کاهش بیسابقه اعتراضات صنفی و کارگری در ایران زیر سایه جنگ و سرکوب امنیتی
در سایهی حمله نظامی و تشدید فضای امنیتی پس از آن، اعتراضات صنفی و کارگری در ایران با کاهش بیسابقهای روبهرو شده است. بررسیهای تارنمای «داوطلب» نشان میدهد که از ۲۰ خرداد تا ۱۱ تیر، شمار اعتراضات ثبتشده بهطرز چشمگیری کاهش داشته و بسیاری از فعالان صنفی با تهدید، احضار و بازداشت مواجه شدهاند؛ در حالیکه نه در مطالبات کارگران تغییری روی داده و نه بحرانهای اقتصادی کاهش یافته است.

کشاورزانی که در اعتراض به بیآبی جاده شرق اصفهان را بستند - بهار ۱۴۰۴
در پی حمله نظامی اسرائیل به خاک ایران در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، کشور با موجی از التهابات امنیتی و تنشهای سیاسی روبهرو شد. همزمان با تمرکز رسانهها و افکار عمومی بر این تحولات، پدیدهای کمتر مورد توجه در سطح جامعه رخ داد: فروکشکردن چشمگیر اعتراضات صنفی و کارگری، که پیشتر بهطور مداوم در حال گسترش بود.
بررسیهای تارنمای «داوطلب»، پایگاه خبری و تحلیلی درباره حقوق و مسایل صنفی کارگران، نشان میدهد که از ۲۰ خرداد تا ۱۱ تیر، تنها یکی دو خبر پراکنده درباره تجمع بازنشستگان در رسانهها منتشر شده است؛ در حالیکه پیش از این تاریخ، اعتراضات معلمان، کارگران و کارکنان بخشهای مختلف دولتی بهطور منظم در جریان بود. این سکوت ناگهانی در حالی است که مطالبات اقتصادی و اجتماعی همچنان پابرجاست و نارضایتیها تشدید شدهاند.
فعالان صنفی میگویند که این کاهش در اعتراضات نه به دلیل حل مطالبات، بلکه حاصل فضای امنیتی سنگین، تهدید، احضار و بازداشت فعالان صنفی است. همزمان با افزایش فشارهای اطلاعاتی، تمرکز رسانهها نیز از مسائل اجتماعی به تحولات جنگی منحرف شده، و مطالبات کارگران از فضای عمومی حذف شدهاند.
به گزارش داوطلب و به نقل از یکی از اعضای بازنشسته کانون صنفی معلمان «نه اعتراضات تمام شده و نه مطالبات کارگران و معلمان فروکش کرده، اما فضای سرکوب سنگینی حاکم شده. بسیاری از فعالان به دلیل احضار و تهدید، سکوت پیشه کردهاند.»
این گزارش همچنین به نقل از منابع مستقل روایت میکند که در هفتههای پس از حمله نظامی، شماری از فعالان صنفی، بهویژه در میان معلمان، بازنشستگان و کارکنان برخی از بیمارستانها، احضار، تهدید و حتی بازداشت شدهاند. برخی نیز با تشکیل پروندههای قضایی مواجه شدهاند؛ براین مبنی میتوان گفت که برخوردهای امنیتی با فعالان صنفی در هفتههای اخیر «شکل سیستماتیکتری» به خود گرفته است.
پیشتر نیز در برهههایی مانند آبان ۱۳۹۸، بحران کرونا در سال ۱۳۹۹، و اعتراضات پس از قتل ژینا (مهسا) امینی در ۱۴۰۱، همین الگو تکرار شده بود: افزایش سرکوب، محدودسازی رسانهها و طرح اتهامات امنیتی علیه فعالان صنفی. اکنون نیز در فضای جنگی، این فشارها شدت بیشتری یافته و هرگونه اعتراض با برچسب «همکاری با دشمن» یا «برهمزننده نظم» سرکوب میشود.
گزارش داوطلب همچنین بر این نکته تاکید میکند که با تمرکز رسانهها بر موضوعات امنیتی یا جنگی، اعتراضات صنفی عملاً در فضای عمومی نادیده گرفته میشود. همچنین بهطور همزمان، رسانههای رسمی تلاش میکنند مطالبات صنفی را به «توطئههای خارجی» نسبت دهند تا مشروعیت آنها را زیر سوال ببرند.
یکی از کارگران شاغل در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی به داوطلب گفته است:
کارگران نگران امنیت خود و خانوادهشان هستند و اگر وضعیت بیثباتی و امنیتیسازی محیط کار ادامه پیدا کند، موجی از اعتراضات انباشته و غیرقابل پیشبینی به راه خواهد افتاد.
کارشناسان مورد رجوع سایت داوطلب میگویند که چنین بحرانهایی در کوتاهمدت به نفع حکومتهایی است که قصد مهار مطالبات را دارند، اما در بلندمدت منجر به بازگشت اعتراضات با شدت و خشونت بیشتر خواهد شد. به باور آنها، «سکوت پس از بحران نشانه آرامش نیست، بلکه نشانه طوفانیست که در راه است.»
گزارش سایت داوطلب با این پیشنهاد به نهادهای مستقل کارگری پایان مییابد که در این فضا این نهادها نیازمند بازتعریف راهبردهای خود، ایجاد شبکههای امن ارتباطی و مستندسازی نقض حقوق هستند تا در فرصتی مناسب، بتوانند دوباره به میدان بازگردند.
نظرها
نظری وجود ندارد.