ضمن تأکید بر موفقیت‌های دفاعی اسرائیل، حملات موشکی ایران را «اقدامی نامشروع» و تهدیدی جدی می‌داند. گزارش‌ها همچنین به حمایت آمریکا و متحدان اسرائیل توجه دارند. زبان به‌کاررفته شامل اصطلاحاتی مانند «دفاع»، «امنیت» و «تهدید وجودی» است که با تمرکز اصلی بر دستاوردهای نظامی اسرائیل و «مشروعیت» اقدامات آن، اسرائیل را مدافع و ایران را منبع خطر نشان می‌دهد.

گزارش‌های ایرنا و آروتز شوا بر اساس مدل پروپاگاندای هرمان و چامسکی

بر اساس مدل «تولید رضایت» هرمان و چامسکی، پوشش رسانه‌های دولتی ایران و اسرائیل (ایرنا و آروتز شوا) نمونه‌ای کلاسیک از پروپاگاندای ساختاری است که از پنج فیلتر کنترل رسانه‌ها بهره می‌برد. ایرنا با مالکیت دولتی، با گزینشِ گزینشی اخبار (فیلتر اول: مالکیت)، روایت رسمی حکومت ایران را تقویت می‌کند: ترور فرماندهان سپاه را «جنایت» می‌خواند، حمله به نتانیاهو را «مقاومت مشروع» معرفی می‌کند، و هر اقدام اسرائیل را «تجاوز» توصیف می‌کند. این رسانه با تکیه بر منابع رسمی (فیلتر دوم: منبع مالی)، اخبار را به گونه‌ای تنظیم می‌کند که ایران را قربانی و اسرائیل را متجاوز جلوه دهد. از سوی دیگر، آروتز شوا، به‌عنوان رسانه‌ای راست‌گرا و نزدیک به دولت اسرائیل، با برجسته‌سازی تهدید هسته‌ای ایران (فیلتر سوم: دشمن‌سازی)، اقدامات نظامی اسرائیل را «ضروری» و دفاعی معرفی می‌کند. هر دو رسانه با حذف زمینه‌های تاریخی (فیلتر چهارم: سانسور ضمنی) و استفاده از واژگان احساس‌برانگیز (فیلتر پنجم: ایدئولوژی ضدیت)، ادراک عمومی را به سمت قطبی‌سازی سوق می‌دهند.

این دوگانگی در روایت‌رسانی، کارکرد پروپاگاندای مدرن را آشکار می‌‌کند: نه‌تنها اخبار، بلکه چارچوب‌بندی واقعیت (Framing) نیز تحت کنترل ساختارهای قدرت است. ایرنا با تأکید بر «قربانی بودن ایران» و آروتز شوا با تمرکز بر «تهدید وجودی ایران»، هر دو از استراتژی برجسته‌سازی (Agenda-Setting) استفاده می‌کنند تا موضوعات خاصی را در کانون توجه قرار دهند و دیگر جنبه‌ها را حذف کنند. این روند نشان می‌دهد که رسانه‌های وابسته به دولت‌ها، نه‌تنها تولیدکننده اطلاعات، بلکه تولیدکننده مشروعیت برای اقدامات سیاسی-نظامی هستند. نتیجه این فرآیند، تثبیت گفتمان مسلط در هر جامعه و کاهش امکان گفت‌وگوی انتقادی است.

جدول زیر مقایسه‌ای از پوشش خبری دو رسانه ارائه می‌دهد:

ویژگیایرنا (حامی ایران)آروتز شوا (حامی اسرائیل)
تعداد اخبارتعداد زیاد، با تمرکز بر محکومیت اسرائیلتعداد متوسط، با تمرکز بر حمایت از اسرائیل
عنوان‌هاشامل "تجاوز"، "جنایت" برای اسرائیلشامل "دفاع"، "امنیت" برای اسرائیل
زبان و لحنمتهم‌کننده و محکوم‌کننده نسبت به اسرائیلحمایتی و توجیه‌کننده برای اقدامات اسرائیل
تمرکزحملات اسرائیل به ایران، توجیه اقدامات ایرانحملات ایران به اسرائیل، تهدیدات ایران

چرخه اخبار جعلی: از تولید سیاسی تا مصرف احساسی در شبکه‌های اجتماعی

ادعای سرنگونی دو جنگنده اف-۳۵ اسرائیلی توسط پدافند هوایی ایران، که در اینستاگرام و تیک‌تاک منتشر شده، نمونه‌ای از چرخه اخبار جعلی‌ست. در مرحله تولید، این محتوا با انگیزه‌های سیاسی و بهره‌گیری از شکاف اطلاعاتی (عدم ذکر اف-۳۵ در بیانیه ارتش ایران) خلق شده و با ویدیوهای احتمالاً دستکاری‌شده، احساسات ملی‌گرایانه را هدف قرار داده است.

در مراحل توزیع و مصرف، پلتفرم‌های اینستاگرام و تیک‌تاک به دلیل الگوریتم‌های تقویت‌کننده تعامل، این ویدیوها را به‌سرعت منتشر کرده‌اند. مخاطبان، به‌ویژه در محیط‌های قطبی‌شده، به دلیل تعصب تأییدی این ادعاها را می‌پذیرند، هرچند برخی کاربران در X به نبود شواهد اشاره کرده‌اند. این چرخه، با بازنشر کاربران، تنش‌ها را تشدید و اعتماد به رسانه‌های رسمی را تضعیف می‌کند. سواد رسانه‌ای و بررسی منابع مستقل برای مقابله با این پروپاگاندای دیجیتال ضروری است.

به همین ترتیب چرخه اخبار جعلی در مورد ادعای سرنگونی پهپادهای ایرانی توسط اسرائیل یا تأکید بر توانایسی سامانه‌های دفاعی و چند لایه اسرائیل در رهگیری موشک‌های ایرانی نشان‌دهنده استفاده از شکاف‌های اطلاعاتی و احساسات عمومی برای تولید و انتشار محتوای غیرقابل‌تأیید است. تولید این اخبار با انگیزه‌های سیاسی و بهره‌گیری از تصاویر جذاب، در پلتفرم‌های بصری مانند X و اینستاگرام به‌سرعت توزیع شده و در محیط‌های قطبی‌شده مصرف می‌شود. فقدان شواهد معتبر و تکذیب‌های قبلی شایعات مشابه نشان می‌دهد که این ادعا بخشی از یک چرخه پروپاگاندای دیجیتال است. برای مقابله، نیاز به سواد رسانه‌ای و بررسی منابع مستقل حیاتی است تا از تأثیرات مخرب این چرخه کاسته شود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.